.
#زمینه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
هر طوری بود خودمو به تو رسوندم
هر طوری بود دست دشمن نموندی
میگن همه که میرسه حق به حقدار
هر طوری بود خودتو به من رسوندی
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی چشام میباره خیلی
انقدر کتک خوردم من بابا
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، که من عزادارم
یه نفرم نگفت، که من گناه دارم
یه نفرم نگفت، خسته تنها زخمی بیمارم
گله دارم گله دارم گله دارم از دنیا
گله دارم گله دارم گله دارم ای بابا
..............................................
اون دختری که بوده یکی یه دونه
حالا چطور بدون بابا بمونه
هر جور شده با هزار ضجر و زحمت
آخر خودش رو به بابا میرسونه
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی شدم آواره خیلی
یک شب من از ناقه افتادم
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، موهاش پریشونه
یه نفرم نگفت، این بچه مهمونه
یهنفرمنگفت،دستاشپاهاشچشماشپرخونه
بیبهونه بیبهونه بیبهونه زد بابا
بیبهونه بیبهونه بیبهونه با دعوا
..............................................
من دختر امام یه دنیا بودم
اما حالا بابایی ببین کبودم
من زخمی از طعنههای شام و کوفه
من کشتهی محلّههای یهودم
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی دل من زاره خیلی
هر روز غذام سیلی بود بابا
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، چقد کتک خوردم
یه نفرم نگفت، بچهم کم آوردم
یه نفرم نگفت، من گل بودم اما پژمردم
بابا مُردم بابا مُردم بابا مُردم دق کردم
بابا مُردم بابا مُردم بابا مُردم پرِ دردم
#حمید_رمی
👇
.
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#نوحه
این اولین و آخرین باره
بدون من میری سفر بابا
این اولین و آخرین باره
دیگه نمیذارم بری تنها
از بیتوموندن دیگه بابا میترسم
از گمشدن تُو بیابونا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
به قصد ثواب زدنم
جلوی رباب زدنم
تُو بزم شراب زدنم، زدنم
.....................................
این اولین و آخرین باره
که غصههام همهش میشه تکرار
این اولین و آخرین باره
رفتم بدون تو سرِ بازار
از ازدحام و بروبیا میترسم
من از نگاه یهودیا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
همه از رو بام زدنم
تا گفتم سلام زدنم
جلو عمههام زدنم، زدنم
.....................................
این اولین و آخرین باره
که روزی صد دفه کتک خوردم
این اولین و آخرین باره
که همسفر شدم با نامحرم
من از سنان و خولی بابا میترسم
من از مسلمونیِ اینا میترسم
بابا میخوای بدونی چرا میترسم؟
همه با وضو زدنم
برا النگو زدنم
کجا بود عمو...زدنم، زدنم
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
.
#زمینه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
خورشید روز و شب رقیه،
ای قاری سورۀ تبارک
جواب بده یه سؤالو بابا:
مَنِ الَّذی قَطَعَ وَریدَک
نکنه سری که رو نیزهها بود (تو بودی)۳
نکنه تنی که تُو بوریا بود (تو بودی)۳
حرف بزن، بابا جواب بده
تشنمه، یکمی آب بده
خیلی دلم گرفته، خیلی حالم خرابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
محلّههای یهودی بابا،
محل به دخترت نذاشتند
برا پذیراییِ از ما،
چیزی به غیرِ سنگ نداشتند
نکنه سری که گریه کرد برام (تو بودی)۳
اونیکهازآسمونمیزدصِدام (تو بودی)۳
شب توی، خرابه سردمه
نیمنگات، دوای دردمه
بابای مهربونم، دوریت برام عذابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
آروم شدم تا که همه گفتن:
پیش تو با سر اومده بابات
خرابه رو چراغونی کردی،
با سرخیِ خونِ روی لبهات
نکنه بابا توی طشت طلا (تو بودی)۳
مسافر غریب شام بلا (تو بودی)۳
چوب میخورد، روی لبت بابا
سنگ میخورد، رو سرِ بچهها
گریه چه بیامونه، روضه چه بیحسابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
.
#زمینه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
خورشید روز و شب رقیه،
ای قاری سورۀ تبارک
جواب بده یه سؤالو بابا:
مَنِ الَّذی قَطَعَ وَریدَک
نکنه سری که رو نیزهها بود (تو بودی)۳
نکنه تنی که تُو بوریا بود (تو بودی)۳
حرف بزن، بابا جواب بده
تشنمه، یکمی آب بده
خیلی دلم گرفته، خیلی حالم خرابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
محلّههای یهودی بابا،
محل به دخترت نذاشتند
برا پذیراییِ از ما،
چیزی به غیرِ سنگ نداشتند
نکنه سری که گریه کرد برام (تو بودی)۳
اونیکهازآسمونمیزدصِدام (تو بودی)۳
شب توی، خرابه سردمه
نیمنگات، دوای دردمه
بابای مهربونم، دوریت برام عذابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
آروم شدم تا که همه گفتن:
پیش تو با سر اومده بابات
خرابه رو چراغونی کردی،
با سرخیِ خونِ روی لبهات
نکنه بابا توی طشت طلا (تو بودی)۳
مسافر غریب شام بلا (تو بودی)۳
چوب میخورد، روی لبت بابا
سنگ میخورد، رو سرِ بچهها
گریه چه بیامونه، روضه چه بیحسابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
.
#شب_سوم_محرم
#شب_سوم #حضرت_رقیه
#زمینه شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
#سلطان_وفا_بابا
🏴بند اول
سلطان وفا بابا،رفتی به کجا بابا
بعد تو نصیب ما،شد جورو جفا بابا
قربان روی تو،روی نیکوی تو
مثل گیسوی من،سوخته گیسوی تو
از غم تو،بی شکیبم_نور چشمم،ای حبیبم
بابا حسینِ غریبم
(بابا حسینِ غریبم)
🏴بند دوم
ای دلبر جانانه،خوش آمدی ویرانه
شمع شب تاری و،من گرد تو پروانه
میبوسم روی تو،روی نیکوی تو
بشکسته ابرویم،مثل ابروی تو
کشته ی شیب الخضیبم_ای نگارم،ای طبیبم
بابا حسینِ غریبم
(بابا حسینِ غریبم)
🏴بند سوم
بابای وفادارم،ای محرم اسرارم
میگویمت از دردی،که در دل خود دارم
بعد تو بی هوا،خوردم سیلی پدر
از زجر و حرمله،دارم خون بر جگر
خسته حال و بی شکیبم_کشته ی شیب الخضیبم
بابا حسینِ غریبم
(بابا حسینِ غریبم)
#پنجم_صفر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
#زمینه
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
#متن_نوحه
خورشید روز و شب رقیه،
ای قاری سورۀ تبارک
جواب بده یه سؤالو بابا:
مَنِ الَّذی قَطَعَ وَریدَک
نکنه سری که رو نیزهها بود (تو بودی)۳
نکنه تنی که تُو بوریا بود (تو بودی)۳
حرف بزن، بابا جواب بده
تشنمه، یکمی آب بده
خیلی دلم گرفته، خیلی حالم خرابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
محلّههای یهودی بابا،
محل به دخترت نذاشتند
برا پذیراییِ از ما،
چیزی به غیرِ سنگ نداشتند
نکنه سری که گریه کرد برام (تو بودی)۳
اونیکهازآسمونمیزدصِدام (تو بودی)۳
شب توی، خرابه سردمه
نیمنگات، دوای دردمه
بابای مهربونم، دوریت برام عذابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
………………………..
آروم شدم تا که همه گفتن:
پیش تو با سر اومده بابات
خرابه رو چراغونی کردی،
با سرخیِ خونِ روی لبهات
نکنه بابا توی طشت طلا (تو بودی)۳
مسافر غریب شام بلا (تو بودی)۳
چوب میخورد، روی لبت بابا
سنگ میخورد، رو سرِ بچهها
گریه چه بیامونه، روضه چه بیحسابه
کاشکی مدینه بودیم، نه توی این خرابه
#حمید_رمی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
👇
سید مصطفی میرداماد4_5816745299271485285.mp3
زمان:
حجم:
13.45M
.
#زمینه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
هر طوری بود خودمو به تو رسوندم
هر طوری بود دست دشمن نموندی
میگن همه که میرسه حق به حقدار
هر طوری بود خودتو به من رسوندی
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی چشام میباره خیلی
انقدر کتک خوردم من بابا
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، که من عزادارم
یه نفرم نگفت، که من گناه دارم
یه نفرم نگفت، خسته تنها زخمی بیمارم
گله دارم گله دارم گله دارم از دنیا
گله دارم گله دارم گله دارم ای بابا
..............................................
اون دختری که بوده یکی یه دونه
حالا چطور بدون بابا بمونه
هر جور شده با هزار ضجر و زحمت
آخر خودش رو به بابا میرسونه
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی شدم آواره خیلی
یک شب من از ناقه افتادم
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، موهاش پریشونه
یه نفرم نگفت، این بچه مهمونه
یهنفرمنگفت،دستاشپاهاشچشماشپرخونه
بیبهونه بیبهونه بیبهونه زد بابا
بیبهونه بیبهونه بیبهونه با دعوا
..............................................
من دختر امام یه دنیا بودم
اما حالا بابایی ببین کبودم
من زخمی از طعنههای شام و کوفه
من کشتهی محلّههای یهودم
خیلی باهات حرف دارم خیلی
خیلی دل من زاره خیلی
هر روز غذام سیلی بود بابا
خیلی تنم درد داره خیلی
یه نفرم نگفت، چقد کتک خوردم
یه نفرم نگفت، بچهم کم آوردم
یه نفرم نگفت، من گل بودم اما پژمردم
بابا مُردم بابا مُردم بابا مُردم دق کردم
بابا مُردم بابا مُردم بابا مُردم پرِ دردم
#حمید_رمی
👇
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozevanoheayammoharrams
.
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
چیزی نمانده از بدنم در سهسالگی
خُرد است استخوان تنم در سهسالگی
درگیرِ دردِ سوختنم در سهسالگی
در قابِ چشم عمه، منم در سهسالگی
تصویرِ سایهروشنِ دورانِ پیریام
بابا، سکینه گفت که غمدیده رفتی و
وقتِ وداع با لب تفتیده رفتی و
در خیمه خواب بودم و از دیده رفتی و
من را بغل نکرده نبوسیده رفتی و
این داغ مانده بر لبِ خشک و کویریام
دستِ فلک گذاشت به دوشم بنای زجر
با خون کشید پنجه به مویم حنای زجر
مُردم ز ترس در دلِ شب از صدای زجر
از بس که مشت خوردهام از دستهای زجر
افتاد پیش پای تو دندانِ شیریام
با پا گلِ امید تو از خاک چید و بُرد
موی مرا به دست گرفت و دویدو بُرد
بر روی خارهای مغیلان کشید و بُرد
نامرد بی هوا نفسم را برید و بُرد
رحمی نکرد بر من و حالِ صغیریام
در هایوهویِ عربدهی نیزهدارها
در هم شکست شوکتِ سبزِ وقارها
مویی که خورد شانه ز دست تو بارها
از کوفه تا به شام، به دستِ سوارها
پنجه به پنجه رفت کمندِ حریریام
وا شد دری به سمت جسارت سه روز بعد
ساعاتِ سخت داغ اسارت سه روز بعد
بازارِ بردهها و جسارت سه روز بعد
در چشمهای هیزِ جماعت سه روز بعد
تازه شروع شد غمِ تلخِ حقیریام
خاکم به سر، چه رفت سرِ خاندان تو
یک سو زنان و سوی دگر کودکان تو
مردانِ مست دور و بر خواهران تو
یک شهر در مشایعتِ کاروان تو
خندیدهاند بر من و رختِ اسیریام
منزل به منزل از همه دشنام خوردهام
ضرب لگد به سینه ز هر گام خوردهام
مردانه سنگ از لب هر بام خوردام
از صبح جای هر که نزد شام خوردهام
پهلو به گشنگی زده در شام، سیریام
آن سر که صبح بر سرِ نی آفتاب شد
وقتِ غروب واردِ بزم شراب شد
غصه به جای خود، دلم از غبطه آب شد
تهمانده های راس تو سهمِ رباب شد
حسرت اضافه شد به غمِ سربهزیریام
بزم شراب بود و شرر در دلم دوید
حرفی جدید از دهنِ هرزهای پرید
گفتم به عمهام وسطِ مجلسِ یزید
چه بد نگاه میکند آن دلقکِ پلید
مردک خیال کرده کنیزم، اجیریام
دستم، سرم، تمامِ تنم درد میکند
تا مغز استخوان بدنم درد میکند
حتی به بوسهای دهنم درد میکند
دیدی که پایِ آمدنم درد میکند
با سر رسیدهای که در آغوش گیریام
در برگریزِ فصلِ خزان آمدی بیا
ای بر لبم رسیده چو جان آمدی بیا
بابای من چرا نگران آمدی بیا
"ره گم نگشته خوش به نشان آمدی بیا"
ای میهمان خسته به بزم فقیریام
حالا که آمدی شبِ دیدار... بگذریم
از طعنه و شکنجه و آزار بگذریم
از هرچه دیدهام سرِ بازار بگذریم
ای از تنور آمده، بگذار بگذریم
از این سکوتِ سردِ شبِ زمهریریام
ظهیر مومنی
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
.
4_6006065490584143905.opus
زمان:
حجم:
180.1K
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
#شام_شهادت_حضرت_رقیه
جواب
واویلا واویلا واویلا واویلا
بند ۱
عمه بریز آب روان
آهسته روی پیکرش
آرام تر حرکت بده
اعضای جسم لاغرش
دست به بازویش نزن
خرد شده از سلسله
زخمی شده پایش ز بس
دویده پشت قافله
از کربلا تا شام و کوفه دویده
منزل به منزل درد و محنت کشیده
از درد یک شب هم راحت نخوابیده
بند ۲
عمه بریز آب روان
آهسته آهسته ولی
انگار که افتاده ای
یاد غریبیّ علی
شب بود و حیدر مانده بود
با گریه های کودکان
میزد به سر میگفت که:
اسما بریز آب روان
حیدر بمیرد ورم کرده بازویت
با چه شکسته در پشت در پهلویت
با من نگفته بودی نیلی شد رویت
محمدعلی انصاری✍
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#نوحه
#حضرت_رقیه
#سیدمهدی_میرداماد🎤
چه عجب صفا آوردی ؛ نگو که غذا آوردی
ای طبق ممنونم از تو که برام بابا آوردی
شدی رحل و جای قرآن ؛ برامون آوردی قاری
چرا دندونت شکسته نگو که خبر نداری
ببین لبایی که ترک خورده
ببین موهایی که به هم ریخته
ببین محاسنی رو که سوخته
ببین با دیدنش دلم ریخته
خبر اومد پدر اومد ؛ تو آغوشم با سر اومد
کاشکی گریه هام بذاره یه کمی نفس
بگیرم
کاش می شد گوشواره هامو یه دقیقه پس بگیرم
کاش منو نبینه با این سر و وضع نامرتب
کاش شده لااقل بود تو خرابه عمه زینب
معجرمو برام بیارید تا
صورت نیلی رو بپوشونم
منم شبیه فاطمه باید
جای یه سیلی رو بپوشونم
فراوونه کبودیام،فقط میگم امون از شام
خبر اومد پدر اومد،توآغوشم با سر اومد
اگه شامیا حسودن،گه دست و پام کبودن
این همه سختی می ارزید به یه لحظه با تو بودن
چقدر انتظار کشیدم ،چقدر رو خار دویدم
تا که گوشهٔ خرابه آخرش به تو رسیدم
خو اومدی مسافر خسته
تو بهترین بابای دنیایی
خدا میدونه خیلی شرمنده م
ندارم اسباب پذیرایی
عجب داغی ؛ عجب دردی ، منو کشتی تا برگردی
خبر اومد پدر اومد،تو آغوشم باسراومد
.
#پنجم_صفر
ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
.
#شور
#حضرت_رقیه
عالم و ادم اسیر لبخند رقیه است
ذکر یاعلی مدد روسربند رقیه است
به لقب بنت الحسین برازنده رقیه است
به تومیرسه نوه ی حیدر باشی
به تو میرسه خواهر اکبر باشی
به تو میرسه ثانی کوثر باشی
وفادار یارقیه دلدار یارقیه
تو شامو توکوفه علمدار یارقیه
خریدار یا رقیه ایثار یارقیه
طوقمو تو دستت نگه دار یارقیه
مولاتی رقیه جان، مولاتی رقیه جان
عالم و آدم اسیر عموی رقیه است
قدرت ابوتراب تو بازوی رقیه است
علی اکبر تو کربلا اذان گوی رقیه است
به تو میرسه صاحب عفت باشی
به تو میرسه معنی غیرت باشی
به تو میرسه تا ابرقدرت باشی
گلستان یارقیه ایمان یارقیه
به دین و شریعت نگهبان یارقیه
صلاتم یا رقیه حاتم یارقیه
حیاتو مماتو نجاتم یا رقیه
مولاتی رقیه جان، مولاتی رقیه جان
کربلائی محسن داداشی✍🎤
#پنجم_صفر
.👇