#مدح_امام_سجاد
به دنيا آمدى تا مطلبى ديگر بياموزم
من از رفتار تو الله را اكبر بياموزم
كلاس درس شد سجاده ات،من روز ميلادت
نشستم تا جهان را پاى اين منبر بياموزم
بريزم دور اين ناعلم هارا و منِ خود را
بدون واسطه از ساقى كوثر بياموزم
سر شب در تَعَلُّم سر به مهر كربلا بگذار
سحر بردار سر از سجده تا از سر بياموزم
دعا در حق دشمن كردن و با دوست سر كردن
مرام شيعه را در سطح بالاتر بياموزم
زبان تائبين وخائفين را پانزده گانه
به هنگام دعا از چهارمين حيدر بياموزم
طريق روضه خواندن را ز تو آموختم،اما؛
طريق نوكرى را بايد از قنبر بياموزم
دعا را از ابوحمزه،مكارم را از اخلاقت
تجافى جهان را از همين منظر بياموزم
هر آن چيزى كه ميبينم دليلش كربلا باشد
اگر چيزى مي آموزم به چشم تر بياموزم
فرات مست را از چشم،تل را از سر شانه
ته گودال را از گودى حنجر بياموزم
و مصداق شنيدن كى بود مانند ديدن را
بخوانم زندگي ات را،مگر بهتر بياموزم
اگر ديدم گلوى غنچه اى رد ميشود از تيغ
شبيه تو گريز بر على اصغر بياموزم
#مهدی_رحیمی
#مدح_امام_سجاد
#اعیاد_شعبانیه
آمده روح دعا آمده نور جلی
که حسین ابن علی در بغل دارد علی
رسیده عید حق رسیده جشن دین
سیدنا سیدنا سید الساجدین
گشته سجاده ی تو زینت عرش برین
از خدایت شد خطاب انت زین العابدین
شفیع یوم الحشر مالک یوم الدین
سیدنا سیدنا سید الساجدین
ای قیام کربلا زنده از تکبیر تو
برق اشک چشمانت می شود شمشیر تو
زخطبه های تو شکسته پشت کین
سیدنا سیدنا سید الساجدین
تو بهشتی و کردند مقدمت را گلباران
پدرت از مدینه مادرت اهل ایران
پدر و مادرم فدای این آیین
سیدنا سیدنا سید الساجدین
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_سجاد #مدح_امام_سجاد
#اعیاد_شعبانیه
ای انیس قدیمی دلها
آفتاب بلند ناپیدا
تا خدا میبرد دلِ ما را
پر سجادههای سبز شما
من کجا و غبار مقدمتان
تو کجا، کوچههای این دنیا
من کیام از قبیلۀ مجنون
تو ولی از عشیرۀ لیلا
من کی ام بی زبانترین مردم
تو خدای بلاغتی اما
نفسی دِه که از تو دم بزنم
بال در صحن این حرم بزنم
آسمان موج شد تلاطم کرد
که خدا جلوه بین مردم کرد
آسمان جای خود از این محشر
عرش هم دست و پای خود گم کرد
عرش هم جای خود، خدا خندید
لحظهای که لبت تبسم کرد
آب با نیت دو رکعتِ عشق
با غبار شما تیمم کرد
همه دیدند با دو چشمانت
چشمهای پدر تکلم کرد
خانهات قبلۀ غریبان است
پایتختت تمام ایران است
ای سراپای تو مثال حسین
دومین مرتضای آل حسین
روی دوش تو گیسوان علی
کنج لبهای توست خال حسین
با تماشای تو به سر می شد
شب و روز تمام سال حسین
خندهای کن که در تو گُل کرده
همه زیبایی جمال حسین
سیر می دید چهرهات را عشق
به سرش بود اگر خیال حسین
شور آب آور حسین هستی
دومین حیدر حسین هستی
سرخوش از بانگ این طرب هستیم
مست شیرینترین رطب هستیم
مثل موسیقی شگفت بهار
نغمههایی به روی لب هستیم
شجرهنامه ای اگر داریم
همگی بر تو منتسب هستیم
ما همه خانهزادۀ تو یعنی
همۀ ما از این نسب هستیم
شکر حق ما ز آستان توایم
همگی از نوادگان توایم
به علی رفتهای غدیری تو
نه فقط شیر، شیرگیری تو
هم رکابِ علی اکبرها
هم خروش سفیر تیری تو
شوره زاریم و خشکسال اما
چشمۀ روشن کویری تو
رشتههای قنات میجوشد
از قنوتت چه آبگیری تو
خوش به حال دو دست خالی ما
لحظههایی که دستگیری تو
با حضورت غم پدر سر شد
کربلا با تو کربلاتر شد
به دلت داغ مادرت افتاد
شعله بر باغ پرپرت افتاد
کربلا شد مدینه وقتی که
رَدِ زنجیر بر پرت افتاد
بین خیمه تو بودی و بابا
از سر زین برابرت افتاد
بین خیمه تو بودی اما آن
شعله بر روی پیکرت افتاد
چقدر سنگ و خاک و خاکستر
از سر بام بر سرت افتاد
نالهات بین شام می پیچید
عمه آتش به معجرت افتاد
گر چه بالت اسیر سلسله بود
قاتلت خندههای حرمله بود
🔸شاعر:
حسن لطفی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_سجاد #مدح_امام_سجاد
#اعیاد_شعبانیه
اِی سفره دارِ سفره یِ عشق وُ دعا سلام
دوّم علیِّ آلِ نبی چارُمین امام
اِی آشنایِ قَدر وُ قَدَر اِقتضایِ تام
اِی قبله گاهِ قلبِ من وُ مسجدالحَرام
اِی سیرتِ پیمبری وُ صولتِ علی
آئیـنه یِ تمام قَدِ دولتِ علی
آوایِ رَبنّایِ تو را عرش می شنید
ناز وُ نیازهایِ تو طنّاز می خرید
وقتی که اشکِ پاکِ تو بَر گونه می چکید
قلبِ امامِ کرب وُ بلا تُند می تَپید
آرامشِ دلِ حرَمی زاده یِ کرم
عزّت گرفته با قَدَمت خاکِ کشورم
آئینه یِ تمامی اوصافِ مصطفی
بااسمِ و رسمِ حیدری وُ صبرِ مجتبی
شد عاشقانه هایِ حرم بعدِ کربلا
بَر رویِ شانه اَش عَلَمِ روضه یِ خدا
مأمور صبر وُ گریه برایِ صیانَت است
اسلامِ بچه شیعه فقط با سیاست است
دینم حسین وُ قبله نمایِ دلم حسین
تنها کسی که مانده برایِ دلم حسین
شبهایِ جمعه حال وُ هوایِ دلم حسین
ذکرِ جنونِ کرب وُ بلایِ دلم حسین
تنها به شوقِ کرب وُ بلا می کشَم نَفَس
با هر نَفَس صدا زده اَم یا حسین وُ بَس
آمد سفیرِ کرب و بلا از حرم نَپُرس
از بی کسی وُ قافله یِ دلبرم نَپُرس
از کودکِ سه ساله یِ شاهِ کرم نَپُرس
از گریه های بی رَمقِ مادرم نَپُرس
دارم به روضه یِ تهِ گودال می رسَم
دارم به پیرُهَن ...وَ به جنجال می رسَم
جَنجال بود سرِ کُشتنِ کسی!
بر رویِ سینه است خدا دشمنِ کسی!
هِی ضربه می زدند پسِ گردنِ کسی!
عمّامه رفت وُ بر سرِ پیراهنِ کسی!
دعوا که شد تمامِ حرم روضه خوان شدند
پائینِ نیزه سینه زَنان نُدبه خوان شدند
🔸شاعر:
#حسین_ایمانی
_______________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_سجاد #مدح_امام_سجاد
#اعیاد_شعبانیه
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است
آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است
مرد شبهای مناجات علی بن حسین
ای برآورده ی حاجات علی بن حسین
نوه ی مادر سادات علی بن حسین
ذکر ما در همه اوقات علی بن حسین
ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت
ای علی بن حسین بی علی میخوامت
شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو
اثر خوف خدا هست به پیشانی تو
و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو
عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو
ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است
پسر بانوی ایران نسبت را عشق است
تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری
زینت سجده - به سجاده ارادت داری
به روی شانه ی خود شال سیادت داری
گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری
مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا
ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا
قسمتت بود پیام آور قرآن باشی
دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی
با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی
سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی
کربلا بود ولی شام امانت را برد
خنده های سر بازار دلت را آزرد
🔸شاعر:
#محمدحسن_بیات_لو
________________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم