━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┅┄
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر
گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر
همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد
خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر
آی آقای عزیز ما بیا برگرد که...
دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر
از من این من را بگیر و چشم گریانم بده
چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر
دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای
دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر
یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن
وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر
هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی
پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر
قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی
قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر
دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها
دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر
آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن:
عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر
اثر: کربلایی وحید محمدی
━━═━═━━━═━═━━═━━━
━━═━═━━━═━═━═━═━━━
┄┅✿﷽✿┅┄
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
دارد نشانه از حرم بینشانهات
تشییع مخفیانه و دفن شبانهات
باب تو باب وحی در رحمت خداست
چون شد که قتلگاه تو شد آستانهات
نه در اُحد، نه در دل صحرا، نه در بقیع
حتی تو حق گریه نداری به خانهات
از خیمههای سوخته کربلا گذشت
آن آتشی که سبز شد از آشیانهات
در پیش چشم فاتح بدر و احد زدند
گه با غلاف تیغ و گهی تازیانهات
حق داشتی خمیده شوی چون هلال ماه
ای کوه غصههای علی روی شانهات
صد بار جان فشاندی و در یاری علی
دیدند باز جانب مسجد، روانهات
ای حامی علی که گمان داشت شوهرت
با دست خویش دفن کند مخفیانهات
وقتی که دست خصم به رویت بلند شد
افتاد لرزه بر بدن نازدانه ات
«میثم» سراغ قبر تو را میگرفت و دید
در قلب او بود حرم بینشانهات
شعر:حاج غلامرضا سازگار