برای #امام_زمانم چه کنم؟
#آخرین_عروس
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت1⃣6⃣
#حكيمه به #نرجس نگاه مى كند. نرجس در مقابل خدا به نماز ايستاده است.
#حكيمه به #نرجس نزديك تر مى شود; امّا هنوز هيچ خبرى نيست كه نيست!
به راستى تا #سحر چقدر مانده است؟
#حكيمه با خود فكر مى كند كه خوب است #نماز_شب بخوانم.
#سجاده اش را پهن مى كند و مشغول خواندن نماز مى شود و با خداى خويش راز و نياز مى كند.
ساعتى مى گذرد، بار ديگر به نزد نرجس مى آيد، نگاهى به او مى كند و به فكر فرو مى رود.
او با خود مى گويد: #امام_عسكرى به من گفت همين امشب #مهدى به دنيا مى آيد. صبح شد و خبرى نشد!
ناگهان صدايى به گوش #حكيمه مى رسد. صدا بسيار آشناست.
اين صداى #امام_عسكرى(ع) است: عمّه جان! هنوز شب به پايان نيامده است.
آرى، #امام به همه احوال ما آگاهى دارد و حتّى افكار ما را نيز مى داند.
#حكيمه سر خود را پايين مى اندازد، او قدرى خجالت مى كشد. تا اذان صبح خيلى وقت مانده است.
#حكيمه نماز مى خواند تا زمان سريع بگذرد، وقتى كسى منتظر باشد زمان چقدر دير مى گذرد.
نسيم میوزد، بوى بهار مى آيد، صداى پرواز كبوتران سفيد به گوش مى رسد. بوى گل نرجس در فضا مى پيچد.
#امام_عسكرى(ع) صدا مى زند: "عمّه جان! براى #نرجس سوره #قدر را بخوان".
#ادامه_دارد...
https://eitaa.com/az_o_bego