داییش تلفن کرد گفت: «حسین تیکه پاره رو تخت #بیمارستان افتاده، شما همین طور نشستین؟!»
گفتم: « نه؛ خودش تلفن کرد گفت دستش یه خراش کوچیک برداشته، پانسمان میکنه میاد شما نمیخواد بیاین.. خیلی هم سرحال بود! »
گفت: «چی رو پانسمان می کنه؟ دستش #قطع شده!!»
همون شب رفتیم بیمارستان یزد.
به دستش نگاه می کردم گفتم: «خراش کوچیک؟؟»
خندید… گفت: «دستم قطع شده، سرم که قطع نشده»
به روایت مادر #شهید حاج حسین #خرازی🕊🌹
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🕊🕊🎋🎋🕊🕊🎋🎋🕊🕊🎋🎋🕊🕊🎋🎋
👈 قابل توجه بعضیها👇👇📣📣
🌷یاد #شهیدبابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !!
🕊یاد #شهیدرجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند.
🌷یاد #شهیدبابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !!
🕊یاد #شهید حسین #خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش #تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !!
🕊یاد #شهید مهدی #باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !!
🌷آره یاد خیلی #شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای #خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !!
🌷برای رد شدن از #سیم_خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!) داوطلب زیاد بود.
قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان زیبارو !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ...
همه تودلشون گفتند : عجب پیرمرد سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ...
جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار
تو دل همه غوغائی شد ...!!
بچه ها #گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟
گفت : نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش
آخه مادرش منتظره ... درود بر #شهامت و #غیرت آنان !!
نمیدونم الان برای رد شدن و رسیدن به عرش #دنیا پاتون رو روی خون کدام #شهید گذاشتید ؟؟!!
❌ای مسئولانی که #حقوق آنچنانی میگیرید و خیانت میکنید!!! و اندکی #شرف و غیرت و دلسوزی ندارید!
حواستان باشد، خون #شهدا لیزه!!! با سر زمینتون می زنه!!!
#از_ما_گفتن
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
این تصویر تقریبا محزون از #شهید #خرازی
به عملیات #والفجر_هشت مربوط می شـود
در جریان آزادسازی فاو در عملیات والفجر۸ حاجحسین فرمانده لشکر۱۴ امام حسین(ع)
هم حضور فعال داشت. در میانه ی عملـیات
خبرِ #شهادت سه تن از فرماندهان بزرگ را به
او میدهند. یکی از آن ها شهید قوچانی بود
که به مالک اشتر لشکر معروف بود زیرا اثری
از ترس در وجـودش نبود. دومین نفر، شهید موحد دوست بود به همراه یک فرمانده دیگر و شنیدن خبر این سه تن همزمان با هم برایِ خرازی سخت بود.از ناراحتیِ شنیدن از دست دادنِ یارانش همانجا که خبر را شنید، نشست وبه ستونی تکیه داد. یکیاز دوستاناصفهانی ما آنجا این عکس حزنآلود را از ایشان گرفت.
راوی : جانباز مرتضی ابوفاضلی
یاد همه شهیدان حماسه سا والفجر هشت جاودان
نشر مطالب باذکر صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─