صفحه دوم پروندهی «از شیشۀ رنگی کلیسا» را اختصاص دادهایم به تکنگاری «هانیبال الخاص» از نقاشان بزرگ آشوری ایران:
تقریباً همه دربارهی صراحت لحن و بیپروایی منحصربهفرد او در رفتارهایش اتفاقنظر دارند. روزی برای اعتراض به خرابی سهپایهها در دانشگاه، پرفرمنسی را اجرا کرد و از مسئولان دانشگاه نیز دعوت کرد تا به تماشای پرفرمنس بنشینند و دقیقاً همین سهپایههای معیوب را به کار گرفت تا با تکرار صدای مهیب افتادنشان در حضور مسئولان دانشگاه، اعتراض خود را به فرسودگی وسایل اعلام کند. آن روز در واقع پرفرمنس صراحتش را هم اجرا کرد. این بیپروایی دلنشین یا گزندهی رفتار و لحن او به حدی پررنگ بود که در دوران پیش از انقلاب، برخی افراد در مواجهه با او تردید میکردند که نکند الخاص با ساواک در ارتباط باشد یا شاید اصلاً خودش ساواکی باشد.
ادامه این تکنگاری را در اینجا بخوانید.
#هانیبال_الخاص
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
0⃣6⃣
@Azadisqart
سال ۹۸ که در آتش میسوخت، شاید اولین باری بود که توجه بعضی را بیشتر از قبل به خودش جلب میکرد. یک میدان ارزشمند در قلب تاریخی شهر که سه حکومت را به خود دیده است. «میدان حسنآباد» یا میدان هشتگنبد -با آن معماری فرنگیمآبش- که با وجود ساختمان قلدر بانک ملی در ضلع جنوب شرقی و شلختگی حاصل از شهرسازی چند دههی گذشته، تلاش میکند تا قرینگیاش را ملتمسانه و در حد یک منظر شهری حفظ کند. روایتها چنین نقل کردهاند که این میدان بخشی از میراث تلاشهای رضاخان جهت ساخت ایران نوین بوده تا اتولهای انگشتشمار شهر بتوانند دور آن بچرخند و خودی نشان دهند. بخشی از پروژهی مدرنیزاسیونی که در ابتدای سدهی چهاردهم شمسی بیشتر بهشکل پوشاندن رخت و لباسِ فرنگی بر پیکرهی ایرانِ کاملاً سنتی نمایان شد. به همین جهت اگر کسی خدای نکرده یک طرف شهر بیهوش شود و ناگهان وسط این میدان به هوش بیاید، با نظر به معماری این میدان، چهبسا یک لحظه کُمِیت فارسیاش لنگ بزند و با ژست ایتالیایی از عابران بپرسد «چاو، دِکِه پارتیستا ایرانه؟» *
این میدان حال و هوای شبهجزیرهی ایتالیای سدهی پانزدهم را دارد. هرچند جفتستونها، طاقهای رومی و کلاهفرنگیهای رنسانسگونهاش چندان باب میل ذائقهی صفویپسند اکثر ما ایرانیها نیست، اما چون توانسته بیش از نه دهه، از پس تحولات پایتخت جان نصفهنیمهای به در ببرد و هویت خود را بهعنوان یک میدان مهم شهری حفظ کند و در ذهن شهروندان خاطرهای جمعی بسازد، قابل ستایش است. مهمترین نشانگان شهری این میدان حس تعلق به مکان شهروندان است که یکی از مؤلفههای کیفیتسنجی در مطالعات شهر به شمار میرود.
*: شما میدانید ایران کجاست؟
متنی که در بالا خواندید مربوط به صفحهی سوم پروندهی «از شیشۀ رنگی کلیسا» است که به تکنگاری «لئون تادوسیان» معمار بزرگ ارمنی اختصاص دارد.
ادامهی تک نگاری تادوسیان را میتوانید در اینجا بخوانید.
#لئون_تادوسیان
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
0⃣7⃣
@Azadisqart
«مردم در صدای فرهاد، شجریان، فریدون فروغی، محمد نوری و صداهایی از این دست دنبال چه چیزی بودند؟ و سوال دیگر اینکه پس از آن دوران چه اتفاقی افتاد که دوباره صداهای نازک و زیر و ضعیف و نیمدانگ و الکترونیکی و افسرده و ابرونازککرده حاکم بر فضای موسیقی ما شدند؟ چرا دیگر ناصر عبداللهی را نداریم نه در رنگ صدا و نه در رنگ محتوا؟ چرا ناصر عبداللهی شد آخرینِ بیجایگزینِ آن صداهای قدرتمند؟»
مطلبی که در بالا خواندید بریدهای است از صفحهی اول پرونده پرترهی «محمد نوری» که اول دیماه سالروز تولد اوست. این مطلب از سرمقالهای با عنوان «آن صدای گرم، آن آواز سرخ» انتخاب شده.
ما در مجلهی میدان آزادی بنا داریم در کنار پروندهی اصلی هرماه –که این ماه «از شیشهی رنگی کلیسا»ست_ یک یا چند پروندهپرترۀ کوچک برای هنرمندان بزرگی برویم که کمتر ازشان یاد میشود ولی همچنان میشود ازشان یاد گرفت.
برای خواندن ادامهی سرمقاله این لینک را کلیک کنید.
#محمد_نوری
#پرونده_پرتره_محمد_نوری
#خوانندگان_ایرانی
#مجله_میدان_آزادی
0⃣8⃣
@Azadisqart
آهنگ "باران" محمد نوری سرودهی حمید مصدق است. شعر آن را بسیار دیدهایم یا شاید برای هم فرستادهایم:
"شیشهی پنجره را باران شست/ از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟"
چقدر حیف میشد اگر این بیت را کسی نمیخواند: تو بهاری، نه بهاران از توست... و چه خوب که نوری حق این شعر را ادا کرده!
این آهنگ نوری در آلبوم جاودانه "باعشق" در سال 1376 منتشر شده. باران را برای روزهای بارانی در پلی لیستتان نگه دارید!
اگر دوست دارید از باقی قطعات معروف محمد نوری بیشتر بدانید سری به صفحهی دوم پرونده پرترهی محمد نوری در سایت میدان آزادی بزنید. در این صفحه، فهرست بهترین آهنگهای محمد نوری را به پیشنهاد هیئت تحریریه میدان آزادی میبینید! اینجا را کلیک کنید.
#محمد_نوری
#پرونده_پرتره_محمد_نوری
#فهرست_آثار
#خوانندگان_ایرانی
#مجله_میدان_آزادی
0⃣9⃣
@Azadisqart
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدان آزادی به بهانه پروندهی محمد نوری یک هدیه برای شما در نظر گرفته؛ قطعهی شب تنهایی!
شب تنهایی محمد نوری آهنگی است با غزل معروف حافظ. همان شعر که با مصراع "دل از من برد و روی از من نهان کرد" دل ما را با خود به حال و هوایی شاعرانه میبرد. این اثر را محمد سریر آهنگسازی کرده است. شاید فضای این ملودی را بتوان مشابه ملودی سخن عشق نوری دانست. از جهت ریتم آهنگ باز هم، فضای شعر سنتی را در این آهنگ خواهیم فهمید. این قطعه با یک پیش درآمد ملایم پیانو آغاز میشود. در جایی ملودی قطع میشود و با صدای تنبک دوباره ملودی آغاز و ریتم سرعت میگیرد و فضای آهنگ نیز شاد میشود.
نوری به خوبی با بیت "صبا گَر چاره داری وقت وقت هست وقت وقت هست" با صدایش بازی میکند و صدایش اوج میگیرد.و هربار با مصراع خدایا با که این بازی توان کرد شما آه و حسرت را در صدای او لمس خواهید کرد.
گرچه نوری این آهنگ را سال 1380 ارائه کرده است اما با جادوی شعر حافظ و قدرت صدای نوری، اثر همیشه تازگی خودش را دارد. این هدیه را برایتان انتخاب کردیم تا در شبهای بلند و سرد زمستانی دلگرم شوید. از ما پذیرا باشید!
#محمد_نوری
#مجله_میدان_آزادی
1⃣0⃣
@Azadisqart
هیچکس منکر این نیست که تأسیس رادیو در دهۀ ۲۰ اثر شگرفی بر تغییر سلیقۀ مردم ایران در سبک شعر و آواز گذاشت. نوری که متولد ۱۳۰۸ بود نیز در همین دهه فعالیت موسیقاییاش را آغاز کرد. او که با توجه به تحصیلاتش در رشتۀ زبان انگلیسی، به راحتی به نغمههای روز و قطعههای کلاسیک موسیقی غرب دسترسی داشت، در آواز راه «پاپ» را برگزید. با اینهمه هرگز مقهور موسیقی غربی نشد و در عوض آن را به خوبی با موسیقی ایرانی همنشین کرد.
یادداشت «چهرۀ یک خنیاگر فرهیخته» را در صفحهی سوم پروندهی محمد نوری و از این لینک بخوانید.
#محمد_نوری
#پرونده_پرتره_محمد_نوری
#خوانندگان_ایرانی
#مجله_میدان_آزادی
1⃣1⃣
@Azadisqart
به بهانه شب کریسمس و میلاد عیسی مسیح، شما را به خواندن مطالب پروندهی از «شیشه رنگی کلیسا» دعوت میکنیم. تا امشب چهار صفحه از این پرونده منتشر شده؛ از جمله: سرمقاله، تکنگاری هانیبال الخاص، تکنگاری لئون تادوسیان و تکنگاری آندره آرزومانیان
برای دیدن صفحهی کامل پرونده این لینک
را کلیک کنید.
#هانیبال_الخاص
#لئون_تادوسیان
#آندره_آرزومانیان
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
1⃣2⃣
@Azadisqart
فهرست ده فیلم برتر دربارهی عیسی مسیح (ع):
1_کتاب مقدس تصویری: متی
نام زبان اصلی: The Visual Bible: Matthew
2_سریال عیسی ناصری
نام اصلی اثر: Jesus of Nazareth
3_مصائب مسیح
نام زبان اصلی: The Passion of the Christ
4_ بزرگترین داستان عالم
نام زبان اصلی: The Greatest Story Ever Told
5_انیمیشن معجزه گر
نام زبان اصلی: The Miracle Maker
6_ انجیل یوحنا
نام زبان اصلی: the gospel of John
7_ مسیح
نام اصلی اثر: the messiah
8_ انجیل به روایت متی
نام اصلی اثر: The Gospel According to Saint Matthew
9_برخاسته
نام اصلی اثر: risen
10_بشارت منجی
#فهرست_فیلم
#فهرست_آثار
#مجله_میدان_آزادی
1⃣3⃣
@Azadisqart
شنیدن زیباترین ملودی جهان هم بعد از چندبار تکرار میتواند ملالآور شود. باید بشود آن ملودی را به شیوههای مختلفی اجرا کرد تا آهنگ دچار یکنواختی نشود. این معنای حداقلی واریاسیون در موسیقی است؛ دخل و تصرفی که آهنگساز و نوازنده در ملودی میکنند و یک جملهی موسیقی را به اشکال مختلف درمیآورند.
آندره آرزومانیان یکی از بهترین پیانیستهای ایران و یک نمونهی نادر در کشف و اجرای واریاسیون بود. اوج قدرت نوازندگی او را میتوان در تکنوازیهایی شنید که در همکاری با مجید انتظامی داشت. ملودیهای انتظامی عموماً ساده هستند ولی وقتی از زیر دست آرزومانیان بیرون میآیند، عجیب و نادر به گوش میرسند.
کافی است تکنوازیهای آرزومانیان در آلبوم «پاییز طلایی» فریبرز لاچینی را کنار اجرایش در آلبومهای موسیقی فیلم «بوی پیراهن یوسف»، «از کرخه تا راین» و «آژانس شیشهای» بگذاریم تا مقصود ما روشن شود.
برای خواندن ادامهی تکنگاری آندره آرزومانیان اینجا را کلیک کنید.
#آندره_آرزومانیان
#از_شیشه_رنگی_کلیسا
#مجله_میدان_آزادی
#موسیقی
1⃣4⃣
@Azadisqart
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از نغمههای محلی ارمنی با پیانوی آندره آرزومانیان، هدیهی سال نوی میلادی میدان آزادی!
#آندره_آرزومانیان
#مجله_میدان_آزادی
#موسیقی
1⃣5⃣
@Azadisqart
محمد نوری در یکی از بهیادماندنیترین کنسرتهایش قطعهی بینظیر «سفر برای وطن» را در حضور نادر ابراهیمی اجرا کرد؛ یکی از آثار میهنی موفقش که روی شعری از همین شاعر ساخته شده بود. این قطعه تیتراژ سریال کودک و نوجوان «سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن» به کارگردانی ابراهیمی بود. ابراهیمی در حالی روی صندلی کنسرت نوری نشسته بود که بعد از پرتودرمانی روی تومور مغزیاش قدرت تکلم را از دست داده بود. نوری او را «نادر جونم» خواند و گفت «همهی اشتهار من بستگی داشت به این شعر و آهنگی که ایشان سرودند.»
ادامهی یادداشت «چرا نوری این همه در گامهای ماژور خواند؟» در پرونده پرترهی محمد نوری را در این لینک بخوانید.
#محمد_نوری
#پرونده_پرتره_محمد_نوری
#خوانندگان_ایرانی
#مجله_میدان_آزادی
#موسیقی
1⃣6⃣
@Azadisqart