‍ 📓📓📓📓📓📓📓 📓📓 📓 🥀بسم الله‌ الرحمن الرحیم 🥀 🙏تقدیم به مردم شهید پرور شهر #ازندریان 📘خاطرات به یاد ماندنی از زبان خواهر شهید  بعداز ۴۱ سال  ✍🏼 خواهر شهید والامقام  #محمد_ولی_گرجی #ازندریانی میگوید برادرم قبل از شهادت کمی پول پس انداز کرده بود که به صورت امانت به همسایه مان سپرده وگفته بود این پول را بعد از شهادتم به پدرم بدهید.گویا او از همه چیز باخبر بود. خواهربزرگوار شهید میگوید. محمد آخرین باری که به مرخصی آمده بود و میخواست برگردد.  در خواب دیده بود که به او میگویند خودت را نشان کن، محمد در خواب می پرسد برای چی ! میگویند قرار است مثل اربابت آقا #ابا_عبدالله_الحسین علیه السّلام شهید بشی، برای این که بعد از شهادت قابل شناسایی باشی خودت را نشان کن ... محمد قبل از رفتنش به منطقه جنگی حق علیه باطل،  اسم و فامیلی خودش را  روی بازویش خال کوبی می کند. وقتی به خانواده خبر میدهند که محمد به شهادت رسیده خانواده محترم عزادار شده و از اینکه فرزند گرامی شان در راه دفاع از مقدسات اسلام و کشور عزیزشان ایران شهید شده خدا رو شکر می‌ کنند. شهید #محمد_ولی_گرجی درتاریخ 1361/11/19به شهادت می رسد و جسد شهید والامقام 50 روز بعد از تحقیق و تفحص بچه های گردان تجسس و افراد محلی در کوه های #مهاباد پیدا می شود . بخاطر بارش برف سنگین و صعب‌العبور بودن منطقه شناسایی به طول انجامیده و جنازه بخاطر یخ زده گی تازه مانده بود. وقتی جنازه رو پیدا میکنن متوجه می شوند که سر در بدن ندارد. گویا بعد از درگیری تن به تن با کموله و دمکرات زنده زنده مثل آقا ابا عبدالله الحسین (ع) در غرب کشور سر از تنش جدا می کنند. پدر بزرگوار شهید با عمویش برای شناسایی به مهاباد می روند تا ان لحظه  فرمانده به آنان نگفته بود که فرزندتان سر در بدن ندارد . آنجا به پدر شهید میگویند اگه جنازه ی پسرتان را ببینید میتوانیدشناسایی کنید؟ پدر شهید میگوید آری.......  🌹 گل من یک نشانی در بدن داشت             🥀یکی پیراهن کهنه به تن داشت وقتی که آستین دست  محمد ولی گرجی #ازندریانی را بالا می زنند. اسم مبارکش رو مشاهده می کنند که روی بازویش  خال کوبی شده است در آن لحظه وقتی همرزمانش متوجه موضوع می شوند صدای تکبیر الله اکبر در پادگان بلند می شود. این شهید بی سر را بعد از 50 روز به #ازندریان انتقال داده و در تاریخ 1361/12/27 تشییع و خاکسپاری می گردد. خواهر بزرگوارش تعریف میکند تا لحظه خاکسپاری هیچ کدام از اعضای خانواده خبر نداشتیم که محمد سر در بدن ندارد .او باگریه میگفت از پدر تقاضا می کردیم که اجازه دهد صورت برادرمان را برای اخرین بار ببینیم ولی پدر بابیقراری ممانعت میکرد و می گفت دختران من برادرتان مثل شهید کربلا سر در بدن ندارد.  میگفت فرزندم را فدای علی اصغر(ع) امام حسین(ع) کرده ام . 🌷روحش شاد ،یادش گرامی، راهش پر رهرو باد . 🕯برای شادی روح  پدر بزرگوار شهید بخوانید #فاتحه با #صلوات ‍ ✍تهیه و تنظیم #منصور_میرزائی 🙏با تشکر فراوان از زحمات خانم #طهماسبی ‌‎❀‌┄┅┅👁‍🗨❅❁❅👁‍🗨┅┅┄❀      https://eitaa.com/azandaryan2   ❀࿇⊱  ⃟⃟⃟⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟ ⃟ ⃟ ⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟⃟⃟⃟🌸 ⃟⃟⃟⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟⃟⃟⃟  ⊰࿇❀