eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از تو سهمِ فاطمه آزار می شود این راهِ ظلم، بعد تو هموار می شود حرف از وداع می زنی و، سقفِ خانه ام با حرف هات، بر سرم آوار می شود ای دلخوشیِ فاطمه ناخوش مکن مرا دارد دلِ شکسته ی من زار می شود بسترنشینِ من به روی پا بلند شو افتاده ای و داغ تو غمبار می شود خیلی وخیم تر شده زخمِ دلم پدر پیشم بمان وگرنه شبم تار می شود بالا سرت نشسته ام و فکر می کنم آیا پس از تو فاطمه بیمار می شود؟ بابا تو را نداشته باشم چه می شود؟ مزد تو گفته ای در و دیوار می شود تو می روی و بعد تو این شهر کینه توز از دخترت همیشه طلبکار می شود تو می روی و بعدِ سه روز از نبودنت روضه شروع از نوکِ مسمار می شود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزال پیوسته - شهادت امام حسن علیه السلام خواهر می آید زینب دوباره با دلِ مضطر می آید مضطر می آید افتان و خیزان است چون مادر می آید بردار این تشت بیرون برو دلداده و دلبر می آید بیرون برو که... با شاهِ دین عبّاسِ نام آور می آید همدم نبودی مَحرم شدی امّا بدان مَحرم نبودی جز لطف و خوبی... چه دیده‌ای از من؟! جز اینها برمی آید!!! زهرِ تو کاری‌ست خون لخته‌ها از گوشه‌یِ لبهام جاری‌ست چشمم شده تار انگار از کوچه خودِ مادر می آید ای زهرِ کینه پیش از تو افتاده به جانِ من مدینه آتش بگیرد آن که گرفته شعله سوی در می آید در را شکستند دیدم خودم پهلوی مادر را شکستند اهلِ سقیفه پشتِ امیرِ بدر و خیبر را شکستند کوچه... چه ها کرد سیلی حسن را داغدارِ روضه‌ها کرد با ضربِ دستی آویزه‌های زیرِ معجر را شکستند آری هلائل دیدم گلِ یاسم لگد می کرد قاتل شش ماهه پر زد کشتند مادر را و حیدر را شکستند امّا برادر گریه نکن گریه فقط عصرِ عذاب است رأسِ تو بر نی بر دست‌وپای خواهرم زینب طناب است تن زیرِ سُمهاست آری دو دنیا بر سرِ طاها خراب است باور ندارم پای سرت در دستِ نامردی شراب است برعکسِ جعده آن کس که دارد معرفت بانو رباب است تا آخرِ عمر یادِ لبِ خشکِ تو زیرِ آفتاب است در روضه هایت طفلی که می‌خورده لگد انگار خواب‌است ذکرِ رقیّه ذکرِ حسن ذکرِ حسین و بوتراب است آخر می آید زینب بخوانش با دلِ مضطر می آید مهدیِ زهرا تیغِ تقاصِ خونِ گودال و خرابهَ‌ست
ز درد اندکِ خود، یاد غمهای تو می افتم ز شرمِ کوهِ غمهای تو بر پای تو می افتم غمِ ما و پریشانیِ تو! عیب از قیاسِ ماست چنین کاهی ز غم، گاهی به دریای تو می افتم نه آن مورم که از مُلکِ سلیمانی گریزانم من آن گَردم که بر گِردِ قدمهای تو می افتم ز هر کس خواستم امداد، خود نالان تر از من بود چه بهتر اینکه در دامانِ ماوای تو می افتم تو گفتی یادِ من باشید قدرِ جرعه ی آبی چقدر ای باوفا کم در تمنای تو می افتم تو را رنجانده ام از خویش، با انبوهِ عصیانم به هر غفلت، ز چشمانِ تماشای تو می افتم توقع کردی و من، بی توجه کارِ خود کردم اگر این است رفتارم، ز سودای تو می افتم بتو هر روز و شب، لبیک هایم را بدهکارم زبانم لال، اینسان از تولای تو می افتم ترا با اینهمه غم، باز تنها می گذارم من رَوَم گه، سوی خویش و از تسلای تو می افتم مرا تنهای بخود مگذار در تاریکیِ ایام ‌که من از طاعتِ امروز و فردای تو می افتم کنون ماهِ صفر را می گذارم پشتِ سر، اما چه دانم من، که دارم از قضایای تو می افتم □ □ □ میان کوچه های دردسر سازِ پریشانی بیاد کوچه ی پر دردِ غمهای تو می افتم صدای مادرت از کوچه می آید چرا، آقا در این ایام، یادِ لعنِ اعدای تو می افتم غمِ تو هیچ پایانی ندارد، هیچ شادی نیست مگر صبح فرج، روزی که در پای تو می افتم مرا هم با شهادت آشتی ده، یوسف زهرا خوش آنروزیکه، بی سر بر قدمهای تو می افتم شاعر:
دو دمه امام رضا علیه سلام بخدا مزد عزاداری ما دست رضاست مزد ما کرب و بلاست کربلا هم برویم این دلِ ما مست رضاست مزد ما کرب و بلاست الله - امام حسن (ع) - امام رضا(ع) رسول الله - امام حسن (ع) - امام رضا(ع) دودمه ماتم جانسوز احمد موسم اشک و بکاست فاطمه صاحب عزاست **** ذکر زهرا گه پدر ، گاهی حسن ، گاهی رضاست   فاطمه صاحب عزاست ✍رضارسولی
ایام صفر 👆👇
دو دمه امام رضا علیه سلام بخدا مزد عزاداری ما دست رضاست مزد ما کرب و بلاست کربلا هم برویم این دلِ ما مست رضاست مزد ما کرب و بلاست - امام حسن (ع) - امام_رضا(ع) - امام_حسن(ع) - امام_رضا(ع) دودمه ماتم جانسوز احمد موسم اشک و بکاست فاطمه صاحب عزاست **** ذکر زهرا گه پدر ، گاهی حسن ، گاهی رضاست   فاطمه صاحب عزاست ✍رضارسولی
4_5782898027811310304.mp3
1.33M
🎼 ☑️بند اول مدحی رسول الله (ص) یا زوج الخدیجه الکبری (س) یا سیدی یا ابالزهرا(س) صل علیک یا مولانا ..... ختم الانبیاءِ و المرسلین ادرکنی یا حضرت مصطفی(ص) یا ابوالقاسم ایهاالرسول(ص) بأَبی و أُمّی لک الفدا صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند دوم یا مصطفی(ص) بعد از رحلت شما آقا نشناختند حق تو رو مولا به دین تو شد جسارت ها .... گفتی کتاب الله وَ عترتی بی حرمتی ها کردن به ساحتت قرآنت رو کردن ورق ورق جسارت ها کردن به عترتت صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند سوم دم آخر تا اشکای دختر و دیدی روی دخترت رو بوسیدی دادی به فاطمه امیدی ..... میگفتی زهرا جان گریه نکن جون بابایی ای نور دو عین بعد من خیلی زود فاطمه جان به من ملحق میشی ام الحسین(ع) صل الله علیک یا رسول(ع) ☑️بند چهارم همونایی که اسم تو رو می آوُردن نمک سفره تو میخوردن خیلی دخترت رو آزردن ..... خونه ی حیدر و آتیش زدن قوم نمرودی های خیره سر برا بیعت گرفتن از علی(ع) ثانی با لگد میکوبید به در صل الله علیک یا رسول(ع) ✍شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
ای بعد بابا مانده‌ ای تنهای تنها فريـاد غربت ميزني در بين غـم‌ هـا تنـهاترين سردار تـاريخ جهادي تـو بر قيام كربـلا رونـق نـهادي دارم بـه لـب اين زمـزمـه مولا حـــسن جــان حســن غريب فاطــمه مولا حســـن جــان از همســرت سم جفا نوشيده‌ ای تـو وقــت نمـتاز خود زره پوشيده‌ ای تـو قلب پر از زخم تـو كوهی درد دارد آن سينۀ پر غصه آهی سرد دارد خواهر كنار طشت خون گريان و زار اسـت اينجا مدينه باشد و غم بي‌شمار اسـت گشته جگر از سم کینه پاره پاره زينب بر اين احوال تـو دارد نظاره هنگام تشييع تـو حرمت را شكستند تابوت وجسم و هم كفن با تير بستند خاک بقيع خسته‌ ات زائر ندارد مـهدی بـه روی قـــبر تـو ســر مــيگذارد   بهترین اشعار روضه شهادت امام حسن مجتبی «ع» ******   سوزم از سـوز جگر درميـان خـانـه‌ ام هــمسرم زهـر جــفا كـرده در پيـمانه‌ ام مـن شمعـم و زينـب مـيشـود پروانه‌ ام جسـم مـن درآتش و حـاصـلش چشـم تـرم درد مـن را مـيخـرد نـاله‌ هاي خـواهرم آخـر مرا كشـته انتظار مـادرم يـا امـام مجتبي يا سـيدی مولا يا امـام مجـتبي قسـمتم گردیـده تا دشـمنـم يـارم شـده ديـدن روز عـدو هر دمی كـارم شـده طعنـه چـو تـیـری برقلب خون‌بارم شده چشم‌گریان حسيـــن روز و شب زارم شـــده اين بهار زندگــی چون شــب تـارم شـده اين طـشت غـرق خـــون يار و غم‌خوارم شـده  
💠 پيامبر خدا "صلى الله عليه و آله"فرمودند: هيچ كس به اندازه اى كه من در راه خدا آزار ديده ام، آزار نديده است. به فدای شما یا حضرت رسول @azizamhosen @yaraliagham
نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابد الدهر در کنار هم‌اند @hosenih به حق که این دو همانند نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم.. سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشت وحی محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!.. چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟ جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟ @hosenih عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
60fbc1bd4680672c1ddce265_8952657537189020740.mp3
6.26M
علیه السلام « نشسته رو لبام لخته...» با نـــوای نشسته رو لبام لخته لخته پاره ي دل اي خدا مي ريزه از چشمام غربت چندين ساله كوچه ها مـــگه يادم ميره زخم روي صورت مادر مگه يادم ميره من بودم و يه گل پر پــر مگه يادم ميره خون آبه ي بال كبــــــــوتر مگه يادم ميره زخم روي صورت مـــــــادر ديگه راحت شدم از غـــم دنيــــــــــا راحت از ديدنِ قاتل زهــــــــــــــــرااااا مگه يادم ميره من بودم و يه گل پر پر مگه يادم ميره خون آبه ي بال كبــوتر مگه يادم می‌ره زخم روي صورت مــــــــادر نشسته رو لبام لخته لخته پاره ي دل اي خدا مي ريزه از چشمام غربت چندين ساله كوچه ها دم اخر دلم شعله ور تر مي شود از چشم ترم تو دستاي منه چادر خاكي زهرا مادرم ديگه اين كوچه ها شاهد نداره ديگه روي دلم غم نمياره مگه يادم ميره من بودم و كوچه ي غم ها مگه يادم ميره دستي سياه كه ميره بالا مگه يادم ميره روي زمين ناله ي زهراا مگه يادم ميره خون آبه بال كبوتر مگه يادم ميره زخم روي صورت مادر ای مادر مادر .
مدح امام حسن علیه السلام ای علوی تاج و نبوت سریر مصطبهء عشق و ولا را امیر خاک درت سجده گه آفتاب صفِّ نعال حرمت نه قباب طرهء اورنگ تو گیسوی حور نقش لوایت خَطِ الله نور ماه فلک شمع شبستان تو حور و ملک طفل دبستان تو کنگرهء عرش خدا خانه ات خیل ملک خادم کاشانه ات دست به دامان تو افلاکیان مست ز جام کرمت خاکیان گوشهء دستار تو حبل المتین سایهء دیوار تو حصن حصین شیفتهء حُسن تو ارباب عشق حُسن تو آئینه آداب عشق ای حجرالاسود ما، خال تو کعبه به تفصیل ز اجمال تو سبط نخستین شرف اوصیا دُوُّمی از سلسلهء اولیا دوشِ نبی مکتب تعلیم تو ملک ولا مطلع تقویم تو نام تو گلواژهء شعر ازل حُسن تو بیت الغزل لم یزل کعبه جانها حرم کوی تو قبله دلها خم ابروی تو لعل لبت چشمه آب حیات تار سر زلف تو حبل نجات خضر عطشناک لب جوی توست نوح گرفتار سر کوی توست چون قدح از عشق تو آکنده ام کشته عشقم به ولا زنده ام عشق تولای تو مستم کند حُبّ ولا باده پرستم کند مستی ام از زمزمه نام توست روشنی دیده ام از جام توست مست نه تنها منم از جام تو میکده مست از قدح نام تو این نفس زنده که من می کشم از نفس عشق حسن می کشم باده حسن جام حسن مِی حسن نغمه حسن زمزمهء نِی حسن زندگیم بسته به گیسوی اوست دل به تمنّای سر کوی اوست حسن کجا دم زند از ما و من پیش صف آرایی حُسنِ حسن یوسف اگر دم زند از حُسن و نام لاف و گزاف است فقط والسّلام یوسف صدّیق اگر ماه بود مطلع الانوار رخش چاه بود لیک حسن ماه سپهر وفاست جلوه گهش مشرق عرش خداست هر دو جهان جلوهء اجلال اوست قیمت صد مصر یکی خال اوست یوسف اگر بود چنان شمع جمع چیست مگر در شب تاریک شمع شمع شبستان زمان و زمن روشن از آئینهء حُسنِ حسن وارث دیهیم کمال علیست مظهر اوصاف جلال علیست چشم و چراغ حرم مصطفی نو گل زهرا حسنِ مجتبی همدل و همراز و شفیق حسین محرم اسرار و شقیق حسین پیکر صدق آیت صلح و صلاح مظهر اخلاص و ظهیر فلاح شمع شب افروز دل انجمن روشنی چشم محبان حسن از شرف دولت اقبال او بس کند این پایه به اجلال او کز نظر لطف خداوندگار خواجهء لولاک شه تاجدار مایه ی فخر و شرف و مجد اوست پادشه ملک جهان جد اوست کیست مَکَد غیر حسین و حسن از لب انگشت پیمبر لَبَن این شرف از آن شما بود و بس شیر کجا خورده ز انگشت کس مستیِ ز الطافتان از قدح عشق و مِی صافتان ✍منکلام:مرحوم استادحاج عباس شبخیز قراملکی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab