مداحی آنلاین - اگه به من باشه هر هفته باید حرم برم - مسعود پیرایش.mp3
3.51M
.
⏯ #زمینه احساسی
🍃اگه به من باشه هر هفته باید برم حرم
🍃 اگه به من باشه دنیا رو زیارت میبرم
🎤 #مسعود_پیرایش
#شب_جمعه #کربلا
نه از سر عادت از ته دل
هر روز به تو سلام میدم
من چیزی نمیدونستم از عشق
تا اون روزی که حرم رو دیدم
اگه به من باشه هر هفته باید حرم برم
اگه به من باشه دنیا رو زیارت میبرم
همیشه در خونت بازه کی میگه راه حرم بسته ست
دل ما به حرم تو بد جور وابسته ست
آقام آقام اباعبدالله ...
تا اسمتو به زبون میارم
بارون چشام برات میباره
از دوری تو میمیرم آقا
دلتنگی آخه یه حدی داره
اگه به من باشه از دنیا فقط تو رو میخوام
اگه به من باشه بارم رو میبندم و میام
اگه تو بطلبی میشه نکنه منو نخواهی اصلا
به تو و حرم تو بستم جون من
آقام آقام اباعبدالله ...
👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مداحی آنلاین - اگه به من باشه هر هفته باید حرم برم - مسعود پیرایش.mp3
3.51M
.
⏯ #زمینه احساسی
🍃اگه به من باشه هر هفته باید برم حرم
🍃 اگه به من باشه دنیا رو زیارت میبرم
🎤 #مسعود_پیرایش
#شب_جمعه #کربلا
نه از سر عادت از ته دل
هر روز به تو سلام میدم
من چیزی نمیدونستم از عشق
تا اون روزی که حرم رو دیدم
اگه به من باشه هر هفته باید حرم برم
اگه به من باشه دنیا رو زیارت میبرم
همیشه در خونت بازه کی میگه راه حرم بسته ست
دل ما به حرم تو بد جور وابسته ست
آقام آقام اباعبدالله ...
تا اسمتو به زبون میارم
بارون چشام برات میباره
از دوری تو میمیرم آقا
دلتنگی آخه یه حدی داره
اگه به من باشه از دنیا فقط تو رو میخوام
اگه به من باشه بارم رو میبندم و میام
اگه تو بطلبی میشه نکنه منو نخواهی اصلا
به تو و حرم تو بستم جون من
آقام آقام اباعبدالله ...
👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
|⇦•به استعانت از اشکِ..
#روضه_حضرت_مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی
●━━━━━━───────
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
به استعانت از اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین
شروع می کنم این ماه را به نام حسین
دوباره چشمۀ خونی ز عرش جوشیده
تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده
هزار شکر عجینیم با غم تو حسین
رسیده ایم به ماه محرم تو حسین
هزار شُکر که درگیر ماتمت شده ایم
دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شده ایم
قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم
لباس نوکری شاه را به تن کردیم
اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم
سیاهه های عزا را دوباره نصب کنیم
میان سینۀ ما آهِ تازه..،دم شده است
بساط چایی و اسپند هم علم شده است
چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم
چقدر پادویی روضۀ تو را کردیم
بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است
به روضه آمدن ما دعای فاطمه است
در این حسینیه تحت لوای مولائیم
به زیر سایۀ چادر نماز زهرائیم
خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد
کسی که گریهکُنات شد..، عزیز زهرا شد
قسم به کوثر و زمزم،شفاست گریه ی تو
برای هرچه مریضی،دواست گریه ی تو
قسم به تذکرۀ قدسی خدای جهان
“حسین” راه علاج است آی بیماران
اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب
تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب
مرا فقیر نگاهت بدانی ام خوب است
گدای شاه خراسان بخوانی ام خوب است
رکوع اشک شدم،گریۀ نماز شدم
به جان دختر تو کربلانیاز شدم
چه می شود که به سمتت قدم قدم برسم
چه می شود که دم اربعین حرم برسم
چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود ..
هزار نیزۀ خونین درون یک تن بود
نفس نفس زدن او به آه بند شده
صدای چکمۀ یک بد دهن بلند شده
به خشکی لب آقا لگد نزن ای شمر
به پیش مادر او حرف بد نزن ای شمر
سنان کشانده عقب جمع نیزهداران را ..
خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را
شاعر: بردیا محمدی
شبِ نائبِ امام حسینِ .. یا مسلم ابن عقیل .. تو کوچه ها داره راه میره با بچه هاش .. آی خدا اینا صبح بیعت کردن الان دارن درِ خونه هاشون رو میبندن .. بچه هاش رو سپرد دستِ هانی خودش راه افتاد تو کوچه های کوفه .. به دیواری تکیه داده بود کمی استراحت کنه یه وقت دید صدای زنی میاد! سلام کرد گفت من راضی نیستم به دیوار خانه ام تکیه بدی .. یه وقت دید آقا رفت وسط کوچه نشست شروع کرد گریه کردن .. آقاجان شما کی هستید؟ فرمود من همونیام که شماها صبح با من بیعت کردید .. من مسلم ابن عقیل نایبِ ابی عبدالله هستم .. پیرزن شروع کرد معذرت خواهی کردن آقاجان خانه، خانۀ شماست من کنیزِ شمام .. (یه گریز بزنم شبِ اول ماهِ محرم؟!) یه جا دیگه ام یه خانمی گفت این خانۀ شماست و منم کنیزِ شما .. آی مادرجان .. وقتی اون دو نفر اجازه خواستن فرمود خانه، خانۀ توست ..
نیا ای یار و دلدارم، حبیبم
نیا کوفه پسر عمّ غریبم
من از حق شما گفتم ولیکن
لب و دندان خونی شد نصیبم
نگو کوفی، بگو بی دین و بی درد
عوض شد چهره ی این شهرِ نامرد
خودم با چشم خود دیدم لعینی
تو را با کیسه ای گندم عوض کرد
نه سقفی دارم و نه سایه بانی
شدم تنها و بی کس مثل هانی
به یاد حیدر کرار بودم
دو دستم بسته شد در ریسمانی
فقط نام تو را هر لحظه بردم
حسابی بین کوچه سنگ خوردم
شنیدی که میان قصر کوفه
نخوردم آب و تشنه جان سپردم
اگر بین عمارت گریه کردم
به یادت از خجالت گریه کردم
برای داغ و غم های خودم نه
برای دخترانت گریه کردم
به زیر آسمانی پر ستاره
به خاک افتادم از دارالعماره
تنم تا کوچه ی قصاب ها رفت
مرا بستند بر روی قناره
همه آمادۀ جنگند اینجا
شدیدا اهل نیرنگند اینجا
نیاور دخترانت را به این شهر
که بی رحمند و دل سنگند اینجا
نده از خون طفلانت هزینه
برو با اهل بیت خود مدینه
بماند یک دقیقه بی ابالفضل
چه می آید سرش آخر سکینه
به جان خواهرت، برگرد برگرد
فدای اصغرت، برگرد برگرد
ندارد صبر دوری و جدایی
سه ساله دخترت، برگرد برگرد
شدم شرمنده ات با سر به زیری
بگو عذر مرا هم می پذیری
الهی لحظه ای حتی در این شهر
نبیند خواهرت رخت اسیری
شاعر: #محمد_جواد_شیرازی
پیچیده درعالم چاووش محرم
با گریه بگوید مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان .. ای آقای عطشان ..
واویلا حسین جان .. واویلا حسین جان ..
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
|⇦•چهل منزل کتک خوردم..
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
خدا جلوهاش در دل عارفین
من الاولین بوده و الاخرین
بنازم به نازی که از ما کشید
بنازم به این احسن الخالقین
مرا آفریده برای حسین
لک الحمد، حمد همه شاکرین
یکی گفت در گوش من یاحسین
شنیدم دو یا ارحم الراحمین
به قرآن، بهشتِ خدا بی حسین
شود بدتر از اسفل السافلین
به مستی من لحظهای شک نکن
که جوشیدهام در چهل اربعین
سرشته شده با رقیه گلم
منم بندهء آن خرابه نشین
ندارم به زهرا کسی را جز او
ندارم به شخصی بجز او یقین
اگر روز محشر به زهرا نشد
مرا می سپارد به اُم البنین
پناه رقیه فقط زینب است
سپرده است جان را به جان آفرین
تصور کن آغوش زینب شده
رکابی که بی او ندارد نگین
طبَق آمده با سری غرقه خون
سری آمده از تنور، آتشین
نشست و پدر را به دامن گرفت
سپس گفت؛ ای ماهم، ای نازنین؛
شده لکنتم بیشتر، بین شام
شده حرف من نقطه چین نقطه چین
ورم داشت دستم که بالا نرفت
نشد رو بپوشانم از آستین
روی صورتم جای یک بوسه نیست
خبر داری از سیلی آن و این؟!
لگد خوردهام بس که خوردی لگد
زمین خوردهام بس که خوردی زمین
نخوردی اگر چوب، در تشت زر
چرا شد لب تشنهات این چنین
شنیدی چرا دخترت شد مریض
کنیزی صدا کرده من را کنیز
شاعر: #رضا_دین_پرور
با ادب این سرُ از تو تشت برداشت .. رحمتِ خدا بر این گریه ها .. [زبان حال بگم :] به بچه ها گفت من امشب میرم .. شما مواظب عمه باشید .. خیلی زحمتِ منو کشید .. اگر کربلا رفتید جای منم زیارتِ بابام برید .. بگید انقدر دلش میخواست بیاد ..
چهل منزل کتک خوردم نبودی
به زیر دست و پا مُردم، نبودی
منی که غنچه بودم، تشنه ماندم
توانم رفت و پژمردم، نبودی
چرا وقتی که بد ترسیده بودم
چرا نام تو را بردم، نبودی؟!
شب تاریک، در بین بیابان
من از محمل زمین خوردم نبودی
نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است
*نامرد اول با لگد زد .. گفت یه کاروان رو معطل کردی .. موهای دختر رو گرفت ..*
نپرس از پهلویم، تقصیر زجر است
به ضرب چکمه آزردم، نبودی
چرا ساکت، چرا اینگونه سردی؟!
مگر با دختر خود، قهر کردی؟!
سه ساله بودم و قدم کمان شد
تسلای غمم، زخم زبان شد
نبودی جان بگیرم در کنارت
رقیه از یتیمی نیمه جان شد
حجابم را نشد محکم بگیرم
دو دستم بسته بین ریسمان شد
چه دستان بزرگی دارد این شمر
تمام صورتم زهرا نشان شد
حواسم بود روی نیزه بودی
سرت بالاسر من سایه بان شد
سرت را می گذارم روی شانه
که گویم حرف های دخترانه
اگرچه درد دارم قدر کافی
نمی خوابم که مویم را ببافی
نپرس از وضع موهایم که دیگر
ندارد حاجتی بر موشکافی
پر پروانه وارم را شکستند
ندارم استطاعت بر طوافی
شدم خسته ازین سربار بودن
خودم حس می کنم هستم اضافی
مرا با خود ببر، با من بگو که
دگر از این مصیبت ها معافی
بیا امشب به قول خود عمل کن
مرا در لحظه ی آخر بغل کن
شاعر : #محمد_جواد_شیرازی
لب ها رو گذاشت بر اون لب های ورم کرده و چوب خورده .. دیدن دیگه صداش نمیاد .. گفتن عزیزمون خوابش برده .. بی بی اومد بالاسرش یه مقدار تکونش داد .. رقیه جان .. صدا زد امام چهارم رو عرض کرد آقاجان خواهرت از دنیا رفت .. به خدا هیچ نمازی مثه نماز امام چهارم بر خواهرش نبوده .. بدن شستشو شد نمیدونم! کفن شد نه والله ! با همون رخت اسیری بدن رو گذاشت جلوش صدا زد اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ أَمَتُک وَ ابْنَةُ عَبْدِک وَ ابْنَةُ أَمَتِک.. نیمه شب چه نماز میتی خواند .. اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلاّ خَیراً .. ای حسین ..
پیچیده در عالم چاووشِ محرم
با ناله بگوید مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان
مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان
واویلا حسین جان ..
در کنج خرابه محزون و غمینم
گرچه دختِ شاهم، ویرانه نشینم
چشمم گشته روشن با قدی خمیده
آمد دینِ من شاهِ سر بریده
ای بابا حسین جان ..
با اشک دو دیده شستم خون زِ رویت
با لب های زخمی میبوسم گلویت
میسوزد وجودم، سر تا پا کبودم
چون مادر اسیرِ سیلیِ یهودم
ای بابا حسین جان ..
پهلویم شکسته، بازویم شکسته
سنگین بوده سیلی، اًبرویم شکسته
دارم یک سوالی از تو ای عزیزم
با این رخت پاره من مثلِ کنیزم
ای بابا حسین جان ..
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•مرده بودم در پی مَحیای مَحیا ..
#روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
مرده بودم در پی مَحیای مَحیا آمدم
لطف کردی جلوه کردی در تجلی آمدم
من ندیده عاشقت گشتم جنونم ذاتی است
از ازل مجنون شدم دنبال لیلا آمدم
گرچه دارم در اطاعت چشم پوش بسته ایی
تا دهی در روضه برمن چشم بینا آمده ام
من تهی دستم فقیرم مستمند و بی کسم
دست گیری کن که با دست تمنا آمدم
نه هراس از نار و نه شوق جنان دارم به دل
نه همین امروز با امید فردا آمدم
مادرت از قبل خلقت انتخابم کرده است
پس به هیات با دعای خاص زهرا آمده ام
نسل در نسلم غلام حلقه در گوش توام
ناگهان در پی ارثیه اجداد و ابا آمده ام
اشک هم مال خود من نیست روزیه شماست
با همین قطره که دادی سمت دریا آمده ام
*دیگه کم کم داره عاشورا نزدیک میشه .. امشب عرض میکنم بی بی جان خوب حسینت رو نگاه کن ..*
گرچه کوتاهی در انجام وظیفه میکنم
در پی دستور تو با حکم اجرا آمدم
فیضِ عامت در محرم شاملِ حالم شده
یک شبیه صدهاهزاران پله بالا آمدم
فاطمه درهم خریده این گواهِ گفته ام
با همه خوبان منِ بد نیز اینجا آمدم
پاک گشتم مثلِ طفلِ تازه دنیا آمده
با همه آلودگی در روضه ات تا آمدم
از تو ممنونم که با این ناله این غم زنده ام
باز هم امسال در ماه محرم آمدم
*گفت عبدالله یادت باشه من باید هر روز حسینم رو ببینم .. وگرنه میمیرم .. دوم شرطم اینه هرجا حسینم بره منم باید برم .. عبدالله ابن جعفر گفت خانم من غلامتم هرچی شما بگی درسته .. درستِ من شوهرِ شما هستم ولی بدون منم غلام شما هستم .. با عشقِ ابی عبدالله بچه هاش رو بزرگ کرد .. عرضه داشت داداش جان، برادرم .. همه رو قبول کردی، بچه های حسنم رو قبول کردی؛ میخوای این دو تا بچه رو قبول نکنی!! ..*
زینبم جلوۀ ذاتِ تو حسین
متحیر زِ صفات تو حسین
عاشق صوم و صلات تو حسین
آشنا با جملاتِ تو حسین
سفره دارِ حرمت خواهرِ توست
بی قرارِ کرمتخواهرِ توست
ما دو تا گریه کنانِ حسنیم
مثلِ یک روح میانِ دو تنیم
پیشِ هم در صددِ سوختنیم
تا به کی حرف دو پهلو بزنیم
جان من جان خودت جان حسن
این دلِ خواهرِ خود را نشکن
آمدم پیشِ تو بهتر بشوم
جرعه ای می بده کوثر بشوم
مثلِ زهرایِ تو حیدر بشوم
با پسرهام دو لشکر بشوم
خواهشا نهی موکد نکنی
دستِ خالی مرا رد نکنی
جانِ زهرا پُرم از خون جگری
مردم از دلهره و بی خبری
کاشکی دو پسرم را بخری
این دو را هم پی قاسم ببری
من به تنها شدنت حساسم
به خدا شیر تر از عباسم
*طوری شد وقتی این بچه ها اومدن رجز خواندن خودشون رو معرفی کردن امیری حسین و نعم الامیر .. یکی به دیگری گفت اینا کی هستند؟! گفتن اینا فرزندانِ خواهرش زینب هستند .. ان شالله کربلا بریم اونجا بتونیم عرض ادب کنیم ..*
پیچیده در عالم چاووشِ محرم
این روضه بخواند مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان
مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان
واویلا حسین جان ..
ای هستی زینب طفلانم فدایت
هرچه در توان بود آوردم برایت
این دو هدیه های زینب بر خدایند
این دو لاله های دشتِ کربلایند
واویلا حسین جان ..
دارم از تو خواهش بنما رو سپیدم
چون لیلا و نجمه کن ام الشهیدم
در داغِ گلانم بر غم می نشینم
اما ای برادر غربتت نبینم
واویلا حسین جان ..
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
هدیه به امام جواد صلوات
واحد سنگین سینه زنی واحد امام جواد ع
داری می کشی یاد مادر
تو اه
داری می کشی پشت این در.
تو اه
داری می کشی یاد حنجر
.تو اه
داری می کشی یاد خنجر
. تو اه
داری می کشی یاد بی سر تو اه
داری می کشی یاد مادر تو اه
بمیرم غمای تو هست.
بی حساب
دم اخری شد نفس هات
. عذاب
نداره دیگه ناله ی تو.
جواب
لبه تشنه بودی نخوردی. تو اب
داری می کشی یاد اصغر تو اه
داری می کشی یاد مادر تو اه
سپید مو شدی ای امام.
جوان
شده در جوانی قد تو.
کمان
کنار تو زهرا شده
روضه خوان
شبیه یه لاله شدی
ار غوان
داری می کشی یاد دختر تو اه
داری می کشی یاد مادر. تو اه
شده حجره پر از پرای.
پرت
شده قاتل جونه تو
. همسرت
می خندن به اشکای چشم
. ترت
می رقصن کنیزا به دور و.
برت
داری می کشی یاد خواهر تو اه
داری می کشی یاد مادر تو اه
رضا نصابی
4_6005550115983460170.mp3
593.9K
نم داره بارون میاد – روضه حضرت رقیه
نم نم داره بارون میاد
داره برام مهمون میاد
خرابه بوی نون میاد ، وای وای (۲)
داره از راه دور میاد
تو طبقی از نور میاد (۲)
از سفر تنور میاد ، وای وای(۲)
آروم آروم از – طبق بیا کنارم
سر رو سرت بذارم
بابا میخوام عمه نشنو
حرف نگفته دارم ۲
چند شبه بابا – یه لقمه نون نخوردم
اسمتو که میبردم بابا۲
فقط..فقط آخ آخ بابا..بابا
تازیانه می خوردم
**************************
نبودی یو اسیر شدیم
بسته به یک ، زنجیر شدیم
بابا ، یه روزه پیر شدیم
یکی زد و ، همه هم زدند
لگد محکمم زدند (۲)
************************** وای..وای..
حالا که اومدی بمون
یه ذره لالایی بخون
میخوام بخوابم باباجون ، وای وای
تا بینِ مون فاصله بود
سهمم فقط آبله بود
خنده های حرمله بود ، وای وای
رباب و ببین – اصلا نمی خوره آب
هر روز نشسته بی تاب
تنها به زیر آفتاب
شبا دیگه یـــا – بچه شو خواب می بینه
یا خواب آب می بینه
داره عذاب می بینه
#نم_نم_داره_بارون_میاد
:
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5886500339867192052.mp3
25.68M
#زمینه
«دنیا اگه تاریکه...»
با اجرای #محمدحسین_حدادیان
شاعرونغمهپرداز #حمید_رمی
دنیا اگه تاریکه
کمیدندونروجگربذار؛کهمحرمنزدیکه
دیگه همین روزاست که؛
چشمت روشن بشه به سیاهیا
چشمت روشن بشه به پرچم عزا
چشمت روشن بشه به کربلا
نور الله فی الظلماته
همین بیرقی که سر درِ همۀ هیئاته
ما زنده به این غمیم
ما وقف محرمیم
لبیک اباعبدالله
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5884092310618115149.mp3
211.1K
☑️ #سینه_زنی_امام_جواد_ع
☑️ #سبک
یوسف فاطمه تنها و دل شکسته
لب تشنه جان داده، در حجره ی در بسته
میگرید چشم همه
بر جواد الائمه
☑️مسموم زهر کینه
یا جواد الائمه
امالفضل میخندد بر گریه ی همسرش
فاطمه میگرید در ماتم پسرش
میگرید چشم همه
بر جواد الائمه
☑️مسموم زهر کینه
یا جواد الائمه
پیکر اطهر آن حجّت یگانه
عین آفتاب است بالای بام خانه
میگرید چشم همه
بر جواد الائمه
☑️مسموم زهر کینه
یا جواد الائمه
خون ریزد از چشم هر شیعه ی آزاده
کان تن نازنین در کوچه ها اُفتاده
میگرید چشم همه
بر جواد الائمه
☑️مسموم زهر کینه
یا جواد الائمه
مرغان بر روی بام پرهای خود وا کردند
سایبان بر جسم یوسف زهرا کردند
میگرید چشم همه
بر جواد الائمه
☑️مسموم زهر کینه
یا جواد الائمه
یا الله یا الله عاشق کاظمینم
مشتاق تربت آن زاده ی حسینم
میگرید چشم همه
بر جواد الائمه
☑️مسموم زهر کینه
یا جواد الائمه
(حاج غلامرضا سازگار)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی_امام_جواد_ع
🔘 #سبک حسین سرباز ره دین بود
مسموم در بغدادم و فرزند زهرایم
دور از وطن جان میدهم مانند بابایم
از پا فتادم من
یارب جوادم من
🔘واویلا واویلا
پرپر زنم در حجره ی در بسته از بیداد
جان کندن من را تماشا میکند صیاد
زین غم بسوز ای دل
شد همسرم قاتل
🔘واویلا واویلا
با اشک خود آبی زدم بر قلب سوزانم
من تشنه لب جان میدهم چون جد عطشانم
بین چشم گریانم
بابا رضا جانم
🔘واویلا واویلا
(مومنی نژاد)
|⇦•حق تعالی روز اول آفریدم ..
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِی
حق تعالی روز اول آفریدم با حسین
مکتب توحید حق را برگزیدم با حسین
با حسین بن علی سرمایه دار عالمم
دست از دنیا و اهل آن کشیدم با حسین
برکت این زندگی هم از محرم شد شروع
می شود تحویل ، هر سال جدیدم با حسین
سجده روی تربت او پرده ها را زد کنار
تا کجاها که نمی دانم رسیدم با حسین
گریه کردن، روضه خواندن، نوکری، سینه زدن
طعم های بی نظیری را چشیدم با حسین
نوکری را از پدر آموختم، یادش بخیر
نوکری کردم، فراوان خیر دیدم با حسین
هر کسی دنبال شادی بود نوش جان او
بی خیال دیگران ، من غم خریدم با حسین
کار او را من اگر بر خود مقدم ساختم
روز محشر ، نزد زهرا روسپیدم با حسین
قطرۀ اشکِ عزایش شست و شویم می دهد
بعد هیئت، باز انسانی جدیدم با حسین
تا که بین سینه ام گرمای حبش حاکم است
هر نفس، هر لحظه در حکم شهیدم با حسین
کاش می شد تیرها را دفع می کردم از او
تا که در محشر بگویم چون سعیدم با حسین
روز و شب گریان آن جسم مقطع گشته ام
از هر آنچه غیر گریه ، دل بریدم با حسین
#محمد_جواد_شیرازی
سخن اهل عشق این سخن است
کربلا در احاطۀ حسن است
هر کسی رو به کربلا کرده
باطناً رو به مجتبی کرده
بزم ما را حسن فراهم کرد
او حسین را عزیزِ عالم کرد
این همه مجلسِ مصیبت ها
پرچم یا حسینِ هیئت ها
خیرها را به ما حسن داده
او به ما اذنِ سوختن داده
میوۀ نور میدهد شجرش
ای به قربانِ هر دو تا پسرش
با حسن جانِ تازه میگیرم
امشب از او اجازه میگیرم
که بگویم زِ جلوۀ آن ماه
مددی یا جناب عبدالله
یازده سالس صف شکن است
پس یتیم حسن خودش حسن است
دست آورده جای شمشبرش
همه مات، ماتِ تکبیرش
حق شده پیش هو بزرگ شده
این پسر با عمو بزرگ شده
شیرخواره بود بالاسرِ آقامون امام حسن ابی عبدالله داره گریه میکنه .. قاسم و دیگران ایستادن این بچه هم بغلِ عموِ .. سفارش کربلا رفتنِ این بچه ها رو امام حسن کرد .. از اول با عمو و عمه ش بزرگ شده .. انقدر عظمت داره، انقدر عقلش کامله .. وقتی بالای تل زینبیه فرمود عمه جان عموم افتاده رو زمین «والله لَا أُفَارِقُ عَمِّي» .. من یه لحظه ام از عموم غافل و فارق نمیشم .. دست رو بسته بود حضرت به دستِ عمه با پارچه ای .. چنان دست عمه رو رها کرد رسید بالاسرِ عموش ( شنیدید ) فرمود پاشو بریم زخم های بدنت رو تو خیمه مرهم بزارم .. یه وقت دید سایۀ یه نانجیبی اومد بالاسرش .. شمشیر رو بالا آورد حضرت صدا زد وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي ؟.. دیگه وقت نشد حمله کنه .. فقط این دستِ کوچکش رو آورد جلو .. دست به پوست آویزان شد ..
از روی تل خدا خدا میکرد
عمویش را فقط صدا میکرد
چه عمویی میانِ چند سپاه
تشنه ای در میانِ قربانگاه
صحنه را تا که دید گفت حسین
دستِ خود را کشید گفت حسین
حسن کربلا به جان آمد
پا برهنه دوان دوان آمد
آمد و دید گریه بی اثرست
یک نفر روی سینۀ پدر است
پاره پاره شدهست پیرهنش
میزند با قلاف بر دهنش
بند بندِ تنش گسسته شده
نیزه ها در تنش شکسته شده
داد زد ای عموی خون جگرم
غم نخور من برای تو سپرم
چشم بر سمتِ خیمه گاه ندوز
دستِ ناقابلم که هست هنوز
میدهم دست در برابرِ تو
تا بلا دور باشد از سرِ تو
دیدی آخر تنم زِ عشقت سوخت
تیر من را به جسم تو میدوخت
حرمله اومد جلو .. تا نزدیک شد، عبدالله هم تو بغلِ عموِ .. چنان با تیر سر این بچه رو تو دامن عمو جدا کرد .. آی حسین ..
قربانی عشقِ شاهِ کربلایم
از نسلِ کریمم پورِ مجتبایم
مجنون تو بودم از روزِ ولادت
مست و بی قرارم از جام شهادت
واویلا عمو جان ..
مانده از مدینه بغضی در گلویم
می آیم زِ خیمه امدادِ عمویم
رویِ سینۀ تو با خون دیده بسته
مثله مادرِ تو دستم را شکسته
واویلا عمو جان
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
4_5796302028036638240.mp3
4.31M
هدیه به حضرت علی اکبر زمینه یا شور سبک مسیر روضه باز حضرت علی اکبر
شعروسبک رضا نصابی
به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی
داغ تو انداخته من و علی از پا
میونه این لشگر نزار من و تنها
افتادی روی خاک با تنی غرق خون
به روی دست من می زنی دست و پا
می کشی روی زمین پا اکبر
می کنی خون دله بابا اکبر
ای عصای وقت پیریه من
از غمت شدکمرم تا اکبر
وای من وای من ای حسین
حرمتم و این قوم نگه نمی دارن
ببین می خندن به اشکای من بابا
چقدر زدن ضربه به فرق تو اکبر
با کینه ی حیدر این ابن ملجم ها
می کشم از بدنت نیزه من
از لای پیروهنت نیزه من
نفست حبس شده توی سینه
می کشم از دهنت نیزه من
وای من وای من ای حسین
هر جایی می بینم از تو نشونی هست
پیکر تو ریخته رو خاک این صحرا
ای غیرتیه من بعد تو می شه باز
پای حرومیان به خیمه ی زن ها
بی تو نطقم از بیان می افته
نبض من از ضربان می افته
تو نباشی طرف خیمه گاه
نگاه خیره سران می افته
رضا نصابی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_جواد
میان حجره غریبانه دست و پا میزد
همان که روضه اش آتش به جان ما میزد
میان اشهد خود گاه یا رضا میگفت
و گاه مادر مظلومه را صدا میزد
تمام حاجت او انتقام سیلی بود...
....از آن که مادرشان را به کوچه ها میزد
صدای ناله ی او: آه سوختم ،جگرم
شراره ها به دل حضرت رضا میزد
صدای هلهله و تشنگی و کاسه آب
گریز روضه او را به کربلا میزد
دلش گرفت برای کسی که در گودال
عدو به پیکر او نیزه بی هوا میزد
همین که چشم به هم میگذاشت او می دید
که روی نیزه سر شیر خواره را میزد
همان که سر شاه را جدا کرده
سه ساله را طرفی برده و جدا میزد
برای اینکه نبیند دوباره این ها را
میان حجره غریبانه دست و پا میزد
مهدی نظری
@rozeh_1
#امام_جواد
لب تشنه بود ، تشنۀ یک جرعه آب بود
مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود
پا می كشید گوشۀ حجره به رویِ خاك
پروانه وار غرقِ تب و التهاب بود
در ازدحام و هلهلۀ نانجیب ها
فریاد استغاثۀ او بی جواب بود
یک جرعه آب نذر امامش كسی نكرد
هر چند آب دادنِ تشنه ثواب بود
آخر شبیه جدِ غریبش شهید شد
آری دعایِ خسته دلان مستجاب بود
تا سایبانِ پیکرِ نورانیش شود
بالِ کبوترانِ حرم را شتاب بود
اما فدایِ بی کفنِ دشت کربلا ....
آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود
هم تیغُ نیزه خونِ تنش را مکیده بود
هم داغ دیدۀ شررِ آفتاب بود ...
@rozeh_1
#امام_جواد
اُفتاده است رویِ زمین و برابرش
لبخند می زند به تقلاش همسرش
اُفتاده است رویِ زمین دید مثلِ او
اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش
جُرعه به جُرعه آب زمین ریختند و او
از بس که آب گفت تَرَک خورد حنجرش
قسمت نبود آب بنوشد بجای آن
خاکی شده است حیف لبان مطهرش
باب الحوائج است ولی می توان شنید
از بینِ حُجره ناله یِ موسی بن جعفرش
این دفعه می زدند به دَف تا که جان دهد
کَف می زدند وقتِ نفسهای آخرش
از پا گرفته و بدنش می کشند...وای
تا پشتِ بام ریخته گُلهایِ پرپرش
خون گریه می کند لبه یِ تخته سنگ ها
از بَس که خورد بر لبه یِ پله ها سرش
این پشت بام گودی گودال نیست شُکر
با پا نیامده است کسی رویِ پیکرش
سخت است فکر این غم و سخت است باورش
مردی که قاتلش بشود زخمِ همسرش
حسن لطفی
@rozeh_1
#امام_جواد
مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
این قدر پیش چشم کنیزان به خود مَپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود
گیسو مکش به خاک ؛دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
باور کنم به در نگرفته است صورتت؟
این جای تنگ و این قد و بالا...نمی شود!
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جای تنت جا نمی شود
خوبیِ پشت بام همین است ای غریب
پای کسی به سینه تو وا نمی شود
علی اکبر لطیفیان
@rozeh_1
#امام_جواد
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید
به پریشان شدن بال و پرش خندیدند
درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف
دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند
آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین
همگی جمع شدند دور سرش خندیدند
یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد
بر نفسهای بدون اثرش خندیدند
زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است
بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند
دست پا می زند و نیست کنارش پدری
تا ببیند به عزای پسرش خندیدند
کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود
لشگری دور تن مختصرش خندیدند
هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی...
عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
قاسم نعمتی
@rozeh_1
#امام_جواد
مرغ بی بال و پر غمکده ی بغدادیم
روضه و غصه و دردیم، غم و فریادیم
قطره اشکیم که با آه رضا افتادیم
سال ها با جگر پاره چنین سر دادیم:
ما عزادار دل خون جوادیم همه
با دل خون شده مجنون جوادیم همه
عرش را غربت او یکسره غمناک کند
رخت مشکی به تن پهنه ی افلاک کند
گریه بر روضه ی او صاحب لولاک کند
خواهری نیست که خون از لب او پاک کند
این که پیچیده به خود تشنه و دور از وطن است
خاک عالم به سرم گل پسر بوالحسن است
مثل یک شمع کف حجره چکیدن سخت است
وسط خانه ی خود زهر چشیدن سخت است
از سوی همسر خود طعنه شنیدن سخت است
پر خود را به روی خاک کشیدن سخت است
نیست یک مرد کمی یاری مظلوم دهد
قطره ای آب به این تشنه ی مغموم دهد
بی وفا خواست که آقای مرا پیر کند
غصه را در دل محزون شده تکثیر کند
پسر فاطمه را کوچک و تحقیر کند
خواست او را وسط حجره زمین گیر کند
بی حیا بر جگر سوخته اش می خندید
با کنیزان جلوی حجره ی او می رقصید
پسر شاه خراسان جگرش می سوزد
از غم زهر جفا چشم ترش می سوزد
دست و پا می زند و بال و پرش می سوزد
وسط حجره، تن شعله ورش می سوزد
باورم نیست که این ها به کمک برخیزند
آب را پیش نگاهش به زمین می ریزند
گاهی از شرم کمی رحم و مدارا خوب است
نگذارید تنش را به تماشا خوب است
نکشیدش به سوی بام، همین جا خوب است
چه کسی گفته قد و قامت رعنا خوب است؟!
حمل او روی سر چند نفر، دردسر است
تیزی پله و تنگی گذر، دردسر است
خوبی بام به این است مصیبت نکشد
بدنش زیر سم اسب مشقت نکشد
نیزه و سنگ به پیشانی حضرت نکشد
آخر روضه ی او کار به غارت نکشد
تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد
صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد
شاه عالم به زمین خورده و بی حال شده
پیکرش در ته گودال لگدمال شده
بر سر پیرهنش صحبت و جنجال شده
شمر با خنجر خود وارد گودال شده
داشت با خنجر خود ضربه به آقا می زد
ناگهان صوت فراگیر "بُنَیَّ" آمد
محمد جواد شیرازی
@rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_جواد__ع__نوحه
نور الهدایی ابن الرّضایی
آتش زده بر دل شرارِ آهت آقا
شد حجره ی دربسته قتلگاهت آقا
یابن الزّهرا(س)
**
فدای سوز و فدای آهت
گرید برای غربتت هر گل به گلشن
با اَلعطش های تو کف می زده دشمن
یابن الزّهرا(س)
**
اگر چه بر تو خیلی جفا شد
دیگر سرت را از تنت جدا نکردند
راس بریده را به نیزه ها نکردند
یا ثارالله... وَابنَ الثاره...
شاعر : حاج امیر عباسی
امام جواد (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_مسلم__ع__زمینه
میا اینجا ارباب
که کوفی نامرده
سفیرت در این شهر
با غربت سرکرده
از این بی وفایی
شدم من جون به لب
نبینم می آیی
به اینجا با زینب
مردم شهر کوفه
قصد جون تو رو دارن
میخوان به قلب زینب
داغ گلهاتو بزارن
ای وای من
دارم من اضطراب
همراهته
شش ماهه ی رباب
ای وای من
از جهل قاریان
گفتند همه
شد کشتنت ثواب
شاه غریب ،ارباب من حسین...
شدم بین این شهر
غریب و بی لشکر
شکسته پیشونیم
مث بابات حیدر
چقد بی وفایی
از این دنیا سیرم
خدا روشکر که من
به راهت می میرم
لبای ِ تشنه ی من
شده با بغض تو پاره
میشه رأسم بریده
به سر ِ دارالاماره
ای وای من
میشه جدا سرت
در قتلگاه
صدپاره پیکرت
ای وای من
بر روی نیزه ها
میره سرت
در پیش خواهرت
شاه غریب،ارباب من حسین....
️عبدالمحسن
حضرت مسلم (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__شور
یاد تو
توی دل من غوغا به پا میکنه آقا
میمیرم از این دوری
از بسکه
غم حرم خوردم خدا میدونه مردم
حرم میخوام هر جوری
میباره
بیاد حرم چشمام ترانه رو لبهام
دخیلک ثارالله
ممنونم
آبرو بهم دادی همه جوره استادی
ذلیلک ثارالله
ثارالله آقام اباعبدالله(۳)
بند دوم
دوست دارم
همیشه گدا باشم جزو زائرا باشم
به روی دوشم پرچم
آقامی
دیگه چی از این بهتر باشه لقبم نوکر
افتخاریه واسم
لبریزم
از شوق حرم رفتن نوکری تو با من
عزیز دل زهرا
قسمت کن
حرم و شب جمعه دعا به زیر قبه
اگه بزنی امضا
ثارالله آقام اباعبدالله(۳)
بند سوم
تکلیف
دل منو روشن کن فکری به حال من کن
اگه جا بمونم باز
آشوب
این دل پر از دردم حق با تو بد کردم
چه جوری کنم پرواز
هر کاری
بگی میکنم والله راضی بشی ثارالله
اربعین پیشت باشم
می بوسم
خاک زیر پاهاتو پا تا سر و دستاتو
بیام و پیشت تاشم
ثارالله آقام اباعبدالله(۳)
محمد حبیب زاده
امام حسین (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__نوحه
سلام ارباب منو دریاب
منم عاشق منم بی تاب
منم قطره تویی دریا
منم پایین تویی بالا
تویی مظهر زیبایی و آقایی
فدای تو بشم شاه دو دنیایی
حسین جانم حسین جانم (۴)
تو لیلایی منم مجنون
تو مولایی منم دلخون
حیات من ممات من
تویی فُلکِ نجات من
داره پایِ پیاده حرمت حالی
جای هرکسی جامونده آقا خالی
حسين جانم حسين جانم (۴)
توکه شاهی توکه ماهی
برام خوبی رو میخواهی
زُهیرَم کن بُریرَم کن
تو عاقبت بِخیرم کن
به رَسمِ جابر اومدم حرم ارباب
الهی منو دریابی چُنان اصحاب
حسين جانم حسين جانم (۴)
تویِ این راه بلا داره
میاد هرکس گرفتاره
شفای ماست خاکِ پاتون
دوای ماست چایی هاتون
به عشقِ حرمت خیلی شعف دارم
ستون های مسیر و آقا می شمارم
حسین جانم حسین جانم (۴)
مدد کرده آقام عباس
که این نوکر الان اینجاس
اگر شوقِ حرم دارم
آخه عباس شده يارم
من از جام اباالفضلِ علی مستم
ايشالله میگیره تو حرمش دستم
حسین جانم حسین جانم (۴)
تاول های ِ پارو عشقه
تواین راه غم هارو عشقه
بايد از درد بی چاره شیم
چو رقیّه آواره شیم
بویِ چادرِ زهرا رو داره این راه
بی بی زینب و کرده بی چاره این راه
حسين جانم حسين جانم (۴)
- خطاب به مردم عراق:
تَشُکر ای عراقی ها
از این مهمان نوازی ها
باشه اَجرِ شما فردا
به دستانِ بی بی زهرا
عجب تقدیر زیبایی دارید والله
که هستید خادمِ حضرت ثارالله
حسین جانم حسین جانم (۴)
ما سربازِ علمداريم
چُنان حیدر جَنَم داریم
این اَربعین یه رَزمایش
داریم قَصدِ سرِ داعش
ما بستيم با تو ارباب از ازل عهدی
که باشیم همه جانباز امام مهدی
حسین جانم حسین جانم (۴)
ما اُمید بَر ظهور داریم
رویِ ناموس غرور داريم
ما نِفرت از یهود داريم
زِ وهابی ما بی زاریم
ما مُشتاقِ شهادت پای مولائيم
ما که عاشق ذریه ی زهرائيم
حسين جانم حسين جانم (۴)
- روضه اربعین:
رسید زینب با قَدِّ تا
از اسارت به کربلا
با گل هایی که پژمردند
زِ دشمن ها كتک خوردند
توی اربعین اومده بازم سجاد
ولی رقیه تو شام بلا جان داد
حسین جانم حسین جانم (۴)
ملتمس
امام حسین (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
خجل هستم ز عصیان سربزیرم
شود من برگ تائیدی بگیرم
الهی سینه گشته مملو غم
ز تو خواهد زیارت در محرم
الهی سینه را غرق صفا کن
همین امشب نصیبم کربلا کن
الهی هرچه دارم از تو دارم
دلم را بر تو مولا می سپارم
دلم خواهد که شش گوشش ببینم
بغل گیرم ضریحش را بمیرم
من از عشق حسين ع دیوانه هستم
ندیده روی او پروانه هستم
چه می گویم حسین ع بیچاره ام من
فقیر و بی کس و آواره ام من
ز بند معصیت بنما رهایم
بده مولا جواز کربلایم
امیر دل ز عشقت بیقرارم
نما دعوت دگر طاقت ندارم
نمی خواهی اگر دعوت نمایی
دل من را چرا تو می ربایی؟
نمی خواهی اگر آوای من را
بگیر جان و ببند لبهای من را
صاحب پاک طلب
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_مسلم__ع__زمینه
نامه نوشتم که بیای ، ولی آقا پشیمونم
گفتم با خونواده بیای ، ولی آقا پشیمونم
مسلم بمیره برات ، میشی آواره آقا
مسلم بمیره برات ، دل من زاره آقا
مسلم بمیره برات ، نیا با خونواده
مسلم بمیره برات ، بی وفایی زیاده
نیا آقا کوفه ، دلم خونه
حال دلم از غم ، دگرگونه
اینجا بی وفایی ، یه قانونه
یه قانونه ، یه قانونه
میسوزه دلم ، از داغ غمت
راهی شدی با ، اهل حرمت
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
نقشه دارن برا سر تو ، تورو جون مادرت برگرد
طاقت نداره دختر تو ، به خاطر دخترت برگرد
دلواپسم من حسین ، برا طفل سه ساله
دلواپسم من حسین ، دل من پر ملاله
دلواپسم من حسین ، برای حلق
اصغر
دلواپسم من حسین ، برا عباس و اکبر
فدای تو آقا ، بشه جونم
الان کجا هستی ، نمیدونم
گفتم بیای اما ، پشیمونم
پشیمونم ، پشیمونم
ارباب منی ، من بنده ی تو
هستم تا ابد ، شرمنده ی تو
«اربابم حسین ، اربابم حسین»
حضرت مسلم (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar