به نام خالق عشق 🦋
#پارت_چهارم
#شهید_امین_کریمی
بعد از تعریفایی که از خودش کرد پیش خودم گفتم آدمی به این سن و سال چطوری این همه اطلاعات داره؟!
انگار بلد بود چطور دل یک زن رو بدست بیاره...
هیچ چیزی رو به من تحمیل نمیکرد،مثلا میگفت فلان رشته ورزشی ضرر داره میتونید رشتتونو عوض کنید ولی هرطور خودتون صلاح میدونید .
من کنگفو کار میکردم ،امین فکر میکرد این رشته آدم رو زمخت میکنه و حس مردانه به خانم میده و این باعث میشه احساساتی نباشه !به حزئی ترین مسائل خانمها اهمیت میداد.واقعا بلد بود چطوری خودشو تو دل ی خانم جا کنه ؛)
ومن همچنان روزه سکوت گرفته بودم ،در مقابل امین واقعا حرفی برایم نمانده بود !
همه چیز به سرعت پیش رفت طوری که زمان بین آشنایی و جشن نامزدی ۱۴روز طول کشید !!
آخه من با سخت گیری هایی که داشتم برنامه همیشگیم واسه عقد دائم حداقل یک سال یک سال و نیم بود ،دریغ از اینکه وقتی نیمه قلبتو پیدامیکنی واسه کنارش بودن واسه اینکه خیلی زود واسه خودت بشه، همه چی و یادت میره و هر لحظه میترسی از دستش بدی ...اون موقع اونقدر آسون میگیری تا خیلی زود سند کامل قلبش و بزنی به اسم خودت حتی تو کوتاه ترین زمان حتی خیلی ساده :))
من قبلا این مدت زمان و واسه این میخواستم که خوب با فرد مقابلم آشنا بشم،همین...
بعد از چند جلسه قرارشد مراسم نامزدی برگزار بشه.۲۹بهمن شد تاریخ قشنگ ترین وصال و پرواز سمت دنیایی که دیگه قرارنبود توش تنها باشم واسه همین از ته ته قلبم گفتم بله :)))
به روایت زهرا حسنوند همسر شهید✨
@aye_ha
لانگ دیستنس ،فقط همونجا که #جبرانخلیلجبران میگه :
اڪنون ڪجایی ای خودِ دیگرِ من :)
@aye_ha
و أنتِ جميلة جداً؛ مَثَلُ ابتسامتكِ!
تـو خیلۍ قشنگی؛ مثل لبخندت :))🦋
#شهید_محمد_حسین_محمدخانی
@aye_ha
https://abzarek.ir/service-p/msg/988860
حرفاتونو میشنوم:)🦋
نقد،پیشنهاد، هرچی هست ...
اگه دوست داشتید بگید چطوری عضو کانال شدید و کی معرفی کرد بهتون 🌿
#ناشناس
*شوخی ای که جدی شد🦋
از قبل ازدواج به خاطر فعالیت ها و علاقه ای که به شهدا داشتم، عکس هایشان را خیلی تهیه می کردم و نگه می داشتم. دوستانم به شوخی می گفتند: خدیجه تو آخرش همسر شهید می شوی! و من هیچگاه در تصوراتم چنین چیزی را برای خودم تصور نمی کردم. اما تقدیر اینگونه بود که شوخی دوستانم با من یک روز واقعیت پیدا کند. فکر می کردیم در باغ شهادت بعد از جنگ دیگر بسته شده. تا اینکه ازدواج کردم و چند سال بعد جنگ سوریه شروع شد...
همسر #شهید_مصطفی_زال_نژاد✨
@aye_ha
آیه🦋ها
*شوخی ای که جدی شد🦋 از قبل ازدواج به خاطر فعالیت ها و علاقه ای که به شهدا داشتم، عکس هایشان را خیلی
اینقدر داستان این شهید از زبان همسرشون دلنشینه که حتما بازم از خاطراتشون واستون میزارم،خودمم مشتاق شدم بخونم 😍🍃