eitaa logo
آینه‌داران
156 دنبال‌کننده
361 عکس
87 ویدیو
15 فایل
کانال رسمی واحد فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه مذاهب اسلامی 🤲اللَّهُمَّ ارْزُقْنا حُبَّك‏❤️ سوالات، انتقادات و پیشنهادات @mohoba83 صفحه اینستاگرام: https://instagram.com/aynehdaran1?igshid=NGVhN2U2NjQ0Yg==
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد یزدان‌پناه
📣 درس اخلاق و معنویت آیت‌الله یزدان‌پناه در شهر تهران 📖 با موضوع سلوک اجتماعی (فصل اول از سلسله جلسات معنویت دینی) زمان: هر هفته، چهارشنبه‌‌ها، ساعت ۲۰ مکان: تهران، میدان شهدا، مسجد خیّر 📱پخش برخط: آپارات: aparat.com/ostad_yazdanpanah/live تکیه (با ترافیک رایگان): tekye.net/tekye/live/3888 اینستاگرام: Instagram.com/ostad_yazdanpanah 🏷 لازم به ذکر است که جلسه برای برادران و خواهران بوده و مهدکودک برای کودکان نیز فراهم است. 💠 کانال استاد یزدان‌پناه @ostad_yazdanpanah
هدایت شده از تأملات | تولايى
🔻مردمِ سیاسی | کنشگریِ سیاسی 1⃣ 🔖چند وقت پیش، با فاصله زمانی نسبتا معتنابهی، دو تا کتاب، متمرکز بر ساختار انتخابات و مدل حکمرانی در آمریکا خوندم؛ هر دو نویسنده «دموکرات» و متعلق به یک پایگاه سیاسی و از طرفی یکی پیروز انتخابات آمریکا و دیگری شکست خورده در اون بود 🔖حرف راجع به محتوای این کتابا زیاده اما چیزی که الان می‌خوام بگم راجع به یک تصوره اشتباهه! ما معمولا فکر می‌کنیم خیلی مردم سیاسی هستیم و اتفاقا خیلی از صحبت‌های جمع‌ها و محافل ما رو اخبار سیاسی شکل میده، اما واقعیت اینه که در مقایسه با خیلی از کشورها، ما مردم سیاسی نیستیم، بلکه نهایتا یک ملتِ پیگیر اخباریم! و اتفاقا میانگین سیاسی بودن در کشوری مثل آمریکا به طور ملموس از ما بالاتره 🔖اتفاقا تو یک کشور مثل آمریکا، نه تنها مردم گتره‌ای سیاسی نیستن که ساختار های جالبی هم برای کنشگری دارن که البته طبیعیه اون ساختارها نه کامل باشن و نه مطلوب، اما غرض اینه که سیاسی بودن اگر به کنشگری ختم نشه، عمدتا به همین اخبار خونی ختم میشه 🔖ماهیت اخبار مشخصه، عمدتا هم سویه انسان‌ها در شنیدن اخبار، گرایش به اخبار جنجالی و منفیه؛ این یعنی چی؟ یعنی مردمی که اخبارخون باشن اما سیاسی نه، طبیعیه از وضع جامعه راضی نباشن! همین مردم با ناامیدی خودشون پای صندوق رأی نمیان و در انتخابات هم مشارکت نمی‌کنن؛ پس اگر بخوایم دنبال مشارکت بالا باشیم، هم باید تعریف درست سیاسی بودن رو برای خودمون پیدا کنیم، هم دنبال سیاسی کردن(به معنای درست) جامعه باشیم ❓حالا معنای درست سیاسی بودن چیه؟ ادامه دارد... 🆔eitaa.com/m_a_tavallaie
هدایت شده از تأملات | تولايى
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردمِ سیاسی | کنشگری سیاسی 2⃣ ❓مهمترین کارِ سیاسی که می‌تونیم انجام بدیم چیه؟ کیا با سیاسی بودن مردم مخالفن؟ خب چون خیلی حرفا رو نمی‌شد نوشت از اون ور خیلی ها هم با گوش دادن راحت تر بودن قسمت دوم این بحث به صورت صوتی تقدیم شد قسمت قبلی رو از اینجا ملاحظه کنین: eitaa.com/m_a_tavallaie/2346 ادامه دارد...
هدایت شده از KHAMENEI.IR
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 ویژه 🎥 نماهنگ | روایت یک طوفان تاریخ‌ساز ✏️ روایت رهبر انقلاب اسلامی از عملیات تاریخ‌ساز طوفان‌الاقصی - پاییز و زمستان ۱۴۰۲ 👆از عملیات کاملا فلسطینی طوفان‌الاقصی و ضربه‌فنی رژیم صهیونیستی تا تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به نفع جبهه مقاومت 🔹️ رسانه KHAMENEI.IR بر اساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی پس از عملیات تاریخ‌ساز طوفان‌الاقصی، نماهنگ ویژه "روایت یک طوفان تاریخ‌ساز" را منتشر میکند. 🖼 مطلب مرتبط: نمودار جامع محورهای اصلی بیانات رهبر انقلاب پیرامون عملیات طوفان الاقصی 📥 سایت | آپارات 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از نورمجرّد
📊 | اعمال شب نیمه شعبان 📚 کتاب شریف «مفاتیح الجنان» 🆔 Nooremojarrad_com
صبحی گِره از زمانه وا خواهد شد رازِ شبِ تار، بَرمَلا خواهد شد در راه، عزیزی‌ست که با آمدنش هر قُطب‌نما قِبله‌نما خواهد شد 🤍💙 میلاد سراسر نور، سعادت و برکت منجی عالم بشریت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر همگان مبارک باد 🪞@aynehdaran | آینه‌داران
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 🎉 او می‌آید تکیه به دیوار حرم می‌زند... 🪞@aynehdaran | آینه‌داران
هدایت شده از تأملات | تولايى
🔻مردمِ سیاسی | کنشگری سیاسی 3⃣ در قسمت قبل عرض شد یکی از مهم‌ترین ارکان کنشگری سیاسی و به طور کلی سیاسی شدن، فهم عمیق از مبانی اسلامیه؛ چون ماهیت سیاست ما چیزی جز اسلام نیست و اساسا کنشگری سیاسی هم اگر جایی لازم باشه، حسب دستور اسلام و قرآن کریمه 📌در بین آثار بزرگان، طبیعتا آثار رهبران انقلاب اسلامی کمک خیلی بزرگی در فهم مبانی انقلاب و کنشگری سیاسی داره 🔖کتاب های ساده‌تر مرحوم رهبر راحل انقلاب مثل «آداب الصلاة»، «شرح چهل حدیث» و «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از کتاب‌هایی هستن که به تعبیر دکتر سعید جلیلی:«سیاسی ترین کتاب‌های امام خمینی» محسوب میشن! 🔖کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی» هم طبیعتا جزو بهترین کتاب هایی است که میشه رفت سراغشون و نگاه اجتماعی اسلام رو پیدا کرد 🔖در بین سایر بزرگان، حقیر در این جنس مسائل، کتبی به عمق آثار مرحوم علامه طهرانی و مرحوم علامه مصباح یزدی نمی‌شناسم 🔖تمام آثار معرفتی مرحوم علامه طهرانی در فهم سیاسی موثر هستن اما شاید کتاب‌های «نور ملکوت قرآن»، «ولایت فقیه در حکومت اسلام» و «وظیفه فردخ مسلمان در احیاء حکومت اسلام» به نحو مستقیم تری به این قضیه پرداخته باشن 🔖آثار سیاسی مرحوم علامه مصباح هم واقعا تو نگاه عمیق سیاسی به انسان خیلی کمک می‌کنن، خصوصا کتاب «نظریه سیاسی اسلام» ایشون ادامه دارد... 🆔eitaa.com/m_a_tavallaie
هدایت شده از تأملات | تولايى
به نظرم واقعا اگر دغدغه کار سیاسی داریم، یا تو تشکل هایی که سمت و سوی اجتماعی دارن فعالیت می‌کنیم، 📌مطالعه خط به خط این کتب 📌مباحثه دقیق و فنی 📌و حتی درس گرفتن این کتب در صورت نیاز می‌تونه از نون شب هم واجب تر باشه...
«نَفَس استاد» مقابل در اندرونی اتاقش نشسته بودم روزهای آخری بود که شاهد حضورش در عالم خاکی بودم. صورت پرابهتش را در نظر می‌آوردم و یاد خاطراتی می‌افتادم که با او در این سالیان گذرانده بودم؛ دستهای خیال بر ساحت حضورم چنبره می زد و مرا به آن روزهای شیرین تکرار نشدنی پرواز می داد. با آخوند پیاده به زیارت عتبه سید الشهدا رفته بودیم. در میانه راه برای استراحت به قهوه خانه‌ای رسیدیم و دیدیم صدای رقص و پایکوبی می آید. آخوند چهره ای در هم کشید و نگاهش را به ما انداخت و گفت: یکی از شما مردانگی کند و برود این جماعت را نهی از منکر نماید. همه ما در حال سکوت و تعجب ایستادیم و به او نگاه کردیم. او هم دوباره گفت: عرض شد یکی از علمای اعلام تشریف ببرند و به این جماعت تذکری بدهند. دوباره سکوتی که از سر ترس و خجالت بود بر ما حاکم شد، گروهی در قهوه‌خانه‌ای پر از دودودم مشغول رقص و آواز و قهقه و مستی اند، آخر چطور می شود با عبا و عمامه بروی و به اینها بگویی بساطتان را جمع کنید؟! در همین فکرها بودم که بالاخره یکی دیگر از شاگردان استاد گفت:« جناب آخوند! این جماعت مست اند به نهی از منکر ما توجهی نخواهند کرد و احتمال اثر در ایشان ساقط است.» احساس خنکی وجودم را فراگرفت و گمان کردم تکلیف از دوشمان برداشته شد. استاد سرش را به نشانه تأیید تکان داد و گفت: «باشد. خودم می روم.» هول در دلم افتاد که الآن چه می.شود. این پیرمرد میخواهد برود وسط مشتی جوان عياش و کاسه کوزه شان را به هم بریزد و اصلاً معلوم نیست چه بلایی سرش بیاورند. آخوند لباسش را مرتب کرد و به سمت در قهوه خانه راه افتاد، در را باز کرد و داخل شد. بوی دود جیگاره و نارگیله از در قهوه خانه بیرون زد. سراسیمه به دنبالش داخل شدیم و دیدیم تعداد آنها بیش از چیزی است که تصور میکردیم. آخوند وارد شد و مستقیم به سراغ سرکرده شان رفت، آدمی قلچماق به نظر می رسید. با خود گفتم الآن آخوند می خواهد چه بگوید؟ آیه میخواند؟ روایت میخواند؟ در همین اندیشه ها غوطه ور بودم که آخوند رو کرد به رئیسشان و گفت «سلام علیکم، آقا رخصت می فرمایید بنده بخوانم و شما سازش را بزنید؟ ناگهان صدای سازوآواز به سکوتی مرگبار تبدیل شد. رئیس که خنده اش گرفته بود وقتی دید مشتی طلبه با پیرمردی که سر و وضعش نشان میدهد در عمرش حتی یک موسیقی گوش نکرده وارد قهوه خانه شده اند با حالتی که آخوند را دست انداخته باشد گفت: «شیخ مگر شما هم بلدی با این ماسماسک ها بازی بازی کنی؟» ملا حسینقلی لبخندی زد و گفت: من بلدم شعر بخوانم رخصت هست بخوانم؟ مرد دستی به سبیل کت و کلفتش کشید و با قهقه ای گفت: «آشیخ تو بخوان ما سازش را میزنیم با قهقه ای که سر دادند تا مغز استخوانم سوخت. درست بود من بارها تأثیر نفس استاد را دیده بودم، یادم نمی رود که در نجف شروری بود به نام «عبد فرار» که نجفی‌ها از دست آزارش عاصی شده بودند و همه از او میترسیدند. روزی آخوند در حرم امیرالمؤمنین نشسته بود که عبد فرار از مقابلش گذشت. رسم بر این بود که چون همه از او می ترسیدند، از ترس آزارش باید به او احترام میگذاشتند، اما ملا حسینقلی ابداً به او محل نگذاشت. عبد فرار که متوجه این بی اعتنایی شد، برگشت و با طلبکاری گفت: «آهای شیخ برای چه به من احترام نگذاشتی؟ مگر من را نمی شناسی؟! لب هایم را گزیدم و با خود گفتم خدا به خیر کند، الآن شر به پا می شود. آخوند در پاسخش گفت: مگر تو که هستی که باید به تو احترام بگذارم؟ عبد فرار با عصبانیت و تهاجم گفت: «من عبد فرار هستم، باید به من احترام بگذاری.» آخوند سرش را پایین انداخت و در کمال آرامش گفت: «عجیب است!» _چه چیز عجیب است؟ آخوند با چشمهای نافذش به او نگاه کرد و گفت: «عجیب، نام توست؛ چرا به تو عبد فرار میگویند؟ أفررت من الله أم من رسوله؟ ما که باورمان نمی شد؛ گفتن این جمله از آخوند همان و خراب شدن عالم بر سر عبد فرار همان، ساکت شد. خطوط صورتش در هم شکست و عرق شرم بر پیشانی اش نمایان شد. موعظه آن چنان او را متحول کرد که صبح فردا خبر وفاتش را دادند. همسرش گفت: دیشب برخلاف همیشه که وقتی به خانه میرسید من را کتک می زد، انگار معجزه‌ای شده باشد از در مهر و محبت وارد شد. از من بسیار عذرخواهی و دل جویی کرد؛ سپس تا پاسی از شب از این سوی حیاط به آن سو می رفت و زار می زد و مدام با خود می گفت: أفررت من الله أم من رسول؟ تا اینکه دیدم سر سجاده رفت و آن قدر گریه کرد و نماز خواند تا بیهوش شد صبح به سراغش رفتم و دیدم با چهره ای پرنور جان داده است. من و دیگر شاگردان از این رخداد بی خبر بودیم اما اول صبح، آخوند گفت: «امروز برویم منزل یکی از اولیای خدا که وفات کرده و ما را به سمت خانه عبد فرار برد. این اثر نفس قدسی ملا حسینقلی همدانی بود که بارها مشاهده اش کرده بودیم؛... ادامه👇 🪞@aynehdaran | آینه‌داران
در ادامه👆 ...اما این بار تفاوت داشت آخر وسط قهوه خانه آن هم بین این همه آدم گردن کلفت، ورق طوری برگشته بود که قرار بود عارف کامل بخواند و عیاشان ساز بزنند. صدایش را صاف کرد و با ضرب آهنگی ناقوسی، وسط دودودم قهوه خانه شروع به خواندن این اشعار کرد: لا إله إلا الله حقاً حقاً صدقاً صدقاً إِنَّ الدُّنْيا قَد غَرَّتْنا وَ اشْتَغَلَتْنَا وَ اسْتَهْوَتْنا يا بْنَ الدُّنْيا مَهْلاً مَهْلاً يا بْنَ الدُّنْيا دَقًّا دَقَّاً يا بْنَ الدُّنْيا جَمْعاً جَمْعاً تَفْنى الدُّنْيَا قَرْنَا قَرْنَاً ما مِنْ يَومَ يُمضى عَنَّا إلا أَوْهى ركناً مِنا قَدْ ضَيَّعْنا داراً تَبْقى وَ اسْتَوْطَنَا داراً تَفْنى لسنا ندرى ما فرطنا فيها إِلا لَوْ قَدْ مِتْنا اشعار ناقوسیه منسوب به امیرالمومنین علی را برایشان خواند. ترکیب ضرب آهنگ این شعر با نفس الهی او اثری بر جان آنها گذاشت که از ساز زدن دست کشیدند و شروع کردند به گریه صدای آه و ناله و اشک و تأسف بود که سقف قهوه خانه را به لرزه می انداخت، ققنوس توبه از خاکستر جانهایشان سربرآورد و زیرو رویشان کرد. آخوند چشمان آسمانی اش را از روی تک تک آنها گذراند و از قهوه خانه بیرون آمد. به دنبال او ما هم بیرون آمدیم اما صدایی که همچنان شنیده می شد، صدای گریه و زاری و آه و ناله بر گذران عمر و طنین ریشه دواندن حقایق الهی در جان های جوانانی بود که به دست ولی الهی با چند خط شعر منسوب به شاه مردان، این چنین متحول شده بودند. این رسم دیرینه روزگار است؛ سرانجام چنگال ،تقدیر، مردمان غافل بهره‌مند از خورشید را به کام تاریکی فراق می‌کشاند. برگرفته از: 🌌 کتاب کهکشان نیستی داستانی براساس زندگی آیت‌الله سیدعلی قاضی طباطبایی(رحمةالله علیه) ✍️ محمد هادی اصفهانی 🪞@aynehdaran | آینه‌داران