eitaa logo
هر صبح یک آیه
848 دنبال‌کننده
606 عکس
127 ویدیو
12 فایل
هر روز صبح یک آیه و تفسیر و صوت همان آیه را بخوانیم و بشنویم... ارتباط با مدیر کانال در ایتا: @shahed لینک کانال در پیام رسان #سروش #گپ #ایتا #روبیکا و #بله: @ayehsobh
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️ امام رضا(ع): «هرکه اندوه و مشکلی از مؤمنی برطرف کند؛ خدا روز قیامت قلب او را شاد میکند.» (اصول کافی، ج3، ص267) با سلام و تشکر از همه همشهریان و هموطنان گرامی در کمک به در نوبت های قبلی 🤝 تصمیم گرفتیم إن شاءالله به مناسبت اهدای کمک نقدی و غیرنقدی به نیازمندان و آسیب‌پذیرانِ از ویروس داشته باشیم. بنابراین، از همه همشهریان گرامی و اعضای محترم کانال، درخواست جمع‌آوری کمک و رسانیدن آن به دست این قشر از افراد جامعه در روز میلاد پیامبر اکرم ص، (۱۷ ربیع‌الاول/ ۲آبان ۱۴۰۰) را دارد. لذا درخواست می شود خَیّرین و نیکوکاران گرامی کمک های نقدی خود را حداکثر تا آخر مهر ماه، به شماره کارت زیر واریز کنند. با تشکر از دستان پر مِهر شما🙏 ۶۰۳۷۹۹۷۴۵۲۸۸۲۰۶۲ (بانک ملی/ امیری) 🆔 @shahed 📱 ۰۹۱۰۶۴۲۹۳۰۰ @rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» و هنگامى که به بلوغ و رشد رسید، ما حکم (پیامبرى) و «علم» به او دادیم. و اینچنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم! (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۲۲) @ayehsobh
❇ تفســــــیر یوسف در این محیط جدید که در حقیقت یکى از کانونهاى مهم سیاسى مصر بود، با مسائل تازه اى روبرو شد. در یک طرف، دستگاه خیره کننده کاخ هاى رؤیائى و ثروت هاى بى کران طاغوتیان مصر را مشاهده مى کرد. و در سوى دیگر، منظره بازار برده فروشان در ذهن او مجسم مى شد و از مقایسه این دو با هم، رنج و درد فراوانى را که اکثریت توده مردم متحمل مى شدند بر روح و فکر او سنگینى مى نمود، و در فکر پایان دادن به این وضع ـ در صورت قدرت ـ بود. آرى او بسیار چیزها در این محیط پر غوغاى جدید مشاهده کرد، همواره در قلبش طوفانى از غم و اندوه در جریان بود; چرا که در آن شرائط، کارى از دستش ساخته نبود و او در این دوران دائماً مشغول به خودسازى و تهذیب نفس بود، قرآن مى گوید: هنگامى که او به مرحله بلوغ و تکامل جسم و جان رسید و آمادگى براى پذیرش انوار وحى پیدا کرد، ما حکم و علم به او دادیم (وَ لَمّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً). و این چنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ). أَشُدّ از ماده شَدّ به معنى گره محکم است و در اینجا اشاره به استحکام جسمانى و روحانى مى باشد. بعضى گفته اند: أَشُدّ جمعى است که مفرد ندارد، و بعضى دیگر آن را جمع شَدّ (بر وزن سدّ) مى دانند، ولى به هر حال، معنى جمعى آن قابل انکار نیست. 🌼🌼🌼 منظور از حکم و علم که در آیه بالا آمده که ما آن را پس از رسیدن یوسف به حد بلوغ جسمى و روحى به او بخشیدیم ، یا مقام وحى و نبوت است چنان که بعضى از مفسران گفته اند. و یا: منظور از حکم، عقل و فهم و قدرت بر داورى صحیح خالى از هواپرستى و اشتباه است و منظور از علم، آگاهى و دانشى است که جهلى با آن توأم نباشد، هر چه بود این حکم و علم دو بهره ممتاز و پر ارزش الهى بود، که خدا به یوسف ـ بر اثر پاکى و تقوا و صبر و شکیبائى و توکّل ـ داد، که همه اینها در کلمه مُحْسِنِین جمع است. بعضى از مفسران مجموعه احتمالات حکم و علم را در اینجا سه احتمال ذکر کرده اند: ۱ ـ حکم اشاره به مقام نبوت (چون پیامبر حاکم بر حق است) و علم اشاره به علم دین است. ۲ ـ حکم به معنى خویشتن دارى در برابر هوس هاى سرکش است که در اینجا اشاره به حکمت عملى است، و علم اشاره به حکمت و دانش نظرى است و مقدم داشتن حکم بر علم، به خاطر آن است که تا انسان تهذیب نفس و خودسازى نکند به علم صحیح راه نمى یابد. ۳ ـ حکم به معنى این است که انسان به مقام نفس مطمئنه برسد و تسلط بر خویشتن پیدا کند، آن چنان که بتواند نفس اماره و وسوسه گر را کنترل کند، و منظور از علم، انوار قدسیه و اشعه فیض الهى است که از عالم ملکوت بر قلب پاک آدمى پرتوافکن مى شود. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۲ سوره مبارکه یوسف) @ayehsobh
202030_1060565974.mp3
2.48M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه: یوسف آیه: ۲۲ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَ رَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ ۚ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ ۖ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنّاى کامجویى کرد. درها را بست و گفت: «بیا به سوى آنچه براى تو مهیّاست!» (یوسف) گفت: «پناه مى برم به خدا! او [= عزیز مصر ]صاحب نعمت من است. مقام مرا گرامى داشته. (آیا ممکن است به او ظلم و خیانت کنم؟!) به یقین ستمکاران رستگار نمى شوند.» (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۲۳) @ayehsobh
❇ تفســــــیر عشق سوزان همسر عزیز مصر یوسف، با آن چهره زیبا و ملکوتیش، نه تنها عزیز مصر را مجذوب خود کرد، که قلب همسر عزیز را نیز به سرعت در تسخیر خود در آورد و عشق او پنجه در اعماق جان او افکند و با گذشت زمان، این عشق، روز بروز داغ تر و سوزان تر شد، اما یوسف پاک و پرهیزکار، جز به خدا نمى اندیشید و قلبش تنها در گرو عشق خدا بود. او از تمام وسائل و روش ها براى رسیدن به مقصد خود در این راه استفاده کرد، و با خواهش و تمنا، کوشید در دل او اثر کند، آن چنان که قرآن مى گوید: آن بانوئى که یوسف در خانه او بود، پى در پى از او تمناى کامجوئى کرد (وَ راوَدَتْهُ الَّتی هُوَ فی بَیْتِها عَنْ نَفْسِهِ). جمله راوَدَتْهُ از ماده مراوده، در اصل به معنى جستجوى مرتع و چراگاه است و همچنین به میل سرمه دان که آهسته سرمه را با آن به چشم مى کشند، مرود (بر وزن منبر) گفته مى شود، و سپس به هر کارى که با مدارا و ملایمت طلب شود، اطلاق شده است. این تعبیر، اشاره به این است که همسر عزیز براى رسیدن به منظور خود به اصطلاح از طریق مسالمت آمیز، و خالى از هر گونه تهدید با نهایت ملایمت و اظهار محبت از یوسف دعوت کرد. سرانجام آخرین راهى که به نظرش رسید این بود: یک روز او را تنها در خلوتگاه خویش به دام اندازد، تمام وسائل تحریک او را فراهم نماید، جالب ترین لباس ها، بهترین آرایش ها، خوشبوترین عطرها را به کار برد و صحنه را آن چنان بیاراید که یوسف نیرومند را به زانو در آورد. قرآن مى گوید: او تمام درها را محکم بست و گفت: بیا که من در اختیار توام!! (وَ غَلَّقَتِ الأَبْوابَ وَ قالَتْ هَیْتَ لَکَ). غَلَّقَت معنى مبالغه را مى رساند و نشان مى دهد او همه درها را محکم بست و این خود مى رساند که یوسف را به محلى از قصر کشانده که از اطاق هاى تو در توئى تشکیل شده بود، و به طورى که در بعضى از روایات آمده است او هفت در را بست، تا یوسف هیچ راهى براى فرار نداشته باشد. به علاوه، او شاید با این عمل مى خواست به یوسف بفهماند نگران از فاش شدن نتیجه کار نباشد; چرا که هیچ کس را قدرت نفوذ به پشت این درهاى بسته نیست. در این هنگام که یوسف(علیه السلام) همه جریان ها را به سوى لغزش و گناه مشاهده کرد و هیچ راهى از نظر ظاهر براى او باقى نمانده بود، در پاسخ زلیخا به این جمله قناعت کرد و گفت: به خدا پناه مى برم (قالَ مَعاذَ اللّهِ). 🌼🌼🌼 یوسف(علیه السلام) به این ترتیب خواسته نامشروع همسر عزیز را با قاطعیت رد کرد و به او فهماند که هرگز در برابر او تسلیم نخواهد شد و در ضمن این واقعیت را به او و به همه کس فهماند که در چنین شرائط سخت و بحرانى براى رهائى از چنگال وسوسه هاى شیطان، و آنها که خلق و خوى شیطانى دارند، تنها راه نجات، پناه بردن به خداست، خدائى که خلوت و جمع براى او یکسان است، و هیچ چیز در برابر اراده اش مقاومت نمى کند. او با ذکر این جمله کوتاه، هم به یگانگى خدا از نظر عقیده و هم از نظر عمل، اعتراف نمود. سپس اضافه کرد: از همه چیز گذشته، من چگونه مى توانم تسلیم چنین خواسته اى بشوم در حالى که در خانه عزیز مصر زندگى مى کنم و در کنار سفره او هستم، و او مقام مرا گرامى داشته است؟ (إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوایَ). آیا این ظلم و ستم و خیانت آشکار نیست؟ مسلماً ستمگران رستگار نخواهند شد (إِنَّهُ لایُفْلِحُ الظّالِمُونَ). (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۳ سوره مبارکه یوسف) @ayehsobh
202030_250495040.mp3
4.13M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه: یوسف آیه: ۲۳ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ ۚ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ» آن زن قصد او کرد و او نیز، اگر برهان پروردگار را نمى دید، قصد وى مى نمود. اینچنین کردیم تا بدى و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان خالص شده ما بود. (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۲۴) @ayehsobh
❇ تفســــــیر در اینجا کار یوسف و همسر عزیز به باریکترین مرحله و حساسترین وضع مى رسد، که قرآن با تعبیر پر معنائى از آن چنین سخن مى گوید: همسر عزیز مصر، قصد او را کرد و یوسف نیز، اگر برهان پروردگار را نمى دید، چنین قصدى مى نمود! (وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ). در معنى این جمله، میان مفسران گفتگوى بسیار است که مى توان همه را در سه تفسیر زیر خلاصه کرد: ۱ ـ همسر عزیز تصمیم بر کامجوئى از یوسف داشت و نهایت کوشش خود را در این راه به کار برد. یوسف(علیه السلام) هم به مقتضاى طبع بشرى و این که جوانى نوخاسته بود، و هنوز همسرى نداشت، در برابر هیجان انگیزترین صحنه هاى جنسى قرار گرفته بود که هر گاه برهان پروردگار یعنى روح ایمان و تقوا و تربیت نفس و بالاخره مقام عصمت حائل نمى شد، چنین تصمیمى را مى گرفت! بنابراین، تفاوت میان همّ (قصد) همسر عزیز و یوسف این بود که از یوسف، مشروط بود به شرطى که حاصل نشد (یعنى عدم وجود برهان پروردگار) ولى از همسر عزیز مطلق بود و چون داراى چنین مقام تقوا و پرهیزکارى نبود، چنین تصمیمى را گرفت و تا آخرین مرحله پاى آن ایستاد، تا پیشانیش به سنگ خورد. بنابراین، تصمیم یوسف مشروط به شرطى بود که حاصل نشد، و این امر نه تنها با مقام عصمت و تقواى یوسف منافات ندارد، که توضیح و بیان این مقام والا است. طبق این تفسیر از یوسف(علیه السلام)، هیچ حرکتى که نشانه تصمیم بر گناه باشد سر نزده است، بلکه در دل، تصمیم هم نگرفته است. ۲ ـ تصمیم همسر عزیز مصر و یوسف، هیچ کدام مربوط به کامجوئى جنسى نبود، بلکه تصمیم بر حمله و زدن یکدیگر بود، همسر عزیز به خاطر این که در عشق شکست خورده بود، و روح انتقامجوئى در وى پدید آمده بود و یوسف به خاطر دفاع از خویشتن و تسلیم نشدن در برابر تحمیل آن زن. از جمله قرائنى که براى این موضوع ذکر کرده اند، این است که همسر عزیز تصمیم خود را بر کامجوئى خیلى قبل از این گرفته بود، و تمام مقدمات آن را انجام داده بود، بنابراین، جاى این نداشت که قرآن بگوید او تصمیم بر این کار گرفت; چرا که این لحظه، لحظه تصمیم نبود. دیگر این که، پیدا شدن حالت خشونت و انتقامجوئى، پس از این شکست، طبیعى است; زیرا او تمام آنچه را در توان داشت از طریق ملایمت با یوسف(علیه السلام)به خرج داد، و چون نتوانست از این راه در او نفوذ کند به حربه دیگر متوسل شد که حربه خشونت بود. سوم این که، در ذیل این آیه مى خوانیم: کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ: ما هم بدى و هم فحشاء را از یوسف بر طرف ساختیم فحشاء ، همان آلودگى به بى عفتى است، و سوء، نجات از چنگالِ درگیرى، زد و خورد و احیاناً قتل همسر عزیز مصر. به هر حال، یوسف چون برهان پروردگار را دید، از گلاویز شدن به آن زن خوددارى کرد، مبادا به او حمله کند و او را مضروب سازد و این خود دلیلى شود که او قصد تجاوز را داشته، لذا ترجیح داد خود را از آن محل دور سازد، و به سوى در فرار کند. ۳ ـ بدون شک، یوسف جوانى بود با تمام احساسات جوانى، هر چند غرائز نیرومند او تحت فرمان عقل و ایمان او بود، ولى طبیعى است هر گاه چنین انسانى در برابر صحنه هاى فوق العاده هیجان انگیز قرار گیرد، طوفانى در درون او بر پا مى شود، و غریزه و عقل به مبارزه با یکدیگر بر مى خیزند، هر قدر امواج عوامل تحریک کننده نیرومندتر باشد، کفه غرائز، قوت مى گیرد، تا آنجا که ممکن است در یک لحظه زودگذر به آخرین مرحله قدرت برسد، آن چنان که اگر از این مرحله، گامى فراتر رود، لغزشگاه هولناکى است، ناگهان نیروى ایمان و عقل به هیجان در مى آید، و به اصطلاح بسیج مى شود و کودتا مى کند، و قدرت غریزه را که تا لب پرتگاه کشانیده بود به عقب مى راند. قرآن مجید این لحظه زودگذر حساس و بحرانى را، که در میان دو زمان آرامش و قابل اطمینان قرار گرفته بود، در آیه فوق، ترسیم کرده است، بنابراین منظور از جمله هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ این است: در کشمکش غریزه و عقل، یوسف تا لب پرتگاه کشیده شد، اما ناگهان، بسیج فوق العاده نیروى ایمان و عقل، طوفان غریزه را در هم شکست، تا کسى گمان نکند اگر یوسف توانست خود را از این پرتگاه برهاند، کار ساده اى انجام داده; چرا که عوامل گناه و هیجان در وجود او، ضعیف بود، نه! هرگز، او نیز براى حفظ پاکى خویش در این لحظه حساس دست به شدیدترین مبارزه و جهاد با نفس زد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۴ سوره مبارکه یوسف) @ayehsobh
202030_689312081.mp3
2.54M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه: یوسف آیه: ۲۴ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَ اسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِن دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ ۚ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَن يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» و هر دو به سوى در، دویدند و (در حالى که همسر عزیز، یوسف را تعقیب مى کرد). پیراهن او را از پشت (کشید و) پاره کرد. و در این هنگام، همسر آن زن را نزدیک در یافتند. آن زن گفت: «کیفر کسى که بخواهد نسبت به خانواده تو خیانت کند، جز زندان یا عذاب دردناک، چیست؟!» (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۲۵) @ayehsobh
❇ تفســــــیر مقاومت سرسختانه یوسف(علیه السلام) همسر عزیز را تقریباً مأیوس کرد، ولى یوسف(علیه السلام) که در این دور مبارزه در برابر آن زن عشوه گر و هوس هاى سرکش نفس، پیروز شده بود، احساس کرد اگر بیش از این در آن لغزش گاه بماند خطرناک است، باید خود را از آن محل دور سازد، لذا با سرعت به سوى در کاخ دوید تا در را باز کند و خارج شود، همسر عزیز نیز بى تفاوت نماند. او نیز به دنبال یوسف به سوى در دوید تا مانع خروج او شود و براى این منظور، پیراهن او را از پشت سر گرفت و به عقب کشید، به طورى که پشت پیراهن از طرف طول پاره شد (وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمیصَهُ مِنْ دُبُر). استباق در لغت به معنى سبقت گرفتن دو یا چند نفر از یکدیگر است و قدّ به معنى پاره شده از طرف طول است، همان گونه که قطّ به معنى پاره شدن از عرض است. ولى هر طور بود، یوسف(علیه السلام) خود را به در رسانید و در را گشود، ناگهان عزیز مصر را پشت در دیدند، قرآن مى گوید: آن دو، آقاى آن زن را دم در یافتند (وَ أَلْفَیا سَیِّدَها لَدَى الْبابِ). الفیت از ماده اِلفاء به معنى یافتن ناگهانى است و تعبیر از شوهر به سیّد به طورى که بعضى از مفسران گفته اند، طبق عرف و عادت مردم مصر بوده که زن ها شوهر خود را سیّد خطاب مى کردند و در فارسى امروز هم زنان از همسر خود تعبیر به آقا مى کنند. 🌼🌼🌼 در این هنگام همسر عزیز از یکسو خود را در آستانه رسوائى دید. و از سوى دیگر شعله انتقامجوئى از درون جان او زبانه مى کشید. نخستین چیزى که به نظرش آمد این بود که با قیافه حق به جانبى رو به سوى همسرش کرد و یوسف را با این بیان متهم ساخت. صدا زد کیفر کسى که نسبت به اهل و همسر تو، اراده خیانت کند، جز زندان یا عذاب الیم چه خواهد بود؟! (قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِکَ سُوءاً إِلاّ أَنْ یُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلیمٌ). جالب این که این زن خیانتکار تا خود را در آستانه رسوائى ندیده بود، فراموش کرده بود که همسر عزیز مصر است، ولى در این موقع با تعبیر أَهْلِک (خانواده تو) مى خواهد حس غیرت عزیز را برانگیزد که من مخصوص توام نباید دیگرى چشم طمع در من بدوزد! نکته قابل توجه دیگر این که، همسر عزیز مصر هرگز نگفت یوسف قصد سوئى درباره من داشته، بلکه درباره میزان مجازات او با عزیز مصر صحبت کرد، آن چنان که گوئى اصل مسأله مسلّم است و سخن از میزان کیفر و چگونگى مجازات او است و این تعبیر حساب شده، در آن لحظه اى که مى بایست آن زن دست و پاى خود را گم کند، نشانه شدت حیله گرى او است.( و باز این تعبیر که اول سخن از زندان مى گوید، و بعد گوئى به زندان هم قانع نیست، پا را بالاتر مى گذارد و از عذاب الیم که تا سر حد شکنجه و اعدام پیش مى رود، حرف مى زند. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲۵ سوره مبارکه یوسف) @ayehsobh
202030_1985882358.mp3
2.6M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه: یوسف آیه: ۲۵ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَن نَّفْسِي ۚ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الْكَاذِبِينَ» (یوسف) گفت: «او مرا به کامجویى از خود دعوت کرد!» و در این هنگام، شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد که: «اگر پیراهنش از پیش رو پاره شده، آن زن راست مى گوید و او از دروغگویان است. 🌼🌼🌼 «وَإِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ» و اگر پیراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ مى گوید. و او از راستگویان است.» (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۲۶ و ۲۷) @ayehsobh
❇ تفســــــیر یوسف(علیه السلام) در اینجا سکوت را به هیچ وجه جایز نشمرد و با صراحت، پرده از روى راز عشق همسر عزیز برداشت و گفت: او مرا با اصرار و التماس به سوى خود دعوت کرد (قالَ هِیَ راوَدَتْنی عَنْ نَفْسی). بدیهى است در چنین ماجرائى هر کس، در آغاز کار به زحمت مى تواند باور کند جوان نوخاسته برده اى بدون همسر، بى گناه باشد و زن شوهردار ظاهراً با شخصیتى، گناهکار. بنابراین، شعله اتهام بیشتر دامن یوسف را مى گیرد تا همسر عزیز را! ولى از آنجا که خداوند حامى نیکان و پاکان است، اجازه نمى دهد این جوان پارساى مجاهد با نفس، در شعله هاى تهمت بسوزد. قرآن مى فرماید: در این هنگام شاهدى از خاندان آن زن گواهى داد که براى پیدا کردن مجرم اصلى، از این دلیل روشن استفاده کنید: اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده باشد، آن زن راست مى گوید و یوسف دروغگو است (وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُل فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْکاذِبینَ). 🌼🌼🌼 و اگر پیراهنش از پشت سر پاره شده است، آن زن دروغ مى گوید و یوسف راستگو است (وَ إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُر فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصّادِقینَ). چه دلیلى از این زنده تر; چرا که اگر تقاضا از طرف همسر عزیز بوده، او به پشت سر یوسف دویده است و یوسف در حال فرار بوده که پیراهنش را چسبیده، مسلماً از پشت سر پاره مى شود. و اگر یوسف به همسر عزیز هجوم برده و او فرار کرده یا رو در رو به دفاع از خویش برخاسته، مسلماً پیراهن یوسف از جلو پاره خواهد شد. و چه جالب است که این مسأله ساده یعنى پاره شدن پیراهنى، مسیر زندگى بى گناهى را تغییر دهد و همین امر کوچک سندى بر پاکى او، و دلیلى بر رسوائى مجرمى گردد!. (تفسیر نمونه/ ذیل آیات ۲۶ و ۲۷ سوره مبارکه یوسف) @ayehsobh
202030_1172166891.mp3
2.77M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه: یوسف آیه: ۲۶_۲۷ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «فَلَمَّا رَأَىٰ قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ ۖ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ» هنگامى که (عزیز مصر) دید پیراهن او از پشت پاره شده، گفت: «این از مکر و حیله شما زنان است. که مکر و حیله شما زنان، عظیم است! (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۲۸) @ayehsobh
❇ تفســــــیر عزیز مصر، این داورى را که بسیار حساب شده بود پسندید و در پیراهن یوسف خیره شد و هنگامى که دید پیراهنش از پشت سر پاره شده (مخصوصاً با توجه به این معنى که تا آن روز دروغى از یوسف نشنیده بود) رو به همسرش کرده گفت: این کار از مکر و فریب شما زنان است که مکر شما زنان، عظیم است (فَلَمّا رَأى قَمیصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُر قالَ إِنَّهُ مِنْ کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظیمٌ). (تفسیر نمونه/ ذیل آیات ۲۸ سوره مبارکه یوسف) @ayehsobh
202030_805132899.mp3
1.88M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه: یوسف آیه: ۲۸ @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا ۚ وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ ۖ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ» یوسف! از این (جریان)، صرف نظر کن و تو نیز اى زن از گناهت استغفار کن، زیرا تو از خطاکاران بودى.» (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۲۹) @ayehsobh
❇ تفســــــیر در این هنگام، عزیز مصر از ترس این که این ماجراى اسف انگیز برملا و آبروى او در سرزمین مصر بر باد رود، صلاح این دید که سر و ته قضیه را به هم آورده و بر آن سر پوش نهد، رو به یوسف کرده گفت: یوسف تو صرف نظر کن و دیگر از این ماجرا چیزى مگو (یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا). سپس رو به همسرش کرده، گفت: تو هم از گناه خود استغفار کن که از خطاکاران بودى (وَ اسْتَغْفِری لِذَنْبِکِ إِنَّکِ کُنْتِ مِنَ الْخاطِئینَ). 🌼🌼🌼 بعضى گفته اند گوینده این سخن، عزیز مصر نبود بلکه همان شاهد بود؛ ولى هیچ دلیلى براى این احتمال وجود ندارد، به خصوص که این جمله بعد از گفتار عزیز واقع شده است. (تفسیر نمونه/ ذیل آیات ۲۹ سوره مبارکه یوسف) @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَقَالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ ۖ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا ۖ إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ» (این جریان در شهر منعکس شد.) گروهى از زنان شهر گفتند: «همسر عزیز، غلامش را به سوى خود دعوت مى کند. عشق (این جوان)، در اعماق قلبش نفوذ کرده. ما او را در گمراهى آشکارى مى بینیم.» (سوره مبارکه یوسف/ آیه ۳۰) @ayehsobh
❇ تفســــــیر هر چند مسأله اظهار عشق همسر عزیز، با آن داستانى که گذشت یک مسأله خصوصى بود، که عزیز هم تأکید بر کتمانش داشت، اما از آنجا که این گونه رازها نهفته نمى ماند، مخصوصاً در قصر شاهان و صاحبان زر و زور، که دیوارهاى آنها گوش هاى شنوائى دارد. سرانجام این راز از درون قصر به بیرون افتاد و چنان که قرآن گوید: گروهى از زنان شهر، این سخن را در میان خود گفتگو مى کردند و نشر مى دادند که همسر عزیز با غلامش سر و سرّى پیدا کرده و او را به سوى خود دعوت مى کند (وَ قالَ نِسْوَةٌ فِی الْمَدینَةِ امْرَأَتُ الْعَزیزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ). و آن چنان عشق غلام بر او چیره شده که اعماق قلبش را تسخیر کرده است (قَدْ شَغَفَها حُبّاً). و سپس او را با این جمله مورد سرزنش قرار دادند: ما او را در گمراهى آشکار مى بینیم! (إِنّا لَنَراها فی ضَلال مُبین). روشن است آنها که این سخن را مى گفتند، زنان اشرافى مصر بودند که اخبار قصرهاى پر از فساد فرعونیان و مستکبرین براى آنها جالب بود و همواره در جستجوى آن بودند. این دسته از زنان اشرافى که در هوسرانى چیزى از همسر عزیز کم نداشتند، چون دستشان به یوسف نرسیده بود، به اصطلاح جانماز آب مى کشیدند و همسر عزیز را به خاطر این عشق، در گمراهى آشکار مى دیدند!. حتى بعضى از مفسران، احتمال داده اند که پخش این راز به وسیله این گروه از زنان مصر، نقشه اى بود براى تحریک همسر عزیز، تا براى تبرئه خود، آنها را به کاخ دعوت کند و یوسف را در آنجا ببینند! آنها شاید فکر مى کردند اگر به حضور یوسف(علیه السلام) برسند، چه بسا بتوانند نظر او را به سوى خویشتن جلب کنند، که هم از همسر عزیز شاید زیباتر بودند، هم جمالشان براى یوسف تازگى داشت و هم آن نظر احترام آمیز یوسف به همسر عزیز، که نظر فرزند به مادر، یا مربى یا صاحب نعمت بود، در مورد آنها موضوع نداشت و به این دلیل احتمال نفوذشان در او بسیار بیشتر از احتمال نفوذ همسر عزیز بود!. 🌼🌼🌼 شَغَف از ماده شغاف به معنى گره بالاى قلب و یا پوسته نازک روى قلب است که به منزله غلافى تمام آن را در برگرفته و شَغَفَها حُبّاً یعنى آن چنان به او علاقمند شده، که محبتش به درون قلب او نفوذ کرده و اعماق آن را در بر گرفته است و این اشاره به عشق شدید و آتشین است. این نکته نیز قابل توجه است که چه کسى این راز را فاش نمود؟ همسر عزیز که او هرگز طرفدار چنین رسوائى نبود. یا خود عزیز که او تأکید بر کتمان مى نمود. یا داور حکیمى که این داورى را نمود که از او این کار بعید مى نمود. اما به هر حال، این گونه مسائل آن هم در آن قصرهاى پر از فساد ـ همان گونه که گفتیم ـ چیزى نیست که بتوان آن را مخفى ساخت و سرانجام از زبان تعزیه گردان هاى اصلى، به درباریان و از آنجا به خارج، جسته گریخته درز مى کند، و طبیعى است که دیگران آن را با شاخ و برگ فراوان زبان، به زبان نقل مى نمایند. (تفسیر نمونه/ ذیل آیات ۳۰ سوره مبارکه یوسف) @ayehsobh
202030_26959912.mp3
3.67M
استاد قرائتی موضوع: تفسیر قرآن نوع:سخنرانی کوتاه سوره مبارکه: یوسف آیه: ۲۹_۳۰ @ayehsobh
پیامبر اکرم ص: «به خدا پناه ببرید از فقر و تنگدستی و این‏که ظلم کنید و یا زیر بار ظلم بروید.» (نهج الفصاحه ص ۲۰۸ ، ح ۲۷۸) 💐 میلاد با سعادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه‌السلام مبارک باد💐 @rahrovanraheqoran