eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۹ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) ای جان حیدر دخت پیمبر مرو یا زهرا از خانه ی من غمدیده مادر مرو یا زهرا مرو یا زهرا۳ ای بانوی من غم در دل من زده جوانه ای روشنی چشم دل من مرو ز خانه مرو یا زهرا۳ ای که تو هستی از بهر حیدر سرور سینه بنگر غمینم مرو ز پیشم گل مدینه مرو یا زهرا۳ ای که تو هستی در کل عالم یار و حبیبم بانوی خانه بنگر به حالم من بی شکیبم مرو یا زهرا۳ در همه عالم مادر چنان تو کسی ندیده روی کبود و پهلو شکسته قامت خمیده مرو یا زهرا۳ بنگر تو هستی فاطمه جانم نور دو عینم بر من سفارش می کنی از چه بهر حسینم مرو یا زهرا۳ بنگر به حالم بشکسته بالم غرق ملالم جان حسینت مگو به حیدر نما حلالم مرو یا زهرا۳ تا که بدیدم رخسار نیلی خون شد دل من شرر زده سوز گریه هایت بر حاصل من مرو یا زهرا۳ از روی تو من تا روز محشر شرمنده هستم تو می روی و بعد از تو زهرا من زنده هستم مرو یا زهرا۳
۳۰ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) ای که بر حیدری تو نور دو عین دل من پر شده ز شور و شین گریه و ناله ی حسن بنگر مرو مادر به اشک چشم حسین گل حیدر مرو مرو مادر۳ مادر امشب نظر به حالم کن نظری بر شکسته بالم کن خواهشی دارم از تو ای مادر مگو حیدر مرا حلالم کن گل حیدر مرو مرو مادر۳ ای که هستی تو کعبه ی دل ها بی تو مادر شوم دگر تنها بگو بعد از تو ای گل حیدر چه کنم با غریبی بابا گل حیدر مرو مرو مادر۳ دیده وا کن منم به تاب و تب منم مادر دختر تو زینب به کنار بستر تو مادر رسیده جان من دگر بر لب گل حیدر مرو مرو مادر۳ مرو مادر که بی مجیب هستم بی کس و بی یار و حبیب هستم بنگر حال و روز زینب را بی تو من تنها و غریب هستم گل حیدر مرو مرو مادر۳ ای که هستی آرامش جانم بنگر بر دیده ی گریانم من شفای تو را الا مادر خواهم از حی ذات سبحانم گل حیدر مرو مرو مادر۳ ای که هستی مادر محبوبم تا تو هستی مادر من خوبم مرو ای نور دیده ی زینب بنگر بر دیده ی مرطوبم گل حیدر مرو مرو مادر۳ تا که ناله زدی به پشت در می زدم ای مادر من بر سر دختر کوچکت شده دلخون ای صفای حرم مرو مادر گل حیدر مرو مرو مادر۳
۳۱ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) آه ای گل گلزارم دلخسته بیمارم مشتاق دیدارم یا زهرا یا زهرا۲ آه بر علی کن نظر افتادی در بستر دیده ام گشته تر یا زهرا یا زهرا۲ آه ای قرار علی ای بهار علی اقتدار علی یا زهرا یا زهرا۲ آه ای شمع سحرم شده خون جگرم خم شده کمرم یا زهرا یا زهرا۲ آه ای یار و حبیبم غم شده نصیبم بی صبر و شکیبم یا زهرا یا زهرا۲ آه بانوی غمدیده رنج و غم کشیده قامتت خمیده یا زهرا یا زهرا۲ (سبک: ای الهه ی ناز )
۳۲ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) ای طرفدار علی خسته بیمار علی از ستم دشمن،در بستری زهرا من از تو ممنونم،با حیدری زهرا مظلومه یا زهرا۲ در کنارت حیدر است بی قرارت حیدر است شاخه گل یاسم،تویی همه هستم ای نور قلب من،مرو تو از دستم مظلومه یا زهرا۲ ای همه هست علی مرو از دست علی هستی تو یا زهرا،نور دل حیدر آتش مزن زهرا،بر حاصل حیدر مظلومه یا زهرا۲ محرم راز منی بال پرواز منی از غصه های تو،جانم بود بر لب حسین زند ناله،با گریه ی زینب مظلومه یا زهرا۲ ای قرار مرتضی افتخار مرتضی نامردم بی دین،دست مرا بستند پهلوی تو زهرا،از کینه بشکستند مظلومه یا زهرا۲ ریزد اشکم از بصر در دلم دارم شرر یاد غمت زهرا،شور و نوا دارم کنار تو زهرا،حال دعا دارم مظلومه یا زهرا۲ (سبک: با نوای کاروان )
۳۳ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) از چه در بستری،همسرم زهرا خون گریه می کنی،در برم زهرا جان پیمبر می سوزد حیدر همسر جوانم،زهرا یا زهرا۲ کنار بسترت،زینب نشسته حسنت آمده،قلب شکسته نور دو عینت گرید حسینت همسر جوانم،زهرا یا زهرا۲ با دیدن اشکت،قامتم خم شد در کنارت زهرا،صبر من کم شد شمسه ی عصمت وای از این غربت همسر جوانم،زهرا یا زهرا۲ از نفس افتادی،پشت در زهرا زینبت می گوید،یا مادر زهرا در شور و نواست ذکرش واویلاست همسر جوانم،زهرا یا زهرا۲ بنگر به دخترت،ای یار بیمار بر من و تو زینت،گشته پرستار اشک غم بارم شد خانه دارم همسر جوانم،زهرا یا زهرا۲
۳۴ (حضرت زهرا س) ‏(۳ در بستر بیماری) ای آن که یار و یاور حیدری همسر من از چه تو در بستری تو نور دیده ای تو یاس چیده ای زهرای حیدر۲ صفای خانه ی منی فاطمه یار یگانه ی منی فاطمه ماه تابان من روح و ریحان من زهرای حیدر۲ رسیده جان حسن تو بر لب کنار بسترت به گریه زینب نور هر دو عینت بسوزد حسینت زهرای حیدر۲ خون گریه می کند علی کنارت گردیده ام فاطمه بی قرارت علی دل شکسته کنارت نشسته زهرای حیدر۲ کنار تو صبر علی کم شده زهرا چرا قامت تو خم شده بر تو یار غریب گشته ام بی شکیب زهرای حیدر۲ ای یار هجده ساله ام فاطمه بنگر تو اشک و ناله ام فاطمه ای همه هست من مرو از دست من زهرای حیدر۲ (سبک: حاج ناظم )
۳۵ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) فاطمه محرم اسرارم بستری یاور بیمارم تا سحر بهر تو بیدارم یار مظلومه ام یا زهرا۳ ای حبیب علی یا زهرا ای طبیب علی یا زهرا غم نصیب علی یا زهرا یار مظلومه ام یا زهرا۳ فاطمه روح من ریحانم در کنار تو من گریانم زخم تو زد شرر بر جانم یار مظلومه ام یا زهرا۳ همسر مهربانم زهرا یاور قهرمانم زهرا دلبر قد کمانم زهرا یار مظلومه ام یا زهرا۳ فاطمه دیده ات را وا کن با علی فاطمه نجوا کن خانه ام را تو روح افزا کن یار مظلومه ام یا زهرا۳ حسین تو بود جان بر لب بر لب مجتبی ذکر رب نالد و سوزد از غم زینب یار مظلومه ام یا زهرا۳ (سبک: نسیمی جانفزا می آید )
۳۶ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) الا بیمار حیدر،تویی دلدار حیدر تو بودی فاطمه جان،همیشه یار حیدر گل من فاطمه جان۲ امید حیدری تو،به زینب مادری تو گل یاسم یا زهرا،چرا در بستری تو گل من فاطمه جان۲ کنار بستر تو،ببین زینب نشسته حسینت بر تو زهرا،دخیل گریه بسته گل من فاطمه جان۲ ز آه و ناله ی تو،علی غرق محن شد پریشان غم تو،حسین و هم حسن شد گل من فاطمه جان۲ الا یار غریبم،دگر من بی شکیبم شده بیمار حیدر،غم عالم نصیبم گل من فاطمه جان۲ گل گلخانه ی من،صفای خانه ی من کنار بستر تو،شده غمخانه ی من گل من فاطمه جان۲ برایم فاطمه جان،تویی یار یگانه برای غربت تو،شده اشکم روانه گل من فاطمه جان۲
۳۷ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) تو که نور چشم و گل حیدری چرا فاطمه جان تو در بستری شوم من فدایت بمیرم برایت گل مرتضی۲ تو در بستر و خون دل مرتضاست عصا بهر تو زینب و مجتباست ببین نور عینت بگرید حسینت گل مرتضی۲ شدم فاطمه جان پرستار تو کبود از چه گردیده رخسار تو الا نور دیده شدم قد خمیده گل مرتضی۲ تو که بوده ای بر علی آفتاب دوباره به قلبم گل من بتاب غمت کرده آبم بده تو جوابم گل مرتضی۲ دلم گشته لبریز درد و محن بگرید برایت گل من حسن نگر همسر من دو چشم تر من گل مرتضی۲ به چشم ترم در کنار توام کنار تو و بی قرار توام نما تکیه گاهم دوباره نگاهم گل مرتضی۲ (سبک: خدا مادرم را کجا میبرند )
۳۷ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) تو که نور چشم و گل حیدری چرا فاطمه جان تو در بستری شوم من فدایت بمیرم برایت گل مرتضی۲ تو در بستر و خون دل مرتضاست عصا بهر تو زینب و مجتباست ببین نور عینت بگرید حسینت گل مرتضی۲ شدم فاطمه جان پرستار تو کبود از چه گردیده رخسار تو الا نور دیده شدم قد خمیده گل مرتضی۲ تو که بوده ای بر علی آفتاب دوباره به قلبم گل من بتاب غمت کرده آبم بده تو جوابم گل مرتضی۲ دلم گشته لبریز درد و محن بگرید برایت گل من حسن نگر همسر من دو چشم تر من گل مرتضی۲ به چشم ترم در کنار توام کنار تو و بی قرار توام نما تکیه گاهم دوباره نگاهم گل مرتضی۲ (سبک: خدا مادرم را کجا میبرند ) @yaghubianreza
۳۸ (حضرت زهرا س) ‏(۳ در بستر بیماری) (سبک: بیا نگار آشنا ) فاطمه جان همسر تو،نشسته ام در بر تو نشسته گریه می کنم،به دیدگان تر تو تو گل پیمبری نور چشم حیدری از چه گشته بستری فاطمه گل علی۳ تویی امید خانه ام،تو شمع و من پروانه ام گریه کند دختر من،برای تو دردانه ام یار خسته ی علی دلشکسته ی علی دیده بسته ی علی فاطمه گل علی۳ کنار بستر تو من،بریزد اشک دیده ام درون خانه فاطمه،ناله ی تو شنیده ام بانوی جوان من یار قد کمان من کم شده توان من فاطمه گل علی۳ نگه نما به همسرت،نشسته در برابرت بگو سخن به حیدرت،به ناله های دخترت کس چو تو ستم ندید دشمنم گل تو چید قامت علی خمید فاطمه گل علی۲ شده حسین غرق محن،دعا کند برات حسن فاطمه ای امید من،بگو به زینبت سخن یاور غریب من یار بی شکیب من غم شده نصیب من فاطمه گل علی۳
۳۹ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) گل پیغمبرم،عزیز حیدرم امید عالمم،ولی در بسترم صفای خانه ام گل گلخانه ام چنان پروانه ام علی مظلوم علی۳ شده از ظلم و کین،علی خانه نشین به دست دشمنان،شدم نقش زمین ز جور اشقیا به پیش مرتضی فتادم من ز پا علی مظلوم علی۳ به پشت در ز کین،شکسته پهلویم ز جور اشقیا،کبوده بازویم منم خیر کثیر به غم هایم اسیر مرا غم کرده پیر علی مظلوم علی۳ گلم با ضربه ای،ز شاخه شد جدا به راه دین حق،شده محسن فدا ز رخ رنگم پرید شده محسن شهید قدم زین غم خمید علی مظلوم علی۳ (سبک: الا ای همسفر )
۴۰ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) بیمار بیت حیدر(بانوی هر دو عالم)۲ تو در میان بستر(علی نشسته در غم)۲ فدای گریه هایت من می کنم دعایت جان علی فدایت۲ وا کن دو چشم و بنگر(غریبی علی را)۲ بهر شفای تو من(قسم دهم خدا را)۲ فدای گریه هایت من می کنم دعایت جان علی فدایت۲ بانوی خانه ی من(بر تو بود نگاهم)۲ کنار بستر خود(بنگر به اشک و آهم)۲ فدای گریه هایت من می کنم دعایت جان علی فدایت۲ ای یاور و حبیبم(ای همسر نجیبم)۲ بهر تو فاطمه جان(بی صبر و بی شکیبم)۲ فدای گریه هایت من می کنم دعایت جان علی فدایت۲ ای بانوی حمیده(ای نور هر دو دیده)۲ از درد تو یا زهرا(قامت من خمیده)۲ فدای گریه هایت من می کنم دعایت جان علی فدایت۲ بنگر به حال و روزم(همسر مهربانم)۲ بیماری و از این غم(رفته ز تن توانم)۲ فدای گریه هایت من می کنم دعایت جان علی فدایت۲ (سبک: ای باغبان برایت گل با گلاب آوردم )
۴۱ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) ای بستری بیمار من فاطمه یاور من ای یار من فاطمه ای محرم اسرار من فاطمه آمدم کنارت منم بی قرارت ای یاور همیشه بیدار بر تو منم زهرا پرستار یا فاطمه جانان حیدر۲ ای که بدیدی از عدو تو آزار خون شد دلت ز دشمنان بسیار گردیده ای ز دشمنان تو بیزار تویی تکیه گاهم نما یک نگاهم ای که ز احمد یادگاری اشکم کنارت گشته جاری یا فاطمه جانان حیدر۲ زهرای من هستی تو نور دیده کس مثل تو رنج و ستم ندیده قامت تو از این ستم خمیده شدی بر من سپر گشته ام خونجگر پهلو شکسته یار حیدر محسن فدا شد پشت آن در یا فاطمه جانان حیدر۲ من بعد ختم المرسلین غریبم بنگر که من حیدر غم نصیبم یا فاطمه بهر تو بی شکیبم مرا یار و حبیب به درد من طبیب عمری تو هستی سایه سارم یا فاطمه بمان کنارم یا فاطمه جانان حیدر۲ (سبک: حاج اکبر ناظم )
۴۲ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) از حال تو زهرا،گشته ام پریشان در بستری و من،با دو چشم گریان بر لبم نوای تو جان پر از صدای تو ای یار جوانم۲ نور پر طنینم،یار و همنشینم در کنار بستر،فاطمه غمینم ای یار غریب من غم شده نصیب من ای یار جوانم۲ ای روح و روانم،همسر جوانم حق بود گواهم،کم شده توانم با دیده ی خونباری می کنم پرستاری ای یار جوانم۲ محزون توام من،مدیون توام من ای دختر احمد،دلخون توام من در بستر بیماری اشک تو بود جاری ای یار جوانم۲ در میان بستر،ریزی اشک نم نم زین همه مصیبت،صبر من شده کم زهرای جوان من روح من روان من ای یار جوانم۲ بنگر تو به حالم،غرق در ملالم از غریبی خود،من شکسته بالم کم دیده ی خود تر کن یک نگه به حیدر کن ای یار جوانم۲ (سبک: کربلا رسیده )
۴۳ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) ای بستری همسنگرم،مشتاق دیدارم ای یار بیمارم هستی تو ای جان علی،تنها طرفدارم ای یار بیمارم ای نور چشمان علی،ای بر علی همسر هستی تو در بستر پهلو شکسته همسرم،محرم اسرارم ای یار بیمارم حسین کنار مجتبی،جانش بود بر لب همناله با زینب سوزم برای غربتت،نور شب تارم ای یار بیمارم یار شهیده ی علی،یار غریب من غم شد نصیب من من در کنار بسترت،اشک از بصر بارم ای یار بیمارم بنگر به حال دخترت،صبرش دگر کم شد دلخون از این غم شد از زندگی خسته مشو،تنها تو را دارم ای یار بیمارم (سبک: ای ساقی لب تشنگان )
۴۴ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) زهرا به کنار تو منم حیدر کرار از چه شده ای یاور من خسته و بیمار ای یار و حبیبم،تنها و غریبم از دیدن رویت،بی صبر و شکیبم زهرای غریبم۲ در بستری و خونجگرم بهر تو زهرا سوزم ز غریبی تو ای دختر طاها سوزم به کنارت،گشته بی قرارت از کینه ی دشمن،شد خزان بهارت زهرای غریبم۲ زینب به کنار تو بگرید ز برایت خون گریه کند حسین در بیت و سرایت ای بانوی خانه،ای مام یگانه قامتت خمیده،از ظلم زمانه زهرای غریبم۲ افتاده ای در بستر غم پهلو شکسته غرق محن حیدر به کنار تو نشسته ای همسر حیدر،ای یاور حیدر بودی همه ی عمر،همسنگر حیدر زهرای غریبم۲ نام تو شده ذکر لب نور دو عینت گرید به کنارت حسن و زینب حسینت دسته گل چیده،ای یاس خمیده در کنار بستر،زینبت رسیده زهرای غریبم۲ (سبک: من در بدر عشق اباالفضل و حسینم )
۴۵ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) آمدم در کنار بستر تو بنگر گریه های حیدر تو ای گل گلشن نبی زهرا مرتضایت نشسته در بر تو گل حیدر یا فاطمه جانم۳ چرا از زندگی شدی خسته خفته ای با پهلوی بشکسته ای صفابخش خانه ی حیدر به کنار تو علی بنشسته گل حیدر یا فاطمه جانم۳ تویی زهرا بانوی این خانه گرد رویت منم چو پروانه تو فتادی ز پا به پشت در شده پرپر غنچه به گلخانه گل حیدر یا فاطمه جانم۳ تویی زهرا شمع شب افروزم از غم تو یا فاطمه سوزم تا که دیدم رخساره ی نیلی گل حیدر سیه شده روزم گل حیدر یا فاطمه جانم۲ ای صفابخش این دلم زهرا غم تو گشته مشکلم زهرا از روی تو گردیده شرمنده غمت سوزانده حاصلم زهرا گل حیدر یا فاطمه جانم۳ ای که هستی تو گوهر نابم بنگر فاطمه تب و تابم به کنارت نشسته ام اما کرده سوز غم های تو آبم گل حیدر یا فاطمه جانم۳ بهر حیدر ماه دلارایی بین عالم گوهر یکتایی همچو حیدر امید جان زهرا مانده ای در غربت و تنهایی گل حیدر یا فاطمه جانم۲ (سبک: شبایی که دلارو غم میگیره )
۴۴ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) زهرا به کنار تو منم حیدر کرار از چه شده ای یاور من خسته و بیمار ای یار و حبیبم،تنها و غریبم از دیدن رویت،بی صبر و شکیبم زهرای غریبم۲ در بستری و خونجگرم بهر تو زهرا سوزم ز غریبی تو ای دختر طاها سوزم به کنارت،گشته بی قرارت از کینه ی دشمن،شد خزان بهارت زهرای غریبم۲ زینب به کنار تو بگرید ز برایت خون گریه کند حسین در بیت و سرایت ای بانوی خانه،ای مام یگانه قامتت خمیده،از ظلم زمانه زهرای غریبم۲ افتاده ای در بستر غم پهلو شکسته غرق محن حیدر به کنار تو نشسته ای همسر حیدر،ای یاور حیدر بودی همه ی عمر،همسنگر حیدر زهرای غریبم۲ نام تو شده ذکر لب نور دو عینت گرید به کنارت حسن و زینب حسینت دسته گل چیده،ای یاس خمیده در کنار بستر،زینبت رسیده زهرای غریبم۲ (سبک: من در بدر عشق اباالفضل و حسینم )
دوبیتی (٣در بستر بیماری) گل من از چه در بستر فتادی سرت را روی خاک غم نهادی چه زود از پا فتادی جان حیدر تو که زهرای من باب المرادی ▪️ الا ای بستری بیمار حیدر نگر سوز دل بسیار حیدر کنار بسترت همراه زینب شده گریه برایت کار حیدر ▪️ تویی زهرای من نور دو عینم به همراه حسن در شور و شینم بسوزد زینب غمدیده ی تو کنار بسترت گرید حسینم ▪️ الا ای آن که هستی بود و هستم کنار بسترت از پا نشستم ز بس که خون شده دل از غم تو کنار تو دخیل گریه بستم ▪️ تو که بر عالمی کهف الامانی ز حق داری مدال قهرمانی چرا یا فاطمه جان در جوانی شدی خسته دگر از زندگانی ▪️ کنار بسترت خون شد دل من بسوزانده غم تو حاصل من تویی در بستر و زینب پریشان چگونه حل شود این مشکل من ▪️ به حیدر محرم اسرار هستم میان بستر و بیمار هستم سراپا دردم اما حق گواه است پریشان از غم دلدار هستم ▪️ کنار بسترم حیدر نشسته غمین و خسته با قلب شکسته به یاد غربت و مظلومی تو درون سینه ام غم حجله بسته ▪️ ای همیشه یار من، زهرای من مونس و غمخوار من، زهرای من کن نگاهی بر علی خون شد دلم بستری بیمار من، زهرای من ▪️ ای فدای چشم های بسته ات پیکر آزرده و دل خسته ات در کنار بسترت گریم بر آن سوز و درد پهلوی بشکسته ات ▪️ ای که بودی همدم و دلدار من در خوشی و ناخوشی ها یار من از کنار من گل حیدر مرو همسر دل خسته و بیمار من
(٣در بستر بیماری) الا ای همسر پهلو شکسته کنار بسترت حیدر نشسته تویی زهرای من تنها امیدم میان گلشنم، یاس سپیدم نگر بر حال من حیدر غریب است کنار بستر تو بی شکیب است غم مظلومی تو کرده آبم کنار بسترت در التهابم مسیحای علی خون شد دل من شرر زد سوز تو بر حاصل من تو که در نزد حق رمز حیاتی چرا ذکرت شده عجل وفاتی نگر بر حال زارم فاطمه جان که بی صبر و قرارم فاطمه جان گل حیدر صفای خانه ی من منم شمع و شدی پروانه ی من تو را در بستر غم دیدن من بود یا فاطمه جان کندن من نشستم فاطمه جان در بر تو پرستارم کنار بستر تو چرا همچون گل پژمرده ای تو میان خانه ات افسرده ای تو ببین زهرا پر و بالم شکسته علی دیگر از این عالم گسسته دلم خون شد در ایام جوانی شدی از درد و غم قامت کمانی دلم خون شد چو دیدم بر زمینی زدی ناله تو یا فضه خذینی شرر زد آتش کین بر وجودت چگونه بنگرم روی کبودت نبوده فاطمه جان این سزایت حسن گردد گل حیدر عصایت رسیده از غمت جان بر لب من بسوزد در کنارت زینب من دلم یا فاطمه غرق محن شد که گریان چشم خونبار حسن شد دلم خون شد الا نور دو عینم که دیدم چشم گریان حسینم خدا بر درد و آلامت طبیب است به لب های علی امن یجیب است
(٣در بستر بیماری) شفای خانه ام ای همسر من مکن گریه کنار بستر من الا ای مظهر یکتا پرستی ز چه غمگین کنار من نشستی الا ای همسر غربت نشینم میان بستر اما دل غمینم دل من خون شده از غربت تو ز چه دشمن شکسته حرمت تو علی جان غربت تو کرده پیرم دعا کن یا علی دیگر بمیرم غریبی تو زد آتش به جانم ز تن رفته دگر تاب و توانم خدا داند که من حیدر شناسم بود بر درگهش حمد و سپاسم سپر گشتم برایت پشت آن در که با ضرب لگد گل گشت پرپر بود این عهد و پیمان الستم برای یاری آن از پا نشستم الا ای آن که خود باب النجاتی شده ذکر لبم عجل وفاتی غم عالم بود در تار و پودم به گلزار ولا یاس کبودم همان دم که غریبی تو دیدم خدا داند از این غصه خمیدم اگر بینی علی جان بی قرارم کبود از ضرب سیلی شد عذارم همه شب دیده ای بیدار دارم نگاهی بر در و دیوار دارم ز بستر پشت در رنجور گشتم میان خانه ام مستور گشتم ز درد و غم شدم قامت خمیده دعا کن یا علی گردم شهیده (رضا) درد دلم در این رثا گفت برای اهل دل، اهل ولا گفت غلام خود (رضا) را می‌خرم من مدینه بار دیگر می برم من
(٣در بستر بیماری) گوهر یکتایی و نور خدا یا فاطمه جان حیدر دخت ختم الانبیا یا فاطمه مام زینب، مجتبی و ام کلثوم و حسین همسر مظلومه ی شیر خدا یا فاطمه بین زن های همه عالم تویی خیرالنساء مادر زینب گل باغ ولا یا فاطمه در صبوری، در کرم، ایثار و تقوایت تویی در جهان آیینه ی ایزد نما یا فاطمه یار وپشتیبان دین و عترت و قرآن تویی کوه صبری، معنی صبر و رضا یا فاطمه همچنان مولای مظلومان این عالم علی گشته ای تو در جهان مشکل گشا یا فاطمه از کرامات و عطای حضرت داور تویی درد ما را تا صف محشر دوا یا فاطمه در صف محشر تویی چون خاتم پیغمبران در کنار مرتضی صاحب لوا یا فاطمه کن نظر بر حال جمع ما ز لطف و مرحمت مادر مظلومه ی خون خدا یا فاطمه بعد مادر بر پدر ام ابیها گشته ای یاردین، محبوبه ی ذات خدا یا فاطمه بار دیگر یاد سوز و اشک و آه و غربتت در دلم برپا شده بزم عزا یا فاطمه عاقبت گشتی تو ای نور دل ختم رسل در ره قرآن و عترت تو فدا یا فاطمه تو شدی ای یاور و همسنگر شیر خدا در مدینه کشته ی جور و جفا یا فاطمه بعد بابای غریبت در مدینه کرده ای یاد مظلومی حیدر گریه ها یا فاطمه جای عرض تسلیت بعد از پدر آتش زدند نانجیبان بر در بیت الولا یا فاطمه پیش حیدر پشت در با ضرب سیلی و لگد مزد و پاداش رسالت شد ادا یا فاطمه از ستم گشتی تو ای یار وفادار علی پشت در تو پیشمرگ مرتضی یا فاطمه تا که دیدی همسر مظلوم تو خون شد دلش پشت در تو فضه را کردی صدا یا فاطمه از برای غربت و مظلومی شیرخدا پشت در تو داشتی شور و نوا یا فاطمه تا که در بشکست و افتادی زمین در پشت در محسن شش ماهه ی تو شد فدا یا فاطمه من بمیرم آن ستم پیشه ز ظلم کین تو را زد کتک در پیش چشم مرتضی یا فاطمه در میان خانه با اشک علی می سوختی بین بستر داشتی حال و هوا یا فاطمه بعد غسل پیکر پاکت، برون از خانه ات چه غریبانه علی برده تو را یا فاطمه مادر سادات بس که مهربانی می شوی در دو عالم دستگیر این (رضا) یا فاطمه
۳۸ (حضرت زهرا س) ‏(۱آتش زدن درب خانه) دل من امروز ز سینه پر زده سوی مدینه یاد زهرای حزینه آن عزیز بی قرینه بهشتم کوی تو،دو دستم سوی تو مشام جان پر است،ز عطر و بوی تو مدد یا فاطمه۴ تو گل باغ ولایی نور چشم مصطفایی مظهر حی تعالی همنشین مرتضایی گل پیغمبری،تو جان حیدری کنار مرتضی،شفیع محشری مدد یا فاطمه۴ گرچه پست و بی بهایم بر سر کویت گدایم حق نموده از کرامت مهر و حبت را عطایم تو بر من تکیه گاه،منم بر تو پناه امید عالمین،نما بر من نگاه مدد یا فاطمه۴ ای امید اهل عالم یاد تو هستم همیشه بی ولایت فاطمه جان زندگی ممکن نمی شه عزیز بی حرم،گدای این درم خدا باشد گواه،تویی چون مادرم مدد یا فاطمه۴ فاطمیه دل فتاده یاد زهرا پشت آن در لگد و مسمار و سینه گریه ی سوزان حیدر به پیش دیده اش،گلش پرپر شده پر از رنج و محن،دل حیدر شده مدد یا فاطمه۴ ز در بیت ولایت آتش کین زد زبانه فاطمه را دشمن دین زد به دستش تازیانه پس از غصب فدک،به زخمش زد نمک به پیش مرتضی،به زهرا زد کتک مدد یا فاطمه۴ بعد پیغمبر بمیرم مرتضی خانه نشین شد ز جفای دشمن دین همسرش نقش زمین شد ز او دشمن گسست،دو دستش را ببست از این جور و ستم،دل زهرا شکست مدد یا فاطمه۴ سبک....ای صفای قلب زارم
361.3K
دنیای من تاریک و سرده،قلبم پر از اندوه و درده هر بار دعا کردم که دیگه،اون روز غربت برنگرده کاشکی میشد حسن نبینه تو کوچه تنگ مدینه نانجیبای بی مروت سیلی زدن از روی کینه سخت شده زندگی آخه برام،ای روزگار مادرم رو میخوام مادر الهی بمیرم برات ۲ روبرومون چهل بی مروت،با مادرم موندیم تو غربت حرمت مادرو شکستن،ای وای من زدن با جرات دستم رو من بالا آوردم کاشکی خودم سیلی می‌خوردم ناموس من نقش زمین شد ای وای من داشتم می مردم داد میزدم که زنه نزنید،مادرمه خوب منو بزنید مادر الهی بمیرم برات ۲ صدا زدش حسن کجایی نمی‌شنوم ازت صدایی چشام جایی رو نمی‌بینه بشکنه دستشون الهی چیزی نشد نترس عزیزم به همه میگم که مریضم فقط بابات چیزی نفهمه محرم رازمی عزیزم بیا کمکم که چشام تاره،خیلی سرِ من آخه درد داره مادر الهی بمیرم برات ۲ ✍️