eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی_حضرت_زینب سلام الله علیها 🌸 سلام الله علیها 🌿✨🌸🌿✨🌸 ⬅️⬅️رباعی دو بیت یا چهار مصراع هم وزن که مصراع اول و دوم وچهارم آن با قافیه و بر وزن لاحول ولا قوه الا بالله باشد اگر بر این وزن نباشد آنرا گویند: 🌿✨🌸🌿✨🌸 بر ساغر کوثر امامت صلوات بربنت‌علی روح‌عبادت‌صلوات بر مقدم نورانی زینب که بود سررشته‌ایثار و شهامت صلوات () 🌿✨🌸🌿✨🌸 بر جلوه ی صبر و استقامت صلوات بر مظهر والای امامت صلوات بفرستد هر آن کس که شفاعت طلبد از زینب کبری (س) به قیامت ، صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 بر زینب و رافت کمالش صلوات بر کوه شکوه این جلالش صلوات بر نایبه حضرت زهرای بتول بر قلب حسینی و وصالش صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات بر منطق کوبنده ی زینب صلوات در گریه به رخسار حسینش خندید.  بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 بر تربت پر نکهت زینب صلوات بر شیر نهار و زاهدِ شب صلوات برمظهر صبر و حلم و جانبازی و عشق بر دُخت علی و زینتِ اَب صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 زینب ز قیام خود به دین داد حیات وز خطبه او یافته اسلام نجات بر شیر زن بیشه توحید درود بر فخر زنان زینب کبری صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 ذکر لب ماسواست امشب صلوات پیچیده در آفاق، مرتّب صلوات امشب به جهان `تبسّمِ صبر” آمد ناز قدم حضرت زینب صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 برگلبن بوستان طاها صلوات بر نور دل حضرت زهرا صلوات در روز ولادت گل باغ علی بفرست تو بر زینب کبرا صلوات (حاج رضا یعقوبیان) 🌿✨🌸🌿✨🌸 بر نور دل و دیده زهرا صلوات بر دخت گرانمایه مولی صلوات بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 از عالم بالا بفرستند برات رنگ دگری به خود گرفته است حیات خواهی که از این خوان نشوی بی بهره بفرست مدام بر محمد (ص) صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 دنیاست کنون غرقِ سرور و نعمات از خاک رسد زمزمه ها و نغمات از یمن قدوم زینب (س) آید اینک از عرش خدا صوت سلام و صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 عشق است چنین در تو تجلی صفات ای رهبر و سر سلسله ی اهل نجات ای شیرزن و یکه پرستار حسین (ع) یا زینب کبری (س) به تو از ما صلوات 🌿✨🌸🌿✨🌸 داده ست گلی خدای سرمد به علی کز هر طرفش تهنیت آمد به علی در عرش عظیم زینبش خوانده و گفت یزدان به محمد و محمد به علی 🌿✨🌸🌿✨🌸 بر اهل ولا عید موئد آمد زینت ده انقلاب احمد آمد زینب که ز خطبه اش شده دین احیا از فاطمه دختر محمد آمد (نادعلی کربلایی) 🌿✨🌸🌿✨🌸 زینب که عزیز حی سرمد باشد نورسته گل گلشن احمد باشد شد ماه جمادی زطفیلش روشن زین ماه که دختر محمد باشد (طالع) 🌿✨🌸🌿✨🌸 امشب از عرش برین صوت تمنا آمده خیل ای از حور و ملک باصد تقلا آمده بوی سیبُ شهد یاسً شوراعلاء آمده چون که دُخت حضرت زهرا به دنیا آمده 🌿✨🌸🌿✨🌸 آمده روی زمین یک عالمه زینت مولا علی و فاطمه آمده مشکل گشای عالمین دخت. زهرا همدم و یار حسین 🌿✨🌸🌿✨🌸 کیست جز زینب صفای عالمین کیست جز زینب طرفدار حسین میست جز زینب علی را نور عین کیست زینب صاحب قلب حسین 🌿✨🌸🌿✨🌸 امشب ملک از زینب کبری گوید از نور دل و دیده طاها گوید تبریک به هم ولادت زینب را زهرا به علی علی به زهرا گوید 🌿✨🌸🌿✨🌸 امید به قلب ما همه آورده خود عالمه است و عالمه آورده آیینه گرفته است زهرا در دست یا باز خدیجه فاطمه آورده 🌿✨🌸🌿✨🌸 با گریه ببست فاطمه قنداقش بوسید علی به زمزمه قنداقش گه احمد و گه فاطمه و گاه علی چرخید به دستان همه قنداقش 🌿✨🌸🌿✨🌸 او آمد و خلق زیر دِینش می رفت کم کم به حضور نور عینش می رفت لبخند به صورت برادر می زد وقتی که در آغوش حسینش می رفت 🌿✨🌸🌿✨🌸 زبیت مرتضی شاه ولایت اختری سر زد که از نور رخش ارض و سما را زیبُ و زیور زد بود میلاد زینب آنکه اندر روز میلادش در آغوش حسینش خنده بر روی برادر زد
ا ﷽ ا 💠 💠 💎 جایگاه فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) پیامبر گرامی اسلام (ص):🔻 وُلدِ فاطِمَةَ فَانَا وَلِیُّهُم وَ عُصبَتُهُم، وَ هُم خُلِقُوا مِن طِینَتِی ویل للمکذبین بفضلهم، من أحبهم أحبه اللّه و من أبغضهم أبغضه اللّه. ❇️ فرزندان فاطمه (حسن، حسین، زینب، و امّ کلثوم)، که من ولی و سرپرست نَسَبی آنها هستم، از طینت و خمیره ذات من آفریده شده‌اند؛ وای بر آن کسان که فضل و بزرگواری ایشان را تکذیب کند و هر که آنها را دوست بدارد، خدا او را دوست می‌دارد، و هر که با آنها دشمن باشد، خدا او را دشمن دارد. 📚عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج ۱۱، ص ۱۰۲۱ •┈••✾••┈• @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا 💠 💠 .ا💎 ۳ .ا🔻خدواند متعال می فرماید: .ا🔹 إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ .ا🔸این است و جز این نیست که خداوند فقط (عمل)اشخاص با تقوی را قبول می کند .ا📚 سوره المائدة آیه 27 •┈┈••✾••┈┈• با باشیم 🔸این نکته مهم قرآنی را خوب بدانیم که شرط قبولی اعمال ما ،تقوی است و اگر ملکه تقوی در جان و روح ما نباشد ،هیچ عملی قبول نمی شود. مثلا کار خیری انجام دهیم اما تقوی در ما نباشد آن خیرات از طرف خدواند متعال قبول نمی شود. 🔸قبولی اعمال به یک معنی یعنی این است که مقرب درگاه خداوند نمی شویم و ترفیع درجه ایمان در قلب و روح ما رخ نمی دهد. @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اختر برج شهامت دُرَه بيضا جمال گوهر دُرج سعادت زهره زهرا خصال بنت ام الاولياء سرمايه فرّ و شكوه دختر شير خدا پيرايه عزّ وجلال بر سرير فرّ و شوكت بانوي كيوان غلام بر سپهر جاه و رفعت اختر فرخنده فال زينب كبري مهين نوباوه خير البشر عصمت صغري ثمين دُرّ دانه بحر كمال افتخار مصطفي در فصل وباب هر سخن يادگار مرتضي اندر جواب هر سوال با برادر هم زبان در پرده راز ونياز با اسيران هم عنان در وادي رنج وملال در سراي عِزّ و رفعت بي شبيه و بي نظير در مقام صبر و طاقت بي عديل و بي مثال عشق عالم سوز را سرمايه همچون شور و شوق حسن روز افروز را پيرايه همچون خط وخال تا به نام نامي او نامه يي سازم رقم خامه در اوصاف او هرگز نمي يابد مجال ديد اندر كوفه ويران چو آن بدر تمام آفتابي بر سر ني در كف اهل ضلال با كمال عقل ودانش خطبه يي انشاد كرد داد بر اهل ستم آگاهي از سوء مئال كرد از راه بيان اسرار پنهان آشكار تا به دست اهل باطل حقّ نگردد پايمال داد داد نكته داني بانوي ملك حجاز اهل شام وكوفه را بنمود حيران از مقال بود سرگرم سخن ناگاه ديد آن شير زن شد سواد ديده اش روشن ز نور لايزال زان سر بي تن چو شد آوازه قرآن بلند كوفيان را شد روان از ديده اشك انفعال گشت پيش چشم زينب روز روشن شام تار تا فروزان گشت محمل از فروغ آن هلال گفت با رأس برادر اي فروزان آفتاب وه كه شد شام فراق از ديدنت صبح وصال از چه رو آيينه پيشانيت بشكسته سنگ اي سرا نور كه در خون پيكرت شد مال مال گشته يي تا كشته اندر نينوا از راه كين خواهر غمديده ات در چنگ غم نالد چو نال با چنين غن باز دلشادم كه عدل كبريا زود بخشد در جهان بر دولت ظالم زوال از اسيري رفتن زينب به شام غم شكيب خامه آزادگان ز اين ماجرا گرديده لال مرحوم شكيب اصفهاني
آن قدر عاشقیم که املا نمی‌شود مستی ما که در قلمی جا نمی‌شود زلف مرا به پنجره‌های ضریح عشق طوری گره زدند، دگر وا نمی‌شود باید که ناز داشت، کمی نیز غمزه داشت هر دختر قبیله که لیلا نمی‌شود آن کس که خاک پای مریدان میکده است محتاج معجزات مسیحا نمی‌شود «تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند حالا شراب می‌شود و یا نمی‌شود ما مثل باده‌ایم شبی امتحان کنید انگور زاده‌ایم شبی امتحان کنید شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت از حاجیان کعبه سبز شما نوشت شکر خدا که دست قدر، دست سرنوشت نام مرا شریف‌ترین خاک پا نوشت صبح ازل به خاک تو پیشانی‌ام رسید این سجده را فرشته به پای خدا نوشت از ما سؤال شد که اسیر تو می‌شویم؟ ما خواستیم و آیه «قالو بلی» نوشت بالای سر در حرم کبریاییش نام تو را به خط خودش با طلا نوشت یعنی تمام جلوه آل عبا تویی آیینه تمام نمای خدا تویی اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت ای بارش همیشه سجاده‌های نور در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت بانو اگر به آینه‌ها سر نمی‌زدید تاریکی همیشه‌ی دنیا ادامه داشت در آسمان چهارم افلاک جا زدیم آیات رد پای تو اما ادامه داشت تا زندگی‌ات را به تماشا گذاشتی آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت ای آفتاب روشن شب‌های کربلا ای زینب مدینه و زهرای کربلا گفتیم آسمانی و دیدیم برتری گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری گفتیم دختر اسد الله غالبی ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری تو از زمان کودکیت تا بزرگیت شیواترین مفسر الله اکبری تو از کدام طایفه هستی که مستقیم فیض از حضور علم خداوند می‌بری بر شانه‌های سبز تو باز رسالت است تو اولین پیمبر بعد از پیمبری خورشید روی تو شرف مشرقین شد یک نیمه‌ات حسن شد و نیمت حسین شد ای ماورای حد تصور کمال تو بالاتر از پریدن جبریل بال تو از مادری چنین چنین دختری شود هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده‌ایم در انعکاس آینه‌های زلال تو نزدیک سایه‌های عبورت نمی‌شویم نامحرمان عشق کجا و خیال تو از گوشه‌های چشم تو ساحل درست شد محض رضای پای تو محمل درست شد تو زینبی و شیر زن بعد کربلا تفسیر نفس مطمئن بعد کربلا زهرا، نبی، حسین و علی و حسن تویی بانو تویی تو «پنج تن» بعد کربلا ای سایه بلند اباالفضل بر سرت ای بال جبرئیل گلستان معبرت عباس هم رشیدی قد تو را ندید از بس که سر به زیر بود در برابرت شب زنده دار شام غریبان کربلا دل بسته بر نماز شب تو برادرت ای خطبه صدای تو نهج البلاغه‌ات وی محمل بدون جهاز تو منبرت  هجده سربریده به دنبال چشم تو هجده سر بریده نگهبان معجرت ای قله نجابت توحید، جای تو   عطر حضور فاطمه دارد حیای تو علی اکبر لطیفیان
تمام باور زینب حسین بود حسین همیشه یاور زینب حسین بود حسین چنانکه چشم به چشمش گشود در آغاز کلام آخر زینب حسین بود حسین عجب نبود اگر بی برادرش غم داشت که نیم دیگر زینب حسین بود حسین در آن خزان که  زمین غرق حُسن یوسف بود گل معطر زینب حسین بود حسین کشید شعله آهی ز دامن محمل که در برابر زینب حسین بود حسین دلیل آنکه در آن ظهر پیش چشم خدا شکسته شد سر زینب حسین بود حسین به گوش کوفه ی نامرد در کشاکش درد خطاب منبر زینب حسین بود حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  خواب ديدم كه پدر،طعمه ی اغيار شدم خواب ديدم كه به داغ تو گرفتار شدم لب مجروح تو را ديدم و بيمار شدم بعد از اين خواب پدر جان بخدا زار شدم خواب ديدم كه سر تو روی دامان من است سر تو بين دو دست يخ و لرزان من است ناگهان ولوله ای شد همه جا ريخت بهم تازيانه به تنم خورد و مرا ريخت بهم تازيانه كه زدند، عمه ی ما ريخت بهم عمه ام ريخت بهم، عرش خدا ريخت بهم بهر دلجويی ما طشت طلا آوردند باورم نيست پدر جان كه تو را آوردند "تا كه چشمم به تو افتاد زبانم وا شد" ذكر روی لب من نام خوش بابا شد چقدر گوشه ی ويرانه ی ما زيبا شد كنج ويرانه برايم همه ی دنيا شد نذر كردم كه بيايی بدهم جانم را فرش راه تو كنم موی پريشانم را حال كه آمده ای از برم ای يار نرو من قسم ميدهمت جان علمدار نرو بی تو ميترسم از اين كوچه و بازار،نرو بوی غم می وزد از اين در و ديوار، نرو تو نباشی همه ی شهر به من می خندند توی بازار به من راه عبور می بندند تو نبودی همه بال و پر من غارت شد تو نبودی همه ی زيور من غارت شد بعد انگشت تو انگشتر من غارت شد معجر عمه كه رفت، معجر من غارت شد تازيانه به تنم جان پدر درد نداشت غارت پيكر تو داغ به قلبم بگذاشت قدر يك دشت كبود است و تنم ميلرزد از همان شب كه مرا زد بدنم ميلرزد برتن لاغر من پيرهنم ميلرزد آنچنان زد كه هنوزم دهنم ميلرزد زجر نامرد مرا از نفس انداخته است آنقدر زد كه زمن پيرزنی ساخته است
آمدی جانم به قربان شما بابای من مهربان ساکن بر نیزه ها بابای من چه عجب که نیزه ها دست از سرت برداشتند نازنینم تو کجا اینجا کجا؟ بابای من جای تو آغوش من باشد نه در طشت طلا من بدم می آید از طشت طلا بابای من من که دلتنگ نوازش های دستان تو ام دست هایت را نیاوردی چرا؟ بابای من حرف هایم را اگر آرام می گویم ببخش از گلویم در نمی آید صدا بابای من باورش سخت است اما راه رفتن های من سخت گردیده برایم بی عصا بابای من ماجرای کوچه های شام پیرم کرده است چشم های بی حیا کشته مرا بابای من تو به روی نیزه ای و من به روی ناقه ای می شنیدم می شنیدی ناسزا بابای من خسته ام من از طناب و از عذاب بی کسی خسته ام از زجر پست بی حیا بابای من از لباس پاره ی عمه خجالت می کشم بعد من گاهی به دیدارش بیا بابای من حسن کردی
گلستان امامت را گلی یکدانه پیدا شد یَمِ مواج رحمت را یکی دُردانه پیدا شد به گِرد شمع عشق و معرفت پروانه پیدا شد برای جان عالم جان و هم جانانه پیدا شد که از بیت علی امشب نوای شوق می آید که طبع من ز شادی بر سریر ذوق می آید علی امشب ز خوشحالی تبسم بر لب آورده غم هجران زهرا را به پایان زینب آورده به دنیا فاطمه نوزاد خود را امشب آورده علی گردیده شادان ، فاطمه زِینِ اَب آورده همه خوشحال و خندانند از میلاد نور امشب شده چشم نبی روشن ازین جشن و سرور امشب به دنیا کوثر پیغمبرِ حق کوثر آورده برای مرتضی زهرای اطهر دختر آورده ز دریاب ولایت شیر حق را گوهر آورده حسین بن علی را اُمِّ اَب یک خواهر آورده قدم زد در جهان زینب که الگوی زنان گردد که روشن از وجود او زمین و آسمان گردد به دنیا آمده تا رهبر خیل زنان گردد چراغ روشنی در ظلمت مُلک جهان گردد که استاد وفاداری به هر پیر و جوان گردد که عشق آموز خیل کاروان عاشقان گردد علی را مونس و بر فاطمه جان است این دختر حسین بن علی را جان و جانان است این دختر امیر کاروان عشق و ایمان است این دختر به مُلکِ معرفت سرخیل و سلطان است این دختر سفیر عاشقان و محو جانان است این دختر زبانش بهر دشمن تیغ برّان است این دختر علی را وارث نطق و بیان و علم و دین باشد چو زهرا مادرش حُورایِ در روی زمین باشد کجا وصفش توان کردن که حُورائیست چون زهرا کجا مدحش توان گفتن که زهرائیست چون زهرا به علم و معرفت دردانه ی یکتائیست چون زهرا به گلزار ولایت گلشن آرائیست چون زهرا بُوَد زَینِ اَب این دختر که مادر بر جهان باشد که دین از نطق شیرینش همیشه جاودان باشد مبارک باد یا زهرا که نورِ بحر و بر زادی تو هستی کوثر و کوثر بر ابناءِ بشر زادی تو زهرا هستی و زهرا و مانندی دگر زادی حسین بن علی را یاور و نور بصر زادی خدا از بهر قرآن یاور و یار آفرید امشب برای قهرمان کربلا دلدار و غمخوار آفرید امشب به روی دوش زهرا یاور دین خدا را بین فراز عرش حق محبوبه ی عرش خدا را بین به روی دست زهرا مصدر مهر و وفا را بین به گلزار ولایت غنچه ی سرخ ولا را بین که نخل عصمت پیغمبری امشب ثمر داده خدا بر آسمانِ غیرتِ هستی قمر زاده چه شور محشری در خانه ات برپاست یا زهرا که بر بال ملائک پای انسان هاست یا زهرا ز تبریک ملائک خانه پر آواست زهرا مبارک بادشان تا عرصه ی اعلاست یازهرا مبارک باد یا زهرا تو را میلاد فرزندت هزاران آفرین بر جان این محبوب دلبندت علی جان زینبت آمد مبارک باد مولا جان که جان در این تنت آمد مبادک باد مولا جان صفای گلشنت آمد مبارک باد مولا جان صفای دامنت آمد مبارک باد مولا جان برای جسم عشق و معرفت او جان جانان است برای حفظ ارزش های عاشورا نگهبان است محمد مبشری
روح قالو بلاست این بانو دلبر مصطفاست این بانو زینت نام اعظم حیدر مظهر مرتضاست این بانو در وقار و حیاست بی همتا شبه خیرالنساست این بانو خون زهراست بین رگ هایش انتهای حیاست این بانو غضبش حیدریست بر دشمن ذوالفقار خداست این بانو فانی عشق سیدالشهدا هیبت مجتباست این بانو چادرش سایه بان عرش خدا خاک پایش شفاست این بانو سربلند تمام دوران ها رهبر انبیاست این بانو قبله سجده های مستانه ربنا آتناست این بانو محمد حبیب زاده