eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
مابین خوبانت به بدها هم نظر کن یک بار هم از کوچه اینها گذر کن @hosenih خیلی گناه آورده ام اینجا ببخشی شام مرا با نور آمرزش سحر کن من بند بندم با گناهان انس دارد آتش بزن!جسم مرا زیرو زبر کن هرتیررا شیطان به سمت قلبم انداخت یا نور و یاقدوس هایم را سپر کن بی گریه میمیرم تورا حق سه ساله سهمیه چشمان من را بیشتر کن این بنده سرکش به تو امیدوار است خیلی بدم اما تو با من خوب سر کن بگذار با هم اربعین درراه باشیم یارب مرا با دوستانم همسفر کن کرببلا را از حسن باید بگیرم آقا!تو رحمی به گدای دربه در کن @hosenih هرموقعی امضا زدی شش گوشه ام را درروضه ی زینب گدایت را خبر کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نمیخواهم بگویم آنچه دیدم نمیخواهم بگویم ماجرا را کجا رفتم چه ها دیدم بماند نکرده هیچ کس با من مدارا @hosenih به روی شانه بار غم کشیدم میان سینه ام غیر از تبت نیست همین اندازه می گویم برادر دگر این زینبت آن زینبت نیست اگر چه زنده ام-اما به سختی خودم را تا مزار تو رساندم مرا با زور از پیش تو بردند خودم ناراحتم این جا نماندم تنت روی زمین ماند و سرت هم فراز نیزه بالای سرم بود چهل روزه است روز وشب ندارم غم تو بغض و آه حنجرم بود رسیدم از سفر آن هم چگونه پر از دردم، غمینم ،نیمه جانم شکسته حرمتم در کوچه بازار شهیدِ طعنه و زخم ِ زبانم دم دروازه ها یادم نرفته سرت را نیزه دار تو تکان داد میان حلقه ی نامحرمان هم کسی با دست طفلت را نشان داد @hosenih همان بهتر که سر بسته بماند مصیبت های سنگینی که دیدم اگر چه دور بودم از تو اما ولی شکر خدا پیشت رسیدم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک اربعین آتش گرفتم از فراقت آتش گرفتم از غم و رنج و مصیبت تا که دوباره زائرت باشم برادر چله گرفتم، چله در رخت اسارت @hosenih یادم نرفته تشنه بودی بین گودال هَل مِن مُعینت ماند آخر بی اجابت یک لقمه نان هم بعد تو راحت نخوردم حتی ننوشیدم پس از تو آب، راحت یادم نرفته لحظه ای که نیزه خوردی تکیه زدی بر نیزه ای غرق جراحت در خاطرم مانده سرت را می بریدند در خاطرم مانده زمان سخت غارت با گریه افتادم به روی پیکر تو با کعبِ نی بُردند من را از کنارت دور از نگاه ساقی لشکر ابالفضل خیلی به ما شد شام عاشورا جسارت دیدی مرا بر ناقه ی عریان نشاندند؟! دیدی چگونه شد ادا اجر رسالت؟! در آسمان کردی طلوع و سر شکستم وقتِ غروبت جان سپردم در حقیقت هر جا که رفتم مثل حیدر خطبه خواندم نام تو را بردم برادر با جسارت من دشمنت را بر سر جایش نشاندم با ذوالفقار صبر و تیغ استقامت اما دلم خیلی پر است از دشمنانت بر حرمله، بر ابن سعد و شمر لعنت هر کس که می افتاد ما را می کشیدند حتی به ما یک دم نمی دادند مهلت قبل از ورود شام با صوت حزینم گفتم به نیزه دار تا از یک راه خلوت... ... این دختران را وارد این کوچه ها کن لج کرد با ما آن خبیث بی مروت دروازه ی ساعات ما را دوره کردند خیلی در آن ساعات افتادم به زحمت از صبح دَم تا عصر مابین اراذل... باشد نمی گویم بماند تا قیامت تا سنگ خوردی سنگ خوردم، بین عشاق گونه به گونه می رود صورت به صورت یک خواهشی دارم بیا و جان زینب چیزی نپرس از دخترت از آن امانت داغ رقیه مثل داغ مادرم بود نگذار تا این که بمیرم از خجالت خیلی برایت درد و دل کردم ببخشید آخر رسیده بر دلم غم بی نهایت @hosenih غم گر غم یار است شیرین است این غم باشد برادر جان دگر خوردم شکایت من می روم باور مکن زنده بمانم من می روم دیگر از این وادی غربت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️زمزمه/ واحد اربعین▪️ ای برادر شهیدم هر جوری که بود رسیدم شده زینبت دوباره کربلائی کربلائی موقع زیارت اومد زینب از اسارت اومد بارون از چشام میباره پس کجایی پس کجایی پاشو ای گلو بریده پاشو مهمونت رسیده یااخا ای باوفا شد این چهل روزه چهل سال خسته ام پربسته ام چطور بازم بیام تو گودال آه چشمام دیگه وانمیشه دیگه پا نمیشه پای خواهر آه خسته از محن شده ام پیرزن شده ام ای برادر کنار خاکت عزیزم چه خاکی بسر بریزم جون نداره دست و بالم ای برادر ای برادر تنم و لاله گرفته صدام از ناله گرفته خیلی آهسته مینالم ای برادر ای برادر یادته مقتل و دیدم از تنت نیزه کشیدم با شتاب دنبال آب رفتم به هر طرف برادر از جفا واویلتا آبت دادن با نوک خنجر آه وقتی ناله ها میزدی دست و پا میزدی آه کشیدم آه باسر سوی تو اومدم رو سرم میزدم آه کشیدم با رباب و با سکینه چطوری برم برم مدینه آسمون روی سر من شده آوار شده آوار با همین چند تا گل یاس میزنم یه سر بزنم به عباس وقت درد و دل رسیده باعلمدار باعلمدار باز میخوام پیشش بشینم قبرش و میخوام ببینم بعد از اون فصل خزون اومد سراغ ما بهار رفت شد حرم دریای غم از صورتم نقاب کنار رفت آه پیش دیده های رباب روضه خون شده آب وای برادر آه رو دست مشک پاره داره سر بخاک میزاره وای برادر
▪️نوحه اربعین حسینی▪️ برادر جان آمده از سفر زینب نشسته بر قبر تو خون جگر زینب زجا خیز ای جانانم کتک خورده مهمانم کنار تو حیرانم واویلا واویلا رمق دیگر رفته از زانوی خواهر حکایتها دارد این گیسوی خواهر سپیده زد بر مویم لگد خورده پهلویم رَدِ ناخن بر رویم واویلا واویلا خدا داند از این غم بر خود لرزیدم عقیقت را در دست ساربان دیدم پیِ رأست ای جانا شدم راهی در صحرا به همراه قاتل ها واویلا واویلا خجالت از روی تو دارم ای دلبر به ویرانه جامانده دُردانه دختر به جان من آذر زد به گریه هی برسر زد کنار تو پرپر زد واویلا واویلا
◾💠◾💠◾ *دوبیتی* *بسم الله الرحمن الرحیم* یا کعبه الرضایا، *دوبیتی های اربعین* فدای گریه های عمه زینب چه غم داره صدای عمه زینب بیا تا خون بگرییم مثل مهدی همه واسه غمای عمه زینب عجب حال هوایی داره امشب حسینم وا حسینا ذکر هر لب به عباس و علی اکبر بگویید که از شام بلا برگشته زینب فلک از غم شکسته بال زینب خدا داره خبر از حال زینب جوونای بنی هاشم کجایید پاشید بیاید به استقبال زینب سلام ای لاله ی در خون تپیده سلام ما برآن حلق بریده تو حق داری منو نشناسی داداش تنم زخم و همه موهام سپیده منم زینب که زهرا در وجودم سراسر عشق تو در تار وپودم به شوق دیدنت برگشتم اینجا وگرنه تو خرابه مرده بودم من از روز ازل دل بر تو بستم دیدی تا پای جون پای تو هستم یه جوری مثل مادر خطبه خوندم دهان کوفه و شامو شکستم طلای دخترت رو پس گرفتم ببین انگشترت رو پس گرفتم چهل روز تازیونه خوردم اما من از نیزه سرت رو پس گرفتم منو زخم زبونو ناسزا کشت منو این طعنه های ناروا کشت میون کوچه و بازار، ای وای منو اين چشمهای بی حیا کشت چهل روز نه چهل سال غصه خوردم برات موی سفید سوغات آوردم چهل منزل به روی نیزه داداش تو گریه کردی و من سنگ خوردم همین‌که خیمه غارت شد حرم سوخت دل بابامو قلب مادرم سوخت همین جا بود رقیه داد میزد بیا عمه کمک کن چادرم سوخت همین جا اکبرت رو بوسه دادم رخ پیغمبرت رو بوسه دادم بجای مادرم زهرا تو گودال رگای حنجرت رو بوسه دادم همین جا هستی من رفته بر باد همین جا دخترت در اتش افتاد نمیشه باورم بعد چهل روز رسیدم کربلا ای داد بیداد سکینه با دلی زار و پریشون یه چشمش اشک و چشم دیگرش خون کنار قبر عباس ناله میزد چشت روشن چشت روشن عمو جون میاد از پشت خیمه ها صدایی گل مادر گل مادر کجایی واست گهواره اوردم عزیزم علی لالای علی لالا، لالایی تو رفتی زخم بال و پر نبینی پر پروانه خاکستر نبینی سر تو بارها از نیزه افتاد که سیلی خوردن مادر نبینی ما رو دشمن چه سخت آزرد داداش سرت رو نیمه شب آورد داداش منو شرمندگی از این امانت رقیه ات تو خرابه مُرد داداش حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک @roze_daftari
مداحی آنلاین - به یاد کربلا دلها غمین است - فخری.mp3
14.29M
🌴به یاد کربلا دلها غمین است 🌴دلا خون گریه کن چون اربعین است 🎤حاج @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا 🕊صلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ 🔰 در یکی از زیارات ابی عبدالله علیه‌السلام این‌گونه عرضه می‌داریم: اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِمَّنْ لَهُ مَعَ الْحُسَيْنِ قَدَمُ ثَبَاتٍ وَأَثْبِتْنِي فِيمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَهُ. خداوندا من را از كسانى قرار بده كه با حضرت امام حسين علیه‌السلام ثابت قدم بودند، و من را در شُمار آنان كه با آن حضرت شهيد شدند ثبت و ضبط بفرما.        📚 كامل الزيارات، @azizamhosen @yaraliagham
عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری! از من خسته به والله! زمین گیر تری! مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد من اگر پیر شدم، پیری تو پیرم کرد عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن ته گودال به چشم تر من رحمی کن من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم تکیه بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم از دهان نیزه ای بیرون بکشی، می میرم سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد زود تر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم!؟ نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم! بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم خنجری کُند به پشت سر تو می بینم بین گودال و حرم، عطر فروشم فردا تن عریان تو را با چه بپوشم فردا!؟ چادرم هست، ولی همسفرم شک دارم! تا دم عصر بماند به سرم، شک دارم! مُردم از غم، بروم فکر اسیری باشم قبل از آن، فکر مهیّای حصیری باشم وحید قاسمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا