151.7K
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_سجاد_ع
◾بنداول
ذکر لبهایم الشام الشام
فکر شبهایم الشام الشام
الشام الشام الشام الشام(۲)
مارو به بزم ناکسان بردند
با ناسزاها مارو افسردهند
گلای نیلوفر و پژمردهند
الشام الشام(۲)
◾بنددوم
همراه بابام الشام الشام
طناب به دستام الشام الشام
الشام الشام الشام الشام(۲)
بچهها رو تا به رسن بستند
سرمارو همه بشکستند
روبرومون با خنده بنشستند
الشام الشام(۲)
#مرتضی_محمودپور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_6024075856119336066.mp3
1.04M
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد_ع
#محرم۱۴۰۱
نزدیک چِل ساله بیقرارم ، شادیِ من رو ، کسی ندیده
اشک چشام جاریه همیشه ، به یاد جسمِ ، به خون تپیده
من به درد و غم ، مبتلا بودم
یاد وقتی که ، کربلا بودم
زهر کینه شد ، مرهمِ دلم
خیلی وقته که ، چشم به را بودم
آه و واویلا ، عزیز زهرا
سَرم نرفت روی نیزه اما ، دلم به روی ، سرنیزه ها رفت
هربار که چشمم به آبی افتاد ، فکرم به سَمتِ ، کرببلا رفت
با تَداعیِ ، غربتِ بابام
خونِ قلبم و ، بارونِ چشام
آب خوش نرفت ، پایین از گلوم
بعدِ کربلا ، بعدِ شهر شام
آه و واویلا ، عزیز زهرا
بعدِ چهل سال هنوز می بینم ، هر روز و هرشب ، اون صحنه هارو
هر روز می خونم میونِ روضه ، مصیبتهای ، کرببلارو
توی ذِهنَمه ، بین قتلگاه
خاطرات اون ، آخرین نگاه
دست و پا می زد ، بین خاک و خون
من تو خیمه ها ، می کِشیدم آه
آه و واویلا ، عزیز زهرا
✍بهمن عظیمی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
161K
#زمزمه
#شهادت_امام_سجاد_ع
بند اول
یه عمره از داغت میسوزم
داغت برام تازه ست هنوزم
میگذره با غم شب و روزم
هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات
هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات
ای وای ای وای
هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه
هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه
ای وای ای وای
بند دوم
بنی اسد وقتی رسیدن
پیکر بی سرت رو دیدن
رو یه حصیر تنت رو چیدن
سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت
سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت
ای وای ای وای
سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت
سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت
ای وای ای وای
بند سوم
یادم نمیره شام و ازار
امون از این مردم بی عار
خیلی شلوغ شد سر بازار
سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله
سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله
ای وای
سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا
سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا
ای وای
#سعید_حمیدیان_فر
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
voice-changer-۲۰۲۲-۰۸-۲۲-۱۸-۲۲_1.mp3
341.8K
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_سجاد_ع
◾بنداول
به شام ویران شدهام من غریب
اسیر کوفیان شدم بی شکیب
به ناقه سوارم
مات نیزه دارم
رحمی نما خدا به حالم
ز سنگ کین شکسته بالم
واویلتا آه واویلا(۲)
◾بنددوم
قاتل من مجلس شوم شراب
کشته مرا گریه و آه رباب
راس طفل رباب
به نی رفته بخواب
به پای نیزه جان سپارم
خدا دگر طاقت ندارم
واویلتا آه واویلا(۲)
◾بندسوم
شاهد گریههای من مدینهست
شاهد سقای حرم سکینهست
گوئیا در حرم
نشسته در برم
گوید عمو عمو کجایی
از چه به پیش ما نیایی
واویلتا آه واویلا(۲)
#مرتضی_محمودپور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#زمینه_شهات_امام_سجاد_ع
#سبک_ریان_بن_الشبیب
#دنبال_قافله
☑️بنداول
دنبال قافله به دستم سلسله
می دویدم
با تنی مجروح و پای پر ابله
می دویدم
.....
به یاد اصغر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
با دیده ی تر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
با قلبه مضطر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
تو هرمکان رو نی زدن چوب به لب بابام
میونه بزم مِی زدن چوب به لب بابام
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بنددوم
می خوردیم بی امون لگد و تازیون
از این و اون
می دیدم که می زد به لبت خیزرون
با چشمه خون
یه عده اشرار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو
تو کوچه بازار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو
میونه انظار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو زدن مارو
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
چهل ساله یارم
فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندسوم
ای وای از شهرشام ای وای از دحام
ای وای ای وای
ای وای از کوچه و از نگاه عوام
ای وای ای وای
به اشکای ما
می خندیدن می خندبدن می خندیدن
دور و بر ما
می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن
حال مارو که
نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
چهل ساله یارم
فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندچهارم
می بینم گهواره بچه ای شیر خواره
محزونمی شم
می بینم هر جایی روسریه پاره
گریون می شم
چهل ساله کارم
فقط روضه س فقط روضه س فقط روضه س
چهل ساله کارم
فقط نوحه س فقط نوحه س فقط نوحه س
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
بابای بی سر غریب مادر
💠💠💠9⃣1⃣3⃣💠💠💠
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#شعرای_آیینی
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
#زمینه_شهات_امام_سجاد_ع
#سبک_ریان_بن_الشبیب
#دنبال_قافله
☑️بنداول
دنبال قافله به دستم سلسله
می دویدم
با تنی مجروح و پای پر ابله
می دویدم
.....
به یاد اصغر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
با دیده ی تر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
با قلبه مضطر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
تو هرمکان رو نی زدن چوب به لب بابام
میونه بزم مِی زدن چوب به لب بابام
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بنددوم
می خوردیم بی امون لگد و تازیون
از این و اون
می دیدم که می زد به لبت خیزرون
با چشمه خون
یه عده اشرار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو
تو کوچه بازار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو
میونه انظار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو زدن مارو
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
چهل ساله یارم
فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندسوم
ای وای از شهرشام ای وای از دحام
ای وای ای وای
ای وای از کوچه و از نگاه عوام
ای وای ای وای
به اشکای ما
می خندیدن می خندبدن می خندیدن
دور و بر ما
می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن
حال مارو که
نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
چهل ساله یارم
فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندچهارم
می بینم گهواره بچه ای شیر خواره
محزونمی شم
می بینم هر جایی روسریه پاره
گریون می شم
چهل ساله کارم
فقط روضه س فقط روضه س فقط روضه س
چهل ساله کارم
فقط نوحه س فقط نوحه س فقط نوحه س
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
بابای بی سر غریب مادر
💠💠💠9⃣1⃣3⃣💠💠💠
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#زمینه_شهادت_امام_سجاد_ع
🎼#سبک_تسبیحات
#ای_آقا_جان
☑️بند اول
ای آقا جان
إهدِناالصراط هر گمراه
جانم بر مقام تو ای شاه
علیِ دوم ثارالله(ع)
......
یا اباالباقر یا زین العباد
یا حبیبی یا نور العالمین
ای گل دامان پاک بتول(س)
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
☑️بنددوم
میسوزم من
با زهر جفای نامردا
میرم نزد مادرم زهرا(س)
دیگه راحت میشم از دنیا
....
دیگه نفسای آخرمه
چشمام همه ش به در می دوزم
کجایی مادرم منتظرم
مثل یه کوره دارم میسوزم
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
☑️بند سوم
آقا جانم
خیلی تو رنج و بلا دیدی
سوز و داغ کربلا دیدی
ظهر روز عاشورا دیدی
تو دیدی دزدی ها و غارت و
کشیدی زجرای اسارت و
همراه عمه جان و بچه ها
میخوردی شلاق جسارت و
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
☑️بند چهارم
آقا جانم
خیلی میدادم تورو آزار
با سیلی و تازیون بسیار
تو صحرا کوچه و بازار
تو دیدی رفتن سه ساله رو
تو رفتی مجلس بزم شراب
تو دیدی سر های بریده رو
با زینب و سکینه و رباب
صلو علیک یا ابن الحسین(ع)
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
💠💠💠1⃣0⃣1⃣3⃣💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
.
#امام_باقر_علیه_السلام :
🔅 امام سجّاد عليه السلام مانند كسی كه آخرين نماز خود را به جاي میآورد، نماز میگزارد. او چنين می ديد كه پس از آن هيچگاه نماز نمیگزارد.
كانَ يُصَلّي صَلاةَ مُوَدِّعٍ يَري أنَّهُ لايُصَلِّي بَعدَها أبَدَاً.
📚 بحار الأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۷۹
▪️ #امام_سجاد_علیه_السلام ، در ۵۷ یا ۵۸ سالگی، در روز دوازدهم، یا بیست و پنجم محرّم، سال ۹۴، یا ۹۵ هجری، به وسیله ولید بن عبدالملک ، مسموم شد و به شهادت رسید و در قبرستان بقیع ، در کنار قبر عمویش امام حسن مجتبی علیه السلام به خاک سپرده شد.
🌐 ویژه نامه امام_سجاد_علیه_السلام
تکثیر عشق 💚 👈
@azizamhosen
@yaraliagham
4_6039821403794964740.mp3
6.9M
.
🏴#اربعین
🏴#فراق_کربلا
🎤مداح :کربلایی حمید علیمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دوباره مضطرم حرم حرم حرم
.
الهی کم نشه یه لحظه سایه ت از سرم
.
یه رحمی مادرت کنه به اشک مادرم منم بیام حرم
.
دلم پُر از شکایته امیرِ سر جدا
.
دلم گرفته و می خوام بیام به کربلا
.
بیا و آبرو بخر به حق مادرت
.
ببین تو اشک و التماس نوکر و آقا
.
دوباره بغض تو گلو ، بازم خیال و آرزو
.
تا چشم به هم زدم حرم ، دوباره اومد رو به روم
.
امیرِ کربلا حسین
.
به جون مادرت آقا فدا سرت
.
اگه می خنده عالمی به حال نوکرت
.
اگه برام حرم نرفتنت مقدره ، آقا فدا سرت
.
تویی فقط تموم دلخوشی نوکرات
.
هوای شور و مستیه هوای روضه هات
.
ولی بیا و حاجت منو بکن روا
.
پیاده اربعین بیام دوباره کربلا
.
زیاده از سرم ، همین که مادرت
.
لیاقتم داده بیام ، بازم میون روضه ها
.
امیرِ کربلا حسین
.
بریده سر زِ تن ، شهید بی کفن
.
آقام بمیره از غریبی تو سینه زن
.
آقا برات نذاشتن حتی کهنه پیرهن ، شهید بی کفن
.
شهید بی کفن غمات غمای نوکره
.
داره می بینه خواهرت(دخترت) که شمر با خنجره
.
یه نا نجیب داره سری به نیزه می بره
.
صدای ناله ای میاد صدای مادره
.
4_5938456589311675038.mp3
5.7M
🔳 #شهادت_امام_ #سجاد(علیه السلام
🌴تشنه و گرسنه بودی شدیدا
🌴التماس خواهرت رو ندیدن
🎤 #حسن_عطایی
تکثیر عشق 💚 👈
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
چه جوری خاطره هام یادم بره
سنگای به روی بام یادم بره
سی سالِ دیگم اگه گریه کنم
محاله بازارِ شام یادم بره
*
خرابه برامون آشیونه بود
ماجرای غربتِ زمونه بود
حرفی از گرسنگی نمیزنم
توی "شام" شامِ ما تازیونه بود
*
آتیشِ قلبِ کباب حرمله بود
باعث رنج و عذاب حرمله بود
توی راه رباب به آب لب نمیزد
مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود
*
کسی میشه ببینه و جون نده؟
آه و ناله شو به آسمون نده؟
میدیدم ربابو گِریه ام میگرفت
دستاشو بسته بودن تکون نده
*
سنگِ غم شکسته بال و پرم و
تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و
روزی صدبارمیمیرم زنده میشم
که گذاشتم توی خاک خواهرم و
شاعر: #محمدحسین_مهدی_پناه
@dobeity_robaey
.
#امام_سجاد
#زمینه
#زمزمه
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
داغ تو آتش زد . بر دل آشفتم
آب که میبینم . یاد تو می افتم
تشنه شدم هر جا .حسین حسین گفتم
آب که میبینم . یاد تو می افتم
بابامو با لبای تشنه کشتن
با نیزه و شمشیر و دشنه کشتن
وای حسین وای حسین وای حسین
.......
غروب عاشوراس . علت فریادم
خیمه در آتش سوخت . نرفت از یادم
تو شعله ها یاد . مادرم افتادم
عمه گرفتار شد . نرفت از یادم
سجاده مو از زیر پام کشیدن
زینت زگوش خواهرام کشیدن
وای حسین وای حسین وای حسین
......
تموم این چل سال . دلم پریشانه
دیدم تن بابام . رو خاک عریانه
یکی نگفت که این . کشته مسلمانه
دیدم تن بابام رو خاک عریانه
فقط نه اشک قافله مرا کشت
سه شعبه های حرمله مرا کشت
وای حسین وای حسین وای حسین
...
دروازه ساعات . چه ازدحامی شد
دور و بر زینب . پر از حرامی شد
به دختر زهرا . بی احترامی شد
دور و بر زینب . پر از حرامی شد
به اشک ما میخندیدن واویلا
رقاصه ها میرقصیدن واویلا
وای حسین وای حسین وای حسین
...
#عبدالحسین✍
161K
#زمزمه
#شهادت_امام_سجاد_ع
بند اول
یه عمره از داغت میسوزم
داغت برام تازه ست هنوزم
میگذره با غم شب و روزم
هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات
هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات
ای وای ای وای
هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه
هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه
ای وای ای وای
بند دوم
بنی اسد وقتی رسیدن
پیکر بی سرت رو دیدن
رو یه حصیر تنت رو چیدن
سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت
سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت
ای وای ای وای
سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت
سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت
ای وای ای وای
بند سوم
یادم نمیره شام و ازار
امون از این مردم بی عار
خیلی شلوغ شد سر بازار
سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله
سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله
ای وای
سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا
سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا
ای وای
#سعید_حمیدیان_فر
4_5945271864891802627.mp3
3.34M
اربعین
👇👇👇👇👇👇
ای ساربان، اینجا باغ گل یاس است
این قبر ثارالله، این قبر عبّاس است
(خون از دو عین آید
بوی حسین آید) (2)
اینجا حسینم را از من جدا کردند
لب تشنه رأسش را، از تن جدا کردند
خون از دو عین آید ...
اینجا جدا گردید، دست از تن سقّا
خون جگر می ریخت بر دامن سقّا
خون از دو عین آید ...
اینجا رباب از غم، در التهاب افتاد
عکس علی اصغر، بر روی آب افتاد
خون از دو عین آید ...
اینجا دو گل از ما جان داده، زیر خار
لب تشنه جان دادند، با دیده ی خونبار
خون از دو عین آید ...
اینجا به خون، خفتند، هفتاد و دو یارم
هجده گل پرپر، در خاک و خون دارم
خون از دو عین آید ...
اینجا تن قا سم، در خون شناور شد
یک سیزده ساله، صدپاره پیکر شد
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2)
سید علی مومنی شعرازغلامرضاسازگار
@majmaozakerine
AUD-20200912-WA0063.mp3
6.01M
#واحد_بدرقه_ی_زائر_کربلا
💥سبک: #واحد
🏴 #امام_حسین
هرکی نرفته کربلا
هیچ جایی را ندیده مثل زمین کربلا
خدا نیافریده خدا می دونه کربلا
زیباتر از بهشته خدا گل ما رو
به خاک کربلا نوشته گل سرشتم کربلا
گل بهشتم کربلا اول و آخر کتاب
سرنوشتم کربلا حریم بین الحرمین
😔
عرش برین عشق ضریح عباس و حسین
نقش نگین عشق یک سو ابا الفضل علی
یک سو حسین زهرا علی اکبر حسین
خدای قد و بالاست ساقی می خانه ما
محبت حسین است شفیع ما روز جزا
محبت حسین است شهر قشنگ عاشقا
شهر قشنگ کربلا لباس دامادی ما
پیر هن سیاه روضه هاست
😔
اگر به خاک کربلا قدم نمی گذارم
قدم نه شاید که نهم به جای پای یارم
هرکی حسینی مذهب خدا پرسته والله
هردو جهان از قدهش حسینی مست و الله
هرکی نرفته کربلاهیچ جایی رو ندیده
مثل زمین کربلا خدا نیافریده
حسین جان اینروزادلمون بیشترکربلامیخواد
⏯ #واحد احساسی
🍃هرکی نرفته کربلا هیچ جایی را ندیده
🍃مثل زمین کربلا خدا نیافریده
👌فوق زیبا
تکثیر عشق 💚 👈
@azizamhosen
@yaraliagham
#حضرت_رقیه_زمزمه
#زمزمه۱۴
سلام سر بریده سلام کربلایی
آخه معلومه که بابایی کجایی
کجا بودی بابا که خونیه لبهات
به من عمّه می گفت سفر رفته بابات
غریبی مو دیدن دلم رو شکستن
چقد زجر و خولی نامردند و پستن
نبودی به اشک چشام خنده کردن
نبودی به زخم پاهام خنده کردن
سرت روبرومه نمی بینم امّا
چقد دستای شامی سنگینه بابا
نمی بینه گر چه چش دختر تو
چرا که بوی دود می آد از سر تو
شنیدم تو گیر کرده بودی تو گودال
چجوری در آوردنت از توو جنجال
شنیدم که بابا جلو چشم زینب
تو جون داشتی و رفت تنت زیر مرکب
#محمود_اسدی_شائق
#امام_سجاد_زمینه
تموم نفس هاش روضه اس
با غم محرم شد پیر
نشونه داره رو جسمش
از غل و زنجیر
بی تاب گریه می کنه
با آب گریه می کنه
یاد خشکیه لب
ارباب گریه می کنه
یعقوب کربلا
کم گریه کن
همراه نیزه ها
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
******************
با یه دل خون می باره
چشای امام سجاد
یاد روزی که باباش از
رو مرکب افتاد
موهاش غرق خون شده
دردا بی امون شده
عمه سینه میزنه
رو تل نیمه جون شده
بر جسم بی سرش
کم گریه کن علی
همراه خواهرش
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
نزدیک چهل سال میشه
از غصه می باره چشمام
کربلا شکستم اما
امان از این شام
بین کوچه ها توی
انظار بردن عمه رو
آبم کرده، بودمو
بازار بردن عمه رو
از مجلس شراب
کم گریه کن علی
با غصه ی رباب
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
#وحید_محمدی
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
چه جوری خاطره هام یادم بره
سنگای به روی بام یادم بره
سی سالِ دیگم اگه گریه کنم
محاله بازارِ شام یادم بره
*
خرابه برامون آشیونه بود
ماجرای غربتِ زمونه بود
حرفی از گرسنگی نمیزنم
توی "شام" شامِ ما تازیونه بود
*
آتیشِ قلبِ کباب حرمله بود
باعث رنج و عذاب حرمله بود
توی راه رباب به آب لب نمیزد
مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود
*
کسی میشه ببینه و جون نده؟
آه و ناله شو به آسمون نده؟
میدیدم ربابو گِریه ام میگرفت
دستاشو بسته بودن تکون نده
*
سنگِ غم شکسته بال و پرم و
تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و
روزی صدبارمیمیرم زنده میشم
که گذاشتم توی خاک خواهرم و
شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
@dobeity_robaey
ا ﷽ ا
ای عشق سربلندکه بر نیزه میروی
از حلقه کمند تو، راه گریز نیست
سلام علیکم
🔸مجموعه ای از اشعار روضه چهارده معصوم علیهم السلام
🔸اشعار ماه محرم و ایام عزاداری
🔸مناسب طلاب، مبلغین ،ذاکرین محترم
🔸 شعر فارسی و ترکی
"عزیزم حسین" فارسی
@azizamhosen
"یارالی آقام "ترکی، آذری
@yaraliagham
#حضرت_رقیه
مرا دشمن به قصد کُشت میزد
به جسم کوچک من مُشت میزد
هرآن گه پایم از ره خسته میشد
مرا با نیزهای از پُشت میزد
توئی ماه من و من چون ستاره
غمم گشته پدرجان بیشماره
اگر روی کبودم را تو دیدی
مکن دیگر نظر بر گوش پاره
بیا بشنو پدرجان صحبتم را
غم تو بُرده از کف طاقتم را
دو چشم خویش را یک لحظه وا کن
ببین سیلی چه کرده صورتم را
سیدهاشم وفایی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
میان كوچه به زحمت به عمه اش می گفت
چقدر بوی غذا بین شام پیچیده
كمی مواظب من باش بین نامَحرم
چه حرف ها كه در این ازدحام پیچیده
برای شانه ی سرخش لباس سنگین است
عجیب زخم تنش بین روز می سوزد
برای بردنِ یك گوشواره دعوا شد
هنوز لاله ی گوشش هنوز می سوزد
چقدر مردم این شهر اهل خیراتند
گرفته است سرش را كه بیشتر نزنند
حواس عمه شده جمع، زیر پا نرود
میان كوچه نماند ز پشتِ سر نزنند
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
روی نی گیسوی پریشانش
آسمان را به گریه میانداخت
گریههای سه ساله دختر او
کاروان را به گریه میانداخت
سنگ از روی بام میآمد
سوی اهل امام میآمد
آیه انتقام میآمد
این و آن را به گریه میانداخت
او علی بود و مثل جدش داشت
خار در چشم و استخوان به گلو
رد زنجیرها به گردن او
استخوان را به گریه میانداخت
شانههای امام میلرزید
تا موذن اقامه سر میداد
آنچنان اشک بر زمین میریخت
که جهان را به گریه میانداخت
میپرانید مستی از سر شب
خطبههای منور زینب
لبش اسرار بر ملا میکرد
خیزران را به گریه میانداخت
آه از آن پینههای پیشانی
وای از این شیوهء مسلمانی
ناله میکرد مرد نصرانی
شامیان را به گریه میانداخت
کربلا سر به سر فقط غم بود
هرچه گفتند از غمش کم بود
روضهء شام بیشتر اما
نوحهخوان را به گریه میانداخت
زینب احمدی
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
دلبری های مرا در پای نیزه دیده ای؟
در شلوغی ها مرا بابای نیزه دیده ای؟
با تهِ نیزه چهل منزل کتک خوردم پدر
ضربه های زجر را در پای نیزه دیده ای؟
گم شدم یک شب به صحرای مخوف و شاهدی..
دخترت را در دلِ شبهای نیزه دیده ای؟
(این کبودیها مرا مانندِ زهرا کرده است)
(دیدگانم را شبیه موجِ دریا کرده است)
پهلویم آسیب دیده ای پدر چون مادرت
یک نگاهی کن به رویم خون جگر چون مادرت
دنده های سینه ام را یک لگد برهم زده
هر نَفَس دارد برای من ضرر چون مادرت
روضه در لفافه گویم ای عزیز فاطمه.
در سه ساله هم بود درد کمر چون مادرت
(این کبودیها مرا بالا و بالا برده است)
(عضو عضو پیکرم را سمتِ زهرا برده است)
هیچ می دانی که می ترسم هنوز از ازدحام
صدگله دارم عزیز ِفاطمه از شهرِ شام
خیبری ها و یهودی ها قیامت کرده اند
آمدند با کوله باری از جفا بر انتقام
سنگ و چوب و پاره ی آتش نصیبِ ما شده
در میانِ کوچه و بازار مخصوصاً ز بام
(این کبودیها تنم را زار و مضطر کرده است)
(پیر پیرم کرده و مانند مادر کرده است)
محسن راحت حق
@rozeh_1
#حضرت_رقیه
با آتش خیمه، تن اهل حرم سوخت
بابا کجا بودی، نبودی معجرم سوخت
از داغ هجرانت، چهل منزل، شب و روز
آن قدر گریه کرده ام، پلک ترم سوخت
دیدی حمیده، دختر هم بازی من
در زیر سم اسب ها، پشت حرم سوخت
هر بار نامت را به لب با گریه گفتم
با ضرب سیلی، عمه جانم در برم سوخت
دیگر توان پر گشودن هم ندارم
از بس مرا زجر حرامی زد، پرم سوخت
جوری لگد زد، خاطرات هر سه سالم
آتش گرفت و آیه های کوثرم سوخت
ضرب لگد، سیلی و سنگ و خار و آتش
بعد از عمو عباس، کلّ پیکرم سوخت
دارم خبر، در خانه ی خولی سرت سوخت
داری خبر از آتش خیمه سرم سوخت؟
وقتی سرت را بر درختی بسته دیدم
آتش گرفتم آن چنان خاکسترم سوخت
بر ما اشاره کرد مرد سرخ مویی
خیلی اهانت کرد، قلب خواهرم سوخت
بالشت من سنگ است وقتی دامنت نیست
دنیا دلش بر وضع زار بسترم سوخت
از سوز سرمای شب و گرمای روزش
کنج خرابه، استخوان لاغرم سوخت
بس که گرسنه مانده ام، سرگیجه دارم
از بس نخوردم آب، زخم حنجرم سوخت
شعر وصال من... رگ خشک گلویت
بوسیدم آن گونه که بیت آخرم سوخت
مهدی علی قاسمی
@rozeh_1