💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__نوحه
دلم گرفته از زمونه و حزینه
تمومه آرزوی زندگیم همینه
هیچکسی مادرش رو رو زمین نبینه 2
نبینی افتاده رو خاک * شبیه من نشی هلاک
نبینی که، تو کوچه ها، یکی به مادرت کنه جسارت/
نتونی کاری بکنی، آب میشی توی کوچه از خجالت/
سیلی به روی مادرت ، بزنه ولی بهش نرسه زورت/
دلت میخواد، بمیری چون، میشکنه اونجا شیشه ی غرورت/
دستم تو دستِ مادرم بود در میونِ کوچه ها…
یهو سره راهمونو گرفت یه مَردِ بی حیا…
یه جوری زد به مادرم که با صورت خورد به زمین…
با چشمای خودم دیدم مادرمو زد بی هوا… 2
کوچه و جسارت ، حسن و خجالت
زخم دل نمک خورد ، مادرم کتک خورد
((( ای وای مادرم ، ای وای مادرم )))
ا------------------------------------------------ا
خاطره ی کوچه منو بدجوری آزُرد
مُردم تا دیدم مادرم روی زمین خورد
یه جوری زد گفتم همونجا مادرم مُرد 2
از شدتِ اون ضربِ دست * ابروی مادرم شکست
تو کوچه ها، با مادرم، داشتم می اومدم یهو یه نامرد/
قباله ی، فدک رو از، مادر گرفت و پاره پاره میکرد/
یه سیلی زد، به مادرم، هر دفعه که یادم میاد می میرم/
از خجالت، مُردم آخه، نتونستم که جلوشو بگیرم/
دست عدو سنگین بود و شد روی مادرم کبود…
چادره مادر خاکی شد روی زمین افتاده بود…
گمون کنم شکست آخه خورد به دیوار بدجور سرش…
خودم دیدم خون میچکید از گوشه های معجرش…2
سیلی زد به مادر ، شد تو کوچه پرپر
روی خاک نشسته ، گوشواره اش شکسته
((( ای وای مادرم ، ای وای مادرم )))
مجید خانی
حضرت زهرا (س)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
در سماوات صحبت زهراست
حرف ها از نجابت زهراست
عرشْ تسبیح عشق در دستش
سخت مشغول مدحت زهراست
"هل اتی" با تمام آیاتش
سفره ای از کرامت زهراست
کلمات معطّرش از نور
عرشْ محو فصاحت زهراست
@hosenih
ما ز نهج البلاغه می فهمیم
که علی با بلاغت زهراست
آبْ مِهر محبتِ او شد
عرش یک تکّه خلعت زهراست
طعم لبخندهای پیغمبر
همه اش با ملاحت زهراست
ماه با آن جمال و زیبایی
محو رخسار و طلعت زهراست
ماه دور مدینه می چرخد
متوسل به حضرت زهراست
جبرئیلی نهان شده در او
شرق تا غرب هیبت زهراست
خلق عالم به خلقت احمد
خلقت او به خلقت زهراست
وَ پیمبر که اشرف الناس است
عاشق یک زیارت زهراست
او به دنبال ماه کامل بود
کار هر روزه رؤیت زهراست
زور بازوی حیدر از او بود
ذوالفقارش عنایت زهراست
ضربه های علی چو گل می کرد
همه اش از محبت زهراست
کوچه های مدینه می دیدند
که علی در حمایت زهراست
وَ علی با تمام اعجازش
متحیّر ز غیرت زهراست
فاطمه شد سپر برای علی
وَ شهادت اطاعت زهراست
در حقیقت امامت مولا
متبرّک به بیعت زهراست
شیعه در اعتکاف او بوده ست
شیعه در ظلّ ساحت زهراست
شیعه ارثی ز مادرش برده ست
به نخ چادرش قسم خورده ست
بر سر خصم تیغ می بارد
ازعلی دست بر نمی دارد
شیعه یعنی چراغ بیداری
شیعه لبریز از وفاداری_
@hosenih
او ز نهج البلاغه می بیند
استخوانی که در گلو مانده ست
ماجرا ماجرای تلخی بود
خطبه هایی که پیش رو مانده ست
اونخواهد گذاشت دیگر بار
استخوان بر گلو اثر بکند
حکم اگر آن جناب فرماید
لب اگر این عزیز تر بکند..
شاعر: #علی_کفشگر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فاطی
#حضرت_زهرا_س_شب_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
بهانه تو گرفتم تويى بهانه من
شميم نام تو جارى به هر ترانه من
ظهور نور تو را دارم آرزو امشب
فروغ چشم منى و چراغ خانه من
@hosenih
ببين كه ناز تو را مى كشم، بمان! بانو!
به قدر لحظه اى آخر در آشيانه من
بمان براى حسين و حسن تسلا باش
براى خاطر زينب، بمان يگانه من
هنوز در دل آن كوچه سار مى لرزد
شبيه عرش معلا دوباره شانه من
تويى بهانه چشمان ابرى حيدر
تويى دليل همه گريه شبانه من
غريب رفتى و مانده ست در شب كوچت
فشار زخم تو بر زخم تازيانه من
به جز على نشناسد كسى تو را زهرا
تويى تو ليلة الاسرار بى نشانه من
@hosenih
هميشه زخم فدك تازه مى شود آرى
هميشه ياد تو باشد در آشيانه من
به احترام تو خواندم نماز شعله ورى
حقيقت است كه آتش گرفته خانه من؟!
شاعر: #محمدمهدى_عبداللهى
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فاطی
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
درون سینه ام ز داغ او فقط غم است و بس
بدون عشق فاطمه جهان جهنم است و بس
@hosenih
تمام دلخوشی ما در این دو روز بی وفا
همین دو قطره اشک زیر رقص پرچم است و بس
ملک اسیر روی او بشر فقیر کوی او
تبسمش دلیل خلق کل عالم است و بس
به بانوان پاکدل به هرچه زن که خلق شد
بگو فقط فرشته علی مکرمه ست و بس
چه شد میان کوچه گم نمود راه خانه را
همانکه محرم دل رسول خاتم است و بس
تلاش کرد رو بگیرد از علی ولی نشد
تمام روضه در همین دو خط مجسم است و بس
@hosenih
خدا کند که عاقبت به خیر فاطمه شویم
نگاه او به درد کل خلق مرهم است و بس
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا
میرسد هرشب صدای گریه از...
زیر سقف وسر پناهی سوخته
ماه را میبینم و حالم وخیم...
میشود با یاد ماهی سوخته
بعد تو هرشب نسیمی خسته ام
میچکم در عمق چاهی سوخته
بعد تو هر روز زانو در بغل
خیره می مانم به راهی سوخته
رفتی و از تو برایم یادگار
مانده یک چادر سیاهی سوخته
می وزد در خانه ام عطر پر
مرغ عشق بی گناهی سوخته
میخ دارد خودنمایی میکند
در میان قتلگاهی سوخته
ای ملیکه پادشاهت آمده
در دل شب با سپاهی سوخته
رفتی و باور کن از عمر علی
مانده یک چندین صباحی سوخته
احسان کرباسی
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
بر غم پیدا و بر درد نهانم گریه کن
بر مصیبت های من آرام جانم گریه کن
حرف دارد بر من و بر گریه ام همسایه ام
بر من و بر غربت اشک روانم گریه کن
عمر با هم بودن ما کمتر از ده سال بود
در بهار زندگی مان بر خزانم گریه کن
با تو گرچه بسته ام لب از سخن گفتن علی
باش با زبان گریه هم زبانم گریه کن
کودکانم در نیامدن هنوز از آب و گل
آه بر بی مادری کودکانم گریه کن
میخ در پهلو شکست از من ولی گشتم کمان
زیر بار غصه، بر قد کمانم گریه کن
وقت غسل من که ناغافل تو دستت می خورد
بر کبودی های نقش بازوانم گریه کن
می شوی دلتنگ من، من می شوم دلتنگ تو
شب به شب بیا به قبر بی نشانم گریه کن
رسول رشیدی راد
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
میخ داغ و سینه زهرای من ای وای من
سیلی و انسیه الحورای من ای وای من
خانه و کاشانه و شمع و گل و پروانه نه
سوخت در آتش همه دنیای من ای وای من
آیه های کوثرم افتاده زیر دست و پا
لرزه افتاده به دست و پای من ای وای من
ابر سیلی هر دو روی روی یارم را گرفت
تار شد خورشید مهسیمای من ای وای من
در شکست و پشت در این غصه پشتم را شکست
خورد با صورت زمین طوبای(زهرای) من ای وای من
کشتن یک زن ، چهل نامرد میخواهد مگر؟!
داد از بی رحمی اعدای من ای وای من
کینه از من داشتند و همسرم را میزدند
فاطمه افتاد از پا ، پای من ای وای من
بشکند دست مغیره دست یارم را شکست
پیش چشم زینب کبرای من ای وای من
میکشد این غم مرا آخر که شد کاشانه ام
قتلگاه همسر تنهای من ای وای من
فاطمه با دیدن تابوت وقتی خنده زد
رفت دیگر خنده از لبهای من ای وای من
بعد زهرا این من و این میخ و این دیوار و در
وای من ای وای من ای وای من ای وای من
عبدالحسین میرزایی
@rozeh_1
معرفت نفس عرفانی و حقیقی یک فرآیند سلوکی است که انسان در نهایت به حقیقت عجز و فقر و نیستی خود را شهود میکند
هر چند حقیقت فقر در هر ممکنی موجود منتهی گناهان؛عقاید باطل؛ سوء اخلاق تعلقات و ... حجاب شده
با زدودن این امور و طی مراحل خاص کم کم آن حقیقت زلال و ناب فنا ظاهر می شود و ظهور اکبر رخ میدهد
و انسان به حقیقت میداند که:
تو هیچ و دنیا هیچ و دلت پیچ
ای هیچ مپیچ،پیچ(دل)بر هیچ😂
در مقام تفکیک معرفت نفس بنا بر تحقیق آن هفت نوع به دست می آید
که در تفصیل باید فرقها و حیطه ها و مرزها را جست.
آنچه مهم است نباید با کشف و خواب و ..خود را مشغول کرد
این مسائل مثل نقل و نبات ریخته
فقر و فنا است که مشتری کمی دارد
شان شهادت، فوز زیارت
#حضرت_زهرا
بعد احمد حرمت دین خدا پامال شد
دین جدا، ایمان جدا، قرآن جدا پامال شد
بیت وحی آتش گرفت و دست مولا بسته شد
آیهء تطهیر زیر دست و پا پامال شد
ای تمام انبیا خاک عزا بر سر کنید
در حریم وحی، ناموس خدا پامال شد
گیرم آنکه جرم زهرا بود یاریّ علی!
محسن ششماهه اش دیگر چرا پامال شد!؟
کشت یک ضرب لگد یک سوّم سادات را
خون این سادات تا روز جزا پامال شد
"میثم" آن روزی که ناموس الهی را زدند
کل قرآن در زمین کربلا پامال شد
استاد حاج غلامرضا سازگار
@rozeh_1
#حضرت_زهرا
گفتی صدف شکست، بگو گوهرش چه شد!؟
گفتی که باغ سوخت، گل پرپرش چه شد!؟
از باغبـان وحــی بپــرسید دوستــان!
با بـرگ نـازک گـل نیلوفـرش چه شد؟
قـرآن آیـهآیـۀ مـــولا ز دسـت رفــت
پس آیۀ جـدا شـده از کوثرش چه شد!؟
زهرا کـه در پـس در آتـش گرفتـه بود
یاللعجب! به روی ز گل بهترش چه شد!؟
تا ابرهای تار رخ ماه او گرفت
افتاد آسمان به زمین، اخترش چه شد!؟
پـاسخ بـده مدینه! بگو نیمههـای شب
قبری که میگرفت علی در برش چه شد؟
استاد حاج غلامرضا سازگار
@rozeh_1
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#زبان_حال_امام_حسن_ع
شب و کابوس از چشمِ منِ کَم سو نمیاُفتد
تبِ من کَم شده اما تبِ بانو نمی اُفتد
غرورم را شکسته خندهی نامحرمی یارَب
چه دردی دارد آن کوچه که با دارو نمیاُفتد
@hosenih
جماعت داشت میآمد دلم لرزید میگفتم
که بیخود راهِ نامردی به ما این سو نمیاُفتد
کِشیدم قَد به رویِ پایم و آن لحظه فهمیدم
که حتی ردِ بادِ سیلی اش بر گونه میاُفتد
نشد حائِل کند دستش گرفته بود چادر را
که وقتی دست حائِل شد کسی با رو نمیاُفتد
به رویِ شانهام دستی و دستی داشت بر دیوار
به خود گفتم خیالت تخت باشد او نمیاُفتد
سیاهی رفت چشمانش سیاهی رفت چشمانم
وَگَرنه مادری در کوچه بر زانو نمیاُفتد
@hosenih
میانِ خاک میگردیم و میگویم چه ضربی داشت
خدایا گوشواره اینقَدَر آنسو نمیاُفتد
دو ماهی هست کابوس است خواب هر شَبَم ، گیرم
تبِ من خوب شد اما تبِ بانو نمیاُفتد
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
ای دیده ابری باش حُسن دیده گریانی ست
مولا پی وصل است و بنده باز هجرانیست
اصلا شده باخود بگویی من کجا هستم
او حاضر است و غیبت ما سخت طولانیست
@hosenih
نان حلالی جور کن تعارف به مولا کن
اورا نخوان بر خانه ات تا سفره ظلمانیست
ما دور خود گشتیم اما دور آقا نه
مشغول نفس خود شدن ختمش به حیرانیست
ازدرد هجرانی که ماداریم معلوم است
تنها دوای گریه کنها گریه درمانیست
پاشو سوار کشتی اش شو باز جا دارد
با نوح تو همراه شو دریا که طوفانیست
**
@hosenih
مادر بسوزد بچه هایش نیز میسوزند
مادر پریشان است و حال ما پریشانیست
طوری طلب میکرد مرگش را که فهمیدیم
زهرا دراین شهرنمک نشناس زندانیست
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e