پر زد دل من بہ صحن گوهرشادٺ
با اشڪ دخیل بستہ بــــر امدادت
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها به تو بوده امیدم
تو صحنت خدارو من دیدم
برومند
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچه های مشهد...
ملائکه
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
هدایت شده از قال الصادق:(فقه و حدیث)
ا ﷽ ا
☘بررسی روایت ضامن آهو
✅آنچه داستان مشهور در مورد «ضامن آهو» بین محافل هست اینکه؛
«روزی صیادی در بیابان آهویی را دنبال میکند و امام رضا(ع) در آن نواحی بوده و آهو به امام رضا(ع) پناه میبرَد، امام(ع) حاضر میشود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمیپذیرد.
در این هنگام؛ آهو به زبان میآید و به امام(ع) میگوید من دو بچه شیرخوار دارم که گرسنهاند و چشم به راهاند و شما ضمانت مرا بکنید تا بروم و آنها را شیر دهم و برگردم.
امام رضا(ع) هم ضمانت آهو را میکند و آهو میرود و بهسرعت بر میگردد، شکارچی که این وفای به عهد آهو را میبیند و وقتی میفهمد که ضامن آهو، امام رضا(ع) است، منقلب میشود و آهو را آزاد میکند.»
✍اما داستان ضامن شدن امام رضا برای آهو به آن شکلی که در بین مردم و برخی آثارِ متأخر آمده، در منابع روایی وجود ندارد و کاملا بی سند است.
اما طبق منابع، سه روایت؛ در مورد دیگر معصومین در این باره وجود دارد.
1⃣حضرت رسول اکرم:
👤فضل بن حسن طبرسی(۵۴۸ق) می نویسد :
روزی حضرت رسول اکرم با اصحاب از محلی عبور می کردند که در این هنگام آهوئی که در دامی گیر کرده بود به آن حضرت(ص) شکایت کرد.
آهو گفت :
📋«يَا رَسُولَ اللهِ! إِنَّ لِي طِفلاً يَحتَاجُ إلَى لَبَنِِ وَ إِنِّي قَد وَقَعتُ فِي هَذِهِ الشَبَكَةِ فَخَلِّنِي حَتَّى اُرضِعَهُ»
♦️ای رسول خدا! من کودکی دارم که احتیاج به شیر من دارد، من اکنون در این دام گرفتارم و کودکم گرسنه مانده است، اینک مرا از این دام رها کن تا کودک خود را شیر دهم.
حضرت(ص) فرمود :
📋«كَيفَ اُخَلِّيكَ وَ صَاحِبُ اَلشَّبَكَةِ غَائِبٌ؟»
♦️من چگونه تو را آزاد کنم و حال اینکه صاحب دام اکنون در اینجا نیست؟
آهو گفت : شما مرا رها کنید، من پس از اینکه کودکم را شیر دادم مراجعت خواهم کرد.
پس؛
📋«فَخَلَّاها وَ جَلَسَ حَتَّى رَجَعَت الظِبيَةُ وَ جَاءَ صَاحِبُهَا فَشَفَّعَ رَسُولُ اللهِ(ص) حَتَّى خَلَّى سَبِيلَهَا»
♦️رسول اکرم(ص) به این شرط او را از دام صیاد رهانید، و در آن جا توقف فرمود تا آهو مراجعت کرد، در این هنگام صاحب دام نیز از راه رسید، حضرت(ص) از آهو شفاعت نمود، صیاد نیز او را رها کرد.(۱)
2⃣ #امام_سجاد :
👤شیخ مفید(۴۱۳ق) می نویسد :
امام سجاد(علیه السلام) در یکی از سفرها با عدّه ای به مکه میرفت، همینکه در بین راه نشستند آهوئی آمد و در مقابل آن حضرت(ع) ایستاد، با چشمانی پر از اشک به حضرت زین العابدین(ع) شکایت کرد.
همسفران خود فرمود :
📋«أَ تَدْرُونَ مَا تَقُولُ هَذِهِ اَلظَّبْيَةُ؟»
♦️آیا می دانید این آهو چه گفت؟
گفتند : خدا و پیغمبر و امام(ع) بهتر میدانند.
حضرت(ع) فرمود :
این آهو میگوید :
📋«إِنَّ فُلاَناً اَلْقُرَشِيَّ أَخَذَ خِشْفَهَا بِالْأَمْسِ وَ إِنَّهَا لَمْ تُرْضِعْهُ مِنْ أَمْسِ شَيْئاً»
♦️من نزد فلان شخص قرشی هستم و بچه ای دارم که از من گرفته شده، مدت یک شب و روز است که به آن غذا نداده اند.
پس امام زین العابدین(ع) نزد آن شخص قرشی فرستاد، او را حاضر کردند، طلب بخشش آن آهو را با بچه اش از او کرد، غذا آوردند به آن آهو داد، آنگاه امر کرد تا به طرف صحرا رود، راه آن حیوان را باز کردند، او همهمه کنان با بچه خود به سوی بیابان رفت.
امام(ع) فرمود : نفهمیدید آن آهو چه میگفت؟
سپس فرمود :
📋«دَعَتِ اَللَّهَ لَكُمْ وَ جَزَتْكُمْ خَيْراً»
♦️او در حق ما دعای خیر کرد.(۲)
3⃣ #امام_جعفر_صادق_علیه_السلام :
👤قطب الدین راوندی(۵۷۳ق) می نویسد :
داوود بن کثیر رَقّی نقل می کند روزی به همراه ابوالخطاب و مفضّل و ابو عبداللّٰه بلخى در طی مسیری به همراه امام صادق(ع) بودیم.
در این هنگام؛ آهویی به امام صادق(ع) پناه آورد و با دُم خود اظهار عجز و احتیاج میکرد و صدای مخصوصی که حاکی از التماس بود، می نمود.
امام(ع) فرمود :
📋«أَفْعَلُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ»
♦️ان شاءالله انجام می دهم.
آهو راه خود را در پیش گرفت و رفت.
عبدالله بلخی گفت : چیز عجیبی دیدیم، آهو چه میخواست؟!
امام صادق:
📋«اِسْتَجَارَ بِيَ اَلظَّبْيُ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّ بَعْضَ مَنْ يَصِيدُ اَلظِّبَاءَ بِالْمَدِينَةِ صَادَ زَوْجَتَهُ وَ أَنَّ لَهَا خِشْفَيْنِ صَغِيرَيْنِ وَ سَأَلَنِي أَنْ أَشْتَرِيَهَا وَ أُطْلِقَهَا إِلَيْهِ فَضَمِنْتُ لَهُ ذَلِكَ»
♦️آهو به من پناهنده شد و گفت : یکی از صیاد های مدینه همسرش را صید کرده و دو برّه کوچک دارد از من تقاضا کرد او را بخرم و آزاد کنم من نیز ضمانت کردم که این کار را انجام دهم.
سپس امام(ع) برگشت، ما نیز در خدمتش بودیم آهوی ماده را خرید و آزاد کرد.(۳)
۱)إعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۸۲
۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۲۹۷/
اثبات الوصیه مسعودی، ص۱۷۳/
بحارالأنوار، ج۶۱، ص۳۷
۳)الخرائج و الجرائح ج۱، ص۲۹۷/
بحارالأنوار ، ج۴۷، ص۱۱۲
منبع: اسناد المصائب
#بررسی_روایت_ضامن_آهو
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
آمدم پیش تو با اینهمه اندوه، ولی
چه غمی هست که پیش تو به پایان نرسد؟!
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضامن که رضا باشد
مـن آهوی در بنـدم
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📓 وقتی به طوس جا به کنار...
بنی فاطمه
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📔 السلطان کبوتری شدم...
من
🎤 رعنایی
حضرت #امام_رضا علیه السلام
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا