eitaa logo
عزیزم حسین♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
10.4هزار ویدیو
162 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
حسین ستودهدنیای دردم تاریک و سردم.mp3
زمان: حجم: 4.66M
دنیای دردم تاریک و سردم دنبال پاره های پیکرت میگردم با هر قدم رو خاکا میشینم ای قطعه قطعه تو رو تو عبا میچینم 🎙 حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
روح الله رحیمیاننماهنگ آبروی من.mp3
زمان: حجم: 3.7M
اینکه رو زمین ریخته آبروی منه میشه دوباره بلند شی آرزوی منه 🎙 حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
محمد حسین حدادیاننماهنگ مقام علی اکبر.mp3
زمان: حجم: 4.29M
شب هشتم محرمه به نام علی اکبر علی یا علی اکبر اگه رفتی کربلا برو مقام علی اکبر علی یا علی اکبر 🎙 حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
محمد حسین حدادیاننماهنگ خداحافظ علی اکبر.mp3
زمان: حجم: 4.5M
ای خدا با چه دلی زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد علی زینب صدا میزد حسین این همه راه دویدم چه به موقع رسیدم تا کنارت عزیزم صد بار علی اکبرو دیدم 🎙 حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
جواد مقدمچجوری ازت دل بکنم.mp3
زمان: حجم: 10.39M
چجوری ازت دل بکنم چجوری ازت جدا بشم میگیره اباالفضل دستمو نمیتونم آخه پا بشم آه ولدی کسی ندیده بود از ما یک ذره بدی آه ولدی چرا هر کی رسید زد به تنت لگدی 🎙 حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
@RozeKhanegeeروضه خانگی - حضرت علی اکبر(ع) - 3211.mp3
زمان: حجم: 11.81M
🎙ای مرا آشفته کرده حال تو... میرباقری حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
@Maddahionlinمداحی آنلاین - بهار قلب من اذان بگو - بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 7.36M
بهار قلب من اذان بگو موذن حرم اذان بگو 🎙بنی فاطمه حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
@Maddahionlinمداحی آنلاین - برا خداحافظی اومدی علی - سید رضا نریمانی.mp3
زمان: حجم: 8.57M
برا خداحافظی اومدی علی وای عمه ... وای عمه از بنی هاشم تو شهید اولی وای عمه ... وای عمه نریمانی حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا وقایع روز هشتم محرم سال61 ☑️ در روز هشتم محرم امام حسین علیه ‏السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه‏ السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ‏ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند. 🔻 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. 🔻هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه مي‏كَند و آب بدست مي‏آورد. 🔻به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه ‏السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود. 🔻در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه ‏السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. 🔻حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من مسلمان نیستم؟ 🔻گفت: اگر تو خود را مسلمان مي‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ‏ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مي‏نوشند از آنان مضایقه مي‏كنی؟ 🔻عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من مي‏دانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته‏ ام و نمي‏دانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش مي‏سوزم؟ 🔻 و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه مي‏دانم كیفر این كار، آتش است؟ 🔻 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمي‏بینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. 🔻یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه ‏السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. 🔻امام علیه ‏السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند. 🔻شب هنگام امام حسین علیه‏ السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. 🔻 امام حسین علیه‏السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي‏ اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد. 🔻در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه ‏السلام كه فرمود: آیا مي‏خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. 🔻یك بار گفت: مي‏ترسم خانه ‏ام را خراب كنند! امام علیه‏ السلام فرمود: من خانه‏ ات را مي‏سازم. 🔻ابن سعد گفت: مي‏ترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. 🔻 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ‏ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و مي‏ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند. 🔻حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي‏گردد، از جای برخاست در حالی كه مي‏فرمود: تو را چه مي‏شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. 🔻 به خدا سوگند! من مي‏دانم كه از گندم عراق نخواهی خورد! 🔻ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است. 🔻 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ‏ای به عبیداللّه‏ نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه ‏السلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمي‏گردم یا به مملكت دیگری مي‏روم. 🔻 عبیداللّه‏ در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه‏ با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند... 📒کشف الغمه،ج2،ص47 📘بحارالانوار،ج44،ص388 📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82 حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
🏴در کربلا چه گذشت... ▪️هشتم محرم الحرام |ملاقات امام(ع) با عمرسعد ▪️حضرت فرمود:« ای پسر سعد! آیا با من مقاتله می کنی و از خدا هراسی نداری؟» ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانه ام را خراب و اموالم را از من می گیرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم.» حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
17.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 🎙توضیحات کامل استاد رجبی دوانی درباره وقایع روز هشتم محرم 🔻فراخواندن عمرسعد توسط امام حسبن و گفتگوی تاریخی حضرت با آن ملعون 🔻اعزام شمر به کربلا 🔻 و.... حضرت ﷺ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @qalalsadegh135
S A F F A T/S A F F A Tشب هشت89 (6).mp3
زمان: حجم: 2.95M
برخیز که شور محشر آمد نوبت به نبرد اکبر آمد 🎙حسین سیب سرخی حضرت حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen