eitaa logo
مدرسه آزادفکری
502 دنبال‌کننده
168 عکس
63 ویدیو
8 فایل
کانال "مدرسه آزادفکری" ⭕️ برای ثبت نام در #درس_گفتگوها به سایت مدرسه مراجعه کنید: www.azadfekrischool.ir ⭕️ارتباط با ما: @mop1414 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">azadfekrischool@gmail.com ⭕️صفحه اینستاگرام و توئیتر: @Azadfekrischool
مشاهده در ایتا
دانلود
40.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بخش‌هایی از مناظره 🔻صدیقه وسمقی: اگر سال 58 می‌دانستم که قرار است حجاب قانونی شود، به جمهوری اسلامی رای نمی دادم! 🔺حسین سوزنچی: اکثریت تخصصی بر اکثریت مردم ترجیح دارد اما با این حال، قانون حجاب مورد پذیرش اکثریت جامعه است 👈🏻با ثبت نام در درس-گفت‌و‌گوی قانون حجاب، فایل کامل مناظره دکتر سوزنچی و دکتر وسمقی را دانلود کنید. 🆔 @AzadFekriSchool
📝کرونا پنبه علم و تمدن و دمکراسی را زد! 🖌رسول جعفریان 🔹این روزها باب شده است تا از کرونا و بازار آشفته ایجاد شده، نتایج عجیب و غریبی گرفته شود. هر روز، اظهار نظرهای عجیب و غریب مطرح شده و ابعاد کرونا و تبعات آن مورد بحث قرار می گیرد. این وضع ویژه طیف نخبگان نیست، که در میان مردم هم همین بحث ها هست، و از قضا موضوعات و قضاوت‌های ارائه شده جالب است. این که مثلا این ویروس از کجا درآمده و چه کسی ساخته است، و این که تق علم و آن هم پیشرفت هم در آمد، و غرب و دمکراسی هم پوزشان به خاک مالیده شد و .... خیلی حرف های دیگر. 🔸راستش یادم آمد که یک وقتی که ایدز آمد و شمار قابل توجهی از مردم در دنیا، در اروپا و افریقا گرفتار شدند، خطیب وقت نماز جمعه تهران که اتفاقا آدم عاقلی بود، چندین خطبه را به این امر اختصاص داد، و گفت که تمدن غرب رو به زوال است. ایشان طوری صحبت کرد که گویی جنازه اروپا را دراز کرده و به تفصیل از اوضاع خرابی که در اروپا پدید آمد و استفاده از ظرف های یک بار مصرف و خیلی از مسائل دیگر سخن گفت و هزار جور از آن نتیجه گرفت! حالا هم عده ای با آمدن این ویروس، تمام دنیای جدید را به چالش کشیده و بر این باورند که اعتبار همه چیز از علم و تمدن بشری زیر سوال رفته است. گویی با این مشکل، وضع آنها که به عصر بوق چسبیده اند، استوار شده است. 🔹البته که پدیده کرونا، پیامدهای شگفتی داشته و همه چیز، از جمله ـ بله از جمله ـ بسیاری از باورهای دینی و مذهبی رایج را هم به چالش کشیده است. این راست است و این که در این میان، به نظرم بهتر است متدینین، اعم از مسیحی و یهودی و مسلمان، به فکر اصلاح افکار خود و مردمان و جوانان باشند تا ایمانشان بر باد نرود، و البته اجازه دهند که عالمان و طبیبان و دانشگاهیان از یک طرف، و اقتصاددانان و سیاستمداران هم از طرف دیگر فکر کنند که باید در مقابل این مشکل چه کاری انجام دهند. آنها سختی های زیادی خواهند داشت اما یاد گرفته اند فکر کنند و تلاش کنند و مشکلات را حل کنند. 🔸یکی از پدیده های جالب در این بحثها و اظهار فضل ها، این است که اقتدارگرایان، علاقه مند هستند تا با استفاده از این فرصت و مثلا تجربه چین در کرونا، پنبه دمکراسی و حکومت های مبتنی بر دمکراسی را هم بزنند و پایه های روش های استبدادی را در اذهان مخاطبان استوارتر کنند. این که دیدید چه بر سر فرانسه و ایتالیا و اسپانیا آمد! و همان وقت کره جنوبی و ژاپن و پرتغال را فراموش می کنند و... 🔹راستش استدلال‌های اینها، شبیه همان حرفهای عادی کوچه و بازار است، حرفهای خیلی ساده اما پر طمطراق... که یک شبه، تجربه سیصد ساله بشر را بر باد می دهد. و البته و در ضمن، کینه صد ساله ما را از غرب هم چاره جویی می کند و تسکین می بخشد. غرب از روزی که تمدن جدیدش را شروع کرده، صدها مصیبت بزرگ و کوچک را پشت سر گذاشته و هر بار دنبال حل مشکلاتش بوده است. بدترین آنها جنگ جهانی اول و دوم بوده که میلیونها آدم را نابود کرده است و باز سر برآورده است. حالا هم غرب تحفه ای نیست که بخواهیم سر آن قسم بخوریم، و بنده موکل آنها نیستم که بخواهم دفاع کنم، اما مهم این است که بدانیم آنها یاد گرفته اند مشکلات را حل کنند، همان طور که مشکل ایدز را حل کردند برای مشکل جدید هم بالاخره فکر می کنند تا راه حلش از عقل خدادادی پیدا شود... 🔸و اما ما، نگران چه هستیم؟ اگر هنری تحت هر نامی سنتی یا مدرن داریم، فکری بکنیم و عرضه کنیم و مشارکتی در این راه برای حل مشکل داشته باشیم. افتخار این است که دانشگاه شریف یا بیمارستان بقیه الله بتوانند برای بشریت قدمی بردارند. اینها ارزش دارد، اما نه پک و پز فلان سخنران که فکر می کند با این مشکل، غرب و ما فیها همه نابود شده است. تازه! هرچه بشود، بشود. اصلا به من چه ربطی دارد؟ بنده نگران خودمان هستیم که سکوی پرشمان برای آینده چیست و در دنیای علم و تمدن چه سهمی به جز نق زدن داریم و چطور می خواهیم این عقب ماندگی ها را جبران کنیم و افتخاری جاودان برای خودمان به دست آوریم؟ 🔗منبع: کانال تلگرامی رسول جعفریان 🆔 @AzadFekriSchool
🔻درس-گفتگوهای «ماجرای دین و آزادی» 🔸این درس-گفتگوها که به سبب بحران در سال گذشته ناقص برگزار شدند از همین هفته ادامه خواهند یافت و به احتمال زیاد کاملا برگزار خواهند شد. 🔹اگر در این برنامه‌ها ثبت نام کرده‌اید به تاریخ و زمان جلسات جدید سر بزنید و منتظر برگزاری باشید. 🔹اگر هم ثبت نام نکرده‌اید هنوز می‌توانید ثبت نام کنید و مجازی شرکت کنید. با ثبت نام در برنامه، تمامی برنامه‌های پیشین را هم دریافت خواهید کرد. ✅معادل درس معارف برای دانشجویان بهشتی و دانشگاه ایران 🎊هدیه ثبت نام در این دوره دسترسی به ۳۱ درس-گفتگوی پیشین است 🔻اطلاعات بیشتر و ثبت نام: 🌐 azadfekrischool.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻چرا بیشتر جوانان احساس افسردگی می‌کنند؟ 🔸افسردگی جوانان در دهه‌های اخیر از اپیدمی‌های غیرقابل انکار است. 🔸این ویدئو با تمرکز بر اهمیت ارزش‌های دینی و ملی توضیح می‌دهد که چرا جوانان آمریکایی مانند تمام جوانان جهان دائما غمگین‌اند. 💬 زیرنویس در 📡 تولید توسط PragerU 📺 مشاهده در یوتیوب 🆔 @AzadFekriSchool
31.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 آیا احساس «تنهایی» یک پاندمیست؟ 🔸این روزها بسیاری از افراد تنها شده‌اند و ازین بابت غمگینند. اما چرا این روزها حس تنهایی فراگیر شده؟ 🔸چرا فرار از تنهایی ضامن بقای انسان است؟ 💬 زیرنویس در 📡 تولید توسط In a Nutshell 📺 نظرات شما در اینستاگرام مدرسه 🆔 @AzadFekriSchool
📝موافقان و مخالفان شورای نگهبان چه می‌گویند؟ (بخش دوم) 🔹مساله کلیدی که موافقان شورای نگهبان بر آن تکیه دارند، جایگاه این شورا در نظارت بر اسلامیت ساختار حقوقی کشور است. شورای نگهبان با نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و نظارت بر اجرای انتخابات‌های کشور و بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات، سهم مهمی را در وضعیت کشور دارد. 🔸این شورا که از ترکیب شش فقیه و شش حقوقدان تشکیل شده، وظیفه تطبیق مصوبات مجلس با قانون اساسی را بر عهده دارد. یکی از این اصول قانون اساسی، اصل چهارم است؛ در این اصل آمده: «كليه قوانين و مقررات مدني، جزائي، مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي، سياسي و غير اينها بايد براساس موازين اسلامي باشد. اين اصل بر اطلاق يا عموم همه اصول قانون اساسي و قوانين و مقررات ديگر حاكم است و تشخيص اين امر برعهده فقهاي شوراي نگهبان است.» بر همین اساس یکی از محورهای مخالفت با این شورا، زیر سوال بردن همین اصل است. اما نحوه مخالفت‌ها با این اصل یکسان نیست. 🔹برخی که بیشتر آنها را روشنفکران دینی می‌خوانند، اساس این قوانین را زیر سوال می‌برند. این مدعا در کلمات بسیاری از مخالفان ذکر می‌شود. به عنوان نمونه در متنی که بهمن 97 با عنوان «بیانیّه‌ تحلیلیِ جمعی از نواندیشان دینی» منتشر شد و امضاء افرادی چون عبدالعلی بازرگان، سروش دباغ، صدیقه وسمقی و... را داشت، تاکید شدیدی بر جدایی دین از حکومت شده بود. به عنوان نمونه در قسمتی از این متن آمده بود: «مبنا قرار دادن احکام فقهیِ متعلّق به قرون و اعصار پیشین و تعصّب و جمود بر این احکام» به «تباهی‌ها و فجایع» انجامیده و «جامعه‌ای مشحون از فقر، تبعیض و فساد به دنبال آورده است». در بخشی دیگر از این بیانیه گفته شده: «فقهی‌اندیشیِ قشری بار سنگینی بر گرده اقتصاد، حقوق و سیاست، به خصوص در حوزه زنان و اقلیّت‌ها نهاده و از باب نمونه با لایحه قصاص، اجباری کردن حجاب و مبنا قرار دادن باب اجاره در فقه برای نوشتن قانون کار، گره‌هایی ناگشودنی بر هزارتوی مشکلات جامعه زده است.» 🔸اما برخی دیگر که سعی در حفظ مرزبندی خود با روشنفکران دینی دارند و ملاحظات فقهی خاص خود را بر اساس همان روش سنتی فقهاء دنبال می کنند، بسیاری از احکام فقهی را می‌پذیرند ولی حکم شرعی را از قانون اجتماعی تفکیک می‌کنند. محسن کدیور با اشاره به اصل چهارم قانون اساسی می‌گوید: «علم فقه و علم حقوق، دو طبیعت متفاوت از حیث هدف، واضع و انتظارات دارند. علم فقه همراه با علم اخلاق برای تنظیم عملی زندگی مومنانه پیش بینی شده است، در حالی که علم حقوق، سامان قانونی دولت-ملت را در نظر دارد.» 🔹کدیور معتقد است: «حکم شرعی، متناسب با اراده خداوند است، در حالی که قانون، متناسب با عرف و اراده مردم است.» وی در مصاحبه‌ای نیز با دفاع از برخی از احکام فقهی می‌گوید: «اگر عالمان دین بتوانند نظر خود را از طریق عقلانیت عمومی (public reasoning) تبیین و اکثر شهروندان را قانع کنند با تصویب مجلس قانون‌گذاری به «قانون عرفی» تبدیل می شود. اگر هم موفق نشدند قانون عرفی کشور به راه خود می رود، حکم شرعی هم به راه خود.» اما هر دو گروه مخالفانی دارند که در ادامه به ذکر ادله آنها خواهیم پرداخت. 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
🎞 واقعیت تولید گوشت به صورت صنعتی 🔸بخواهیم یا نخواهیم صنعت تولید گوشت در جهان فقط به فکر سود است و مدل آمریکایی مدیریت این صنعت بیشترین بهره‌وری اقتصادی را از خود نشان داده است. بنابراین صنعت گوشت خواه در ایران باشد یا هر جای دیگر، اگر هدفش صرفا سودآوری باشد آرمانش تولید صنعتی آمریکایی خواهد بود. 🔸مستند Food Inc در سال ۲۰۰۸ تولید شد و زلزله شدیدی افکار عمومی ایجاد کرد. این مستند نشان ‌می‌داد که زنجیره تولید گوشت در آمریکا چگونه در حال ظلم و خشونت سازمان یافته نسبت به حیوانات است اما در قالب‌های بسیار جذابی برای مردم تبلیغ می‌شود. 🔻اگر می‌خواهید آینده صنعت گوشت ایران (در صورت سکوت ما) را ببینید نگاهی به این مستند بیاندازید: 📹 Food Inc, 2008 🆔 @AzadFekriSchool
📝دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرفِ گوشت صنعتی 🖌سید حسن اسلامی 🔹امروزه مصرف گوشت صنعتى به شكل وسيعى رواج يافته و مراكز صنعتى پرورش حيوانات جايگزين شيوه های سنتى شده است. اين مقاله از اين نقطه عزيمت آغاز مى كند كه تفاو تهای اساسى ميان گوش تهای صنعتى و گوشت های غيرصنعتى وجود دارد كه از نظر اخلاقى تعيين كننده است و با توجه به نحوه فراهم آمدن گوشت های صنعتى، خوردن آنها اخلاقاً دفاع پذير نيست. برای اثبات مدعا، دو نكته بايد روشن شود. نخست آنكه بدن ما نيازی به چنين گوشت‌هايى ندارد و ديگر آنكه تفاوتى اساسى ميان گوشت صنعتى و گوشت سنتى يا غيرصنعتى وجود دارد. 🔸ميان پرورش سنتى حيوانات با پرورش ماشينى يا صنعتى كه در نيمه دوم قرن بيستم پديدار شده است، تفاوت هايى اساسى وجود دارد كه بر اساس آنها حكم اخلاقى نسبت به خوردن يا نخوردن فرآورده های گوشتى آنها نيز تفاوت پيدا مى كند؛ در نظام پرورش سنتى، اگر حيوانى فاقد كيفيت و كارآيى لازم باشد، معمولاً كشته نمى شود و همچنان نگهداری يا رها مى شود. حال آنكه در مراكز پرورش صنعتى هر حيوانى كه فاقد كيفيت باشد و از كنترل كيفيت جواز حيات نگيرد، بلافاصله به شكل نظام مندی كشته و محو مى شود. 🔹حال با توجه به تفاوت معنادار ميان فرآورده های گوشتى صنعتى و گوش تهای سنتى، مى توان گفت كه خوردن گوشت‌های صنعتى توجيه اخلاقى ندارد. برای اثبات اين ادعا، به دو استدلال زير متوسل مى شوم: 🔻استدلال بر اساس رنج گسترده و بى دليل 1️⃣مقدمه اول: پرورش حيوانات به شكل صنعتى و ماشينى همراه با تحميل رنج و آسيب گسترده و ناموجه به آنهاست. 2️⃣مقدمه دوم: تحميل رنج و آسيب گسترده و ناموجه به حيوانات خطاست. 3️⃣مقدمه سوم: ما با مصرف گوشت اين نوع حيوانات به استمرار رنج و آسيب گسترده به حيوانات كمك مى كنيم و به آن مشروعيت مى‌بخشيم و با ايجاد تقاضا به گسترش اين فرهنگ ياری می‌رسانيم. 4️⃣مقدمه چهارم: كمك به گسترش فرهنگ آزردن بى دليل و آسيب گسترده و ناموجه به حيوانات خطاست. 👈🏻نتيجه: مصرف گوشت صنعتى خطاست 🔺استدلال بر اساس تخريب گسترده محيط زيست . 1️⃣مقدمه اول: مصرف گوشت های صنعتى به تخريب گسترده محيط زيست و مصرف بى رويه منابع طبيعى مى انجامد. 2️⃣مقدمه دوم: تخريب گسترده محيط زيست و مصرف بى رويه منابع طبيعى خطاست. 👈🏻نتيجه: مصرف گوشت های صنعتى خطاست. 🔗متن کامل مقاله 🆔 @AzadFekriSchool
🔻نمایش آنلاین درس-گفتگوهای مدرسه آزادفکری 🔹درس-گفتگوی نخست: مساله 🔸اساتید: حسین | سروش ⏰برنامه پخش: از فردا (۳۱فروردین)، هر روز در سایت مدرسه آزادفکری 🎊🎊 + ۷۰٪ تخفیف ثبت‌نام در کل ۵ درس-گفتگوی «درباره زنان» در ایام پخش 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
📝 آیا حکومت دینی، حکومتی امنیتی است؟ (بخش اول) 👈🏻شجاعی زند: ملاحظات امنیتی حاکمیت در ایران، برخاسته از ویژگی‌های ماهوی آن است 🔹با نگاهی به آثار و آراء دکتر شجاعی‌زند استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت‌مدرس (به ویژه در کتاب «دین در زمانه و زمینه مدرن»)، می‌توان نکات قابل‌توجهی در باب موضوعات مبنایی و مرتبط با موضوع «امنیت و آزادی» به دست آورد. ما برای فهم اجمالی از دیدگاه ایشان، به صورت گذرا به سه مسئله بنیادین اشاره می‌کنیم: مفهوم آزادی و جایگاه و حدود آن در اسلام، ساختار دموکراتیک حکومت دینی و ماهیت ایدئولوژیک اسلام. 🔸دکتر شجاعی‌زند با باور به جامعیت و تمامیت دین اسلام، معتقد است «آزادی بیش از هر جای دیگر، در اصول عقاید و تعالیم ادیان توحیدی ریشه دارد» که البته در جهان مدرن، «از این پیشینه فاصله گرفته و در یک بازاندیشی شالوده‌شکن، مبادی و بنیان‌های دیگری برای آن دست‌وپا شده است.» «برخلاف اشاعات لیبرال»، در نگاه «حقیقت‌طلب» اسلام، باورمندان و طالبان حقیقت، آزادتر و آزادی‌خواه‌ترند و امکان تحقق آزادی و رفع تزاحمات ناشی از آن، برای آنان فراهم‌تر است. 🔹از نظر دکتر شجاعی‌زند، دو حد مهم بر آزادی، «مسئله لزوم رعایت مصالح فردی و اجتماعی» است. بنابراین حاکمیت‌ها می‌توانند آزادی‌هایی که در تعارض با مصالح اجتماعی قرار می‌گیرند را محدود کنند؛ مصلحت‌هایی که در یک حکومت دینی، در چهارچوب ایدئولوژی دینی تعیّن می‌یابد. 🔸دکتر شجاعی‌زند، دموکراسی را با اسلام سازگارتر از لیبرالیسم می‌داند؛ هم به جهت برخورداری از پشتوانه مردمی و مهم‌تر از آن، به دلیل جهت‌گیری مردمی آن. در اسلام، خوش‌بینی به انسان، آموزه برادری و برابری، دگرخواهی و جمع‌گرایی و فردیت مسئولانه، ظرفیت بروز فعالت‌های مدنی و مشارکت مردمی در حاکمیت دینی را بالا می‌برد. «در عین حال باید توجه داشت که دموکراسی برای اسلام... غایتی فی‌نفسه و دغدغه‌ای اصیل نیست، بلکه مسئله‌ای است راهبردی به منظور تمهید شرایط و آماده‌سازی محیط اجتماعیِ مناسب برای رشد و کمال پیروان. 🔹از سوی دیگر، «ایدئولوژیک‌بودن دین [به معنای برخورداری از «نوعی آگاهی که به عمل منتهی می‌شود»]، نه‌تنها ممکن، بلکه یگانه صورت ممکن و مطلوب آن است» و تشکیل حکومت دینی بر مبنای ایدئولوژی اسلامی، ناگزیر منجر به تقابل با موقعیت هژمونیک مدرنیته در سطوح بنیادین تا عرصه‌های سیاسی شده و آن را در موقعیتی خطیر و شرایطی ویژه قرار داده است. ضمن اینکه «به دلیل برهم‌زدن مناسبات استعماری و قطع دست بیگانگان از منابع سرشار این سرزمین، هنوز سایه تهدیدات بر سر رژیم انقلابی ایران وجود دارد.» بنابراین وضع بحرانی و ملاحظات ویژه امنیتی حاکمیت در ایران، برخاسته از ویژگی‌های ماهوی آن است و گریزی از آن نیست. متن کامل این یادداشت را اینجا مطالعه کنید 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
📝 آیا حکومت دینی، حکومتی امنیتی است؟ (بخش دوم) 👈🏻عبدالکریمی: تبدیل دین به ایدئولوژی یکی از بزرگ‌ترین فجایعی است که در جامعه ما صورت گرفته است 🔹دکتر عبدالکریمی معتقد است که «با ظهور مدرنیته و عالم جدید، زیست‌جهان بشر و عالمیت عالم، دگرگون شده است.» «آزادی یکی از مهمترین مقومات عالم کنونی است و اگر عقیده‌ای، ایده و فکری نتواند نسبت خود را با آن مشخص کند، محکوم به شکست است.» بنابراین، یکی از مهم‌ترین مطالبات بخش عمده‌ای از جامعه ما، آزادی است و اگر حکومت این مطالبه را مورد توجه قرار ندهد، دچار بحران مشروعیت می‌شود. انسان مدرن، تا امری مورد پذیرش خود او قرار نگیرد، به آن تن نمی‌دهد و الزام بیرونی به آن را نیز مانع تحقق آزادی خود می‌داند. 🔸ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی در ایران، مشروعیت آن را به امری خارج از فهم و مغایر با عقلانیت عرفی بخش عمده‌ای از جامعه حواله می‌دهد؛ بنابراین برای این بخش از جامعه، حاکمیت مشروعیت ندارد. «مواجهه امنیتی با فرهنگ و با لایه‌هایی از جامعه که مجذوب فرهنگ و تمدن غرب و شیفته ارزش‌ها و جهان‌بینی دوران مدرن شده‌اند، یکی از خطاهای فاحشی است که در دیار ما سنت شده است.» «اقتدار و قدرت نظام را نه در نمایش‌ها، شعارها و رجزخوانی‌های سیاسی، بلکه در بطن جامعه، در واقعیت‌ها و در زندگی واقعی مردم باید جستجو کرد. اقتدار حقیقی نظام سیاسی بر واقعیت اجتماعی آن استوار است.» 🔹ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی ما، اجازه گفتگو و تعامل با این تکثرات را نمی‌دهد و به جای آن، با تحلیل‌های امنیتی به معارضه با آن‌ها برمی‌خیزد. «تبدیل دین به ایدئولوژی یکی از بزرگ‌ترین فجایعی است که در جامعه ما صورت گرفته است. ما به لحاظ فرهنگی، دین را تبدیل به یک ایدئولوژی کرده‌ایم.» این مسئله، از یک طرف مانع بزرگی برای تحقق امر دینی در جامعه است و از طرف دیگر، مانع شکل‌گیری جامعه مدنی و حاکمیت سیاسی کارآمد است. 🔸در واقع سیاست مبتنی بر ایدئولوژی دینی غیر از سیاست دینی است. «اندیشه متعالی و انسانی ولایت (در معنای دوستی)، با تفسیری که هم‌اکنون از آن می‌شود، نوعی بازگشت [ظاهری] به منطق سیاسی کهن است که از زمان ظهور انقلاب کبیر فرانسه به این‌سو، این منطق متزلزل شده است. در تفسیرهای رایج و رسمی از مقوله ولایت، مقوله آزادی شهروندان نقش و جایگاهی اساسی و بنیادین ندارد.» متن کامل این یادداشت را اینجا مطالعه کنید 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
🔸«پرونده جوجه کُشی» 🔹چرا مصرف گوشت صنعتی غیراخلاقی است؟ 🎥لایو اینستا با سیدحسن اسلامی؛ استاد دانشگاه ادیان و مذاهب 🕗 پنج‌شنبه(۴ اردیبهشت) ساعت ۱۸ 🔗صفحه اینستاگرام مدرسه آزادفکری 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
📝موافقان و مخالفان شورای نگهبان چه می‌گویند؟ (بخش سوم) 🔹بسیاری از مدافعان شورای نگهبان، به دلیل آنچه که از منظر آنها احکام الهی است، از نهادی چون شورای نگهبان سرسختانه دفاع می‌کنند و معتقدند احکام اسلام (به ادله مختلفی از جمله خاتمیت دین اسلام) مختص به عصر خاصی نبوده و یک شخص مسلمان ملزم به پایبندی به احکام اسلام است و این احکام، تحت نظارت جمعی از فقهاء و حقوقدانان، قانونی می‌شود. گرچه در میان مدافعان، مشروعیت داشتن آراء عمومی محل اختلاف است (ببینید: جایگاه آراء عمومی در اندیشه شیعه) اما مردم در سال 58 به قانون اساسی رای دادند و جایگاه شورای نگهبان در قانون اساسی (نظیر اصل چهار) پررنگ و صریح است. 🔸در هر صورت اگر هم این سخن مخالفان شورای نگهبان که: «رفراندوم فروردین 58 بر سر عنوان مبهم "جمهوری اسلامی" بوده»، صحیح باشد، رفراندوم قانون اساسی در آذر 58 این چنین نبوده است؛ چرا که در آن، بر نقش نظارت شورای نگهبان بر اساس موازین فقهی (نظیر لزوم وجود شش فقیه در این شورا) تاکید شده است و در معرض آراء عمومی قرار گرفته است. البته در این صورت، مساله‌ای که از سوی مخالفان مطرح می‌شود، این است که بر فرض که قبلاً این قوانین مطابق خواست اکثریت جامعه بوده، اما با «تغییر نسل» و «تجربه عملی» که رخ داده، بار دیگر باید رفراندوم برقرار شود. (ببینید: جمهوری اسلامی و رفراندوم) 🔹با این حال، برخی از فقهاء به شورای نگهبان اشکالاتی وارد کرده‌اند. آیت الله منتظری که خود از اعضاء مجلس خبرگان قانون اساسی و از نویسندگان اصول قانون اساسی بوده، در نقد رویه شورای نگهبان نسبت به احراز صلاحیت داوطلبان (که ادعا می‌شود بر طبق موازین اسلامی صورت می‌گیرد) می‌گوید: «انگيزه تصويب اين اصل خاطره سوء دخالت‌هاي نارواي رژيم سابق در انتخابات و تبديل آن به يك نحو انتصابات بود و آزادي از مردم سلب مي‎شد؛ چون خود مسئولين براي هر منطقه كساني را محرمانه مشخص مي‎كردند و آراي مردم را باطل مي‎نمودند. اين اصل تصويب شد تا اينكه شوراي نگهبان جلوي اين دخالت‌هاي ناروا را بگيرد، نه اينكه خود شوراي نگهبان در بين كانديداها افراد خاصي را انتخاب نمايد و مردم مجبور باشند به خصوص آنان رأي بدهند.» (دیدگاه‌ها ج1، ص381) او همچنین در خصوص تایید صلاحیت داوطلبان انتخابات خبرگان توسط شورای نگهبان می‌گوید: «تعيين مرتبۀ علمى و ديگر صلاحيت‌هاى كانديداها به فقهاى شوراى نگهبان محول شده كه خود آنان منصوب مقام رهبرى مى‌باشند، و در نتيجه رهبر با يك واسطه از ناحيۀ خود وى تعيين و ابقا مى‌شود؛ و اين دورى است باطل.» (همان ص194) 🔸آیت الله مصباح با دفاع از جایگاه شورای نگهبان، در نقد این مطلب می‌گویند: ريشه اين اشكال در واقع مربوط به بحثي است كه در مباحث فلسفه سياست و در مورد نظام هاي دموكراسي و مبتني بر انتخابات مطرح شده است...سؤال اين است كه در اوّلين انتخاباتي كه در هر نظام دموكراسي برگزار مي‌شود و هنوز نه دولتي و نه مجلسي دركار است براي سن و جنسيّت افراد شركت كننده و يا در مورد شرايط نامزدهاي انتخابات و ميزان آرايي كه براي انتخاب شدن نياز دارند و مسائل مشابه ديگري كه مربوط به برگزاري انتخابات است چه مرجعي و بر اساس چه پشتوانه‌اي بايد تصميم بگيرد؟...واقعيت اين است كه اين اشكال دور فقط بر نظام هاي دموكراسي وارد است و نظام مبتني بر ولايت فقيه اساساً از چنين اشكالي مبرّاست و در اين جا هيچ دوري وجود ندارد...مغالطه‌اي كه در وارد كردن اشكال دور به رابطه ميان وليّ فقيه و خبرگان وجود دارد در آن جاست كه مي‌گويد: «وليّ فقيه اعتبارش را از مجلس خبرگان كسب مي‌كند» در حالي كه اعتبار خود خبرگان به امضاي وليّ فقيه و از طريق تأييد توسّط شوراي نگهبان است كه خود اين شورا اعتبارش را از رهبر گرفته است. و پاسخ آن هم همان‌طور كه گفتيم اين است كه اعتبار وليّ فقيه از ناحيه خبرگان نيست بلكه به نصب از جانب امام معصوم عليه السلام و خداي متعال است.» (با تلخیص از کتاب نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه، ص143 تا 148) 🔹به طور کلی نهاد شورای نگهبان، یک نهاد بسیار تاثیرگذار در ساختار حقوقی کشور است که پذیرفتن یا نپذیرفتن اختیارات آن، می‌تواند نقش بسیار مهمی را در سرنوشت مردم ایفاء کند. 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
🔻 «مساله حجاب» امروز ساعت ۱۶ حسین | سروش 🎊🎊 هنگام پخش: تخفیف ۷۰٪ برای ثبت نام در درس-گفتگوهای «درباره زنان» با کد covid19 مشاهده در سایت: 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
21.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 چرا گوشت بدترین چیز برای خوردن است؟ 🔸این ویدئو توضیح می‌دهد: این مقدار از تولید گوشت به اندازه تمام صنعت حمل و نقل در جهان مانند هواپیما و خودروها زمین را آلوده می کند. علاوه بر این، حاصل ظلم به ۷۳ میلیارد حیوان در سال است. 🔸 با این حال اگر نمی‌توانید مصرف گوشت را کنار بگذارید، حداقل از تولید کنندگان مورد اطمینان تهیه کنید و البته به آن احترام بگذارید! 💬 زیرنویس در 📡 تولید در In a Nutshell 📺 نظرات شما در اینستاگرام مدرسه 🆔 @AzadFekriSchool
39.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 دوست مجازی ما را از تنهایی نجات نمی‌دهد! 🔸دوستان زیادی در شبکه های اجتماعی داریم ولی بسیاری اوقات عمیقا احساس تنهایی می‌کنیم. 🔸هنگام تنهایی سراغشان می‌رویم. کمی آرام می‌شویم ولی بازهم تنهاییم. 🔸چرا دوستان مجازی ما را از تنهایی نجات نمی‌دهند؟ اصلا چرا تنهاییم؟ 💬 زیرنویس در 📡 تولید در VOX 📺 نظرات شما در اینستاگرام مدرسه 🆔 @AzadFekriSchool
📝نگاهی به اندیشه مرتضی مطهری (بخش اول) 🔹آیت الله شهید مرتضی مطهری از یاران نزدیک امام خمینی و از رهبران فکری انقلاب اسلامی سال 57 بود. او در فلسفه شاگرد خاص علامه طباطبایی و در فقه و اصول شاگرد ویژه امام خمینی بود و نزد هر دو جایگاه ویژه‌ای داشت. مرحوم طباطبایی درباره او گفته بود: «این عبارت، عبارت خوبى نیست ولى مقصود را بیان مى‌كند! وقتى كه ایشان در جلسه درسم حاضر مى‌شدند، بنده از شوق و شعف، حالت رقص پیدا مى‌كردم، به جهت اینكه مى‌دانستم هر چه بگویم هدر نمى‌رود و محفوظ است.» و همچنین عنایت امام خمینی به او در حدی بود که او را متفکر، فیلسوف، فقیه و پاره تن خود توصیف کردند. (صحیفه امام، ج7، ص178) آیت الله خامنه‌ای نیز بارها از او تجلیل کرده و درباره وی می‌گویند: «اگر بخواهیم این نظام در ذهن مردم عمق پیدا کند، باید افکار شهید مطهری در بین مردم رواج پیدا کند.» (تحلیل رهبر انقلاب از میراث معرفتی شهید مطهری) 🔸شاید برخی گمان کنند که امثال شهید مطهری، نماینده روحانیت سنتی هستند، اما واقعیت این است که اختلافات عمیقی از حیث نحوه مواجهه با سیاست، در میان روحانیون وجود داشته و دارد. شهید مطهری قبل از انقلاب، از منتقدان جدی روحانیت بود و گفته شده در کنار مشکلات اقتصادی، یکی از علل رفتن وی از قم، عدم تحمل وضع حوزه آن زمان بود. اساساً در جریان انقلاب اسلامی، بسیاری از روحانیون ارشد با شاه مدارا می‌کردند و برای همین، امام خمینی و شاگردانشان در عین مبارزه سیاسی با پهلوی، بسیاری از توان خود را برای مقابله با برخی از روحانیون متمرکز کرده بودند. عباراتی نظیر «آخوند درباری»، «آخوند فاسد» مکرر در کلمات امام خمینی استفاده شده که به اعتقاد برخی، همین امر، باعث جذب افراد زیادی به ایشان و شکل گیری یک گروه قوی در حمایت از امام خمینی شده بود. 🔹احسان نراقی نقل می‌کند: «شاه گویی از رویایی بیرون آمده باشد، گفت: تا قبل از سال 1341 کسی از خمینی صحبت نمی کرد و پس از این تاریخ بود که نامش بر سر زبان ها افتاد. او کجا بود؟ چرا یک باره این همه مرید و طرفدار پیدا کرد؟ آنها از کجا آمدند؟ او با رهبران دینی دیگر چه تفاوتی دارد؟» نراقی در جواب می‌گوید: «قدرت او ناشی از فاصله‌ای بود که با آیت الله‌های سرشناس گرفت و با متهم ساختن آنها به محافظه کاری و تسلیم در برابر اعلی حضرت، از آنها دوری جست. به این ترتیب او توانست روحانیت جوانی را که خود را محروم و سرخورده احساس می‌کرد و به دنبال راهی تازه می‌گشت، به خود جذب نماید.» (از کاخ شاه تا زندان اوین ص31 و 32) 🔸شهید مطهری را نیز می‌‌توان یکی از آن روحانیون سرخورده دانست که به شدت مجذوب امام خمینی شده بود. به عنوان نمونه وی در قسمتی از یادداشت‌هایش می‌گوید: «علمای شیعه و فقهای شیعه خود را نائب حضرت حجت بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) معرفی می کنند، ولی فقط در بعضی کارها نه در همه کارها! هر کاری که منفعت دارد و از آن کار پولی و مقامی در می آید، نیابت آن کارها را قبول دارند و هر کاری که فقط زحمت و مجاهده می‌خواهد می‌گویند خود حضرت بیایند و آن کار را درست کنند...از اینجا باید فهمید که چرا در روایات وارد شده که فقها به قتل حجت بن الحسن فتوا خواهند داد هر چند آقایان تاویل می کنند و می گویند مقصود، فقهای عامه می باشند!» (یادداشت های استاد مطهری ج15 ص 150) 🔹او حتی ابایی ندارد از اینکه بخش مهمی از روحانیت زمان خود را با فراعنه و سلاطین قیاس کند! برای همین می‌گوید: «از وقتی که برای روحانیت دربار درست شده (به تقلید جبابره و فراعنه و سلاطین زمان و دربار پاک که آن هم تقلیدی از جبابره است) همیشه دیدن رؤسای روحانی تمنای ریاست را در وجود طلاب بیدار می‌کند...همین وضع ریاست مآبی این آقایان است که اخلاق عمومی طلاب را فاسد کرده است.» (همان، ج13، ص89) البته او که خود روحانی بوده و برخی از علماء را ترویج می‌کرده، طبیعتاً منظورش کلیت روحانیت نبوده است اما زبان انتقاد او در این زمینه بسیار صریح بوده است. 🔸نمونه دیگر آنکه می‌گوید: «روحانیت از لحاظ طبقاتی، بی رنگی است و بی طبقگی، یعنی طبقه ای است برای ایجاد رابطه حسنه بین طبقات و برای از بین بردن مفاسد سایر طبقات، ولی در میان ما به صورت یک طبقه در آمده است. جانشین طبقه مترف و ظالم و شریک و سهیم و همکار و همگام با آنها، طبقه ای به نام عمامه به سر و یا عرقچین به سر. باید دانست در اسلام طبقه حکم ندارد.» (همان، ص206 تا 208 و نک: نگاه شهید مطهری به حوزه و روحانیت در سال 1338ش) 🔹به طور کلی و به تعبیر حسن رحیم‌پور ازغدی: «از 42 تا 57 اکثریت روحانیت با امام خمینی نبودند.» این نکته بسیار مهمی برای فهم تحولات سیاسی آن دوره و شناخت شخصیت‌هایی چون شهید مطهری است که علی رغم آنکه خود برخاسته از روحانیت بوده‌اند، انتقادات اساسی به وضعیت روحانیت و حوزه‌های علمیه در آن زمان داشتند. 🆔 @AzadFekriSchool
📝نگاهی به اندیشه مرتضی مطهری (بخش دوم) 🔻آثار و نوشته‌های استاد مطهری، بسیار زیاد است و انکار حجم تحولاتی که آثار او در افکار بسیاری ایجاد کرده و می‌کند، غیر ممکن است. اما می‌توان مروری اجمالی به پاره‌ای از آراء او داشت. 🔹شهید مطهری در تحلیل بُعد اجتماعی اسلام می‌گوید: «از خود سوسياليسم تعبيرها و تعريف‌هاى مختلفى شده است. اگر ما سوسياليسم را اين طور تعريف كنيم: «يك مسلك اجتماعى كه براى اجتماع نوعى اولويت نسبت به فرد قائل است» خود اسلام طرفدار نوعى سوسياليسم است.» (مجموعه آثار، ج24،ص181) 🔸او همچنین با اشاره به اینکه اسلام طرفدار مسائلی از قبیل حریت و آزادی، حاکمیت ملی، انتخابات و... است، می‌گوید: «وقتى مى‌‏گوييم جمهورى اسلامى، كلمه «اسلامى» در محتواى خودش همه اينها را دارد، همين طور سوسياليسم. ما بايد ببينيم در متن اسلام محتواى سوسياليسم و جنبه‌‏هاى خوب سوسياليسم هست يا نيست. وقتى هم كه آن جنبه‌‏ها را در نظر بگيريم اسم «سوسياليست» روى خودمان نمى‌‏گذاريم چون نمى‏‌خواهيم ملت خودمان را از نظر روحيه ضعيف كنيم. مى‌‏خواهيم به ملت خود بگوييم اين را خودت دارى‏.» (همان، ص218) 🔹شهید مطهری اسلام و نحوه‌ای از سوسیالیسم را دارای هدف یکسان معرفی می‌کند با این تفاوت که اسلام بر خلاف مکاتب غربی، راه حل عملی برای تحقق آن اهداف دارد؛ او در جواب به سوالی می‌گوید: «در دنياى امروز گرايش به يك حالت حد وسط پيدا شده است...شعار اين گرايش جديد اين است كه: بياييد راهى اتخاذ كنيم تا بتوانيم جلو استثمار را بكلى بگيريم بدون اين كه شخصيت، اراده و آزادى افراد را لگدكوب كرده باشيم؛ كوشش كنيم انسانها به حكم رُقاى انسانيت، به حكم معنويت و شرافت روحى و درد انسان داشتن، خود، ما زاد مخارج خود را به برادران نيازمندشان تقديم كنند نه اين كه دارايى‏شان را به زور از آنها بگيريم و به ديگران بدهيم. اين انديشه- كه تعبير غربى آن سوسياليسم اخلاقى است- چيزى است كه اسلام هميشه در پى تحقق آن است، اما برخلاف مكاتب غربى، راه‏ حل‌‏هاى عملى رسيدن به آن و شيوه استقرار آن را در جامعه به دقت مشخص و معلوم كرده است.» (همان، ص231 و 232) 🔸یکی از ویژگی‌های مهم «نظریه جمهوری اسلامی» برطرف شدن فاصله طبقاتی عنوان شده بود. امام خمینی در 7 دی 57 در مصاحبه‌ای می‌گویند: «در حكومت اسلامى هر گز فاصله‏ طبقاتى‏ نخواهد شد و تقريباً همه در يك سطح زندگى خواهند كرد.» (صحیفه امام، ج5، ص293) شهید مطهری نیز همین دیدگاه را دنبال می‌کرد؛ او می‌گوید: «هیچ دلیلی ندارد که حقوق رفتگر نباید از سیصدتومان مثلًا بالاتر باشد و حقوق یک وزیر نباید از سه هزار تومان کمتر باشد. درست است که [کارهایی نظیر کار یک وزیر برای نبوغ و ابتکار و سطح عالی کار و کار فکری و مغزی] ارزش بیشتری دارد، ولی امتیاز آن کارها به افتخاری است که نصیب صاحب آنها می‌گردد؛ و برای رفتگر، خود رفتگری نوعی مجازات است و نباید حقوق و مزد اینها را کمتر فرض کرد.» (نظری به نظام اقتصادی اسلام ص141) 🔹در همین راستا جالب است که مطابق نقل سحابی، زمانی در شورای انقلاب بین مطهری و بهشتی درباره حداکثر فاصله مجاز طبقاتی بحث بود. بهشتی می‌گفت حداکثر، نسبت یک به سه باید برقرارباشد و مطهری می‌گفت یک به هفت؛ بهشتی برچسب کمونیسم خورد و‌ مطهری راستگرا خوانده شد. 🆔 @AzadFekriSchool
📝نگاهی به اندیشه مرتضی مطهری (بخش سوم) 🔹یکی از ویژگی‌های مهم استاد مطهری را می‌توان تلاش برای بازنگری در مفاهیم دینی و تبیین وظایف مهم مسلمانی دانست. وی اعتقاد داشت که مسلمانان عقب مانده هستند و بر همین اساس می‌گفت: «یا باید بگوییم اسلام، یعنی همان حقیقت اسلام، در مغز و روح این ملت‌ها هست ولی خاصیت اسلام این است که ملت‌ها را عقب می‌برد و یا باید اعتراف کنیم که حقیقت اسلام به صورت اصلی در مغز و روح ما موجود نیست بلکه این فکر اغلب در مغزهای ما به صورت مسخ شده، موجود است و تمام دستورهاى اصولى اسلام در فكر ما تغيير شكل داده.» (مجموعه آثار، ج25، ص501) در همین راستا بازنگری های مهمی از سوی او صورت گرفت که به سه نمونه آن اشاره می شود‌. 🔸او درباره «مساله تقلید» نگرشی داشت که شاید با تلقی بسیاری متفاوت بود. او با بیان دوگانه «تقلید ممنوع-تقلید مشروع» و توضیح آیه: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» (سوره زخرف آیه23) می‌گوید: «مقصود از تقليدِ ممنوع تنها اين تقليد كه تقليد كوركورانه از محيط و عادت آباء و اجداد است نيست، بلكه مى‌خواهم بگويم همان تقليد جاهل از عالم و رجوع عامى به فقيه بر دو قسم است: ممنوع و مشروع.» (همان، ج20، ص173) 🔹بر همین مبنا، با تاکید بر برخی از روایات و صفات لازم یک مرجع تقلید، می‌گوید: «به همين منوال است حال عوام ما. اينها نيز اگر در فقهاى خود اعمال خلاف، تعصب شديد، تزاحم بر سر دنيا، طرفدارى از طرفداران خود هرچند ناصالح باشند، كوبيدن مخالفين خود هرچند مستحق احسان و نيكى باشند، اگر اين اعمال را در آنها حس كنند و باز هم چشم خود را ببندند و از آنها پيروى كنند عيناً مانند همان عوام يهودند و مورد مذمت و ملامت هستند.» و در نهایت نتیجه می‌گیرد: «تقليدِ مشروع سرسپردن و چشم بستن نيست، چشم باز كردن و مراقب بودن است و اگر نه مسئوليت و شركت در جرم است.» (همان، ص176) 🔸از دیگر مسائل مهمی که مطهری به آن پرداخته، «مساله ایمان» است؛ او ایمان را محدود به داشتن یک باور قلبیِ صرف یا انجام برخی مناسک نمی‌کند و معتقد است: «ایمان همیشه یک تشویق و یک محرک بسیار قوی برای مبارزه مظلوم با ظالم است. ایمان می‌گوید قبول کردن ظلم و به اصطلاح «انظلام»، همان قدر مورد مؤاخذه خداست که خود ظلم مورد مؤاخذه خداست. ایمان، مظلوم را تشویق می‌کند که از خود دفاع کند.» (گریز از ایمان و گریز از عمل، ص64) 🔹از دیگر مفاهیم مهم دینی، «مساله امر به معروف و نهی از منکر» است که مطهری می‌کوشد تا عقلانیت آن را روشن سازد. او در این باب، با تاکید براینکه "احتمال تاثیر" در روایات و کلمات فقهاء به عنوان شرط این امر ذکر شده، می‌گوید: «يكى از شرايط امر به معروف و نهى از منكر احتمال تأثير است. احتمال اثر يعنى احتمال نتيجه دادن...امر به معروف و نهى از منكر از كارهايى است كه ساختمان و كيفيت ترتيب آن و اينكه در كجا مفيد است و به چه شكل مفيد است و مؤثر است و بهتر ثمر مى‌‏دهد و بار مى‌‏دهد و نتيجه مى‌‏دهد، همه را شارع در اختيار عقل ما و فكر ما و منطق ما گذاشته است.» (مجموعه آثار، ج20، ص207) 🔸برای همین است که او بعد از دفاع از عقلانیت این امر، با انتقاد از کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را ناممکن تلقی می کنند، می‌گوید: «من معتقدم كه يگانه چيزى كه در هيچ زمانى ممكن نيست به ‏طور كلى جلو آن را گرفت و هيچ قدرتى نمى ‏تواند بكلى از او جلوگيرى كند همين امر به معروف و نهى از منكر است. اگر مقصود از امر به معروف و نهى از منكر تنها گفتن و جنجال كردن و بعد هم اعمال زور و فشار باشد ممكن است موانعى پيش بيايد، ولى اساس امر به معروف و نهى از منكر، نيكوكارى است. مگر ممكن است كسى بخواهد از خودگذشتگى كند و خود را در خدمت خلق خدا قرار دهد، بخواهد خودش خوب باشد و به مردم خوبى كند و آنگاه قدرتى بتواند جلو خوبى خود او يا خوبى كردن او را بگيرد؟! مگر می شود به مردم گفت خوب نباشید و به مردم خوبی نکنید؟!...به هر حال اين است اصل مقدس امر به معروف و نهى از منكر، و آن بود و هست طرز مواجهه ما با اين اصل مقدس كه كار به اينجا كشيده كه نه تنها در جامعه ما متروك شده، در افكار ما نيز مسخ شده و تغيير شكل داده است.» (همان، ص208) 🆔 @AzadFekriSchool
📝نگاهی به اندیشه مرتضی مطهری (بخش چهارم) 🔹استاد مطهری به دنبال اجرایی شدن تعالیم اسلام در جامعه بود. او در توضیح اسلامیتی که به آن اعتقاد داشت، می‌گفت: «اگر ما واقعا اذعان كرديم به اين كه انقلاب ما يك انقلاب ماهيتاً اسلامى بوده يعنى عدالت ‏خواهانه بوده ولى عدالت اسلامى، آزادى‏‌خواهانه بوده؛ آزادى اسلامى، استقلال‏ خواهانه بوده؛ استقلال اسلامى، يعنى همه اينها را جامعه ما در ضمن اسلام مى‌‏خواست.» (مجموعه آثار، ج24، ص174) 🔸وی شرط تداوم انقلاب را حفظ این ماهیت عنوان می‌کند و می‌گوید: اين انقلاب آن وقت تداوم پيدا خواهد كرد كه اولا مسير عدالت ‏خواهى را براى هميشه ادامه بدهد يعنى دولتهاى آينده واقعا و عملا در مسير عدالت اسلامى گام بردارند، براى پر كردن شكاف‌هاى طبقاتى اقدام كنند، تبعيض‌ها را واقعا از ميان ببرند؛ جامعه توحيدى به مفهوم اسلامى، جامعه بى ‏طبقه به مفهوم اسلامى نه جامعه بى ‏طبقه به مفهومى كه ديگران مى ‏گويند- كه ميان اينها از زمين تا آسمان تفاوت است- ايجاد كنند، دولتِ حال و آينده براى برقرارى جامعه بى‏ طبقه اسلامى كوشش كنند و الّا اگر عدالت فراموش شود انقلاب شكست مى‌‏خورد چون اصلا ماهيت اين انقلاب ماهيت عدالت خواهانه بوده است.» (همان) 🔹او ایجاد عدالت اجتماعی را شرط تحقق معنویت می‌دانست و معتقد بود: «منطق اسلام این است که معنویت را با عدالت توأم با یکدیگر می‌باید در جامعه برقرار کرد. در جامعه‌ای که عدالت وجود نداشته باشد، هزاران هزار بیمار روانی به وجود می‌آیند. محرومیت‌ها ایجاد عقده‌های روانی می‌کند و عقده‌های روانی تولید انفجار؛ یعنی اگر جامعه به تعبیر علی علیه السلام به دو گروه گرسنه گرسنه و سیرِ سیر تقسیم شود، وضع به همین منوال باقی نمی‌ماند، بلکه صدها تالی فاسد به همراه خواهد آورد.» (همان، ص257) 🔸اما او چه مدل حکمرانی را برای تحقق این اهداف انتخاب کرده بود؟ برای جواب به این سوال، مناسب است تا ابتدائاً دیدگاه وی درباره نحوه تعامل روحانیت با حاکمیت را در نظر گرفت؛ وی در توضیح اینکه چرا روحانیت توانسته انقلاب‌ها را رهبری کند، می‌گوید: «سرّ دوم اين كه روحانيت‏ شيعه توانسته است انقلاب‌ها را رهبرى كند مساله استقلال روحانيت‏ شيعه است. عضو دستگاه هاى دولتى و غير دولتى نبوده، تابع آنها نبوده، از آنها ابلاغ نمى ‏گرفته. عكس حاكمان را هرگز در خانه‏ اش راه نمى ‏داده است. و اين ارزشهاست كه براى روحانيت‏ بايد محفوظ بماند. در شرايط حاضر هم مى‏ بينيد كه امام هميشه گفته ‏اند من موافق نيستم حتى در دولت‏ جمهورى اسلامى روحانيين پست دولتى بپذيرند، نخست ‏وزير بشوند، وزير امور خارجه بشوند، وزير دادگسترى بشوند. حال كارهايى از قبيل استادى، معلمى، قضاوت كه اصلا كار روحانى است به جاى خود، ولى كارهاى دولتى نه. روحانيت‏ در همان جاى خودش باقى بماند. حتى عضويت دولت‏ اسلامى را هم نپذيرد يعنى در دولت‏ اسلامى هم كه مردمى است و ملتى هست و دولتى، در صف ملت بماند و دولت‏ را ارشاد و مراقبت و نظارت كند.» (همان، ص275) 🔹شاید در نظر بدوی، این دیدگاه با پذیرفتن ولایت فقیه متناقض به نظر برسد، اما استاد مطهری جایگاه ولایت فقیه را نیز اینگونه شرح می‌دهد: «جمهورى اسلامى و اسلامى بودن اين جمهورى به هيچ وجه بر ضد حاكميت ملى نيست و به طور كلى با دموكراسى به هيچ وجه منافات ندارد و هيچ وقت اصول دموكراسى ايجاب نمى‏‌كند كه هيچ مكتبى بر يك جامعه حاكم نباشد...مساله ولايت فقيه اين نيست كه فقيه خودش در رأس دولت قرار مى‌‏گيرد، خودش مى‌‏خواهد عملاً حكومت كند و مجرى باشد. نقش فقيه در يك كشور اسلامى كه ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان يك ايدئولوژى پذيرفته است، نقش يك ايدئولوگ‏ است نه نقش يك حاكم. وقتى كه مردم آن ايدئولوژى را پذيرفته‏‌اند قهراً براى ايدئولوگ هم نقشى قائل هستند يعنى اوست كه نظارت مى ‏كند بر اين كه اين ايدئولوژى درست اجرا مى‏شود يا نه؟ ولايت فقيه ولايت ايدئولوژيك است و اساساً خود فقيه را مردم انتخاب مى‌‏كنند. اين خودش عين دموكراسى است. اگر ولايت فقيه يك امر انتصابى مى‏‌بود، ممكن بود بگوييم كه اين بر خلاف اصول دموكراسى و نظير سلطنت موروثى است. ولى، فقيه را بر خلاف سلطان و شاه خود مردم انتخاب مى‏‌كنند. بنابراين، اين چه منافاتى دارد با اصول دموكراسى و چه تناقضى هست ميان جمهورى بودن و اسلامى بودن؟» (همان، ص332 و 333) 👈متن کامل هر چهار بخش این یادداشت را اینجا مطالعه کنید 🆔 @Azadfekrischool
⭕️ مهلت ثبت نام و شرکت در دوره تا 26 اردیبهشت تمدید شد. 💠 دانشجویان دانشگاه بهشتی و علوم پزشکی ایران تا 26 اردیبهشت این فرصت را دارند که با شرکت در این دروه از طرح این دوره با یکی از دروس معارف استفاده کنند. 🔻برای اطلاع از جزئیات بیشتر و ثبت نام به سایت مدرسه آزادفکری مراجعه نمایید. 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
📝جایگاه شورای نگهبان از نگاه دکتر سروش دباغ 🔹دکتر سروش دباغ در درس-گفتگوی «آزادی در سایه شورای نگهبان»، با طرح عبارت «پسا اسلام‌گرایی» به انتقاد از اسلام‌گرایان پرداخته و با بیان اینکه اسلام گرایان نوعی حق پیشین برای خود در نظر می‌گیرند، آن را نوعی تئوکراسی دانسته و ولایت فقیه را نیز از مصادیق آن عنوان کردند. آقای دباغ با موجه دانستن تفکیک دیانت از حکومت، از پسا سکولاریسم و فراتر رفتن از اسلام ستیزی سخن گفتند. ایشان ارکان حکمرانی مطلوب را دارای سه رکن اساسی دانستند؛ «سکولاریسم سیاسی»، «ساز و کار دموکراتیک» و «برابر طلبی». 🔸دکتر دباغ با دفاع از سکولاریسم سیاسی، آن را تفکیک نهاد دیانت از حکومت دانسته و آن را به نفع دیانت توصیف کردند. ایشان رابطه دین و سیاست را غیر از رابطه دین و حکومت عنوان کرده و گفتند: «دیانت یک حقیقت برخاسته از جامعه است و سیاست یکی از شئون هر جامعه ای است. چون دیانت در کشوری مثل ایران غالب است، دیانت از سیاست جدا نیست. این یک امر حقیقی است. آن چیزی که اشتباه است رابطه حقوقی دین و حکومت است، که از لحاظ اخلاقی ناموجه است؛ زیرا حق پیشینی برای حکمرانی کردن را که حق همه هست از عده زیادی می گیرد.» سپس با طرح ساز و کار دموکراتیک به عنوان رکن دوم، از ضرورت به رسمیت شناختن حق نصب و نقد و عزل حاکمان سخن گفته و آن را امری اخلاقی و مبتنی بر کرامت انسان‌ها بیان کردند. 🔹دکتر دباغ با بیان برابری طلبی به عنوان رکن سوم حکمرانی مطلوب، همه را در برابر قانون یکسان دانسته و از تبعیض‌ها انتقاد کردند. ایشان نظام های استبدادی را مخالف رکن سوم دانستند و شورای نگهبان را به نقض رکن سوم متهم کرده و گفتند: «باید در یک کشور در فضای عمومی، یک روحانی حق ویژه ای نداشته باشد و مانند بقیه افراد، وارد نهادها و سیاست بشوند و همه به نحو برابر در برابر قانون قرار بگیرند.» وی با بیان این نکته که دموکراسی، دیکتاتوری اکثریت نیست، در پاسخ به این سوال که اگر اکثریت جامعه خواستار قانونی شدن احکام شریعت شدند، آیا آراء آنها معتبر است؟ تاکید کردند: «این آراء معتبر است به شرطی که حقوق اقلیت پایمال نشود.» 🌐 AzadFekriSchool.ir 🆔 @AzadFekriSchool
📝گزارشی از مناظره آزادی در سایه شورای نگهبان 🔹این جلسه که با عنوان «آزادی در سایه شورای نگهبان» شکل گرفته بود، بیشتر بر مبنای دخالت‌های شورای نگهبان و بررسی تفکیک نهاد دین از حکومت متمرکز شد. در این جلسه ابتدائاً آقای سیدجوادی با طرح «اصل عدم ولایت» انسان‌ها بر یکدیگر و لازم بودن تشکیل حکومت، گفتند: «باید ببینیم که بر چه اساسی می‌توانیم حکومت تشکیل بدهیم و مسئله مهم دیگر این است که وظیفه حکومت تنها اجرای قانون نیست بلکه باید حقوق را نیز تعریف کند. بنابراین مهم است که ببینیم چه نهادی حق این تعریف را دارد و می تواند الزام ایجاد کند. آیا دین می تواند وارد این حوزه شود؟ این سوال ماست.» آقای سیدجوادی با بیان اینکه در نگاه دینی انسان در برابر خدا مسئولیت دارد حقوق و الزامات و محدودیت هایش نیز در یک چارچوب دینی تعریف می شود، تاکید داشتند: «یک فرد دیندار نمی‌تواند به مثل دموکراسی لیبرال متعهد شود؛ چون دموکراسی لیبرال، تفکیک نهاد دین از سیاست نیست بلکه تفکیک نهاد اخلاق از سیاست است. یعنی می‌گوید شما در نظام سیاسی خودتان حق ندارید قانون را به اخلاق متعهد کنید، قانون مستقل از اخلاق است. بنابراین وقتی خود را به اخلاق متعهد نمی‌دانند، راهی نداریم که آن را به دین متعهد کنیم.» 🔸آقای سروش دباغ نیز با بیان این نکته که من هم اعتقاد دارم که هیچ کس را نمی شود اجبار به حکومت کرد و اعتقاد دارم لیبرال دموکراسی تنها مدل پذیرفته شده برای حکمرانی نیست، ابراز داشتند: «آنچه که من از آن به‌عنوان حکمرانی خوب تعبیر می کنم مولفه اولش سکولاریسم سیاسی است به این معنا که بی‌طرفی حکومت باید نسبت به ادیان و مذاهب و سبکهای مختلف زندگی را برای کرامت انسانی بیشتر فراهم کند، برخلاف آنچه که حاج آقا فرمودند، این یک استدلال اخلاقی است. چند بار گفتند که ارزش های اخلاقی را رها کردند تعجب کردم دموکرات بودن نیز خودش امری است که می توان برای آن استدلال اخلاقی ارائه داد. نسبت اخلاق و قانون نسبت عموم و خصوص من وجه است، یعنی با یکدیگر فصل مشترک دارند. به این معنا که اخلاق اموری را مد نظر دارد که اگر رعایت نشوند، نظم مدینه به هم می‌ریزد. پس اینگونه نیست که نهاد اخلاق از نهاد سیاست و قانون جدا باشد.» 🔹آقای سید جوادی با ارجاع به کتاب مفهوم قانون هربرت هارت و اینکه این کتاب مادر نظام حقوقی پوزیتویستی در این زمینه است، سخنان آقای دباغ را اینگونه جواب دادند که در این کتاب تصریح شده که اخلاق از قانون جداست. آقای سید جوادی اشکال خود به آقای سروش دباغ را اینگونه طرح کردند: «مساله اینجاست که من به عنوان یک آدم دیندار اگر لازم است که حق انسان ها را رعایت کنند، حق خالق را کجا رعایت کنم؟ تقلیل اخلاق به دموکراسی اشکال دارد. همان‌طور که شما برای کنترل دموکراسی و اینکه آن دیکتاتوری اکثریت نباشد، مفهوم لیبرال را اضافه می کنید، ما کنار دموکراسی مفهوم تعبد را اضافه می کنیم. این را چرا شما نادیده می گیرید؟ در معیارهای شما مناقشه نمی‌کنم، فرض می کنم آنها اخلاقی است. اما چرا محدود به معیارهای شما باشد؟ دقیقا مشکل حکومت های سکولار نیز همین است تا ما این مسئله را حل نکنیم نمی‌توانیم به بحث رابطه دین و قانون بپردازیم. ولی اگر پذیرفتیم که قانون و اخلاق باید با هم مرتبط باشند، دین به عنوان واگویه از اخلاق حداقل قابل طرح است.» 🔸آقای سروش دباغ در پاسخ به آقای سید جوادی گفتند: «من حس می کنم برخی از مطالب به ذهن حاج آقا به عنوان کسانی که در جامعه زندگی می کنند نمی آید نمیدانم چرا انسان هایی که ایرانی هستند و دیندار نیستند، به چه دلیل باید زیر بار حکومت دینی بروند؟» آقای سید جوادی کلام آقای دباغ را در اینجا قطع کرده و گفتند: «آدمهایی که بی اخلاق هستند باید چه کار بکنند؟» و آقای دباغ گفتند: «اخلاق را که فقط من و شما تعیین نمی‌کنیم! دین هم از نظر من قرائت رسمی ندارد.» آقای سید جوادی بلا فاصله گفتند: «اخلاق هم قرائت رسمی ندارد! پس همان طور که شما نمی‌توانید من را ملزم به دین بکنید، نمی‌توانید من را به اخلاق هم ملزم بکنید. مثلاً شما دموکراسی را اخلاقی می‌دانید و من غیر اخلاقی می‌دانم، چه کار باید بکنیم؟ شما اخلاق را مقدس می کنید و آن بالا می‌گذارید، من هم دین را بالا می گذارم، اگر دین را پایین بیاورید، من هم اخلاق را پایین می‌آورم!» اما آقای دباغ گفتند: «مساله مهم این است که خیلی از افراد به خالق اعتقاد ندارند تا به حق خالق اعتقاد داشته باشند. حکومت دینی کار غیر اخلاقی می کند چون امر بی طرفی را نسبت به ادیان نقض کرده است.» 👈🏻با ثبت نام در درس-گفتگوی آزادی در سایه شورای نگهبان، فایل کامل مناظره دکتر دباغ و حجت الاسلام سید جوادی را دانلود کنید. 🆔 @AzadFekriSchool
📝جدایی دین از سیاست از نگاه عبدالعلی بازرگان 🔹مهندس عبدالعلی بازرگان در این جلسه از ابتداء محور بحث خود را درون دینی قرار دادند و با ذکر مقدماتی به شواهد سکولاریسم در متون دینی پرداختند. ایشان در پاسخ به این سوال که اسلام چه سیستم و مکانیزمی را برای حکومت و سیاست، پیشنهاد می‌دهد؟ گفتند: «در دو سوره شوری و آل عمران، خداوند امر به شور و مشورت کرده است. و این یعنی در اداره حکومت نظر اقشار مختلف (حتی خاطیان) باید شنیده شود و تصمیم نهایی، نظر جمع و اکثریت باشد. چه اینکه "شور" از مکیدن شیره توسط زنبور می آید و بدان معناست که آدمیان بهترین نظر را جذب کنند. از این روست که آیت الله طالقانی، شورا را تنها راه رسیدن به رشد سیاسی میدانند و با حکمرانی فردی و ولایتی مخالف هستند.» 🔸سپس آقای بازرگان با ورود به اندیشه پیامبر در عرصه حکمرانی، گفتند: «ما میدانیم که پیامبر همواره دو نقش رسالت و اداره جامعه را بر عهده داشتند و به هریک طبق مقتضی و ساختار خود می پرداختند. جامعه ای که ایشان ترسیم کرده بودند، جامعه ای بود که اندیشه و عقیده به طور مطلق آزاد بود و افراد اعم از مسلمان و غیره میتوانستند آراء خود را داشته باشند. حتی بالاتر از آن، قادر بودند بر علیه قرآن و اسلام به سخنرانی و بحث بپردازند. و پیامبر این آزادی را به ایشان تنگ نگرفته بود و خود ایشان البته به تبلیغ دین اسلام و عقائد حقه عزم و همت گمارده بودند. در مورد رهبری سیاسی و اداره امور جامعه، ایشان همواره به مشورت می پرداختند و نظر جمع را جویا میشدند. بنابر این میتوان عقیده داشت که پیامبر، اولین رهبر سکولار اسلامی بودند که مسائل مربوط به دین را با سیاست ممزوج و مخلوط نمی کردند بلکه برای هریک نهج و سلوک خاصی را دنبال می کردند.» 🔹در ادامه ایشان با تاکید بر شیوه حکمرانی امام علی بر ادعای خود اینگونه استدلال کردند: «ما می توانیم در تاریخ حکومت امام علی، اصول حکومت داری و وظائف یک ارگان اجتماعی اداری مردم را بیابیم. عهدنامه مالک اشتر خود گویا و مشتمل این اصول است که شایسته است آن را به مطالعت دقیق و فکورانه بگیریم تا در این باب به حقیقت امر آگاهی یابیم. در این عهد نامه حضرت اشاره ای به وظیفه تبلیغ اسلام از سوی زمامداران و متولیان امر ندارند و وظیفه حکومت اسلامی را چهار امر میدانند؛ یک حکومت باید به اخذ مالیات،(که تداوم حکومت به آن است) تجهیز ارتش و پاسبانی از مردم، شهرسازی و عمران و آبادی بلاد، و همچنین قضاوت میان مردم بپردازد و وظیفه دیگری ندارد. چه اینکه این موارد اموری هستند که به طور فردی قابلیت اجرا را ندارند و حضور یک قدرت و نظام اجتماعی سیاسی برای آن ضروری است. بنابراین حکومت تنها حق ورود در این چهار عرصه را دارد و حق ورود به عقائد و آرمان مردم به او داده نشده و اصلا وظیفه او چیز دیگری است.» 🔸آقای بازرگان با تاکید بر آزادی های سیاسی زمان حکومت امام علی، به حکمت 420 نهج البلاغه اشاره کردند که در آن امام علی وقتی مورد ناسزا قرار می گیرند و یارانشان قصد کشتن آن شخص را می کنند، می گویند: «رهایش کنید؛ در قبال او یا باید توهین کرد و یا باید وی را بخشید.» دکتر بازرگان در نهایت چنین نتیجه گرفتند که نهاد دین از نهاد سیاست باید جدا باشد؛ چراکه دو نهج متفاوت و اهداف مختلفی برای بشر دارند. در یکی عنصر اجبار، ضروری و در دیگری مخاطره آمیز است! حکومت یک امر دنیوی است و در مقابل، دین و قرآن از آن آسمان و هدایت بشر به سوی بهترین ها هستند. 👈🏻با ثبت نام در درس-گفتگوی جدایی دین از سیاست، فایل کامل سخنان مهندس عبدالعلی بازرگان را دانلود کنید. 🆔 @AzadFekriSchool