هرچقدرسادهزندگــیکنید
بیشترمی توانیدمبارزهکنید
آنهایـیکهنتوانستندسادهزندگیکنند
نتوانستندمــبارزههمکنند !
#شهیدبهشــتی
@aye_ha
🦋🌿
میگفتــ...
وقتے #شهیــد میشے
ڪہ رفقاے شهیــدتــ بیشتر از رفقاے عادیتــ باشن:) ❤️
#رفیق_شهیدم
@aye_ha
بهش گفتم :
محمد، چرا هیچ مشکلۍ توزندگیمون نیست؟! هرچۍ نگاه میکنم میبینم هیچ گیری تو زندگیمون نداریم ... بنظرت چرا؟!
گفت خانم برای اینکه من کارهامو به #شهدا میگم اوناهم خودشون حل میکنن ...
بہنقلازهمسرشهید🕊️
#شهید_محمد_غفارۍ
@aye_ha
آیه🦋ها
بهش گفتم : محمد، چرا هیچ مشکلۍ توزندگیمون نیست؟! هرچۍ نگاه میکنم میبینم هیچ گیری تو زندگیمون نداریم
اگه گیری تو کارات هست بسپر به شهدا، خوب گره باز میکنن :))🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رغائب نام دیگر توست!
کاش لااقل یک شب در سال
تـو را آرزو می کردیم!
بــرگرد کامل ترین آرزو ..
آرزوی ما تویی :)🦋
@aye_ha
یادت نره اگه خدا نخواد هیچ اتفاقی نمیوفته !
پس همیشه سعی کن سرت پیش خود خدا بلند باشه نه بنده خدا !🌱
فامیل در ابتدا کلا گیج شده بودند.
این از ریخت و قیافه داماد اینم از مکان خطبه عقد،آنها آدمی با این همه ریش جز در لباس روحانیت ندیده بودند.
بعضی ها که فکر میکردند طلبه است.
با توجه به اوضاع مالی پدرم خواستگارهای پول داری داشتم که همه را دست به سر کرده بودم. برای همه سوال شده بود مرجان به چه چیز این آدم دل خوش کرده . عده ای با مکان ازدواج کنار امدن ولی میگفتند مهریه را کجای دلمون بذاریم!؟ چهارده تا سکه ام شد مهریه !
همیشه در فضای مراسم عقد کف زدن و کل کشیدن و اینها دیده بودم،رفقای محمدحسین زیارت عاشورا خواندند، مراسم وصل به هیئت و روضه شد. البته خدا درو تخته رو جور میکند.بعد از روضه مسخره بازی هایشان سرجایش بود ...
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
قصه دلبری📚❤️
@aye_ha
آیه🦋ها
فامیل در ابتدا کلا گیج شده بودند. این از ریخت و قیافه داماد اینم از مکان خطبه عقد،آنها آدمی با این ه
وقتی از زمین دل بکنی اون وقت از چیزی که تو رو زمینی کنه ام فرار میکنی !
چون میدونی متعلق به آسمونی...🕊️