4_5965453710057279534.mp3
4.72M
▪️حکایتی زیبا از یک جوان که جواب سلام امام حسین علیهالسلام را میشنید!!
📚 داستانهای شگفت (مرحوم دستغیب)، داستان ۸۸.
#حکایت
#سبک_زندگی_مهدوی
#امام_حسین_علیه_السلام
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
أین صاحِبُــنا؟!
"در محضر امام زمان ارواحنا فداه " #تشرفات (قسمت اول ) #امام_زمان ﷻ 💥جناب آقای سید جواد معلم نویسنده
"در محضر امام زمان ارواحنا فداه "
#تشرفات (قسمت دوم )
#امام_زمان ﷻ
💥من دست و پایم را گم کردم اما در یک لحظه که شاید جای دیگری را نگاه کردم آقا از جلوی چشمانم غایب شدند.
من آرام صورتم را به طرف دیگر که آن دوستم نشسته بود برگرداندم و یواش گفتم: فلانی این آقا را دیدی؟ کجا رفت؟! گفت: این آقا امام زمان بودند، من ایشان را یک مرتبه دیگر در سامرا دیده ام:⬇️
یک روز در شهر سامرا به حمام عمومی رفتم، وقتی داخل شدم دیدم تنها چند نفری هستند، مشغول شست و شوی خودم شدم، در یک لحظه به ذهنم رسید: تو در بین این چند نفر سنّی ناصبی تنها هستی! وحشت سراپایم را گرفت که نکند اینها خدای نکرده خیال بدی نسبت به من پیدا کنند، چون با نمونه هایی برخورد کرده بودیم که افرادی از شیعیان را کشته بودند
لذا خیلی با عجله خودم را شستم و از حمام به رختکن آمدم. کسی در آنجا نبود. در حال پوشیدن لباس ناگهان دیدم آقایی تشریف دارند، خیلی با متانت و اعتماد به نفس فرمودند:
"أَتَخافُ؟ اَنتَ شیعی، اَلشّیعی ما یُخافُ"
" می ترسی؟! تو شیعه هستی، شیعه نمی ترسد!" و همان جا از جلوی چشمانم غایب شدند. این آقای بزرگوار همان سیّد بود.
📗مجله منتظران ج 11ص 17
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ «کار و زندگی نداری؟»
🎙#استاد_عالی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
1_5914478953.mp3
8.21M
📝 به نامت ای غمزُدایِ هر غمزده 🖤
" دعای عهد "📿
🎙#سید_حجت_بحر_العلومی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
ای دلِ خسته ی من همدمِ ویرانی ها
غرق شو غرقِ خودت غرقِ پریشانی ها
زَرق و برق بدلیجات اسیرت نکند
ماه را گم نکنی بینِ چراغانی ها...!
#السلام_علیک_یا_بقیه_الله
#صبحتون_مهدوی💚☀️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
❓ سجده شکر چیست و طرز بجا آوردن آن
چگونه است؟
✍️ امام زمان (ارواحنافداه) می فرمایند :
«سجده شکر از واجب ترین و الزامی ترین
مستحبات الهی است».
☘ بهترین اوقات برای بجا آوردن سجده شکر بعد از نمازهای پنجگانه است.
🖌 آیت الله کشمیری بعد از نماز سر را به سجده می گذاشتند و میگفتند : «الحمدلله» سپس گونه ی راست را بر مُهر میگذاشتند و سه مرتبه می گفتند : «شکرا للّه» ،و سپس گونه ی چپ را بر مُهر می گذاشتند و سه مرتبه می گفتند: « استغفرالله»
❓از وی سؤال شد این چه سجده ای است؟
پاسخ دادند : «حضرت ابراهیم به یاری این
سجده خلیل اللّه شد.»
📚 روح و ریحان ، ص۱۷۰
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
أین صاحِبُــنا؟!
"در محضر امام زمان ارواحنا فداه " #تشرفات (قسمت دوم ) #امام_زمان ﷻ 💥من دست و پایم را گم کردم اما در
"در محضر امام زمان ارواحنا فداه"
#تشرفات
#امام_زمان ﷻ
جناب آقای یوسف رهبری مبتلا به کمردرد شدیدی بوده و با وجود مراجعه به دکترهای متعدد در داخل و خارج کشور هیچ نتیجه ای حاصل نشده و کمردرد ایشان بقدری سخت بوده است که کمربندهای آهنین به طور مخصوص به کمر می بستند و در همه حالات در مشقت بودند. ناچارا صلاح دیدند که به عتبات عالیات مشرف شده و آنجا شفا بگیرند. پس از زیارت کربلا و نجف و کاظمین و سامرا در راه مراجعت از سامرا به زیارت امامزاده سید محمد فرزند امام هادی علیهالسلام می روند که راه سنگلاخی و خراب با سراشیبی و سربالایی بوده که دچار سختی زیادی می شوند و در راه مرتب وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه را صدا می زدند.
در این بین سید جلیلی آمدند و جلو ماشین را گرفتند، به شوفر فرمودند: مرا می بری سر جاده؟ شوفر گفت: اختیار با آقاست. و اشاره به آقای رهبری کرد. ایشان هم عرض کرد: بفرمایید سوار شوید. چون ایشان زیاد اظهار درد می کرد. آن سید بزرگوار از احوال او پرسیدند، عرض کرد: کمرم درد سختی دارد و برای استشفاء آمده ام و حالا از زیارت حضرت سید محمد می آیم. فرمودند: ببینم کمرت چه دردی دارد. شانه خود را جلو آوردم، آن سید دستی به وسط شانه و کمر من کشیدند و فرمودند: ان شاءالله خوب می شوی. گفتم: در حرم سید محمد هم نذری کردهام. فرمودند: بلی اغلب اشخاص در موقع خواستن حاجت نذر می کند ولی بعد که حاجتشان روا شد فراموش می کنند.
آقای رهبری عرض کرد: ما ان شاءالله به نذر خود وفا می کنیم. آن سید فرمودند: وقتی به حرم جدم حسین علیه السلام رفتی آنجا به جدم بگو، من دعا می کنم شما آمین بگویید یا ایشان دعا کنند من آمین می گویم. (تردید از ناقل است) و نیز فرمودند: به مشهد حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوی، آنجا مقداری جاروب برای صحن بخر و مقداری پول با سادات فقیر بده. سر جاده که رسیدیم، آن سید پیاده شدند و به ما تعارف کرده و فرمودند: بفرمایید منزل ما همینجا است و رفتند. پس از مفارقت متوجه خود شدم دیدم کمرم قدری بهتر شده. وقتی کربلا آمدم و دعا کردم بهبودی کامل حاصل شد که دیگر احتیاجی به دوا و دکتر و کمربند و غیره نبود.
📗 ملاقات با امام زمان ص 253
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌من میخوام برای امام زمان علیهالسلام کار کنم
💠چکار کنم که امامم دوست داشته باشه!
🎙#استاد_حجت_الاسلام_محمد_شجاعی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
🔴 از او بگوئیم....
اندوهگین و غمگین با قدمهای بیرمق به...
پیامبر صلیاللهعلیهوآله نزدیک شد.
ایستاد و سلام کرد.
آرام دستش را بالا برد و اشک را از گوشهی چشمش پاک کرد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله نگاهی به او انداخت، سری تکان داد و جواب سلامش را به گرمی داد.
با تعجّب نگاهش کرد و پرسید:
چشمهای تو خیس است! آیا گریستهای؟!
مرد سری تکان داد و گفت: بله!
پیامبر صلیاللهعلیهوآله به طرف مرد چرخید.
حالا رو در روی هم بودند. پرسید: برای چه گریستهای؟!
مرد آهی کشید و با بغض گفت:
یتیم هستم.
پدر و مادری ندارم. تنها و بیکس هستم. حیران شدهام!
پیامبر صلیاللهعلیهوآله نگاهش را داد به افق. به آفتاب که تا غروبش زمان کمی باقی بود خیره شد.
کمی سکوت کرد و بعد رو به مرد فرمود:
میدانی ناگوارتر از یتیم بودن، چیست؟!
مرد با تعجّب گفت: نمیدانم. شما بگوییدتا بدانم!
پیامبر صلیاللهعلیهوآله نگاهش به آفتاب بود. گفت: ناگوارتر از یتیم بودن،جدایی آن کسی است که ازامامش دور افتاده💔
شیعهای که اهل بیت را ندیده و از علم ایشان بیخبر است همان یتیمی است که از امامش دور افتاده است.
📚 برداشتی آزاد از روایتی در تفسیر امام حسن عسکري علیه السلام
🔸 دوستدار امام زمان!
به پبرامونت نگاه کن! شیعیانی که توفیق آشنایی با امام زمانشان را نداشتهاند و به فرمودهی پیامبرصلیاللهعلیهوآله یتیم اند...
کم نیستند!
وظیفهی من و تو نیز روشن است!
برای آشنایی بیشتر شیعیان امام زمان علیه السلام فرصتهای زیادی را از دست دادهایم!
اما؛
تا فرصت هست از این امر مهم غفلت نکنیم
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
▪️امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
...وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَکَةِ
إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِهِ.
💬 بخدا سوگند او (امام زمان عجل الله تعالی فرجه) آنچنان غيبتى خواهد داشت كه در آن هيچكس از هلاكت رهايى نمى يابد، مگر کسانی که خداوند آنها را بر اعتقاد به امامت وی ثابت قدم نگه دارد و به دعا برای تعجیل فرج توفیقشان دهد.
📚 کمال الدین ،ج2 ،ص 384.
📚 بحار الانوار، ج 102، ص 112.
✋ در این زمان تنها راه ما برای نجات از این گرفتاری های آخرالزمان، دعای زیاد و مداوم برای تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت، حضرت ولیعصر علیه السلام است.
#حدیث_گرافی
#سبک_زندگی_مهدوی
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
دستوری از آیت الله کشمیری
برای قرب به امام زمان علیهالسلام
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
أین صاحِبُــنا؟!
"در محضر امام زمان ارواحنا فداه" #تشرفات #امام_زمان ﷻ جناب آقای یوسف رهبری مبتلا به کمردرد شدیدی ب
"در محضر امام زمان ارواحنا فداه"
#تشرفات (قسمت اول)
#امام_زمان ﷻ
همه چیز به همان روزهایی برمی گردد که در دعای ندبه آقایم را صدا می زدم و گریه می کردم. آری نور محبت #امام_زمان روحی فداه از آن روزها به قلب کوچک من نفوذ کرد و تمام دلم را تسخیر کرد. آنقدر من هنگام خواندن دعای ندبه منقلب می شدم و اشک می ریختم که وقتی به خانه برمی گشتم صفحات دعای ندبه را در مقابل آفتاب می گذاشتم تا خشک شود. نشاط روحی عجیبی داشتم، کم کم بقدری خود را با آن حضرت مأنوس می دانستم که هرچند پیوسته مورد سرزنش این و آن قرار می گرفتم اما باز بی صبرانه برای رسیدن صبح #جمعه لحظه شماری می کردم. هیچ مانعی نمی توانست این محبت را از من بگیرد.
تا اینکه بطور غیر منتظره ای مقدمات سفر سوریه برایم جور شد، به دلم افتاده بود که در این سفر تشرفی خدمت حضرت ولیعصر روحی فداه خواهم داشت، هر روز چشم به راه بودم، بعد از آنکه حرم خانم حضرت زینب را زیارت می کردم، می آمدم داخل صحن و منتظر می ماندم، اما هیچ خبری نمی شد. لحظات آخر بود، گریه امانم نمی داد. کلافه و سرگردان بودم که موفق به زیارت مولایم نشدم.
جمعه شب پرواز برگشت بود. وقتی هواپیما در فرودگاه تهران نشست، آنجا سه صف برای کنترل پاسپورت ها تشکیل شده بود که من در صف خلوت تر ایستادم، انگار کسی با من گفت برو داخل آن صف بایست. رفتم داخل صف دیگر ایستادم، یک لحظه حال خاصی به من دست داد و صدای آقایی در گوش من گفت: "به سمت چپ نگاه کن، آقایی که در کنار شماست، امام زمان است، ایشان را زیارت کن!" من تکان خوردم به سمت چپ برگشتم، آقایی را دیدم با لباس روحانی...
ادامه دارد....
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝