#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
جگر با زهر شد درگیر و آه از سینه ات برخواست
از این غم باز هم در سینه ام بزم عزا برپاست
نفس میسوزد و دارد دو چشمت تار می بیند
دوباره روی خاکِ سردِ حجره یک حسن(ع) تنهاست
@hosenih
خودت را رو به قبله کرده ای با زحمت بسیار
اجل نزدیک شد! از سردی دستان تو پیداست
شدی دوم-حسن(ع) که باز خرجِ کینه ات کردند
به دستِ زهرِ مسمومی که قصدِ کشتنش بالاست
رسید آخر به لب جانت؛ امام ِ عسکری(ع)جانم
ملائک آمدند آقا به دورِ پیکرت غوغاست
سپس مهدی(عج) رسید و جعفر کذاب ها دیدند
که این صاحب-عزا با سنّ کم هم سرور و آقاست
یتیمانه پدر را دفن کرد و تازه شد داغش
به یادِ پیکری زخمی، دلش آوارهٔ صحراست
لبش آهسته با خود گفت غرقِ آه یا جداه
لبانت از عطش خشک و کنارت پهنهٔ دریاست
بمیرد کاش آن خنجر که دارد چشم بر حنجر
إلهی بشکند دستی که بر قتل تو بی پرواست
@hosenih
پریشان آمد و حالِ تو را دید و «بنیّ» گفت
پریشان-حالی اش از پیکرِ عریانِ تو پیداست
میانِ ازدحامی سخت شد پیراهنت پاره
عزادارِ شبانه روزِ این غم مادرم زهراست(س)!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
17.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم_دلخراش
🖥 حمله آمریکایی های ملعون
به حرم امامین عسکریین (علیهما السلام)
🔸قابل توجه آقایان وحدت شکن
اگر مقاومت نباشد ...
فیلم آرشیو
@azizamhosen
@yaraliagham
نوحه امام حسن عسکری علیه السلام..mp3
1.42M
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_عسکری علیه السلام
سامرا شد دوباره غرق آه و نوا
مهدی فاطمه، گردیده صاحب عزا
در غم عسکری
کرده نوحه گری
آه و واویلا(۴)
مظهر مجتبی در سامرا کشته شد
دست ظلم و ستم بر خونش آغشته شد
شد غمش بی بدیل
راوی اش جبرئيل
آه و واویلا(۴)
زهرِ کاری زده ، بر جان آقا شرر
همدم او شده، در وقت مرگش پسر
نزد او جان دهد
جان به جانان دهد
آه و واویلا(۴)
از عطش سوخته است، پا تا سرت وای من
تشنه لب کِی شدی، آن لحظه آقای من؟
تشنه لب یاحسین
بر حسن نور عین
آه و واویلا(۴)
پیکرت لرزد از، بی حالیِ تو چرا؟
غرق خون شد دگر، دندان تو ای آقا
غرق تاب و تبی
زار و جان بر لبی
آه و واویلا(۴)
شد کفن عاقبت، با دست مهدی تنت
کی دگر پاره شد، در معرکه پیرهنت؟
گفتی ای نور عین
گریه کن بر حسین
آه و واویلا(۴)
تو حسن هستی اما قاتلت زن نشد
پیکر تو هدفِ تیر دشمن نشد
جان فدای حسن
آن غریب وطن
آه و واویلا(۴)
سامرای تو چون کرببلا حاجتم
در ظهورْ طوف قبرت ای شها حاجتم
مهديا كن نظر
سامرایم ببر
آه و واویلا(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه #امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_حسن_عسکری
مداحی_آنلاین_زده_آتیش_به_جون_من_جواد_مقدم.mp3
5.01M
🔳 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
🌴زده آتیش به جون من زهر کینه بیا مهدی
🌴سامرا شد برای من چو مدینه بیا مهدی
@azizamhosen
@yaraliagham
ا ﷽ ا
•┈┈••✾••┈┈•
#ویژه_مبلغین
🚩 مقتل و مصائب امام حسن عسکری علیه السلام:
1⃣ از جمله مظلومیتهای آن حضرت این بود که: همواره از زندانی به زندان دیگر، منتقل میشد. نخستین زندان ایشان، زندان صالح بن وصیف بود. این زندانبان کارش شکنجه گری بود و به شکلهای گوناگون امام یازدهم را عذاب میداد. [و عذبهم بأنواع العذاب؛ یعقوبی،تاریخ یعقوبی، ج2،ص504.]
=-=
2⃣ زندان بعدی: زندان علی بن اوتامش است. او فردی است که با آل محمد (ص) کینه و دشمنی فراوانی داشت. مع الاسف، به او گفتند هرکاری دلت میخواهد انجام بده. [ حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ أوتامش [أَوْتَاشٍ] وَ كَانَ شَدِيدَ الْعَدَاوَةِ لِآلِ مُحَمَّدٍ ع غَلِيظاً عَلَى آلِ أَبِي طَالِبٍ وَ قِيلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَل . مفید،الارشاد،ج2،ص330.]
=-=
3⃣ مهتدی عباسی نیز در قبال آن امام همام و سایر شیعیان توطئههای زیادی داشت و میگفت: می خواهم امام عسکری و نسل شیعه را از زمین را برکنم. [کلینی،الکافی،ج1،ص510]
=-=
4⃣ معمتد عباسی نیز همین شیوه را گرفت و امام را در خانه نحریر زندانی کرد .اومامور باغ وحش معتمد بود. و امام را سه روز در بین درندگان انداخت.
=-=
5⃣ امام عسکری ع به مادرشان فرمودند: کسالت و دل درد شدیدی دارم که نزدیک مرگ من است [ابن طاووس،مهج الدعوات،ص275.]
=-=
6⃣ حضرت در روز اول ربیع الاول بیمار شدند [وَ مَرِضَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِي أَوَّلِ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّل؛ مفید،الارشاد،ج2،336.] این عارضه بنا به روایتی تا روز هشتم ربیع به طول انجامید و در این روز به شهادت رسیدند. [مقدسی،بازپژوهی ولادت و شهادت معصومان]
=-=
7⃣ اما در لحظه آخر:
به صیقل (=نرجس) فرمودند آب بیاور. ایشان امتثال فرمود لیکن، وقتی آب را در مقابل دهان مبارکش گرفت دستشان لرزید و از دنیا رفتند [َفَأَقْبَلَ الْقَدَحُ يَضْرِبُ ثَنَايَاهُ وَ يَدُهُ تَرْتَعِدُ فَأَخَذَتْ صَقِيلُ الْقَدَحَ مِنْ يَدِهِ وَ مَضَى مِنْ سَاعَتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْه؛ شیخ صدوق،کمال الدین،ج2،ص474.]
8⃣ در روایت دیگری مذکور است: امام حسن عسکری علیه السلام در لحظات آخر گریستند و به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه فرمودند: «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمُصْطُكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِي حَجْرِهِ مِنْدِيلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِيُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَيْهِ»
یعنی ای آقا اهل بیتم، مرا شربت آبی بده، چرا که آماده رفتن از این عالم هستم. آقا امام زمان نوشیدنی را نزدیک دهان پدر آوردند و ایشان آن را نوش جان کردند. آنگاه فرمودند: مرا آماده نماز كنيد. در اینجا فرزندشان حولهاى در دامن امام پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و و سر و پاى او را مسح نمود. و در دم آخر از پدرشان شنیدند که فرمود: به تو مژده ميدهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى... تا اینکه در آغوش آن حضرت به شهادت رسید. [شيخ حر عاملى در إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج3، ص 415 و 509]
=-=
9⃣ در گزارش دیگری از ابوالحسين حسن بن وجناء از پدرش و او از جدّش آمده است كه نقل میکند: در خانه امام حسن عليه السّلام بوديم كه سواران خليفه همراه جعفر كذّاب ما را فرا گرفتند و به چپاول و غارت مشغول شدند. [شیخ صدوق،کمال الدین،ج2،ص473.]
حضرت امام #حسن_عسگری علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham
ا ﷽ ا
🔸🔶《اَلسَلامُ عَلَیکَ یَا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ العَسکَرِیُّ》🔶🔸
✅امام حسن عسکری(ع)، در سنین کودکی، به همراه پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شدند و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، در منطقه ای نظامی، تحت الحفظ قرار گرفتند.
ابو سهل می گوید :
وقتی امام حسن عسکرى(ع) در بستر بیماری ای بعد از مسمومیت ایشان توسط معتمد عباسی، به سراغشان آمده بود و به همان مرض از دنیا رحلت فرمود، خدمتشان رسیدم.
در نزد آن حضرت(ع) بودم که به خادم خود امر فرمود :
📋《یَا عَقِیدُ! أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَى》
♦️ای عقید! قدرى آب مصطكى (یک نوع داروی گیاهی) براى من بجوشان!
عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صقيل(نرگس) مادر امام زمان(ع) آن را به خدمت حضرت(ع) آورد. حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد، ولى دست مباركش لرزيد و به دندانش خورد، پس ظرف را به زمين نهاد.
سپس به عقید فرمود :
📋《ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِيّاً سَاجِداً فَأْتِنِي بِهِ》
♦️برو به اندرون كه ميبينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور!
ابو سهل مي گويد :
عقيد گفت :
《فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ سَاجِدٍ رَافِعٍ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَأَوْجَزَ فِي صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَيِّدِي يَأْمُرُكَ بِالْخُرُوجِ إِلَيْهِ إِذَ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِيلُ فَأَخَذَتْ بِيَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ(ع)》
♦️وقتى به اندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى در سجده است و انگشت سبابه خود را به سوى آسمان گرفته است.
من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم :
مولایم! شما را مىطلبد كه به خدمتش درآئى! در اين وقت مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد.
ابوسهل گفت :
📋《فَلَمَّا مَثُلَ الصَّبِيُّ بَيْنَ يَدَيْهِ سَلَّمَ وَ إِذَا هُوَ دُرِّيُّ اللَّوْنِ وَ فِي شَعْرِ رَأْسِهِ قَطَطٌ مُفَلَّجُ الْأَسْنَانِ فَلَمَّا رَآهُ الْحَسَنُ(ع) بَكَى وَ قَالَ :
يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ! فَإِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمَصْطَكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِي حَجْرِهِ مِنْدِيلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِيُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَيْهِ》
♦️موقعى كه کودک، خدمت حضرت رسيد، سلام كرد. رنگش همچون درّ (سفيد)، موهاى سرش پيچيده و بافته و ميان دندانهايش باز بود.
وقتى امام حسن عسكرى(ع) او را ديد، گريست و فرمود :
اى آقاى خاندانم! اين آب را به من بده كه من اينك به سوى خداى خود می روم.
کودک، ظرف آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد.
آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
مرا آماده نماز كنيد!
کودک حولهاى در دامن امام(ع) پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و سر و پاى او را مسح نمود.
♦️آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
📋《أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أَرْضِهِ وَ أَنْتَ وَلَدِي وَ وَصِيِّي وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیهم السلام) وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ وَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَيَّ أَبِي عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ》
♦️اى فرزند! به تو مژده ميدهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى.
تو فرزند من و جانشين من ميباشى؛ از من متولد شدهاى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع) مي باشى و هم از نسل پيغمبر و خاتم ائمه طاهرين هستى.
پيغمبر(ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است.
صلوات خدا بر اهل بيت(ع)، ربنا انه حميد مجيد.
حضرت(ع) اين را فرمود و همان موقع رحلت نمود و به شهادت رسید.(۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
👤راسخی
📚منبع :
۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲
حضرت امام #حسن_عسگری علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
حسِّ نابی شبیهِ باران داشت
به نگاهش بهار، ایمان داشت
به شُکوه و ابهّتِ این مرد
دشمن و دوستدار اذعان داشت
احتمالِ وقوعِ ناممکن
با وجودش همیشه امکان داشت
روزگاری همین امامِ همام
گنبد و بارگاهِ ویران داشت
عالَمی در اسارتش... اما
گذرِ عمر کنجِ زندان داشت
آسمان در رثای او میسوخت
هرچه بارید، باز باران داشت
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسن_عسکری
نوحه وزمزمه شهادت امام عسکری (ع) _در سوگ یابن المصطفی شد سامره غرق عزا
نوحه وزمزمه شهادت امام عسکری(ع)
درسوگ یابن المصطفی، شد سامرا ماتمسرا
روح امام عسکری کشیده پر سوی خدا
واویلتا واویلتا، واویلتا،واویلتا2
_
مسموم زهر کین شده، مولا امام عسکری
بار دگر رفته زدست، گویا علی اکبری
واویلتا....
_
در غیبت صغرای خود، مهدی عزاداری کند
با یاد بابای جوان، می نالد وزاری کند
واویلتا...
___
جانها بسوزد شد یتیم، مولای ما صاحب زمان
از بعد بابایش بود تنها ودور از دیدگان
واویلتا...
__
باشد بهار و آمده بر عسکری فصل خزان
بهر نماز بر پدر مهدی او گشته عیان
واویلتا....
_
سوگ ابالمهدی بود، هرشیعه می گیرد عزا
مرغ دل ما میرود با ناله سوی سامرا
واویلتا...
شعر:اسماعیل تقوایی
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
سلام ای نور، ای محصور، ای دور از رهاییها
غریببنغریبِ وادی ناآشناییها
تویی که مرزهای نقشهها را خطّ بُطلانی
سلام ای هستیِ اَعراب، فخر آریاییها
@hosenih
سلامِ دورِ ما جان داد در راه علیکِ تو
کمی نزدیک کن ما را شبیه سامراییها
کمی هم کاسههای چشممان را پر کن از دیدار
که با دینار کاری نیست ما را در گداییها
طوافِ کعبه دور قبلهاش قسمت نشد آخر
به حقّ عاشق و معشوق ظلم است این جداییها
زمان ای کاش برمیگشت ما را با خودش میبرد
که شاید پیشمرگت میشدند از ما فداییها
حسن یعنی ففط زخم از نمکنشناسها خوردن
گره خوردن به غم در پاسخ مشکلگشاییها
سکوت خستهات یک حنجره فریاد میخواهد
صدایت زخم خورد از خنجر بیهمصداییها
@hosenih
تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند
برای زهر گفتی از جفا از بیوفاییها
به دستت کاسهی آب و به چشمت کاسهی اشک است
لبت سیراب شد با روضههای کربلاییها
شاعر: #رضا_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e