#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است...
@hosenih
دستخطی حسنی داشت که ثابت میکرد
سیزده سال، به دنبال حسینی شدن است!
جان سرِ دست گرفت و به دل میدان برد
خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است
ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی...
تیرها! پر بگشایید که او هم حسن است
@hosenih
نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد
راز این تشنه که آمادهٔ دریا شدن است...
شاعر: #ایوب_پرندآور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اصغر__ع__زمزمه
به سبک
(هیچ کی نکرد به حال من رحمی)
توو خوابی یا بیهوشِ از دردی
کشتیم تو از بس تلظی کردی
داری با این ناز نگات
قلب باباتو می سوزونی
می رم برات رو می زنم
هر طور شده با هر زبونی
من قول دادم به مادرت
باید که تو زنده بمونی
2
انگار گلوت بریده با شمشیر
لباتو خون گرفته جای شیر
تیر سه پر گرفت ازم
زیبایی چشم ترت رو
میخواست که از آغوش من
ببره با خودش سرت رو
حالا چه جور ببندم این
زخم بزرگ حنجرت رو
3
تویی که غرق خون رو دست منی
چه کار کنم که دست و پا نزنی
تو بی سر و بابای تو
سرگردونه وسط لشکر
هیچکی ندیده تا به حال
منو چنین حیرون و مضطر
کجا باید برم حالا
از شرم مادر تو اصغر
حضرت علی اصغر (ع)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اصغر__ع__روضه
دست و پا میزنی انگار بغل میخواهی
یاکه جایِ من از این تیر عسل میخواهی
میشُد ای کاش به جایش که عبا اندازم
بغلت گیرم و با خنده هوا اندازم
لااَقَل بَر لبِ من قند بده پیشِ رُباب
به لبت حالتِ لبخند بده پیشِ رُباب
عمهات نَشنود این را : کَمَرم درد گرفت
چقَدَر دورِ گلویت پسرم درد گرفت
تیر اِی کاش به سویِ پدرت میآمد
صبر میکرد که دندانِ تو در میآمد
صبر میکرد که یک جرعه دلِ سیر خوری
صبر میکرد که این دفعه کَمی شیر خوری
به لبت حداقل آب ندادند که هیچ
به رویِ دست تو را تاب ندادند که هیچ
خواستی تا بخوری آب پریدی بابا
ناگهان تیر زد از خواب پریدی بابا
خونِ سُرخی به رُخِ زرد گرفتی ای جان
محکم انگشتِ من از درد گرفتی ای جان
مادرَت بر درِ خیمه نگرانِ من و توست
نَشَود فاشِ کسی آنچه میانِ من و توست
همه بر خواهشِ بابا چه کنم خندیدند
به همه رو زدم اما چه کنم خندیدند
هِلهله زودتر از من خبرت را میبُرد
من نبودم لبهی تیر سَرَت را میبُرد
بی تعادل شدم از زین پدَرَت میاُفتد
وای اگر خَم کُنَمَت زود سَرت میاُفتد
بوسه بر حلقِ تو باید که از این پس بدهم
کارِ من نیست که قنداقِ تو را پَس بدهم
بندِ قُنداقِ تو را سرخ ندیده بودیم
پیرهن هایِ تو را تازه خریده بودیم
عاقبت دادِ مرا تیر در آورد اِی وای
حجمِ حلقومِ تو را حرمله پُر کرد اِی وای
نَفَسِ بی رمقت کار به دستم داده
حرمله نیزهای انگار به دستم داده
درد داری که پُر از چین شدهای باباجان؟
با سهشعبه تو چه سنگین شدهای باباجان
تیر چرخی زَد و با خویش پَرت را چرخاند
خواستم بوسه بگیرم که سَرَت را چرخاند
به لبت حالتِ لبخند بده حِس دارد
میروم خیمه ولی زخمِ تو خِس خِس دارد
روضههایِ تو مَهیب است زبانبسته چهشد
استخوانِ تو ظریف است زبان بسته چه شد
یِک سَرِ تیر گلویِ پسرم را سوزاند
دو سرِ دیگر آن هم جگرم را سوزاند
ضَربَش آنقَدر شدید است که پاشید علی
تارِ صوتیِ تو را تیر تراشید علی
مادرت دید به رویِ تو عبا اُفتاده
استخوانهای گلویَت به صدا اُفتاده
نَفَس از حنجرهیِ پاره کشیدن سخت است
پابرهنه عقبِ بچه دویدن سخت است
(حسن لطفی)
حضرت علی اصغر (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اصغر__ع__روضه
شده آب آب حرم بی جواب
کمی روی دستان مادر بخواب
ببین مادرت از خجالت شد آب
چه کردی تو با حال و روز رباب
لبانت ترک خورده شرمنده ام
از این چشم آزرده شرمنده ام
لبت چون دل مادرت سوخته
از آن بیشتر حنجرت سوخته
ز هرم عطش پیکرت سوخته
گل اشک چشم ترت سوخته
تو با جان این خسته بازی مکن
تلظی مکن دل نوازی مکن
علیِ مرا خواهش شیر نیست
به چشمان تو ترسِ شمشیر نیست
اگر چه گریزی ز تقدیر نیست
گلوی تو اندازه ی تیر نیست
پدر را ز قول من ای جان بگو
بپوشان سپیدیِ زیر گلو
برو مرد مادر خدا یاورت
الهی بلایی نیاید سرت
خراشی نگیرد به بال و پرت
برو بعد تو وای بر مادرت
تو را می سپارم به دست پدر
تویی هستی من و هست پدر
ببین بی قرار توام بی قرار
بمان تا بهارم بیاید،بهار
ندارد تنت طاقت کارزار
گلوی تو را با سه شعبه چه کار
به زیر گلو مثل یک نیزه خورد
رد بوسه های مرا تیر برد
حسن کردی
حضرت علی اصغر (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اکبر__ع__روضه
هر كجا مينگرم جسم تورا ميبينم
صد علي اكبر ِ ديگر به خدا ميبينم
قول دادي كه مرا مثل عصايم باشي
حال بر رويِ زمين چند عصا ميبينم
تا كه گفتي علي ام سنگ به سمتت آمد
مثل مادر رويِ پهلوي تو پا ميبينم
تو نبي بودي و اكنون به رويِ لبِ تو
مانده ام جايِ رَدِ نعل چرا ميبينم!!!
خواهرم آمده از خيمه كه من جان ندهم
عمه ات را تو ببين بين ِ كه ها افتاده
حضرت علی اکبر (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__روضه
شعر مداحی به مناسبت حرکت کاروان امام حسین (ع) از مدینه به سمت مکه
وقتی که میرفتند،دنیا گریه میکرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند پشت پای آنها
چشمان جبرائیل حتی گریه میکرد
پائین پای ناقه مریم گریه میکرد
دور سر گهواره عیسی گریه میکرد
وقتی که میرفتند،دنیا گریه میکرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند پشت پای آنها
چشمان جبرائیل حتی گریه میکرد
پائین پای ناقه مریم گریه میکرد
دور سر گهواره عیسی گریه میکرد
این است آن داغ عظیمی که برایش
حتی میان تشت،یحیی گریه میکرد
این است زینب بانویی که زیر پایش
زانوی لرزه دار سقّا گریه میکرد
بوسید اکبر دستهای مادرش را
در زیر چـادر،امّ لیلا گریه میکرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا میگفت لالا گریه میکرد
یک کاروان گریه شد وقتی رقیه
با گـفتن بابا،بابا گـریه میکـرد
در زیر پای محمل مستوره عشق
منزل به منزل ریگ صحرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند عالم سینه میزد
وقتی که میرفتند دنیا گریه میکرد
علی اکبر لطیفیان
امام حسین (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__زمینه
عمو جونم ببین
مست خیرالعمل شدم
(مثل شیر جمل شدم)
به مجتبی بدل شدم
عمو جونم ببین
(که تو فکر شهادتم)
فقط همینه حاجتم
نگو که کم سعادتم
وای(علی اکبر رفت،قاسمت مونده
غم غربت رو،از چشات خونده)
من بی معطلی،با ذکر یا علی
(میرم تا جون بدم،برا ولی)
جانم عمو حسین۳
****
نوه ی حیدرم
(حامی خیمه های تو
سرباز با وفای تو
جون میدم زیر پای تو)
(جوونی مو میدم
اینجا واست عمو جونم
بی تو زنده نمیمونم
دردو بلاهات به جونم
(وای،نمیزارم تا،بمونی تنها
پای عشق تو،میکنم غوغا)
(ای امید من،ای پناه من)
(مقتلم میشه،حجله گاه من)
(میرم که جون بدم،اینجا برابرت
غصه نخور عمو،فدا سرت)
جانم عمو حسین۳
****
عمو جونم بیا
برس به داد قاسمت
که دشمن شاده قاسمت
(تو خون افتاده قاسمت)
عمو جونم بیا
می خوام باشی کنار من
(ای صبر و ای قرار من
خزون شده بهار من)
(وای،دیگه از دنیا،نا امیدم من)
به زیر نعلا،قد کشیدم من
(خون شده جاری،از سر و ابروم
شبیه مادر،زخمیه پهلوم)
(من زیر نعل اسب،دارم نوا عمو
با خاک یکی شدم،بیا عمو)
جانم عمو حسین۳
****
شاعر : میلاد قبایی
قاسم ابن الحسن (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اکبر__ع__زمزمه
پسر من پسر من – قمر من قمر من
جگر من رو سوزوندی – جگر من جگر من
در خسوفی ماه دلجوی حرم – دیده بگشا گل خوشبوی حرم
بس که پاشیده شده پیکر تو – با عبا می برمت سوی حرم
وای علی علی علی – وای علی علی علی
***
تو مگر از من چه دیدی – چرا از من دل بریدی
مردم از خجلت چو دیدم – بر زمین پا می کشیدی
جانی ای شبه پیمبر نداری – جای سالمی به پیکر نداری
کو سرت تا که به دامن بگیرم – پسرم گمون کنم سر نداری
وای علی علی علی – وای علی علی علی
شاعر : سید محسن حسینی
حضرت علی اکبر (ع)
زمزمه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اصغر__ع__روضه
ای مادران عالم من حضرت ربابم
از تشنگی طفلم خسته دل و کبابم
ای مادران عالم طفلم توان ندارد
ازتشنگی چه گوید وقتی زبان ندارد
ای مادران عالم ،مادر دعا نماید
شاید که ساقی ما سوی حرم بیاید
ای مادران عالم چه کس خبر ندارد
طفلی که تشنه باشد خوابی دگر ندارد
ای مادران عالم جز چشم تر ندارم
شیری برای طفلم آخر دگر ندارم
ای مادران عالم من مادری غمینم
باید به سوک طفل ششماهه ام نشینم
ای مادران عالم حالم شده دگرگون
دهان کودک من با تیر شد پر از خون
ای مادران عالم جز چشم من که دیده
قنداقه ای پر از خون یک طفل سربریده
الهی هیچ مادر داغی چنین نبیند
یک ماتم چنینی روی زمین نبیند
زین ماتم نفس گیر گر ماتمی بگیرد
دیگر تعجبی نیست مادر اگر بمیرد
ای مادران بگویید بنویس ای «وفایی»
رباب شد شهیده ،رباب شد فدایی
حاج سید هاشم وفایی
حضرت علی اصغر (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__روضه
ای ماه من که ماهی در خون شناوری
در موج خون، چقدر شبیه پیمبری
با جسم چاک چاک تو شد امر، مشتبه
تو قاسمی، عزیز دلم، یا که اکبری؟
اینقدر پیش چشم عمو دست و پا مزن
جان می دهی و جان من از دست، می بری
من بر توام به جای پدر، تو برای من
جای علی اکبر و جای برادری
مشکل گشای من شده بازوی کوچکت
انگار می کنم که تو عباس دیگری
عمو شود فدات که طاقت نداشتی
بر غربت عمو بنشینی و بنگری
شرح غم من و تو، همین مصرع است و بس
من باغبان پیرم و تو یاس پرپری
امروز، روز غربت آل پیمبر است
نبْوَد روا، مرا بگذاری و بگذری
خواهی بپایْخیزی، از این دست و پا زدن
گویی هنوز، بر من مظلومه یاوری
میثم از این شرارۀ جانْسوز و سوزِ دل
مرهون عفو و رحمتِ ما، روز محشری
غلامرضا سازگار
قاسم ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#قاسم_ابن_الحسن__ع__روضه
شوريدگيت داده به دل اختيار را
با زلف دوست بسته قرارومدار را
آيينه ي تمام نماي يل جمل
ازاين سپاه فتنه درآور دمار را
ابروكشيده ! حُكم نيام است اين نقاب
بايد مهاركرد كمي ذوالفقار را
ازانعكاس نام «حسن» كوفه دلخوراست
فرياد كن دوباره شكوه تبار را
« إن تنكرون» تولجشان را درآورد
آري،به رخ بكش نسب واعتبار را
مثل علی چه قدر تو شمشیر می زنی !
دنبال كن سواربه فكر فرار را
برخيزجان فاطمه، دلگيرترنكن!
تصويربي سپاهي اين شهريار را
ازنيزه اي كه خورده به پهلوت واضح است
زرگرتلاش كرده بسنجد عيار را
با يك غرور له شده ؛مانده ست باغبان
آخرچگونه جمع كند اين انار را
شاعر : وحید قاسمی
قاسم ابن الحسن (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar