بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#وحید_دکامین
▶️
به شُکر آنکه تو هستی مرا امام، حسن
نشستـه ام بنویسـم کـه ٱلسَّـلام، حسن
چگونه واژه بـه اوصافت اختیار کنم
کمـالِ حُسـنِ تو آقـا کجا..؟ کلام، حسن
@hosenih
کجـا به درکِ مقـام تو پی بَـرَند اوهـام؟!
به مدح تو چه بگویم در این مقام، حسن
مرا به نامِ "گدای حسن" صـدا کـردند
به انتساب شمـا دیـدم احتــرام، حسن
به جای جور و جفایی که دیدی از یاران
بخـوان تـو ایـل و تبـارِ مـرا غلام، حسن
اَلا کـه عـزّت هــر مـؤمـنِ خــداجویی،
زبان به مدحِ تو وا می کنم مُدام، حسن
بـه نـامِ نامی تـو إلتجــا کنـم هـــر روز
تویی تو حُسنِ هر آغاز و هر خِتام، حسن
به لطفِ مَقدم تو ماهِ حقّ، فضیلت یافت
که جلوه ی دگـری داده بـر صیام، حسن
تویی که خنده به لب های مادر آوردی
تویی نبی صفـت و احمــدِ تمـام، حسن
تو سفـره دار علـی در مدینـه بـودیّ و
گـدا گـرفته ز دستانِ تـو طعـام، حسن
سکوت و صبـر تو رونق به دینِ حقّ داده
وَ داشت صلحِ تو صدها هزار پیام، حسن
امــامِ کـرب و بـلا اقتــدا بـه تـو دارد
به یُمنِ صلح تو کـرده حسین قیام، حسن
کسی که جنگِ جمل، کفر را ز پا انداخت
وَ روز خصـمِ علـی را نمـوده شـام، حسن
تمـامِ لشگـرِ کوفـه بـه یادت افتـادند
به روز واقعه قاسم چو کرد قیام، حسن
فتـاده لـرزه بـر انـدام أَزْرَق و آلـش
چو بُرده نامِ تو و داده تا پیام، حسن
ز جـور همسـرِ ملعـونه، ای ولـیّ خـدا
تو را نشد که شود زندگی به کام، حسن
@hosenih
میانِ کوچه ی غم، بس که روضه جانسوز است
نیـافتْ زخمِ غمت یکـدم التیـام، حسن
غُبارِ قبر تو داروی دردِ مسکین است
که مانده در هوس عطر آنْ، مشام، حسن
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#وحید_دکامین
▶️
دور از مسیرِ قُربِ تو دل گر تباه شد
خواندم تو را به گریه و اشکم گواه شد
@hosenih
خیری نداشت دوری از تو برای من
روزِ من از فراق ِ تو شـامِ سیاه شد
حسرتْ نصیبم از اثرِ کرده های خویش
حیف از مجالِ عُمـر که خرجِ گناه شد
زورم نمی رسید بگیرم عنانِ نَفْس
دلْ با نسیم ماهِ خدا رو براه شد
پیش ِ تو کوهِ معصیت آورده ام ولی
با یک نگاهِ لطف تو تبدیلِ کاه شد
**
آه از دمی که حضرت سلطان اولیاء
ذبحِ عظـیمِ واقعـه در قتلگاه شد
@hosenih
آتش به جانِ گیسوی طفلان رسید تا...
خورشیدِ نیزه ها خیَمَش بی پناه شد
«وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»؛
«به عوض او، ذبح عظيمی را پذيرفتيم».
سوره صافات، آیه 107
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فاطی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
«من که از جورِ فلک گمشده ماهی دارم»
با خیالِ تو در این غمکده آهی دارم
ناله گر راه رسیدن به تو هموار کند
در دل از غصّه ی دوری، به تو راهی دارم
@hosenih
شام را یکسره ویرانه کنم با گریه
من خودم یک تنه از اشکْ سپاهی دارم
فرصتی نیست که از درد امانی یابم
مهلتِ گریه به هجرانِ تو گاهی دارم
تا نگاهی کنی از نیزه به احوالِ دلم
من به چشمانِ تو بر نیزه نگاهی دارم
بنگر از کعبِ نی و سنگ و کبودی به تنم
بهر اثباتِ غمِ عشق، گواهی دارم
گرچه از ضعفْ توانی به تنم نیست، ولی
هرچه از دخترِ خود صبر بخواهی دارم
@hosenih
بارها پرسشم از عمّه همین بود پدر
یک نفر نیست بگوید چه گناهی دارم ؟
تا تو اینگونه، به این وضع، شدی مهمانم
همه دیدند که امشب چه پناهی دارم
شاعر: #وحید_دکامین
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله،
السلام علیکِ یا عزیزة الزهراء،
السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور السَّواطع یا فاطمة بنت حِزام الکِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته
ای بر مدارِ عشقِ علی، رُکنِ استوار
ای بر سرِ تو سایه ی خورشیدِ روزگار
ای اُمِّ فضل و اُمِّ فداکاری و ادب
مستوره ای و گنجِ نهان می شوی شمار
@hosenih
ای وسعتِ کمالِ تو بر عقل ناپدید
پیشِ جلال و حُجْبِ تو زانو زده وقار
حقّا کُمیتِ قافیه لنگ است پیشِ تو
ماندم چگونه مدح ِ تو گویم به اختصار
با زینبین تا نفسِ آخرینِ خویش
عهدی که داشتی ز وفا، بود پایدار
خواندی کنیزِ حضرت زهرا تو خویش را
اینگونه نامِ نامی تو گشت ماندگار
سرمشقِ عاشقی تو به عشّاق داده ای
عباس داده ای و ندادی ز کفْ قرار
بر عشق و جان سپردنِ در راهِ عشقْ هم
پرورده ای ز دامنِ تو داد اعتبار
عصرِ دهم که سینه ی او تنگ گشته بود
راهی سوی شریعه شد از بینِ کارزار
آه از دمی که دستِ اباالفضل شد قلم
تیرِ سه شعبه چشمِ قمر کرد اختیار
خم شد به زانوان بِکِشَد تیر را برون
از چشمِ نافذی که همی داشت اقتدار
در پیش ِ پای فاطمه افتاد بر زمین
ارثِ ادب ز مادرِ خود داشت آن سوار
آه از تنی که روی زمین مانْد بی حسین
آه از هجومِ لشگرِ در دستْ حربه دار
بهتر نبودی و تو ندیدی به کربلا
«روزی که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار»
اُمُّ البنین که در رهِ دین، بی بنین شده
همواره داشت بر پسران خود افتخار
خیمه میان خاکِ بقیع داشت صبح و شام
عُمری برای کرب و بلا بود سوگوار
@hosenih
در حشر هم بنای شفاعت، یقین شود
با دستِ با کفایتِ عباس، برقرار
آن را که نیست روی امیدی به سوی خلق
گردد به فضلِ دستِ اباالفضل امیدوار
شاعر: #وحید_دکامین
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
مشکاتِ ذاتِ قدسی و نورِ اِله تو
هم روشنیّ صبح و طلوعِ پگاه تو
بر ذاتِ پاکِ حیّ تعالی گواه تو
از هولِ رستخیزِ قیامت، پناه تو
جانِ نبی و کُفو علی، بانوی بهشت
تا حشر از کرامتِ تو می توان نوشت
از ساقِ عرش از طرفی دیگر آمدی
در مُصحفِ کریمِ خدا کوثر آمدی
حوریه ای به هیأتِ انسان در آمدی
بینِ زنانِ برترِ عالَم سرآمدی
اُمُّ الفضایلی و نداری نهایتی
«ای قصهٔ بهشت ز کویت حکایتی»
@hosenih
ای در بیانِ قدر تو الکنْ زبانِ ما
بیرون ز درکِ کُنه مقامت، توانِ ما
«ای برتر از خیال و قیاس و گمانِ» ما
محتاجِ توست در همه عصری جهانِ ما
گوییم هرچه، حوصله را سر بیاورد
باید خـدا به شـرحِ تو محشر بیاورد
تو اُسوه ی عفاف و وقار و متانتی
بر هَلْ أَتای سـوره ی قـرآن دلالتی
بر بخشش و گذشت و کرامتْ تو آیتی
چشمِ امید ماست به لطفت، عنایتی
تو از ازل، پناهِ ابد، تا همیشه ای
بر نخلِ سبزِ پاکِ امامت، تو ریشه ای
سارا و مریم، آسیه و هاجر آمدند
خیلِ فرشته از طرف ِ داور آمدند
در زادْروزِ تـو همگی یکسـر آمدند
بهرِ طوافِ شافعه ی محشر آمدند
سِّرِخفی در عالَمِ ایجاد شد عیان
گنجینه ای گشوده شد از غیبْ بر جهان
@hosenih
کوثر، کریمه، مهدیه، راضیّه، فاطمه
نجمه، زکیّه، صالحه، عالیّه، فاطمه
عَذرا، صفیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه
حَورا، علیمه، فاضله، مرضیّه، فاطمه
در شأن و جایگاهِ تو ای مظهرِ وَدود
لَولا لَمـاخَلَقْتُکُمـا آمده فرود *
جایت کجاست جانِ نبی، جز دلِ علی
تو پشت در به کوچه شدی حائلِ علی
اول شهیـدِ راهِ علی، واصـلِ علی
مشکلْ گشا علیست، غمت، مشکلِ علی
داغِ نشسته بر دلِ حیدر نمی رود
خونی که مانده بر روی این در نمی رود
شاعر: #وحید_دکامین
*بخشی از متن حدیث لولاک:
يا أَحْمَدُ! لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما.
ترجمه: ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمیکردم.
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
ای ستونِ عرشْ مستحکم بر ایوان شما
چشمه سارِ بیکرانِ فیضِ حقّ، جان شما
عالَمِ ایجاد با نورِ شما ایجاد شد
نور دارد روشنا از روی تابان شما
کم نداری در شگفتی معجزاتِ بی شمار
مثل دریایی وُ پیدا نیست پایان شما
@hosenih
عرصه ی دنیا مجالِ اختیارِ تامّ نیست
در قیامت میشود معلومْ، میدان شما
با تو تنها در غریبستانِ دنیا اُنسِ ماست
ای پناهِ امن از هر غصّه، دامان شما
چَشم بر راهِ غُبارِ کاظمینت مانده ایم
«بو که بویی بشنویم از خاکِ بستان شما»
دستِ رأفت از ترحّم بر سرِ ما هم بکش؛
ما «فقیریم» و «اسیر» و «سائلِ» خوان شما
تا که از حکمت زبان را می گُشایی نزدِ خلق
عقلْ زانو می زند در پیشِ بُرهان شما
هرکجا تو دینِ حقّ را عرضه کردی گفته اند
کافر و گبر و یهودی شد، مسلمان شما
@hosenih
مصرعی زیباتر از نظمِ مرا حافظ سرود:
«ای فروغِ ماهِ حُسن از روی رخشان ِ شما»
.
.
از کدامین روضه یاد آرم که جانْ می سوزَدَم
می چکد از خامهْ خونْ در شرحِ زندان شما
پایت از زنجیر آزرده شد و ساقت شکست
شکرِ حقّ از خیزران نَشْکست دندان شما
شاعر: #وحید_دکامین
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#زیارت_اربعین
عاشقان دارند در میخانه مأوا میکنند
خانه ی غم را خراب از سیلِ صهبا می کنند
خوب ها گلچین شدند و در مسیر کربلا
شرح شور عشق را با اشکْ معنا می کنند
@hosenih
اذن از مولا گرفته از نجف راهی شدند
این چنین در عاشقی دل را مهیّا می کنند
سودها دارد مَشایه در طریقِ کربلا
نقدِ جان را با متاع عشق سودا می کنند
پابرهنه چون رقیّه، سرسپرده، جان به کف
هر دلی را در طریقِ دوست شیدا می کنند
در عمود آخرین عشّاق دلداده به ماه
با دمِ "عباس جیٖبِ الْمٰای" غوغا می کنند
@hosenih
در جواب آنکه روزی یار می کردی طلب
با لَکَ لَبیک، اعجاز مسیحا می کنند
التفاتی نیست عشّاق شما را با بهشت
در میان دو حرم، فردوس پیدا می کنند
شاعر: #وحید_دکامین
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین
#مناجات_با_امام_حسین
#اربعین_حسینی
عاشقان دارند در میخانه مأوا میکنند
خانه ی غم را خراب از سیلِ صهبا می کنند
خوب ها گلچین شدند و در مسیر کربلا
شرح شور عشق را با اشکْ معنا می کنند
اذن از مولا گرفته از نجف راهی شدند
این چنین در عاشقی دل را مهیّا می کنند
سودها دارد مَشایه در طریقِ کربلا
نقدِ جان را با متاع عشق سودا می کنند
پابرهنه چون رقیّه، سرسپرده، جان به کف
هر دلی را در طریقِ دوست شیدا می کنند
در عمود آخرین عشّاق دلداده به ماه
با دمِ "عباس جیٖبِ الْمٰای" غوغا می کنند
در جواب آنکه روزی یار می کردی طلب
با لَکَ لَبیک، اعجاز مسیحا می کنند
التفاتی نیست عشّاق شما را با بهشت
در میان دو حرم، فردوس پیدا می کنند
🔸شاعر:
#وحید_دکامین
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————