4_5978622363254653192.mp3
4.22M
💽 غزل زیبا و بسیار دلنشین با آقا امام زمان ارواحنافداه .☝️
فوق_العاده_زیبا
«باز هم ای صبح جمعه آمدی مولا نیامد
شب شد و خورشید کنعان ولایت را ندیدم
کور شد از گریه چشمم، یوسف زهرا نیامد
دشمنان با خنده می پرسند پس آقایتان کو؟
دوستان با گریه می گویند آمد یا نیامد؟
ما بدون او غریب و او میان ماست تنها
آن امام قرن ها مثل علی تنها نیامد
عمر ما با نالة یابن الحسن طی شد دریغا
منجی ما صاحب ما رهنمای ما نیامد
شیر حق خانه نشین، فرزند او در کوه و صحرا
قامت زهرا دو تا شد حجت یکتا نیامد
شاید او هم مثل جدّش سر میان چاه برده
پس چرا از چاه هم آوای آن مولا نیامد؟
دیده ام از اشک لبریز و دلم دریایی از خون
رفتم از دست و ز مولایم صدای پا نیامد
فتنة فرعون عالم گیر شد ای اهل عالم
کو عصا چون شد ید بیضا چرا موسا نیامد؟
سال ها و ماه ها و هفته ها بگذشت میثم
جمعه ها رفتند و آن مهر جهان آرا نیامد .»
🎤 حاج مهدی_سماواتی
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج اَلــــــسٰاعة
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
♦️پیش ثبت نام پیادهروی اربعین آغاز شد
🔹مشتاقان حضور در مراسم پیاده روی اربعین سال جاری از امروز جمعه ۱۰ تیر ماه تا ۳۰ تیر ماه فرصت دارند با مراجعه به سامانه سماح سازمان حج و زیارت به نشانی samah.haj.ir برای حضور در مراسم پیاده روی اربعین پیش ثبت نام انجام دهند.
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@yaraliagham
حسيناه.mp3
4.7M
ا ﷽ ا
سفر آنتالیا ، پیش کش آن دگران
اربعین و سفر کربوبلا ،ما را بس
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
تکثیر عشق 💚 👈
@shoormahshar
@yaraliagham
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
تبریک وصالشان ز دادار رسید
از سفره ی شان به خلق بسیار رسید
@hosenih
بر عالمیان ملک علی می باشد
امروز ملیکه اش به دربار رسید
حق فاطمه هست و مرتضی حق دار است
ای شکر خدا که حق به حق دار رسید
دلدار علی نداشت دلدار آمد
غمخوار علی نداشت غمخوار رسید
در شام زفاف خود چه انفاقی کرد
با رخت عروسی به گرفتار رسید
صد حیف که این وصل دوامش کم بود
صد حیف خلافت به جفاکار رسید
@hosenih
از گوشه ی چشم شعر خون می ریزد
ای وای که قافیه به مسمار رسید
شاعر: #محمدحسین_مهدی_پناه
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
ابرهای رحمت حق درّ و گوهر ریختند
نقد هستی را به خاک پای حیدر ریختند
شب نشینان فلک از چشم گوهر بار خویش
بهر فیض خاکیان از شوق گوهر ریختند
@hosenih
در چنین شب آرزومندان ز شور اشتیاق
صد هزاران دل به پابوسی دلبر ریختند
ساقیان بزم عشق و شور و مستی از شعف
عاشقان را شهد شیدائی به ساغر ریختند
در شب تزویج زهرا با علی از آسمـــان
قدسیان گل بر سر زهرا و حیدر ریختند
تا که چشم مهر و مه افتاد بر انوارشان
بر نثار راه آنان نقره و زر ریختند
در فلک خیل ملائک بال بر هم می زدند
پیش پای شمع دل پروانه سان پر ریختند
در بهشت آرزو از یمن این پیوند نور
حوریان گل در کنار حوض کوثر ریختند
@hosenih
از درخت سبز طوبی بر محبّان علی
برگه آزادی از غوغای محشـر ریختند
ای «وفائی» ماه و خورشید فلک از آسمان
در قدوم مهر و ماه عشق اختر ریختند
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا
ماه هر شب تا سحر محو تماشای علیست
تازه در این خانه زهرا ماه شبهای علیست
چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست
چشم زهرا روشن از روی دلارای علیست
با شگفتیهای دنیای علی بیگانهایم
این که دنیا پیش او هیچ است دنیای علیست
بارها با اشک خود زخم علی را بسته است
گرمی این دستها تنها مداوای علیست
روز وانفساست محشر، شیعیان لاتحزنوا
این که محشر خاک پای اوست زهرای علیست
یاعلی امضا کند یا فاطمه فرقی که نیست
آخرش امضای زهرا عین امضای علیست
🔸شاعر:
#عباس_شاه_زیدی
___________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا
"یاعلی گفت با تمام وجود تا همهعمر با علی باشد
با علی باشد و طنین دلش دمبهدم ذکر یاعلی باشد
آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش
آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد
خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است
خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد
شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خطبهخط عشق است
حرفی از درد نیست وقتی که یار دردآشنا علی باشد
شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظههایتان باشم
شعر زیباست تا زمانی که نور این بیتها علی باشد
به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن!
تا دلم آنچان که میخواهی شیعۀ مرتضی علی باشد
ورد لبهای من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده
لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد"
🔸شاعر:
#سید_محمد_جواد_شرافت
___________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا
خدا برای علی آستین که بالا زد
ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد
بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید
تمام کون و مکان را به نام زهرا زد
برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر
هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد
نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند
کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
___________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید
امشب به ستارهها بگو کِل بکشند
خورشید به عقد ماه در میآید
دارد به زمین شمایلی میبخشد
بر ماه غرور کاملی میبخشد
این تازه عروس آسمانی دارد
پیراهن خود به سائلی میبخشد
بر هر چه به غیر عشق میتاخت علی
با خوب و بد زمانه میساخت علی
از غم خبری نداشت تا وقتی که
بر فاطمهاش نظر میانداخت علی
آن خانۀ ساده را که خوشبو میکرد
لبریز صمیمیتِ شببو میکرد
او شاه زنان بود، ولی نان میپخت
او گر چه فرشته بود، جارو میکرد
🔸شاعر:
#ایوب_پرند_آور
___________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
عرق شرم بر جبینش بود
دست حاجت در آستینش بود
در هبوتی نجیب سر می کرد
در سکوتی عجیب سر می کرد
گرچه بر کار خویش یکدله بود
کار او بر مدار حوصله بود
فاطمه، ذکر هر قنوتش بود
یک جهان حرف در سکوتش بود
@hosenih
مصطفی گفت: صحبتی داری؟
به گمانم که حاجتی داری!
سخن آغاز کن امیر سخن!
باز بنشین تو بر سریر سخن
مرتضی گفت: یا رسول الله
تو که هستی ز قلب من آگاه
کودکی بودم و جوان شده ام
پهلویت بوده پهلوان شده ام
سخنت بوده است گفتارم
سیره ات بوده است رفتارم
وقت آن است فکر یار کنم
همسری خوب اختیار کنم
خواستگارم، غلامتان هستم
عبد دار السلامتان هستم
در وجودم تمام همهمه است
رونق زندگیم فاطمه است
آیه ی "انّما" شکوفا شد
گل لبخند مصطفی وا شد
گفت احمد که حسن خاتمه است
حرف آخر کلام فاطمه است
پیک جان جای کوثرش آمد
مصطفی پیش دخترش آمد
گفت با او کلام دلبر را
میشناسی تو خوب حیدر را
دخترم ای بهشت مینویم
من که خوشبختی تو می جویم ...
ای یگانه حبیبه ی ازلی
راضی استی به ازدواج علی؟
عرق شرم بر جبینش بود
دست بیعت در آستینش بود
در هبوتی نجیب سر می کرد
در سکوتی عجیب سر می کرد
"یاعلی" ذکر هر قنوتش بود
یک جهان حرف در سکوتش بود
احمد از پیش کوثرش برخواست
بانگ الله اکبرش برخواست
قند شد آب در دل خورشید
ماه آمد به منزل خورشید
سائل از خاکبوسی اش می گفت
از لباس عروسی اش می گفت
امّ سلْمه قصیده ای می خواند
غزل نو رسیده ای می خواند
در هیاهوی خانه ی زهرا
گوشه ای بغض کرده بود اسماء
آرزوی خدیجه در یادش
وعده داده است تا کند شادش
تا رسیدند جان و جانانه
جا گرفتند کنج یک خانه
رو به محراب راز آوردند
هر دو با هم نماز آوردند
هر دو تا رو به یک خدا کردند
خالق عشق را صدا کردند
اشک شوق بهشت دیدن داشت
لذت سرنوشت دیدن داشت
ماه با آفتاب زیبا بود
تابش و بازتاب زیبا بود
لیف خرما اگر چه فرش شده
با شما خانه مثل عرش شده
اصلا این خانه خالی اش بهتر
آب زمزم زلالی اش بهتر
رونق خانه ی علی زهراست
جان و جانانه ی علی زهراست
خانه خالی ولی صفا دارد
مروه هم رو به این سرا دارد
خانه ای همطراز عرش خدا
قبلگاه نماز عرش خدا
خانه ای دلگشا تر از عالم
خانه ای "هل اتی" تر از حاتم
خانه ای جان پناه مظلومان
خانه ای دلنواز محرومان
کاش این بیت ساقی کوثر
در امان باشد از گزند خطر
دور باد از کرانه اش آتش
نرود سمت خانه اش آتش
@hosenih
خانه ای را که وحی در می زد
دست نامحرمی شرر می زد
در این خانه ازدحام شود
کاش این قائله تمام شود
بانوی خانه در امان باشد
شمع و پروانه در امان باشد
ولی افسوس کار بدتر شد
آنچه باید نمی شد آخر شد
شاعر: #سیدروح_الله_مؤید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمدم از فاطمه برنامه بگیرم
از قاصد اندوه خبرنامه بگیرم
بی نامه ی زهرا ، به عزا ره ندهندم
در پشت درم ، بار دگر نامه بگیرم
سوگند به آن کشته که در پشت در افتاد
در باز شود باز اگر نامه بگیرم ….
ایام محرم شد و ذیحجه سرآمد
در میزنم از پیک سحر نامه بگیرم
چاووش عزا موکب غم را حرکت داد
میل سفرم هست ، سفر نامه بگیرم ….
*دیگه چیزی نمونده این قافله برسه کربلا…*
ای همسفران قافله را تند نرانید
کز اصغر شش ماهه گذرنامه بگیرم ۲
شمیم پرچمش میاد،بوی محرمش میاد
چه بلایی سرش میاد،صدای مادرش میاد
یکی میاد یکی میره،شهید میاد اسیر میره
جوون میاد و پیر میره ….
حسین …..
ابی عبدالله رسید منزل سعلبیه،اونجا اتراق کردن،دو تا قاصد از کوفه میومدن،حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟!گفتن همین قدر بگیم مسلمت رو کشتن،تا این خبر رو دادن*فَابک للحُسَیْنِ* ارباب ما گریه کرد،فرمود:”رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ” بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارن …” مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره،دوتا آقازادش تو خود کربلا کشته شدن که حضرت تو ناحیه ی مقدسه به اونا سلام می کنه،دوتا آقازادش،محمد و ابراهیم ن که تو مصعب کشته شدن،یه دخترم داره به نام حمیده که تو ماجرای شام غریبان کشته شده،این دختر رو صدا زد ،بغلش کرد،ابی عبدالله دایی این دختره،یه جوری نوازشش کرد که این دختر فهمید یتیم شده”حضرت فرمود مبادا دلتنگی کنی،من هستم …”خواهران و دختران من هستن”
سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه،گذشت تا عصر روز عاشورا،با همه وداع کرد،همه رو آرام کرد… این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد،سوار بر ذوالجناح شد دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه…”یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته…سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده” از اسب پیاده شد”این ناز دانه رو بغل گرفت،یا الله،نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد،دل حسین و به لرزه انداخت،فرمود:”لاتحرقی قلبی بدمعک حسره،مادام الروح فی جُثمانی”یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن…”هر جوری بود این دختر تو بغل بابا آرام گرفت،دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت،هر جوری بود دختر رو آرام کرد”اما بمیرم عصر روز یازدهم،این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه،هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه،دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره… هر کاری کرد نتونست”میدونی چرا؟اخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد….”
بدن امام احترام داره،هر کاری کرد دید بدن داره متلاشی میشه،اخرالامر بدنو رو زمین گذاشت،”فنکبت علیه” بر اون بدن سجده کرد… این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده،یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا این صدا بلند شد،سکینه جان،به شیعیان من سلام مرا برسان،بگو بابامو لب تشنه کشتن…
ای حسین ….
شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی
اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی
*اگه من و تو روضه خون شدیم،از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده،روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد،سکینه جان به اونا بگو:*
لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی
کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَابَوْا اَنْ یَرْحَمُونی
حسین ….
بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین….
بالحسین یاالله
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین