بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_ولادت
#محمد_بخشوده
▶️
هستی اش را که خدا داد به دامان علی
خنده ها کرد نبی از لبِ خندان علی
@hosenih
آسمان را به قدم های زمین می ریزد
تا خدا می شنود ذکر حسین جانِ علی
آیه ها یک به یک از وصف جمالش گویند
چشم او نقطه ی با بود به قرآنِ علی
شب معراجِ علی بود در آغوش زمین
دست حق میوه خودش داد به دستان علی
این پسر کیست که لبخندِ خدایی دارد
این غزل سر مگویست به دیوانِ علی
می وزد بوی خدا باز به کاشانه ی عشق...
یوسف فاطمه رو کرده به کنعان علی
@hosenih
گوییا پرده ز رخساره ی مهتاب کشید
چشم خود را که نشان داد به چشمانِ علی
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_ولادت
#محمد_بخشوده
▶️
بین دستان خدا ماه نمایان باشد
روی لب های زمین بوسه ی باران باشد
@hosenih
اشک شوق آمده از گوشه ی چشمان حسین
احمد انگار در آغوش پدر جان باشد
چشم او جلوه ی زهراست به چشمان علی
ولی این بار پسر خیر فراوان باشد
روزی امروز ز دستانِ حسن می ریزد
همه جا ولوله ی خیل گدایان باشد
@hosenih
آسمان دست گدایی به زمین می گیرد
نوبت سفره ی احسان کریمان باشد....
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#محمد_بخشوده
▶️
چشم بارانی خورشید به سویی دگر است
پس این شام شبی نیست دمادم سحر است
@hosenih
چه گلی داده خداوند به بستان علی
شجر فاطمه را ساقه و برگ و ثمر است
مات این چهره بود افضل اولاد بشر
هر چه خورشید ببیند قمر است و قمر است
صورتش آینه ی صورت پر مهر علیست
پسری داده خدایش که سراپا پدر است
پدر و مادر او نور سماوات و زمین
او به تاریکی افلاک چراغی دگر است
@hosenih
نام مارا بنویسید ز حجاج حسن
کعبه ی ما به خدا قبله ی اهل نظر است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#زیارت_کربلا
#امام_حسین_ع_مناجات
جنت گم شده ی گوشه ی دنیاست حرم
وسط گریه ببینید.....که پیداست حرم
«بعد منزل نبود در سفر روحانی»
هرکجا سوز دلی هست همانجاست حرم
کعبه هم معتکف گوشه ی شش گوشه ی اوست
چون منای پسر حضرت زهراست حرم
رحمت حق به کنیزان و غلامان شما
پدرم گفته پسر عرش معلی ست حرم
«گرچه دوریم به یاد تو سخن می گوییم»
بهر عشاق شما وادی معناست حرم
چه غم از گم شدن و دوری این راه دراز....
در کویر دل ما وادی سیناست حرم
شاعر: #محمد_بخشوده
@hosenih
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
اشکِ این نیزه در آمد.. سنان می خندد
او به غم های منِ همچو کمان می خندد
مادری گوشه ی بازار عزا می گیرد
نیزه دارِ سر سقات به آن می خندد
راه رفتن دگر از دختر نو پات مخواه
همه ی شام به این گشته خزان می خندد
قاسم و اکبر تو از پی من می آیند ..
پیر مردی به سرِ هر دو جوان می خندد
گفتم و ناله زدم زینت بابا بودم
همه ی شهر به این نام و نشان می خندد...
شاعر: #محمد_بخشوده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e