eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•درود ای کنار علی میر بدر .. و توسل به حضرت حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام _ کربلایی حسین طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ درود ای کنار علی میر بدر سلام ای شهید احد شیر بدر به خیل شهیدان حق مقتدا گرامی عموی رسول خدا شهادت ز آغاز، پا بست تو شجاعت زده ‌بوسه‌ بر دست تو وجود تو از بحر لبریزتر خدنگت ز تیغ اجل تیزتر به بدر و احد هم چو حیدر یکی به بازوت ختم رسل متکی شنیدم که چون آمدی از شکار غبارت به رخسار بود آشکار سرشکی که بر سینه زد آذرت روان بود از دیدۀ همسرت کنار تو بنشست و بگریست زار که ای شیر باز آمده از شکار شکار و بیابان و صحرا بس است محمّد تو چون نیستی، بی‌کس است نبودی که از چارسو آمدند محمّد عزیز دلت را زدند بر او ضربه‌ها خصم نااهل زد فزون‌تر ز هرکس ابوجهل زد توچون رعد از دل کشیدی خروش زخشم وغضب‌ خونت آمد به جوش گرفتی ره خصم نااهل را شکستی سر نحس بوجهل را زدی ضربه‌اش از یسار و یمین که گردیده چون مرده نقش زمین پس از این نبُد زهره کس را دگر که گردد به ختم رسل حمله‌ور تو خود پای تا سر همه جان شدی به دست محمّد مسلمان شدی تو شیراحد بودی و شیر بدر به دست تو گردید شمشیر بدر دریغا دریغا که دشمن شتافت دل و پهلو و سینه‌ات را شکافت چو آمد به خاک زمین پشت تو بریدند بینی و انگشت تو تو را چون جگرپاره در جنگ شد به کام عدو آن جگر، سنگ شد به زخم تنت دشت و صحرا گریست احد نیز با چشم زهرا گریست کجا بودی؟ ای بر نبی تیغ و دست در آن دم که پهلوی زهرا شکست کجا بودی آندم که با ضرب در پسر از برای پدر شد سپر نبودی که حقِّ علی غصب شد صمد گشت تنها، صنم نصب شد کجا بودی آندم که در علقمه نداد داد عباس یا فاطمه اگر کربلا بودی ای نورعین چو عباس بودی برای حسین نبودی ببینی که در قتلگاه شد از کعب نی جسم زینب سیاه سکینه، رباب، عاتکه، فاطمه غریبانه در دشت و صحرا همه چو نی ناله در نی‌نوا می‌زدند تو را در بیابان صدا می‌زدند شاعر : *وقتی نامردا ریختن سر بچه ها، یوقت دیدن زینب دست گذاشت رو سرش، صدا زد واحمزتا .. وا محمدا .. وا علیا .. پیغمبر وقتی اومد وسط میدون دید چی کار کردن با بدن حمزۀ نازنینش، اول سوالی که کرد گفت خواهرش کجاست، یوقت خواهرش نیاد بدنُ اینطوری ببینه .. عبا رو حائل کرد اگه خواهرش صفیه اومد بدنُ اینطور نبینه .. حالا میخاد خواهر شهید برات روضه بخونه از دل میدانِ احد: * گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکّه های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟ اگر خدای نکرده برادرم باشد …! چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا دوباره روشنی دیده ی ترم باشد؟ فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد .. تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم که قول می دهم این بار آخرم باشد کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟ بد است بی کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیندازم نمی شود بگذارید معجرم باشد؟ شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم در وصف دوست ، حضرت هادی به غمزه گفت: هستی بحق تو دوست ما سیدالکریم بر سائل تو در حرمت میرسد جواب اینجا کجاست کرب و بلا سیدالکریم تا دین خویش عرضه کنی برامام خویش کی میشوی ز یار جدا سیدالکریم مُلک ری است قبله ی دلهای فاطمی اینجاست ملک خون خدا سیدالکریم خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند مانند سیدالشهدا سیدالکریم اما برای مردم دنیا تو حجتی آری تویی تو حجت ما سیدالکریم قبر حسین بر سر و رویت خراب شد یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین یکبار پیش پای رضا سیدالکریم عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم از روضه های داغ ، تو دق کرده ای یقین از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را ای نایب الامام الا سیدالکریم ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم محمود ژولیده @deabel
رزق ما جرعه ای از این «می» شد مستی ما چُنین پیاپی شد شکر حق با تو عمرمان طی شد قبله‌ی اهل معرفت ری شد تو حسن(ع) زاده‌ای کَـرم داری به نیابت از او حـرم داری دست لطف تو بر سـرم آقا خانه زادم در این حـرم آقا تو غـریبـی و دست کم آقا؛ کاش بودم چو محتشم آقا - - تا که در مِدحت تو بنویسم از غم و غربت تو بنویسم درد تهران دوا شده بـا تو حاجت ما روا شده بـا تو شهر ما با صفا شده بـا تو شهرری کربلا شده بـا تو نام تو می دهد به ما مستی تو حسین(ع) دیار ما هستی جانم آقا فدای نام شما "جامعه" قبله ی کلام شما عقل مانده است در مقام شما حضرت هادی(ع) آن امام شما - - گفته: " انتَ ولـیُّنـا حَـقّـا " چون که بودی بـرای او سقّا نـوه ی حضرت کـریـم شدی در دل شیعیان مقیم شدی چون به حق راه مستقیم شدی عـبـد بودی ولی عظیم شدی شاهی و ما گدای این خوانیم با عنایات تو مسلمانیم نوحه خواندن مقابلت زیباست محضرت هم تراز کرب و بلاست حرمت مامن حسینی هاست شب جمعه چه روضه ای برپاست با نوای پر از غم زهرا(س) میشود گونه هایمان دریا ملک ری سال‌ها پر از غم بود در دلش لحظه لحظه ماتم بود چهره‌ی او همیشه درهم بود گندمش روضه‌ی مجسم بود بـا عنـایـات حضرت هـادی(ع) تو بـه این خاک آبـرو دادی بین حجره غریب افتادی با دلی پُر شکیب افتادی گفتی: اَمَّن یُجیب ... افتادی یاد شیب الخضیب افتادی بر زمین جسم تو رها نشده سرت از پیکرت جدا نشده مصطفی محمدی @deabel
از امام مجتبی داری تو نیمی بیشتر پس اگر عبدالعظیم،عبدالکریمی بیشتر ای سفیر حضرت هادی برای جامعه برده ای از «جامعه» سهم عظیمی بیشتر در نماز این حرم فهمیده ام از راه ها هم صراطی هم صراط المستقیمی بیشتر بی حرم جد تو بود و بارگاهت اینچنین بوی غربت می دهد از هر حریمی بیشتر بعد معصومه میان واجب التعظیم ها اسوه ی احسن برای زندگیمی بیشتر روضه ای برپاست از سوی ملائک بی گمان در حریمت آمده هرجا نسیمی بیشتر کربلایی هرشب جمعه به عشق مجتبی در بقیعش جمعه شب ها را مقیمی بیشتر روضه ی ارباب را با جان خود حس کرده ای برده ای از گندم ری چون شمیمی بیشتر مهدی رحیمی @deabel
تا نهادی پای خود بر چشم ما، عبدالعظیم دیده ها بینا شد از نور خدا ، عبدالعظیم هر زمانی که گره افتاد در کار کسی آمد و پیش تو شد حاجت روا ، عبدالعظیم سفره داری ارث از جدت کریمت برده ای عطر نانت یادگار مجتبی ، عبدالعظیم اُسوه های علم ؛ خاکِ راهِ زوارت شدند خاک پای زائرانت توتیا ، عبدالعظیم هر کجا رفتم نجف ؛ مشهد ؛ مدینه ؛ کربلا روی لب دادم سلامی بر شما عبدالعظیم اهل تهران هرشب و هر روز مهمان تو اند سفره دار روضه های هل اتی عبدالعظیم کربلا را با خودت تا شهر ری آورده ای وَه چه نزدیک است با تو کربلا ، عبدالعظیم مجتبایی هستی اما مادرت در پیش تو ضربه ی سیلی نخورد از بی حیا ، عبدالعظیم زائر تو ، زائر شاه شهیدان شد ولی... مانده آیا پیکرت بر خاکها ؟! عبدالعظیم مصطفی محمدی @deabel
ری قبله گشته با حرم سیدالکریم عزت گرفته با قدم سیدالکریم عقده گشای قبر خراب حسن شده صحن و سرای محترم سیدالکریم عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است اعجازها نموده دم سیدالکریم از کودکی شفای مرا مادرم گرفت وقت نماز با قسم سیدالکریم در روز حشر هم همگی قد علم کنیم در زیر بیرق و علم سیدالکریم هر کس که پیر گریه شده از غم حسین سیراب گشته با کرم سیدالکریم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم با عشق اهل بیت همه آشنا شدیم دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد در هر طواف زائر کرببلا شدیم دانی زچیست این همه شان و مقام او دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم فرمود امام شیعه (( انت ولینا )) عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم مهمان خانواده ی آل محمدیم پای ضریح حضرت طاهر مدینه ایم پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم معصوم گفته بر در دیوار این حرم ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم عشاق این دیار همه گریه کن شدند ما هم به این امید در این خاک آمدیم مدیون مهربانی زهرا شدیم ما ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم جامانده ایم از سفر کربلا ولی در این دیار بر همه عالم سرآمدیم شب های جمعه گریه کنان کنج آن حرم انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین با هر سلام در حرم سید الکریم پر می کشیم تا حرم کربلا حسین این خاک بوی خون گلو را گرفته است این سرزمین برای تو شد خون بها حسین مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر، نیزه، سنگ و حتی عصا حسین @deabel
ری قبله گشته با حرم سیدالکریم عزت گرفته با قدم سیدالکریم عقده گشای قبر خراب حسن شده صحن و سرای محترم سیدالکریم عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است اعجازها نموده دم سیدالکریم از کودکی شفای مرا مادرم گرفت وقت نماز با قسم سیدالکریم در روز حشر هم همگی قد علم کنیم در زیر بیرق و علم سیدالکریم هر کس که پیر گریه شده از غم حسین سیراب گشته با کرم سیدالکریم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم با عشق اهل بیت همه آشنا شدیم دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد در هر طواف زائر کرببلا شدیم دانی زچیست این همه شان و مقام او دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم فرمود امام شیعه (( انت ولینا )) عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم مهمان خانواده ی آل محمدیم پای ضریح حضرت طاهر مدینه ایم پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم معصوم گفته بر در دیوار این حرم ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم عشاق این دیار همه گریه کن شدند ما هم به این امید در این خاک آمدیم مدیون مهربانی زهرا شدیم ما ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم جامانده ایم از سفر کربلا ولی در این دیار بر همه عالم سرآمدیم شب های جمعه گریه کنان کنج آن حرم انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم حال و هوای کرببلا دارد این حرم ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین با هر سلام در حرم سید الکریم پر می کشیم تا حرم کربلا حسین این خاک بوی خون گلو را گرفته است این سرزمین برای تو شد خون بها حسین مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر، نیزه، سنگ و حتی عصا حسین @deabel
یک نفر‌هم از تبارمجتبی صاحب‌حرم باشد بس‌است زان‌کرم‌خانه یکی صاحب‌کرم باشد بس است شاه هستی و شده ری قبلگاه عاشقان همچو مولایم حسن تو مهربانی، مهربان به چه ترکیب قشنگی گشته است اینجا به پا تو خودت یابن‌الحسن، اجر مزارت کربلا کربلای این دیاری، هم بقیع این دیار ابر رحمت گشته ای، بر قلب تاریکم ببار آه ای عبدالعظیم، من عبد درگاه توام خاک صحن چون بقیع و خاک درگاه توام هم شدی تایید از شمس‌الشموسیت رضا هم تو گشتی یار مولایم جواد بن رضا یار مولایم علی بن محمد بوده ای یاور دین خدا، از نسل احمد بوده ای آه در سینه چه غم های فراوان داشتی از فراغ کربلا چشمان گریان داشتی آه میسوزم همیشه من ز داغ مادرت رعشه می افتاد از نامش به کل پیکرت آه ،از آن کوچه آقا جان،چه بد دردیست نه؟ شعله‌ی‌آتش نشد بُستان،چه بد دردیست‌نه؟ آه در روز وصالت خون شده چشم زمین ای کریم بن کریم یکبار ما را هم ببین امیررضا جوزایی @deabel
گدایی سرکویت به مارسید خوشیم کریم زاده به داد گدا رسید خوشیم تو شاه عبدالعظیمی ،کرامتی داری تو شاهی و من خسته گدای درباری میانِ صحن تو ذکر حسن حسن دارم وَ اشتیاق به عبد و گدا شدن دارم کریمِ شهر ،عزیزی و قبله ی تهران تو نائبِ سه امامی به مرکزِ ایران دلِ غریب من اینجا فقط تو را دارد حرم ، چقدر همیشه بروبیا دارد بنا به گفته ی معصوم شهرری باتو... به یُمنِ داشتنت عطرِ کربلا دارد!! کجا روم زِ در خانه ی تو ای مولا... گدا ،شبیه تو آقا بگو کجا دارد؟! مرا عقیده ی راسخ عطا کنی خوبست دلم هوای خطاب "وَلیُّنا "دارد!! به ناله های سحرهای جمعه ی حرمت... قنوتِ بالُ پرم ذکرِ ربنّا دارد!! فدای صحنِ تو آقا ،چه گنبدی داری برای عرض ارادت ،چه مرقدی داری!! دلم گرفته دوباره نواده ی زهرا برای غربتتان ،خانواده ی زهرا فدای جدّ غریبت،که مرقدش خاکی ست وَ قلبِ شیعه ی مولا زِ غُصّه اش شاکی ست حسین رحمانی @deabel
از فیض این حرم چقدر با صفاست ری سر منشأ تلألؤ نور خداست ری فرموده اند شعبه ای از کربلاست ری اصلا بگو نگین سلیمان ماست ری مبهوت این سخاوت و لطف و کریمی ام با این وجود حضرت عبدالعظیمی ام بوی بهشت کربوبلا دارد این حریم دلهای انبیا به سرای تو شد مقیم مشهد هوای مکه و حج دارد از قدیم شد کربلای ما فقرا سیدالکریم از لحظه ای که عالم و آدم شده درست بار کرامت حسنی روی دوش توست بیگانه ایم با همه ای آشنای ما شاید گرفت در حرمت ربنای ما کاری بکن به جان عزیزت برای ما ارباب پس چه شد سفر کربلای ما آقا نظر کنید که همسایه آمده دریای لطف نوکر بی مایه آمده وقتی دلم میان حرم پر ز آه شد ناگه بساط گریهء من رو به راه شد اشکی چکید، نذر غریبی شاه شد در پیش چشم من همه جا قتلگاه شد خواهر به گریه خسته و بدحال آمده با مادرش حوالی گودال آمده شمر لعین و تیغ برهنه سر حسین در لا به لای آن نفس آخر حسین تازه سنان مست رسیده بر حسین سر را برید و پا نشد از پیکر حسین تا آن لعین ز پیکر آقا بلند شد دیگر صدای گریهء زهرا بلند شد عماد بهرامی @deabel
اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است دولت سرای حضرت عبدالعظیم است صاحب لوای این حرم شاهی کریم است تنها پناه بی پناهان این حریم است با لطف این آقا گدا عبد خدا شد هرسائلی در این حرم حاجت روا شد بوی حسن دارد ضریح دل ربایش قربان رنگ سبز این گلدسته هایش اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش این سرزمین خیلی گران باشد بهایش این خاک را وعده به یک نامرد دادند داغ حسین را بر دل زهرا نهادند شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند قاسم نعمتی @deabel
ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی» مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی بوی حسن می آید از صحن وسرایت تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو «ری» را حسینیة زهرا می کنی تو ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری «تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری» از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی الحق زیارانِ امامِ هادی هستی مارا تو از دستان غم آزاد کردی از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی این سرزمین را تو حسین آباد کردی بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران مدیون تو هستیم وآقای خراسان خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم با نوکران بی قرارت گریه کردیم هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم شاید تسلایِ دل مادر نماییم شاید که از شرمندگی ها در بیاییم صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست داده و سرگشته ایم الحمدلله مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم راه رسیدن تا خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جا صدها چنگ دارد مادر شکایت ها زروز جنگ دارد گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد قاسم نعمتی @deabel