eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
. ماه رحمت آمده ، ماه خدا ماه قرآن ماه حق ماه دعا ماه برگشتن به سوی کبریا ماه بخشایش، مه لطف وعطا ماه یزدان ماه خوب بندگیست ماهِ پاکی ها ، مه سرزندگیست ماه مهمانی یزدان آمده ماه حیدر ماه قرآن آمده بندگان را وقت غفران آمده رحمت حق همچو باران آمده می رسد بر ما الا ای مومنین رحمت حق از یسار واز یمین می دهد حق بر همه عالم نوید ماه بخشایش، مه رحمت رسید ماهی شادی آفرین،ماه امید شام غم ها می شود صبح سپید عالم هستی چه روح افزا شده درب رحمت بر روی ما وا شده ماه مهمانی مه لطف الاه ماه دوری از معاصی و گناه ماه عفو و بخششِ هر رو سیاه می کند خالق به هربنده نگاه بندگان را ماه تسلیم و رضا میزبانی می‌کند از ما خدا ماه رحمت آمد و اعجاز کرد درب رحمت بر روی ما باز کرد قلب ما را با خدا دمساز کرد هر دلی سوی خدا پرواز کرد ماه غفران جمله دلهامنجلیست ماه ایثار و وفا ، ماه علیست حق کرم کرده گدای دوست شو غرق در نوروضیا دوست شو بنده ای، محو صدای دوست شو شامل لطف و عطای دوست شو برتو ذات حق شده این مه پناه تا نگردی بعد از این گِرد گناه .
. پا به سر جرم و گناهم ؛ یا مجیر آمدم.... بر تو پناهم ، یا مجیر دعوتم کردی و با شرمندگی آمدم با اشک و آهم یا مجیر مهربانِ مهربانانم ،تویی در همه عمرم گواهم یا مجیر با وجودی که بدم، در طول عمر... بوده ای تو تکیه گاهم یا مجیر با دو دست خالی و روی سیاه توشه ام عمرِ تباهم یا مجیر در وجودم جز گنهکاری من نیست حتی پَرِّ کاهم یامجیر کوله بار من بود بار گنه بنگر افتاده به چاهم یا مجیر آمدم سوی تو با دست تهی من مدد از تو بخواهم یا مجیر زین همه آلودگی و معصیت بر در تو رو سیاهم یا مجیر هرچه هستم هرکه هستم ، از کرم کن نگه بر اشک و آهم یامجیر عبد درگاه تو و شرمنده ام از کرم بنما نگاهم یا مجیر ای صفا بخشِ قلوبِ بندگان بگذر از هر اشتباهم یا مجیر بر (رضا)،هستی خدای مهربان تو فقط هادی راهم یامجیر .
. رمضان آمده ماه رحمت ماه بخشایش و ماه عزت رمضان ماه بهار قرآن ماه همبستگی با یزدان ماه عفوگنه و بنده شدن باز از لطف خدا زنده شدن ماه عترت مه قرآن باشد ماه بخشایش و غفران باشد ماه برگشت مه عفو گناه ماه توبه مه الطاف الاه ماه یک رنگ شدن ماه ثواب گنه از لطف خدا گردد آب ماهِ دل بستن بر ذات خدا بازگشت از گنه و جرم و خطا ماه برگشت به سوی یزدان ماه دوری ز گناه و شیطان ماه پیروزی بر نفس بود دیگر ابلیس لعین حبس بود ماه مهمانی زیبای خدا سینه ازلطف شود جای خدا ماه بنشستن بر سفره ی دوست سفره دارِ مهِ مهمانی اوست ماه یکدل شدن و هم عهدی ماه همناله شدن با مهدی ماه ذکر و مهِ یارب یارب ماه همناله شدن با زینب ماه اشکِ زینب و سوزِ حسن که شود حیدر کرار کفن ماه گریه به علی نور دوعین که بریزد ز غمش؛ اشک حسین ماه رحمت، مه عشقِ به خدا نظر لطف کند حق به (رضا ) .
. رمضان آمده و حال و هوایی دارم به لب از یاد خدا شور و نوایی دارم دعوتم کرد دوباره به سوی خانه ی خود تازه فهمیده ام اینک چه خدایی دارم مه مهمانی و ، درهای کرامت باز است بر در خانه ی تو قصد گدایی دارم خالق من بنگر سوز من و اشکم را دست خالی و فقط جرم وخطایی دارم کوله بارم گنه و دست تهی، روی سیه گشته معلوم که من نفس رهایی دارم شب اول که شدم از کرمت مهمانت یک نظر کردی و من حال دعایی دارم تا که قرآن تو خواندم ،به علی فهمیدم بهر درمان دل خود چه دوایی دارم نور رحمت که ز تو بر همه عالم تابید در دل از نور تو من ، نور و ضیایی دارم با ابوحمزه، دعای سحر و نور و مجیر اندر این ماه عجب حال و هوایی دارم سجده ی شکر به جا آورم ای خالق من در دل از عشق علی ،مِهر و ولایی دارم روزه بودم که به هنگام عطش فهمیدم در دل از عشق حسین، کرب و بلایی دارم تو ببخشا ز کرم عبد خطاکارت را چون حسین ابن علی قبله نمایی دارم چون در این ماهِ خدا ،هر گنهم بخشیدی زین سبب نزد تو من قدر و بهایی دارم زاینهمه لطف و کرم از تو شدم شرمنده کی ز تو خالق من قصد جدایی دارم من (رضایم) به رضای تو خداوند کریم شاکرم چون تو خدا، راهنمایی دارم
. هفت روز است درجهان غوغا بپاست هر کجا را بنگری ماتمسراست هفت روز است دیده‌ها گریان شده بر پیمبر مرتضی مهمان شده هفت روز است بی پدر عالم شده عالم هستی پر از ماتم شده هفت روز است دیده دریا گشته است مرتضی مهمان زهرا گشته است هفت روز است که گلی پرپر شده سوی جنت رهسپر حیدر شده هفت روز است غم فزون گردیده است هر دل غمدیده خون گردیده است هفت روز است مرتضی شدرستگار رفته سوی حضرت پروردگار هفت روز است گشته دلها بی قرار مسجد و منبر بود چشم انتظار هفت روز است دل عزادار علی است دیده گریان یاد رخسار علی است هفت روز است جمله دلها خون شده از غم داغ علی محزون شده هفت روز است کوفه دیگر بی صفاست مسجد کوفه بگوحیدر کجاست هفت روز است گل زخانه برده اند غنچه‌های باغ دین پژمرده اند هفت روز است مرتضی گشته خموش صوت قرآنش نمی آید به گوش هفت روز است کوفه گشته بی شکیب بی علی شد مسجد کوفه غریب هفت روز است مرتضی گشته شهید قامت زینب از این ماتم خمید هفت روز است دختران بوتراب ریزداشک چشمشان همچون گلاب هفت روز است دل پریشان علی است زینب غمدیده گریان علی است هفت روز است سینه لبریز محن سوزد از داغ پدر مولا حسن هفت روز است دل بود در شور و شین زین مصیبت سوزد و نالد حسین هفت روز است کشته خیرالناس شد دیده گریان پدر عباس شد هفت روز است جان عالم بر لب است سوگوار داغ بابا زینب است هفت روزاست سوزداز داغش(رضا) گرید و نالد بیاد مرتضی
عرش وفرش است نمک گیر نگاه توحسین اهل دل معتکف چشم سیاه توحسین به هوای سر راهت دل ما آمده است کاش میشدکه شوم خاک سپاه توحسین " همه جا نام حسین است که مستم میکند.. . . . . زده ام پر دل خود رابه سرکوی حسین شده ام واله از آن طاق دوابروی حسین زده ام دست توسل به خم موی حسین دل خودرا زده ام صدگره بر روی حسین " همه جانام حسین است که مستم میکند . . . . رزقم از میکدهء حضرت ارباب رسد بوی عشق امده وبر دل بی تاب رسد با شراب لب او طعم رطب می آید این چه عشقی است از این باده پرناب رسد «همه جا نام حسین است که مستم میکند» . . . . شاهکار هنرستان خداکیست حسین صاحب معجزه ی ناب خداچیست حسین نفس حضرت پیغمبر و فرزندعلیست آنکه سلطان زمین است وسماکیست حسین همه جانام حسین است که مستم میکند" . . . . مس دل در پی صحن توشده مثل طلا هرکجا سعی من از سمت توگردیده صفا تاکه چشم کرم یار به ماکرده نظر اینهمه دور و بر شاه،شده جمع گدا همه جانام حسین است که مستم میکند" . . . . یاحسین آن دم و آن باز دمت قرآنم نوکرت هستم واز طایفهء سلمانم ساکن هییتم و به کشورایرانم رسدازلطف شما خرجی و آب و نانم " همه جانام حسین است که مستم میکند . . . .یاحسین حرف تو در عالم بالاعشق است سجدهء بندگی ات در دل دنیاعشق است مادرتوبخدا حضرت زهراعشق است بوتراب حیدرکرارپدر ماعشق است همه جانام حسین است که مستم میکند" . . . . ز سر موی تو و عطر تنت مدهوشم به لبه آیه به آیه سخنت مدهوشم به همان عالی اعلی شدنت مدهوشم منه (مجنون) به تو وآن و حسنت مدهوشم "همه جانام حسین است که مستم میکند شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).... .
❤️ 👋 تیرو سنان به روی تنت آرمیده بود .نیزه به جسم وپیرهنت آرمیده بود ازکشتنت چه پول ومنالی به جیب زد آنکس که تیر ونیزه به جسم حبیب زد باقتل توهمه به نوایی رسیده اند گویا سرتورابه سلیبی کشیده اند بر نیزه. ای غریب دوعالم تکیه مزن. زیراکه میشوی تودراین دشت بی کفن ای بی کفن تنت زچه پامال مرکب است این شیونی که گشته بپا سمت زینب است اینقدر دست وپا بره خواهرمزن حسین ماندی زچه برادرمن بی کفن حسین مجنون بیا نگر که به یغمارفته تنش بعدازحسین رفته به غارت پیروهنش 📝 شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
🎤شعر از: علی اکبرلطیفیان آواز دشتی نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب ببین چه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد ندیدم زینب کبری تر از این ندیدم زینت باباتر از این ندیدم دختر زهراتر از این حسینی مذهبی غوغاتر از این اگر چه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد به گِردش آفتاب و ماه دارد به والله که ای والله دارد همین که با جلالت سر نداده به دست هیچ کس معجر نداده پس از آن که زمین را زیر و رو کرد سپاه کوفه را بی آبرو کرد به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد! حسین سر جدا، ای داد بی داد! چهل روز است گریانم حسین جان! چو موی تو پریشانم حسین جان! چهل روز است می خوانم حسین جان! حسین جانم حسین جانم حسین جان! تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله همین جا شیرخواره گریه می کرد رباب بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشک پاره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده همین جا دور اکبر را گرفتند ز ما شبه پیمبر ما را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند "به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را..." همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل ها گرفت و ... کسی روی تن تو جا گرفت و ... سرت را یک کمی بالا گرفت و... و از پشت سرت سر را گرفت و... همین که بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا در آمد همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود تو ماندی و کبوتر رفت کوفه تو را کشتند و خواهر رفت کوفه خودم در راه و معجر رفت کوفه چه بهتر زودتر سر رفت کوفه و گر نه دردها می کشت ما را نگاه مردها می کشت ما را بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها تمامی کفن ها، پیرهن ها بدون تو کتک خوردند زن ها همین جا بود گیسو می کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز خجلت خواهر تو آب گردید که معجر بعد تو نایاب گردید سکینه معجر از من خواست اما خودم هم بودم آن جا مثل آن ها... ز جا برخیز غم خواری کن عباس! دوباره خیمه را یاری کن عباس! برای عزتم کاری کن عباس! علم بردار علم داری کن عباس! سکینه می کند زاری ابالفضل! چه قبر کوچکی داری ابالفضل! اربعین حسینی 🌴🌴🌴
مناجات فاطمی با امام زمان(عج) چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا من دلم تنگ شده تنگ، کجایی آقا همه دارند به تنهایی من میخندند به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو کاش میخورد دلم با تو هوایی آقا بیشتر از همه دنبال من و کار منی من کیم دربدِر بی سر و پایی آقا به خدا معترفم نوکر بد یعنی من آمدم بر درت ای شاه گدایی آقا تو فقط ناز بکش، اخم کنی میمیرم یار و غمخوار من زار شمایی آقا امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین من ندارم بخدا خرده حیایی آقا مادرت واسطه باشد همه را می بخشند قبل آنکه ببری کرببلایی آقا کاش میشد که در این شعر زبان میشد لال فاطمه باز دلش ریخت اذان گفت بلا