eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
23.3هزار ویدیو
659 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻در تنظیم رابطه با دولت نگاهتان همکاری و هم‌افزایی باشد توصیه مهم رهبر انقلاب به نمایندگان مجلس: 🔹توصیه‌ی اول عبارت است از نوع رابطه‌ی مجلس با قوای دیگر به خصوص با قوه‌ی مجریه. این آن مطلب اساسی است. باید نوع رابطه را تنظیم کرد. یک دوگانه‌ای اینجا وجود دارد،‌ دوگانه‌ی تقریب و تخریب. یک نگاه، نگاه تقریبی است یک نگاه، نگاه تخریبی است. در نگاه تخریبی رقیب‌پنداری قوه‌ی دیگر حاکم بر ذهنیتهاست. رقیبی است که باید شانه‌ی طرف مقابل را به زمین برساند. این نگاه، نگاه خطرناکی است. حالا هم از ناحیه‌ی دولت ممکن است این اتفاق بیفتد هم از ناحیه‌ی مجلس... یک نگاه دیگر، نگاه یک پیکره دیدن مجموعه‌ی نظام است. توصیه‌ی اول و مهم من این است که در مجلس نگاه، نگاه همکاری و هم‌افزایی باشد. ۱۴۰۲/۰۳/۰۳ 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گستاخی کارشناس صهیونست اینترنشنال: تحریم‌ها دیگر علیه ایران فائده‌ای ندارد، حمله نظامی کنید! منشه امیر، کارمند اینترنشنال و سردبیر رادیو رژیم صهیونیستی ضمن اعتراف صریح به بازدارندگی بمب اتمی برای حفظ تمامیت ارضی ایران، گفت: 🔹اگر ایران فقط اعلام کند که بمب اتم ساخته است بدون آن که حتی بخواهد از آن استفاده کند، قدرت بازدارنده‌ای به وجود می‌آورد که دیگر هیچ کشوری جرأت حمله به آن را نخواهد کرد! 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فتح خرمشهر یک حادثه معجزه آسا بود 🔹گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی. ۱۴۰۲/۳/۳ 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره رهبر انقلاب از آقای سکوتوره، سیاست مدار آفریقایی پس از فتح خرمشهر 🔹گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی. ۱۴۰۲/۳/۳ 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه رهبر انقلاب به نمایندگان در سال آخر مجلس: سالم وارد شدید، سالم خارج بشوید 🔹گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی. ۱۴۰۲/۳/۳ 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«برنامه هفتم»، مسئله «مهار تورم و رونق تولید» و «لوایح نیمه کاره»، در این سال آخر مجلس به یک نقطه ای برسد 🔹گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی. ۱۴۰۲/۳/۳ 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استیضاح یک وزیر در مدت کوتاه، افراط در بکارگیری ابزارهای نظارتی از سوی مجلس است 🔹گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی. ۱۴۰۲/۳/۳ 🔖 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 🔻🌴مقابله شعار و باور در خرمشهر پرده اول،( شعار):جمله معروفی که عراقی ها روی دیوارهای خرمشهر پس از تصرف آن نوشته بودند، همه به یاد داریم: "جئنا لنبقی" یعنی آمده ایم که بمانیم. پرده دوم:(حماسه و باور) من آن روزی که اینجا پا نهادم، ترکِ سر کردم. این را همان روز های اولیه تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک پاسدار روی دیوار نوشته بود. دیواری که مثل یک تابلو به چشم کسانی می آمد که وارد سپاه می شدند. پرده سوم.گام اول پیروزی فراتر از صفحه جغرافیا، به تغییر ادراک و فتح دل‌ها وابسته  است. هر طرفی که اراده‌ی قوی‌تری، ثبات بیشتری داشته باشد، او پیروز میدانها خواهد بود. شاهکار جنگ اراده ها در خرمشهر دیده شد. خرمشهری که به باور استراتژیست های نظامی مستحکم و تسخیر ناپذیر بود، اما روحیه انقلابی و باور به ما می توانیم این دژ را فرو ریخت و همگان را وادار به پذیرش برتری نظامی ایران کرد. ✍ 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 🔻🌴مقابله شعار و باور در خرمشهر پرده اول،( شعار):جمله معروفی که عراقی ها روی دیوارهای خرمشهر پس از تصرف آن نوشته بودند، همه به یاد داریم: "جئنا لنبقی" یعنی آمده ایم که بمانیم. پرده دوم:(حماسه و باور) من آن روزی که اینجا پا نهادم، ترکِ سر کردم. این را همان روز های اولیه تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک پاسدار روی دیوار نوشته بود. دیواری که مثل یک تابلو به چشم کسانی می آمد که وارد سپاه می شدند. پرده سوم.گام اول پیروزی فراتر از صفحه جغرافیا، به تغییر ادراک و فتح دل‌ها وابسته  است. هر طرفی که اراده‌ی قوی‌تری، ثبات بیشتری داشته باشد، او پیروز میدانها خواهد بود. شاهکار جنگ اراده ها در خرمشهر دیده شد. خرمشهری که به باور استراتژیست های نظامی مستحکم و تسخیر ناپذیر بود، اما روحیه انقلابی و باور به ما می توانیم این دژ را فرو ریخت و همگان را وادار به پذیرش برتری نظامی ایران کرد. ✍ 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🇮🇷 [📖 ] 🔺️ مقام معظم رهبری : 💢 را باید با انجام داد. ۱۴۰۲/۰۱/۰۳ هر قرآن را بشنوید ✋ 🔖 🔖 🔖 🔖 🔖 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 176.mp3
8.77M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و هفتاد و ششم خطبه ۱۴۷
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هفتاد و ششم ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄ 📜 1⃣ فلسفه بعثت پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بُت ها رهايی بخشيده، به پرستش خود راهنمايی کند و آنان را از پيروی شيطان نجات داده به اطاعت خود کشاند. با قرآنی که معنی آن را آشکار کرد و اساسش را استوار فرمود، تا بندگان عظمت و بزرگی خدا را بدانند که نمی دانستند و به پروردگار اعتراف کنند. پس از انکارهای طولانی اعتراف کردند و او را پس از آنکه نسبت به خدا آشنايی نداشتند، به درستی بشناسند. پس خدای سبحان در کتاب خود بی آنکه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند و قدرت خود را به همه نماياند و از قهر خود ترساند و اينکه چگونه با کيفرها ملّتی را که بايد نابود کند از ميان برداشت و آنان را چگونه با داس انتقام درو کرد. 2⃣ خبر از آينده تأسف بار اسلام و مسلمين ♦️ همانا پس از من روزگاری بر شما فرا خواهد رسيد که چيزی پنهان تر از حق و آشکارتر از باطل و فراوان تر از دروغِ به خدا و پيامبرش(صلی الله علیه و آله) نباشد. و نزد مردمِ آن زمان، کالايی زيانمندتر از قرآن نيست، اگر آن را درست بخوانند و تفسير کنند و متاعی پرسودتر از قرآن يافت نمی شود، آنگاه که آن را تحريف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چيزی ناشناخته تر از معروف و شناخته تر از منکر نيست. حاملان قرآن آن را واگذاشته و حافظان قرآن آن را فراموش می کنند، پس در آن روز قرآن و پيروانش از ميان مردم رانده و مهجور می گردند و هر دو غريبانه در يک راهِ ناشناخته سرگردانند و پناهگاهی ميان مردم ندارند. پس قرآن و پيروانش در ميان مردمند، امّا گويا حضور ندارند؛ با مردمند ولی از آنها بريده اند، زيرا گمراهی و هدايت هرگز هماهنگ نشوند گرچه کنار يکديگر قرار گيرند. مردم در آن روز در جدايی و تفرقه هم داستان و در اتّحاد و يگانگی پراکنده اند، گويی آنان پيشوای قرآن بوده و قرآن پيشوای آنان نيست. پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطّی را از قرآن نشناسند و در گذشته نيکوکاران را کيفر داده و سخن راست آنان را بر خدا دروغ پنداشتند و کار نيکشان را پاداش بد دادند. و همانا آنان که پيش از شما زندگی می کردند به خاطر آرزوهای دراز و پنهان بودن زمان اَجَل ها نابود گرديدند، تا ناگهان مرگِ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد، مرگی که عذرها را نپذيرد و درهای باز توبه را ببندد و حوادث سخت و مجازات های پس از مُردن را به همراه آورد. 3⃣ پندهای حكيمانه ♦️ ای مردم! هر کس از خدا خيرخواهی طلبد، توفيق يابد و آن کس که سخنان خدا را راهنمای خود قرار دهد به راست ترين راه هدايت خواهد شد. پس همانا همسايه خدا در أمان و دشمن خدا ترسان است. آن کس که عظمت خدا را می شناسد سزاوار نيست خود را بزرگ جلوه دهد، پس بلندیِ ارزشِ کسانی که بزرگی پروردگار را می دانند، در اين است که برابر او فروتنی کنند و سلامت آنان که می دانند قدرتِ خدا چه اندازه می باشد، در اين است که برابر فرمانش تسليم باشند. پس از حق نگريزيد چونان گريز انسانِ تندرست از فردِ «گَر» گرفته، يا انسان سالم از بيمار و بدانيد که هيچ گاه حق را نخواهيد شناخت جز آنکه ترک کننده آن را بشناسيد. هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيد بود، مگر آنکه پيمان شکنان را بشناسيد و هرگز به قرآن چنگ نمی زنيد، مگر آنکه رهاکننده آن را شناسايی کنيد. 4⃣ ویژگیهای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم( امامان دوازده گانه) ♦️ پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنيد، که اهل بيت پيامبر رمزِ حياتِ دانش و رازِ مرگِ جهل و نادانی هستند. آنان که حکمتشان شما را از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان، اطّلاع می دهد. نه با دين خدا مخالفتی دارند و نه در آن اختلاف می کنند، دين در ميان آنان گواهی صادق و ساکتی سخنگوست. ┄═❁✦••••🌿🌹🌿••••✦❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۲ بخش ۱ ارزش عفو در هنگام قدرت.mp3
2.36M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 ارزش عفو در هنگام قدرت 🔰 در حکمت ۵۲ مولا علی (علیه السلام) می فرمایند: « أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَة» " شایسته ترین مردم برای عفو و بخشش ، کسی است که قدرت بیشتری بر انتقام دارد. " 🔻 عفو یکی از برترین فضائل اخلاقی است ؛ لذا در نهج البلاغه شریف ، مولا علی (علیه السلام) عفو کردن هنگام قدرت بر انتقام را شکر نعمت می دانند که در حکمت یازدهم فرمود : « إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ » 🔻 ثانیاً عفو را در هنگام پیروزی و قدرت ، زکات قدرت و پیروزی می دانند ، که در حکمت ۲۱۱ فرمود : « الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ » ؛ " عفو زکات پیروزی است. " 🔻 همچنین مولا علی (علیه السلام) ، عفو را مایهٔ تقرّب به خدا می دانند. حتی در مورد ابن ملجم در نامه ۲۳ می فرمایند: « إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ » ؛ " اگر من ببخشمش مایهٔ تقرّب من به خدا است." 🔻 لذا در نگاه مولا علی (علیه السلام) ، یکی از اوصاف برتر اهل تقوا ، عفو هنگام قدرت است، که در خطبه ۱۹۳ فرمود : « یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ » ؛ " متّقی ، کسی را که به او ظلم کرده می بخشد و عفو می کند" و این عفو چون در محضر خدا است ، مایهٔ تقرّب به خدا است ، شکر نعمت قدرت است ، هرگز پشیمانی ندارد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 امیر اطراف تخت ام رو کمی مرتب کرد و رفت..با خروج اش از خونه صدای پیامک گوشی ام بلند شد. امیر پیام داده بود. "دوست دارم" لبخند عمیقی زدم و تو دلم قربون صدقه اش رفتم..سعی کردم بلند بشم تا کمی کارهام رو انجام بدم..مامان اینا رفته بودند و باید کم کم شروع می کردم مثل روال سابق کارهام رو بکنم. ،،،،،، "ساجده" چون خونه ی خودمون آپارتمانی بود نذری رو خونه دایی برپا کردیم...از هفت صبح پا شده بودیم و مشغول شده بودیم. لباس گرم تن بچه ها کردم و گذاشتم شون توی کالسکه دو قلویی که سر سیسمونی خریده بودیم. زندایی با کمک همسایه ها داشتن برنج دم می کردند...حنین نزدیکم امد. _حنین سادات حواست به زینب و مهدی هست من برم کمک. +آره زنداداش من اینجا می شینم حواسم هست. لبخندی زدم و رفتم کمک اشون تا برنج رو آبکش کنیم. صدای زنگ در اومد...چادر رنگی ام رو سرم انداختم و جلویِ در رفتم. _کیه؟؟ صدای علیرضا و دایی اومد..در رو باز کردم. علیرضا+بیا خانوم ظرف های غذا رو گرفتم. _دستت درد نکنه ، خورشت آماده است...برنج رو هم الان دم گذاشتیم. +دستتون هم درد نکنه علیرضا دست تنها بود...شاید اگر رسول بود کلی کمک دست اش می شد. پسر های محل هم اومده بودند. میزی جلویِ در گذاشته بودند و شربت پخش می کردن...صدای مولودی خوانی هم از ضبط روی میز پخش می شد. بوی اسفند و غذا همه جا پخش شده بود...هوای سرد زمستون. علیرضا دایی رو از ماشین پیاده کرد و با ویلچر به سمت حیاط اومد...یاالله ای گفت و وارد شد. ،،،،، از من که خداحافظی کرد....گفت میرم سمت گلزار شهدا یک سر به رسول بزنم. روی مبل نشستم زل زدم به عکسی که ازش انداخته بودم قاب کرده بودیم با خودم گفتم این دفعه که از سوریه برگرده دیگه نمیزارم بره بچه هارو بهونه میکنم . میگم سختمه دست تنهام اما در اصل با اومدنش منو هوایی کرده بود. طاقت دوریش رو نداشتم. حس می کردم اگر بخواد همینجوری پیش بره علیرضارو از دست میدم. کلام آخرش ساجده حلالم کن..... تلفنی از همه حلالیت گرفته بود.... سری قبل این کار رو نکرد. یک روز به رفتن اش چهار نفری بیرون رفتیم.. برای زینب و مهدی لباس خرید. شام رو بیرون خوردیم. حرم و جمکران. نگاه ام به گنبد فیروزه ای رنگ جمکران بود _علیرضا قرار بود بریم کربلا....باردار شدم نشدهاا. قول دادی بعدا با بچه ها بریم. مهریه امه....من مهریه ام رو می خوام. لبخندی زد +ان شاءالله.... 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 داشتم موهای زینب سادات رو با سشوار خشک میکردم که گوشی خونه زنگ خورد . سشوار رو خاموش کردم و به دور از دست زینب گذاشتم..سمت گوشی رفتم _الو سلام عاطفه سادات+علیک سلام خانوم ، ساجده بیا دیگه _چشم بچه ها رو بردم حمام... الان اماده میشیم اگر دیره شما نهار بخورید. +نه بابا دیر نیست زنگ زدم ببینم کجا موندی برو به کارت برس خدا حافظ. _خدا نگه دار گوشی رو قطع کردم و به ادامه ی کارم مشغول شدم. زینب همه اش جیغ جیغ می کرد و از زیر دستم فرار می کرد...اما به خاطر سرمای زمستان باید موهاش رو خشک می کردم وگرنه سرما می خوردند. _زینب صبر کن گیره هات رو هم بزنم...ببین عمه عاطی اومده...تکون نخور خوشگلت کنم. بعد از اینکه لباس های بچه هارو تن اشون کردم بین اسباب بازی ها نشوندمشون و خودم مشغول آماده شدن شدم. زنگ زدم به آژانس...بعد از چک کردن خونه با بچه ها به سمت پایین رفتیم. ،،،،، در خونه دایی با صدای تیکی باز شد...دیگه قبل از زنگ زدن..صدای بچه ها نشون میده که رسیدیم.زینب و مهدی انگار اینجارو خوب میشناختند که دست تکون می دادند و ذوق کرده بودند‌. باهم وارد خونه شدیم. عاطفه سادات به حیاط اومد. +سلام سلام عشق های عمه. مهدی رو بغل گرفت و بوسیدش. روبه من گفت +آقا امیر بابارو برده دکتر...چادرت رو در بیار عزیزم. به تایید حرف اش لبخندی زدم و زینب رو زمین گذاشتم. کش چادرم رو رها کردم و روی سرشونه ام انداختم. روی مبل نشستم. زینب سینه خیز به سمت حنین سادات رفت...حنین که مشغول نقاشی بود سرش رو بالا آورد و با حالت مظلومی گفت: +آبجی زینب نقاشیم رو خراب نکنی ها. خنده ای کردم که حنین به من نگاه کرد _سلام به روی ماهت +سلااام حنین سادات و زینب سادات برای هم مثل خواهر شده بودند. رو به عاطفه که با سیدمهدی مشغول بود گفتم: _زن دایی کجاس؟ +زهرا رو برد حمام _ای تنبل چرا خودت نمی بری +خیلی ریز میزس اونجا هم می دادم مادر شوهرم.. _یاد بگیر کاری نداره. +می ترسم گریه اش بگیره‌...بچه نوزاد هم که دیدی..!! سریع نفس اش میره. _یاد میگیری...الان ببین اصلا صداش نمیاد. +خب مامان وارده دیگه...حالا منم یاد می گیرم ان شاءالله حالا بگو ببینم از علی چه خبر؟ لبخندی زدم _اول هفته بود زنگ زد گفت خداروشکر خوبه دوسه روز قبل عید میاد. +الهی شکر ، منم ان شاءالله کار امیر جور بشه برای سال تحویل میخوام قم باشم _عالیه .... صدایِ زنگ، مانع ادامه حرفم شد با اشاره به عاطفه گفتم من باز میکنم. چادر رنگی رو سرم کردم و دکمه ی آیفون رو فشار دادم. چند ثانیه بعد امیر که ویلچر دایی رو هدایت می کرد وارد حیاط شد. عاطفه+ساجده امروز بریم خرید عید با صداش روم رو بر گردوندم و گفتم _اوو چخبره انقدر زود ؟ +اخه اینجا زهرا رو میدم دست مامان بیا بریم دیگه _باشه بچه هارو بعد از ظهر بخوابونم بریم خودم دوست نداشتم چیری بخرم منتظر می موندم تا علیرضا بیاد و باهم بریم خرید. 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 ،،،،، _سلام مامان جون خوبی بابا خوبه ؟ +شکر خدا مادر ، تو خوبی بچه هات خوبن؟ _خوبن ، چرا صدات گرفته ؟ صداش رو صاف کرد ادمه داد +هیچی مادر شاید سرما خوردم ،میگم فردا ما میاییم سمت قم _واقعا ، خیلی خوشحال شدم ، وسط هفته بابا مرخصی داره؟ +اره اره ، تو کار نداری با من ؟ چرا انقدر مشکوک میزد! _نه مامان مراقب خودتون باشید خدا نگه دار گوشی رو قطع کردم و سر جاش گذاشتم. با صدایِ قطره های بارون که به پنجره میخورد شالِ بلندی سر کردم و خندون پرده رو کنار زدم بارون میبارید !! خیلی خوشحال بودم. پنجره رو باز کردم و بوی خاک فضارو پر کرده بود به پایین نگاه کردم مردم با عجله جا به میشدن تا خیس نشن دستم رو بیرون بردم و چند قطره روی دستم چکید. چه حس خوبی داشتم . یاد دروان بارداریم افتادم با علیرضا رفته بودیم بیرون بارون میبارید. کاری کردم به زور بریم توی یک پارک و قدم بزنیم. +بخدا ساجده اگر سرما بخوری سر خوش خندیدم گفتم _نوچ نمیخورم ، ببین بارون چقدر قشنگه داره برای ما میباره اقا سید لبخندی زد +عاشق های بی چتر بعد اون روز سرماخوردگی شدیدی گرفتم....حتی به روم نیاورد که این سرماخوردگی برای اون شب تویِ سرمایِ پارکه. مثل همیشه دل نگرون من رو به دکتر برد و ازم مراقبت می کرد. ،،،،،،، 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
__یک رویای صادقه و فوق العاده عجیب !!! وقتی برای بشی!🌷🕊 حجت الاسلام چقدر شنیدنی😍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
میدونی تو رو بی حد و اندازه دوست دارم_۲۰۲۲_۰۶_۱۵_۲۱_۴۹_۵۷_۰۲۶.mp3
33.03M
مثلا شب هارو واسه دیدنت تو خواب دوست دارم.. سید رضا https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
کانال جنت الحسین_۲۰۲۳_۰۳_۲۵_۲۲_۲۹_۳۱_۶۰۵.mp3
2.64M
الحمدلله که تویی یارم الحمدلله که تورو دارم ابا عبدالله سید امیر https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─