🔰🔰 منصور هاشمی خراسانی کیست؟!! 🔰🔰 معمولاً در محاورات و مکاتبات روزمره ی خود در فارسی برای افراد و شخصیت ها کلماتی را به نام "شاخص" استفاده می کنیم. شاخص کلمه ایست که قبل از اسم فرد می آید و هویت یا سمت او را مشخص می کند ؛ مثلاً می گویم دکتر، مهندس یا سرهنگ. وقتی که گفته می شود دکتر علی شریعتی، همه می دانیم که شریعتی شخصی بوده که تحصیلات دانشگاهی داشته و در این راه به درجه ی دکترا رسیده یا مثلاً وقتی می گوییم حجة الإسلام و المسلمین باقری، همه متوجه می شوند که این شخص تحصیلات حوزوی داشته و ملبّس به لباس روحانیت است.  بعضی افراد نیز در گذر زمان از طرف مردم مورد احترام و تکریم قرار می گیرند و سرشناس می شوند، از این رو با نام هایی محترمانه خوانده می شوند؛ مثلاً می گوییم حضرت آیت الله جوادی آملی یا در مورد بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران می گوییم امام خمینی. چرا که این الفاظ از قلب ملّت جوشیده و مردم این اشخاص را رهبر و راهنمای خود می دانند و ایشان را چنین خطاب می کنند. اما در پژوهش در باب #منصور_هاشمی_خراسانی ، ما با هیچ کلمه ی شاخصی مواجه نشدیم! تنها چیزی که دیدیم کلمه ی " حضرت " بود! این کلمه را نخستین بار در سایت پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار #منصور_هاشمی_خراسانی دیدیم. جالب است که برای معرفی این شخص هیچ کلمه ای بجز حضرت پیدا نکرده اند! آن هم شخصی که در میان جامعه گمنام است! ‼️ آیا #منصور_هاشمی فردی روشن فکر نما مانند سروش و امثاله است؟ ‼️ آیا #هاشمی_خراسانی یک آخوند پشتیبانی شده از انگلیس همانند سیّد صادق شیرازی است؟ ‼️ آیا او یک استاد دانشگاه است که چیزهای جدید و عجیبی راجع به اسلام کشف کرده؟! ‼️ آیا #منصور_هاشمی_خراسانی یک معلّم همانند مطهری یا یک رزمنده مثل چمران است؟ اگر این شخص وجود دارد، پس چرا کسی هیچ گونه معرفی در مورد وی ارائه نکرده؟! حتی در کتاب «بازگشت به اسلام» که شاید تنها اثر او باشد، هیچ گونه تعریفی از او نشده و حتی پایه ای ترین مشخصاتش نیز ذکر نگشته است. ادامه دارد... @ayeha313

🔰🔰 تشبیه خود به بزرگان، علمای دین و عارفان 🔰🔰 #منصور_هاشمی_خراسانی در اغلب آثار مستقیم و غیر مستقیمش سعی می کند که ادای علما و بزرگان را در بیاورد و خود را در لباس و ظاهر ایشان جا بزند. این ظواهر هم در کتاب و هم در سایت او مشهور است. در ابتدای کتاب در یک صفحه عکس دست نوشته ی #هاشمی_خراسانی هاشمی به ناشر توهمی کتاب نشان داده شده. در این دست نوشته #منصور_هاشمی از شیوه ی نگارش ثقیل و قدیمی با استفاده از لغات غریب و باستانی عربی همچنان "مخطوط" ، "مطبوع" و "ثمن" استفاده کرده است. این شیوه در نگارش علمای قدیم وجود داشت و در نوشته های علمای قدیم دین و عارفان مشاهده می شود. اما سؤال این است: اگر منصور هاشمی خراسانی فردی قدیمی است و شیوه ی نگارشش همانند علمای گذشته متکلّف و آمیخته به عربی است، پس چرا در متن کتاب از شیوه ی نگارش روان و معمول فارسی معاصر استفاده کرده؟ و اگر او می تواند به فارسی روان و سلیس بنویسد، پس چرا در نامه ی تشریفاتیش متکلفانه نوشته؟! مسئله ی جالب توجه دیگر این است که او برای اسم سایتش از لغت "#الخراسانی" استفاده کرده. در حالی که در روی جلد کتاب نام خود را "#منصور_هاشمی_خراسانی" نوشته. همچنین در دست نوشته ی تشریفاتی اول کتاب از یک مهر انگشتری قدیمی (به تقلید از علمای قدیم) استفاده کرده که روی آن نوشته شده "#المنصور_الهاشمی_الخراسانی". سؤالی که در اینجا به ذهن می رسد این است که چرا یک خراسانی باید از لغات "ال" اسباب تعریف در زبان عربی استفاده کند؟ آیا در یک کشور عربی زبان نطق می کند؟ آیا خودش عرب است؟ آیا زبان علم و کتابت در عصر حاضر همانند گذشته عربی است؟ یا اینکه این فرد می خواهد با این شگردهای ظاهری خودش را فردی دینی، مذهبی و با اصالت نشان دهد؟ از این دست مسائل و عوام فریبی ها در روند جریان سازی #منصور_هاشمی_خراسانی زیاد به چشم می خورد که از ذکر همه ی آنها می گذریم. یک نمونه ی دیگر آن هم به کار بردن لفظ " حضرت " و " علامه " توسط این شخص برای خودش در سایت خودش است. در حالی که این شخص اصلاً توسط مردم ما شناخته شده نیست، چه برسد به اینکه مورد تکریم قرار گیرد. @ayeha313

🔰🔰 تشبیه خود به بزرگان، علمای دین و عارفان 🔰🔰 #منصور_هاشمی_خراسانی در اغلب آثار مستقیم و غیر مستقیمش سعی می کند که ادای علما و بزرگان را در بیاورد و خود را در لباس و ظاهر ایشان جا بزند. این ظواهر هم در کتاب و هم در سایت او مشهور است. در ابتدای کتاب در یک صفحه عکس دست نوشته ی #هاشمی_خراسانی هاشمی به ناشر توهمی کتاب نشان داده شده. در این دست نوشته #منصور_هاشمی از شیوه ی نگارش ثقیل و قدیمی با استفاده از لغات غریب و باستانی عربی همچنان "مخطوط" ، "مطبوع" و "ثمن" استفاده کرده است. این شیوه در نگارش علمای قدیم وجود داشت و در نوشته های علمای قدیم دین و عارفان مشاهده می شود. اما سؤال این است: اگر منصور هاشمی خراسانی فردی قدیمی است و شیوه ی نگارشش همانند علمای گذشته متکلّف و آمیخته به عربی است، پس چرا در متن کتاب از شیوه ی نگارش روان و معمول فارسی معاصر استفاده کرده؟ و اگر او می تواند به فارسی روان و سلیس بنویسد، پس چرا در نامه ی تشریفاتیش متکلفانه نوشته؟! مسئله ی جالب توجه دیگر این است که او برای اسم سایتش از لغت "#الخراسانی" استفاده کرده. در حالی که در روی جلد کتاب نام خود را "#منصور_هاشمی_خراسانی" نوشته. همچنین در دست نوشته ی تشریفاتی اول کتاب از یک مهر انگشتری قدیمی (به تقلید از علمای قدیم) استفاده کرده که روی آن نوشته شده "#المنصور_الهاشمی_الخراسانی". سؤالی که در اینجا به ذهن می رسد این است که چرا یک خراسانی باید از لغات "ال" اسباب تعریف در زبان عربی استفاده کند؟ آیا در یک کشور عربی زبان نطق می کند؟ آیا خودش عرب است؟ آیا زبان علم و کتابت در عصر حاضر همانند گذشته عربی است؟ یا اینکه این فرد می خواهد با این شگردهای ظاهری خودش را فردی دینی، مذهبی و با اصالت نشان دهد؟ از این دست مسائل و عوام فریبی ها در روند جریان سازی #منصور_هاشمی_خراسانی زیاد به چشم می خورد که از ذکر همه ی آنها می گذریم. یک نمونه ی دیگر آن هم به کار بردن لفظ " حضرت " و " علامه " توسط این شخص برای خودش در سایت خودش است. در حالی که این شخص اصلاً توسط مردم ما شناخته شده نیست، چه برسد به اینکه مورد تکریم قرار گیرد. @ayeha313

🔰🔰 نتیجه گیری 🔰🔰 در پایان باید بگوییم راه اسلام و انقلاب راهی پر از سختی و خون بوده و هست که همچنان هم ادامه دارد. ملّت مسلمان و انقلابی از بدو بعثت تا کنون همواره با گرسنگی کشیدن ها و زندان رفتن ها و شکنجه شدن ها این مکتب عالی را نگه داشته و حفظ کرده اند. برای همین است که ما در قبال ایشان احساس مسئولیت می کنیم و نمی توانیم در مقابل تحریف آن ساکت بنشینیم. شاید پررنگ ترین و عمیق ترین جنبش معاصری که در راه احیای اسلام ناب محمّدی رخ داد، انقلاب اسلامی ایران بود که به رهبری امام خمینی (رحمة الله علیه) شروع شد. در این راه مردم ایران و جهان به حقایق بسیاری دست یافتند و بسیاری از پرده ها کنار رفت. انقلاب ما هدیه ای بود از جانب خدای اسلام که با سختی به دست آمد و پس از گذشت سی و چند سال حقانیت آن بر مردم خارجی و داخلی اثبات تمام گشته است. بنابرین اگر هرگونه حرکت حقه ای بخواهد صورت پذیرد، باید در طول این انقلاب باشد. برای همین است که ما اجازه نمی دهیم افراد ماجراجویی هر روزه از دخمه ها، زیرزمین ها و صومعه ها سر بر آورند و با فلش های افقی، افکار و اذهان مردم را به سمت بیراهه منحرف کنند. از اشخاصی مثل #منصور_هاشمی_خراسانی باید بپرسیم که آیا اگر راه و روش امام خمینی یعنی ولایت فقیه به شکل کنونی نبود، ایران می توانست طعم امنیت را بچشد!؟ آیا بدون امام و رهبری وضع ما مثل سوریه و عراق نبود؟! آقای #هاشمی_خراسانی! شما که این گونه نگران مردم منطقه هستید بگویید آیا به جز نظام مقدس ایران به رهبری آیت الله سیّد علی خامنه ای (مدظله)هیچ قدرت دیگری در جهان وجود دارد که بتواند در مقابل تمام استکبارها قد علم کند؟! چه کسی در سوریه و عراق با داعش می جنگد؟! پیروان رهبر عظیم الشأن ما یا شما؟! چه کسی از ملّت مظلوم فلسطین حمایت می کند؟! امّت و رهبر انقلاب اسلامی یا شما؟! بهتر است بدانید که سربازان خمینی کبیر(ره)آن رهبر و متفکر بزرگ هرگز ساکت نخواهند نشست. ما هرگز اجازه نخواهیم داد که افرادی با بودجه های نامعلوم، روحانیت و مقام بزرگ علما را به سخره بگیرند و به خود اجازه ی تعرض به مکتب مقدس اسلام را بدهند! هنوز هم در شگفتیم که چگونه اشخاصی همچون #منصور_هاشمی_خراسانی به خود اجازه می دهند که اینگونه تأویل های عجیب خود را با اعتماد به نفس فراوان در مغز مردم فرو کنند؟! قطعاً جریان #منصور_هاشمی_خراسانی بسیار پیش پا افتاده تر است که افرادی نسبت به آن واکنش جدی نشان دهند. فقط در همین حد به آن اهمیت داده شده که کوچکترین سرباز اسلام در اوقات فراغتش به صورت تفنّنی در یک وبلاگ کوچک راجع به او بنویسد. البته این رسالت را درک می کنیم که نباید به فتنه ها و فرقه های ضاله مهلت نفس کشیدن و سم پراکنی داد. لیکن این کمترین واکنشی است که تا به حال نشان داده ایم. اگر این سم پراکنی ها و غبار افکنی های این اشخاص ادامه یابد، قطعاً با ضربات محکمی از جانب جنود حزب الله روبرو خواهد شد. رحم الله من عرف قدره. @ayeha313