💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
مادر داره از احساس میگه
داره از روضه ی حساس میگه
گمونم روضه خون ام البنیه
داره از قامت عباس میگه:
قد و بالای عباسم نظر خورد
به چشم شیر من تیر سه پر خورد
خود من از بشیر اینو شنیدم
عمود آهن دشمن به سر خورد
شنیدم کوفیا دورش رسیدن
شنیدم دست عباس و بریدن
شنیدم بچمو شرمنده کردن
شنیدم مشکشو تیرا دریدن
تا وقتی روضه خون ام البنینه
ربابم گوشه ی مجلس میشینه
تا وقتی حرف مشک پاره میشه
رو لب گل میکنه داغ سکینه:
همین قد میگم از داغ زیادم
نگاه مهربونش مونده یادم
الا ام البنین شرمنده ام من
خودم دسته عموجون مشک دادم
شدیم آواره با زخم و تب و درد
سر ما نعره میزد شمر نامرد
پایین نی رد خونو میدیدم
عمو بالای نی خون گریه می کرد
میگه ام البنین، غم بی حسابه
جلو چشمام یه مشکه پاره قابه
میسوزه قلبمو آروم نمیشم
دلیل شرم من اشکه ربابه
خدایا پُر اگه پیمونه می شد
علی اصغرم گریون نمی شد
حسین من با طفل شیرخوارش
میون هلهله حیرون نمی شد
همین که روضه میره سمت گودال
رباب و زینبَن که میرن از حال
امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه
امون از غارت پیراهن و شال
چرا تشنه تو رو کشتن حسینم
سرت رو روی نی بردن حسینم
همه رفتن...یه گوشه دم گرفته
حسین من حسین من حسینم
مرضیه نعیم امینی
شاعر: مرضیه نعیم امینی
حضرت ام البنین (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__میلاد
در سال پنج هجری،در آسمان درخشید
یک تکه ماه تابان،از تابش دو خورشید
زینب بود نشانش، یعنی که زین بابا
بر اهل بیت مولا،او جان تازه بخشید
او زاده بتول است، دردانه محمد ص
بر شام تار زهرا س ،او هست هم چو مهشید
بانوی عالمین است،او خواهر حسین است
بر شیعیان مولا، او عافیت ببخشید
قنداقه اش بدادند، نزد حسین و گفتند
آرامشش تو هستی ، او مه بود تو خورشید
تا نور روی خورشید ، بر روی مه درخشید
دیگر نبود گریان ، بر روی او بخندید
در دل بگفت جانم، زینب فدایی رویت
رحمت به مادر من،زآنکه مرا بزایید
نالان دگر نباشم ، چون بر در حسینم
این نفس مطمئنه، اصل معاد و توحید
این اشک من برایت، باشد طلب برادر
باید به روز عاشور، از دیده خون ببارید
عهدی ببندم اکنون، بین نبی و دادار
هر جاست شمس سوم، آنجاخیام مهشید
اما به خرد سالی، بعد غروب احمد
ظلمی در ثقیفه، با کافران خروشید
پیمان اوگسستند،پهلوی او شکستند
شرم از خدا نکردند، تا مادرم بخشکید
شد قسمتم به خردی، زین حال خانه داری
بر بوتراب و اخوان، هستم نور امید
چون هجر روی بابا، آمد به زندگانی
داغ حسن زه بعدش ،قلب مرا خراشید
من ماندم و حسینم ، با یاد روزگاران
صد روز بد تر آید، از روزگار تاويد
طبق تعهدی که ،بستم با خدایم
هستم کنار ارباب،باید که عهد تجدید
من که شب زفافم ،با شوی خود بگفتم
الله نام او را، بر قلب من تراشید
أبناء خود بگفتم،نور دو دیدگانم
شیرم حلالتان باد، گر یاریش رسانید
در روز گرم عاشور، بر خون تپیدگانند
این عاشقان ارباب،آن نوگلان امید
عون و محمد من غرش کنان برفتند
آن غیرت الهی در خونشان بجوشید
داغ وداع اکبر،آن شبهه پیمبر
بر قلب آل هاشم،زخمی دگر خراشید
از داغ هجر روی، آن نخل هل اتی یم
از اصغرم نگوییم، خونش به عرش پاشید
آن آخرین امیدم،در خاک و خون بغلتید
عباس را گویم ،آن با وفای جاوید
ماه منیر من رفت، تا جرعه ای بیارد
تا تر شود لبان،آن کودکان نومید
آمد به خیمه ارباب،با قامتی خمیده
چونان زره بیفکند،یک پیرهن به پوشید
گفتم اندکی صبر، آرامش و قرارم
باید به جای مادر ، روی تو را ببوسید
وقت وداع رسیده،باید صبور باشم
از تل زینبیه، چشمان من چه می دید
گویی که زیر پایم،عرش خدا بلرزید
آتشفشانی از خون،از این زمین بجوشید
من زینب حزینم، از داغ دل غمینم
ام المصائب من،در یاری یم شتابید
همچون ایوب و میلاد یا محسن دلیرم
از آب حوض کوثر ، یک جرعه ای بنوشید
مخلص دوای دردم،در این قصیده گفتی
این را بگو به یاران،بر جان خود ببالید
شاعر:
مهدی خاکی
حضرت زینب (س)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
خسته از یک فراق سنگینم
ای مدینه دوباره غمگینم
غصه ای بی حساب دارم من
پرسشی بی جواب دارم من
پسر شیرم که میر لشکر بود
آیه ای از وجود حیدر بود
او که آب آور خیامش بود
آسمان محو احترامش بود
او که نامش شراره می افروخت
دشمن از تیغ و بازویش می سوخت
چه شد از روی مرکبش افتاد
دور از چشم زینبش افتاد
چه کسی دست از تنش انداخت
چه کسی تیر کین سویش انداخت
چه کسی لطمه بر وجودش زد
چه کسی از قفا عمودش زد
او که همواره درد دین می خورد
از چه با صورتش زمین می خورد
باورم نیست بی قمر شدنم
باورم نیست بی پسر شدنم
محمد مبشری
حضرت ام البنین (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__روضه
چو دید نقش زمین همسر جوانش را
ز دست داد همه طاقت و توانش را
به پیش دیده ی او چون زدند زهرا را
هزار مرتبه دشمن گرفت جانش را
هزار حیف که یارش نداشت یارایی
ز دیده پاک کند اشک دیدگانش را
نه با علی نه حسن نه حسین نه زینب
نگفت درد و غم و غصه ی نهانش را
به حیرتم که اگر در مدینه رو آرم
کجا نشان بدهم قبر بینشانش را
چگونه پیر نگردد علی به فصل شباب
کز او گرفت عدو همسر جوانش را
که دیده بین قفس طایر شکستهپری
که ظالمانه بسوزند آشیانش را؟
به جز به باغ امید علی و زهرایش
که دیده غنچه ی نشکفته ی خزانش را
حسین مادر مظلومه را دهد از دست
اگر بلال به پایان برد اذانش را
چه قرنها که ستم بر علی شده میثم
که ریختند بسی خون شیعیانش را
استاد غلامرضا سازگار
حضرت زهرا (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
.:ا ﷽ ا
#حدیث 💠
💎 توصیه ای برای زیارت اموات
🔻حضرت علی علیه السلام:
زورُوا مَوتاکُم؛ فإنّهُم یَفرَحُونَ بِزِیارَتِکُم، ولْیَطلُبِ الرَّجُلُ حاجَتَهُ عِندَ قَبرِ أبیهِ واُمِّهِ بعدَ ما یَدعُو لَهُما.
➖ اموات خود را زیارت کنید؛ زیرا آنان از دیدار شما خوشحال می شوند و انسان باید بعد از آن که بر سر قبر پدر و مادر خود برایشان دعا کرد، حاجت خود را [از خدا] بخواهد.
📚 الکافی، جلد ۳، ص ۲۲۹
@azizamhosen
@yaraliagham
.
#حضرت_زهرا
از ما چه قابل از احد داورت سلام
از انبیا و از پدر و شوهرت سلام
از حضرت مسیح بر آن یازده مسیح
وز مریم مقدس بر دخترت سلام
تا صبح روز حشر ز آباء و امهات
پیوسته بر تو و پدر و مادرت سلام
تو کیستی که حضرت جبریل بر پدر
با وحی آرد از طرف داورت سلام
شک نیست این که روح تمام پیمبران
آرند روز و شب همه در محضرت سلام
گردد زمام چرخ چو دستاس در کفت
دست خدا! به دست فلکگسترت سلام
از روح حوریان همه بر فضهات درود
وز قلب قدسیان همه بر قنبرت سلام
بر زینبین و مکتب ایثار و صبرشان
بر دامن حسین و حسنپرورت سلام
تو کیستی که خواجه ی لولاک روز و شب
آرد به امر ذات خدا بر درت سلام
زن میکند سلام به شوهر عجیب نیست
گر آورد به محضر تو شوهرت سلام
گویند انبیا همه با ختم انبیا
کای ختم انبیا به تو و کوثرت سلام
تو روح پاک احمد مرسل به پیکری
بر احمد و به روح تو و پیکرت سلام
چون رو کنی به حشر شفاعت ندا دهد
بر لحظه ی ورود سوی محشرت سلام
با دست حیدری ات ز حیدر کنی دفاع
بر دستهای حیدری و حیدرت سلام
اولشهید راه علی، محسن تو بود
بر محسنت که گشت فدا در برت سلام
همسنگر تو کودک ششماهه ی تو بود
ای مادر شهیده به همسنگرت سلام
دشمن ز اشک چشم تو پیوسته بیم داشت
بر اشکهای چشم و به چشم ترت سلام
باید شنید خطبه ای همان از زبان تو
بر منطق و به خطبه ی روشنگرت سلام
هر شب نهاده سر به مزار تو همسرت
پیوسته بر مزار تو و همسرت سلام
دست شکسته ی تو پر از بوسه ی نبی است
بر جایجای بوسه ی پیغمبرت سلام
مویت سفید گشت و سیه گشت معجرت
بر گیسوی سفید و سیهمعجرت سلام
در یاری علی صدف و گوهرت شکست
تا روز حشر بر صدف و گوهرت سلام
پرپر شد از تو باغ گلی بعد غنچهات
بر غنچه و به باغ گل پرپرت سلام
تا جن و انس و حور و ملک زائر تواند
میثم دهد به تربت بیزائرت سلام
#استاد_غلامرضا_سازگار ✍
#فاطمیه
.
.
#حضرت_زهرا
#اذان_بلال
چو دید نقش زمین همسر جوانش را
ز دست داد همه طاقت و توانش را
به پیش دیده ی او چون زدند زهرا را
هزار مرتبه دشمن گرفت جانش را
هزار حیف که یارش نداشت یارایی
ز دیده پاک کند اشک دیدگانش را
نه با علی نه حسن نه حسین نه زینب
نگفت درد و غم و غصه ی نهانش را
به حیرتم که اگر در مدینه رو آرم
کجا نشان بدهم قبر بینشانش را
چگونه پیر نگردد علی به فصل شباب
کز او گرفت عدو همسر جوانش را
که دیده بین قفس طایر شکستهپری
که ظالمانه بسوزند آشیانش را؟
به جز به باغ امید علی و زهرایش
که دیده غنچه ی نشکفته ی خزانش را
حسین مادر مظلومه را دهد از دست
اگر بلال به پایان برد اذانش را
چه قرنها که ستم بر علی شده میثم
که ریختند بسی خون شیعیانش را
#استاد_غلامرضا_سازگار ✍
#فاطمیه
.
؛─┅══❃؛﷽؛❃══┅─؛
#مناجات_توسل_ابتدای_مجلس
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#ویژه_فاطمیه
کسی که بی تو، سـرصحــبت جهانش نیست
چگونـه صـــبر و تحــمل کند ، توانش نیست
ابتدای مجلسمون یکم با امام زمانمون حرف بزنیم،،،،
به ســـوز هجـر تو سـوگند ، ای امیـد بشـــر
دل ازفراغ تو جسـمـی بود،که جانش نیست
نه اِلطِفات به طــــوبی کــنــد نه میل بهشت
که بی حضور توحاجت به این وآنش نیست
بـهار زندگـیــــم در خـــــزان نشــست بـیا
بـهار نیســـــت به باغـی،که باغبانش نیسـت
دهانتو خوش بو کن،،، آقا رو دعوتِ به روضۀ مادرش کن،،،
((یابن الحسن،،،،)) تکرار
کنار تربت زهــــرا تو گــــریه کــن که کسی
به جز تو با خـــبر از قبر بی نشانش نیست
فقط یه بیت،،،،
بیــــا و پــــرده ز رازِ شـــــهادتـــش بردار ۲
پســـــر که بی خبر از، مـادرِ جـوانش نیست
یا زهرا،،،،
من فقط یه گزارش از آقازادش بگم،مجلس و تقدیم کنم،،،،
امام صادق فرمود :
"وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها،،، اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ"
یا زهـــــــرااااااا،،،
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
درشهادت حضرَت زهرا سلام الله علیها
اَهل سَقیفه بردل عالَم شَرَر زدند
آتَش به بیت دُختَرخیرُالبَشَر زَدَند
شَرم وحَیانَکَرده لَگَد رابدَر زَدَند
پَس باغَلاف تیغ برآن خونجگَرزَدَند
شَهرمدینه غَرق سکوتی عَجیب بود2
درشَهرخویش حضرَت زهرا غریب بود2
اَهل سقیفه پَردهٔ عصمَت دریدند
باجهلشان آتَش برای خود خریدند
بابیعَتی شوم اَزپیمبَردل بُریدند
اهل خطا گشته پی شیطان دویدند
بیت رسالَت بود ودود وآتش وخون 2
یکسو علی بادست بَسته زار ومحزون2
بیت علی دَرآتش بیداد میسوخت
پروانه ای درشُعله ها اُفتاد میسوخت
دربین آتَش ناله وفَریاد میسوخت
هَرکس که زهراراکند اِمداد میسوخت
دشمن بقرآن خدا هَم پُشت پا زَد2
آتَش به نَصّ آیهٔ قالوا بَلا زَد 2
مُزد رسالَت راعَجَب اُمَتّ اَداء کَرد
بعدنَبی خون دردل خیرُالنساء کَرد
درپُشت دَرب خانه اش آتَش بپا کَرد
اَزاین مصیبَت خون دل آل عبا کَرد
درپشت درشش ماهٔ زهرا فداشد2
زهرافدائی علی دَرکوچه هاشد2
اَهل نفاق رحم به خیرُالنساء نَکَرد
جزبالگَد زَدَن دَرآن خانه وا نکَرد
اَز روی ماه فاطمه شَرم وحَیا نَکَرد
جزظلم بیحساب به آل عَبا نَکَرد
فصل خطا وظلم وتَعَدّی که باب شد2
دیگَر سلام شیرخدا بی جواب شد2
خسروی فر
#زمینه_امام_حسین ع
#شب_زیارتی_ارباب
#احساسی_عاطفی
هیچکی مثل حسین تو دنیا هوامو نداشت
دورم که خالی شد اون فقط محلم گذاشت
بذر عشقش رو تو دلِ منِ ویرونه کاشت
ای سایه ی بالا سرم،من تو رو میخوام
بخدا که تا نفس دارم،من تو رو میخوام
حسین به جان مادرم،من تو رو میخوام
حسین،آروم جونم(۳
هیچکی مثل حسین دل منو شیدا نکرد
هیجا مثل حرم دل گرفتمو وا نکرد
نوکر جز کربلا زندگیشو پیدا نکرد
الهی قربونت برم،کربلا میخوام
به ناله های مادرم،کربلا میخوام
شب و روزم شده حرم،کربلا میخوام
حسین،آروم جونم(۳
هیچکی مثل حسین تو قتلگاه تنها نبود
وقتی که بی حیا موی سرش رو گرفته بود
میگن که اومدش مادری با روی کبود
میگفت یه عده نانجیب ،آبش ندادن
حسینو تشنه کشتنش،خاکش نکردن
غریب و خسته میزدن،کی گفته مردن
حسین،آروم جونم(۳
✍️#محمد_مهدی_قرائتی
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما كند زهرا
كم مخواه از عطای بسیارش
كآنچه خواهی، عطا كند زهرا
بضعۀ مصطفی بُوَد زآنرو
جلوه چون مصطفی كند زهرا
خانۀ وحی را، ز رخسارش،
رشكِ غار حَرا كند زهرا
نه عجب گر به شأن او گویند،
خاك را كیمیا كند زهرا
این مقام كنیز او باشد
تا دگر خود، چهها كند زهرا!
چهره پوشد ز مرد نابینا
تا بدین حد، حیا كند زهرا
در طرفداری از خدا و رسول
به علی اقتدا كند زهرا
روز محشر -كه از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا كند زهرا-
همچو مرغی كه دانه بر چیند،
دوستان را جدا كند زهرا
چه شود گر زِ رحمت بسیار
حاجت ما روا كند زهرا؟
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
؛─┅══❃؛﷽؛❃══┅─؛
#مناجات_توسل_ابتدای_مجلس
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#ویژه_فاطمیه
کسی که بی تو، سـرصحــبت جهانش نیست
چگونـه صـــبر و تحــمل کند ، توانش نیست
ابتدای مجلسمون یکم با امام زمانمون حرف بزنیم،،،،
به ســـوز هجـر تو سـوگند ، ای امیـد بشـــر
دل ازفراغ تو جسـمـی بود،که جانش نیست
نه اِلطِفات به طــــوبی کــنــد نه میل بهشت
که بی حضور توحاجت به این وآنش نیست
بـهار زندگـیــــم در خـــــزان نشــست بـیا
بـهار نیســـــت به باغـی،که باغبانش نیسـت
دهانتو خوش بو کن،،، آقا رو دعوتِ به روضۀ مادرش کن،،،
((یابن الحسن،،،،)) تکرار
کنار تربت زهــــرا تو گــــریه کــن که کسی
به جز تو با خـــبر از قبر بی نشانش نیست
فقط یه بیت،،،،
بیــــا و پــــرده ز رازِ شـــــهادتـــش بردار ۲
پســـــر که بی خبر از، مـادرِ جـوانش نیست
یا زهرا،،،،
من فقط یه گزارش از آقازادش بگم،مجلس و تقدیم کنم،،،،
امام صادق فرمود :
"وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها،،، اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ"
یا زهـــــــرااااااا،،،
بسم الله الرحمن الرحيم #یامهـــدے(؏ج):
#دوشنبه های امام حسنی(ع)
_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
شبی مثلِ زُلفت پریشانی ام کن
چوابر بهاری توحیرانی ام کن
چنان عاشقم کن خدا راببینم
شهامثلِ رودی خروشانی ام کن
بیا آبِ زمزم به تربت بریزم
گِلم رابساز و مرا آنی ام کن
چون جانی گرفتم دلم یاعلی گفت
شها چون کبوترتوایوانی ام کن
چوگفتم علی لطف زهرا بدیدم
بیامست مستِ حسن خانی ام کن
- -
گدایم گدای توام ای حسن جان
خوشم درهوای توام ای حسن جان
هوادارمن با خدا ، یاتوبودی
چه غوغا نمودی حسن تاتوبودی
سره شب به آغوش گل تا خودِ صبح
فقط برعلی : جانِ بابا توبودی
دگربین این خانه شیرین تر از این
رطب های افطارِ زهرا توبودی
برایت مدینه شلوغ است و بنبست
به هرجا که میآید آقا توبودی
به جنگ جمل تک یل کار وزاری
فقط زیر لب حرف مولا توبودی
- -
گدای سرای توام ای حسن جان
خوشم درهوای توام ای حسن جان
یل بی کران در زمین آسمانی
امیرجهان در کران بی کرانی
نشان میدهد جلوهات راپیمبر
توتنهاامیر بین مُلک جنانی
به میدان حضورِ تو کافی و وافی است
که دَرهم بدوزی سپاه و بمانی
امیرجمل عالمی مست دستت
چهها میکنی گرتوگیری کمانی
حسن میکشد تیغ خودرابه لشگر
زدی بر زمین فتنهی بی امانی
- -
گدا از برای توام ای حسن جان
خوشم درهوای توام ای حسن جان
تویی دلبره جان حیدر حسن جان
تویی میوه بهره پیمبر حسن جان
شودتا برایت حرم مابسازیم
به جانت قسم میدهم سر حسن جان
به درگاه توهر چه خواهم دهی باز
نظرکن شدم عبد این در حسن جان
خوشابرتو غمخوار توشدحسین
خوشی درکناره برادر حسن جان
قدم میزنی هرطرف با اباالفضل
برد سینه دستانِ خود بر حسن جان
- -
گدا از برای توام ای حسن جان
خوشم درهوای توام ای حسن جان
کَرَم در کَرَم در کَرَم باحسن بود
گدا باگدا هر قدم باحسن بود
مدینه اگررفته ای دیده ای که
پیاده رَوی تاحرم باحسن بود
شودتا رواق وصحرایش بسازیم
شبی دیده های ترم باحسن بود
زصحنش و تا صحن امالبنینش
دو صف خادمِ محترم باحسن بود
زصحن حسن تا دره صحن زهرا
دوصد گریه کن پشت هم باحسن بود
- -
اگرمبتلای توام ای حسن جان
خوشم درهوای توام ای حسن جان
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
همینکه درد زِ چشمِ تو خواب می گیرد
تمامِ جانِ مرا اضطراب می گیرد
بیا به همسرِ خود لحظه ای تبسم کن
دلم از اینهمه حالِ خراب می گیرد
گشوده دخترِ تو آیه هایِ قرآن را
نشسته رویِ سرِ خود کتاب می گیرد
عوض شده است در این خانه کارها امشب
حسین پیش لبت ظرف آب می گیرد
خدا کند که نبینند پهلوانی را
که آستین رویِ ردِ طناب می گیرد
سلام می کند اما علی از این مردم
فقط زِ خنده یِ قنفذ جواب می گیرد
ببین به خاک سیاهم نشاند آن نامرد
که همسرم به رُخِ خود نقاب می گیرد
کسی به سینه ی دیوار و در فشارت داد
شبیه آنکه زِ گلها گلاب می گیرد
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
درمدح امام حسین علیه السلام
هَرآنکه مهرتورا دَر دل اَزاَزل دارَد
چراغ صاعقه دَردَستَش اَز عَمَل دارَد
کتاب عشق تورا هَرکه خواند عاشق شد
کتاب عشق توصَد مَثنوی غَزَل دارَد
چوحُرکه اَزتوجدابود وباتوشدهَمراه
دلیل دوری ما اَزتو هَم عِلَل دارَد
کنار تُربَت شش گوشه رَفتَم ودیدَم
نشَسته زائری وذکر اَلعَجَل دارَد
هَمیشه یادتو دَرخاطرم گُل اَندازَد
ز خاطرات خوشی که اَزآن مَحَل دارَد
هَنوز قاسم گُلگون بَدَن دَرآن میدان
بدَست بادهٔ اَحلا منَ العَسَل دارَد
چه نوجَوان رَشیدی. چه جنگجوی دَلیری
چه سَرو قامَتی این فاتح جَمَل دارد
من اَزغلام سیاه توخوب فَهمیدَم
«که روسیاهی من نیز راه حَل دارَد»
خوشا کسی که به عشق توجان سپُرد آقا
خوش آنکه تُربَت پاک تو دَربَغَل دارَد
خسروی فَر
ورود به شام
شامیان من داغدارم هلهله کمتر کنید
خارجی نه زاده ی پیغمبرم باور کنید
کف زدن پایِ سر فرزند زهرا خوب نیست
نامسلمانان حیا از دخت پیغمبر کنید
با چه جرمی عمه ام را پیش چشمم
می زنید
نه حیا از فاطمه نه شرم از حیدر کنید
گشته جای شیر جاری اشک از چشم رباب
جای خنده گریه با آن مهربان مادر کنید
میهمانم، زاده ی پیغمبرم آیا رواست
جای عطر گل نثارم خاک و خاکستر کنید
این سر ریحانه ی زهراست بر بالای نی
از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید
کوچه کوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست
تا نثار فرق مجروح علی اکبر کنید
زخم زنجیر مرا دیدید و خندیدید باز
شادمانی پای اشک عمه ام کمتر کنید
فاطمه با ماست ای نامرد مردم کِی رواست
رقص پای گریه ی صدیقه ی اطهر کنید
شیعیان با شعر #میثم در غم ما اهل بیت
دیده را لبریز از خون سینه پر آذر کنید
✍منکلام:استادحاج غلامرضا سازگار
متخلص به میثم
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
کاروان اسرا
روضه برپا بود هر جا آب بود
روضه هایش ذکر بابا آب بود
مقتل جانسوز آقا آب بود:
تشنه لب بود آه اما آب بود
روضه خوانش گاه ظرفی آب شد
گاه گاهی روضه خوان قصاب شد
ماجرای آب آبش کرده بود
غصه ی ارباب آبش کرده بود
مادری بی تاب آبش کرده بود
دختری بی خواب آبش کرده بود
یا خودش بارید دائم یا رباب
روضه می خواندند هر دم با رباب
پیکری را بر زمین پامال دید
شمر را در گودی گودال دید
عمه را بالای تل بی حال دید
لشکری را در پی خلخال دید
هجمه ی شمشیرها یادش نرفت
سنگ ها و تیرها یادش نرفت
هم به تن رخت اسارت دیده بود
خیمه را در وقت غارت دیده بود
از سنان خیلی جسارت دیده بود
از حرامی ها شرارت دیده بود
آتش بی داد دنیا را گرفت
شمر آمد راه زن ها را گرفت
عمه را با دست بسته می زدند
با همان نیزه شکسته می زدند
بچه ها را دسته دسته می زدند
می شدند آنقدر خسته می زدند
تازیانه جای طفلان خورده بود
زین جهت خیلی به زینب برده بود
با تنش زنجیرها درگیر بود
در غل و زنجیر امّا شیر بود
از نگاه حرمله دلگیر بود
اوجوان بود آه امّا پیر بود
ماجرای شام پشتش را شکست
غصه های شام پشتش را شکست
کوچه های شام پیرش کرده بود
شهر و بار عام پیرش کرده بود
سنگ روی بام پیرش کرده بود
طعنه و دشنام پیرش کرده بود
بی هوا عمامه اش آتش گرفت
مثل زهرا جامه اش آتش گرفت
درد و رنج و غصه ی بسیار دید
از زبان شامیان آزار دید
خواهرانش را سر بازار دید
عمه را در معرض انظار دید
بزم مِی بود و سر و طشتی طلا
خیزران بود و عزیز مصطفی
نیزه بازی با سرش هم جای خود
بوریا و پیکرش هم جای خود
دست بی انگشترش هم جای خود
ماجرای خواهرش هم جای خود
خاک را همسایه ی افلاک کرد
خواهرش را در خرابه خاک کرد
✍منکلام:کربلایی وحید محمدی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
مصائب شام
سردار سر سپرده سرگشته زینب است
سر بر سریر شاه سر افکنده زینب است
بر دفتری که نام شهیدان غزل شود
اول سروده بر سر دیباچه زینب است
بر سرسرای ظلمت و جهل یزیدیان
تنهاترین ستاره رخشنده زینب است
زیبنده بر کلام خدا چون علی بود
آن کس که بر علی شده زیبنده زینب است
از بین قتلگه چو صدا می زند حسین
جان بر لبان و از نفس افتاده زینب است
شمع وجود و گرمی جانش برادر است
گردان به دور شمع چو پروانه،زینب است
در محفل شبانه بت ها، تبر به دوش
ویرانگر دلاور بت خانه زینب است
زینب چنان شده ست چو شاه سخنواران
جای شراب و می که به پیمانه زینب است
زیبا بود هر آنچه ببیند در این مسیر
افسون گر سرادق افسانه زینب است
چون رسم مادرم به شب آهسته گریه کن
سنگ صبور ناله ویرانه زینب است
"هر گز نمیرد انکه دلش زنده شد به عشق"
نام شفا دهنده دلمرده زینب است
از دست نرفته هستی این کاروان هنوز
بر جای مانده، گوهر ارزنده زینب است
در تند باد ریشه کن دشت کربلا
سروی که مانده راست و نشکسته زینب است
از هر طرف چو بشنوی اید صدا به گوش
ذکر لب سران به سرنیزه زینب است
در نینوای پر شده از نای و ناله ها
نجوای مادرانه ای بشنوده زینب است
از سمت علقمه چو که ادرک اخا شنید
خواهر برای آن شه مه پاره زینب است
تن زیر خاک و سر به سر نی سوار شد
هم بر زمین و هم به نی دلبسته زینب است
در موسم شکفتن این لاله های سرخ
مضمون اولین شعر عیدانه زینب است
✍منکلام:کربلایی مهدی رجبی کاشانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
کاروان اسرا
پشتِ دروازه رسیدم حالتم تغییر کرد
کوفه بود و بی وفایی،غربتم تغییر کرد
روزگاری بینِ کوفه آبرویی داشتم
از نگاهِ مردمانش عزّتم تغییر کرد
خطبه ای خواندم فصیح و با صلابت چون علی
لحنِ من انگار که در صحبتم تغییر کرد
زیر و رو کردم تمامِ قلب ها را با سخن
این چنین شد که تمامِ هیبتم تغییر کرد
ناگهان خولی سرِ پاک حسین بر نیزه زد
چوبه ی محمل زدم سر،صورتم تغییر کرد
می زدم از دل نوا..آخر هلالِ یک شبه
یک دو روزی می شود که عادتم تغییر کرد
آیه ای قرآن بخوان تا که جلا گیرد دلم
در غیابِ تو ولیکن همّتم تغییر کرد
تا نَفَس دارم حمایت می کنم از مکتبت
کاش می دیدی چگونه شوکتم تغییر کرد
✍منکلام:کربلایی محسن راحت حق
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
ورود به شام
مجلس یزید
چون قطارِ کوفه سوی شام شد
طرفه شوری ز ازدحامِ عام شد
شد ز شهرِ شام گردون بر نفیر
چون ز اَحبارِ یهود اندر فَطیر
دورِ گردون بس که دشمن کام شد
ماتمِ اسلام عیدِ عام شد
شد چو در شام اخترانِ برج دین
آسمان گفتی فرو شد بر زمین
آلِ سفیان در قصورِ زرنگار
در نظاره سویشان از هر کنار
بسته ره حزبِ شیاطین از هجوم
بر سنان سرها درخشان چون رُجوم
هر طرف نظّارگان از مرد و زن
با دف و نی انجمن در انجمن
شامیان بر دست و پا رنگین خضاب
چهره خون آلود آلِ بو تراب
خواجه ی سجّاد آن فخرِ کبار
همچو مصحف در کفِ کفّار خوار
بر سِنان تابان سرِ شاهِ انام
چون ز جیب شامگه ماهِ تمام
آلِ زهرا پا برهنه بر شتر
گِرد آن سر چون قطارِ عِقدِ دُر
زین حدیث انگشت بر دندان مگیر
کآلِ حیدر سر برهنه شد اسیر
رویشان که آفتابِ فاش بود
خود حجاب دیده ی خفّاش بود
جای حیرانی است این دورِ نگون
شرم بادت ای سپهرِ واژگون
شهر شام و عترتِ پاکِ رسول
در اِسار زاده ی هندِ جهول
گیرمت باک از جفا و کین نبود
در جفا کاری چنین آئین نبود
شامیان بردند در بزمِ یزید
دست بسته عترتِ شاهِ شهید
خواجهی سجّاد در ذِلّ قُیود
.چونمسیحی در کلیسای یهود
شاهِ دین را سر به طشتِ زرنگار
بانوان از دیده مروارید بار
ره نشینان متّکی بر تختِ عیش
همچو در بتخانه اصنامِ قریش
پورِ سفیان سر خوش از جامِ غرور
قدسیان گریان از آن بزمِ سرور
بانوان کِلّه ی شرم و حیا
پرده پوشانِ حریمِ کبریا
از هَوانِ دهر در ذِلّ قیاد
بسته صف در محفل آن بد نهاد
خواجه ی سجّاد سبطِ مستطاب
کرد با آن دل سیه روی عتاب
گفت وَیحَک ای سیه بختِ جهول
هین گمانت چیست در حقِ رسول
گر ببیند با چنین حالِ عجیب
بالله این مستورگانِ بی حجیب
گر بدانستی چه کردی از جفا
با سلیلِ دودمانِ مصطفی
میگرفتی راهِ دشت و کوه پیش
میگرستی روز و شب بر حالِ خویش
بیختی غم خاکِ عالم بر سرت
باد بالین توده ی خاکسترت
باش در موقفِ یومُ النُّشور
آیدت پیش آنچه کردی از غرور
گر دو روزی سفله گان خوشه چین
بر سریرِ کامرانی شد مکین
برنکاهد کبریا و جاهِ ما
وآن سلیمانیّ و تاج و گاهِ ما
ما سلیلِ دوده ی پیغمبریم
با نبوّت زاده ی یک مادریم
شیرِ یزدان بابِ ذوالاِکرامِ ما
با اَمارت زاده ما را مامِ ما
تا شده مامت ز بابت بار گیر
بوده بابم بر مسلمانان امیر
مصطفی را آن امیرِ محتشم
بود در بدر و اُحد صاحب علم
بابِ تو در جیش کفّارِ قریش
حامل رایات و پیش آهنگِ جیش
پورِ هند از پاسخش بر تافت رو
که نبودش حجّتی در خوردِ او
وه چه گویم من زبانم بسته باد
خامه ی خونبارِ من بشکسته باد
که چه رفت از ضربتِ چوبِ جفا
زان سپس بر بوسه گاهِ مصطفی
پس به خود بالید و گفت آن سفله قدر
کاش بودی در حضور اشیاخِ بَدر
تا بِدیدندی که چونکردم قضا
ثارِ خویش از خاندان مرتضی
زان سپس دادند در ویرانه جا
پرده پوشان حریمِ مصطفی
شد خرابه گنج دُرهای یتیم
همچو اندر کهف اصحابِ رقیم
نه به جز خاکِ سیه فرشی به زیر
نه به سرشان سایبانی از هجیر
سَروری که سر به پا سودیش عرش
شد سرش را خشت بالین خاک فرش
اشکِ خونین شربتِ بیماریَش
شمعِ بالین آهِ شب بیداریَش
✍منکلام:مرحوم استادحاج محمدتقی ممقانی
متخلص به نیر تبریزی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
کاروان اسرا
سپردمت به غم و اشک و درد و آه حسین
سپردمت به غروب و به قتلگاه حسین
سپردمت به دلِ مادرم خداحافظ
سپردمت به شب و نورِ ماه حسین
سپردمت به کمانها به تیرهای شکسته
به جایِ سوختهی خیمهگاه حسین
سپردمت به فراق و سپردیَم به فراق
به گریههای یتیمانِ بی پناه حسین
سپردمت به علمدارِ علقمه رفتم
سپردیَم به هزاران نگاه حسین
به خیزران سنان و به تازیانهی شمر
سپردیَم به مغیلانِ راه حسین
نشته خاک غمت بر سرم خداحافظ
بخواب ای پسرِ مادرم خداحافظ
✍منکلام:کربلایی حسن لطفی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
؛─┅══❃؛﷽؛❃══┅─؛
#مناجات_توسل_ابتدای_مجلس
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#ویژه_فاطمیه
کسی که بی تو، سـرصحــبت جهانش نیست
چگونـه صـــبر و تحــمل کند ، توانش نیست
ابتدای مجلسمون یکم با امام زمانمون حرف بزنیم،،،،
به ســـوز هجـر تو سـوگند ، ای امیـد بشـــر
دل ازفراغ تو جسـمـی بود،که جانش نیست
نه اِلطِفات به طــــوبی کــنــد نه میل بهشت
که بی حضور توحاجت به این وآنش نیست
بـهار زندگـیــــم در خـــــزان نشــست بـیا
بـهار نیســـــت به باغـی،که باغبانش نیسـت
دهانتو خوش بو کن،،، آقا رو دعوتِ به روضۀ مادرش کن،،،
((یابن الحسن،،،،)) تکرار
کنار تربت زهــــرا تو گــــریه کــن که کسی
به جز تو با خـــبر از قبر بی نشانش نیست
فقط یه بیت،،،،
بیــــا و پــــرده ز رازِ شـــــهادتـــش بردار ۲
پســـــر که بی خبر از، مـادرِ جـوانش نیست
یا زهرا،،،،
من فقط یه گزارش از آقازادش بگم،مجلس و تقدیم کنم،،،،
امام صادق فرمود :
"وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها،،، اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ"
یا زهـــــــرااااااا،،،
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
12_Narimani_fadaeian-muharam96-10_(7)_(www.rasekhoon.net).mp3
13.3M
شهدا رفتن و همه پرپر شدن برا اربابشون علی اکبر شدن
شهدا رفتن و همه پرپر شدن برا اربابشون علی اکبر شدن
گلچینی از بهترین مداحی و سخنرانی
در پیج مداحی اینفو مشاهده کنید
سید رضا نریمانی
سید رضا نریمانی
بیشتر
شهدا رفتن و همه پرپر شدن
برا اربابشون علی اکبر شدن
خاکی بودن ولی آسمونی شدن
به فدایِ حسین تو جوونی شدن
یه بغضی راهِ سینه مو میبنده
دلم اسیرِ غربت اَرونده
تموم دلخوشیِ من این روزا
همین پلاک و چفیه و سربنده
آرزوم اینه که آقام ، یه روزی کربلایی شم
مثل تموم شهدا، برا حسین فدایی شم
بابی اَنت و اُمی یاحسین
به فدایِ لب عطشانِ حسین
سهمم از عاشقی غربت و دوریه
آرزومه بشم راهیِ سوریه
بغضی تو سینه مِ ، غمی توی دلم
بیبی جان نذرِ تو جونِ ناقابلم
من از دیار عاشقا جاموندم
نشسته بغضی تو دلِ واموندهم
گناه دوباره دست و پامو بسته
اسیرم و تو دام دنیا موندم
دلم میخواد پر بزنم ، تو آسمون حرمت
بشم فدایی تو و مدافعانِ حرمت
بابی اَنت و اُمی یاحسین
به فدایِ لب عطشانِ حسین
تکیهگاهِ دلم علم زینبِ
من بهشتم فقط حرم زینبِ
روزیم از سفرۀ کرم زینبِ
اشکم از روضه و علم زینبِ
دل به تمنایِ توئه ، یازینب
واله و شیدایِ توئه ، یازینب
رزق شهادت همه این روزا
بسته به امضایِ توئه یازینب
چشمایِ بارونی من
خیسِ همیشه از غمت
کاش بشه قِسمَتم یه روز
سینهزنی تو حرمت
بابی اَنت و اُمی یاحسین
به فدایِ لب عطشانِ حسین