eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
حسيناه.mp3
4.7M
ا ﷽ ا سفر آنتالیا ، پیش کش آن دگران اربعین و سفر کربوبلا ،ما را بس 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبریک وصالشان ز دادار رسید از سفره ی شان به خلق بسیار رسید @hosenih بر عالمیان ملک علی می باشد امروز ملیکه اش به دربار رسید حق فاطمه هست و مرتضی حق دار است ای شکر خدا که حق به حق دار رسید دلدار علی نداشت دلدار آمد غمخوار علی نداشت غمخوار رسید در شام زفاف خود چه انفاقی کرد با رخت عروسی به گرفتار رسید صد حیف که این وصل دوامش کم بود صد حیف خلافت به جفاکار رسید @hosenih از گوشه ی چشم شعر خون می ریزد ای وای که قافیه به مسمار رسید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ابرهای رحمت حق درّ و گوهر ریختند نقد هستی را به خاک پای حیدر ریختند شب نشینان فلک از چشم گوهر بار خویش بهر فیض خاکیان از شوق گوهر ریختند @hosenih در چنین شب آرزومندان ز شور اشتیاق صد هزاران دل به پابوسی دلبر ریختند ساقیان بزم عشق و شور و مستی از شعف عاشقان را شهد شیدائی به ساغر ریختند در شب تزویج زهرا با علی از آسمـــان قدسیان گل بر سر زهرا و حیدر ریختند تا که چشم مهر و مه افتاد بر انوارشان بر نثار راه آنان نقره و زر ریختند در فلک خیل ملائک بال بر هم می زدند پیش پای شمع دل پروانه سان پر ریختند در بهشت آرزو از یمن این پیوند نور حوریان گل در کنار حوض کوثر ریختند @hosenih از درخت سبز طوبی بر محبّان علی برگه آزادی از غوغای محشـر ریختند ای «وفائی» ماه و خورشید فلک از آسمان در قدوم مهر و ماه عشق اختر ریختند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی‌ست تازه در این خانه زهرا ماه شب‌های علی‌ست چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست چشم زهرا روشن از روی دلارای علی‌ست با شگفتی‌های دنیای علی بیگانه‌ایم این‌ که دنیا پیش او هیچ است دنیای علی‌ست بارها با اشک خود زخم علی را بسته است گرمی این دست‌ها تنها مداوای علی‌ست روز وانفساست محشر، شیعیان لاتحزنوا این که محشر خاک پای اوست زهرای علی‌ست یاعلی امضا کند یا فاطمه فرقی که نیست آخرش امضای زهرا عین امضای علی‌ست 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
"یاعلی گفت با تمام وجود تا همه‌عمر با علی باشد با علی باشد و طنین دلش دم‌به‌دم ذکر یاعلی باشد آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خط‌به‌خط عشق است حرفی از درد نیست وقتی که یار دردآشنا علی باشد شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظه‌هایتان باشم شعر زیباست تا زمانی که نور این بیت‌ها علی باشد به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن! تا دلم آنچان که می‌خواهی شیعۀ مرتضی علی باشد ورد لب‌های من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد" 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خدا برای علی آستین که بالا زد ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید تمام کون و مکان را به نام زهرا زد برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تا گل به نسیم راه در می‌آید از خاک بوی گیاه در می‌آید امشب به ستاره‌ها بگو کِل بکشند خورشید به عقد ماه در می‌آید دارد به زمین شمایلی می‌بخشد بر ماه غرور کاملی می‌بخشد این تازه عروس آسمانی دارد پیراهن خود به سائلی می‌بخشد بر هر چه به غیر عشق می‌تاخت علی با خوب و بد زمانه می‌ساخت علی از غم خبری نداشت تا وقتی که بر فاطمه‌اش نظر می‌انداخت علی آن خانۀ ساده را که خوشبو می‌کرد لبریز صمیمیتِ شب‌بو می‌کرد او شاه زنان بود، ولی نان می‌پخت او گر چه فرشته بود، جارو می‌کرد 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
عرق شرم بر جبینش بود دست حاجت در آستینش بود در هبوتی نجیب سر می کرد در سکوتی عجیب سر می کرد گرچه بر کار خویش یکدله بود کار او بر مدار حوصله بود فاطمه، ذکر هر قنوتش بود یک جهان حرف در سکوتش بود @hosenih مصطفی گفت: صحبتی داری؟ به گمانم که حاجتی داری! سخن آغاز کن امیر سخن! باز بنشین تو بر سریر سخن مرتضی گفت: یا رسول الله تو که هستی ز قلب من آگاه کودکی بودم و جوان شده ام پهلویت بوده پهلوان شده ام سخنت بوده است گفتارم سیره ات بوده است رفتارم وقت آن است فکر یار کنم همسری خوب اختیار کنم خواستگارم، غلامتان هستم عبد دار السلامتان هستم در وجودم تمام همهمه است رونق زندگیم فاطمه است آیه ی "انّما" شکوفا شد گل لبخند مصطفی وا شد گفت احمد که حسن خاتمه است حرف آخر کلام فاطمه است پیک جان جای کوثرش آمد مصطفی پیش دخترش آمد گفت با او کلام دلبر را میشناسی تو خوب حیدر را دخترم ای بهشت مینویم من که خوشبختی تو می جویم ... ای یگانه حبیبه ی ازلی راضی استی به ازدواج علی؟ عرق شرم بر جبینش بود دست بیعت در آستینش بود در هبوتی نجیب سر می کرد در سکوتی عجیب سر می کرد "یاعلی" ذکر هر قنوتش بود یک جهان حرف در سکوتش بود احمد از پیش کوثرش برخواست بانگ الله اکبرش برخواست قند شد آب در دل خورشید ماه آمد به منزل خورشید سائل از خاکبوسی اش می گفت از لباس عروسی اش می گفت امّ سلْمه قصیده ای می خواند غزل نو رسیده ای می خواند در هیاهوی خانه ی زهرا گوشه ای بغض کرده بود اسماء آرزوی خدیجه در یادش وعده داده است تا کند شادش تا رسیدند جان و جانانه جا گرفتند کنج یک خانه رو به محراب راز آوردند هر دو با هم نماز آوردند هر دو تا رو به یک خدا کردند خالق عشق را صدا کردند اشک شوق بهشت دیدن داشت لذت سرنوشت دیدن داشت ماه با آفتاب زیبا بود تابش و بازتاب زیبا بود لیف خرما اگر چه فرش شده با شما خانه مثل عرش شده اصلا این خانه خالی اش بهتر آب زمزم زلالی اش بهتر رونق خانه ی علی زهراست جان و جانانه ی علی زهراست خانه خالی ولی صفا دارد مروه هم رو به این سرا دارد خانه ای همطراز عرش خدا قبلگاه نماز عرش خدا خانه ای دلگشا تر از عالم خانه ای "هل اتی" تر از حاتم خانه ای جان پناه مظلومان خانه ای دلنواز محرومان کاش این بیت ساقی کوثر در امان باشد از گزند خطر دور باد از کرانه اش آتش نرود سمت خانه اش آتش @hosenih خانه ای را که وحی در می زد دست نامحرمی شرر می زد در این خانه ازدحام شود کاش این قائله تمام شود بانوی خانه در امان باشد شمع و پروانه در امان باشد ولی افسوس کار بدتر شد آنچه باید نمی شد آخر شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمدم از فاطمه برنامه بگیرم از قاصد اندوه خبرنامه بگیرم بی نامه ی زهرا ، به عزا ره ندهندم در پشت درم ، بار دگر نامه بگیرم سوگند به آن کشته که در پشت در افتاد در باز شود باز اگر نامه بگیرم …. ایام محرم شد و ذیحجه سرآمد در میزنم از پیک سحر نامه بگیرم چاووش عزا موکب غم را حرکت داد میل سفرم هست ، سفر نامه بگیرم …. *دیگه چیزی نمونده این قافله برسه کربلا…* ای همسفران قافله را تند نرانید کز اصغر شش ماهه گذرنامه بگیرم ۲ شمیم پرچمش میاد،بوی محرمش میاد چه بلایی سرش میاد،صدای مادرش میاد یکی میاد یکی میره،شهید میاد اسیر میره جوون میاد و پیر میره …. حسین ….. ابی عبدالله رسید منزل سعلبیه،اونجا اتراق کردن،دو تا قاصد از کوفه میومدن،حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟!گفتن همین قدر بگیم مسلمت رو کشتن،تا این خبر رو دادن*فَابک للحُسَیْنِ* ارباب ما گریه کرد،فرمود:”رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ” بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارن …” مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره،دوتا آقازادش تو خود کربلا کشته شدن که حضرت تو ناحیه ی مقدسه به اونا سلام می کنه،دوتا آقازادش،محمد و ابراهیم ن که تو مصعب کشته شدن،یه دخترم داره به نام حمیده که تو ماجرای شام غریبان کشته شده،این دختر رو صدا زد ،بغلش کرد،ابی عبدالله دایی این دختره،یه جوری نوازشش کرد که این دختر فهمید یتیم شده”حضرت فرمود مبادا دلتنگی کنی،من هستم …”خواهران و دختران من هستن” سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه،گذشت تا عصر روز عاشورا،با همه وداع کرد،همه رو آرام کرد… این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد،سوار بر ذوالجناح شد دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه…”یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته…سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده‌” از اسب پیاده شد”این ناز دانه رو بغل گرفت،یا الله،نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد،دل حسین و به لرزه انداخت،فرمود:”لاتحرقی قلبی بدمعک حسره،مادام الروح فی جُثمانی”یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن…”هر جوری بود این دختر تو بغل بابا آرام گرفت،دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت،هر جوری بود دختر رو آرام کرد”اما بمیرم عصر روز یازدهم،این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه،هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه،دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره… هر کاری کرد نتونست”میدونی چرا؟اخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد….” بدن امام احترام داره،هر کاری کرد دید بدن داره متلاشی میشه،اخرالامر بدنو رو زمین گذاشت،”فنکبت علیه” بر اون بدن سجده کرد… این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده،یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا این صدا بلند شد،سکینه جان،به شیعیان من سلام مرا برسان،بگو بابامو لب تشنه کشتن… ای حسین …. شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی *اگه من و تو روضه خون شدیم،از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده،روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد،سکینه جان به اونا بگو:* لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَابَوْا اَنْ یَرْحَمُونی حسین …. بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین…. بالحسین یاالله   @majmaozakerine
AUD-20220625-WA0068.mp3
3.86M
‍ ای وای @majmaozakerine عمری زداغ کربلا می سوخت یادش نمی ره همه جا می سوخت اون غروب تلخ و غم انگیز و پیش نگاش که خیمه ها می سوخت ای وای روز و شب از شام بلا می سوخت برای داغ شهدا می سوخت راه گلوشو بقض گرفته بود وقته مناجات و دعا می سوخت ناله ی دختران و دیده گریه ی کودکان و دیده ضجه ی مادران و دیده ای وای برای داغ شهدا می سوخت همیشه از این ماجرا می سوخت بر اثر ضربه های شلاق تنه تمومه اسرا می سوخت ای وای بچه ای شیر خواره می دید می سوخت هر جایی گهواره می دید می سوخت به یاد خواهرش می ریخت اشک وـ روسری پاره می دید می سوخت سنگ زدن از رو بام و دیده خنده های عوام و دیده بازارو ازدحام و دیده ای وای کربو بلا در نظرش افتاد دید از رو مرکب پدرش افتاد لحظه ی اخر قبل جون دادن یاد نگاهه اخرش افتاد ای وای خنده های شمر نرفت از یادش ماجرای شمر نرفت از یادش لب و دهانه قاریه قران جای پای شمر نرفت از یادش رگای حنجری رو دیده روی نیزه سری رو دیده تو حصیر پیکری رو دیده رضا نصابی @majmaozakerine فاطی
‍ متن روضه شهادت امام محمد باقر (ع) - وصیت امام باقر (ع) - مهدی میرداماد امروز امام صادق علیه السلام،دونه دونه وصیت های باباش رو عملی كرد،من می خوام به یه وصیتش اشاره كنم،هر كسی از دنیا میره،خصوصاً ائمه ی ما، هر كدوم یه وصیت نامه ی مشخصی دارن،قربونش برم،وصیت كرد:یكی از وصیت های امام باقر اینه،گفت:پسرم در دین ما،و در دستورات دینی ما،آمده،هر عضوی از بدن جدا بشه،باید موقع دفن به بدن ملحق بشه،همتون الحمدالله،جوونیتون رو پا روضه بزرگ شدید،وصیت كرد،گفت:دوتا از دندانهای من شكست،این دو تا دندان رو نگه داشتم،وقتی من رو دفن كردی باید،با من به خاك بسپاری،تو همین اتفاقات معاصر ما،اونهایی كه تاریخ می دونن،همین انفجاری كه شهید بهشتی و هفتاد و دو یارش به شهادت رسیدند،توی تاریخ نوشتن،كه از خانواده های هفت تیر،چند مورد به خواب اومدند،بعد از تشییع جنازه،اینقدر این انفجار سنگین بود كه جنازه ها همه متلاشی شد،بارها اومدند به خواب فامیل ها،گفتند:فلان تیكه ی از بدن ما،بالای فلان پشت بومه،بالای فلان ساختمونه،می رفتند،می آوردند،دوباره تشییع می كردند،دوباره به خاك می كردند،كنار همون بدن،وصیت كرد،امام باقر كه دو تا دندانهای من رو با من دفن كن،می خوام بگم یه پسر برا دفن چقدر باید اذیت بشه،چقدر باید سختی بكشه،یا امام صادق،طاقت نداشتی دو تا دندانهای مبارك رو .. ،اما می خوام بگم امام سجاد چه كرد، كربلا،یه نگاه كرد،دید دست باباش انگشت نداره،دیدن امام سجاد از این طرف گودال به اون طرف داره میره،ای وای،ای وای،یه جمله عرض كنم مدینه ای بشیم،ان شاءالله،یا امام صادق امروز اومدی تو قبر،صورت رو صورت بابا گذاشتی،مستحبات رو انجام دادی،طرف راست صورت رو ،رو خاك گذاشتی،اما وای به حال اون آقایی كه رفت تو قبر،می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمی اد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو رگ های بریده گذاشته،حسین...... زیر بغل هاش رو گرفتن،خودش با دست خودش خاك رو بدن باباش ریخت،آب رو خاك ریخت،خاك قبر رو گل كرد،دیدن نشسته داره گریه می كنه،با انگشت سبابه چی داره می نویسه،دیدن نوشت: هذا قبر الحسین بن علی ،بگم و ناله بزنی، الذی قتلوه عطشانا،حسین............فرج امام زمان(عج) سه مرتبه یا حسین،یا حسین ،یاحسین
4_6026342074138233437.mp3
1.94M
(ع) - باز امشب سرزده خواهم که شیدایی کنم - حمید علیمی ------------------------------------- باز امشب سرزده خواهم که شیدایی کنم باده ها را مست مینایی کنم بر حریم قرب حق طاهر شدم مست نام حضرت باقر شدم ای دو عالم ریزه خوار خان تو صد سلیمان نبی دربان تو ای علوم احمدی در دست تو حضرت یوسف بود سر مست تو ای ولایت در دو عالم حاصلم عشق تو منزل نموده در دلم از تو دارم در دو عالم شور شین تو مرا بنموده ای مست حسین گریه کردن را تو یادم داده ای تو زدی بر گردنم قلاده ای روضه ها خواندی تو از دشت بلا سینه ها را کرده ای کرببلا یاد ما دادی الف بای حسین خوب تو بودی مست شیدای حسین گریه ها کردی تو بر کرببلا با قلم کردی جهاد ای دلربا تا قیامت شیعه شد مدیون تو کربلا در کربلا دلخون تو دیده ای رنج فراوان و ستم تا نگه داری به دستت این علم علم تو کرببلا را زنده کرد تا ابد در سینه ها پاینده کرد درگه ات را تا قیامت نوکرم بنده ای از بندگان حیدرم سجده بر تو سجده بر ذات خداست قبله گاه ما زمین کربلاست نقش این دیباچه نام نینواست جای بسم الله نام کربلاست ------------------------------------- @majmaozakerine
4_6024090274324547789.mp3
6.66M
هجوم موج بلا را به چشم خود دیدم غروب کرب و بلا را به چشم خود دیدم به سر زنان پی عمه به روی تل رفتم ذبیح دشت منا را به چشم خود دیدم میان ان همه نیزه به دست در گودال سنان بی سر و پا را به چشم خود دیدم ز قتلگاه همه دست پر که می رفتند به دوش خولی عبا را به چشم خود دیدم میان پنجه و هر نعل تازه و میخش لباس خون خدا را به چشم خود دیدم عمو که خورد زمین روی حرمله وا شد تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم گذشته از همه این ها به شهر بد نامان زمان قحط حیا را به چشم خود دیدم میان مجلس نا محرمان و بزم شراب ورود ال عبا را به چشم خود دیدم ته پیاله خود را کنار سر می ریخت غمار و تشت طلا را به چشم خود دیدم -------------------------------------
4_6026342074138233439.mp3
2.39M
‍ حضرت باقر ای جان عالم ای تمام روضه خوانها فدای تو گریه کرده یک جهان با نوای تو یادگار کربلا از بلا بخوان تا که سینه زن شود دل برای تو ذکر تو گشته یاحسین لب تشنه سرجدا حسین چشم خیس تو نوحه گراوست ای که در دستت انگشتراوست (حضرت باقر ای جان عالم) زهر غم به جان تو میزند شرر میشوی تو راهی آخرین سفر میروی و صادقت بی قرار و زار بدرقه کند تو را بانگاه تر او ماند و بی کسی خود قلب او غرق ناله شد بعد تو بانی گریه ها شد روضه خوان غم کربلا شد (السلام ای غریب مدینه ) کی رود ز خاطرت خاطرات شام کی رود ز خاطرت سنگ روی بام کاروان بی کس و مجلس شراب چوب خیرزان ولبهای یک امام ای وای از آن همه ستم ای وای از غربت حرم از سه ساله بگو آن اسیر درد با سر بی بدن تا سحرچه کرد (ای حسین آبروی دو عالم) شاعر: رضا یزدانی @majmaozakerine
صلوات دوازده امام جدید مجالس محرم بر سیرت نیکوی پیمبر صلوات برشمس جمال پاک حیدرصلوات با نیت قربتا الی الله بفرست بر حضرت زهرای مطهرصلوات بر روح خدیجه یار پیغمبرمان برآنکه به فاطمه است مادرصلوات حقا که امام حسن بود سبط نبی بر روح و روان سبط اکبرصلوات جانم بفدای آن حسین مظلوم لب تشنه بریده اندازاوسرصلوات بر قامت زینبی که در کرببلا خم گشته زداغ شش برادرصلوات بر صاحب غیرت و اَدب عباسش بفرست به روح این دلاور صلوات بر حضرت ساجدین که در کرببلا باطعنه زدند به قلبش آذر صلوات بر حضرت باقر آنکه با چشمش دید گلهای حسین بخون شناور صلوات برحضرت جعفربن صادق بفرست با نیت پاک بار دیگر صلوات ای آنکه گره به کارت افتاده بگو بی وقفه برآن موسی بن جعفرصلوات برشاه خراسان که ولی نعمت ماست بر ماه رخ رضا بلندتر صلوات بر پور رضا جواد مظلوم وجوان پرپر شده از جفای همسرصلوات یا رب به نقی که ما هدایت بشویم بر هادی دین وپور حیدر صلوات یا حضرت عسگری عنایت فرما باشد به زبانمان مکرر صلوات برحضرت صاحب الزمان باد درود بهر فرج عزیز داور صلوات بر هرکه محبت حسین در دل اوست در روضه نموده دیده را تر صلوات ای کاش بدانیم که خداوند کریم بنوشته چه اندازه ثواب در صلوات گر عاقبتت بخیر خواهی گردد (مداح) بفرست بر پیمبر صلوات علی اکبراسفندیار(مداح) 👇 ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
. آبروی ماست گریه آبروداریم ما با لباس مشکی‌ات عمریست خو داریم ما با طهارت‌بودن از ارکان مجنون‌بودنست حرف لیلا می‌شود هرجا وضو داریم ما چشم ما بی‌اشک بی‌خیراست بی‌خیرش نکن که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما حرف ما در روضه‌ها با اشک گفته می‌شود در میان گریه با هم گفتگو داریم ما دامن‌آلوده شدیم اما تو پاکش می‌کنی روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما حضرت عباس حامی عزاداران توست چه هراس از طعنه‌ها وقتی عمو داریم ما هرکسی دل را به‌دستت داد از مردم برید تا که دریا هست کی سودای جو داریم ما؟ خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده‌ایم خوب و بد از پرچم تو رنگ و بو داریم ما آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما شهر با یک یاحسین ما معطر می‌شود هرکجا نام تو باشد های و هو داریم ما لحظه‌های آب‌خوردن هم به فکر روضه‌ایم بغض خشکیِ لب و بغض گلو داریم ما در غمت آیات قرآن روضه‌خوانی می‌کند آب دریا و بیابان روضه‌خوانی می‌کند سیدپوریا هاشمی✍ .........................................................................
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دردا كه ماه رحمت حق باز هم گذشت باآن كه لحظه لحظه ی او مغتنم گذشت درهای مغفرت به روی ما گشوده بود مهمانی اش به وسعت جود وكرم گذشت شب های قدر او چقدر با شكوه بود ساعات غرق عفو گنه دمبدم گذشت برخرمن گناه من آتش كشيد دوست باآن كه ديد معصيتم از رقم گذشت دست مرا گرفت خدا و نجات داد وقتي زپا فتادم و آب ازسرم گذشت ای دل بهوش باش پس از ماه مغفرت ماهی كه می زدند گنه را قلم گذشت هركس نبُرد بهره ازاين چشمه ی زلال باوركنيد زندگی اش درعدم گذشت درعيد فطر خوان كرم چيده می شود گرماه رحمت وكرم ذوالكرم گذشت يارب به وصل يار،سروری به ما ببخش اين روزهای هجر كه با دردوغم گذشت همسايه ی رضاست «وفایی»و می سرود اوقات خوب ما همه دراين حرم گذشت سید هاشم وفایی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تویی هادیِ آل الله علی چارمِ طاها تو کریم ابن کریمی منم مسکین سامرا شب شب میلاده.......گذرم افتاده بازدر این خونه ........ می زنم فریادِ... غدیری به عشق دلبر و دل و دلداده (همین است و همین است و همین است فقط حیدر امیر المومنین است (۴) ) بارونم بارونم بارون حیرونم حیرونم حیرون تویی لیلای دلها من مجنونم مجنونم مجنون آبرو دادی و ...... آرزومون اینه بگیم این ذکرو که.....خیلی دلنشینه تونجف و کربلا سامرا و مدینه (علی تفسیری از حبل المتین است فقط حیدر امیرالمومنین است (همین است و همین است و همین است فقط حیدر امیر امومنین است (۴)) امشب نورٌ علی نوره شب عشق و شب شوره سر سفره یِ این آقا سفر کربلا جوره سامرایی باشی ......... کربلایی میشی کربلایی باشی .........تو خدایی میشی تو خدایی شی شک نکن ولایی میشی رجز کربلا تا محشر این است فقط حیدر امیر المومنین است (همین است و همین است و همین است فقط حیدر امیرالمومنین است ۴ ) امام هادی (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ته گودال تمام بدنش می سوزد خواهری دید عقیق یمنش می سوزد نیزه ها زیر حرارت همگی ذوب شدند بی سبب نیست جراحات تنش می سوزد کربلا ملک خودش بود، غریبی این جاست چه غریبانه کسی در وطنش می سوزد بی هوا نیزه ای آمد، همه مبهوت شدند بعد آن نیزه گمانم دهنش می سوزد ماجرای ته گودال مرا خواهد کشت دل من بیشتر از لب زدنش می سوزد گیرم اصلاً کفنی بر تن او پوشیدید قطعاً از داغی صحرا کفنش می سوزد عصر شد، کرب و بلا مثل مدینه شده بود بانویی گوشه ای از پیرهنش می سوزد پشت در یا ته گودال چه فرقی دارد؟ هر کسی ذوب علی گشت (من)ش می سوزد شاعر : حسین ایزدی امام حسین (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بیا بنشین در کنارم شده دیگر شام آخر مسوزان این قلب مضطر مکن گریه هی تو خواهر همیشه،انیس من توبودی ز قلبم، غم دل را زدودی زاشکت،چرا حالا چو رودی مزن برقلبم آتش تو خواهر جدایی من را کن تو باور شوی در غروب عصر فردا بی برادر امان از ،امان از ،دل غمبار زینب صبوری کن عصرفردا ببینی سوی عدویم جلوی چشم سکینه زنی بوسه برگلویم واویلا،شوم بی یار ویاور روم من، به میدان بار آخر گل تو ، شود با کینه پرپر کشیده صدها خنجر ببینی روی تل، پاره پیکر ببینی به دست شمر ملعون واویلا سرببینی مهیاشو خواهرمن برای روز اسیری ببوسی پاره رگم را کنارم خواهی بمیری ز رگها،تو خواهر بوسه چینی ز مرکب، تو زخم تازه بینی سرم را ،به روی تن نبینی رود انگشتر من به غارت جواب ناله هایت جسارت شود تا زنده ای در غم من گریه کارت امان از،امان از ،دل غمبار زینب علی مهدوی نسب عبدالمحسن امام حسین (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چشمی که آلوده شده باران ندارد بی توبه این آلودگی پایان ندارد دیگر حجاب افتاده روی چشم هایم ازبسکه اُنسی دیده با قرآن ندارد هاتف ندا داده دعیتم ایها الناس کاری خدا انگار جز احسان ندارد حالا که در باز است پس درهم بیایید اینجا کرم خانه است این و آن ندارد تا آمدم داخل ، مرا طوری بغل کرد احساس کردم غیر من مهمان ندارد جز با توسل ، گریه کردن ، توبه کردن پرواز کردن تا خدا امکان ندارد راه شهادت ، نیمه شب اشک است و اشک است جا مانده هرکس دیدهٔ گریان ندارد می آیم اینجا شاید آقا را ببینم یوسف دلی خوش ، گویی از کنعان ندارد تا او شبی دست دعا بالا نگیرد تأثیر ، فریاد گنهکاران ندارد این سرزمین نذر امیرالمومنین است بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد ما با دعای فاطمه عبدُالحسینیم کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد سر تا سر عالم چو ایران سرزمینی مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد هرکس که شک‌ دارد شفا دست حسین است سوگند بر تربت که او ، ایمان ندارد راه نجف تا کربلا راه بهشت است جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد دلدادهٔ آوارگی در اربعینم درد جدایی جز حرم درمان ندارد قاسم نعمتی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در ميان كوچه ها دلخسته ام دل فقط بر ياري حق بسته ام از محبت هيچكس يارم نشد روشني بخش دل تارم نشد خسته شد از اين همه ره پاي من نشنود گويا كسي آواي من هر چه گفتم : ميهمانم ميهمان هيچ كس بر من نداد امشب امان من به زير آتش و خاكسترم سنگ مي آيد ز هر سو بر سرم زين همه غم گر چه جانم بر لب است اشگ من تنها براي زينب است ترسم اين بي غيرتان آل ننگ بر سر زينب زنند از كينه سنگ ترسم آتش اوفتد بر معجرش شعله ها ريزد ز چشمان ترش تر سم اينجا كودكان در به در قوتشان گردد فقط خون جگر ترسم اينجا چهره ها نيلي شود تسليتها همره سيلي شود *** حضرت مسلم (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در کوفه غريبم من و غمخوار ندارم يک تن به برم يار وفادار ندارم من همچو عمويم شده ام يکه و تنها ديگر تو ميا به کوفه نور دل زهرا در کوفه اسير غم هجران و بلايم دلخون غريبي تو در کرببلايم من يار و طرفدار بجز طوعه ندارم شب گرد غريبي به دل کوچه ي يارم شد گوشه ي محراب غم کوفه نصيبم مانند علي بي کس تنها و غريبم من کوچه نشين حرم فاطمه هستم در شهر علي غمزده بر خاک نشستم تن بر سر دار م من و. سر بر قدم يار پر ميکشم اي عشق چه خونين و سبکبار حضرت مسلم (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کوفیان در دلشان کینه ی زهراست نیا مسلمت را بنگر بی کس و تنهاست نیا کار این بی صفتان سبّ عمویم علی است بینشان بغض علی واضح و پیداست نیا خواستم آب بنوشم که لبم مانع شد تشنگی وجه شباهت به تو مولاست نیا لب و دندان من از سنگ شکست و خون شد لب و دندان تو در نقشه ی اعداست نیا همه ی غصه ام این است که سنگت بزنند نیزه و سنگ زدن حرفه ی اینجاست نیا گر بیایی همه ی اهل حرم می بینند کمرت تاشده از غصه ی سقاست نیا پسرانم به فدای پسران تو شوند حیف از زندگی اکبر لیلاست نیا ترس دارم که بیایی و ببیند زینب ته گودال سر نعش تو دعواست نیا گر بیایی همه ی جن و ملک می شنوند که «بنیّ...» به لب حضرت زهراست نیا سر من را که بریدند و به میخی بستند فکر و ذکرم سر و گیسوی تو آقاست نیا لااقل دختر خود را تو به همراه نیار کوفه جولانگه خولی و شبث هاست نیا ترس دارم ز روی نیزه ببینی آخر حرمله همسفر زینب کبراست نیا «دخترم را بغلش کن که کنیزی نرود» نا مسلمانیِ این شهر هویداست نیا شاعر: محمدعلی قاسمی حضرت مسلم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar