eitaa logo
هر صبح یک آیه
894 دنبال‌کننده
613 عکس
127 ویدیو
13 فایل
هر روز صبح یک آیه و تفسیر و صوت همان آیه را بخوانیم و بشنویم... ارتباط با مدیر کانال در ایتا: @shahed لینک کانال در پیام رسان #سروش #گپ #ایتا #روبیکا و #بله: @ayehsobh
مشاهده در ایتا
دانلود
009073.mp3
114.8K
آیه ۷۳ سوره مبارکه توبه استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر ❇ پیکار با کفار و منافقان سرانجام، در این آیه دستور به شدت عمل در برابر کفار و منافقان داده مى فرماید: اى پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفّارَ وَ الْمُنافِقینَ). و در برابر آنها روش سخت و خشنى در پیشگیر (وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ). این مجازات آنها در دنیاست و در آخرت، جایگاهشان دوزخ است که بدترین سرنوشت و جایگاه است (وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ). طرز جهاد در برابر کفار روشن است و آن جهاد همه جانبه، و مخصوصاً جهاد مسلّحانه است، ولى در طرز جهاد با منافقان، بحث است; زیرا مسلماً پیامبر(صلى الله علیه وآله) با منافقان جهاد مسلّحانه نداشت، چرا که منافق کسى است که ظاهراً در صفوف مسلمین قرار دارد و به حکم ظاهر محکوم به تمام آثار اسلام است. هر چند در باطن کارشکنى مى کند، چه بسا افرادى هستند که مى دانیم ایمان واقعى ندارند، ولى به خاطر اظهار اسلام، نمى توانیم با آنها رفتار یک نامسلمان داشته باشیم. لذا، همان‌گونه که از روایات اسلامى و گفتار مفسران استفاده مى شود، باید گفت منظور از جهاد با منافقان، انواع و اشکال دیگر مبارزه، غیر از مبارزه مسلّحانه است، مانند مذمّت، توبیخ، تهدید و رسوا ساختن آنها و شاید جمله وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ اشاره به همین معنى باشد. 🌼🌼🌼 این احتمال در تفسیر آیه وجود دارد که منافقان مادام که وضعشان آشکار و اسرار درونشان بر ملا نشده، داراى احکام اسلامند. اما هنگامى که وضعشان مشخص شد، به حکم کفّار حربى خواهند بود و در این حال نبرد مسلّحانه نیز با آنها مجاز است. ولى، نکته‌اى که این احتمال را تضعیف مى کند، این است که در این حالت، اطلاق کلمه منافق بر آنها صحیح نیست، بلکه در صف کفار حربى قرار خواهند گرفت; زیرا همان طور که گفتیم منافق کسى است که ظاهرش اسلام و باطنش کفر باشد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۳ سوره مبارکه توبه) @ayehsobh
009074.mp3
319.6K
آیه ۷۴ سوره مبارکه توبه استاد پرهیزگار @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا ۚ وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ ۚ فَإِن يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَّهُمْ ۖ وَإِن يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ» به خدا سوگند یاد مى کنند که (در غیاب پیامبر، سخنان کفر آمیز) نگفته اند. در حالى که به یقین سخنان کفرآمیز گفته اند و پس از اسلام آوردنشان، کافر شده اند و تصمیم به امرى (خطرناک) گرفتند، که به آن نرسیدند. آنها فقط از این ایراد مى‌گیرند که خداوند و پیامبرش، آنان را به فضل (و کَرَم) خود، بى نیاز ساختند. (با این حال) اگر توبه کنند، براى آنها بهتر است و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت، به مجازات دردناکى کیفر خواهد داد و در سراسر زمین، نه ولىّ و سرپرستى دارند، و نه یاورى. (سوره مبارکه توبه/ آیه ۷۴) @ayehsobh
❇ تفســــــیر ❇ شأن نزول: درباره شأن نزول این آیه، روایات مختلفى نقل شده که همه آنها نشان مى‌دهد بعضى از منافقان، مطالب زننده‌اى درباره اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفته بودند و پس از فاش شدن اسرارشان، سوگند دروغ یاد کردند که چیزى نگفته اند و همچنین توطئه‌اى بر ضد پیامبر(صلى الله علیه وآله) چیده بودند که خنثى گردید. از جمله، اینکه یکى از منافقان به نام جلاس، در ایام غزوه تبوک، پس از شنیدن بعضى از خطبه‌های پیامبر(صلى الله علیه وآله)، شدیداً آن را انکار و پیامبر(صلى الله علیه وآله)را تکذیب نمود و پس از بازگشت به مدینه شخصى به نام عامربن قیس که این جریان را شنیده بود، خدمت پیامبر آمد و سخنان جلاس را بازگو کرد. هنگامى که خود او نزد پیامبر(ص)آمد، موضوع را انکار نمود، پیامبر(ص)به هر دو دستور داد: در مسجد، در کنار منبر سوگند یاد کنند که دروغ نمى گویند. هر دو سوگند یاد کردند، ولى عامر عرض کرد: خداوندا! آیه‌اى بر پیامبرت نازل کن و آن کس که راستگو است را معرفى فرما! پیامبر(ص) و مؤمنان آمین گفتند! جبرئیل نازل شد و آیه فوق را به پیامبر(ص)ابلاغ کرد، وقتى به جمله فَإِنْ یَتُوبُوا یَکُ خَیْراً لَهُمْ رسید، جلاس عرض کرد: اى رسول خدا! پروردگار به من پیشنهاد توبه کرده است، من از گناه خود پشیمانم و توبه مى‌کنم، پیامبر اکرم(ص)توبه او را پذیرفت. 🌼🌼🌼 تفسیر: توطئه خطرناک پیوند این آیه، با آیات گذشته، کاملاً روشن است; زیرا همه سخن از منافقان مى‌گویند. در این آیه، از روى یکى دیگر از اعمال منافقان پرده برداشته شده، و آن این که وقتى مى بینند اسرارشان فاش شده، واقعیات را انکار مى کنند و حتى براى اثبات گفتار خود به قسم‌هاى دروغ متوسل مى‌شوند. نخست مى فرماید: منافقان سوگند یاد مى‌کنند که چنان مطالبى را درباره پیامبر نگفته اند (یَحْلِفُونَ بِاللّهِ ما قالُوا). در حالى که به طور مسلّم سخنان کفرآمیزى گفته اند (وَ لَقَدْ قالُوا کَلِمَةَ الْکُفْرِ). و به این جهت، پس از قبول و اظهار اسلام، راه کفر را پیش گرفته اند (وَ کَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ). ظاهر این است، آنان از آغاز مسلمان نبوده اند که کافر شوند، بلکه تنها اظهار اسلام مى کردند. بنابراین، همین اسلام ظاهرى و صورى را نیز، با اظهار کفر در هم شکستند. و از آن بالاتر، آنها تصمیم خطرناکى داشتند، که به آن نرسیدند (وَ هَمُّوا بِما لَمْ یَنالُوا). قابل توجه این که هوشیارى مسلمین در حوادث مختلف، سبب مى شد منافقان و نقشه هاى آنها شناخته شود; مسلمانان همواره در کمین آنها بودند، تا اگر سخنى از آنها بشنوند، براى پیشگیرى و اقدام لازم، به پیامبر گزارش دهند، این بیدارى و اقدام به موقع، و به دنبال آن، نزول آیات، و تصدیق خداوند، موجب رسوائى منافقان و خنثى شدن توطئه هاى آنها مى شد. پس از آن، براى این که زشتى و وقاحت فعالیت هاى منافقان، و نمک نشناسى آنها کاملاً آشکار شود، اشاره مى کند: آنها خلافى از پیامبر ندیده بودند، و هیچ لطمه اى از ناحیه اسلام بر آنان وارد نشده بود، بلکه به عکس، در پرتو حکومت اسلام، به انواع نعمت هاى مادّى و معنوى رسیده بودند، مى فرماید: آنها در حقیقت انتقام نعمت‌هائى را مى کشیدند که خداوند و پیامبر با فضل و کرم خود تا سر حدّ استغنا به آنها داده بودند (وَ ما نَقَمُوا إِلاّ أَنْ أَغْناهُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ). شکّ نیست، بى نیاز ساختن و رفع احتیاجاتشان، در پرتو فضل پروردگار و خدمات پیامبر چیزى نبود که بخواهند انتقام آن را بگیرند، بلکه جاى حق شناسى و سپاسگزارى داشت. اما این حق ناشناسان زشت سیرت، خدمت و نعمت را با جنایت پاسخ گفتند. و این تعبیر زیبا و رسائى است که در بسیارى از گفته ها و نوشته ها به کار مى رود، مثلاً به کسى که سال ها به او خدمت کرده ایم، و بعد به ما خیانت مى کند، مى گوئیم: گناه ما فقط این بود که به تو پناه دادیم و از تو دفاع کردیم و حداکثر محبت را نمودیم، این مزد دست ما بود! آنگاه، آن چنان که سیره قرآن است، راه بازگشت را به روى آنان گشوده، مى فرماید: اگر آنان توبه کنند براى آنها بهتر است (فَإِنْ یَتُوبُوا یَکُ خَیْراً لَهُمْ). و این، نشانه واقع بینى اسلام، و اهتمام به امر تربیت، و مبارزه با هر گونه سختگیرى و شدت عمل نابجا است، که حتى راه آشتى و توبه را به روى منافقانى که توطئه براى نابودى پیامبر کردند، و سخنان کفرآمیز و توهین هاى زننده داشتند، باز گذارده، بلکه از آنها دعوت به توبه کرده است. این، در حقیقت چهره واقعى اسلام است، ولى چقدر بى انصافند کسانى که اسلام را با چنین چهره اى، دین فشار و خشونت معرفى مى کنند!! اما در عین حال، براى این که آنها این نرمش را دلیل بر ضعف نگیرند، به آنها هشدار مى دهد: اگر به روش خود ادامه دهند و از توبه روى برگردانند، خداوند در دنیا و آخرت آنان را با مجازات دردناکى کیفر خواهد داد (وَ إِنْ یَتَوَلَّوْا یُعَ
ذِّبْهُمُ اللّهُ عَذاباً أَلیماً فِی الدُّنْیا وَ الآْخِرَةِ). و اگر چنین مى پندارند که ممکن است در برابر مجازات الهى کسى به کمک آنان بشتابد، سخت در اشتباهند; زیرا آنها در سراسر روى زمین نه ولىّ و سرپرستى خواهند داشت و نه یار و یاورى (وَ ما لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِنْ وَلِیّ وَ لا نَصیر). البته، مجازات هاى آنها در آخرت روشن است، اما عذاب هاى دنیاى آنها همان رسوائى، بى آبروئى، خوارى و بدبختى و مانند آن است. این احتمال وجود دارد که پس از روشن شدن اعمال منافقانه، در صورت عدم توبه باید مجازات دنیائى اجراى حدود و امثال آن درباره آنها اجرا شود; زیرا از مرحله نفاق گذشته و آشکارا افراد توطئه گرى در جامعه اسلامى به ادامه حیات مى پردازند و این سبب تحریک دیگران نیز مى شود که باید دفع گردد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۴ سوره مبارکه توبه) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ» از آنها کسانى هستند که با خدا پیمان بسته بودند: «اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد؛ قطعاً صدقه و زکات خواهیم داد و از صالحان (و شاکران) خواهیم بود.» (سوره مبارکه توبه/ آیه ۷۵) @ayehsobh
009075.mp3
102.5K
آیه ۷۵ سوره مبارکه توبه استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر ❇ شأن نزول: در میان مفسران معروف است آیات ۷۵ تا ۷۸، درباره یکى از انصار به نام ثعلبة بن حاطب نازل شده است. او که مرد فقیرى بود و مرتّب به مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى رفت، اصرار داشت پیامبر(صلى الله علیه وآله) دعا کند تا خداوند مال فراوانى به او بدهد! پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به او فرمود: قَلِیلٌ تُؤَدِّی شُکْرَهُ خَیْرٌ مِنْ کَثِیر لاتُطِیقُهُ: مقدار کمى که حقش را بتوانى ادا کنى، بهتر از مقدار زیادى است که توانائى اداء حقش را نداشته باشى . آیا بهتر نیست به پیامبر خدا تأسّى جوئى و به زندگى ساده‌اى بسازى؟ ولى ثعلبه، دست بردار نبود و سرانجام به پیامبر(صلى الله علیه وآله)عرض کرد: به خدائى که تو را به حق فرستاده سوگند یاد مى کنم، اگر خداوند ثروتى به من عنایت کند، تمام حقوق آن را خواهم پرداخت. پیامبر(صلى الله علیه وآله)براى او دعا کرد. چیزى نگذشت که (طبق روایتى) پسر عموى ثروتمندش از دنیا رفت و ثروت سرشارى به او رسید. و طبق روایت دیگرى، گوسفندى خرید و به زودى زاد ولد کرد، آن چنان که نگاهدارى آنها در مدینه ممکن نبود، ناچار به آبادى‌هاى اطراف مدینه روى آورد و آن‌چنان مشغول و سرگرم زندگى مادّى شد، که در جماعت و حتى نمازجمعه نیز شرکت نمى کرد. پس از مدتى پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مأمور جمع آورى زکات را نزد او فرستاد، تا زکات اموال او را بگیرد. ولى این مرد کم ظرفیت، تازه به نوا رسیده و بخیل، از پرداخت حق الهى، خوددارى کرد. نه تنها خوددارى کرد، که به اصل تشریع این حکم نیز اعتراض نموده گفت: این حکم، برادر جزیه است; ما مسلمان شده‌ایم که از پرداخت جزیه معاف باشیم و با پرداخت زکات، چه فرقى میان ما و غیر مسلمانان باقى مى ماند؟! این سخن مى رساند، او نه مفهوم جزیه را فهمیده بود و نه مفهوم زکات را. و یا فهمیده بود، اما دنیاپرستى اجازه بیان حقیقت و اظهار حق به او نمى داد. به هر حال، هنگامى که پیامبر(ص)سخن او را شنید فرمود: یا وَیْحَ ثَعْلَبَةَ! یا وَیْحَ ثَعْلَبَة!: واى بر ثعلبه! اى واى بر ثعلبه! و در این هنگام، این آیات نازل شد. شأن نزول هاى دیگرى نیز، براى آیات فوق نقل شده، که کم و بیش با داستان ثعلبه مشابه است، و از مجموع شأن نزول هاى فوق، و مضمون آیات، چنین استفاده مى شود: شخص یا اشخاص مزبور در آغاز در صف منافقان نبودند، ولى به خاطر همین گونه اعمال، به آنها پیوستند. 🌼🌼🌼 تفسیر: منافقان کم ظرفیتند! این آیات، در حقیقت روى یکى دیگر از صفات زشت منافقان، انگشت مى گذارد و آن این که به هنگام ضعف و ناتوانى و فقر و پریشانى، چنان دم از ایمان مى زنند که هیچ کس باور نمى کند آنها روزى در صف منافقان قرار گیرند و حتى شاید آنها کسانى که داراى امکانات وسیع هستند را مذمّت مى کنند; که چرا از امکاناتشان، به نفع مردم محروم استفاده نمى کنند؟ اما، همین که خودشان به نوائى برسند، چنان غرق دنیاپرستى مى شوند که همه عهد و پیمان‌هاى خویش با خدا را به دست فراموشى مى سپارند. گویا به کلّى تغییر شخصیت داده و درک و دید دیگرى پیدا مى کنند و همین کم ظرفیتى، که نتیجه‌اش دنیاپرستى، بخل و امساک و خودخواهى است، روح نفاق را چنان در آنان متمرکز مى سازد که راه بازگشت را به روى آنان مى بندد! آیه مى فرماید: بعضى از منافقان کسانى هستند که با خدا پیمان بسته اند که اگر از فضل و کرم خود به ما مرحمت کند، قطعاً به نیازمندان کمک مى کنیم و از نیکوکاران خواهیم بود (وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصّالِحینَ). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۵ سوره مبارکه توبه) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ» امّا هنگامى که خدا از فضل خود به آنها بخشید، نسبت به آن بخل ورزیدند و سرپیچى کردند و روى برتافتند. «فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ» این عمل، (روحِ) نفاق را، تا روزى که خدا را ملاقات کنند، در دلهایشان برقرار ساخت. این سزاى شکستن پیمانى است که با خدا بسته بودند و سزاى دروغ هایى است که مى گفتند. «أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ» آیا نمى دانستند که خداوند، اسرار و سخنان درگوشىِ آنها را مى داند و خداوند داناى اسرار نهان است؟! (سوره مبارکه توبه/ آیه ۷۶ تا ۷۸) @ayehsobh
❇ تفســــــیر ❇ در آیه بعد اضافه مى کند ولى این سخن را تنها زمانى مى گفتند که دستشان از همه چیز تهى بود و به هنگامى که خداوند از فضل و رحمتش سرمایه هائى به آنان داد، بخل ورزیدند و سرپیچى کردند و روگردان شدند (فَلَمّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ). * * * و نتیجه این عمل و این پیمان شکنى و بخل، این شد که روح نفاق به طور مستمر و پایدار در دل آنان ریشه کند و تا روز قیامت و هنگامى که خدا را ملاقات مى کنند ادامه یابد (فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فی قُلُوبِهِمْ إِلى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ). این، به خاطر آن است که از عهدى که با خدا بستند تخلف کردند و به خاطر آن است که مرتباً دروغ مى گفتند (بِما أَخْلَفُوا اللّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ). * * * و سرانجام، آنها را با این جمله مورد سرزنش و توبیخ قرار مى دهد: آیا آنها نمى دانند خداوند اسرار درون آنها را مى داند و سخنان آهسته و درگوشى آنان را مى شنود و خداوند از همه غیوب و پنهانى ها با خبر است؟! (أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ وَ أَنَّ اللّهَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ). * * * نکته ها: ۱ ـ جمله فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فی قُلُوبِهِمْ به خوبى مى رساند، بسیارى از گناهان و صفات زشت و حتى کفر و نفاق، علت و معلول یکدیگرند; زیرا جمله فوق با صراحت مى گوید: بخل و پیمان شکنى آنها سبب شد، که نفاق در دل هایشان ریشه دواند، و همین گونه است گناهان و کارهاى خلاف دیگر; لذا در بعضى از عبارات مى خوانیم: گاهى گناهان بزرگ سبب مى شود انسان، بى ایمان از دنیا برود. * * * ۲ ـ منظور از یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ که ضمیر آن به خداوند برمى گردد، همان روز رستاخیز است; زیرا تعبیر لقاء اللّه و مانند آن، در قرآن معمولاً درباره قیامت آمده است. درست است که با مرگ، دوران عمل پایان مى یابد، و پرونده کار نیک و بد بسته مى شود، ولى آثار آنها، همچنان در روح انسان تا قیامت بر قرار خواهد ماند. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۶ تا ۷۸ سوره مبارکه توبه) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ۙ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» کسانى که از مؤمنان فرمانبردار، در صدقاتشان عیبجویى مى کنند وکسانى را که (براى انفاق در راه خدا) جز به مقدارِ (ناچیزِ) توانایى خود دسترسى ندارند، مسخره مى نمایند، خدا آنها را استهزا مى کند. (و کیفر مى دهد.) و براى آنها عذاب دردناکى است! (سوره مبارکه توبه/ آیه ۷۹) @ayehsobh