#ولادت_عبدالعظیم_حسنی
ای دامن مدینه ری، کربلای تو
ای اهل فیض تشنهی جام ولای تو
ریحانه امام حسن، سیدالکریم
ای اوفتاده جود و کرامت به پای تو
مدح تو را امام زمان تو گفته است
من کیستم که مدح بگویم برای تو
نجل کریم آل محمّد تویی تویی
تنها نه اهل ری همه عالم گدای تو
ماه حسن، که نور گرفتند اهلبیت
از آفتاب روی محمّد نمای تو
جسم مطّهر تو و آغوش خاک ری
بردار سر که در دل ما هست جای تو
آیات وحی در نفس روح پرورت
علم حدیث درسخن دلربای تو
بر اهل ری نه، بر همه عالم وجود
واجب بود زیارت صحن و سرای تو
بر زائری درود که گردد به دور تو
بر شاعری سلام که گوید ثنای تو
بر اهل ری سلام که همسایه تواند
بر شهر ری درود که شد نینوای تو
در موج فتنههای اجانب خدا گواست
ایران نیازمند بود بر دعای تو
نبود عجب که هر شب و روز اولیای حق
آرند سجده بر حرم با صفای تو
بیمار نا امید ز درمان، به صد امید
رو آورد به جانب دارالشّفای تو
بوی بقیع میوزد از خاک تربتت
ای نجل مجتبی که دو عالم فدای تو
پرواز میکند دل اهل ولا مدام
چون مرغ جان به جانب دارالولای تو
همچون کبوتران حریمت فرشتگان
گردند دور گنبد و گلدستههای تو
با مکتب ائمه اطهار آشناست
هر کس به هر طریق شود آشنای تو
تو سیدالکریمی و ما سائل درت
بسته به هم حوائج ما و عطای تو
دردا که از جنایت عباّسیان دون
هر صبح و شام خون جگر شد غذای تو
ترک مدینه گفتی و وارد به ری شدی
ری هم گریست بر تو و انزوای تو
گرد عزا نشست به رخسار اهل ری
در خاک تیره رفت چو قدّ رسای تو
شوّال شد محرّم و ری گشت کربلا
در روز رحلت تو و بزم عزای تو
پرواز کرد روح شریفت زتن،
ولی دیگر نشد بریده گلو از قفای تو
تشییع گشت پیکر پاکت به احترام
خورشید نی نگشت رخ دلربای تو
پیچیده شد درون کفن جسم اطهرت
دیگر نشد حصیر کفن از برای تو
بر خاک سر نهادی و دیگر کسی نزد
چوب جفا به لعل لب جانفزای تو
تا چشم ابر، باران ریزد به پای گل
«میثم» هماره اشک فشاند به پای تو
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
___________________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#ولادت_عبدالعظیم_حسنی
نام گرامیش اگر عبدالعظیم بود
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود
گر از کرامتش همه کس فیض می برد
از نسل خاندان امامی کریم بود
عطر حدیث آل رسول از لبش چکی
ددر مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود
تنها نبود پیک خوش الحان باغ عشق
پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود
آموخت درس بندگی از اهل بیت نور
محبوب پیشگاه خدای علیم بود
غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ کس
در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود
لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب
دست نوازشی به سر هر یتیم بود
گل سیرتان عشق به مدحش سروده اند
اخلاق او لطیف تر از هر نسیم بود
پیوسته او به منزل مقصود می رسید
زیرا صراط زندگی اش مستقیم بود
هفتاد و نه بهار ز عمرش گذشت و باز
در سایه امید و ولایت مقیم بود
در گلشن همیشه بهار حریم او
هر گل که دیده ایم به ناز و نعیم بود
هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت
این بوستان عشق بهشتی شمیم بود
پروانه بهشت به دستش دهد خدا
هر کس که زائر حرم این کریم بود
عبد حقیر اوست "وفایی" اگر چه باز
دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود
🔸شاعر:
#سیدهاشم_وفایی
___________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5800752906940451522.mp3
353.1K
مولودی امام حسن عسکری
سبک باز هوای نجفم نجفم ارزوست
🌺🌺🌺👏👏❤️🌺🌺
میرسد از سوی جنان مژده ای عاشقان2
مژده ندا میرسد از سوي هفت آسمان
امده عیده مسلمین ،عید صاحب زمان
اجرشما با کرم دست رب جهان
بادا مبارک به همه عاشقان عیدتان3
موسم شادی وطرب امده شیعیان
گل بفشانید آمده عشق صاحب زمان
بهر رضای قلب او صلواتی فرست۲
شکر خدا که مهر او به دل مانشست
بادا مبارک به همه روز میلاد یار
تولد امام حسن همه جاشد بهار
یاعلی مولا علی جان
یاعلی جان مدد
بهر فرج کن مددی ،یاعلی جان مدد
شاعر:
مریم صالحی مرزیجرانی
بانوای مداح اهلبیت ع🎧
#جناب_کربلایی_سلطانی🎤👌
👏👏👏🌺🌺👏❤️❤️🌺
#کانال _سبک_ شعر_باب _الحرم
Banifatemeh-Shab9Moharram1399[03].mp3
4.88M
#نوحه یاقمر العشیره
#مجید بنی فاطمه
یا قمر العشیره بغیر تو کسی نیست
که دستمو بگیره یا قمر العشیره
یا قمر العشیره تویی همون که دریا
بدون تو کویره یا قمر العشیره
تو کریمی و تموم دردام
توی موج کرمت گم میشه
انقدر مقدسی که اسمت
قسم اول مردم میشه
آقا زیر سایت هر کس که رسیده
دستاشو گرفتی با دستای بریده
****
یا ساقی العطاشا دوای دردای من
امید ناامیدا یا ساقی العطاشا
یا ساقی العطاشا به داد من رسیدی
تو سختیای دنیا یا ساقی العطاشا
تویی که راه نجاتم هستی
اگه اسمتو با حاجت بردم
هر دفعه گره به کارم افتاد
زیر پرچمت پناه آوردم
هر کس که غمت رو رو شونه کشیده
دستاشو گرفتی با دستای بریده
****
دخیلک یا عباس تو حسرت نگاهت
لبای خشک دریاست دخیلک یا عباس
دخیلک یا عباس غذای نذری تو
همیشه مشکل گشاست دخیلک یا عباس
نه فقط من که همه میدونن
چقدر برام بزرگی کردی
ندیدم کسی شبیهت باشه
به خودت قسم که خیلی مردی
خوب و بد عالم لطف تو رو دیده
دستاشو گرفتی با دستای بریده
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_معصومه_س_مدح
هر صبحدم صبا متوسّل به عصمتش
شاید شود زیارت معصومه قسمتش
هرروز، آفتاب خراسان به سمت اوست
دیدار آشناست، میارزد به زحمتش!
در آیههای سورهی نور است مُستتر
همپایهی مودّت قربی محبّتش
@hosenih
با بوسه بر ضریح تو اثبات میشود
ملّاترینِ مجتهدین مرجعیّتش
از جمکران بسوی تو آمد کبوتری
تکمیل درس معرفت مهدویّتش!
آرام میکند طپش رستخیز را
فردا اگر به لرزه درآید شفاعتش
از نامهای روز جزا روز ساعت است
آنجا قرار ما و شما، درب ساعتش
@hosenih
جارو به دست، خادمی آمد به خنده گفت:
بال فرشته راه ندارد به ساحتش
از خود گذشت تا به مقام رضا رسید
بالاترین مراتب عشق است هجرتش
آن کاشی شکستهی صحنم که دلخوشم
او را ندیده است کسی، تا مرمّتش...!
شاعر: #مهدی_جهاندار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک
تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک
گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی
در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک
بی تو غریب، قرآن، بی تو اسیر، عترت
بی تو علی است، تنها، عجّل علی ظهورک
نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟
ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک
دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است
پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت
الغوث یابن زهرا! عجّل علی ظهورک
زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته
دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک
خون دو دیده گوید، دست بریده گوید
بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک
هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان
هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک
بر "میثمت" نگاهی، از لطف گاه گاهی
ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک
غلام رضا سازگار
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┄┄
#ولادت_حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
«ماه آسمان ری»
افق فضل و شــرف را قمری پیدا شد
یا كه در طور ولایت شجری پیدا شد
باز از بحـــر ولایـــت گهری پیدا شد
نخل ســرســــبز ولا را ثمری پیدا شد
درسماوات و زمین جشن عظیم است امشب
عید میلاد كریم ابن كریم است امشب
در ریاض علوی سرو روان این پسر است
نجل مولای كریمان جهان این پسر است
بهترین زاده ابناء جهان این پسر است
فخر دین ، قبله دل ، كعبة جان ، این پسر است
اوست سروی كه بود دامن هستی چمنش
صلوات همه بر حُسن حَسن در حَسنش
اهل فضل و شرف و علم زعیمش خوانند
خیل عبّاد همه عبد عظیمش خوانند
صاحبان كرم و جـــود كریمش خوانند
آیت رحمت رحمان و رحیمش خوانند
اوست ماهی كه بر ابناء زمان می تابد
نورش از ری به همه خلق جهان می تابد
قامتش سرو و لبش كوثر و رویش ماه است
زائر مرقــــــد او زائــــــر ثارالله است
حرمش كعــــــــبه آمال دل آگاه است
حَسنی حُسنش بر خلق چراغ راه است
خاص و عامند ز هر سوی رهین كرمش
دل صد قافله سر گرم طواف حرمش
نعمت سایة این دستـــه گل عترت را
بر شما داده خدا این شرف و رفعت را
اهل ری قدر بدانید چنــین نعمت را
فیض همسایگی تربت آن حضرت را
بال جبرئیل زده سایه به بام و درتان
این شما ، این حـــــرم زادة پیغمبرتان
یا حجاز است و بُوَد كعبه جاویدانش
جان من ، جان همه خلق جهان قربانش
ری سپهر و حرم اوســـت مه تابانش
برتر از عــــرش بُوَد بارگه و ایوانش
دوست دارم كه شب و روز ز لطف وكرمش
پر زند مرغ دلم یكسره سوی حرمش
آیه وحی در این خــــــانه كتابت دارد
زیر این قـــــبّه دعا كن كه اجابت دارد
زائر او به خـــــــدا فیض قرابت دارد
درو دیوار حـــــــرم نقش نجابت دارد
ماه صد انجمن اینجاست خدا می داند
آفتاب حسن اینجاست خدا می داند
خاك درگاه تو بر درد دل خسته شفاست
سر به خاك حرمت گر نگذاریم جفاست
ای گل باغ حسن عطر تو بر روح صفاست
كرم و جود تو بر ما به عیان و به خفاست
«ما به این در، نه پی حشمت وجاه آمده ایم»
«از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم»
حُسن پیدای حَســـــن سرّ نهان حسنی
بلكه جانان همـه خلق و تو جان حسنی
تو به باغ دل ما ســــــــرو روان حسنی
نخل طاها و گل عطـــــــر فشان حسنی
ما به خاك حرمــــــت روی نیاز آوردیم
حاجت خویش به درگاه تو بازآوردیم
عصمت فاطــــــمه و عزّت حیدر داری
تو مقام از ســـــــخن مدح فراتر داری
تو عطــا و كــــــــــرم آل پیمبر داری
ز حسین و ز حسن جلوه دیگر داری
جان به قربان تو ای سیّد پاكیزه سرشت
شهرری ازتو بهشت است بهشت است بهشت
به تو و عـــــــزّت آباء کــــرامت سوگند
به خدا و به رسول و به امامت سوگند
به جلال و به كمال و به مقامت سوگند
به نماز و به قعودت ، به قیامت سوگند
تو كه سایه به سر خلق دو عالم فكنی
چه شود گر نگهی جانب «میثم» فكنی
اثر:حاج غلامرضا سازگار
http://eitaa.com/gom121
┄┅═══••↭••═══┅┄
حضرت زهرا سلام الله علیها
حاج غلامرضا سازگار
عصمت حق فاطمه صدیقه ی کبری منم
دخت ختم الانبیا کفو علی زهرا منم
طاهره منصوره صدیقه زکیه فاطمه
راضیه مرضیه ام انسیه حورا منم
کانال جامع شعر مذهبی ترکی و فارسی
شمسه برج حیا چشم وچراغ انبیا
بانوی هر دو سرا ریحانه ی طاها منم
آنکه از پیدایش هستی میان هست بود
بوده قدرو عزتش پیوسته ناپیدا منم
پاک بانویی که در قران بوصف پاکیش
آیه تطهیر گفته داور دانا منم
هست در من آنچه آمد از خدا بر انبیا
دین منم قران منم ایمان منم تقوا منم
وحی میگویی منم توحید میجویی منم
بلکه مرات جمال حق زسر تا پا منم
دختر اخر رسول و همسر اول امام
اول و آخر منم دنیا منم عقبی منم
آنچه میگویند پاکان یافت در من مرتضی
بر مشام او شمیم جنه الماوی منم
کانال جامع شعر مذهبی ترکی و فارسی
دختری را کز جلال و عزت ومجدو وقار
بوسه زد بر سینه وبر دست او بابامنم
مادر پاکی که در دامان خویش
پاک دختی پرورد چون زینب کبری منم
گر به یک عیسی کند مریم به گیتی افتخار
مادر والا مقام یازده عیسی منم
بانویی کز خاک پایش دست لطف کبریا
بر سر انسان نهاده تاج کرمنا منم
هر که دارد فخر بر ابا وبر اجداد خود
آنکه خود فخر است بر اجداد و بر آبا منم
کانال جامع شعر مذهبی ترکی و فارسی
فخر بر آبا و بر اجداد تنها نیستم
افتخار ذات پاک خالق یکتا منم
هست سری اینکه حق خورده قسم بر مهروماه
معنی والشمس و والیل اذا یغشی منم
ذکرو تسبیح خدا با مهر من گردد قبول
روح بخش سبح اسم ربک الاعلی منم
دین وقرانو ولایت زنده با خون من است
کشته ی راه علی عالی اعلی منم
دختری که در کنار تربت پاک پدر
گشت رخسارش کبود از سیلی اعدا منم
همسری که بر دفاع شوهر مظلوم خویش
کرد قربان محسن شش ماهه خود را منم
مادری که پیش چشم کودک مظلوم خویش
زیر ضرب تازیانه اوفتاد از پا منم
بانویی که در وطن با آنهمه قدرو جلال
قبر او هم نیست بر اهل وطن پیدا منم
هست تنها آنکه دور از دوستان خود فتد
آنکه مانده در میان دوستان تنها منم
کفن مخفی دفن مخفی قبر مخفی از نظر
آنکه با خون شیوه کرده خصم را رسوا منم
کانال جامع شعر مذهبی ترکی و فارسی
سینه شد لوح و قلم مسمار وجوهر گشت خون
آنکه با خون کرد حکم الله را امضا منم
پا مکش امروز (میثم)از در احسان من
آنکه دستت را بگیرد در صف فردا منم
@azizamhosen
@yaraliagham
#حضرت_زینب
عدهای شاگردهایم عدهای دیگر کنیز
کوچه کوچه پیشِ پایم نان و خرما ریختند
بارها ما بر زمین خوردیم از ما رد شدند
مثلِ آنروزی که با در رویِ زهرا ریختند
نیزه داران موقع اُطراق هرجایی که شد
اینهمه سر را به روی هم همانجا ریختند
آتشِ خیمه ، کشیدنهای تا کوفه چه کرد
گیسوان بچهها یا سوخته یا ریختند
بی هوا بر ناقهها زد تا که از آن ارتفاع
دخترانت پشتِ هم در بینِ صحرا ریختند*
با لب و دندانِ تو با چوب بازی کرد و زد
آه دندانهای تو آنقدر زد تا ریختند
خوب پیدا هست از بویی که دارد موی تو
در تنورِ روشنی دیشب سرت را ریختند
* سهیل ابن عُرَیف (لعنت الله علیه) تا دروازه کوفه با سیخی که در دست داشت برناقهها میزد تا کودکان از آنها بیافتند.(تذکره الشهدا)
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_زینب
چشم سنگین دردش از دستان سنگین بدتر است
هرکجای کوفه دیدم آشنایان تورا
نان با منت به ما دادند آن هم نان خشک
مردمی که خورده بودند از ازل نان تورا
نیزه ات را عامدانه بین زنها میبرد
ای خدا لعنت کند آقا نگهبان تو را
گرچه من داغ برادر دارم اما کوفیان
جشن میگیرند اینجا عید قربان تورا
سید پوریا هاشمی
@rozeh_1