eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
13.71M
🗓تاریخ اجرا: شب دهم @MATNMADDAHISHOOR دیر رسیدم توی جنجال افتاده بودی ته گودال از نفس افتادم و دیدم پیکر پاکت شده پامال معلومه غریب کشتنت از جسمت معلومه عجیب کشتنت معلومه غریب کشتنت دور هم چند تا نانجیب کشتنت بین هلهله کشتنت معلومه تو چند مرحله کشتنت بین هلهله کشتنت قتلا صبرا با فاصله کشتنت صداتو از رو تل شنیدم اُخَیَّ اُخَیَّ اُخَیَّ تو گفتی و منم دویدم اِلیَّ اِلیَّ اِلیَّ سید الغریب سید المظلوم سید العطشان حسین حسین @MATNMADDAHISHOOR دیر رسیدم سر و بردن چی به روز تو آوردن گرگای کوفه تو این صحرا خونتو تو کربلا خوردن مادر رو صدا میزدی معلومه اینجا دست و پا میزدی مادر رو صدا میزدی پنجه به رمل کربلا میزدی نیزه بی هوا میزدن پیش چشم خیرالنسا میزدن نیزه بی هوا میزدن معلومه خنجر بی هوا میزدن صدای مادرم میومد بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ ضربه‌ی آخر و چه بد زد بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ سید الغریب سید المظلوم سید العطشان حسین حسین حسین @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 🔟 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
18.63M
🗓تاریخ اجرا: شب نهم @MATNMADDAHISHOOR چشمم زدن تو علقمه آب آور و ازم گرفتن چشمم زدن نه یک نفر یه لشکر و ازم گرفتن چشمم زدن پناه اهل خیمه رو ازم گرفتن اصن ای کاش نمیگفتم پاشو مشک و بردار برو اصن ای کاش که میمردم نمیدیدم داغ تو رو اصن ای کاش خودم میرفتم تو میموندی توی این حرم شد علقمه غوغا پاشو عباس به مادرم زهرا پاشو عباس جلو چشم دشمن بده داداش نزار منو تنها پاشو عباس سقای تشنه‌ی حرم سقای تشنه‌ی حرم @MATNMADDAHISHOOR چشمت زدن که با سه شعبه چشم نازتو دریدن چشمت زدن وگرنه دستاتو بگو چجور بریدن چشمت زدن که روی خاک علقمه تو رو کشیدن اصن ای کاش نمیگفتی میرم برمیگردم با آب اصن ای کاش که میمردم پاشو آروم اینجور نخواب اصن ای کاش پاشی برگردی خیلی نگران خواهرم جلو چشم دشمن پاشو عباس با طعنه می‌خندن پاشو عباس دستتو قطع کردن پاشو دست زینب و میبندن پاشو عباس سقای تشنه‌ی حرم سقای تشنه‌ی حرم @MATNMADDAHISHOOR 📜 🎤 9⃣ 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
|کـانـال‌مـتن‌مـداحـی‌ایـتـا| @MATNMADDAHISHOOR.mp3
7.9M
🗓تاریخ اجرا: شب دهم @MATNMADDAHISHOOR غوغا بود سر تو رو دامن زهرا بود تا غروب روی سرت دعوا بود سرتو بریدن آخ زینب جون خواهرت رسیده بر لب چند تا بی حیا سوار مرکب رو تنت دویدن جلو چشم مادرت وای وای وای پا گذاشت رو پیکرت وای وای وای خنجره رو حنجرت وای وای وای کاش نبینه خواهرت وای وای وای ای قاری خونین دهن سنگت زدن جلوی من رو پیرهنت ای بی کفن مادرتو صدا نزن دریا سوخت آسمون تو روز عاشورا سوخت روی نیزه صورت سقا سوخت زیر نور خورشید دنیا سوخت چادر سرم تو خیمه ها سوخت گیسوی رقیه تو بلوا سوخت پیرمردا با عصا وای وای وای تو رو میزدن چرا وای وای وای پاشو چند تا بی حیا وای وای وای اومدن تو خیمه ها وای وای وای قیامته تو قتلگاه آتیش زدن به خیمه ها سر آقا به نیزه و پیکرشم به زیر پا @MATNMADDAHISHOOR 🎤 📜 🔟 🎼 https://eitaa.com/joinchat/550436918Cbc44167e53 ❌کپی بدون درج لینک     کانال شرعاً حرام است❌
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بنت الحیدر ع یا مولاتی زینب الکبری س یا بنت فاطمه الزهرا س پرچمدار بعد عاشورات تو عقیله ی بنی هاشم و قبله البرایا و کامله کعبه الرزایایی برحسین ع عالمه ی غیر معلمه سیدتنا یا اخت الحسین ع ای برادر بچه هام برا تو میخونن واسه ی غمات پریشونن کشته مرده ی دایی شونن اذن میدون برن داداش اینا منتقم های مادرن خون زینب تو رگاشونه اینا نوادگان حیدرن سلامٌ قلب زینب الصبور ازتوخیمه می دیدم با یه دله مضطر میزدن یه لشکر کافر رو تنتون نیزه و خنجر می دیدم با چشمای غرق خون افتادید رو خاک دشت بلا دایی تون جسم بی جونتون و میکشید تا کنار خیمه ها سلامٌ قلب زینب الصبور شاعرسبکسازڪربلایے مجیدمرادزاده طفلان حضرت زینب (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 داغ سنگین تو همدوش بلای فاطمه ست عمق زخمت بیشتر از زخم های فاطمه ست جای دست اجنبی مانده به زیر چشم تو سیلی و صورت دوباره ماجرای فاطمه ست زخم پهلو ، درد سینه ، سوختن در شعله ها در تمام روضه هایت رد پای فاطمه ست سنگ شامی میخوری این قصه ی بغض علیست عاشقی جرم تو و تنها خطای فاطمه ست هر کسی سنگت زده دیدم دعایش کرده ای جای حیرت نیست ارثت از سخای فاطمه ست در دل شب بی کفن آرام دفنت کرده اند ماجرایت مثل دفن بی صدای فاطمه ست ناله ی عجل وفاتی در خرابه بر لبت بر لب خشک تو تنها این دعای فاطمه ست آن زن غساله از غسلت چرا رو میگرفت داغ تو اینجا کمی در ماورای فاطمه ست دم به دم افتادنت از ناقه ی عریان زمین چشم های هرزه و دزدان کوفی در کمین لنگ لنگان راه میرفتی به پایت آبله ست عمه ات زینب فقط دنبال تو در قافله ست از غل و زنجیر دستانت درون شهر شام سنگ ها آماده و زن ها به روی پشت بام هر کسی از دور می آمد تو را می زد چرا؟ چون شبیه حضرت زهرایی و بغضت روا تو گرسنه بودی و اطفال شامی سیر سیر بر سر نیزه پدر شد از غم تو سر به زیر پای سر جان دادنت از عشق میگوید سخن نَقل عشق تو بچرخد تا ابد در هر دهن سجاد احمدیان حضرت رقیه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 هوای حرم تورو دارم توروضته همه کسو کارم به دام عشقتو گرفتارم ، ارباب دیونه شدم از می نابت یه پای روضتم اقا ثابت بین منو تو بی بیِ رابط ، ارباب مادرت دعوت میکنه نوکرو میخره اونکه دلای مضطرو داره توروضه هات هواچشای ترو مادرت(۲) یاحسین غمی ندارم با غمت نمی زارم اقا کمت دم میگیرم با هر دمت یاحسین اقام اقام اقام (۳) توقرار دل بی قراری تویی که واسه نوکرعیاری والله که دیگه تا نداری ، ارباب اسم تو حک شده روی سینه روضه هاتم نداره قرینه اقا یه پا بهشت برینه ، ارباب مادرت وقتی توروضه بانیه دیونه میشم صدم ثانیه میگذره اینجور زندگانیه نوکرت(۲) یاحسین خیمه ی روضت خونمه برکت آبو نونمه آقا سرو سامونمه یاحسین اقام اقام اقام (۳) عشقی به غیرشماخرافه دورت اقا هستی به طوافه عشقت اقا هستی به طوافه ، ارباب درصد جنونمه صددرصد ردمیشه جنونم اقا از حد وقتی میشه حرف صحنو مرقد، ارباب عشقتو آخه مگه ارادیه یا نه اینکه هرکی تو این وادیه رمز این مستیش مادر زادیه  آقا جون(۲) یاحسین پرچم تو بالا ترین خادم تو روح الامین روضه ی تو عرش برین یاحسین اقام اقام اقام (۳) شاعر: محمدجواد حیدرے امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شب شد و ناله هجران اثري ديگر داشت شام گوئي كه سيه جامه غم در بر داشت دامن چرخ پر از كوكب رخشنده اشك آسمان چادر شبرنگ عزا بر سر داشت مركز شور غزا خانه ويراني بود كه به گنجينه اش از اشك،بسي گوهر داشت شمع جمع اسرا در دل شب زينب بود ماه در حلقه غم،هاله اي از اختر داشت گاه گريان همه با هم ز سرشك سجاد گه سكوت غم ايشان اثري ديگر داشت آب مي شد دل سنگ از غم جانسوز رباب سينه پر شير و به لب زمزمه اصغر داشت دختري مركز آن دايره ماتم بود كه دل كوچك او بار غم اكبر داشت رفته از خويش رقيه،چو گل افتاده به خاك شبنم اشك بر آن عارض چون گلپر داشت رنگ مهتابي او،شاهد بي خوابي او رمز بي تابي هجران به دل مضطر داشت سايه اي مانده به جا،از تن آواره او در به در حسرت روي پدر و مادر داشت بسكه از سيلي دشمن رخ او نيلي بود گل ياس نبوي جلوه نيلوفر داشت اثر غارت دشمن ز عذارش پيدا گوشواري نه به گوش و نه به سر معجر داشت خفته بود و پدر خويش چو مي ديد به خواب گه تبسم به لب و گاه دو چشم تر داشت شوق ديدار پدر چون كه ز حد افزون شد ديده بگشود و سر از بستر راحت برداشت ناله ها كرد،كز آن شهر پر از غوغا شد اشكها ريخت كه هر قطره دوصد اخگر داشت زآن طرف شاه پس از دير نصاري و تنور قصد آن خانه ويرانه كنون در سر داشت تاشود زود تر آن شمس امامت ظاهر خانه وصل نه ديوار و نه سقف و در داشت شد خرابه خجل از سبط رسول مدني چون كه از خاك ه دردانه او بستر داشت سر به دامان رقيه شه دين چون بنهاد كربلاي دگري بود كه آن دختر داشت چه بگويم،چه سري،خاك شود بر سر من كه به صورت اثر از آتش و خاكستر داشت جذبه عشق نگر چون پدرش را بوسيد نتوانست دگر لب ز لبانش برداشت *** حضرت رقیه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دو یاس باغ من فدای تو ارباب میخوان که جون بِدَن به پای تو ارباب میخوان باشن اینجا شهید ِ راه تو نزار که بشنوند در اینجا،آه تو از زمونی که دیدن اکبرت رو ارباً اربا نمیخوان زنده باشن اذن میدون بده حالا این لاله ها سرباز زینبند اذنی بده مست شهادتند اذنی بده پیش مرگ تو بشن میخوان بشم پیش تو سربلند جانم حسین،ای شاه بی سپاه.... یا شاه غریب،مظلوم برادرم.... به وقت رزمشون تو خیمه میمونم نبینم خاموشن دو خورشید خونَم خدا رو شکر گلهام به رات پرپر میشن به وقت امتحان برام زیور میشن همه ی هستی من به فدای تو شد آقا نمی بینن دیگه که به اسارت میرم اینجا ای وای من از درد بی حساب نمی بینن بر دست من طناب نمی بینن از بعد کربلا تا وقت مرگ من می کشم عذاب جانم حسین،ای شاه بی سپاه..... ️عبدالمحسن طفلان حضرت زینب (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 قافله رفته بود و من بيهوش روي شن زارهاي تفتيده ماه با هر ستاره اي مي گفت: بي صدا باش تازه خوابيده قافله رفته بود و در خوابم عطر شهر مدينه پيچيده خواب ديدم پدر ز باغ فدك سيب سرخي براي من چيده قافله رفته بود و من بي جان پشت يك بوته خار خشكيده بر وجودم سياهي صحرا بذر ترس و هراس پاشيده قافله رفته بود و من تنها مضطرب، ناتوان ز فريادي ماه گفت اي رقيه چيزي نيست خواب بودي ز ناقه افتادي قافله رفته بود و دلتنگي قلب من را دوباره رنجانده باد در گوش ماه ديدم گفت: طفلكي باز هم كه جامانده قافله رفته بود و تاول ها مانعي در دويدنم بودند خستگي،تشنگي،تب بالا سد راه رسيدنم بودند قافله رفته بود و مي ديدم مي رسد يك غريبه از آن دور ديدمش سايه اي هلالي شكل چهره اش محو هاله ای از نور ازنفس هاي تند و بي وقفه وحشت و اضطراب حاكي بود ديدم او را زني كه تنها بود چادرش مثل عمه خاكي بود بغض راه گلوي من را بست گفتمش من يتيم و تنهايم بغض زن زودتر شكست و گفت: دخترم ، مادر تو زهرايم ز بس که طعنه از هرکس شنیدم که از این زندگی کردن بریدم لباسم پاره بود و بین کوچه ز دختر ها خجالت میکشیدم من غرورم جریحه دار شده شاکی از دست ساربان هستم کعب نی ها مدام میگویند دست و پا گیر کاروان هستم دختر حرمله چه مغرور است به من از بام دست تکان میداد او خبر دار شده یتیم شده ام پدرش را به من نشان میداد شاعر: وحید قاسمی حضرت رقیه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من اختر پنج آفتابم در بحر کمال درّ نابم کودک نه که مرد انقلابم کرده است حسین، انتخابم در شام، امید کربلایم قرآن شهید کربلایم از خون خدا پیام دارم یک کرب‌وبلا قیام دارم بین همه احترام دارم حکم از طرف امام دارم ویرانه حراست، من رسولش شام است مدینه، من بتولش ویرانه بهشت و من فرشته با طینت فاطمه سرشته جسمم به امیر شام گشته قرآن به کعب نی نوشته هر چند که دختر حسینم یک زینب دیگر حسینم عالم شده یادوارۀ من هر روز بود هزارۀ من هر لحظه غم دوبارۀ من تابد همه‌جا ستارۀ من از خصم اگر جسارتم شد قبرم سند اسارتم شد من باب مراد عالم استم در قدر و جلال، مریم استم یک فاطمۀ مجسم استم در ماه صفر محرم استم خیزد به دیار غربت من بوی شهدا ز تربت من یک بلبل دور از آشیانه خون دل و اشک و آب و دانه چون فاطمه بر تنش نشانه از بوسۀ گرم تازیانه بر شانه نشسته ضربت مشت بر چهره نشان پنج انگشت شب بود که آفتابم آمد آن شب که پدر به خوابم آمد از دیده گلاب نابم آمد لبخند زدم که بابم آمد سر بر روی سینه‌اش نهادم دوران فراق رفت یادم من بودم و لالۀ امیدم گل گفتم و باز گل شنیدم ناگاه ز خواب خوش پریدم دیدم همه را به خواب دیدم نالیدم و سر به جیب بردم انگار هزار بار مُردم من بودم و چشم اشکبارم من بودم قلب داغدارم من بودم و هجر روی یارم نه صبر، نه تاب نه قرارم من ماندم و نالۀ جدایی صد پرده نوای نی‌نوایی بغض گلویم دوباره وا شد انگار که شام، نی‌نوا شد یک لحظه خرابه کربلا شد مرگ آمد و حاجتم روا شد نومید شدم، ز پا نشستم دادند سر پدر به دستم من بودم و اشک در دودیده من بودم و قامت خمیده من بودم و حنجر بریده روح از قفس تنم پریده از خون جگر وضو گرفتم گل‌بوسه از آن گلو گرفتم گفتم: پدر! ای امید جانم با سر زده سر به آشیانم تقدیم تو اشک دیدگانم دنبال تو پر زند روانم بگذار که اصغر تو گردم قربانی دیگر تو گردم بر رأس پدر سلام دادم غم داد چو برگ گل به بادم تا بوسه بر آن گلو نهادم یک ناله زدم، ز پا فتادم باشد که به ناله‌های ((میثم)) آهم برسد به گوش عالم حضرت رقیه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
من آمدم که گریه کنم دست من بگیر ترسم زمان رود شود این عرصه زود، دیر قسمت نشد اگر که جوانمرگ تو شوم لطفی نما شوم درِ این خانه پیرِ پیر باشد مرا به نوکری خود مکن قبول من داد میزنم که شمائی به من امیر ماه محرّم است خودم که نیامدم ! زهرا(س) مرا کشانده دوباره به این مسیر چونکه شفای تو اشک است، فاطمه(س) بر گریه بر عزای تو کرده مرا اجیر آخر شنیده ام به غمت خنده کرده اند بر خشکی لبان تو در خشکی کویر مثل زنی که مُرده جوانش شبانه روز من زار میزنم به تن رفته در حصیر مجتبی صمدی شهاب @deabel
حال و هوای کوچه، غم‌آلود و درهم است پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است می‌گرید آسمان و زمین، در محرّمت طوفانی از حماسه به پا می‌کند غمت ابلاغ می‌کنند به یاران، سلام تو قد می‌کشند باز علم‌ها، به نام تو هر جا که نام توست، مکان فرشته است بر هر کتیبه‌ای که ببینی، نوشته است «باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم باید در این مقام، شبی را سحر کنیم با کاروان گریه، مسافر شدم تو را امشب در این حسینیه زائر شدم تو را تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست دیدم که ابرهای جهان، گریه می‌کنند در ماتمت زمین و زمان، گریه می‌کنند دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است» دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است» رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود ای تشنه‌کام! بود و نبود تو را چه شد؟ سقّایِ یاس‌های کبودِ تو را چه شد؟ بر اوج نیزه‌ها، کلمات تو جاری است این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام آیین من تویی، که تویی دین راستین بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین آن بحر پر خروش، دگر بی‌خروش بود خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود عباس شاه زیدی @deabel