#مسلم_بن_عقیل #شهادت از سـرِ دار به دلــدار نگـاهی دارد آه این مرد چه چشمان پر آهی دارد زیر لب زمزمه دارد که گرفتار شدم به ره مکـه هر از گاه نگـاهی دارد مثل حیدر دلش از کوفه به درد آمده است روی بام است ولی میل به چاهی دارد با لب پر ترکش غرق تمنا می گفت : سخن آخر من ، سوی تو راهی دارد؟ همه حرف من این است میا کوفه حسین کوفـه بهر تو خیــالات تبــاهی دارد همه بهر علی اصغر پی تیر سه پرند یک نفر نیست بگوید چه گناهی دارد؟ تو به همراه خودت اهل و عیالی داری کوفه امـا سر راه تو سپــاهی دارد قصد دارند عزیـزان تو را خـوار کنند پس نیا ، که حرمت عزت و جاهی دارد بیشتر از همه دلواپس زینب هستم بیـن این قـوم مپنـدار پنــاهی دارد الغرض اینکه بساط همه جور است نیا سهمت از بیعتشان کنج تنور است نیا  🖋مصطفی هاشمی

#مسلم_بن_عقیل #شهادت از سـرِ دار به دلــدار نگـاهی دارد آه این مرد چه چشمان پر آهی دارد زیر لب زمزمه دارد که گرفتار شدم به ره مکـه هر از گاه نگـاهی دارد مثل حیدر دلش از کوفه به درد آمده است روی بام است ولی میل به چاهی دارد با لب پر ترکش غرق تمنا می گفت : سخن آخر من ، سوی تو راهی دارد؟ همه حرف من این است میا کوفه حسین کوفـه بهر تو خیــالات تبــاهی دارد همه بهر علی اصغر پی تیر سه پرند یک نفر نیست بگوید چه گناهی دارد؟ تو به همراه خودت اهل و عیالی داری کوفه امـا سر راه تو سپــاهی دارد قصد دارند عزیـزان تو را خـوار کنند پس نیا ، که حرمت عزت و جاهی دارد بیشتر از همه دلواپس زینب هستم بیـن این قـوم مپنـدار پنــاهی دارد الغرض اینکه بساط همه جور است نیا سهمت از بیعتشان کنج تنور است نیا  🖋مصطفی هاشمی

#مسلم_بن_عقیل بنویسید مرا یار حسین کُشته و مرده دیدار حسین اولین بی سر بازار حسین مسلم کوفه ،علمدار حسین او دلش خواست سفیرش باشم من دلم خواست اسیرش باشم تکه تکه بدنم گفت نیا پاره پیرهنم گفت نیا به سر میخ تنم گفت نیا خاک و خوک دهنم گفت نیا کاروانت نشود سرگردان به مدینه همه را برگردان ترسم از گم‌شدن دخترهاست ترسم از سوختن مَعجر هاست ترسم از وا شدن زیورهاست ترسم از غارت انگشترهاست حرمله نقشه کشیدست حسین دو سه تا تیر خریدست حسین شرر ای کاش به جانت نزنند نیزه ها سر به دهانت نزنند کوفیان زخم زبانت نزنند وای سیلی به زنانت نزنند پیش زینب بدنت را نکشنند گرگ ها پیرهنت را نکشنند

ا ﷽ ا ✅پس از دعوت کوفیان از امام حسین(علیه السلام) و ارسال نامه هاى بى شمار براى ایشان و درخواست از آن حضرت(ع) جهت رفتن به کوفه و بر عهده گرفتن رهبرى قیام بر ضد یزید بن معاویه، آن حضرت(ع)، مسلم بن عقیل را با نامه اى به سوى کوفیان اعزام کرد. طبق آنچه گفته شد، مسلم بن عقیل در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال ۶۰ قمرى از مکه معظمه خارج گردید و به سوى کوفه حرکت کرد و در روز پنجم شوال همان سال وارد شهر عظیم کوفه گردید. مسلم ابتدا در خانه مختار بن ابى عبیده ثقفى، که از شیعیان مبارز و از مخالفان سرسخت بنى امیه بود، سکونت گزید. شیخ مفید می نویسد : 📋《أَقْبَلَتِ اَلشِّيعَةُ تَخْتَلِفُ إِلَيْهِ فَكُلَّمَا اِجْتَمَعَ إِلَيْهِ مِنْهُمْ جَمَاعَةٌ قَرَأَ عَلَيْهِمْ كِتَابَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ) وَ هُمْ يَبْكُونَ وَ بَايَعَهُ اَلنَّاسُ حَتَّى بَايَعَهُ مِنْهُمْ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ أَلْفاً فَكَتَبَ مُسْلِمٌ رَحِمَهُ اَللَّهُ  إِلَى اَلْحُسَيْنِ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ) يُخْبِرُهُ بِبَيْعَةِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ أَلْفاً وَ يَأْمُرُهُ بِالْقُدُومِ وَ جَعَلَتِ اَلشِّيعَةُ تَخْتَلِفُ إِلَى مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ حَتَّى عُلِمَ مَكَانُهُ》 ♦️شیعیان مخلص و انقلابیون کوفه كه از حضور مسلم بن عقیل، به عنوان نماینده و سفیر امام حسین(علیه السلام) در این شهر آگاه شدند، دسته دسته به سوى مسلم شتافتند و به او خیر مقدم گفتند. هنگامى که گروهى از آنان در حضور مسلم اجتماع مى کردند، او نامه امام حسین(علیه السلام) را براى آنان مى خواند و مردم به خوبى گوش فرا داده و از شوق دیدار قریب الوقوع آن حضرت(ع)، گریه مى کردند. پس از آمادگى نسبى مردم، مسلم بن عقیل از آنان براى امام حسین(علیه السلام) بیعت گرفت و تعداد هیجده هزار تن از انقلابیون کوفه، در نخستین روزهاى ورود مسلم، با وى بیعت کردند. مسلم بن عقیل نامه اى به محضر امام حسین(علیه السلام) نوشت و آن حضرت(ع) را از وضعیت کوفه و بیعت مردم با ایشان، با خبر گردانید و از امام حسین(علیه السلام) درخواست نمود، که به سوى کوفه حرکت کند، تا شخصاً رهبرى مردم را بر عهده گیرد. در این مدت شيعيان کوفه از همه طرف به سوى مسلم مى‌شتافتند تا اقامتگاه او مشهود همگان گرديد.(۱) 📚منبع : تاریخ اسلام ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۹ #مسلم_بن_عقیل #معارف_حسینی حضرت #امام_حسین ﷺ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @qalalsadegh135

ا ﷽ ا ☘ اتفاقات کوفه بعد از ورود مسلم 🗞 مسلم به وسیله قیس بن مسهر نامه‌ای برای امام حسین (ع) فرستاد و آن حضرت را از وضعیتشان آگاه و از ایشان برای ادامه مسیر کسب تکلیف کرد. مسلم بعد از این نامه، به سمت کوفه حرکت کرد و در پنجم شوّال وارد شهر شد و در خانه مختار استقرار یافت. و نیز خانه سالم بن مسیب و خانه مسلم بن عوسجه و خانه هانی بن عروه نیز استقرارهایی داشت. بعد از ورود مسلم به کوفه اتفاقاتی روی داد که عبارتند از: 1️⃣ بیعت کوفیان با مسلم با ورود مسلم به کوفه، شیعیان به خانه ابن مسیب رفت‌وآمد کرده و با او بیعت می‌کردند. مسلم نامه امام حسین (ع) را برای آنان خواند و مردم از شوق گریستند. ابتدا ۱۲ هزار نفر با او بیعت کردند و سپس این تعداد به ۱۸ هزار نفر رسید. مسلم نیز نامه‌ای به امام نوشت و ایشان را به کوفه دعوت کرد. 2️⃣ تصمیم حاکمان بر مقابله با مسلم با انتشار خبر بیعت مردم با مسلم، نعمان بن بشیر حاکم کوفه مردم را از فتنه‌گری و مخالفت با یزید برحذر داشت، اما عبدالله بن مسلم او را به ناتوانی متهم کرد و موضوع را به یزید گزارش داد. یزید با مشورت سرجون، عبیدالله بن زیاد را به کوفه فرستاد و دستور داد مسلم را یافته، به قتل برساند و سرش را برای او بفرستد. 3️⃣ تصمیم مسلم بر قیام پس از تهدیدهای ابن زیاد، مسلم شبانه به خانه هانی بن عروه رفت و مردم برای بیعت به آنجا می‌آمدند. مسلم قصد قیام داشت، اما هانی او را به صبر دعوت کرد. مسلم نامه‌ای دیگر برای امام حسین (ع) فرستاد و خبر از بیعت ۱۸ هزار نفر داد و از ایشان خواست سریع‌تر به کوفه بیایند. این نامه ۲۷ روز پیش از شهادت مسلم و در اواخر ذی‌قعده به دست امام رسید. 4️⃣ جاسوسی معقل از مسلم ابن زیاد برای جاسوسی، غلامش معقل را میان مردم فرستاد. معقل با مسلم بن عوسجه آشنا شد و از طریق او به مسلم بن عقیل نزدیک شد. او با پرداخت سه هزار درهم به ابوثمامه، اعتماد یاران مسلم را جلب کرد و هم‌زمان فعالیت‌های آنان را به ابن زیاد گزارش می‌داد. 5️⃣ انصراف مسلم از قتل ابن زیاد ابن زیاد قصد داشت به عیادت شریک بن اعور در خانه هانی برود. شریک به مسلم پیشنهاد داد هنگام دیدار، ابن زیاد را پنهانی به قتل برساند. مسلم پشت پرده پنهان شد، اما با وجود اشاره‌های مکرر شریک، اقدامی نکرد. پس از رفتن ابن زیاد، شریک دلیل این کار را پرسید و مسلم گفت: چون هانی رضایت نداشت و همچنین به یاد سخن پیامبر افتادم که مؤمن غافلگیرانه نمی‌کشد. در برخی گزارش‌ها نیز آمده که پیشنهاد قتل از سوی هانی بوده است. 6️⃣ فرا خواندن هانی به دارالاماره مالک بن یربوع نامه‌ای از مسلم به امام حسین (ع) را به ابن زیاد داد که در آن از بیعت گسترده مردم کوفه خبر داده شده بود. ابن زیاد پس از اطلاع، هانی بن عروه را به دارالاماره فراخواند و او را به پناه دادن به مسلم و جمع‌آوری نیرو متهم کرد. هانی در پاسخ، ابن زیاد را به رفتن به شام دعوت کرد. ابن زیاد خشمگین شد، او را مورد ضرب و جرح قرار داد و زندانی کرد. 📚 مطالعه کامل: wikifeqh.ir/مسلم_بن_عقیل #مسلم_بن_عقیل #معارف_حسینی حضرت #امام_حسین ﷺ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @qalalsadegh135

🎞سکانسی از ورود #حضرت_مسلم_علیه_السلام به کوفه و میهمان شدن او در خانه مختار ثقفی و سخنرانی مسلم در جمع شیعیان کوفه در سریال مختارنامه ساخته جناب #مسلم_بن_عقیل #معارف_حسینی حضرت #امام_حسین ﷺ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @qalalsadegh135

🔹السلام علیک یا مسلم بن عقیل 💠 ورود حضرت مسلم (علیه السلام) به كوفه در سال ۶۰ ه.ق در چنين روزى حضرت مسلم عليه السّلام وارد كوفه شدند. مردم كوفه به خدمتش شتافتند، و نامه امام حسين عليه السّلام را استماع كردند و هيجده هزار نفر با آن حضرت بيعت كردند. جناب مسلم عليه السّلام نامه‌اى به امام حسين عليه السّلام نوشت و بيعت كوفيان را اطلاع داد، و تشريف فرمائى آن جناب را به كوفه خواستار شد. 📚 فيض العلام: ص ۶۹ #مسلم_بن_عقیل علیه السلام #معارف_حسینی حضرت #امام_حسین ﷺ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @qalalsadegh135

ا ﷽ ا 💠گریه #امام_حسین سلام‌الله‌علیه بر #مسلم_بن_عقیل علیه‌السلام 🏴امام حسین علیه‌السّلام به سوى کوفه پیش مى‌رفت تا فرزدق، شاعر معروف را دید، فرزدق سلام کرد و گفت: «اى فرزند رسول الله! چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى با آن که آنان پسر عمویت ـمسلم بن عقیل‌ـ و پیروانش را کشتند؟» اشک از دیدگان حضرت جارى شد و فرمود: «رَحِمَ اللهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صارَ إِلى رَوْحِ اللهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، أَلاَ إِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ وَ بَقِىَ ما عَلَیْنا"خدا مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، آگاه باش که او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقى مانده" 🔻سپس این اشعار را ایراد فرمود: فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَةً فَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلى وَ أَنْبَلُ و إِنْ تَکُنِ الاَبْدانُ لِلْمُوتِ أُنْشِأَتْ فَقَتْلُ امْرِىء بِالسَّیْفِ فِی اللّهِ أَفْضَلُ وَ إِنْ تَکُنِ الاَرْزاقُ قِسْماً مُقَدَّراً فَقِلَّةُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِی الرِّزْقِ أَجْمَلُ وَ إِنْ تَکُنِ الاَمْوالُ لِلتَّرْکِ جَمْعُها فَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْحُرُّ یَبْخَلُ ⬅️ اگر [لذّات] دنیوى با ارزش به شمار آید، ولی سراى پاداشِ الهى [بهشت] از آن برتر و ارزشمندتر است ⬅️ و اگر بدن‌ها براى مرگ آفریده شده، پس کشته شدن با شمشیر در راه خدا بهتر است ⬅️ و اگر ارزاق به تقدیر الهى تقسیم شده، کم طمعی در [طلب] روزى زیباتر است ⬅️ و اگر اموال در نهایت برای واگذاشتن آن [برای وارثان] جمع آورى مى‌شود، پس چرا انسان آزاده بر [بذل و بخشش] چیزی که رهاکردنی است بخل می‌ورزد؟ 📚اللهوف على قتلى الطفوف، ج۱، ص۷۴ #معارف_حسینی #مسلم حضرت #امام_حسین ﷺ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @qalalsadegh135