eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا آخرین اتمام حجت با مردم مدینه:👇 ✅امام علی(ع) آخرین اتمام حجت خویش را با مردم بی وفای مدینه انجام داد. پس مانند سابق اقدام نمود، اما نتیجه ای همچون دفعات قبل داشت و باز همان چهار نفر آمادگی خود را اعلام کردند. 👤علامه مجلسی می نویسد : امام علی(ع) فرمود : 📋《..أَتَانِي أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ فَبَايَعُونِي فَأَمَرْتُهُمْ أَنْ يُصْبِحُوا عِنْدَ بَابِي مُحَلِّقِينَ رُءُوسَهُمْ عَلَيْهِمُ السِّلَاحُ فَمَا وَفَي لِي وَلَا صَدَقَنِي مِنْهُمْ أَحَدٌ غَيْرُ أَرْبَعَةٍ سَلْمَانَ وَأبُوذَرٍّ وَالْمِقْدَادِ وَالزُّبَيْرِ》 ♦️هنگامي كه با ابوبكر بيعت شد، چهل نفر از مهاجرين و انصار به نزد من آمدند و با من بيعت كردند و زبير در ميان ايشان بود. به آن ها دستور دادم كه فردا صبح با سري تراشيده همراه با سلاح درب خانه من جمع شوند؛ كسي از ايشان به وعده خود براي من وفا نكرد و كسي از ايشان مرا تصديق نكرد؛ مگر چهار نفر؛ سلمان و ابوذر و مقداد و زبير!(۱) 📚منبع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۴۷۱ کانال تاریخ حضرت سلام الله علیها حضرت امام علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا از سر گیری اجبار بر أخذ بیعت از :👇 ✅بعد از پایان یافتن کار تنظیم و جمع آوری قرآن توسط امام علی(ع)، ابوبکر بعد از مدت کوتاهی که از شهادت رسول اکرم(ص) کسی را برای سه مرتبه نزد امام(ع) فرستاد و او را به بیعت با خود فراخواند. امیر المومنین(ع) هر سه مرتبه را شخصا خود بر در خانه آمد و به آنان جواب رد داد و ولایت را مختص خود اعلام کرد. غاصبان خلافت بعد از شنیدن جواب امام(ع) آن روزها را سکوت و اقدامی نکردند.(۱) از بهانه های اصحاب سقیفه برای اینکه بتوانند خلافت را از امام علی(ع) غصب کنند، جوان بودن امام علی(ع) بود که نقل است؛ ابوعبیده بن جراح که یکی از گردانندگان سقیفه وطرفدار خلافت ابوبکر بود، برای قانع کردن حضرت علی(ع) برای بیعت با ابوبکر و صرف‌نظر از خلافت، خطاب به امام(ع) گفت : 📋《اِنَّکَ حَدِیثُ السِّنِّ وَ هَؤُلَاءِ مَشِیخَةُ قَومِکَ لَیسَ لَکَ مِثلَ تَجرِبَتِهِم وَ مَعرِفَتِهِم بِالأُمُورِ》 ♦️تو جوانی و آنان پیران و سالخوردگان قوم تو هستند و تو فاقد تجربه و آگاهی نسبت به امور مسلمین هستی، در حالی که اینان نسبت به این امور آگاه و با تجربه هستند.(۲) همین توجیه را خلیفه دوم در گفتگو با ابن‌عباس ذکر کرد و از مسئله جوان بودن امام علی(ع) استفاده کرد و مردم را برای بیعت با ابوبکر شوراند. در حالی که حضرت علی(ع) در آن زمان ۳۳ سال داشت. 📚منابع : ۱)کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۸۶۰ ۲)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۲ حضرت سلام الله علیها حضرت امام علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا در کنار از مردم مدینه طلب یاری کرد :👇 1⃣ملاقات عمومی : 👤شیخ مفید می نویسد : 📋《حَمَلَهَا عَلِيٌّ عَلَى أَتَانٍ عَلَيْهِ كِسَاءٌ لَهُ خَمْلٌ فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فِي بُيُوتِ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ اَلْحَسَنِ(ع) وَ اَلْحُسَيْنِ(ع) مَعَهَا》 ♦️امام علی(ع) حضرت فاطمه(س) را بر مرکبی سوار می کرد و چهل روز آن حضرت(س) را بر در خانه مهاجران و انصار می برد. حتی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را نیز همراهش بودند. حضرت فاطمه(س) خطاب به آنان می فرمود : 📋《يَا مَعْشَرَ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ اُنْصُرُوا اَللَّهَ فَإِنِّي اِبْنَةُ نَبِيِّكُمْ وَ قَدْ بَايَعْتُمْ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) يَوْمَ بَايَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَكُمْ وَ ذَرَارِيَّكُمْ فَفُوا لِرَسُولِ اَللَّهِ(ص) بِبَيْعَتِكُمْ قَالَ فَمَا أَعَانَهَا أَحَدٌ وَ لاَ أَجَابَهَا وَ لاَ نَصَرَهَا》 ♦️ای مهاجران و ای انصار! خدا را یاری کنید. من دختر پیامبر شما هستم. شما در روزی که با رسول خدا(ص) بیعت کردید، متهعد شدید که از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ می کنید او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حال به بیعتتان با رسول خدا عمل نمایید. اما هیچ کدام از آنان او را یاری نکرد و پاسخ او را نداد و یاری اش نکرد.(۱) 2⃣ملاقات خصوصی : حضرت فاطمه(س) برای در خواست یاری نزد معاذ بن جبل رفت. حضرت(س) به او فرمود : 📋《يَا مُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ! إِنِّي قَدْ جِئْتُكَ مُسْتَنْصِرَةً وَ قَدْ بَايَعْتَ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) عَلَى أَنْ تَنْصُرْهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ وَ تَمْنَعَهُ مِمَّا تَمْنَعُ مِنْهُ نَفْسَكَ وَ ذُرِّيَّتَكَ وَ إِنَّ أَبَا بَكْرٍ قَدْ غَصَبَنِي عَلَيَّ فَدَكَ وَ أَخْرَجَ وَكِيلِي مِنْهَا》 ♦️ای معاذ بن جبل! من نزد تو آمدم و طلب یاری دارم تا به آنچه با رسول خدا(ص) بیعت کردی، ذریه اش را یاری نمایی! و آنچه از خود و فرزندانت دفع می کنی از آنان نیز دفع کنی! اکنون ابوبکر فدک را غصب کرده و نماینده مرا از آن اخراج نموده است.  معاذ گفت : 📋《فَمَعِي غَيْرِي؟》 ♦️آیا غیر از من کسی هست؟ حضرت(س) فرمود : 📋《لاَ! مَا أَجَابَنِي أَحَدٌ!》 ♦️نه! کسی مرا اجابت نکرد. معاذ گفت : 📋《فَأَيْنَ أَبْلُغُ أَنَا مِنْ نُصْرَتِكَ؟ مَا يَبْلُغُ مِنْ نُصْرَتِي أَنَا وَحْدِي!》 ♦️من کجا توان یاری شما را دارم؟ من به تنهایی نمی توانم شما را یاری بدهم! حضرت(س) فرمود : 📋《وَ اَللَّهِ لاَ أُكَلِّمُكَ كَلِمَةً حَتَّى أَجْتَمِعَ أَنَا وَ أَنْتَ عِنْدَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) ثُمَّ اِنْصَرَفَتْ》 ♦️به خدا قسم! کلمه ای با تو حرف نمی زنم تا من و تو نزد رسول اکرم(ص) جمع شویم. سپس حضرت فاطمه(س) از نزد معاذ رفت.(۲) 📚منابع : ۱_۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۳ حضرت سلام الله علیها حضرت امام علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا السلام 🔹🔷《السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(ع)، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابَاالْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَيْنِ(ع)، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَابْنَ ابِی طَالِبِِ(ع)》🔷🔹 ✅در روایتی از ابان بن ابی عیاش نقل شده است که می گوید : 📋《انْتَهَيْتُ إِلَى حَلْقَةٍ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لَيْسَ فِيهَا إِلَّا هَاشِمِيٌّ غَيْرَ سَلْمَانَ وَ أَبِي ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ وَ عُمَرَ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ وَ قَيْسِ بْنِ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ!》 ♦️در مسجد رسول خدا(ص) به جمعی رسيدم که هاشمي بودند، جز سلمان، ابوذر و محمد بن ابوبکر و عمر بن ابوسلمه و قيس بن سعد بن عباده! در این هنگام؛ عباس از امام علی(ع) پرسید : 📋《مَا تَرَى عُمَرَ مَنَعَهُ مِنْ أَنْ يُغَرِّمَ قُنْفُذاً كَمَا غَرَّمَ‏ جَمِيعَ عُمَّالِهِ؟》 ♦️به نظر شما، چرا عمر با اين که از تمام عمال خود، ماليات گرفت، از قنفذ چيزی مطالبه نکرد؟ 📋《فَنَظَرَ عَلِيٌّ(ع) إِلَى مَنْ حَوْلَهُ، ثُمَّ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ، ثُمَّ قَالَ : شَكَرَ لَهُ ضَرْبَةً ضَرَبَهَا فَاطِمَةَ(س) بِالسَّوْطِ فَمَاتَتْ وَ فِي عَضُدِهَا أَثَرُهُ كَأَنَّهُ الدُّمْلُجُ》 ♦️حضرت(ع) به اطرافش نگاهی کرد و چشمانش پر از اشک شد و فرمود : به سبب تشکر از ضربه ای که او با تازيانه به فاطمه(س) زده بود. فاطمه(س) در حالی از دنيا رفت که بر بازويش اثر آن مثل بازوبندی مانده بود.(۱) میثم تمّار نیز از یاران نزدیک امام علی(ع) بود که گاهى مناجات‌هاى آن‌ حضرت(ع) را در نخلستان‌هاى مدینه و کوفه از نزدیک مشاهده کرده بود. میثم در این باره می‌گوید: شبی از شب‌ها دیدم مولایم، امیرالمؤمنین علی(ع) بعد از نماز در مسجد کوفه، به بیرون از کوفه رفت. 📋《وَ اتَّبَعْتُهُ حَتَّى خَرَجَ إِلَى الصَّحْرَاءِ وَ خَطَّ لِي خَطَّةً وَ قَالَ : إِيَّاكَ أَنْ تُجَاوِزَ هَذِهِ الْخَطَّةَ!》 ♦️و من به دنبال ایشان به صحرا رفتم. حضرت(ع) از وجودم باخبر شد و مانع از رفتنم شد. و در روی زمین شیاری کشید و فرمود : از اینجا به بعد را دیگر با من نیا! و آن‌ گاه خودش به تنهایی رفت! 📋《وَ مَضَى عَنِّي، وَ كَانَتْ لَيْلَةً دُلهَةً! فَقُلْتُ : يَا نَفْسِي! أَسْلَمْتِ مَوْلَاكِ وَ لَهُ أَعْدَاءٌ كَثِيرَةٌ ايُّ عُذْرٍ يَكُونُ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ وَ اللَّهِ لأقفنَ أَثَرَهُ وَ لَأَعْلَمَنَّ خَبَرَهُ وَ إِنْ كُنْتُ قَدْ خَالَفْتُ أَمْرَهُ》 ♦️مدتی گذشت و شب تاریکی بود با خودم گفتم: تو مولای خود را رها کردی؟!! با آن‌ که او دشمنان بسیار دارد، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر(ص) او چه عذری خواهی داشت؟ به خدا که دنبالش خواهم رفت و مراقب او خواهم بود، گرچه از فرمان او سرپیچی کنم. 📋《جَعَلْتُ أَتَّبِعُ أَثَرَهُ، فَوَجَدْتُهُ مُطَّلِعاً فِي الْبِئْرِ إِلَى نِصْفِهِ يُخَاطِبُ الْبِئْرَ وَ الْبِئْرُ تُخَاطِبُهُ!》 ♦️به همین جهت، دنبال حضرت(ع) حرکت کردم، مقداری که آمدم، دیدم حضرت(ع) سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن می‌گوید، و چاه نیز با حضرت(ع) سخن می‌گوید! 📋《فَحَسَّ بِي وَ الْتَفَتَ وَ قَالَ : مَنْ؟! قُلْتُ : مِيثَمٌ! فَقَالَ : يَا مِيثَمُ! أَ لَمْ آمُرْكَ أَنْ‏ لَا تَتَجَاوَزَ الْخَطَّةَ؟!! قُلْتُ : يَا مَوْلَايَ! خَشِيتُ عَلَيْكَ مِنَ الْأَعْدَاءِ فَلَنْ يَصْبِرَ لِذَلِكَ قَلْبِي! فَقَالَ : أَ سَمِعْتَ مِمَّا قُلْتُ شَيْئاً؟ قُلْتُ : لَا يَا مَوْلَايَ!》 ♦️که ناگاه حضرت(ع) متوجّه من شد و فرمود : کیستی؟ گفتم : میثم! فرمود : آیا نگفتم دنبالم نیا؟ عرض کردم : ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم، دلم آرام نگرفت. فرمود : آیا از حرف‌های من چیزی شنیدی؟ عرض کردم : نه! حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا مِيثَمُ! وَ فِي الصَّدْرِ لُبَانَاتٌ‏، إِذَا ضَاقَ لَهَا صَدْرِي‏، نَكَتُّ الْأَرْضَ بِالْكَفِ‏، وَ أَبْدَيْتُ لَهَا سِرِّي‏، فَمَهْمَا تُنْبِتُ الْأَرْضُ‏، فَذَاكَ النَّبْتُ مِنْ بَذْرِي‏》 ♦️ای میثم! در سینه عقده ‌هایست، که وقتی سینه‌ام از آن تنگ می‌شود، با دست زمین را گود می‌کنم و اسرار خود را برای آن بازگو می‌کنم.(۲)(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود   دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود   یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید  اشک شبش به غربت روزش گواه بود   هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب  حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود   حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام ۱)کتاب سلیم ، ج۲، ص۶۷۴ ۲)المزار الكبير ابن مشهدی، ص۱۵۳ ۳)الوافی فیض کاشانی، ج۵، ص۷۰۵ @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا دستان مبارک را با ریسمان می بندند!👇 حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام ✅وقتی عمر شنید، که رسول اکرم(ص) به امیر المومنین(ع) دستور صبر داده است، فهمید که می تواند به کار خود ادامه دهد و بلافاصله از ابوبکر نیروی کمکی خواست! او و یارانش این بار با پشتیبانی صد نفری که از قبل آماده بودند، حمله کردند و تا پشت در نیم سوخته آمدند. قنفذ نیز با گروهی دیگر به پشت درب خانه آمدند تا کمکی برای عمر و یاران او باشند. مرحوم طبرسی می نویسد : 📋《فَأَرْسَلَ عُمَرُ يَسْتَغِيثُ فَأَقْبَلَ النَّاسُ حَتَّى دَخَلُوا الدَّارَ فَكَاثَرُوهُ》 ♦️عمر از ابوبکر، نیروی کمکی خواست. پس مردم مهاجم، هجوم دسته‌ جمعی خود را به خانه حضرت فاطمه(س) دستور کار خود قرار دادند و همگی وارد خانه شدند. 📋《وَ بَادَرَ عَلِيٌّ(ع) إِلَى سَيْفِهِ لِيَأْخُذَهُ فَسَبَقُوهُ إِلَيْهِ فَتَنَاوَلَ بَعْضَ سُيُوفِهِمْ فَكَثُرُوا عَلَيْهِ فَضَبَطُوهُ》 ♦️امام علی(ع) در این هنگام، به طرف شمشیر خود رفت؛ ولی آنان زودتر شمشیر را برداشتند و حضرت(ع) را دستگیر کردند. 📋《وَ أَلْقَوْا فِي عُنُقِهِ‏ حَبْلًا أَسْوَدَ》 ♦️و ریسمانی سیاه بر گردن حضرت(ع) انداختند، در حالی که او را می کشیدند. در این موقع، 📋《وَ حَالَتْ فَاطِمَةُ(س) بَيْنَ زَوْجِهَا وَ بَيْنَهُمْ عِنْدَ بَابِ الْبَيْتِ》 ♦️کنار درب خانه، حضرت فاطمه زهرا(س) میان علی(ع) و آنان حایل شد و مانع از بردن امام(ع) شد.(۱)(۲) اینجا بود که قنفذ تازیانه‌ای را به بازوی فاطمه(س) زد که اثر آن تا زمان شهادت آن بانو باقی ماند. دست فاطمه(س) از دامان علی(ع) کوتاه شد و بر زمین افتاد و دشمن، علی(ع) را مظلومانه و کشان‌ کشان به مجلس ابوبکر بردند تا به اجبار از او بیعت بگیرند. فاطمه(س) با جراحت تمام، سراسیمه، به زحمت بلند شد تا مانع بردن علی(ع) به مسجد شود و می فرمود : 📋《وَ اللّهِ لا أَدَعُكُمْ تُجُرُّونَ إِبْنَ عَمّي ظُلْماً》 ♦️به خدا سوگند! نمي گذارم پسر عموي مرا ظالمانه به سوی مسجد بكشانيد. و در ادامه فرمود : 📋《وَيلَكُم! مَا اَسرَعَ مَا خُنتُم اللَّه وَ رَسُولَه فِينَا اَهلَ البَيتِ(ع) وَ..》 واي بر شما! چه زود، به خدا و رسولش، در حق ما اهل بیت(ع) خيانت کردید.(۳) در این هنگام علی(ع) را وارد مسجد کرده و در مقابل ابوبکر که بر منبر نشسته بود، نشاندند و عمر شمشیر را بالای سر حضرت(ع) گرفته بود. در روایت آمده است که؛ 📋《أَخْرَجُوا عَلِيّاً(ع) فَمَضَوْا بِهِ إِلَى أَبِي بَكْرٍ! فَقَالُوا لَهُ: بَايِعْ! فَقَالَ: إِنْ أَنَا لَمْ أَفْعَلْ فَمَهْ؟! فَقَالُوا: إِذًا وَ اَللَّهِ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ نَضْرِبَ عُنُقَكَ! قَالَ : إِذًا تَقْتُلُونَ عَبْدَ اَللَّهِ وَ أَخَا رَسُولِهِ. فَقَالَ عُمَرُ : أَمَّا عَبْدُ اَللَّهِ فَنَعَمْ، وَ أَمَّا أَخَا رَسُولِ اَللَّهِ(ص) فَلاَ، وَ أَبُو بَكْرٍ سَاكِتٌ لاَ يَتَكَلَّمُ!‌》 ♦️امیرالمؤمنين(عليه السلام) را از خانه اش خارج کردند، و او را وارد مسجد نمودند. سپس ابوبكر گفت : بيعت كن! حضرت(ع) فرمود : اگر من بيعت نكنم، چه می شود؟ ابوبکر گفت : قسم به خدایی كه شريك ندارد، گردنت را مي زنيم! حضرت(ع) فرمود : در اين هنگام بنده ی خدا و برادر پيامبر(ص) را كشته ايد. ابوبكر ساكت شد و چيزي نمی گفت!(۴) در این هنگام، زهرای مرضیه(س) با تن مجروح، خود را به زحمت به مسجد رسانید و خطاب به غاصبین فرمود : 📋《خَلُّوا عَنْ أبنِ عَمّي! فَوَالَّذي بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لأََنْشَرَنَّ شَعْرِي وَ لأََضَعَنَّ قَميصَ رَسُولِ اللّهِ(ص) عَلي رَأْسي وَ لأََصْرُخَنَّ اِلَي اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالي فَما ناقَةُ صالِحٍ بِأَكْرَمَ عَلَي اللّهِ مِنّي وَ لاَ الْفَصيلُ بِأَكْرَمَ عَلَي اللّهِ مِنْ وُلْدِي!》 ♦️رها کنید پسر عموم را! قسم به آن خدایی که محمد(ص) را به حق برانگیخت! اگر از علی(ع) دست برندارید، گیسوان خود را پریشان کرده و پیراهن رسول خدا(ص) را بر سر افکنده، به نزد خدای تبارک و تعالی فریاد بر می آورم. یقین بدانید که ناقه ی صالح در نزد خدا از من گرامی تر و بچّه ی آن ناقه، نیز از فرزندان من قدر و قیمتش زیادتر نبود.(۵) 📋《فَقَالَ لَهُ عُمَرُ : أَلاَ تَأْمُرُ فِيهِ بِأَمْرِكَ؟ فَقَالَ: لاَ أُكْرِهُهُ عَلَى شَيْءٍ مَا كَانَتْ فَاطِمَةُ(ع) إِلَى جَنْبِهِ》 ♦️عمر در این هنگام خطاب به ابوبکر گفت : آیا دستور نمی دهی کار را تمام کنیم؟!! ابوبکر گفت : مادامی که فاطمه(س) در کنار علی(ع) است، او را به چیزی مجبور نمی کنم! آن گاه حضرت فاطمه(س) همراه حسنین(علیهم السلام) برای نفرین به سوی قبر رسول خدا(ص) حرکت کرد.(۶) علی(ع) در این هنگام به سلمان فرمود : 📋《أَدْرِكْ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ(ص)!》 ♦️سلمان! فاطمه(س) را دریاب! ادامه مطالب :👇
✍جواب دندان شکن امیرالمومنین به نامه معاویه بن ابی سفیان!👇 ✅بعد از به حکومت رسیدن امام علی(ع) و در پی دستور امام(ع) به معاویه، مبنی بر تحویل امارت شام به حاکم اعزامی حضرت(ع)، این امر بر معاویه گران آمد و در طی نامه ای به منظور تنقیص و پایین آوردن مقام امام علی(ع) خطاب به امام علی(ع) نوشت: 📋《وَ مَا مِنْ هَوُلَاءِ اِلَّا مَنْ بَغَیتَ عَلَیهِ وَ تَلَکأتَ فِی بِیعَتِهِ حَتَّی حُمِلْتَ اِلَیهِ قَهْرَاً تُسَاقُ بِخَزَائِمِ الاِقْتِسَارْ کَمَا یُسَاقُ الْفَحْلُ الْمَخْشُوشْ》 ♦️تو بر هر یک از خلفای پیشین دشمنی ورزیدی و از بیعت با آنان امتناع کردی تا آن که تو را همانند شتر افسار زده برای بیعت حاضر کردند. این جمله معاویه حکایت از بیعت تحمیلی امام علی(ع) و بردن امام(ع) با وضع نامطلوب در مورد بیعت با خلیفه اول بوده است.(۱) در طی نامه ای، امام علی(ع) پاسخ نامه معاویه را چنین نوشت: 📋《وَ قُلْتَ إِنِّي كُنْتُ أُقَادُ كَمَا يُقَادُ اَلْجَمَلُ اَلْمَخْشُوشُ حَتَّى أُبَايِعَ وَ لَعَمْرُ اَللَّهِ لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ وَ أَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ وَ مَا عَلَى اَلْمُسْلِمِ مِنْ غَضَاضَةٍ- فِي أَنْ يَكُونَ مَظْلُوماً مَا لَمْ يَكُنْ شَاكّاً فِي دِينِهِ وَ لاَ مُرْتَاباً فِي يَقِينِهِ وَ هَذِهِ حُجَّتِي إِلَى غَيْرِكَ قَصْدُهَا》 ♦️گفته ای که مرا همچون شتر افسار زدند و کشیدند که بیعت کنم! عجبا! به خدا سوگند با این سخن خواسته ای مذمّت کنی و ناخواسته مدح و ثنا گفته ای! خواسته ای رسوا کنی؛ ولی رسواشده ای! این برای یک مسلمان نقص نیست که مظلوم واقع شود؛ مادامی که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند و این خلاصه حجّت و دلیل من است حتّی در برابر غیر تو!(۲) 📚منابع: ۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۶۰ ۲)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۷۶ حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام @azizamhosen @yaraliagham
.: . ﷽؛ 💠 🏷 ریزش گناهان! 🔅 : 🔸«چون با برادران خود رو به رو شديد و دست داديد و خوشرويى و گشاده رويى نشان داديد، هنگام جدا شدن گناهانتان ريخته است». 🔹«إذا لَقيتُم إخوانَكُم فَتَصافَحوا وأظهِروا لَهُمُ البَشاشَةَ وَالبِشرَ ؛ تَتَفَرَّقوا وما عَلَيكُم مِنَ الأَوزارِ قَد ذَهَبَ». 📚 الخصال : ص ٦٣٣ ح ١٠ @azizamhosen @yaraliagham
امام علی (ع) پس از آنکه در سحر ۱۹ رمضان سال ۴۰ هجری قمری شمشیر زهرآلود ابن ملجم فرق مبارکش را شکافت، فرمود: فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه یعنی به پروردگار کعبه سوگند، رستگار شدم. 🏷 بازگشت آزمون! 🔅 «بدانيد كه آزمون شما مانند روزى كه خداوند پيامبرش را برانگيخت، بازگشته است. سوگند به كسى كه او را به حق برانگيخت، به هم در خواهيد آميخت و غربال مى‌شويد و زير و رو خواهيد شد، مانند آنچه در ديگ، بالا و پايين رود، تا اين كه پايينى‌ها رو آيند و بالايى‌ها پايين روند؛ گروهى كه واپس مانده‌اند، پيش برانند و آنان كه پيش افتاده بودند، واپس مانند» . 🔹ألا وإنَّ بَلِيَّتَكُم قَد عادَت كَهَيئَتِها يَومَ بَعَثَ اللّهُ نَبِيَّهُ صلى الله عليه و آله، وَالَّذي بَعَثَهُ بِالحَقِّ لَتُبَلبَلُنَّ بَلبَلَةً، ولَتُغَربَلُنَّ غَربَلَةً، ولَتُساطُنَّ سَوطَ القِدرِ، حَتّى يَعودَ أسفَلُكُم أعلاكُم، وأعلاكُم أسفَلَكُم، ولَيَسبِقَنَّ سابِقونَ كانوا قَصَّروا، ولَيُقَصِّرَنَّ سَبّاقونَ كانوا سَبَقوا» . 📚 نهج البلاغة : خطبة ۱۶ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
✅مرحوم «ابوالحسن احمد بن عبدالله بکری» فقیه و از نویسندگان قرن پنجم هجری روایت می‌کند : «وَ نَادَى جِبرَئِيلُ(ع) بَينَ السَّمَاءِ وَ الاَرضِ بِصَوتِِ يَسمَعُهُ كُلُّ مُستَيقِظِِ : تَهَدَّمَتْ وَاللهِ اَرکَانُ الهُدَی وَ انطَمَسَتْ وَ اَللَّهِ نُجُومُ اَلسَّمَاءِ وَ أَعْلاَمُ اَلتُّقَى وَ اِنْفَصَمَتْ وَاَللَّهِ اَلْعُرْوَةُ اَلْوُثْقَى قُتِلَ اِبْنُ عَمِّ مُحَمَّدِ المُصطَفَی(ص)، قُتِلَ الوَصِیُّ المُجتَبُی(ع)، قُتِلَ عَلِیٌ المُرتَضَی(ع)، قَتَلَهُ اَشقَی الاَشقِیَاءِ» ♦️جبرئیل(ع) در هنگام ضربت خوردن در میان زمین و آسمان فریادی کرد که هر شخص بیداری شنید و فرمود : «به خدا سوگند ستون‌های هدایت در هم شکست و نشانه‌های تقوا محو شد و ریسمان محکمی که میان خالق و مخلوق بود گسیخته گردید و پسر عموی مصطفی(صلی الله علیه و آله) کشته شد؛ علی مرتضی(ع) به شهادت رسید و بدبخت‌ ترین اشقیاء وصی برگزیده و سرور اوصیاء را شهید کرد.» 📚منبع : مقتل امیرالمومنین(ع)، ابوالحسن بکری، نسخه خطی بحار الانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۸۲، چاپ دار احیاء التراث العربی حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا 📋رشادتی دیگر از در جنگ خندق :👇 ✅در این جنگ عمرو بن عبدود، مردی که شجاعتش زبانزد بود و او را با هزار سوار برابر می‌دانستند، همراه عده‌ای از تنگنای خندق گذشت. امام علی(ع) با چند تن از مسلمانان راه را بر آنان گرفتند. عمرو بن عبدود که در جنگ بدر زخمی شده و از شرکت در جنگ احد بازمانده بود، در این هنگام آماده جنگ بود و رجز می‌خواند و هماورد می‌خواست. حضرت علی(ع) برای جنگ با او به پاخاست، اما رسول(ص) به او دستور توقف داد تا شاید دیگری بپاخیزد. مسلمانان از ترس عمرو و دلیران همراه او سکوت کردند و کسی از آنان برای مبارزه داوطلب نشد. عُمَر بن خطاب از شجاعت های عمرو در میان مسلمانان سخن گفت، و در مردم ایجاد ترس کرد. عُمَر که از شجاعت عمرو بن عبدود سخن گفت و رعب و وحشتی در دل مسلمانان انداخته بود، به عبد الرحمن بن عوف گفت : اگر عمرو بر ما چیره شود همه ی ما را خواهد کشت! بهترین راه این است که محمّد را دست بسته تحویل آن ها دهیم؛ و خودمان به قوممان ملحق شویم.(۱) عمرو نیز چون این وضع به درازا کشید، مغرورانه فریاد مبارزطلبی سر می داد. در چنین شرایطی پیامبر اکرم(ص) فرمودند : چه کسی به مبارزه ی عمرو می رود تا من بهشت را برایش ضمانت کنم؟ آیا دوستی هست که شرّ این دشمن را کفایت کند؟ دراین هنگام علی بن ابی طالب(ع) فرمود : من به مبارزه ی او می روم! پیامبر اکرم(ص) سکوت کردند و تا سه بار این کلام را فرمودند، و هر سه بار امیر المؤمنین(علیه السلام) برای مبارزه اعلام آمادگی نمودند. آخر الأمر رسول اکرم(ص) اجازه فرمودند و با دستانش عمامه بر سر آن حضرت(ع) پیچیدند و امیر المؤمنین(ع) حرکت کردند.(۲) در این هنگام رسول اکرم(ع) فرمود : 📋《بَرَزَ الْاِیمانُ كُلُّهُ اِلَی الشِّرْکِ كُلِّهِ》 ♦️به تحقیق تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاده است.(۳) امام علی(ع) از عمرو خواست اسلام را بپذیرد یا از مبارزه منصرف شود. عمرو هر دو خواست او را رد کرد. پس بین آنان جنگی سخت در گرفت و علی(ع) ضربه عمرو را با سپر دفع کرد و سپس با ضربه‌ای وی را به هلاکت رساند و در پی آن، همراهان عمرو گریختند. در این حال صدای تکبیر مسلمین بلند شد. علی(ع) سپس نزد پیامبر اکرم(ع) بازگشت. پیامبر در حق امام علی(ع) فرمود : 📋《ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثَّقَلَینِ》 ♦️ارزش ضربه علی(ع) بالاتر از عبادت جن و انس است.(۴) عمر بن عبدود با اینکه از دشمنان خدا و رسول خدا(ص) بود، اما امیرالمومنین علی(ع) در نهایت جوانمردی او را کشت و با تمام تجهیزات جنگی اش، او را تحویل سپاه دشمن داد. تا جایی که در منابع آمده است؛ 📋《أُخْتُ عَمْرِو بْنِ عَبْدِوُدٍَّّ اَلْعَامِرِيِّ [اِذَا] رَأَتْهُ قَتِيلاً، فَقَالَتْ مَنْ قَتَلَهُ؟ فَقِيلَ لَهَا : عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)؟》 ♦️هنگامی که خواهر عمرو بن عبدودّ برادرش را دید که كشته شده است، پرسيد : چه کسی برادر مرا كشته است؟ به او گفتند : او به دست على بن ابى طالب(ع) كشته شده است. در این هنگام خواهر عمرو گفت : 📋《كُفْوٌ كَرِيمٌ! ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ : لَوْ كَانَ قَاتِلُ عَمْرٍو غَيْرَ قَاتِلِهِ، لَكُنْتُ أَبْكِي عَلَيْهِ آخِرَ اَلْأَبَدِ، لَكِنَّ قَاتِلَهُ مَنْ لاَ يُعَابُ بِهِ، مَنْ كَانَ يُدْعَى قَدِيماً بَيْضَةَ اَلْبَلَدِ》 ♦️به درستى كه على بن ابى طالب(ع) همتاى خوبى است. بعد از آن، این شعر را سرود : اگر كشنده ی عمرو بن عبدود، غير كشنده ی او يعنى على بن ابى طالب(ع) بود، هر آينه تا آخر الزمان گريه مى‌ كردم. اما كشنده ی عمرو كسى است كه نمی توان بر او عيب گرفت، کسی که از قدیم الایام او را بيضة البلد(کنایه از کمال مدح) خوانده اند.(۵) 📚منابع : ۱)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۰۱ ۲)المغازی واقدی، ج۲، ص۴۷۱ـ۴۷۰ /تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۴ـ۵۷۳ /الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۰۹ـ۹۸ ۳)کنز الفوائد کراجکی، ج۱، ص۲۹۷ ۴)المستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۴ ۵)الفصول المختارة علم الهدی، ج۱، ص۲۹۲ حضرت امام علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا فقط سه شخص👇👇👇 حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در بین معصومین فقط سه شخص را تعبیر به «بَضْعة» (پاره تن) کرده است! 1⃣ :👇 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋《أَلاَ وَ إِنَّ عَلِيّاً(ع) بَضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ حَارَبَهُ فَقَدْ حَارَبَنِي وَ أَسْخَطَ‌ رَبِّي》 ♦️بدانید که همانا علی(ع) پاره تن من است. پس هر کس با او به محاربه برخیزد، با من محاربه کرده و خشم پروردگارم را نیز برانگیخته است.(۱) 2⃣ :👇 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋《إِنَّ فَاطِمَةَ(س) بَضْعَةٌ مِنِّی‏، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی》 ♦️همانا فاطمه(س) پاره تن من است، هر کس او را آزار نماید مرا آزار نموده، و هر کس او را شاد کند، مرا شاد کرده است.(۲) 3⃣ :👇 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋《سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَايَزُورُهَا مُؤْمِنُ الَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَي النَّارِ》 ♦️به زودی پاره‏ ی تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏ شود، که هيچ مؤمني او را زيارت نمي‏ کند، مگر اين که خداوند متعال بهشت را بر او واجب ساخته و پيکر او را بر آتش دوزخ حرام می سازد.(۳) 📚منابع : ۱)تفسیر فرات کوفی، ص۴۷۷ ۲)اعتقادات الإمامیة شیخ صدوق، ص۱۰۵ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۶۳ حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
. ﷽؛ 🏷چهره در هم کشیده! 🔅 «رسول خدا صلى الله عليه و آله به ما دستور داد كه با افراد گنهكار، با چهره اى درهم كشيده رو به رو شويم» . 🔹أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله أن نَلقى أهلَ المَعاصي بِوُجوهٍ مُكفَهِرَّةٍ » . 📚 الكافي : ج۵ ص۵۹ ح۱۰ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
👤 می فرماید : 📋《لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَةٌ أمَدُهَا طَوِيلٌ كَأنِّي بِالشِّيعَةِ يَجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِي غَيْبَتِهِ يَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا يَجِدُونَهُ! ألَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ وَلَمْ يَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَيْبَةِ إمَامِهِ فَهُوَ مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ! ثُمَّ قَالَ(ع) : إنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَيَغِيبُ شَخْصُهُ》 ♦️قائم ما غيبتى طولانى خواهد داشت و شيعيان را چنان مى‏ بينم كه براى پيدا كردن او دشت و صحرا را زير پا می گذارند ولی او را پيدا نمی كنند. بدانيد آنها كه در غيبت وى در دين خود ثابت بمانند و از طول مدت غيبتش منكر او نشوند، روز قيامت با من خواهند بود. آنگاه فرمود : زمانی که قائم ما ظهور كند، بيعت هيچ‌كس در گردن او نمی‌باشد؛ ازاين‌رو ولادتش پوشيده خواهد ماند و خودش از نظرها پنهان مى‏ شود.(۱) 📚منبع : اسناد المصائب ۱)کمال الدین شیخ صدوق، ج۱، ص۳۰۳ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا /۲۹ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها خبر به امیرالمومنین رسید! 👇 ✅پس حسنین(علیهما السلام) از خانه بیرون شدند تا اینکه؛ 📋《كَانَا قُرْبَ الْمَسْجِدِ رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا بِالْبُكَاءِ فَابْتَدَرَهُمْ جَمِيعُ الصَّحَابَةِ》 ♦️نزدیک مسجد رسیدند در آن‌جا، شروع به گریه کردند. همه‌ی صحابه و یاران پیامبر اکرم(ص) پیش رفته و به آنها گفتند : 📋《مَا يُبْكِيكُمَا يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)؟ لَا أَبْكَى اللَّهُ أَعْيُنَكُمَا لَعَلَّكُمَا نَظَرْتُمَا إِلَى مَوْقِفِ جَدِّكُمَا فَبَكَيْتُمَا شَوْقاً إِلَيْهِ!》 ♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص)! خدای متعال چشمان شما را گریان نبیند! چرا گریه می‌کنید؟ آیا چشمانتان به جایگاه پدر بزرگتان افتاده و از علاقه ی به او، به گریه افتاده‌اید؟ آنان گفتند : 📋《لَا أَ وَ لَیْسَ قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَهُ(س)؟》 ♦️نه! مگر مادرمان فاطمه(ع) نمرده است؟ در این هنگام، حسنین(ع) وارد مسجد شدند و امام علی(ع) نیز حالت پریشان آنها را دید و از آنان پرسید : چه اتفاقی افتاده است؟ پس حسنین(ع) گفتند : 📋《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》 ♦️مادرمان فاطمه(س) از دنیا رفت. وقتی امام علی(ع) سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛ 📋《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》 ♦️علی(ع) به صورت بر زمین افتاد، در حالی که می فرمود : 📋《بِمَنِ الْعَزَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ(ص)؟ كُنْتُ بِكِ أَتَعَزَّى! فَفِيمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِكِ؟》 ♦️از چه کسی، تسلیت و تعزیت بجویم؟ ما از تو، آرامش و تسلی می‌یافتیم! اکنون پس از تو، از چه کسی تسلی بجوییم؟(۱) در نقلی دیگر آمده است که؛ 📋《قَدْ صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) صَلَاةَ الظُّهْرِ وَ أَقْبَلَ يُرِيدُ الْمَنْزِلَ》 ♦️امام على(ع) نماز ظهر را خوانده و به سوى منزل بازگشت. 📋《إِذَا اسْتَقْبَلَتْهُ الْجَوَارِي بَاكِيَاتٍ حَزِينَاتٍ فَقَالَ لَهُنَّ : مَا الْخَبَر؟ وَ مَا لِي أَرَاكُنَّ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ!》 ♦️كنيزان را ديد در حالى به استقبال آن حضرت(ع) آمدند در حالى كه گريان و محزون بودند. امام(ع) به ايشان فرمود : چه خبر شده؟ چرا شما را ناراحت و مضطرب می ‏بينم؟! آنان گفتند : 📋《يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع)! أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ(س) وَ مَا نَظُنُّكَ‏ تُدْرِكُهَا》 ♦️ای اميرالمؤمنين(ع)! دختر عموى خود زهرا(س) را درياب، گر چه گمان نمى‏ كنيم حاصلى داشته باشد!(۲) 📚منابع : ۱)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۸۷ منبع : تاملی در تاریخ اسلام حضرت علیها السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا / ۳۰ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها به بالین حاضر شد! ✅آمده است که؛ 📋《فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا وَ هُوَ مِنْ قَبَاطِيِّ مِصْرَ وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالًا فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ وَ أَقْبَلَ حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ》 ♦️حضرت على(ع) به سرعت به سوى اطاق فاطمه(س) رفت و بر آن بانو وارد شد، ناگاه ديد فاطمه در ميان بستر خويش افتاده و به طرف راست و چپ می ‏غلطد. على(ع) ردا را از دوش خود و عمّامه را از سر مبارك خويش افكند و لباس خود را درآورد، آنگاه آمد و سر مبارك حضرت زهرا(س) را به دامن گرفت و او را ندا داد که؛ 📋《يَا زَهْرَاءُ(س)! فَلَمْ تُكَلِّمْهُ! فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى(ص)! فَلَمْ تُكَلِّمْهُ! فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ(س)! كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)》 ♦️یا زهرا(س)! ولى حضرت فاطمه(س) سخنى نگفت. علی(ع) براى دومين بار فرمود : اى دختر محمّد مصطفى(ص)! فاطمه زهرا(س) باز جوابى نداد! على(ع) صدا زد : اى فاطمه(س)، با من سخن بگو! من پسر عموى تو على بن ابى طالب(ع) هستم. 📋《فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى》 ♦️در این هنگام، فاطمه(س) چشمان خود را به روى او باز كرد، آنگاه آن بانو گريست و على(ع) هم گريان شد و به زهراى اطهر فرمود : مگر تو را چه شده؟ فاطمه فرمود : 📋《يَا ابْنَ الْعَمِّ! إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ》 ♦️اى پسر عمو! من اكنون آن مرگى را مشاهده می ‏كنم كه نمی ‏توان از دست آن گريخت! سپس راجع به فرزندانش خصوصا امام حسن(ع) و امام حسین(ع) سفارشاتی کرد و فرمود : 📋《يَا أَبَا الْحَسَنِ(ع)! وَ لَا تَصِحْ فِي وُجُوهِهِمَا فَيُصْبِحَانِ يَتِيمَيْنِ غَرِيبَيْنِ مُنْكَسِرَيْنِ فَإِنَّهُمَا بِالْأَمْسِ فَقَدَا جَدَّهُمَا وَ الْيَوْمَ يَفْقِدَانِ أُمَّهُمَا فَالْوَيْلُ لِأُمَّةٍ تَقْتُلُهُمَا وَ تُبْغِضُهُمَا》 ♦️ای ابالحسن(ع)! ايشان يتيم و دل شكسته‏ اند! ديروز بود كه آنان جدّ بزرگوار خود را از دست دادند، امروز هم مادر خود را از دست مى‏ دهند. واى بر آن امّتى كه آنان را مى‏ كشند و با ايشان بغض و دشمنى مى‏ ورزند!! آنگاه اشعارى را بدين ترتيب خواند : 📋《ابْکِنِی إِنْ بَکَیْتَ یَا خَیْرَ هَادٍ وَ اسْبِلِ الدَّمْعَ فَهُوَ یَوْمُ الْفِرَاقِ‌ یَا قَرِینَ الْبَتُولِ أُوصِیکَ بِالنَّسْلِ‌ فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِیفَ اشْتِیَاقٍ‌ ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاقِ‌ فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا یَتَامَی حَیَارَی‌ یَحْلِفُ اللَّهَ فَهُوَ یَوْمُ الْفِرَاقِ‌》 ♦️اگر گریه می کنی بر من گریه کن ای بهترین هدایت کنندگان، و اشک بریز که روز فراق رسید. ای همسر بتول! من درباره نسل خود به تو سفارش می کنم، زیرا که ایشان ملازم اسلام می ‌باشند. برای من و یتیم‌های من گریه کن، مخصوصا کشته و قتیل کربلا را فراموش نکنی. ایشان مفارقت می ‌کنند و یتیمانی حیران و سرگردان می ‌شوند، خداوند مقرّر کرده که روز فراق است. سپس حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود : ای ابوالحسن(ع)! من امروز خواب دیدم که پدر بزرگوارم به من فرمود : 📋《هَلُمِّی إِلَیَّ یَا بُنَیَّةِ! فَإِنِّی إِلَیْکِ مُشْتَاقٌ فَقُلْتُ : وَ اللَّهِ إِنِّی لَأَشَدُّ شَوْقاً مِنْکَ إِلَی لِقَائِکَ! فَقَالَ : أَنْتِ اللَّیْلَةَ عِنْدِی وَ هُوَ الصَّادِقُ لِمَا وَعَدَ وَ الْمُوفِی لِمَا عَاهَدَ》 ♦️دخترم! نزد من بیا، زیرا من مشتاق تو هستم. گفتم : پدر جان! به خداوند سوگند که من بیشتر شوق ملاقات تو را دارم. پدرم فرمود : تو امشب نزد من خواهی بود و گفتار پدرم همیشه راست است و به وعده خود وفا خواهد کرد.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۸۷ منبع : تاملی در تاریخ اسلام حضرت علیها السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۳۵ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها خاکسپاری توسط :👇 ✅در روایتی دیگر آمده است که؛ هنگامی که تابوت حضرت فاطمه(س) را برای خاکسپاری مهیا کردند؛ 📋《فَإِذَا هِيَ بِقَبْرٍ مَحْفُورٍ فَحَمَلُوا السَّرِيرَ إِلَيْهَا فَدَفَنُوهَا》 ♦️ناگهان در آنجا با قبرى حفر شده و آماده مواجه شدند و تابوت را به سوى آن قبر بردند و جنازه را در آن دفن نمودند. 📋《فَجَلَسَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى شَفِيرِ الْقَبْرِ فَقَالَ : يَا أَرْضُ! اسْتَوْدَعْتُكِ وَدِيعَتِي! هَذِهِ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ(ص)》 ♦️سپس حضرت(ع) بر فراز قبر نشست و فرمود : اى قبر! من امانت خود را به تو مى‏ سپارم، اين جنازه دختر رسول خدا(ص) است. 📋《فَنُودِيَ مِنْهَا يَا عَلِيُّ(ع)! أَنَا أَرْفَقُ بِهَا مِنْكَ فَارْجِعْ وَ لَا تَهْتَمَّ》 ♦️ناگاه ندايى شنيدند كه مى‏ گفت : يا على(ع)! من از تو به او مهربانترم. برگرد و مغموم و مهموم مباش! 📋《فَرَجَعَ وَ انْسَدَّ الْقَبْرُ وَ اسْتَوَى بِالْأَرْضِ》 ♦️امام على(ع) بازگشت و روی قبر را پوشانید و با زمين هم سطح نمود.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۴ منبع : تاملی در تاریخ اسلام حضرت علیها السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا /۳۷ حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها 📋شعر جانسوز برای : ✅بعد از شهادت حضرت فاطمه(س)، امام على(ع) در فراق محبوبه اش پيوسته مى سرود : 📋《كُنَّا كَزَوجٍ حَامَّةٍ فِى اَيكَةٍ، مُتَمتِّعينِ بِصِحَّةٍ و شَبابٍ، دَخَلَ الزّمانُ وفَرَّقَ بَينَنَا، إنَّ الزَمانَ مُفرِّقُ الأَحبَابِ!》 ♦️ما همانند یک جفت کبوتر در یک آشیانه بودیم که از نشاط، سلامت و جوانی برخوردار بودیم. روزگار آمد و ميان ما جدايى انداخت. و این عادتِ روزگار است که بین دوستان جدایی می افکند. گاهى امام على(ع) از تاريكی شب بهره می برد و به زیارت قبر مطهر زهرایش(س) می رفت و از دور مى ايستاد و با فاطمه(س) سخن مى گفت، و سلام مى كرد، بعد خودش گله مى كرد و بعد گله خودش را از زبان زهرای مرضیه(س) جواب مى داد : 📋《مَا لِى وَقَفتُ عَلى القُبوُرِ مُسلِّماً، قبرَ الحَبِيْبِ فَلَمْ يَرُدَّ جَوَابِي!》 ♦️چرا من ايستاده ام به قبر حبيبم سلام مى كنم، درحالی که او به من جواب نمى دهد؟ 📋《حَبِيبُ مَالكِ لا تَردُّ جَوابَنا، انسَيتَ بَعدِى خُلَّةَ الاَحبابِ؟》 ♦️اى دوست! چرا جواب ما را نمى دهى؟  آيا وقتی از پيش ما رفتى دوستى را فراموش كردى؟ ديگر ما در دل تو جايى نداريم؟ بعد خود امام(ع) از زبان حضرت زهرا(س) جواب مى دهد : 📋《قَالَ الحَبِيبُ وَ كَيفَ لِى بِجَوَابِكُم؟ وَ انَا رَهِينُ جَنادِلٍ و تُرابٍ》 ♦️دوست به من پاسخ گفت : اين چه انتظارى است كه كه از من دارى؟ مگر نمى دانى كه من در زير صخره ها و خاك محبوس هستم؟ 📋《أكلُ التُرَابُ مَحَاسِني فَنَسِيتُكُم، وَ حَجَبتُ عَن أهلِي وَ عَن أَبرَابِي》 ♦️خاك همه خوبيها و زيبايي هايم را پوشانيد تا جايي كه شما را فراموش كردم و از خانواده و همسالان خود پنهان گشتم.(۱) وقتی امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) از دفن دختر پیامبر(ص) فراغت یافت، بر سر قبر ایشان ایستاد و این دو بیت را خواند : 📜《لِكُلِّ اجْتِمَاعٍ مِنْ خَلِيْلَينِ فُرْقَةً، وَكُلُِّ الذِيْ دُوْنَ المَمَاتِ قَلِيْلُ، وَإنَّ افْتِقَادِي فَاطِمَاً بَعْدَ أحْمَدِ، دَلِيْلٌ عَلَى أنْ لا يَدُومُ خَـــلِيْلُ》 ♦️برای هر دوستی جدایی و فراقی است و این دوریها و فراق است که پایان ناپذیر است. فقدان فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر(ص) تنها دلیل برای کوتاه بودن دوستی ها است.(۲) حضرت(ع) در جایی دیگر سروده است : 📋《حبِیبٌ لَیسَ یَعدِلُهُ حَبِیبٌ، وَ مَا لِسَواهُ فِی قَلبِی نَصِیبٌ، حَبِیبٌ غَابَ عَن عَینی وَ جِسمِی، وَ عَن قـَــــلبِی حَبِـــیبِی لَا یَغیِبُ》 ♦️معشوق من كسیست كه همانندش پيدا نمی شود. و جز او هيچ كس سهمی از قلبم ندارد. اگرچه كسی كه دوستش داشتم از كنارم رفت! اما هرگز از قلبم بيرون نخواهد رفت!(۳) 📚منابع : ۱)دیوان امام علی(ع)، ص۱۵ ۲)الاخبار الموفقیات ابن بکار، ص۱۹۴ ۳)دیوان امام علی(ع)، ص۸۹ منبع : تاملی در تاریخ اسلام حضرت علیها السلام •┈┈••✾••┈┈• @yaraliagham
ا ﷽ ا ⚜خوشحالی «عایشه بنت ابوبکر» در دو جا طبق منابع اهل سنت!👇 ✅طبق منابع اهل سنت «عایشه» دو جا ابراز خوشحالی کرده است! 1⃣هنگام شهادت :👇 ✍عالم اهل سنت ابى يعقوب يوسف بن إسماعيل لمعانى معتزلی حنفی(متوفی سال ۶۰۶ ه.قمری) که یکی از اساتید حنفیِ ابن ابی الحدید است، می‌ نویسد : 📋«ثُمَّ مَاتَتْ فَاطِمَةُ(س) فَجَاءَ نِسَاءُ رَسُولِ الله(ص) کُلُهُنَّ إلَىٰ بَنِی‌ هَاشِمٍ فِی الْعَزَاءِ إلَّا عَائِشَةُ فَإنَّهَا لَمْ تَأتَ وَ أظْهَرَتْ مَرَضَاً وَ نُقِلَ إلَىٰ عَلِیٍّ(ع) عَنْهَا کَلَامٌ یَدُلُّ عَلَى السُّرُورٍ» ♦️پس از شهادت حضرت فاطمه(س) تمام همسران رسول خدا(ص) برای تسلیت گفتن، نزد بنی هاشم آمدند، اما عایشه نیامد و خود را به مریضی زد. به امیرالمومنین(ع) نیز اخباری رسید که عایشه از شهادت حضرت فاطمه(س) ابراز خوشحالی کرده است.(۱) 2⃣هنگام شهادت :👇 ✍ابوالفرج إصفهانی(متوفی سال ۳۵۶ه.قمری) دانشمند پرآوازه و مقبول نزد اهل سنت، در كتاب مقاتل الطالبيين با سند صحيح از ابوالبختری نقل می کند و می نویسد : 📋«لَمَّا اَن جَاءَ عَائِشَةَ قَتْلَ عَلِیٍّ(علیه السلام) سَجَدَتْ» ♦️وقتی خبر شهادت امام علی(ع) به عائشه رسيد، سجده شکر به جا آورد‌.(۲) 📚منابع : ۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۹، ص۱۹۸ ۲)مقاتل الطالبيين أبوالفرج اصفهانی، ج۱، ص۱۱ منبع :تاملی در تاریخ اسلام حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
.ا ﷽ ا ༺ حمله كننده‌اى پى در پى است، نه گريزنده ༻ ▽ دلایل نقش بی بدیل و شگفت در نبرد «خيبر»: ⁘ وجود ده هزار رزمجو، دژهاى استوار و ناگشودنى، امكانات بسيارِ درون دژها، كين ورزى يهوديان ـ كه آنان را در جنگ عليه پيامبر صلى الله عليه و آله استوارتر مى ساخت ـ و ... ، نشان دهنده اهمّيت ويژه اين نبرد است. ◃۱ . مانند ديگر نبردها، پرچم اسلام در دست هاى پُرتوان على عليه‌السلام بود . ◃۲ . پس از گشوده شدن بسيارى از دژها، دو دژ «وطيح» و «سلالم» كه از استوارترين دژها بودند و دو يورش مسلمانان را به فرماندهى ابو بكر و عمر، ناكام گذارده بودند، با فرماندهى على عليه السلام ...گشوده شدند. ◃۳ . حارث، رزم آور مغرور يهودى كه نعره‌هايش به هنگام نبرد، لرزه بر اندام‌ها مى‌افكند، با ضربت سهمگين على عليه السلام بر خاك افتاد و مرحَب، كه كسى توان رويارويى با او را نداشت، با شمشير وى، دو نيم گشت. ◃۴ . چون مسلمانان در گشودن دژهاى ياد شده ناكام ماندند...، پيامبر خدا، جمله شكوهمندِ ✧ «فردا پرچم را به دست مردى مى سپارم كه خدا و پيامبرش را دوست دارد و خدا و پيامبرش هم او را دوست دارند و حمله كننده اى پى در پى است، نه گريزنده» را درباره على عليه‌السلام فرمود. ◃۵ . امام عليه السلام درِ دژ «قَموص» را به تنهايى از جا كَند كه تكان دادنش تنها از عهده چهل مرد بر مى‌آمد. 📗 دانشنامه امیرالمومنین علیه‌السلام، ج۱ ص۳۴۱ ⁜ به مناسبت ۲۴ رجب، سالروز فتح قلعه‏ خيبر به دست أمیرالمؤمنین علیه السلام (۷ق) حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📋وجه دلالت حدیث منزلت بر جانشینی و فضیلت :👇 «اَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی» حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
📋وجه دلالت حدیث منزلت بر جانشینی و فضیلت :👇 «اَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی»
ا ﷽ ا 🏷 تـپیـده در خـون! 🔅 : ✓ «آن كه منتظر فرج ما است، همچون كسى است كه در راه خدا در خون خود تپيده باشد». ⁙ «المُنتَظِرُ لأِمرِنا كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ في سَبيلِ اللّهِ». 📚 كمال الدّين، ص ۶۴۵ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
هدایت شده از قال الصادق:(حدیث)
ا ﷽ ا ✅حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) در بین معصومین فقط سه شخص را تعبیر به «بَضْعة»(پاره تن) کرده است. 1⃣ :👇 ✅حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋«أَلاَ وَ إِنَّ عَلِيّاً(عَلَیْهِ السَّلَامُ) بَضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ حَارَبَهُ فَقَدْ حَارَبَنِي وَ أَسْخَطَ‌ رَبِّي» ♦️بدانید که همانا علی(علیه السلام) پاره تن من است. پس هر کس با او به محاربه برخیزد، با من محاربه کرده و خشم پروردگارم را نیز برانگیخته است.(۱) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 2⃣ :👇 ✅حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋«إِنَّ فَاطِمَةَ(سَلَامُ اللهِ عَلَیْهَا) بَضْعَةٌ مِنِّی‏، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی» ♦️همانا فاطمه(سلام الله علیها) پاره ی تن من است، هر کس او را آزار نماید مرا آزار نموده، و هر کس او را شاد کند، مرا شاد کرده است.(۲) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 3⃣ :👇 ✅حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋«سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَايَزُورُهَا مُؤْمِنُ الَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَي النَّارِ» ♦️به زودی پاره‏ ی تن من در سرزمين خراسان دفن می شود، که هيچ مؤمنی او را زيارت نمی کند، مگر اين که خداوند بهشت را بر او واجب ساخته و جسدش را بر آتش دوزخ حرام می سازد.(۳) 📚منابع : ۱)تفسیر فرات کوفی، ص۴۷۷ ۲)اعتقادات الإمامیة شیخ صدوق، ص۱۰۵ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۶۳ منبع: اسناد المصائب حضرت علیه السلام حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ✅هنگام شهادت دو شخص از زیر سنگهای بیت المقدس خون جاری می شد. 1⃣هنگام شهادت :👇 👤ابن شهر آشوب(۵۸۸ق) می نویسد : 📋《[لَمَّا] قُتِلَ عَلِیُّ(علیه السلام) مَا رُفِعَ حَصَاةٌ مِن بَیْتِ الْمَقْدِسِ إِلَّا کَانَ تَحْتَهَا دَمٌ عَبِیطٌ》 ♦️هنگامی که امام علی(علیه السلام) شهید شد، در بیت المقدّس سنگی برداشته نشد، مگر اینکه زیر آن خون تازه ای جاری بود.(۱) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 2⃣هنگام شهادت :👇 👤ابن قولویه قمی(۳۶۹ق) می نویسد : 📋《لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(علیه السلام) لَمْ يَبْقَ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ حَصَاةٌ إِلَّا وُجِدَ تَحْتَهَا دَمٌ عَبِيطٌ》 ♦️هنگامى كه حسين بن على(علیه السلام) شهيد شد در بيت المقدّس ريگى باقى نماند مگر زير آن خون تازه بود.(۲) 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۶ ۲)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۷۷ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈•
0️⃣2️⃣طبق روایات، فقط در شهادت دو امام، در «بیت المقدّس» سنگی برداشته نمی شد، مگر اینکه زیر آن خون تازه ای جاری بود. ۱) 📚مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۶ ┈┉┅━❀━┅┉┈ ۲) 📚کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۷۷ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen