eitaa logo
مدرسه آزادفکری
488 دنبال‌کننده
168 عکس
63 ویدیو
8 فایل
کانال "مدرسه آزادفکری" ⭕️ برای ثبت نام در #درس_گفتگوها به سایت مدرسه مراجعه کنید: www.azadfekrischool.ir ⭕️ارتباط با ما: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">azadfekrischool@gmail.com ⭕️صفحه اینستاگرام و توئیتر: @Azadfekrischool
مشاهده در ایتا
دانلود
📝تظاهرات نفرت‌بار و چندش‌انگیز! روزنامه جمهوری اسلامی در تیر ۵۹ تجمع بدحجابان را چگونه توصیف کرد؟ مروری بر نظرات سیاست‌مداران و فضای رسانه‌ها درباره قانون حجاب (بخش چهارم) 🔻«هزار تن از زنان اشراف علیه اسلام تظاهرات کردند» این توصیفی است که روزنامه جمهوری در ۱۵ تیر ۱۳۵۹ درباره زنانِ مخالفِ قانونی شدن حجاب به کار برد. مدیر مسئول و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی در آن زمان، میرحسین موسوی بود. 🔹سرمقاله این روزنامه با عنوان «تلاش مذبوحانه» منتشر شد و در آن، تجمع این زنان، «نفرت بار» و «چندش‌انگیز» و «نمودار حماقت عظیم ضد انقلاب» عنوان شده بود. در قسمت دیگر صفحه نخست این روزنامه گفته شده بود: «تظاهرکنندگان در سوگ ارزش‌های شاهنشاهی سیاه پوشیده بودند.» و آنها را «میراث‌خواران فرهنگ آمریکایی» خوانده بود. 🔸اما در صفحه ۶، این روزنامه با انتشار چهره برخی از این زنان، توصیفات جالبی را برای آنها استفاده کرد. مثلاً درباره تصویری گفته بود: «مانکن‌های خیابانی در مقابل درب نخست وزیری به نمایش و تظاهر مد پرداخته‌اند.» یا در توصیف عکس دیگری گفته بود: «شیلی را به یاد بیاورید! فقط قابلمه‌هایشان را با خود نیاورده‌اند.» 🔻زن دیگری با این عناوین توصیف شده: «نمونه مجسم غرب‌زدگی و غرب‌انگاری و بی‌خیالی و پوچ‌اندیشی و شاه‌باوری» یا با تمسخر تعداد کم تجمع‌کنندگان نوشته شده: «گوشه‌ای از تظاهرات میلیونیِ ضدحجاب!» و برخی از آنها را «عزاداران مرگ طاغوت» عنوان کرده بود. درباره عکس زن دیگری نوشته بود: «با خود می‌گوید پوشش اسلامی اجازه به نمایش گذاشتن میزان وابستگی را نمی‌دهد!» 🔹گروه دیگری از زنان را اینگونه تحلیل کرده بود: «دیروز تهران شاهد تظاهرات زنانی بود که هر بیننده‌ای را به اعجاب وامی‌داشت. تظاهرکنندگان که از قشر محروم و مستضعف! جامعه بودند بر علیه سرمایه‌داری وابسته! شعار می‌دادند. در نگاه دوم، امجدیه...قانون اساسی و بختیار تداعی می‌شد.» 🔸این مطلب به یک صفحه محدود نشد. در صفحه بعدی این روزنامه نیز نوشته شده بود: «ارمغان‌های رژیم کفر و وابستگی و فساد و ولنگاری آمده‌اند تا تنها درد خود را به ملت بگویند...آیا ملت مسلمان در تظاهرات میلیونی خود پاسخ آنها را نگفته است؟» 🔻همچنین درباره تصویر دیگری گفته شده بود: «این زن از آزادی چه می‌خواهد؟ و چه می‌فهمد؟ ذره‌ای از حمیت و معصومیت و پاکی خیل میلیونی زنان انقلابی را در او می‌بینید؟» 🔺این روزنامه درباره انتشار این تصاویر گفته بود: «خواهر و برادر مسلمان! ما را ببخش که صفحه روزنامه را به ملوثاتی آلوده‌ایم که تماشای آن هر انسان شریف و پاکی را که دلی در گرو انقلاب و اسلام و امام دارد، می‌آزارد...باشد که تو خواهر و برادر مسلمان بدانی که چه کسی و چگونه و برای چه توطئه می‌کند؟» 🆔 @AzadFekriSchool
📝لا اکراه فی الدین! چگونه دیدگاه منتظری درباره قانون حجاب تغییر کرد؟ مروری بر نظرات سیاست‌مداران و فضای رسانه‌ها درباره قانون حجاب (بخش پنجم) 🔻اول انقلاب وقتی که تصمیم بر اجرای تدریجی قانون حجاب شد، تیر ۱۳۵۹ پله اول بود که این قانون را در ادارات الزامی می‌کرد. از جمله افرادی که نقش موثری در رسمیت پیدا کردن این قانون داشت، آیت الله منتظری بود که در سخنرانی‌های عمومی، مردم را به مطالبه این امر دعوت کرد و مطابق نقل روزنامه کیهان در ۱۴ تیر ۱۳۵۹ صراحتاً گفت: «حجاب دستور خداست و باید اجرا شود.» 🔹اما نظرات آقای منتظری بسیار تغییر می‌کرد. حتی درباره خودش گفته بود: «انا کل ساعة رجل!» (من هر ساعت، شخص جدیدی هستم!) که قبلاً نمونه‌های متعددی از این تغییرات را در کانال تلگرام مدرسه منتشر کرده‌ایم، اما به هرحال یک نمونه از این تغییرات را می‌توان در نگاه منتظری به قانون حجاب دانست. 🔸از جمله اموری که معمولاً الزام حجاب با آن توجیه می‌شود، مساله «نهی از منکر» است که بعد از آنکه وظیفه مومنین انکار با قلب و تذکر زبانی دانسته شده، مرحله سوم، اجبار شخص گناهکار به ترک گناه یا انجام عمل واجب است. بسیاری از فقها اجبار در حد کتک زدن و...را از اختیارات عامه مردم خارج کرده‌اند، اما حکومت را مجاز به آن دانسته‌اند. 🔻این مساله معمولاً با این سوال مواجه می‌شود که اگر چنین اختیاراتی تحت عنوان نهی از منکر وجود دارد، پس چگونه است که در قرآن گفته شده: لا اکراه فی الدین؟ برخی آیه را ناظر به یک امر تکوینی می‌دانند که عقیده، اساساً بر اساس اکراه به وجود نمی‌آید. (نک: درس تفسیر آیت الله جوادی آملی، ۲ مهر ۱۳۹۳) 🔹بعضی نیز می‌گویند آیه ناظر به یک امر اعتباری و تشریعی است و آن اینکه قبل از مسلمان شدن شخصی، نباید او را به احکام اسلامی ملزم کرد. (نک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۲۳۵) بنابراین بعد از مسلمان شدن و پذیرفتن اسلام، حق اکراه با ضوابط نهی از منکر، رسمیت پیدا می‌کند. آیت الله منتظری در هر دو مطلب یعنی نهی از منکر و لا اکراه فی الدین، نظر متفاوتی پیدا کرد. 🔸مثلاً او درباره معنای منکر گفت: «برخی معروف و منکر را در ردیف احکام واجب و حرام تصور کرده و گمان کرده‌اند که امر به معروف و نهی از منکر بیان احکام و الزام مردم به احکام است. معروف در جامعه باید به نحوی باشد که همه مردم خوب بودنش را بشناسند، لذا در جایی که حکم به این مرحله نرسیده، باید زمینه آشنایی و آگاهی مردم را فراهم کرد.» (اسلام دین فطرت، ص۶۴۳) 🔻در شماره ۱۲۵ مجله چشم انداز ایران مذاکرات جالبی از منتظری با برخی از افراد منتشر شده است. در یک جلسه علمی، از منتظری سوال می‌شود: «اگر فرض کنیم مردم مسلمان، بخشی از احکامی که فقها فکر می‌کند جزو شرع است و واقعا هم هست را نخواهند در حکومت دینی اجرا شود، تکلیف حاکم اسلامی‌ چیست؟» آقای منتظری در جواب می‌گوید: «در این صورت هیچ کاری نمی‌توان کرد، لا اکراه فی الدین...مثلا مردم گفتند ما نمی‌خواهیم زنانمان محجبه باشند، آیا با زور می شود حجاب را بر آن‌ها تحمیل کنید؟ با زور نمی‌شود.» 🔹سید صادق حقیقت از منتظری می‌پرسد: «پس نظر اکثریت را می توان ملاک اجرا، نه ملاک حق، قرار داد، هر چند غلط باشد؟» و او جواب می‌دهد: «بله، نظر اکثریت ملاک اجراست. اصلا غیر این نمی‌شود و حاکمیت زور دوام ندارد و دین هم با زور محقق نمی‌شود. دین بایستی با اختیار مردم باشد و حاکمیت هم باید در اختیار مردم و اکثریت مردم باشد.» 🔺با این حال منتقدان این دیدگاه می‌گویند مرز و حد این مطلب چیست؟ نمی‌توان با هر دیدگاهی که خلاف موازین اسلامی است ولی اکثریت جامعه با آن مشکلی ندارند، همراهی کرد. 🆔 @AzadFekriSchool
📝این به آن در! نگاهی به دیدگاه‌های آیت الله خامنه‌ای درباره قانون حجاب مروری بر نظرات سیاست‌مداران و فضای رسانه‌ها درباره قانون حجاب (بخش ششم) 🔻آیت الله خامنه‌ای مهر ۹۱ به خراسان شمالی رفتند و بعد از استقبال مردم از ایشان، در جلسه با روحانیون گفتند: «بعضی از همین‌هایی که در استقبالِ امروز بودند...خانم‌هایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست.» 🔹رهبری از روحانیون و طلاب خواستند نهی از منکر آنها با زبان خوش باشد و نه با ایجاد نفرت. بر همین اساس تاکید کردند: «او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌های این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که می‌نمایی هستی؟ با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.» 🔸اما این مطالب به معنای بی‌اعتقادی آیت الله خامنه‌ای به قانون حجاب نبود. درباره ماجرای دی۹۶ و ، رهبری گفتند: «پول‌هاى زيادى خرج می‌كنند، فعّاليّت زيادى می‌كنند...براى اينكه بتوانند روى اين نقطه‌ى حسّاس، [يعنى] نقطه‌ى هويّت مستقلّ فرهنگىِ زنِ مسلمان، اثرگذارى كنند...كه نتيجه‌اش بالاخره اين بشود كه مثلاً فرض كنيد چهار دختر فريب بخورند و در خيابان حجابشان را بردارند...بعضى‌شان هم ممكن است پول بگيرند -حالا من نمي‌دانم، نمي‌توانم قطعاً بگويم- و اين روسرى را از سرشان بردارند يعنى مثلاً ما چه شديم! نتيجه‌ى همه‌ى آن تلاش، خلاصه مي‌شود در اين نتيجه‌ى كوچکِ حقير. خب، تا اينجا مسئله‌اى نيست...» 🔻آیت الله خامنه‌ای حساسیت‌شان را از افرادی عنوان کردند که از خواص جامعه هستند و از حجاب اجباری انتقاد می‌کنند. ایشان در این سخنرانی گفتند: «[ميگويند] امام كه فرمودند بايد زنها باحجاب باشند، همه‌ى زنها را نگفتند! ! ما بوديم آن وقت، ما خبر داريم؛ چطور اين‌جور است‌؟ امام در مقابل يك منكر واضحى كه به‌وسيله‌ى پهلوى و دنباله‌هاى در كشور به‌وجود آمده بود، مثل كوه ايستاد، گفت بايد حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همه‌ى منكرات، امام همين‌جور محكم ايستاد.» 🔹رهبری معتقدند حکومت در قبال مسئولیت دارد. بر همین اساس با انتقاد از کسانی که را با مقایسه می‌کنند، گفتند: «آنچه انسان [از آن] رنج مي‌برد، اين است كه تشخيص نيست. ما كه نگفتيم اگر كسى در خانه‌ى خودش در مقابل نامحرم روسرى‌اش را برداشت، ما او را تعقيب مي‌كنيم؛ [خير] ما او را تعقيب نمي‌كنيم، در خانه‌ى خودش است، كار شخصى مي‌كند.» 🔸دی۹۷ برخی از فعالان فرهنگی حوزه حجاب با رهبری دیدار کردند. مطابق نقل روزنامه خراسان، امیرحسین بانکی‌پور که در این جلسه حاضر بوده می‌گوید: «در این دیدار رهبر انقلاب در بخشی از فرمایش‌شان به این نکته اشاره کردند که این که حضرت امام از اول انقلاب رعایت حجاب را در جامعه به صورت قانون آوردند، از مصادیق این بیان بود که "آن چه پیر در خشت خام می‌بیند..."؛ ایشان گفتند خیلی وقت‌ها حضرت امام دیدگاه‌هایی داشتند که ما تعبداً می‌پذیرفتیم، ولی دلیلش را آن زمان متوجه نمی‌شدیم و بعدها زمان به ما نشان می‌داد که چقدر این کار، حساب‌شده بود.» 🔻آقای بانکی‌پور در ادامه این‌چنین نقل می‌کند: «بعضی‌ها فکر می‌کنند که اگر مسئله‌ الزام به رعایت حجاب در جامعه نباشد، کشور، خودش به یک تعادلی می‌رسد، آن هایی که تمایلی به حجاب ندارند، آن قسمت‌هایی را که می‌خواهند رعایت نمی‌کنند، آن هایی هم که مایل هستند رعایت می‌کنند. آقا نظرشان این نبود، می‌گفتند اگر این مسئله از ناحیه‌ حضرت امام از همان اول محکم نشده بود، الان وضعیت کشور ما و سیمای ظاهری کشور ما حتی از کشوری مثل ترکیه، به مراتب بدتر بود.» 🔹آقای زیبایی‌نژاد نیز که در جلسه حاضر بودند می‌گویند: «اینکه حجاب نماد زن انقلابی است باعث می شود که هر کس انگیزه مقابله با انقلاب دارد، سراغ حجاب می رود و فردا اگر حاکمیت از بحث حجاب کوتاه آمد، به منزله شکست انقلاب قلمداد می شود و من این سخن را به رهبر معظم انقلاب عرض کردم. ایشان به بنده حاشیه زدند که گویا تصور کردید که ما حجاب را به امری نمادین تبدیل کردیم، در حالی که جریانات چپ، حجاب را به امری نمادین تبدیل کرده اند که شکست حجاب را به مثابه شکست انقلاب قلمداد کنند.» 🔺در هر صورت آیت الله خامنه‌ای معتقدند نباید از قانون حجاب کوتاه آمد. ایشان در ۲۵ مرداد۸۳ گفتند: «در مسأله‌ی زن هم موضع شما تدافعی نیست؛ تهاجمی است. آنها اعتراض‌شان به ما این است که چرا زنهایتان حجاب دارند؛ چرا حجاب اجباری است. خود آنها هم بی‌حجابی را اجباری کردند؛ این به آن در!» 🆔 @AzadFekriSchool
📝ما از حجاب مطلقاً یک قدم هم عقب‌نشینی نداریم گزارش غیر رسمی از جلسه محرمانه آیت الله خامنه‌ای با فعالان حوزه حجاب مروری بر نظرات سیاست‌مداران و فضای رسانه‌ها درباره قانون حجاب (بخش هفتم) 🔻دی ۹۷ خبر جلسه رهبری با برخی از فعالان فرهنگی در خصوص حجاب منتشر شد، اما متن آن به جز چند مصاحبه از اعضای حاضر در جلسه اطلاع‌رسانی نشد. با این حال سید محمدحسین دعایی که در این جلسه حاضر بوده، در نشست دیگری گفت: «به دفتر ایشان رفتم متن فرمایشات را پیاده کرده بودند و طبقه بندی آن خیلی محرمانه بود. گفتند می توانید از آن نکته برداری کنید، زرنگی کرده و دیدزنی کردم و تقریبا تمام مطالب را در ۴۳ نکته یادداشت کردم فقط یک مورد در آن هست که شاید صلاح نباشد رسانه ای شود، نکته ای است که حضرت آقا در مورد دولتی ها گفتند.» 🔹این سخنان در برخی سایت‌ها منتشر و حذف شد و اکنون از طریق Archive.org قابل دسترسی است. با این حال لینک و فایل پی‌دی‌اف از صفحه سایت منتشر کننده نیز آماده شده و برای علاقه‌مندان ارسال می‌شود. آنچه در ادامه می‌آید دیدگاه‌هایی است که در این گزارش غیر رسمی منتشر شده است. 🔸آقای دعایی می‌گوید: در صحبت‌های حضرت آقا این جمله و مضمونش ۸ مرتبه تکرار شد: «اعتقادم این است، مسئله حجاب و عفاف، مسئله بسیار مهمی است...» ایشان گفتند: ما می‌گوییم فیلم‌هایی که مروج حجاب است را درست کنید در حالی که گزارش جشنواره فجر را برای من آوردند، دیدم فیلم‌هایی مورد تشویق قرار گرفته است که ضد خانواده و ضد عفت است.» 🔻دعایی می‌گوید: «رهبری ۴ بار تکرار کردند که در مساله حجاب عقب‌نشینی نکنید، اگر عقب‌نشینی کنید، حکم الهی نقض می‌شود. رهبری گفتند: «حجاب و عفاف قهراً شکل برجسته‌ای پیدا می‌کند و به شکل نماد در‌می‌آید و اختیاری هم نیست.» این را دقیقاً در مقابل صحبت‌های آقای زیبایی‌نژاد بیان کردند که چرا حجاب را نماد کرده‌اید تا اگر ضربه بخورد، نظام ضربه بخورد؟» 🔹نکته دیگر در این گزارش این است که رهبری گفته‌اند: «نمی‌توانیم این مساله را در اعداد مسائل دیگر قرار دهیم. بالاتر از آنهاست. من مساله را این‌طور می‌فهمم.» مطابق این روایت، در اینجا یکی از خانم‌‌ها در صحبت‌هایشان گفتند در مساله حجاب تردیدهایی ایجاد شده است. اما رهبری گفته‌اند: «من قبول نمی‌کنم بعضی در مورد مساله حجاب دچار تردید شده باشند. جامعه زنان به طور وسیع از حجاب ابا ندارند.» 🔸دعایی همچنین نقل می‌کند که برخی فعالان در این جلسه گفته‌اند: «اگر جریان حجاب اختیاری اتفاق بیفتد، جریان جامعه به سمت انقلاب جنسی و تحولات می‌رود.» ظاهراً این دیدگاه مورد تایید رهبری هم قرار گرفته و ایشان نیز بر «فعال بودن یک جریان مخالف نظام اسلامی و اسلام برای ایجاد فساد اخلاقی و فساد جنسی» تاکید کرده‌اند. 🔻نکته مهم دیگر اینکه مطابق نقل این گزارش رهبری صراحتاً گفته‌اند: «ما از حجاب مطلقاً یک قدم هم عقب‌نشینی نداریم...اگر حجاب به این شکل در کشور ما الزامی و قانونی وجود نداشته باشد، مطمئن باشید وضع حجاب در این کشور از همه کشورهای دیگه من جمله ترکیه بدتر خواهد شد.» در این نقل آمده: «رهبری معظم روی تبلیغ زنان برجسته محجبه تاکید داشتند...حضرت آقا [گفتند:] چرا نمی‌آیید فاجعه‌ای را که رضاشاه آفرید برای مردم جا بیندازید؟» 🔺همچنین آیت الله خامنه‌ای گفته‌اند: «ما سر کار آمدیم ببینیم حکم خدا چیست و به آن عمل کنیم. حالا در جامعه جوی ایجاد شده از حکم خدا عقب‌نشینی کنیم؟ ما باید رضای الهی را تعقیب کنیم...اگر امام رضوان الله علیه حجاب را اجباری نمی‌کردند، جوانان ما به جبهه نمی‌رفتند...این همه زن مومنه پشت جبهه نبود. این همه تلاش عظیم سیاسی که زنان ما انجام می‌دهند نبود. اینها از برکات آن دوراندیشی و قاطعیت امام راحل بود.» 🆔 @AzadFekriSchool
📝درباره ارتداد! (بخش اول) چرا سلمان رشدی اگر زاهد زمان هم می‌شد حکمش مرگ بود؟ 🔻۲۵ بهمن ۱۳۶۷ امام خمینی در اطلاعیه‌ای گفتند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏ به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان مى‏‌رسانم مؤلف كتاب «آيات شيطانى» كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن، تنظيم و چاپ و منتشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواى آن، محكوم به اعدام مى‌‏باشند. از مسلمانان غيور مى‌‏خواهم تا در هر نقطه كه آنان را يافتند، سريعاً آنها را اعدام نمايند تا ديگر كسى جرأت نكند به مقدسات مسلمين توهين نمايد و هر كس در اين راه كشته شود، شهيد است ان شاء اللَّه. ضمناً اگر كسى دسترسى به مؤلف كتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نمايد تا به جزاى اعمالش برسد.» 🔹۴ روز بعد دفتر امام در اطلاعیه‌ای درباره نظر امام خمینی گفت: «سلمان رشدى اگر توبه كند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى همّ خود را به كار گيرد تا او را به دَرک واصل گرداند.» این مساله ناشی از فتوایی است که اصل آن بین اکثریت فقهای مسلمان به رسمیت شناخته شده است و آن هم اینکه اگر شخصی بعد از پذیرش اسلام، کافر شد، استحقاق مرگ دارد. و از منظر بسیاری از فقهای مسلمان مخصوصاً فقهای شیعه، اگر شخص مرتد فطری باشد توبه هم بکند، توبه او پذیرفته شده نیست و باید آن شخص را اعدام کرد. این فتوا ریشه در روایات زیادی دارد. (نک: وسائل الشیعة، ج۲۸، ص۳۲۳) 🔸این فتوا به اظهار کفر صریح محدود نمی‌شود و به فتوای اکثر فقها اگر کسی مطلبی بگوید که مستلزم کفر است، باز هم حکم ارتداد را دارد. از این مطلب به انکاری ضروری دین تعبیر می‌شود و بسیاری از احکام ارتداد ناشی از این مبنا بوده است. مثلاً شیخ فضل الله نوری در پایان رساله حرمت مشروطه نوشته بود: «هرکس از مشروطه حمایت کند، چه عارف باشد و چه عامی، احکام چهارگانه قتل مرتد بر او جاری می‌شود.» چون از نگاه او با وجود قانون خدا، مسلمان حق قانون‌گذاری ندارد و مشروطه به دنبال پذیرش این معناست. 🔻در ماجرای غیر انسانی خواندن لایحه قصاص نیز امام خمینی درباره جبهه ملی گفت: «اینكه كسی بگوید حكم خدا غیر انسانی است، اسلام غیر انسانی است، این كافر است.» ایشان سپس خطاب به نهضت آزادی‌ها گفتند: «جدا كنید حساب [خودتان] را از مرتدها. اینها مرتدند. جبهۀ ملی از امروز محكوم به ارتداد است.» 🔹البته اینگونه نیست که هر فردی که اسلام را انکار کند، به راحتی حکم به ارتداد او شود. مثلاً آیت الله مصباح یزدی تاکید می‌کند: «در سخنرانی‌های مختلف بنده به این نکته تاکید کرده‌ام که هیچ وقت فکر را با آتش و گلوله نمی‌شود جواب داد. وقتی فکر غلطی مطرح شد – یا به صورت شبهه و تشکیک و یا به صورت انکار پاسخش را ما باید با جواب منطقی و استدلالی بدهیم. بله، حرکت خشونت‌آمیز و توطئه علیه نظام را که علائم خاصی دارد و تحقیق و روشنگری نیست، باید پاسخ مناسب خودش را داد.» (روزنامه کیهان، ۱۴ شهریور ۱۳۷۸) 🔸اما این رویکرد در قبال افرادی بود که از منظر آقای مصباح صرفاً قصد ارائه فکر خود را ندارند. مثلاً وقتی که زمزمه نقض حکم اعدام آقاجری به گوش رسید، آقای مصباح گفت: «چرا وقتى در کشور اسلامى ما شخصى به نام هاشم آقاجرى به مقدسات دینى و امامان معصوم ما جسارت مى‌‌کند و در دادگاه انقلاب اسلامى محاکمه و به اعدام محکوم مى‌‌شود، کسانى این حکم را ننگین مى‌‌دانند؟ اى کسانى که دل به حمایت بیگانگان و دشمنان خدا خوش کرده‌‌اید، چرا شرم نمى‌‌کنید؟ این شخص با سلمان رشدى چه فرقى دارد؟» (نقش تقلید در زندگی انسان، ص ۷۵ و نک: یادداشت مدرسه آزادفکری با عنوان: تصمیم گرفتم بت نفی مطلق خشونت را بشکنم) 🔻همچنین ۱۸ آذر ۸۱ آقای مصباح گفت: «بازار ارتداد در ایران روز به روز رونق بیشتر می گیرد.» آیت الله مصباح با اشاره به سخن شخصی می گوید: «این فرد صریحا اعلام می کند دین باید عوض شود و می گوید دین افیونی است و از طرف دیگر خودش را مجاهد هم می داند. نماینده مجلس می رود سخنرانی می کند و می گوید اگر این شخص مرتد هست همه ما مرتد هستیم و همه ما همین عقیده را داریم!» 🔹آقای مصباح با ابراز تاسف تاکید می‌کند: «اینکه در یک جامعه اسلامی مخصوصا در یک شهر دینی در کشور اسلامی کسی بلند شود و علیه اسلام سخن بگوید بدتر از آن است که کسی مواد سمی وارد منبع اصلی آب شهر بکند و سلامت همه را به خطر بیندازد. کشتن یک انسان تنها ۵۰ سال زندگی را از یک فرد می گیرد اما کافر کردن یک انسان بی نهایت حیات و سعادت را از او می گیرد و خطرش به مراتب بیشتر از کشتن آدم است.» 🔺اما این مطالب به مورد قبول همه فقها و اندیشمندان مسلمان نیست. در بخش دوم به انتقاداتی که به این فتواها وارد شده، خواهیم پرداخت. نظراتتان را برای ما بنویسید. 🆔 @AzadFekriSchool 🌐 AzadFekriSchool.ir
مدرسه آزادفکری
📝درباره ارتداد! (بخش اول) چرا سلمان رشدی اگر زاهد زمان هم می‌شد حکمش مرگ بود؟ 🔻۲۵ بهمن ۱۳۶۷ امام خم
توضیحی درباره پست قبل برخی از مخاطبان اشکال کردند که حکم درباره سلمان رشدی از باب ارتداد نبوده بلکه مساله سب النبی در میان بوده است. در این‌باره قابل توجه است که آیت الله خامنه ای سه سال بعد از فتوای امام خمینی یعنی در ۲۵ بهمن ۱۳۷۱ گفتند: «وقتى اين كتاب رايج شد و مردم آن را خواندند، آرام‌آرام اهانت كردن به اسلام عادى ميشود. اين را ميخواستند! اينجاست كه الهام الهى، آن مرد ربانى را وادار به آن حركت عظيم كرد و توطئه‌هايشان متوقف ماند. امام براساس اين تفكر و فهم دقيق و نورانى - نورى كه خداى متعال در دل بندگان خودش مى‌اندازد، اينجا خودش را نشان ميدهد - فتواى ارتداد آن مرد مرتد را صادر كرد و راه اينها را بست. ناگهان همه‌ى دنيا مبهوت شد! امام فتواى ارتداد يك مرتد را داد و گفت: اين آدم، بايد به حد شرعى برسد.» (پایان نقل قول) البته به نظر می‌رسد هر دو عنوان (سب النبی و ارتداد) در اینجا قابلیت انطباق دارد. اما باز هم باید توجه داشت که برخی فقها نوشته‌اند که سب النبیِ از سوی شخص مسلمان در واقع کاشف از ارتداد اوست. به عنوان نمونه سید مرتضی از فقهای معروف شیعه گفته اند که شخص مسلمان اگر سب النبی کند، ارتداد اوست و اگر ذمی مرتکب چنین عملی شود، نقض عهدی هست که با مسلمین داشته و با این کار به اهل حرب ملحق می‌شود. (الانتصار، ص۴۸۲) 🆔 @AzadFekriSchool 🌐 AzadFekriSchool.ir
📝درباره ارتداد! (بخش دوم) آیا انکار برخی احکام اسلامی باعث ارتداد می‌شود؟ 🔻در بخش اول به فتوای ارتداد اشاره کردیم و گفتیم که ارتداد به اظهار کفر صریح یک مسلمان محدود نمی‌شود و اگر یکی از باورهای قطعی اسلامی انکار شود، از منظر اکثر فقها همان حکم ارتداد را دارد. قابل توجه است که بسیاری از دگراندیشان به دلیل انکار ضروری دین با اتهام ارتداد مواجه بوده‌اند. 🔹مثلاً گفته شد که شیخ فضل الله نوری درباره مدافعان مشروطه حکم ارتداد صادر کرده بود. جالب آنکه ریشهری از آیت الله بهجت نقل کرده: «پس از شهادت شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای به امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می‌خواند که در آن نوشته شده بود: «برکسانی که داخل مشروطه شده‌اند، باید احکام مرتد فطری را جاری کرد.» آخوند خراسانی پس از شنیدن این مطلب می‌گوید: من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متاثر شدم ولی اکنون از تاثرم متاثرم!» (زمزم عرفان، ص۳۴۴) 🔸یا آیت الله مصباح با اشاره سخن مجتهد شبستری که دائمی بودن احکام اسلام را منتفی دانسته و بسیاری از احکام را مقتضای عدالت در عصر پیامبر تحلیل کرده بود، اعتقاد داشت: «پذیرش جاودانگى احكام اسلام با پذیرفتن اصل اسلام مساوى است. انكار جاودانگى احكام اسلام به معناى انكار اصل اسلام و كفر صریح است. جز چند حكم منسوخ كه در زمان خود پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) نسخ شد ـ مانند مسأله قبله ـ سایر احكام اسلام قابل تخصیص زمانى نیست؛ یعنى قید زمانى ندارد و از ضروریات اسلام است كه انكار آن مساوى با انكار اصل اسلام و موجب ارتداد خواهد بود.» (تعدد قرائت‌ها، ص۴۹) 🔻اما آیت الله شبیری زنجانی از استاد خود سید محمد محقق داماد نقل کرده که او هرگونه انکار ضروری دین را باعث ارتداد نمی‌دانسته است. طبق این مبنا در انکار یک باور دینی لازم است تا اظهار نظر شخص به صورت متعارف دلالت بر تکذیب پیامبر کند. مطابق نقل آقای شبیری، مرحوم محقق داماد اعتقاد داشتند: «يک مرتبه اين است كه گفته اين مطلب پيغمبر اكرم است ولى من قبول ندارم، اين مصداق تكذيب النبى مى‌شود و كفر مى‌آورد. و يک مرتبه اين است كه خودش مى‌داند كه پيغمبر فرموده است، ولى مى‌گويد اين را به پيغمبر نسبت داده‌اند، خودش مى‌داند كه حجاب را پيغمبر آورده است و قبلش هم معتقد است كه هر چه كه پيغمبر فرموده، من الله تعالى است، شهادتين هم مى‌دهد، منتها مى‌گويد حجاب را پيغمبر نياورده، اين را آخوندها درست كرده‌اند و به پيغمبر نسبت داده‌اند.» 🔹آیت الله شبیری طبق این مبنا می‌گوید: «خيلى از مباحثاتى كه با افراد لجوج و بى انصاف انجام مى‌شود و طرف مى‌داند كه طرف مقابلش درست مى‌گويد و انكار مى‌كند، اگر اينطور باشد، همه آنها بايد مرتد شده باشند براى اينكه مى‌داند حكم الهى آنطور است و در مباحثه رد مى‌كند، [اما] چرا مرتد نيستند؟ چون اضافه‌اش را از پيغمبر قطع مى‌كند و مى‌گويد حرف پيغمبر نيست، حرف تو است، پيغمبر اين حرف را نمى‌زند، لذا حكم به كفر او نمى‌شود، ارتداد نمى‌آورد، اين مورد غفلت واقع شده است.» (دروس خارج صوم، ج۱، ص۱۵ و ۱۶) 🔺اما با این حال این سوال باقی است که اگر جرم‌انگاری ارتداد را صحیح بدانیم، آیا این جرم با مجازاتش تناسب دارد؟ یا چگونه است که حق اجبار بر پذیرش اسلام وجود ندارد، اما بازگشت از اسلام، مجازات مرگ را به دنبال دارد؟ در بخش بعدی به انتقادات عبدالکریم سروش و تحولاتی که در نظرات آیت الله منتظری درباره ارتداد شکل گرفت، خواهیم پرداخت. 🆔 @AzadFekriSchool 🌐 AzadFekriSchool.ir
📝درباره ارتداد (بخش سوم) انتقادات دکتر سروش و تحولات فکری آیت الله منتظری درباره ارتداد 🔻در دهه هفتاد آیت الله منتظری نیز مانند بسیاری دیگر از حکم ارتداد دفاع کرده و گفته بود: «اسلام هيچ‌گاه كفار را مجبور به پذيرش دين نمى‌كند و مى‌دانيم كه اصولا دين و عقيده با اكراه به دست نمى‌آيد، لٰا إِكْرٰاهَ فِي الدِّينِ ولى شخص مسلمان سابقه‌دار در اسلام اگر علنا مرتد‌ ‌شود و مقدسات دينى را زير سؤال ببرد همچون غده سرطانى خواهد بود كه به تدريج به پيكر سالم جامعه سرايت مى‌كند، و چون شرط ارتداد داشتن عناد و لجاجت با حق است، پس چه بسا ارتداد از بعضى توطئه‌هاى سياسى عليه اسلام و جامعۀ مسلمين حكايت مى‌كند و در حقيقت مرتد محارب با آنان مى‌باشد. ضمنا بايد توجه شود كه مجرد اختلاف نظر در فهم مبانى اسلامى و استنباط احكام دينى امرى است طبيعى و هيچ كس حق ندارد درك و برداشت خود را مقياس حق قرار دهد و مخالفين خود را به ارتداد يا انحراف متهم نمايد.» (استفتائات، ج۲، ص۵۷۳) 🔹این سنخ مطالب درباره بیان حکم ارتداد شاید تقلیل‌گرایانه‌ترین شکلی باشد که درباره حکم مرگ مرد مرتد بیان شده است. مشابه این تعبیرات از برخی مراجع دیگر نیز دیده می‌شود. اما دکتر عبدالکریم سروش در نقد این سخنان آیت الله منتظری، یادداشتی با عنوان «فقه در ترازو» نوشت و گفت: «اگر ما از منظر حقوق بشر و از دیدگاه معرفت شناسی و خرد سنجی به مساله ارتداد و تغییر نظر دینی و فکری نگاه کنیم، اصلاً به سراغ تمثیل «غده سرطانی» و «آلوده کردن اجتماع» و «تضییع حقوق انسان» نخواهیم رفت.» 🔸سروش می‌پرسد: «اگر کسی حق دارد دینی را اختیار کند (و حضرت آیت الله می‌فرمایند در انتخاب دین اکراه نیست) چرا حق ندارد دینی را وانهد؟ آیا پس از انتخاب دین، آن حق از او سلب می‌شود؟ مگر مسلمانان از غیر مسلمانان نمی‌خواهند دین‌شان را وانهند و اسلام را بپذیرند؟ پس چرا این امر را در جامعه مسلمین روا نمی‌شمارند؟» 🔻از دیگر انتقادات سروش این است که توجیه‌های حکم ارتداد با فتوای فقها تطابق ندارد و فقها صرفاً در صورت محاربه یا توطئه آمیز بودن ارتداد، حکم به قتل نداده اند. البته او حفظ عقیده مردم را از مقاصد شریعت می‌داند، اما می‌گوید: «این تنها حق محترم مردم نیست...ما با مجموعه‌ای از حقوق انسانی مواجهیم که باید همه آنها را حفظ کنیم و لزوماً هیچ یک بر دیگری برتری ندارد، اگر هم برتری دارد، باید دلایل آن برتری به نحو روشن مطرح شود.» در نهایت سروش می‌گوید: «نمونه‌هایی نظیر حکم مرتد، جواز غیبت مخالفان (یعنی اهل سنت)، بی حرمت دانستن کفار و مشرکین، جواز بردگی و غیره استقرائاً نشان می‌دهد که پشتوانه تمام این امور همان مدخلیت عقیده در انسانیت است.» 🔹جالب آنکه منتظری در کتب فقهی‌اش تحلیل دیگری نیز داشته است. مثلاً او در دروس ولایت فقیهش گفته بود: « شايد از همان ابتدا اين حكم حكمى سياسى و حكومتى بوده كه بايد در آن، شرايط زمان و مكان و جوامع نيز در نظر گرفته شود. در نامه امام رضا به مأمون آمده است: «كشتن هيچ يك از نواصب و كفار در سرزمين تقيه [جايى كه حاكميت با مخالفين باشد] جايز نيست مگر آنكه قاتل يا تلاش‌كننده در گسترش فساد باشند، و اين در صورتى است كه تو بر جان خويش و بر ياران خويش ترسى نداشته باشى.» (مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۷، ص۱۱۶) 🔺همچنین او در یکی از آثارش که در زمستان ۱۳۸۷ منتشر شده و به نوعی از آخرین آثار اوست، به کلی مساله ارتداد را ذیل عنوان محاربه معنا می‌کند و می‌گوید: «ارتداد افراد در آن روزگار صرف تغيير فكر و انديشه نبوده است، بلكه هر كس از نظر فكرى از اسلام خارج مى‌شد يا يكى از مسلمانان را مى‌كشت فوراً به صف دشمن محارب با اسلام و پيامبر ملحق مى‌شد تا در حمايت آنان قرار بگيرد. و در جوامع قبيله‌اى عادت ديرينه بر اين بوده كه هر كس و هر قومى براى حفاظت از خود ناچار بوده است با اشخاص و اقوام ديگرى متحد و هم پيمان شود. و بنابراين چنين افرادى دشمن محارب محسوب مى‌شدند.» (حکومت دینی و حقوق انسان، ص۹۱) 🆔 @AzadFekriSchool 🌐 AzadFekriSchool.ir
21.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آیا مجازات مرتد، یک حکم دینی است؟ بخش‌های از گفتگوی دکتر فنایی و دکتر صادقی در درس‌-گفتگوی «دین و اخلاق» 🔻دکتر فنایی: اینکه به نحو مطلق مرتد فطری را واجب القتل بدانیم خلاف اخلاق است. مرتد در آن زمان صرفاً به معنای تغییر دین نبوده؛ چون هویت دینی با هویت سیاسی عجین شده بوده، مرتد در واقع کسی بود که با شما وارد جنگ می‌شده. حقوق، یک مقوله مستقل از اخلاق‌اند ولی حقوق چه دینی باشد و چه غیر دینی، چارچوب‌های اخلاقی را نباید نقض کنند. مثلاً مجازات با جرم باید تناسب داشته باشد. 🔺دکتر صادقی: حکم ارتداد، یک حکم اخلاقی نیست که در اخلاق از آن صحبت کنیم. یک حکم حقوقی است. احکام حقوقی خودشان اخلاق نیستند. بلکه مربوط به تنظیمات اجتماعی‌اند که البته مبتنی بر مبانی اخلاقی مثل حفظ نظم اجتماعی هستند. ممکن است شخص مرتد بین خودش و خدای خودش حجت داشته باشد، اما حق اجتماع بر حق شخصی آن فرد مقدم است. مثلاً برای سست کردن ایمان مسلمانان، افرادی ابتدا مثلاً ایمان می‌آوردند اما از اسلام برمی‌گشتند. حکم ارتداد یک شیوه تدافعیِ پیش‌گیرانه اجتماعی است. 🆔 @AzadFekriSchool 🌐 AzadFekriSchool.ir
🎙 فتوای بستن آب بر مشرکین! نگاهی به نسبت دین و اخلاق با محوریت اخلاق جنگ در پادکست جدید مدرسه به بهانه فتوایی که صاحب جواهر (محمد حسن نجفی) فقیه معروف شیعه درباره جواز بستن آب بر مشرکین داده، به بررسی نسبت دین و اخلاق پرداختیم و از اخلاقی که باید در جنگ رعایت شود، بحث کردیم و این سوال را مطرح کردیم که علت اینکه دشمنان امام حسین را به خاطر بستن آب مذمت می‌کنیم، نفس بستن آب بر یک انسان است یا بستن آب بر امام حسین برای ما مساله است؟ همچنین از گزارش‌های تاریخی درباره پر کردن چاه‌های آب در جنگ بدر توسط مسلمانان حرف زدیم و برخی گزارش‌های تاریخی را از منابع قدیمی مرور کردیم. این پادکست که در واقع مباحثه‌ای سه نفره است، در صفحه یوتیوب مدرسه بارگذاری شده و مدت زمان آن ۵۳ دقیقه است. https://www.youtube.com/watch?v=g0DBsBBiI-w 🆔 @AzadFekriSchool 🌐 AzadFekriSchool.ir
9.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣آیا خضر، کودک بی‌گناهی را کُشت؟ 🔻چند وقت پیش کاربری در توییتر با انتشار قسمتی از انیمیشن موسی و خضر که در آن کودکی توسط خضر به قتل می‌رسد، نوشته بود: «یکی از تروماتیک‌ترین تجربه‌هایی که تلویزیون بر من تحمیل کرد بعد تماشای این بخش انیمیشن و بود. سنم کم بود و تا چند روز حس ترس و ناامنی شدید داشتم.» 🔹این مطلب با حملات زیادی علیه ، و...مواجه شد و بهانه‌ای شد تا به این سوال فکر کنیم که: «یک دین باید چه چیزی داشته باشد که بگوییم حتماً از ناحیه خدا نیست؟» این پادکست را در صفحه یوتیوب مدرسه گوش بدید. https://www.youtube.com/watch?v=D6iQf4w2iSc
مدرسه آزادفکری
📣آیا خضر، کودک بی‌گناهی را کُشت؟ 🔻چند وقت پیش کاربری در توییتر با انتشار قسمتی از انیمیشن موسی و خض
🎙 جدید مدرسه 📣آیا خضر، کودک بی‌گناهی را کُشت؟ روایت نزاعی میان تعقل و تعبد 🔻چند وقت پیش کاربری در توییتر با انتشار قسمتی از انیمیشن موسی و خضر که در آن کودکی توسط خضر به قتل می‌رسد، نوشته بود: «یکی از تروماتیک‌ترین تجربه‌هایی که تلویزیون بر من تحمیل کرد بعد تماشای این بخش انیمیشن موسی و خضر بود. سنم کم بود و تا چند روز حس ترس و ناامنی شدید داشتم.» 🔹این مطلب با حملات زیادی علیه دین، قرآن و...مواجه شد و بهانه‌ای شد تا به این سوال فکر کنیم که: «یک دین باید چه چیزی داشته باشد که بگوییم حتماً از ناحیه خدا نیست؟» معمولاً وقتی با عقاید عجیبی از ادیان یا مذاهب دیگه رو‌به‌رو می‌شویم، به راحتی آن باورها را علامت نادرست بودن آن دین یا مذهب تلقی می‌کنیم. اما وقتی به باورهای نامانوسی از دین و مذهب خودمان می‌رسیم، احتمالات مختلفی را در نظر می‌گیریم تا از آنها دفاع کنیم. 🔸داستان موسی و خضر که در سوره کهف از آیه ۶۵ تا ۸۲ ذکر شده، از روایت‌های عجیبی است که به بهانه آن، جوهر بسیاری از ادراک‌های عقلی خشک می‌شود و به جای آن، نوعی تسلیم و سرسپردگی را تزریق می‌کنند. به صورتی که وقتی از خلاف عقل و اخلاق بودن یک باور دینی بگویید، بلافاصله از بسیاری از دین‌داران جواب می‌شنوید که پس با داستان خضر چه می‌کنی؟ 🔻البته در این داستان، مخاطب امکان همراهیِ آسان با علت خراب کردن کشتی یا ساختن دیوار توسط خضر را دارد، اما مساله قتل «غلام» (فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ) مخاطب را وارد فضای رازآلودی می‌کند. مخصوصاً با تلقی مرسومی که درباره علت کشته شدن «غلام» وجود دارد؛ کودکی کشته شد تا پدر و مادرش کافر نشوند! 🔹گرچه در کتب اهل کلام از گذشته توجیه‌هایی در این‌باره مطرح بوده است؛ مانند اینکه خضر چون ماموری از جانب خدا بود، اقدامش مانند مرگ‌هایی است که توسط خدا محقق می‌شود. (تنزیه الانبیا، ص۸۵) یا نقل شده که وقتی از ابن عباس درباره این آیه سوال شد، او با کنایه از اینکه انسان عادی چنین علمی ندارد، گفته بود اگر چنین آگاهی و علمی داری مانند خضر عمل کن! (تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۳۵) یا برخی مانند مرحوم مطهری، کار درست را کار موسی دانسته‌اند که وقتی با ابهامی مواجه می‌شود، سوال می‌کند. (یادداشت‌های استاد مطهری، ج۱۵، ص۴۱۶) 🔸اما با این حال تلقی دیگری وجود دارد که آن «غلام» اساساً کودک نبود. بلکه شخصی بالغ و راهزن بود که خدا خواست اعتبار پدر و مادر مومنش که از بزرگان قوم خودشان بودند، آسیب نبیند و خضر را برای کشتن شخصی محارب، مامور کرد. 🔻شاید شما هم مانند برخی بگویید این نوع تفسیرها در اثر فشار اندیشه‌های لیبرال و حقوق بشر ایجاد شده، اما این تفسیر ریشه در قرن دوم دارد؛ افرادی مانند مقاتل بن سلیمان و کلبی، طغیان و کفر را نه قیدی برای پدر و مادر، بلکه در توضیح خود مقتول دانسته‌اند. (تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۲، ص۵۹۸ و نک: الجامع لاحکام القرآن، ج۱۱، ص۲۱) 🔺ما در پادکست جدید مدرسه، مباحثه داغی در این زمینه داشتیم که چه تفسیری معتبر است؟ این گفتگو را در صفحه یوتیوب مدرسه گوش کنید. https://www.youtube.com/watch?v=D6iQf4w2iSc 🆔 @AzadFekriSchool 🌐 AzadFekriSchool.ir