#حضرت_علی_اکبر
به خودش آمد و فهمید که چشمش تر بود
دو قدم مانده به بالای سر اکبر بود
تازه فهمید چه روزی به سرش آمده است
یا که بهتر چه به روز پسرش آمده است
پسر دسته گلش را چو گل پرپر دید
هر طرف را که نظر کرد علی اکبر دید
مثل مه پاره ی افتاده به خاک است تنش
در هم آمیخته خون و بدن و پیرهنش
نه توانست بغل گیرد و نه بوسه زند
نه توانست بماند نه از او دل بکند
زخم قلب پدر از جسم پسر بدتر بود
اربا اربا دل بابای علی اکبر بود
دشت مانده است وسواری که زمین گیر شده
تن صدچاک پسر دیده ،پدر پیر شده
ناله اش بین کف و هلهله ها گم شده بود
گریه اش مایه ی خندیدن مردم شده بود
ارتفاع بدنش تا به زمین کم شده بود
همه گفتند رکوع است ز بس خم شده بود
پسری مانده به خاک و پدری می نگرد
مانده حیران که چگونه بدنش را ببرد
چون که این چاک ترین جسم میان شهداست
مدد از کل جوانان بنی هاشم خواست
خوب شد بار دگر بوسه بر آن لب نگذاشت
ور نه می مرد از آن بوسه....که زینب نگذاشت
نويد اسماعيل زاده
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
بر زانو آمده پسرش را صدا كند
شايد جراحت جگرش را دوا كند
گرچه جگر نداشت نگاهش كند ولی
بالين او نشسته پسر را صدا كند
لكنت گرفته پير جوان مُرده حق بده
سخت است واژه ی پسرم را ادا كند
آمد به پا بلند شود، خورد بر زمين
مجبور شد كه خواهر خود را صدا كند
كارش به التماس كشيده ولی چه سود
بايد حسين چند عبا دست و پا كند
مثل انارِ دانه شده ريخت بر زمين
وقتی ز خاک خواست تنش را جدا كند
تا خيمه گاه جمع جوانان به خط شدند
شايد كه تكه تكه تنش جا به جا كند
تا ديد خواهر آمده شد غصه اش دوتا
حالا عزا گرفته چه سازد چه ها كند
كم نيست چشم خيره سر و شوم و بد نظر
ای كاش ميشد اينهمه لشگر حيا كند
ميكوشد از ميانِ تبرها و دشنه ها
حتی ز رویِ تيغ علی را سوا كند
درگير بود ساقه ی نيزه به سينه اش
راهی نبود تا گره ی بسته وا كند
كتفش ز جایِ ضربِ تبر باز مانده است
هر ضربه آمده كه يكی را دوتا كند
بدجور دوخته اند سرش را به روی خاک
بايد شروع به كَندَنِ سر نيزه ها كند
مانند خاک رویِ زمين پخش شد تنش
طوری زدند آرزویِ بوريا كند
حسن لطفی
@rozeh_1
#حضرت_علی_اکبر
دويده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم
مبند ديده کمی دست و پا بزن پسرم
ز مصحف تنت اين آيه های ريخته را
چگونه جمع کنم سوی خيمه ها ببرم
به فصل کودکی و در سنين پيری خود
دو بار داغ پيمبر نشست بر جگرم
ميان دشمن از آن گريه می کنم که مگر
به کام خشک تو آبی رسد ز چشم ترم
من آن شکسته درختم که با هزار تبر
جدا ز شاخه شد افتاد بر زمين ثمرم
اگر چه خود ز عطش پای تا سرم ميسوخت
زبان خشک تو زد بيشتر به دل شررم
مگر نه آب بُوَد مهر مادرم زهرا
روا نبود تو لب تشنه جان دهی به برم
جوان ز دل نرود گر چه از نظر برود
تو نِی برون ز دلم ميروی نه از نظرم
به پيش ديده ی من پاره پاره ات کردند
دلی به رحم نيامد نگفت من پدرم
مصيبتی که به من می رسد محبت اوست
هزارها چو تو تقديم حيی دادگرم
به روز حشر نگريد دو ديده اش "ميثم"
کسی که گريه کند بر ستاره ی سحرم
استاد حاج غلامرضا سازگار
@rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_هادی__ع__شور
ابن الجواد ای اقا
امیر دلهایی تو
سوره ی طاهایی تو
سرور ومولایی تو
ابن الجواد ای اقا
زیبا گل زهرایی
خورشید سامرایی
ما بنده تو مولایی
ابن الجواد ای اقا
تو آیت قرانی
به درد ما درمانی
ذکره ردی لبهایی
ابن الجواد ای آقا
ببین توحال زارم
از غم تو می بارم
غصه به قلبم دارم
غریب ای آقام آقام
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
بنددوم مصیبت
ابن الجواد ای آقا
خیلی مصیبت دیدی
طعنه وتهمت دیدی
تو هتک حرمت دیدی
ابن الجواد ای اقا
کبوتر زخمی پر
افتادی بین بستر
شدی ضعیف و لاغر
ابن الجواد ای اقا
برات بمیرم هادی(ع)
وقتی که جون می دادی
روی زمین افتادی
ابن الجواد ای اقا
چی بی سرت اوردن
خیلی تورو ازردن
بزم شرابت بردن
غریب ای آقام آقام
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
بندسوم گریز به کربلا
ابن الجواد ای آقا
تو لحظه های آخر
میگفتی روی بستر
وای مادرم وای مادر
خوندی به روی بستر
اون لحظات آخر
باقلب زارو مضطر
باجگرشعله ور
خوندی به روی بستر
تا میزدی بال وپر
به یاد جد بی سر
حسین غریب مادر
خوندی به روی بستر
تا که میرفتی از حال
از قتلگاه و گودال
جسمی که میشد پامال
امان از دل زینب(س)
3⃣5⃣4⃣
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
کاری ازشعرای اهل بیت ع
کربلایی رضانصابی
کربلایی مجیدمرادزاده
امام هادی (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__شور
بی کس موندم داداش
لحظه ی آخرم
جون میدم تو غربت
نیستی بالا سرم
پر شکسته
تو ببین داداش این سرم شکسته
سوخته معجر
توی غارت میزدن بودم بی یاور
تن کبوده
یه حرومی گهواره یهو ربوده
جون میدم من
کجایی داداش حسین جون میدم
زینبم من...
بعد تو ای داداش
میزدن ماها رو
چادرم میسوخت و
زدن بچه ها رو
خیمه میسوخت
توی خیمه پسرت سجاد میسوخت
دست غارت
وا شد به خیممون کردن غارت
قد خمیدم
بعد تو من داداشم چه ها کشیدم
مو سفیدم
توی کوفه و شام چه ها کشیدم
زینبم من...
بگم از دخترت
شبیه مادرت
با صورت نیلی
جون داد پای سرت
پا برهنه
میدوید به روی خارا پا برهنه
خون دل خورد
دخترت پیش چشمت فقط کتک خورد
تو خرابه
مثل شمع دور سرش بی بی ربابه
سوخته مویش
با تازیانه میزدن پای عمویش
یارقیه...
به قلم : خادم الحسین غلامرضا انحصار
حضرت زینب (س)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__نوحه
با این تن رنجورم
در کنج سیه چالم(3)
از زهر جفای کین
می سوزم و می نالم(3)
الامان از غریبی و جدایی
آه رضا جان من بابا کجایی
واویلا واویلا آه و واویلا
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
بنددوم
زندانی بغدادم من زخمی بیدادم
حبس است و فرو رفته در حنجره فریادم
میخوانم از غربت در تاب و در تب
در زندانِ هارون خَلِّصْنی یٰارب
واویلا واویلا آه و واویلا ۲
〰〰〰〰〰〰〰〰
من روضۀ زهرا را با زمزمه میگفتم(3)
هر ضربه عدو میزد یافاطمه میگفتم(3)
چون حیدر میرسد لیلۀ قدرم
دشمنم پیش چشمم کنده قبرم
واویلا واویلا إه و واویلا ۲
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
بندچهارم
از آتش زهر کین
سوزد جگرم هر دم
با آه جگرسوزم
من یاد حسین کردم
غربت نشین شهر کاظمینم
گریان روضه ی جدم حسینم
واویلا واویلا آه و واویلا
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
کربلایی مجتبی تاجیک ساده
کربلایی مجیدمرادزاده
امام کاظم (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__میلاد
شهر مدینه غرق شادی بود آنشب
اکنده از بانگ منادی بود آنشب
آنشب شفق ائینه دار لطف حق بود
چشم انتظار جلوه نص علق بود
آنشب قلم ، شمشیر خود را تیز میکرد
پیمانه اندیشه را لبریز میکرد
آنشب منادی داد عدل و داد میزد
بین زمین و آسمان فریاد میزد
کای اهل عالم قلب عالم منجلی شد
نام محمد زنده از نام علی شد
ماه رجب را عزم جولان ساز گردید
یعنی گره از کار رجعت باز گردید
باید زمان ائینه دار راز گردد
درهای رحمت بر رخ ما باز گردید
باید سحر شعر طلوع فجر خواند
بهر سپیده ، ایه های قدر خواند
اینک شکوه علم را تفسیر باید
کلک قضا را قدرت تحریر باید
الاله باید باده ، در پیمانه ریزد
گلواژه ها در مقدم جانانه ریزد
کامشب شب مرگ غم و وقت سرور است
هنگامه ازادی و میلاد نور است
جولان جشن پنجمین مولاست امشب
عید علوم کل ما فیهاست امشب
امشب شب پیدایش بحر العلوم است
اکنده از شور و شعف ، قلب عموم است
خورشید علم از شهر یثرب سر زد امشب
ارض و سما، فریاد شادی بر زد امشب
ماه جمادی عزم رفتن ساز کرده
دریای هستی را سرا پا ناز کرده
ائینه دار نهضت فرداست امشب
میلاد پیک روز عاشوراست امشب
هنگامه شادی زین العابدین است
میلاد مسعود امام پنجمین است
آمد بدنیا آنکه نامش جاودانی است
روشنگر ائین و راه زندگانی است
آمد بدنیا مظهر یکتا پرستی
احیا گر دین خدا در ملک هستی
آمد بدنیا تشنه جام محمد(ص )
همفکر و هم ائین و هم نام محمد(ص
از کوشش او دین حق پاینده گردد
از دانش او علم و دانش زنده گردد
احمد به وصفش با علی تفسیر گوید
زهرا زیمن مقدمش تکبیر گوید
امام باقر (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
منم مظلومه ای محنت کشیده
ز هجران پدر غربت کشیده
گذشته چهارده سال از غریبی
نبردم از رخ بابا نصیبی
شدم پیر از غم باب الحوائج
که بودم همدم باب الحوائج
کسی طاقت ندارد من بگویم
ز درد دل، ز بُغض در گلویم
منم دردانه موسی بن جعفر
منم آئینه زهرای اطهر
اگر چه روی بابا را ندیدم
ولی از ضامن آهو شنیدم
که بوده پیکرش پر از نشانه
ز بی رحمی صاحب تازیانه
شنیدم حرمت او را دریدند
از این زندان به آن زندان کشیدند
شنیدم سجده اش را می شکستند
شنیدم بر تنش زنجیر بستند
شنیدم دانه های سخت زنجیر
به روی استخوانش کرده تأثیر
شنیدم یک یهودی مثل ثانی
زده سیلی بر او با بد زبانی
شنیدم ناسزایش بر زبان بود
برای رنج دادن بی امان بود
نفهمیدند بابایم مسیحاست
مُقَلِّب بر قلوب اهل دنیاست
هزاران ظلم بر مظلوم کردند
پدر را عاقبت مسموم کردند
دلم سوزد که در تشییع پیکر
نکرده از برایش ناله دختر
نشد گرمی ببخشم بر عزایش
کنم گیسو پریشان از برایش
برایم گفته این رعنا برادر
نبودی، خوب شد مظلومه خواهر
و گرنه جان در آنجا می سپردی
تو جان از داغ بابا می سپردی
به پیکر مانده بودش پاره رختی
خودم غسل تنش دادم به سختی
خدایا سخت بود این از برایم
نشد زنجیر از جسمش گشایم
خدا را شکر بر تقدیر کردم
کفن بر جسم و بر زنجیر کردم
در آنجا سینه ام را چاک دادم
عزیزم را به دست خاک دادم
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_باقر__ع__سرود
محمد آل احمد
از همه خوبان سرآمد
عزیز زهرا و حیدر
امام ِ باقر خوش آمد
آینه ی تجلّی حُسن خدا
طلعت او،شمس ولا،نور هُدی
او ولیّ حیّ سبحان
نورچشم عالمینه
پسر حضرت زهرا
نوه ی امام حسینه
مددی حضرت باقر...
صد قل هوا... میگن بر
جلوه ی نور کمالش
تبارک ا...و میخونن
فرشته ها بر جمالش
لیلا شده مجنون و آواره ی تو
روی دلش به سوی گهواره ی تو
توی آسمون عصمت
تو که هاله ی دو نوری
حَسَنینی هستی آقا
تو سلاله ی دو نوری
مددی حضرت باقر...
قسم به ماه و ستاره
حاجت دلها همینه
یک شب اول رجب
روباشیم ایشالا مدینه
آسمون دلا گل افشونی بشه
دور تا دور بقیع چراغونی بشه
ایشالا نصیبمون شه
تو مدینه این سعادت
برای امام ِ باقر
بگیریم جشن ولادت
مددی حضرت باقر...
امام باقر (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
چشم گردون در عزای موسی جعفر گریست
دیده خورشید بر آن ماه خوش منظر گریست
گرچه او پروانه حق بود امّا همچو شمع
در مناجاتش ز هجر دوست پا تا سر گریست
ژرف زندان بهر او معراج قرب دوست بود
عاشق صادق ز هجران رخ دلبر گریست
گه به یاد مادرش زهرا فغان از دل کشید
گاه بر مظلومی شیر خدا حیدر گریست
دیده عشاق از داغ امام عاشقان
در دل صحرای غم یک آسمان اختر گریست
حضرت معصومه زین ماتم فغان از دل کشید
در مدینه از غم مرگ پدر دختر گریست
در عزای ناخدای فلک تسلیم و رضا
پور دلبندش رضا در موج غم گوهر گریست
«حافظی» شمع وجودت آب شد از این الم
آتشین طبعت ز نوک خامه بر دفتر گریست
(محسن حافظی)
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
رشتهی دلهای عاشق پشت این در بسته شد
رزق ما از سفرهی موسی بن جعفر بسته شد
تا خبر آمد غروب از خانه بیرون میزند
با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد
مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم
مشت مسکین درش با کیسهی زر بسته شد
آنکه از کار پیمبرها گره وا میکند
دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد
ای خدا آزاد بودن پیشکش، این ظلم چیست؟
در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد
یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد
یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد
تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت
تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد
آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست
بیش از این حرفی ندارم روضه ها سربسته شد...
میلاد حسنی
امام کاظم (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زینب__س__زمینه
روشنگر راه خدا زینب یازینب
پیغمبر کرببلا زینب یا زینب
قیام حسین را تو احیا نمودی
جفا و ستم را تو رسوا نمودی
یا زینب یا زینب
**
گریه کن دست شکسته بنت زهرا
ای نافله خوان نشسته بنت زهرا
کریمه تو هستی نظر بر گدا کن
حسین گفته بر تو که من را دعا کن
یا زینب یا زینب
**
ای در دل صحرا شده آواره زینب
ای روضه خوان پیکر صد پاره زینب
روی خاک مقتل خدا را صدا زد
به پیش نگاهت حسین دست و پا زد
یا زینب یا زینب
****
شاعر: امیر عباسی
حضرت زینب (س)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar