eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ای چشمه‌های نور تو روشنگر دلم ای دست آسمانی تو بر سر دلم راز دلم، نیاز دلم، باور دلم سوی تو دست‌و‌پا زده بال و پر دلم ای حضرت کریمه! تو را می‌زنم صدا من آشنای دردم و تو خواهر رضا @hosenih ای نور بارگاه تو تابیده بر فلک جارو زنانِ صحن تو بال و پر ملک گر با مدینه هست تو را صحن مشترک اِنّی اَنا الغَریبُ بِهَمّی اَتیتُ لَک راهم دِه! ای سپیده که در ظلمتم گمم اذنم دِه! ای بهشت، که من زائر قمم مهمان‌نواز عترتی و خانه‌ات دل است معصومه‌ای و ماه حجاب تو کامل است روز حساب سایهٔ امن تو ساحل است با این حساب، عشق تو حلال مشکل است پس خوش به حال قم که تویی نبض سینه‌اش حج فقیر، مشهد و قم هم مدینه‌اش ای خوب! بی‌تو حال و هوای دلم بد است شوقم به بارگاه تو ای ماه! بی‌حد است خورشید اگرچه زائر بی‌تاب مشهد است بین طلوع و... چشم تو در رفت و آمد است اینجا که آسمان برد از چشمهٔ تو آب گنبد طلوع کرده مگر پیش از آفتاب ای آسمان رواق نواهای یا ربت وی ماهتاب دانهٔ تسبیح هر شبت نم‌نم گرفته ابر مفاتیحی از لبت تازه رسیده‌ایم به آغاز مطلبت هرچه قلم زدیم و نوشتیم و ساختیم در بُعدِ ناشناخته‌ات پر گداختیم @hosenih نامت بلند! چون که رضا را تو خواهری یا حَبَّذا! که دختر موسی بن جعفری دریای منشعب شده از حوض کوثری من را به خود می‌آری و از هوش می‌بری خاکم ولی به شوق تو تا اوج می‌پرم وقتی در آستان تو هستم، کبوترم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم به رگبارِ ستم بستند، در باغِ حرم «دین» را به خون خویش آغشتند چندین مرغ آمین را به‌پا خیزید ای فریادها! هنگام ماتم نیست به بیرق‌ها بدل سازید چادرهای خونین را خبرها زرد، باورها همه خاکستری... پیداست که باد از دور آورده‌ست این ایمان رنگین را نخواهد کاشت بذرِ فتنه دیگر، خاک بیدار است وطن زنده‌ست، شب دیگر نگیرد جشن، تدفین را دروغ و فتنه و تزویر... سمت کیستند این‌ها؟ اجابت کرده‌اند این‌گونه نجوای شیاطین را اگر چه قله یخ بسته‌ست، رقص شعله‌ای در ماست که با هر گام، بر هم می‌زند این برف سنگین را تبی از نور می‌آید، زمان خواهد گرفت آن را طنین سورۀ فتح است، شب خواهد شنید این را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e