eitaa logo
عزیزم حسین♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
163 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۱ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) ای بستری بیمار من فاطمه یاور من ای یار من فاطمه ای محرم اسرار من فاطمه آمدم کنارت منم بی قرارت ای یاور همیشه بیدار بر تو منم زهرا پرستار یا فاطمه جانان حیدر۲ ای که بدیدی از عدو تو آزار خون شد دلت ز دشمنان بسیار گردیده ای ز دشمنان تو بیزار تویی تکیه گاهم نما یک نگاهم ای که ز احمد یادگاری اشکم کنارت گشته جاری یا فاطمه جانان حیدر۲ زهرای من هستی تو نور دیده کس مثل تو رنج و ستم ندیده قامت تو از این ستم خمیده شدی بر من سپر گشته ام خونجگر پهلو شکسته یار حیدر محسن فدا شد پشت آن در یا فاطمه جانان حیدر۲ من بعد ختم المرسلین غریبم بنگر که من حیدر غم نصیبم یا فاطمه بهر تو بی شکیبم مرا یار و حبیب به درد من طبیب عمری تو هستی سایه سارم یا فاطمه بمان کنارم یا فاطمه جانان حیدر۲ (سبک: حاج اکبر ناظم )
۴۲ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) از حال تو زهرا،گشته ام پریشان در بستری و من،با دو چشم گریان بر لبم نوای تو جان پر از صدای تو ای یار جوانم۲ نور پر طنینم،یار و همنشینم در کنار بستر،فاطمه غمینم ای یار غریب من غم شده نصیب من ای یار جوانم۲ ای روح و روانم،همسر جوانم حق بود گواهم،کم شده توانم با دیده ی خونباری می کنم پرستاری ای یار جوانم۲ محزون توام من،مدیون توام من ای دختر احمد،دلخون توام من در بستر بیماری اشک تو بود جاری ای یار جوانم۲ در میان بستر،ریزی اشک نم نم زین همه مصیبت،صبر من شده کم زهرای جوان من روح من روان من ای یار جوانم۲ بنگر تو به حالم،غرق در ملالم از غریبی خود،من شکسته بالم کم دیده ی خود تر کن یک نگه به حیدر کن ای یار جوانم۲ (سبک: کربلا رسیده )
۴۳ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) ای بستری همسنگرم،مشتاق دیدارم ای یار بیمارم هستی تو ای جان علی،تنها طرفدارم ای یار بیمارم ای نور چشمان علی،ای بر علی همسر هستی تو در بستر پهلو شکسته همسرم،محرم اسرارم ای یار بیمارم حسین کنار مجتبی،جانش بود بر لب همناله با زینب سوزم برای غربتت،نور شب تارم ای یار بیمارم یار شهیده ی علی،یار غریب من غم شد نصیب من من در کنار بسترت،اشک از بصر بارم ای یار بیمارم بنگر به حال دخترت،صبرش دگر کم شد دلخون از این غم شد از زندگی خسته مشو،تنها تو را دارم ای یار بیمارم (سبک: ای ساقی لب تشنگان )
۴۴ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) زهرا به کنار تو منم حیدر کرار از چه شده ای یاور من خسته و بیمار ای یار و حبیبم،تنها و غریبم از دیدن رویت،بی صبر و شکیبم زهرای غریبم۲ در بستری و خونجگرم بهر تو زهرا سوزم ز غریبی تو ای دختر طاها سوزم به کنارت،گشته بی قرارت از کینه ی دشمن،شد خزان بهارت زهرای غریبم۲ زینب به کنار تو بگرید ز برایت خون گریه کند حسین در بیت و سرایت ای بانوی خانه،ای مام یگانه قامتت خمیده،از ظلم زمانه زهرای غریبم۲ افتاده ای در بستر غم پهلو شکسته غرق محن حیدر به کنار تو نشسته ای همسر حیدر،ای یاور حیدر بودی همه ی عمر،همسنگر حیدر زهرای غریبم۲ نام تو شده ذکر لب نور دو عینت گرید به کنارت حسن و زینب حسینت دسته گل چیده،ای یاس خمیده در کنار بستر،زینبت رسیده زهرای غریبم۲ (سبک: من در بدر عشق اباالفضل و حسینم )
۴۵ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) آمدم در کنار بستر تو بنگر گریه های حیدر تو ای گل گلشن نبی زهرا مرتضایت نشسته در بر تو گل حیدر یا فاطمه جانم۳ چرا از زندگی شدی خسته خفته ای با پهلوی بشکسته ای صفابخش خانه ی حیدر به کنار تو علی بنشسته گل حیدر یا فاطمه جانم۳ تویی زهرا بانوی این خانه گرد رویت منم چو پروانه تو فتادی ز پا به پشت در شده پرپر غنچه به گلخانه گل حیدر یا فاطمه جانم۳ تویی زهرا شمع شب افروزم از غم تو یا فاطمه سوزم تا که دیدم رخساره ی نیلی گل حیدر سیه شده روزم گل حیدر یا فاطمه جانم۲ ای صفابخش این دلم زهرا غم تو گشته مشکلم زهرا از روی تو گردیده شرمنده غمت سوزانده حاصلم زهرا گل حیدر یا فاطمه جانم۳ ای که هستی تو گوهر نابم بنگر فاطمه تب و تابم به کنارت نشسته ام اما کرده سوز غم های تو آبم گل حیدر یا فاطمه جانم۳ بهر حیدر ماه دلارایی بین عالم گوهر یکتایی همچو حیدر امید جان زهرا مانده ای در غربت و تنهایی گل حیدر یا فاطمه جانم۲ (سبک: شبایی که دلارو غم میگیره )
۴۴ (حضرت زهرا س) ‏(۳در بستر بیماری) زهرا به کنار تو منم حیدر کرار از چه شده ای یاور من خسته و بیمار ای یار و حبیبم،تنها و غریبم از دیدن رویت،بی صبر و شکیبم زهرای غریبم۲ در بستری و خونجگرم بهر تو زهرا سوزم ز غریبی تو ای دختر طاها سوزم به کنارت،گشته بی قرارت از کینه ی دشمن،شد خزان بهارت زهرای غریبم۲ زینب به کنار تو بگرید ز برایت خون گریه کند حسین در بیت و سرایت ای بانوی خانه،ای مام یگانه قامتت خمیده،از ظلم زمانه زهرای غریبم۲ افتاده ای در بستر غم پهلو شکسته غرق محن حیدر به کنار تو نشسته ای همسر حیدر،ای یاور حیدر بودی همه ی عمر،همسنگر حیدر زهرای غریبم۲ نام تو شده ذکر لب نور دو عینت گرید به کنارت حسن و زینب حسینت دسته گل چیده،ای یاس خمیده در کنار بستر،زینبت رسیده زهرای غریبم۲ (سبک: من در بدر عشق اباالفضل و حسینم )
دوبیتی (٣در بستر بیماری) گل من از چه در بستر فتادی سرت را روی خاک غم نهادی چه زود از پا فتادی جان حیدر تو که زهرای من باب المرادی ▪️ الا ای بستری بیمار حیدر نگر سوز دل بسیار حیدر کنار بسترت همراه زینب شده گریه برایت کار حیدر ▪️ تویی زهرای من نور دو عینم به همراه حسن در شور و شینم بسوزد زینب غمدیده ی تو کنار بسترت گرید حسینم ▪️ الا ای آن که هستی بود و هستم کنار بسترت از پا نشستم ز بس که خون شده دل از غم تو کنار تو دخیل گریه بستم ▪️ تو که بر عالمی کهف الامانی ز حق داری مدال قهرمانی چرا یا فاطمه جان در جوانی شدی خسته دگر از زندگانی ▪️ کنار بسترت خون شد دل من بسوزانده غم تو حاصل من تویی در بستر و زینب پریشان چگونه حل شود این مشکل من ▪️ به حیدر محرم اسرار هستم میان بستر و بیمار هستم سراپا دردم اما حق گواه است پریشان از غم دلدار هستم ▪️ کنار بسترم حیدر نشسته غمین و خسته با قلب شکسته به یاد غربت و مظلومی تو درون سینه ام غم حجله بسته ▪️ ای همیشه یار من، زهرای من مونس و غمخوار من، زهرای من کن نگاهی بر علی خون شد دلم بستری بیمار من، زهرای من ▪️ ای فدای چشم های بسته ات پیکر آزرده و دل خسته ات در کنار بسترت گریم بر آن سوز و درد پهلوی بشکسته ات ▪️ ای که بودی همدم و دلدار من در خوشی و ناخوشی ها یار من از کنار من گل حیدر مرو همسر دل خسته و بیمار من
(٣در بستر بیماری) الا ای همسر پهلو شکسته کنار بسترت حیدر نشسته تویی زهرای من تنها امیدم میان گلشنم، یاس سپیدم نگر بر حال من حیدر غریب است کنار بستر تو بی شکیب است غم مظلومی تو کرده آبم کنار بسترت در التهابم مسیحای علی خون شد دل من شرر زد سوز تو بر حاصل من تو که در نزد حق رمز حیاتی چرا ذکرت شده عجل وفاتی نگر بر حال زارم فاطمه جان که بی صبر و قرارم فاطمه جان گل حیدر صفای خانه ی من منم شمع و شدی پروانه ی من تو را در بستر غم دیدن من بود یا فاطمه جان کندن من نشستم فاطمه جان در بر تو پرستارم کنار بستر تو چرا همچون گل پژمرده ای تو میان خانه ات افسرده ای تو ببین زهرا پر و بالم شکسته علی دیگر از این عالم گسسته دلم خون شد در ایام جوانی شدی از درد و غم قامت کمانی دلم خون شد چو دیدم بر زمینی زدی ناله تو یا فضه خذینی شرر زد آتش کین بر وجودت چگونه بنگرم روی کبودت نبوده فاطمه جان این سزایت حسن گردد گل حیدر عصایت رسیده از غمت جان بر لب من بسوزد در کنارت زینب من دلم یا فاطمه غرق محن شد که گریان چشم خونبار حسن شد دلم خون شد الا نور دو عینم که دیدم چشم گریان حسینم خدا بر درد و آلامت طبیب است به لب های علی امن یجیب است
(٣در بستر بیماری) شفای خانه ام ای همسر من مکن گریه کنار بستر من الا ای مظهر یکتا پرستی ز چه غمگین کنار من نشستی الا ای همسر غربت نشینم میان بستر اما دل غمینم دل من خون شده از غربت تو ز چه دشمن شکسته حرمت تو علی جان غربت تو کرده پیرم دعا کن یا علی دیگر بمیرم غریبی تو زد آتش به جانم ز تن رفته دگر تاب و توانم خدا داند که من حیدر شناسم بود بر درگهش حمد و سپاسم سپر گشتم برایت پشت آن در که با ضرب لگد گل گشت پرپر بود این عهد و پیمان الستم برای یاری آن از پا نشستم الا ای آن که خود باب النجاتی شده ذکر لبم عجل وفاتی غم عالم بود در تار و پودم به گلزار ولا یاس کبودم همان دم که غریبی تو دیدم خدا داند از این غصه خمیدم اگر بینی علی جان بی قرارم کبود از ضرب سیلی شد عذارم همه شب دیده ای بیدار دارم نگاهی بر در و دیوار دارم ز بستر پشت در رنجور گشتم میان خانه ام مستور گشتم ز درد و غم شدم قامت خمیده دعا کن یا علی گردم شهیده (رضا) درد دلم در این رثا گفت برای اهل دل، اهل ولا گفت غلام خود (رضا) را می‌خرم من مدینه بار دیگر می برم من
(٣در بستر بیماری) گوهر یکتایی و نور خدا یا فاطمه جان حیدر دخت ختم الانبیا یا فاطمه مام زینب، مجتبی و ام کلثوم و حسین همسر مظلومه ی شیر خدا یا فاطمه بین زن های همه عالم تویی خیرالنساء مادر زینب گل باغ ولا یا فاطمه در صبوری، در کرم، ایثار و تقوایت تویی در جهان آیینه ی ایزد نما یا فاطمه یار وپشتیبان دین و عترت و قرآن تویی کوه صبری، معنی صبر و رضا یا فاطمه همچنان مولای مظلومان این عالم علی گشته ای تو در جهان مشکل گشا یا فاطمه از کرامات و عطای حضرت داور تویی درد ما را تا صف محشر دوا یا فاطمه در صف محشر تویی چون خاتم پیغمبران در کنار مرتضی صاحب لوا یا فاطمه کن نظر بر حال جمع ما ز لطف و مرحمت مادر مظلومه ی خون خدا یا فاطمه بعد مادر بر پدر ام ابیها گشته ای یاردین، محبوبه ی ذات خدا یا فاطمه بار دیگر یاد سوز و اشک و آه و غربتت در دلم برپا شده بزم عزا یا فاطمه عاقبت گشتی تو ای نور دل ختم رسل در ره قرآن و عترت تو فدا یا فاطمه تو شدی ای یاور و همسنگر شیر خدا در مدینه کشته ی جور و جفا یا فاطمه بعد بابای غریبت در مدینه کرده ای یاد مظلومی حیدر گریه ها یا فاطمه جای عرض تسلیت بعد از پدر آتش زدند نانجیبان بر در بیت الولا یا فاطمه پیش حیدر پشت در با ضرب سیلی و لگد مزد و پاداش رسالت شد ادا یا فاطمه از ستم گشتی تو ای یار وفادار علی پشت در تو پیشمرگ مرتضی یا فاطمه تا که دیدی همسر مظلوم تو خون شد دلش پشت در تو فضه را کردی صدا یا فاطمه از برای غربت و مظلومی شیرخدا پشت در تو داشتی شور و نوا یا فاطمه تا که در بشکست و افتادی زمین در پشت در محسن شش ماهه ی تو شد فدا یا فاطمه من بمیرم آن ستم پیشه ز ظلم کین تو را زد کتک در پیش چشم مرتضی یا فاطمه در میان خانه با اشک علی می سوختی بین بستر داشتی حال و هوا یا فاطمه بعد غسل پیکر پاکت، برون از خانه ات چه غریبانه علی برده تو را یا فاطمه مادر سادات بس که مهربانی می شوی در دو عالم دستگیر این (رضا) یا فاطمه
۳۸ (حضرت زهرا س) ‏(۱آتش زدن درب خانه) دل من امروز ز سینه پر زده سوی مدینه یاد زهرای حزینه آن عزیز بی قرینه بهشتم کوی تو،دو دستم سوی تو مشام جان پر است،ز عطر و بوی تو مدد یا فاطمه۴ تو گل باغ ولایی نور چشم مصطفایی مظهر حی تعالی همنشین مرتضایی گل پیغمبری،تو جان حیدری کنار مرتضی،شفیع محشری مدد یا فاطمه۴ گرچه پست و بی بهایم بر سر کویت گدایم حق نموده از کرامت مهر و حبت را عطایم تو بر من تکیه گاه،منم بر تو پناه امید عالمین،نما بر من نگاه مدد یا فاطمه۴ ای امید اهل عالم یاد تو هستم همیشه بی ولایت فاطمه جان زندگی ممکن نمی شه عزیز بی حرم،گدای این درم خدا باشد گواه،تویی چون مادرم مدد یا فاطمه۴ فاطمیه دل فتاده یاد زهرا پشت آن در لگد و مسمار و سینه گریه ی سوزان حیدر به پیش دیده اش،گلش پرپر شده پر از رنج و محن،دل حیدر شده مدد یا فاطمه۴ ز در بیت ولایت آتش کین زد زبانه فاطمه را دشمن دین زد به دستش تازیانه پس از غصب فدک،به زخمش زد نمک به پیش مرتضی،به زهرا زد کتک مدد یا فاطمه۴ بعد پیغمبر بمیرم مرتضی خانه نشین شد ز جفای دشمن دین همسرش نقش زمین شد ز او دشمن گسست،دو دستش را ببست از این جور و ستم،دل زهرا شکست مدد یا فاطمه۴ سبک....ای صفای قلب زارم
زمان: حجم: 361.3K
دنیای من تاریک و سرده،قلبم پر از اندوه و درده هر بار دعا کردم که دیگه،اون روز غربت برنگرده کاشکی میشد حسن نبینه تو کوچه تنگ مدینه نانجیبای بی مروت سیلی زدن از روی کینه سخت شده زندگی آخه برام،ای روزگار مادرم رو میخوام مادر الهی بمیرم برات ۲ روبرومون چهل بی مروت،با مادرم موندیم تو غربت حرمت مادرو شکستن،ای وای من زدن با جرات دستم رو من بالا آوردم کاشکی خودم سیلی می‌خوردم ناموس من نقش زمین شد ای وای من داشتم می مردم داد میزدم که زنه نزنید،مادرمه خوب منو بزنید مادر الهی بمیرم برات ۲ صدا زدش حسن کجایی نمی‌شنوم ازت صدایی چشام جایی رو نمی‌بینه بشکنه دستشون الهی چیزی نشد نترس عزیزم به همه میگم که مریضم فقط بابات چیزی نفهمه محرم رازمی عزیزم بیا کمکم که چشام تاره،خیلی سرِ من آخه درد داره مادر الهی بمیرم برات ۲ ✍️