eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد از راه و کشید آرام عبا رویِ سرش یعنی امروز ست روزِ ناله‌هایِ آخرش هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت میکشد خود را به سویِ خانه مثلِ مادرش رویِ خاکِ کوچه دنبالش اگر دقت کنی بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش او زمین می‌خورد و میخندید بر حالش عدو این هم ارثی بود که برده ز جدِّ اطهرش صحنۀ جان دادن او روضۀ مستوره شد حجره در بسته میداند چه آمد بر سرش بار دیگر صورت خاکی و دست و پا زدن خادمش دید و ولی هرگز نمیشد باورش یک بُنَیّ گفت و از کام پسر بوسه گرفت از مدینه بهر یاری زود آمد دلبرش کربلا بابا رسید امّا پسر افتاده بود قلبِ شاعر آب شد در این سه بیت آخرش هر چه قدر آغوش خود واکرد اکبر جا نشد تا که آخر در عبا پیچید جسم اکبرش تا قیامت هم نمیفهمند اهل معرفت از چه آمد دست بر سر بین لشگر خواهرش آنکه حتّی تارِ مویش را ندیده جبرئیل دست بُرده بر سرِ نعش علی بر معجرش قاسم نعمتی @rozeh_1
دعا كنيد شب گريه آورش نرسد و جانِ او به لبانِ مطهرش نرسد هنوز هم كه جوادش نيامده از راه دعا كنيد نفسهای آخرش نرسد بدون سرفه‌ی خونين جگر نمی‌ريزد دعا كنيد كه زخمی به حنجرش نرسد هزار شكر كه معصومه با برادر نيست وگرنه داشت دعايی كه خواهرش نرسد چنان به رویِ زمين می‌خورَد قدم به قدم گمان كنم كه به حجره به بسترش نرسد نفس نفس زدنش سخت‌تر شده ای داد خداكند كه صدايش به مادرش نرسد جوادش عاقبت آمد ...گريز روضه رسيد پسر رسيد كه روضه به آخرش نرسد.... حسين بر سرِ زانو،جوانش اُفتاده نمی‌شود نزند داد،بر سرش نرسد بغل كشيده تنش را ولی زمين می‌ريخت به خيمه‌گاه گمانم كه اكبرش نرسد چقدر هلهله دارند ارازلِ كوفه دعا كنيد كه ای كاش خواهرش نرسد علی كه رفت عمو رفت دختری ترسيد دويد آتشِ خيمه به پيكرش نرسد دويد عمه كه پيش از سنان به او برسد كه دستهایِ حرامی به معجرش نرسد حسن لطفی @rozeh_1
سخت است پیش پای پسر، دست و پا مزن جانِ جواد، مادر خود را صدا مزن حالا که زهر شیره ی جانِ تو را کشید آتش به جان این جگر مبتلا مزن بالا سرت جواد و اباصلت آمدند پس بینِ هجره ناله ی واغربتا مزن از شانه ی جواد کمی هم کمک بگیر بر روی خواهش پسر خویش، پا مزن گرچه به یاد مادرت آتش گرفته ای پیش جواد، حرفی از آن کوچه ها مزن قدری بنوش جرعه ی آبی و، این همه با یاد کربلا، طرفی آب را مزن این دست از شراره ی زهر آب گشته است بر صورتت به یاد لبِ سرجدا مزن آقا عبا بکش به سر اطهرت، ولی حرف از عبای کشته ی کرببلا مزن رضا باقریان @rozeh_1
مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای! آقا چرا عبا به سرِ خود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظر راه می روی!؟ مانند فاطمه چقدر راه می روی! خونِ جگر به سینه، به اجبار می دهی راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی داغ غریبی تو، نمک بر جگر زند خواهر نداشتی که برایت به سر زند اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟ در کوچه های طوس،زمین می خوری چرا ؟ با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده خاک لباس های خودت را تکان بده مقداری از عبای شما پاره شد، ولی... نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت چشمی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت وحید قاسمی @rozeh_1
وقتی عبا را بر سر خود می‌کشیدی بند امید عالمی را می‌بریدی خوردی زمین دیگر نشد برخیزی از جا دیدم سوی دیوار خود را می‌کشیدی هربار می‌افتادی و می‌گفتی ای کاش آه ای عصای پیری من می‌رسیدی وقتی میسر نیست تا باشد جوادت ای کاش می‌شد تا عصایی می‌خریدی با جمله‌ی ای وای مادر بین کوچه آه از نهاد هر گزاره می‌شنیدی از درد می‌پیچی به خود تنهای تنها چشم تو مانده سوی در با ناامیدی خاکی شده سر تا به پایت بین حجره حالا شدی مانند آن راس شهیدی... ابن شبیبت را صدا کن روضه‌ای خوان آن روضه‌ای را که گریبان می‌دریدی بر روی نی خورشید و پای نی ستاره روضه بخوان از دختر بی‌گوشواره از آن تن بی‌سر به روی خاک صحرا روضه بخوان از ناله‌ی گودال زهرا روضه بخوان از تیغ و از نیزه شکسته از آنکه روی صفحه قرآن نشسته روضه بخوان از زخم‌های پیکر او از ساربان و تنگی انگشتر او موسی علیمرادی @rozeh_1
قبل از این شور دیگری می داد هرکجا از شما که می گفتیم همه یک راست کربلا بودیم یا امام رضا که می گفتیم چند وقتی است حالمان خوش نیست قبل از این در رواق ،پای ضریح با تو از بوی سیب می خواندیم وسط روضه ها به یاد خودت همه یابن الشبیب می خواندیم از تو خواندیم و باز روضه شدیم پدرم روضه خوان خوبی بود پدرم با تو کربلا می رفت وقت دلتنگیش برای حسین تا که می گفت یا رضا ، می رفت ما هم امروز یا رضا گفتیم... یا رضا گفته ایم و می بینیم داری از راه می رسی اما وسط کوچه دست بر دیوار اقتدا کرده ای به کرببلا دل ما را ببین کجا بردی.. سم انگور کار خود را کرد حال مسموم بدترین حال است بازهم روضه خوان کرببلا وسط حجره بین گودال است مشهد و کربلا یکی شده اند... پدرم بین روضه ها هر وقت از مصیبات خواهری می خواند روی تل بین روضه دق می کرد گریه در بین روضه ها می ماند خوب شد خواهرت نبود و ندید خواهرت بین جمع محترم است بر سرش آتشی نمی بارد هرکجا هم که خواهرت برود هیچ کس سنگ بر نمی دارد هیچ جایی شبیه شام نبود محسن ناصحی @rozeh_1
حضرت امام علیه السلام 👆
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 می نشینم که مرا خانهء مادر ببری تشنه ای را به لبِ چشمهء کوثر ببری با گناهی ز بهشتِ همه بیرون زده ام آمدم تا که مرا جنّتِ بهتر ببری دام را پهن کنی جلد حریمت شده ام مستحب است که در خانه کبوتر ببری نوکر تو شده ام که به خودت رو بزنم تو هم آقا شده ای که دل نوکر ببری منت خادم تو می کشم ای شاه که گفت ظرفی از خاک به دستم بده تا زر ببری در شلوغی حرم، هول جزا را زده ام در زدم تا که از آتش همه را در ببری "هر دری بسته بود جز در پر فیض جواد" پشت این در بنشین فیض مکرّر ببری آنقدر دور ضریحت گله کردم به حسین تا مرا نیز به شش گوشه اش آخر ببری تو غریب الغربایی شده حتی یک بار... غم خود را طرف مرقد خواهر ببری!؟ گفت زینب چقدر داد کشیدی سر من آمدی شمر به گودال مگر سر بِبَری مضطرب بود حسین، گفت به ناموس خودش برو لازم نشود دست به معجر ببری رضا دین پرور امام رضا (ع) مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ماه شمع خاک آقاست وای بازم آقام تنهاست اشک چشم شیعه - بارون بقیعه آقا شدم دوباره بی قرار تو دلم می خواد بیام کنار تو چه سوت و کوره این مزار تو کریم و سفره دار طاهایی همیشه تو غریب و تنهایی غریب مادر حسن(4) وای از این درد غربت شد دل خون مرد غربت آتیشه تو آهش – غم توی نگاهش انگار داره فضای سینه می سوزه آقا با زهر کینه می سوزه براش دل مدینه می سوزه حسین داره با گریه می خونه دیگه برادرم نمی مونه غریب مادر حسن(4) دید از اون ضرب سیلی شد یاس حیدر نیلی توی کوچه آخر – شد عصای مادر عمری به یاد مادرش عزاداره با خاطرات کوچه بیماره خودش دیده شکسته گوشواره غروب غم تو چشمای خونش رسیده لحظه های هجرونش غریب مادر حسن(4) امام حسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شب تاریک هوای سحرش را می خواست شهر انگار خسوف قمرش را می خواست گوشۀ حجره کسی چشم به راه افتاده حسن دوم زهرا پسرش را می خواست حضرت عسگری از درد به خود می پیچد زهر از سینۀ آقا جگرش را می خواست آسمانیست امامی که زمین افتاده آسمان جلوه ای از بال و پرش را می خواست شعلۀ زهر که بد جور زمین گیرش کرد به خدا که نفس مختصرش را می خواست لحظه ی آخر خود روضۀ عاشورا خواند منبر خاک غم چشم ترش را می خواست ته گودال کسی روی زمین افتاده خنجر شمر گمانم که سرش را می خواست ختری دید که بالای سرش نامردی آمده بود و نگین پدرش را می خواست شاعر : مسعود اصلاني امام عسکری (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تا چَشمِ من به چَشمِ تو دلدار می خورد اِنگار که به دیده ی من خار می خورد غُصّه نخور که زود می آیی کنارِ من چَشمت سه ماه حَسرتِ دیدار می خورد بوی بهشت می رسد از سینه ات ولی روزی دَرِ بهشت تو مِسمار می خورد در پشت در که ناله ی جانسوز می کِشی پهلوی تو به گوشه ی دیوار می خورد پیشِ تو می بَرَند علی را کِشان کِشان غُصّه، علی، از آن همه آزار می خورد جانِ پدر صِدا بزنی زود می رسم بر بازویت، غَلاف که هربار می خورد از سینه ام حُسین و حَسن را جُدا مکن نَخلِ من از دو میوه ی تو بار می خورد روزی حَسن به شَهرِ مدینه شَوَد کبود از دَستِ یار، زَهرِ شَرَربار می خورد روزی حُسین، با سَرِ زخمی به روی نِی سنگ از جفای کوچه و بازار می خورد با دست های بسته رَوَد زِینَبَت به شام این دُخترِ تو لَطمه ی بسیار می خورد رضا رسول زاده پیامبر اکرم (ص) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نهمِ ربیع و شد جشن امامت حجت بن الحسن سرِتان سلامت بهارِ رحمت در گلشَنَت مبارک فروغِ نورِ انجمنت مبارک رَدای امامت بر تنت مبارک ای کلام خدا پیدا در کلامت حجت بن الحسن سرِتان سلامت نهمِ ربیع و شد جشن امامت حجت بن الحسن سرِتان سلامت... تو نور حقّی و لطف بی کرانی ولیُ اللهی و مظهرُ الرّحمانی امامُ المنتَظَر صاحبَ الزّمانی وحدت و عزّتِ مسلمین پَیامَت حجت بن الحسن سرِتان سلامت نهمِ ربیع و شد جشن امامت حجت بن الحسن سرِتان سلامت... در این جشن زیبا از ولی میگویم زِ نورِ پیدا و منجلی میگویم همنوا با خوبان یا علی میگویم کوه استقامت،دریای شهامت حجت بن الحسن سرِتان سلامت نهمِ ربیع و شد جشن امامت حجت بن الحسن سرِتان سلامت... آغاز امامت امام زمان (عج) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar