eitaa logo
‹ از جنسِ من ›
221 دنبال‌کننده
231 عکس
26 ویدیو
9 فایل
• از جنسِ من براے او... تو نیز بخوان :) • دانشجوی زبان و ادبیات فارسی🍃 • من: @Elahe_Eslami پیام ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17360051554497
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم اللہ...🕊 ° ° باید باور می‌کردم؟ این بلا دیگر از کجا نازل شد؟ دردم کم بود؟! این ظلمت، این دردها برای من تمامی نداشتند! باید ذره ذره آب می‌شدم و لحظه لحظه درد می‌کشیدم. این وضعیت بغرنج برای قد و قواره‌ی من زیادی بزرگ بود! پرستش تا من را دید از روی صندلی بلند شد و به طرفم دوید. چادر از سرش سر خورد و روی شانه اش افتاد. روسری‌‌اش نامرتب شده بود. _ترلان... ترلان... خودش را در آغوشم انداخت. آنقدر بهت زده بودم که نه اشکم می‌ریخت، نه صدایم در می‌آمد، نه حرفی می‌زدم. صدای هق هقش در سرم پیچید. _بگو دروغ می‌گن. بگو همش الکیه. خودش را بیشتر به من فشرد. _ترلان بدون حاج بابا چی‌کار کنیم؟ ترلان بدبخت شدیم. ترلان... زنعمو پرستش را روی صندلی نشاند و من را کنارش. سرم سنگینی کرد. گردنم کج شد و روی شانه‌ی پرستش افتاد. نگاه غمبارم روی مادرجون نشست. تسبیح دانه یاقوتی‌اش بین انگشتانش فشرده می‌شدند و اشک هایش تند تند روی صورتش می‌ریختند. _جلال... جلال... کجایی ببینی بابات مرد! کجایی آینه‌ی دق؟ بابا تمام تلاشش را می‌کرد مادرجون را آرام کند، اما بی‌فایده بود. نه مادر جون، که قلب‌هایمان پر از ترک شده بودند. ••• مهمانان سیاه‌پوش دور تا دور خانه نشسته بودند. صدای قرآن به آرامی در خانه می‌پیچید. پرستش به بازویم تکیه داده بود و بی صدا گریه می‌کرد. اما من همچنان در بهت بودم. همان لحظه در خانه باز شد و عمو جلال و زنعمو ثریا همراه کاوه، آهسته داخل آمدند. مادرجون تا نگاهش به آن‌ها افتاد بی‌قرار بلند شد و به سمتشان دوید. _از خونه‌ی من برید بیرون! برید تا خودم ننداختمتون! عموجلال سرش را پایین انداخته بود اما زنعمو مثل قبل با قیافه‌ای حق به جانب و بدون شرم به مادرجون زل زده بود. _مامان... مادرجون نگذاشت عمو حرفش را بزند. _برو جلال برو که دیگه نه من مادرتم، نه حاجی پدرت. برو که من دیگه پسری به اسم جلال ندارم. زنعمو خواست حرفی بزند که با اخم و تحکم عمو مواجه شد. _ثریا! پرستش صاف نشست و با رعب نگاهم کرد. از آبروریزی می‌ترسید. دستم را گرفت و انگشتانم را فشرد. _نکنه دوباره... ° [کپی‌، انتشار و حتی ذخیره‌ی داستان، حرام] ° @az_jense_man