eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا نفس شهر بی تو بند آمد زود زود از سفر بیا برگرد بی‌تو متروکه‌ای شده عالم وای از دست مردم بیدرد ای کهنسال فاطمه برگرد بیشتر از هزار ساله شدی زاده‌ی نرگسی ولی از داغ تو به گلزار مثل لاله شدی غم زهرا برای تو کم نیست؟ داغدار غریبی مایی! شیعه در غربت است آقاجان میشود از سفر تو بازآیی؟ باز در سر هوای تو دارم دیدن روی تو شده مشکل مشکل از چشمهای من باشد ورنه دیدار تو شود حاصل ای همه هست فاطمه برگرد چشم در راه تو نشسته حسین تا بیایی تو از مسیر عبور راه عشقت به اشک بسته حسین من بی‌پا و سر کجا تو کجا تو سراپا تمامی نوری جمکران،سهله یا....نمیدانم میکشدی عاشقانت از دوری باز میگویم از سفر برگرد ای تمامی هستی زهرا از حرم زینبت ترا خواند تو بیا محض خاطر لیلا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خدا کند زِ لبت یک سلام هم باشد و سایه‌ات به سرم مستدام هم باشد بریز گیسویِ خود را به شانه‌های نسیم که خوشتر است که ماهم تمام هم باشد کم است اینهمه دشنام‌های طولانی که کوچه کوچه نگاهِ حرام هم باشد گذشتن از گذرِ تنگِ کوچه‌ها سخت است و سخت تر که در آن ازدحام هم باشد فقط نه اینکه پُر از آشناست هر طرفم کنیزِ خانه‌ی‌مان رویِ بام هم باشد شبِ گذشته یتیمت به ضربِ زجر آمد بلورِ خورده تَرَک بی دوام هم باشد چه حال می‌شوی آن لحظه‌ای که تنهایی اگر که با تو سنان هم کلام هم باشد خدا کند سرِ طفلت نیاُفتد از نیزه خدا کند که سرش تا به شام هم باشد لباس کهنه‌ی خود را برایم آوردند میان کوفه کمی احترام هم باشد دلم خوش است که با نیزه‌ی تو می آیم اگرچه فاصله ام یک دو گام هم باشد حسن لطفی حضرت زینب (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سبک شور روضه ای اول ماه صفر مصیبت اهل بیت علیهم السلام ورود کاروان اسرا به شام 🏴بند اول آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) رسیده،نزدیکه،شام بلا،کاروان شهروآذین بستن میکنن هلهله آل پیغمبر هم اسیر سلسله انگار عیده تو شام که شده ازدحام جای گل میریزن آتیش از روی بام واویلا،وای از شام 🏴بند دوم آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) پشت دروازه ی ساعاته کاروان سر جدت رو نی جلوی قافله عمه جانت زیر چکمه ی حرمله تو خودت میبینی این مصیبتها رو شام و نامردا رو روی نی سقا رو واویلا،وای از شام 🏴بند سوم آجرک الله مولا یا صاحب الزمان (عج) از شام و،این همه،مصیبت،الامان کوچه و بازار و ناموسه پیغمبر مجلس اغیار و دخترای حیدر غم بی کران و شیون زنان و چوب خیرزان و اون لب و دندان و واویلا،وای از شام 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴زمینه یا شور اسارت حضرت زینب سلام الله علیها اول ماه صفر ورود به شام 🏴بند اول پشت دروازه ساعات   رسیده عمه سادات سر ارباب روی نیزه    سر دیگه باب حاجات واویلا همراهه شمرو حرمله واویلا داره میاد یه قافله واویلا میاد صدای هلهله واویلا زینب و کوچه های شام واویلا زینب و دیده ی عوام واویلا زینب و مجلس حرام (واویلا رسیده کاروان به شام) 🏴بند دوم شروع ماتم عظماست   پریشون حضرت زهراست واسه ی آل پیمبر          اوج این مصیبت اینجاست واویلا انگاری عید شامیاس واویلا چراغونی محله هاس واویلا بساط رقصشون بپاس واویلا رقیه و یه عده پست واویلا بگم ز سنگینیه دست واویلا دندون شیریش و شکست (واویلا رسیده کاروان به شام) 🏴بند سوم دختر حضرت حیدر    زینت دامن مادر وارد شام بلا شد       همرهه راس برادر واویلا ز غصه های بی امون واویلا ز طعنه و زخم زبون واویلا یزید و چوب خیزرون واویلا زینب و شیون رباب واویلا زینب و سینه ی کباب واویلا زینب و اون بزم شراب (واویلا رسیده کاروان به شام) 🎤با نوای زیبای کربلایی سید محسن گندمی 🕌مشهد مقدس ✍کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک زمینه یا زمزمه یا شور اول ماه صفر مصیبت اهل بیت علیهم السلام ورود کاروان اسرا به شام 🏴بند اول مصیبتً ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام الشام الشام الشام کاروان رسید،ای وای به شام دوره اسرا،کردن ازدحام تموم شهر،چراغونی شد آماده واسه،مهمونی شد اهل بیت پیغمبر و سنگ روی بام اهل بیت پیغمبر و دیده ی عوام اهل بیت پیغمبر و مجلس حرام واویلا،امون از شام مصیبت ما اعظمها... 🏴بند دوم کاروان رسید،با سرت به شام ای وای رسید،خواهرت به شام مردم شهر،با طعنه میگن به همدیگه،اینا خارجی ان اهل بیت پیغمبر و بازار یهود اهل بیت پیغمبر و شامی حسود اهل بیت پیغمبر و صورت کبود واویلا،امون از شام مصیبت ما اعظمها... 🏴بند سوم ای وای رسید،دخترت به شام دخترت رسید،با سرت به شام مردم شهر،با نگاهِ هیز اومدن واسه،بردنِ کنیز اهل بیت پیغمبر و شام پر بلا اهل بیت پیغمبر و اون خرابه ها  اهل بیت پیغمبر و اون طشت طلا واویلا،امون از شام مصیبت ما اعظمها... 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
راز دل افشا کنم در میکده عقده ها دارم میان بتکده در پی زیبا رخ شهزاده ام سجده بر خاک زمین بنهاده ام چشم هجران مرا روشن نما با قدومت خانه را گلشن نما با دو چشم مست خود دل می بری کشتی غم را به ساحل می بری در بیابان در پی آئینه ام واژه ای باشد میان سینه ام لاله ام وصف خودش آغاز کرد همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد گفته من زیباترین آلاله ام بهترین واژه برای لاله ام نام من دل می برد از عاشقان نور من باشد میان کهکشان موی من تفسیری از شبها بود روزها از روی من پیدا بود هر ملک بر صورت من خنده کرد نام من افلاکیان را زنده کرد نام من بر روی لبهای همه مهدیم من یادگار فاطمه مهدیم من مونس و دلدار تو در پریشانی منم غمخوار تو مستم از آن جرعه باقی عشق مهدیا ای آخرین ساقی عشق بر تمام دیده گان گشتم نهان ابن زهرا هستم ای اهل جهان پشت ابری روی من باشد نهان سرخی مغرب منم ای عاشقان دیده ام من روی سائل را سیاه دیده ام من نوکرم را در گناه دیده ام من در گناهی غوطه ور می شود در تو گناهان شعله ور گریه ها کردم برای شیعیان من دعا کردم برای عاصیان دین خود را بر عدویت باختی دیده ای رویم ولی نشناختی بارها کردم سلامت یار ما با خودت گفتی که بود این آشنا نام من دیگر برایت مرده است مال دنیا روح دین را برده است بس کنم صحبت ز کار پست تو گیرم ای عاشق دوباره دست تو لیک با من همسفر شو آشنا تا زخود گویم برایت قصه ها نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است مهدیم من مونس بیچاره ها مهدیم من وارث گوشواره ها پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است وارث باغ فدک هستم ولی غصه ها دارم به آوای علی ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است در شب میلاد من مستی نما بین این سفره بیا دستی نما عیدیت را بر گدا مهدی بده راهیم بنما بسوی میکده شاعر.آرمین غلامی
4_5917113011327206115.mp3
811.3K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اومده زینبت کرببلا باقامتی خم اومده تابگه از اون همه غصه و ماتم مگه یادم میره از روی تل دیدم توو گودال به زیر خنجرشمر لعین زدی پر و بال مگه یادم میره اشکای زینب و میدیدی پیش چشمای من روی زمین پامیکشیدی مگه یادم میره هجده گلم روسربریدن مگه یادم میره اونارو از روشاخه چیدن دیگه.سویی نداره برادرم این چشمام چشمام ازغم.چهل روزه که برات میباره اشکام اشکام ای وای.هستی خواهر ای وای.شهید بی سر ای وای.رفتی برادر ای وای غریب مادر مگه یادم میره شیرخواره و گلوی پاره مگه یادم میره سه شعبه و زخم ستاره مگه یادم میره همراه من رونیزه بودی مگه یادم میره میخورد به تو سنگ یهودی مگه یادم میره اون روزای دربه دری رو مگه یادم میره اون روزای بی معجری رو مگه یادم میره اون روزای تلخ اسارت سیلی و تازیونه آتیش و سنگ و جسارت ای وای.مردم شامی به ما میدادن دشنام دشنام ریختن.خاکسترارو روی سرمون ازبام ازبام ای وای.هستی خواهر ای وای.شهید بی سر ای وای.رفتی برادر ای وای غریب مادر مگه یادم میره نامحرم و اون همه آزار خواهرت رو همه دیدن حسین توو دل بازار دیدم اون روز به دست ساربون انگشترت رو دیدم اون روز توی طشت طلا داداش سرت رو مگه یادم میره اون ناله ها که بی صدا بود مگه یادم میره لبهات زیر چوب جفا بود مگه یادم میره اومد سرت توی خرابه نیاوردم رقیت رو برام خیلی عذابه ای وای.امانت تو جامونده توو شهرشام ای وای ای وای.خیلی بهوونه گرفت بابامو میخام ای وای ای وای.هستی خواهر ای وای.شهید بی سر ای وای.رفتی برادر ای وای غریب مادر ابوذر رییس میرزایی(بهار) اربعین
4_5768442430613356965.mp3
503.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 # ای شاهدی بر سیلی خوردن مادر۲ زهرجفا نه،تورا کوچه کشت آخر۲ واویلا واویلا واویلا واویلا۲ تیغ جهالت زده زخمی به پایت ای از خودی خورده،جان ما فدایت واویلا واویلا.... بودی به جنگ عدو بی یار ویاور کرده خیانت به تو سردار لشگر قربان مظلومیت ای یل صفین شد صلح با دشمنت برتو مقدر واویلا.... درخانه ات دشمن جان پروریدی از همسر بی وفا خیری ندیدی آتش زده زهر او بر دل وجانت پاره جگر خدمت مادر رسیدی واویلا.... زینب چو تشت پر از خون جگر دید بر سر زد و بر حال زار تو گریید غارت زده شد حسین ازغم هجران بهر یتیمی خود قاسمت نالید واویلا... مظلومی تو از آن قبر تو پیداست بی حرمی ات مثل مادرت زهراست روزی بیاید حرم بهرت بسازیم روزی که بر ما روی مهدی هویداست واویلا..... شعر:اسماعیل تقوایی امام حسن (ع) نوحه
✍امام صادق علیه السلام فرمودند: «آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟ پس خداوند نور حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم» 📚 اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥ ✨أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ✨ ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ @azizamhosen @yaraliagham
❣﷽❣ 🎧 🎤 بیا غساله در ویران بشوی این پیکر بی جان 🎧ولی آهسته آهسته سه ساله نو گل پژمان بود طفل شه عطشان که شد راحت از این دوران بشویش کنج این ویران 🎧ولی آهسته آهسته. در اینجا بلبلی خسته پرش از جور بشکسته روانش از بدن جسته بیا غساله در ویران 🎧ولی آهسته آهسته پدر بوده برش دیشب که جانش آمده بر لب 🎧ولی آهسته آهسته رقیه مرق خوش الحان چو بلبل کنج این زندان نثار گل نموده جان بگردش عمه ها گریان 🎧ولی آهسته آهسته بیا غساله در ویران بشوی این پیکر بی جان 🎧ولی آهسته آهسته 🎧هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎧 🌴💐🌴💐🌴 فاطی
‍ نوحه سینه زنی یا زنجیر زنی یک اربعین بر روی نی دیدم سرت را دیدم که زخمی کرده نیزه حنجرت را یک قافله با سوز و اشک و آه آمد برخیز و بنگر حال و روز لشکرت را با ظرفی از آب آمده تا که ربابه سیراب گرداند علی اصغرت را برخیز ای نور دو چشمم ای برادر تا که کمی آرام سازی همسرت را بگذار تا شرح سفر با تو بگویم بشنو کمی از غصّه های یاورت را از کوفه و شام بلا ای داد بیداد رنج اسارت پیر کرده دلبرت را وقتی گذر دادند ما را بین مردم دیدم سر نی گریۀ آب آورت را دیدم ز بام خانه طفلی خیره سر با سنگی نشانه رفته چشمان ترت را رقّاصه های شهر را آورده بودند تا در بیارند اشک چشم خواهرت را تهمت زدند و خارجی خواندند ما را آتش زدند آن جا دل غم پرورت را آن جا نمی دانی چه زجری می کشیدم وقتی که نان می داد شامی دخترت را با هر صدای خیزرانی که می آمد من می شنیدم ناله های مادرت را چشم علمدار حرم را دور دیدند ور نه به عنوان کنیزی گوهرت را ... ! جا مانده گنج سینه ات کنج خرابه با خود نیاوردم گل نیلوفرت را این ها همه یک گوشه ای از ماجرا بود تازه نگفتم روضۀ انگشترت را ✍..محمد فردوسی سبک و‌اجرا مجنون الحسین 🎧 🥀🥀🥀 فاطی
مداحی_آنلاین_دلتنگی_یعنی_حال_من.mp3
3.33M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃دلتنگی یعنی حال من @azizamhosen @yaraliagham
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد مسیر بندگی و طاعت بدون حسین مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد @hosenih اگر که لوح دلت شد سیاه و آلوده بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد همینکه چای عزا دم کشید در روضه شفای درد و شراب طهور خواهد شد خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی اش فقط هزینه ی خیر الامور خواهد شد خودِ حسین پناه تمام نوکرها میان حیرت یوم النشور خواهد شد اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب و بلا جفت و جور خواهد حرارت غم او در دل است و این گریه گواه گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد ** کنار جسم حسینش عقیله با گریه اسیر خنده ی قومی شرور خواهد شد @hosenih سری که از نوک نیزه میان خرجین رفت شبی روانه به سوی تنور خواهد شد بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار سحر می آید و عصر ظهور خواهد شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e فاطی
به هر کسی ندهند این جنون که در سر ماست "حسین" در همه عالم یگانه دلبر ماست @hosenih غلام زاده ی این خانوده ایم همه "گدای خانه ی عباس" نام دیگر ماست برادری به نسب نیست _در مسیر جنون کسی که دم زده از کربلا برادر ماست خدا کند دم آخر حسین سر برسد سلام بر لب عطشان سلام آخر ماست @hosenih شفاعت تو که جای خودش_یقین دارم که گاه پیر غلامت شفیع محشر ماست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تازه رسیده از سَفَرِ کربلا سرت بینِ تَنِ تو فاصله افتاده تا سرت با پهلوی شکسته و با صورت کبود کُنجِ تنور کوفه کشانده مرا سرت پیشانی ات شکسته و موهات کم شده خاکستر تنور چه کرده است با سرت؟ رگ های گردنت چقدر نامرتب است ای جان من چگونه مگر شد جدا سرت؟ این جای سنگ نیست، گمان می کنم حسین افتاده است زیر سُمِ اسب ها سرت... باید کمی گلاب بیارم بشویمت خاکی شده است از ستم بی حیا سرت چشمان تو همیشه به دنبال زینب است تا اربعین اگر برود هر کجا سرت علی اکبر لطیفیان @rozeh_1
شام بی تو کوچه هایش را مزیّن کرده بود در گذر ها مشـعل بسیار ، روشن کرده بود مـاه ِتـابان ِ سـر تو ، بـر فـراز ِ نـیزه هـا راه پیش روی ما را خوب روشن کرده بود ای برادر عـطر زلـفت ، کوچه های شهر را باغ لاله ، باغ سوسن ، باغ زنبق ، کرده بود خواست قلبم را بسوزاند خودت دیدی چطور؟ جامه ات را نانجیبی پست بر تن کرده بود از فـراز نیـزه ها ، دیـدی چـگونه ، بی حیــا دست های بسته ام را طوق گردن کرده بود قلب ما می سوخت از داغ تو اما ، ساربان روضه خوانی را میان راه قدغن کرده بود مشعل ِ خشم ِ یهودی زاده های ِ "قِیْنُقاع" شعله شعله ، باغ ِ آتش سهم دامن کرده بود من خودم دیدم ، چگونه هرزه ای یک لا قبا در میان خورجینش خود و جوشن کرده بود جارچی با نعره هایش ، در میان کوچه ها کوفیان ِ شام را دعوت به دیدن کرده بود آه ، آه از کل کشیدن های روی پشت بام اهل بیتت را ، غریب ِ کوی و برزن کرده بود کاتب دارالاماره ، نرخ کلـفت ها ، دقیق بر اساس سن و سال ما معیّن کرده بود اینچنین زیـنب ، تـمام آیـه های صـبر را در کتابی سرخ ، با یادت مدوّن کرده بود مٰا بَعَدْ روحی حَبیبی ، یا اَخٰا یٰا نور ُعین مٰا رأیت ، الّاٰ جَمیلا ، مٰا رأیت ، الّاٰ حُسین روح الله قناعتیان @rozeh_1
منم زينب که برجان آذرم ريخت فلک اسپند غم بر مجمرم ريخت نهال باغ توحيدم که اين سان خزان جور و کين، برگ و برم ريخت من آن طفلم که خوناب از دو چشمش زداغ مرگ زهرا مادرم ريخت سپس درکوفه درمحراب مسجد فلک گَردِ يتيمي برسرم ريخت به يثرب مجتبي مسموم کين شد به جان در آن مصيبت اخگرم ريخت منم طاووس زرّين بال يثرب که درکرب وبلا بال و پرم ريخت به خاک تيره هفتادودو پيکر ز کين، ياران از گل بهترم ريخت ز جور حرمله در پيچ و تابم که تيرش، خون حلق اصغرم ريخت کماني شد قدم در کوفه و شام به سر بس سنگ از بام و درم ريخت تنم مانند ني شد زرد و لاغر شرار طعنه بس بر پيکرم ريخت منم پروانه شمع شهادت که بر فرق عدو خاکسترم ريخت به «فولادي» عنايت کرد زينب به ساغر آب حوض کوثرم ريخت حسن فولادی قمی @rozeh_1
مثل قدیم با دل من ، سر نمیکنی جانم به لب رسید ، تو لب تر نمیکنی حرفی بزن ، جواب تو والله سنگ نیست از چه هوای سوره ی کوثر نمیکنی؟   اینجا خرابه است ، ورودیِّ شام نیست اینجا تو فکر غارت معجر نمیکنی  اینجا سه شعبه نیست، مرا در بغل بگیر با من تلافی علی اصغر نمیکنی؟   اینجا فراق هست، عزا هست، غصه هست اینجا حساب روضه ی دیگر نمیکنی  این دختر نحیف ، همان نازدانه است فهمیدم از نگات که باور نمیکنی من هیچ ، سر به عمّه بزن ، اذیت شده فکری به حال غصه ی خواهر نمیکنی؟   با آن لبی که چوب زدند و حصیر شد یک بوسه نذر گونه ی دختر نمیکنی؟   روی رگ تو بوسه ی خنجر مشخص است فکری به حال بوسه ی خنجر نمیکنی؟  دستان زجر و سنِّ مرا در نظر بگیر دیگر مرا قیاسِ به مادر نمیکنی فرقی نمی کند که چطوری، فقط بمان بابا تو فرق، بی سر و با سر نمیکنی حمید رمی @rozeh_1
میان شعله ها درد دلم سرکش تر از بادست همین آهی که مانده در گلویم ، مثل فریادست علم افتاد و حس کردم که عرش افتاد،امانه همین آشوب یعنی که ،سرت بر نیزه افتادست پی تو تا چهل منزل ، پیاده میدویدم من پر از آهوست این صحرا وسرگردان صیادست تمنای تو را میکردم و سیلی جوابش بود دو چشمم تار از تکرارهای بی حسابش بود نگاهم کرده ای صد بار جای مادرت زهرا چه شد از من نگه برداشتی بر نیزه ها،بابا منم آن غنچه ای که روی زانوی تو راحت بود ببین روییده ام اینبار مثل لاله در صحرا دویدم در پی نی دار و پایم زخم ها برداشت ترحم بر من دل خون نکرده دشمنت اما به نیزه با اشاره سنگ باران شد سرت بابا زمین میریخت از نی ها چرا خاکسترت بابا؟ تو را بر نیزه ها دیدم،مرا بر خارها دیدی؟ بگو بابا مرا در هجمه ی بیمارها ،دیدی؟ تو را بر خاک ها دیدم ،مرا بر خاکها دیدی؟ بگو بابا مرا در چنگ آدم خوارها دیدی؟ تو بی عمامه ،من معجر ، فدای تار موی تو بگو بابا مرا با عمه در بازارها ، دیدی؟ پریشانست گیسویم ، ندارم شانه ای بابا اگرچه مو نمانده در سر پروانه ای بابا سرت را در طبق دیدم ،لب زخم مرا دیدی؟ بگو بابا گلت را گوشه ی ویرانه ها دیدی؟ تو بی انگشتر و من گوشواره ،مثل هم هستیم بگو دندان شیری مرا هم جابجا دیدی؟ سه ساله صحنه هایی دیده که جای تصورنیست بگو چون من کسی در کودکی قامت دوتادیدی تو و نی ها منو انظار ، بین کوچه و بازار به بابا میرود دختر ، به بابا رفته ام انگار نرگس غریبی @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در این وادی مرا آورده بویت دلم پروانه شد پر زد به کویت در این ماتمسرا برگشته ام من چو گردون از غمت سرگشته ام من همه رنجم ، همه سوزم ، همه اشک چو شمع شعله افروزم همه اشک گلم اینجا ، خدا شمشادم اینجا چه می شد با تو جان می دادم اینجا اگر خواهی غم زینب بدانی نماند از من به غیر از نیمه جانی دلم می خواهد از دل خون فشانم برایت قصه های دل بخوانم دلی کز تیغ ماتم پاره پاره ست ضمیر آسمانش پُر ستاره ست ز بعدت داغ را تفسیر کردند تمام عشق را زنجیر کردند همانند گل از هجران فسردن جدایی از تو یعنی جان سپردن سفر می کردم و جانم به لب بود جهان در پیش چشمم مثل شب بود مسافر بودم و قصدم حرم بود تمام کوله بارم پُر ز غم بود حسینی تر ز زینب نیست در دهر بر او عاشق تر از وی کیست در دهر ز پیکارم نمی آسود دشمن اسیر اقتدارم بود دشمن در این پیچ و خم داغ نهانی سر مویی ندیدم شادمانی نبودم من اسیر قوم کافر اسیر عشق تو بودم برادر به دنبال تو گشتن طرح دل بود غم خود با تو گفتن شرح دل بود دلم وصل تو را تا طرح می کرد غم خود را یکایک شرح می کرد چه غم هایی که می سوزد مرا دل ندارد شرح آن جز داغ حاصل گل نور از فروغ عشق چیدم هلال روی تو بر نیزه دیدم به طشت زر سرت مثل نگین بود چراغ آسمان روی زمین بود هلا ، خورشید جانم را گسستی و رفتی روی خاکستر نشستی ز غم هایی که دل در این سفر داشت فقط عشق تو را مد نظر داشت درون سینه ی نیلوفری پیچ تو بودی ، عشق بود و دیگرم هیچ دل «یاسر» اگر دارد شراری کند از شعله ها آئينه داری ** محمود تاری «یاسر» اربعین حسینی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 غرشه طوفانی زینب معنیه عرفانی زینب زینت نام حیدری خواهر سلطانی زینب زینب وجود تو تو کاروان شریفه دشمن مقابله هیبت تو ضعیفه مشته یزیدو با خطبه خودواکردی نطق حیدری تون یه لشگر و حریفه گرچه کوه دردی کوفه غوغا کردی زنی اما ولله بی بی یک پا مردی روت بنی هاشم حساسه عطر وجودت از یاسه قدر قدمهات بالاست چون رو زانو های عباسه بی بی از کرمت عالم و کردی بنده با ذکر شماست که مُرده میشه زنده غصه می ره از قلب و دل تپ وقتی بِت رقیه می گه عمه و می خنده یکّه نازی بانو درد و غم را دارو می زنه جرأت در محضر تو زانو کرده خداوندت تکریم داده تو را زهرا تعلیم ای جبل الصبر ای بی بی کرده بسویت صبر تعظیم لال بشه هر کسی گفته بت شده نگاهی کی می گه معجرت تو باز شده حتی گاهی حتی روی تو رو ظلمت شب ندیده چونکه دختر حیدر ناموسه خدایی استواری زینب با وقاری زینب با حجابت خانوم ذوالفقاری زینب مهدی یحیایی(اراک) حضرت زینب (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بی کس موندم داداش لحظه ی آخرم جون میدم تو غربت نیستی بالا سرم پر شکسته تو ببین داداش این سرم شکسته سوخته معجر توی غارت میزدن بودم بی یاور تن کبوده یه حرومی گهواره یهو ربوده جون میدم من کجایی داداش حسین جون میدم زینبم من... بعد تو ای داداش میزدن ماها رو چادرم میسوخت و زدن بچه ها رو خیمه میسوخت توی خیمه پسرت سجاد میسوخت دست غارت وا شد به خیممون کردن غارت قد خمیدم بعد تو من داداشم چه ها کشیدم مو سفیدم توی کوفه و شام چه ها کشیدم زینبم من... بگم از دخترت شبیه مادرت با صورت نیلی جون داد پای سرت پا برهنه میدوید به روی خارا پا برهنه خون دل خورد دخترت پیش چشمت فقط کتک خورد تو خرابه مثل شمع دور سرش بی بی ربابه سوخته مویش با تازیانه میزدن پای عمویش یارقیه... به قلم : خادم الحسین غلامرضا انحصار حضرت زینب (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 واااي مادر من غريبه پر درد سينه قلبم حزينه شد پاره پاره جگرم از زهر کينه اما خدايا اين غم من نيست قاتل قلب من شده داغ مدينه با قب خسته دلم شکسته يه عمر، يه بقضي راه گلوم و بسته يه زخم کهنه که نميدونه هيچکسي غير اين دل به خون نشسته من چون گلي - پژمرده ام از درد و رنج و غصه ها افسرده ام من يادگار - کوچه ام يک بار هم در کودکي من مرده ام يه عمره که اين قلبم غمينه آرزوي من فقط همينه الهي هيچ وقت هيچ کس نبينه مادرشو که نقش زمينه واااي مادر من غريبه امام حسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بارون غصه و غم ، دوباره ، ز اسم تو مي باره2 غربت بي نهايت ، به پيشت ، صحبتِ نو نداره2 سياهيِ اين دلم رو ، آقا جون ، نام تو مي کنه پاک2 خدا براي تو گفته ، که لولاک ، لما خلقت الافلاک2 یارسول الله ، یا رسول الله ، مددی یا مولا از اون روزي که بستي ، چشات و ، امتِ تو يتيمه2 همين ز دستم آقا ، بر اومد ، نشون نوکريمه2 براي تو من گرفتم ، به لطفت ، هيئت و بزم ماتم2 به عشق تو هر سال من ، به نام ، سال رسول اعظم2 یارسول الله ، یا رسول الله ، مددی یا مولا نمي تونم ببينم ، آقا جون ، اهانتِ به نامت2 ايشاالله مهدي تو ، مياد و ، مي گيره انتقامت2 بيا و آقا حواله ، کن امشب ، يه نامه زيارت2 گنبد خضرايت آقا ، ببين که ، دلم رو برده غارت2 یارسول الله ، یا رسول الله ، مددی یا مولا شاعر : رضا تاجیک پیامبر اکرم (ص) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تو دعای خیر زهرا به منی همه جا گفتم و میگم علنی بنویسید روی قبر و کفنم حسنی ام حسنی ام حسنی گدا یعنی من/عطا یعنی تو پر از دردم من/دوا یعنی تو سایه ات مستدام آقا رو سرم دستم رو بگیر ای شاه کرم سلطان کرم تو امامِ کشته ی بی کفنی به خدا قسم که تو عشق منی به خدا تو محشرم داد می زنم حسنی ام حسنی ام حسنی مریض یعنی من/طبیب یعنی تو برام بهترین/حبیب یعنی تو سایه ات مستدام عشق مادرم میدونی خودت خیلی نوکرم سلطان کرم تو تموم دین و دنیای منی دست رد به سینه مون نمی زنی تا نفس دارم همش جار می زنم حسنی ام حسنی ام حسنی غریب یعنی تو/کریم یعنی تو قسم به اسم/قدیم یعنی تو سایه ات مستدام سلطان کرم می سازیم یه روز واست یک حرم سلطان کرم وحید محمدی امام حسن (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آخر يه يه روز شيعه برات حرم ميسازه حرم براي تو شه کرم ميسازه آخر برات يه گنبد طلا مي سازيم شبيح گنبد امام رضا مي سازيم به کوري عايشه و دشمن حيدر بقيعت و آباد ميشه - گل پيمبر سر مزارت ضريح طلا مي سازيم مثل ضريح شش گوشه بهشت ميسازيم آخر يه روز ضريحت و بغل مي گيرم حس حسن ميگم پاي ضريح مي ميرم پنجره فولاد ميسازيم حاجت بگيريم دخيل مي بنديم بدوني بر تو اسيريم سقا خونه بنا کنيم با شور و احساس سر قبر ام البنين مادر عباس آقام مياد و ميگيره تقاص زهرا آباد ميشه مدينه با قدوم مولا امام حسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حوادثی ست که قلب مدینه می لرزد مدینه چون دل امّت به سینه می لرزد سپاه شب، شده مست تصرّف خورشید نسیم، شعله شد و در فضا شراره کشید تمام وسعت ملک خدا شبِ تار است چه روی داده که خورشید هم عزادار است؟ ز کوه و دشت و بیابان خدا خدا شنوم ز جنّ و انس و ملَک وامحمّدا شنوم اجل دریده گریبان و اشک افشاند امین وحی خداوند، نوحه می خواند پیام می رسد از خشت خشت خانه وحی که منقطع شده از آسمان ترانه وحی برون خانه اجل گشته گرم اذن دخول درون خانه چکد خون دل ز چشم بتول الا الا ملک الموت! ماتم آوردی ز آسمان به زمین یک جهان غم آوردی ز دیدن رخ تو گشته رنگ فاطمه زرد چه سخت حلقه به در می زنی، نزن! برگرد! چگونه می کنی ای پیک مرگ دق الباب؟ که آسمان به سر خاکیان شده است خراب برو به سینه حیدر شرر نزن دیگر به جان فاطمه سوگند! در نزن دیگر عقب بایست! بگیر احترام این در را برو یتیم مکن دختر پیمبر را برو که طعنه بر این باب، دیو و دد نزند به باب خانه توحید، کس لگد نزند محمّد و علی و فاطمه کنار هم اند تو ایستاده و این هرسه اشکبار هم اند نبی ز خون دل خویش چهره می شوید درون خانه در بسته با علی گوید: که یا علی بنشین با تو راز دارم من به سینه شعله سوز و گداز دارم من پس از رسول، مقامت ز کینه غصب شود فراز منبر من دشمن تو نصب شود خدای، امر به صبرت کند در این اندوه جواب داد علی: من مقاومم چون کوه دوباره گفت پیمبر که ای امام مبین شوی به شهر مدینه غریب و خانه نشین فلک ز غربت تو آه می کشد ز نهاد به باب خانه ات آتش زنند از بیداد جواب داد: همانا به صبر می کوشم به حفظ دین خود این جام زهر می نوشم رسول گفت چو کردی تحمل آن همه را به پیش چشم تو سیلی زنند فاطمه را تو ایستاده و با چشم خود نگاه کنی درون سینه خود حبس سوز و آه کنی در آن میانه علی سخت در خروش آمد کشید ناله و خون در دلش به جوش آمد اگرچه بود وجودش پر از شراره خشم به روی فاطمه چشمی گشود و گفت به چشم! الا رسول خدا خون به سینه ام جوشید که گفته هات همه جامه عمل پوشید دری که بود به دارالزیاره ات مشهور دری که گرد از آن می زدود گیسوی حور دری که بود پر از بوسه های جبراییل دری که حرمت از آن می گرفت عزراییل دری که نور فشاند به چشم عرش علا ببین چگونه از آن دود می رود بالا به باغ وحی، خزان دست باغبان را بست که چیده گشت از آن میوه و درخت شکست چه ننگ ها که خریدند یا رسول الله ز عترت تو بریدند یا رسول الله چو امتت طلبیدند حب دنیا را برای غصب خلافت زدند زهرا را قسم به عزت قرآن! قسم به ذات خدا! سر حسین تو روز سقیفه گشت جدا چه تیرها همه از چله سقیفه شتافت گلوی اصغر و قلب حسین؛ هر دو شکافت سقیفه از حرم کربلا شراره کشید ز گوش دخترکان تو گوشواره کشید سقیفه کرد تن عترت تو را نیلی سقیفه فاطمه ها را دوباره زد سیلی همین که حق وصی تو غصب شد به ملا سر حسین، جدا شد به دشت کرب وبلا سقیفه آتش سوزان به قلب میثم ریخت نه قلب میثم بلکه به جان عالم ریخت شاعر : غلامرضا سازگار پیامبر اکرم (ص) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مدینه منتظر نشسته بابا - تا که بری ز پیش زهرا مادری می کنم پدر کنارت - شفای حال بی قرارت مرو پدر زهرا بی تو می میره مرو پدر باغت آتیش می گیره نوحه فاطمه وای - می کنه زمزمه وای اگه بری پدر به دست دشمن - چراغه سقیفه میشه روشن ز غم تو رخم پر از گلابه - تو دست اصحابت طنابه مرو پدر ذکرم امن یجیبه مرو پدر علی بی تو غریبه نوای جبرییل وای - فاتحه ی خلیل وای نوحه فاطمه وای - می کنه زمزمه وای شاعر : رضا تاجیک پیامبر اکرم (ص) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar