بسمالله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
#محمدجواد_خراشادی_زاده
▶️
کوه غرق بود در سکوتی محض
دل شب در حرا دعا میخواند
آسمان غرق سجده بود آن شب
داشت سجاده، ربنا میخواند
از دعایش نسیم میبارید
چشم هایش همیشه باران داشت
علت آفرینش افلاک
در وجودش هزار قرآن داشت
@hosenih
با خودش غرق در خدایش بود
او که لبریز عشق ذات خداست
ناگهان یک غریبه را حس کرد
-او که در غار یکه و تنهاست-
ناگهان کوه ها به خود پیچید
ناگهان غار از نفس افتاد
آن غریبه برای عرض ادب
دست بر سینه زد سپس افتاد
ای محمد بخوان به نام خدا
آن خدایی که صاحب عرش است
آمده جبرئیل مهمانی
او که بالش برای تو فرش است
جبرئیل آمده است مهمانی
آیه آورده است از ملکوت
آیه آورده است اما باز
شده از بندگی تو مبهوت
@hosenih
چشم وا کن ببین به لطف خدا
تو به شایستگی قبول شدی
تو که یک عمر بندگی کردی
با عنایات حق رسول شدی
از مسیری که پیش رو داری
نهراس و همیشه محکم باش
سلسله کوه انبیا را تو
نقش امضا و مهر خاتم باش
نهراس از صدای بتکده ها
تو که بالاسرت خدا داری
چه غم از طعنه ابوسفیان
لشکری مثل مرتضی داری
تا ابد آفریده است خدا
هاله ای از بهشت دور و برت
یک طرف مرتضی و از یک سو
همسرت مثل کوه پشت سرت
آه برخیز وقت آن شده است
عالم جهل را سر به راه کنی
هر زمان خسته ای فقط کافیست
به جمال علی نگاه کنی
آیه آمد بخوان به نام خدا
شب دلتنگی ات سرآمده است
جبرئیل آمده است با قرآن
نوبت مدح حیدر آمده است
@hosenih
چشم شیطان دوباره کور شده
گوش هرچه حسود کر شده است
و محمد اگر که شمس خداست
او برای نبی قمر شده است
در دل کوه یکه و تنهاست
و علی بود آنکه محرم شد
نوبت سوره نبأ شده است
قالب و وزن شعر درهم شد
هرکسی پای عشق تو جان داد
به عقیق یمن بدل شده است
نوبت مدح مرتضی آمد
شعر چارپاره هم غزل شده است
دل به تو داده ام خدا را شکر
پات افتاده ام خدا را شکر
تا ابد پای عشق پاک شما
محکم استاده ام خدا را شکر
تا تو ساقی کوثری من هم
مست از این باده ام خدا را شکر
اگر عشق تو آخرش دار است
من هم آماده ام خدا را شکر
تو امیری و این وسط من هم
نوکری ساده ام خدا را شکر
با نفس های تو خراب شدم
غوره بودم ولی شراب شدم
عشق تو در بهشت شرط وصول
حب تو معنی تمام اصول
حضرت عشق حضرت حیدر
تویی هم کفو و هم تراز بتول
@hosenih
ای به روز حساب راه نجات
ای به آیات وحی شان نزول
به جماعت بگو که جز تو کسی
نیست در حد جانشین رسول
پای ایوان طلات جبرائیل
ایستاده برای اذن دخول
مثل من او سلام میخواهد
از تو حسن ختام میخواهد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
#رضا_دین_پرور
▶️
مرا امشب رها کرده است بر بال دعا احمد
که اینگونه شده ذکرم میان ربنا احمد
به دور سجده هایش کعبه می گردد نمی دانم
چه دیده از خدای خود در این غار حرا احمد
خدا را در صفات اعظم خود دیده یک چله
تجلی میکند من بعد، از ذات خدا احمد
@hosenih
چهل سال است جبریل امین در پشت درمانده
تکلم می کند حالا میان طور با احمد
نباید گفت نور و فوق کل نور جایی که
ندارد در میان آسمان هم ردپا احمد
نمی خوانیم احمد را بدون ذکر یا الله
نمی گوییم بسم الله را بی اذن یا احمد
صدا از عالم بالاست از حیدر الی حیدر
نمی بینیم در افلاک جز احمد الی احمد
نمی دانم به معشوقش کنم تشبیه یا عاشق
علی وقتی که می گوید به سلمان، کُلُّنا احمد
نمی خوابد کسی در جای احمد جز علی یعنی
ندارد جانشینی بعد خود جز مرتضی احمد
شدم در قاب قوسین چهار ابرو چه سردرگم
نفهمیدم کجای شعر علی بود و کجا احمد
@hosenih
برای دیدن شان نزول فاطمه بوده
تنزل کرده در دنیا اگر از ابتدا احمد
اذان سر می دهند از عرش، با نام علی اکبر
تجلی می کند هربار در کرببلا احمد
بُرش دادند شاید خرد گردد آینه اما...
فقط تکثیر می کردند از آیینه ها احمد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
|⇦•ای خضر حیات جان..
#مدح_خوانی زیبا ویژۀ مبعث پیامبر ختمی مرتبت حضرت محمد صلوات الله علیه_حاج مهدی سماواتی•✾•
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
ای خضر حیات جان، محمّد (ص)
با نام خدا بخوان، محمّد (ص)
ای مشعلِ نورِ تیره گی سوز
ای آیت روشنی بر افروز
روز همه شام تار تا کی؟
خورشید، درون غار تا کی؟
ای خاتم انبیا محمّد (ص)
از غار برون بیا، محمّد (ص)
در کلّ وجود رهبری کن
بر عرش کمال محوری کن
ای گمشدۀ تمام خلقت
خورشید بلند بام خلقت
از رخ بفکن حجاب، اینک
بر قلب بشر بتاب، اینک
پایان شب سیه رسیده
خورشید نبوتت دمیده
بر خیز و بیار بهر هستی
توحید به جای بت پرستی
ای نور خدا ز تو نمایان
بر خیز و بجنگ با خدایان
هنگام قیام تو است بر خیز
بتخانۀ دهر را فرو ریز
تا حشر به جز تو رهبری نیست
بعد از تو دگر پیمبری نیست
ای مکّه ببال، احمد آمد
از غار حرا محمّد (ص) آمد
بت ها ز چه رو خموش خفتید
ای لات و هبل به سجده افتید
ای هجر، حَجَر، مقام، زمزم
ای آدم، ای تمام عالم
اعلام کنید شرک و مستی
تبدیل شده به حق پرستی
تا چند صنم، صمد پرستید
آحاد جهان احد پرستید
بت ها همگان خدا پرستید
از جام هوالجلیل مستید
کوه و در و دشت محو هویند
مشغول به ذکر حمد اویند
ما آدمیان چرا خموشیم؟
با آنکه زبان و چشم و گوشیم
ای خفته به خواب جهل، برخیز
در بعثت احمدی برانگیز
برخیز که بت گری سرآمد
از سوی خدا پیمبر آمد
رخشنده تر از هزار خورشید
خورشید محمّدی درخشید
این ساقی گلبُنِ حیات است
این سیّد کلّ کاینات است
این جلوه کبریاست آری
این خاتم انبیاست آری
این است محمّدی که گفتید
وصفش ز پیمبران شنفتید
فتح درِ رحمت آمد اینک
پیغمبر رحمت آمد اینک
اعلام شده سیادت ما
در بعثت او ولادت ما
ای روی تو شمع آفرینش
ای سیّد جمع آفرینش
ای کلّ پیمبران بشریت
روحِ ملکوتیان اسیرت
مه شیفتۀ شبِ ظهورت
خورشید گدای بیت نورت
دارد به تو افتخار کعبه
پروانۀ تو هزار کعبه
پوشیده ز حسن خُلق جوشن
لبخند زده به سنگ دشمن
گفتار تو سر بسر کرامت
قرآن تو نور تا قیامت
جنّ و ملکت دو عبد پا بست
خورشید و مهت دو گوی در دست
تو از همه انبیا سر استی
تا هست خدا پیمبر استی
بازآ و به خلق سروری کن
پیغامبرا پیمبری کن
شاعر: استاد غلامرضا سازگار
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_مهدی_سماواتی
#پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#میلاد_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
بسمالله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
#مرضیه_عاطفی
▶️
خبر دهید به عالم شد انتخاب محمد(ص)
نوشته با خطِ بعثت؛ رسولِ ناب محمد(ص)
شدی محافظِ قران، دلیلِ آیۂ «إقرأ»
تویی حدیث مفصّل از این کتاب، محمد(ص)
@hosenih
اصولِ بندگی ات بی حساب بود و خدا هم
سلام بر تو رسانده چه بی حساب محمد(ص)
هوای غار حرا شد چه عاشقانه معطر
تویی گلِ صلوات و تویی گلاب محمد(ص)
قسم به مُهر نبوت که بینِ کتف تو خورده
فقط تو حضرتِ احمد شدی خطاب محمد(ص)
کنار کعبۂ توحیدی ات سرانِ قریش
شدند لال تر از لال و بی جواب محمد(ص)
زمان زمانۂ ظلمت! ندا رسید از عرش
تو نور حقّی و بر این جهان بتاب! محمد(ص)
نماز و روزه و در هرآنچه خیری هست
تویی شریک، تویی اصل این ثواب محمد(ص)
مرورِ واقعۂ لیلة المبیت آمد
شده ست حافظ جان تو بوتراب محمد(ص)
@hosenih
نه آن حرامیِ ترسو؛ فقط علی(ع) خوابید
شبانه جای تو در بینِ رختخواب، محمد(ص)
دلیل بعثت تو شد علی(ع) ولی الله
که در غدیر به دستت شد انتخاب؛ محمد(ص)!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#رسول_اکرم #مبعث
باران ز دل ابر منظم که می افتد
تسبیح الهی ست دمادم که می افتد
یک قطره علی گوید و یک قطره محمد
باران به تن باغچه نم نم که می افتد
چون برگ درختی ست به پاییز دل من
در زیر قدم های تو کم کم که می افتد
در رتبه نشد چون عرق گریه کنانت
از دیده ی گل قطره ی شبنم که می افتد
خشنودی حق است به صوت صلواتت
وقتی که جلی باشد و درهم که می افتد
وقتی که تو گفتی همه جا،ذکر علی را؛
می گوید و پا می شود آدم که می افتد
تنظیم شود با صلواتی و به ذکرت؛
بالا برود یکسره قندم که می افتد
#مهدی_رحیمی
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
*
کجایید ای سبک بالان عاشق
پرنده تر زمرغان هوایی
*
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک رادرگشایی
*
کجاییدای زجان وجا رهیده
کسی مر عقل راگویدکجایی
*
کجاییدای در زندان شکسته
بداده وام داران را رهایی
*
کجاییدای در مخزن گشاده
کجاییدای نوای بی نوایی
*
درآن بحریدکاین عالم کف اوست
زمانی بیش دارید آشنایی
*
کف دریاست صورتهای عالم
زکف بگذر اگر اهل صفایی
*
دلم کف کردکاین نقش سخن شد
بهل نقش وبه دل رو گر زمایی
*
برآی ای شمس تبریزی زمشرق
که اصل اصل اصل هرضیایی
💟حرکت آقا امام حسین از مدینه 💟
❤️به طرف مکه وکربلا ٢٨ماه رجب❤️
🌷عشق طوفان جنون دگر انگيخته بود
❣عطش و حنجر و خنجر به هم آميخته بود
🌷آسمان در قدح تشنه هفتاد و دوصبح
❣يک افق باده زدرياي شفق ريخته بود
🌷ماند هفتاد و دو شوريده از آو مدعيان
❣همه را عشق به غربال بلا بيخته بود
🌷در شگفتم که کسي جز شهدا زنده نماند
❣عشق از آن محشر کبري که بر انگيخته بود
🌷محشري بود تماشايي و عاشورايي
❣که به تصوير نيايد زقلم فرسايي
🌷شهسواران پي معراج کمر مي بستند
❣زره حادثه مردانه به برمي بستند
🌷مرگ از هيبت آنها متواري مي شد
❣تافرا سوي صف خصم فراري مي شد
🌷همه را شوق که از کاش زنو زنده شويم
❣زخمها خورده و درخون خود افکنده شويم
🌷کاش صدبار بميريم و زنو جان گيريم
❣پير رخصت دهد و جانب ميدان گيريم
🌷تانفس مي دمد از حنجره تکبير زنيم
❣در رکاب پسر فاطمه شمشير زنيم
ا﷽ ا
🥀حرکت_کاروان_امام_حسین
( عليه السلام)🥀
از زادگاه خویش کجا میروی حسین
این راه امن نیست چرا میروی
حسین
با حاجیان کعبه که عهدی نداشتی
سوی کدام شهر و بلا میروی حسین
آیا که داده وعدهی مهمان نوازی ات
با خانواده مستِ صفا میروی حسین
در روز روشن از که کنایه شنیده ای
کاین نیمه شب بدون صدا میروی
حسین
از مژده ی سفر همه شادند کودکان
مرغان به زیر پر چو قطا میروی
حسین
گویا دل از مدینه ی جدت بریده ای
خود را سپرده ای به خدا، میروی
حسین
بدرود ای عزیز، خدا باد همرهت
با اشک و، آه و، سوز و، نوا، میروی
حسین
🍂السلام على الحسين
( عليه السلام)🍂
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#علی_کفشگر
▶️
دوباره بی تو دارد این جهان جدید می شود
زمین پر از گل و شکوفه ی سپید می شود
تو آیه آیه کوثر زلال آفرینشی
جهان بدون روی تو چگونه عید می شود؟!
@hosenih
بدون جلوه ی رخ تو ماه در نحوست است
هلال ماه با نگاه تو سعید می شود
زمان اسیر دوری حضور تو الی الابد
و مبتلای داغ، مدّتی مدید می شود
غبارها گرفته اند آسمان تشنه را
که ماه پشت این غبار ناپدید می شود
و داغ دوری تو عادتی برای ما شده ست
که رنج نسل های خسته "مِن مَزید" می شود
مراد عالمی ست آن نگاه مهربان تو
عزیز مصر زیر دست تو مرید می شود
تمام انبیا نقاب دار لشکر تواند
مسیح نیز در رکاب تو شهید می شود
مسیح شیعه ی شهید خال بر لب تو است
که پیش روی مادر تو رو سفید می شود
تو راز سر به مُهر آفرینشی عزیز من
که نام تو برای قفل ها کلید می شود
@hosenih
ولی هنوز در تعجّبم که سال بی رمق
نفس نفس چگونه می رسد.....جدید می شود
زمین چگونه می کند لباس تازه بر تنش
جهان بدون روی تو چگونه عید می شود؟
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نوحه ۳ خروج امام حسین علیه السلام از مدینه
امام بی قرینه رودز ظلم و کینه
با اهل بیت اطهار از وطنش مدینه حسین غریب مادر(۲)
بر همگان حبیب است
تنها و بی شکیب است
همچون علی مظلوم
در شهر خود غریب است
حسین غریب مادر
باشد به تاب و در تب
ماتم گرفته امشب
ریزد سرشک ماتم
از دیدگان زینب
حسین غریب مادر
از جور این زمانه
با همرهان شبانه
به سوی مکه امشب
گشته حسین روانه
حسین غریب مادر
او شمع انجمن بود
در رنج و در محن بود
امام دل شکسته
روانه از وطن بود
حسین غریب مادر
در وقت رفتن او
دلها همه کباب است
رقیه و سکینه
به همره رباب است
حسین غریب مادر
این کاروان غم ها
باشد ز آل هاشم
همراه کاروانش
عبدالله است و قاسم
حسین غریب مادر
امشب حسین زهرا
با اکبر است و اصغر
روان شد از مدینه
با دل شکسته خواهر
حسین غریب مادر
از سوی حی سبحان
هنگام امتحان است
کنار او ابوالفضل
سقای کودکان است
حسین غریب مادر
#نوحه_خروج_امام_حسین_علیه_السلام
#از_مدینه
#مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
نوحه ۴ خروج امام حسین علیه السلام از مدینه
مادر مادر
گرچه که هستم یادگار تو
همیشه هستم بی قرار تو
مادر روم من از دیار تو
گرچه امام بی قرینه ام
بر تو مادر سرور سینه ام
ای نور دیدگان مصطفی
بعد از تو غریب مدینه ام
واغربتا مادر وا غربتا(۴)
مادر مادر
مادر منم جان رسول الله
از نسب علی ولی الله
شهید راه دین و ثارالله
همچون حیدر من کوه غیرتم
غم عالم گردیده قسمتم
از کنار تو و ختم رسل
می روم و در رنج و محنتم
واغربتا مادر واغربتا
مادر مادر
تو شمعی و منم چو پروانه
از وطنم روم چو بیگانه
دگر رود حسین ز کاشانه
مادر گر شمع هر انجمنم
از ظلم دشمنان در محنم
از بهر یاری دین خدا
می کنم دیگر ترک وطنم
واغربتا مادر واغربتا
مادر مادر
از جور این زمانه و دنیا
درشهرخود حسین شده تنها
کنار قبر تو کنم نجوا
حسین تو مادر شده غریب
میوه ی قلبت گشته غم نصیب
همراه طفلان و اهل حرم
زینبت مادر گشته بی شکیب
واغربتا مادر واغربتا
مادر مادر
مادر روم من با علی اکبر
رباب و طفل اوعلی اصغر
همراه اهل حرم و خواهر
مادر جان بنگر در تاب و تبم
این باشد مادر با تو مطلبم
خون گردیده قلب حسین تو
فکر ام کلثوم و زینبم
واغربتا مادر واغربتا
#نوحه_خروج_امام_حسین_علیه_السلام
#از_مدینه
#مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
👆
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#خروج_از_مدینه
کاروانی به راه افتاده
مادری ناله ها سرداده
شد حسین راهیِ کربلا
واویلا واویلا واویلا
****
نسیمی جانفزا....
****
آمده بدرقه یک مادر
می زند شانه مویِ اکبر
کن تماشا به چشمان تر
وداعِ اکبر ولیلا را
واویلا واویلا واویلا
****
می کند گریه ام البنبن
گوید عباس من دلغمین
همه حرفم به تو باشد این
جان تو جانِ پورِ زهرا
واویلا واویلا واویلا
****
بِکِش ناز همه دخترها
جان ِ تو جانِ این خواهرها
نشکند غرور معجرها
لحظة بی کسی در صحرا
واویلا واویلا واویلا
****
دورِ گهوارة اصغر باش
دائما دورِ این مادر باش
فکرِ این رباب مضطر باش
پُرنگهداری تو مشکش را
واویلا واویلا واویلا
****
شب جمعه شد وغوغا شد
روضه خوانِ حرم زهرا شد
واویلا واویلا واویلا
****
مادرت روضه بر پا کرده
برایت ظرفِ آب آورده
کرده با گریه محشر بر پا
واویلا واویلا واویلا
****
بُنَی بُنَی جان من
دورِ تو حلقه میزد دشمن
وای از آن غارت پیراهن
بر سر جسم تو شد دعوا
واویلا واویلا واویلا
****
رویِ نیزه سرت را بردند
با کتک خواهرت را بردند
معجر دخترت را بردند
وای از آن غروب عاشورا
واویلا واویلا واویلا
#امام_حسین #خروج_کاروان_از_مدینه
.
.
■ #زمزمه خروج #امام_حسین از مدینه در ۲۸ رجب
#سبک_یاحسین_اباالمظلوم
وقت ماتم و سوز و گریه الهی شد
چونکه شاه بی لشکر از مدینه راهی شد
یا سیدنا المظلوم . . .
یک سو عمو عباس و یک سه ساله بر دوشش
یک طرف رباب است و کودک در آغوشش
یا سیدنا المظلوم . . .
این سفر شد آغاز و پرغم است فرجامش
وای از دل گودال و داغ کوفه و شامش
یا سیدنا المظلوم . . .
بعد کشتن شاه و بعد کشتن سردار
راه این زن و بچه افتد وسط بازار
مجلس حرامی و می گساری یا الله
چوب خشک آن ظالم بر لبان ثار الله
یا سیدنا المظلوم . . .
شعر از محمدی فام ✍ 🎤
#خروج_کاروان_از_مدینه
#خروج_از_مدینه
👇
💟حرکت آقا امام حسین از مدینه 💟
❤️به طرف مکه وکربلا ٢٨ماه رجب❤️
🌷عشق طوفان جنون دگر انگيخته بود
❣عطش و حنجر و خنجر به هم آميخته بود
🌷آسمان در قدح تشنه هفتاد و دوصبح
❣يک افق باده زدرياي شفق ريخته بود
🌷ماند هفتاد و دو شوريده از آو مدعيان
❣همه را عشق به غربال بلا بيخته بود
🌷در شگفتم که کسي جز شهدا زنده نماند
❣عشق از آن محشر کبري که بر انگيخته بود
🌷محشري بود تماشايي و عاشورايي
❣که به تصوير نيايد زقلم فرسايي
🌷شهسواران پي معراج کمر مي بستند
❣زره حادثه مردانه به برمي بستند
🌷مرگ از هيبت آنها متواري مي شد
❣تافرا سوي صف خصم فراري مي شد
🌷همه را شوق که از کاش زنو زنده شويم
❣زخمها خورده و درخون خود افکنده شويم
🌷کاش صدبار بميريم و زنو جان گيريم
❣پير رخصت دهد و جانب ميدان گيريم
🌷تانفس مي دمد از حنجره تکبير زنيم
❣در رکاب پسر فاطمه شمشير زنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#محمود_ژولیده
▶️
ای علمدار سپه در دلِ شب بار ببند
محمل پردگیان دوز ز اغیار ببند
همه ی اهل حرم را به حرم كن احضار
كودكان را به محبت دلِ شب كن بیدار
@hosenih
این خداحافظی آخر ما با زهراست
بعد از این وعده ی ما با همگان كرب و بلاست
خواهر انگار همین جاست طواف من و تو
قبر گمگشته ی زهراست مطاف من و تو
مادرا می برم از كوچه پریشانی را
می برم همره خود این همه قربانی را
مشكل قافله را وا بگذارید به من
گریه ی دختركم را بسپارید به من
شیرخوارم كه شده كودك هجده روزه
گردنش حرز ببندید ولی از بوسه
ای سپه دار، سپه را كمك از امشب كن
با علی اكبر من همرهیِ زینب كن
از همین اول راه آب بنوشان به همه
زینبم جامه ی بسیار بپوشان به همه
@hosenih
همه ی لشگر عشق است غلامت زینب
زانوی اكبر لیلاست ركابت زینب
بعد از این كاش كه بی یار نگردی خواهر
كاش بی قافله سالار نگردی خواهر
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
▶️
از زادگاه خویش کجا میروی حسین
این راه امن نیست چرا میروی حسین
با حاجیان کعبه که عهدی نداشتی
سوی کدام شهر و بلا میروی حسین
@hosenih
آیا که داده وعدهی مهمان نوازی ات
با خانواده مستِ صفا میروی حسین
در روز روشن از که کنایه شنیده ای
کاین نیمه شب بدون صدا میروی حسین
از مژده ی سفر همه شادند کودکان
مرغان به زیر پر چو قطا میروی حسین
@hosenih
گویا دل از مدینه ی جدت بریده ای
خود را سپرده ای به خدا، میروی حسین
بدرود ای عزیز، خدا باد همرهت
با اشک و، آه و، سوز و، نوا، میروی حسین
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#غلامرضا_سازگار
▶️
فضا محو تاب و تب زینب است
گمانم که وقت نماز شب است
همه هاشمیات، مشغول ذکر
بیابان پر از نغمۀ "یارب " است
(طِرِمّاح)! محمل به سرعت مران
که بانوی این کاروان زینب است
همه کودکان را همه شب مدام
غریبانه ذکر خدا بر لب است
حسین است چون ماه و اطراف او
فروزنده هفتاد و دو کوکب است
بیابان بزن ناله ای دل نشین
که دخت علی گشته محمل نشین
@hosenih
عجب کاروانی ،خدا یارشان
اجل آید از ره به دنبالشان
متاع همه گشته خون گلو
خداوند عالم خریدارشان
شود حجشان با شهادت شروع
اسارت بود آخرِ کارشان
گواهی دهم در کنار فرات
بود آبشان خون رخسارشان
چو اینان عزیزان پیغمبرند
مبادا کنی ای فلک خوارشان
قضا را چه امری مقدرشده
که سقا پریشان اصغر شده
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
از زبان حضرت ام البنین(س) خطاب به حضرت قمر بنی هاشم(ع)
#علی_اکبر_لطیفیان
▶️
قصد کرده است از وطن برود
پنجمین رکن پنج تن برود
@hosenih
این حسین است که غریب شده
کاش می شد که با حسن برود
او به هر حال می شود عریان
چه نیازی ست با کفن برود!
هر چه کردند جان معجر من
نگذاری که پیرهن برود
قسمت می دهم اجازه نده
شمر با پا روی بدن برود
نگذاری که نیزه کندی
جای پهلوش بر دهن برود
@hosenih
نکند بی حسین برگردی
نکند آبروی من برود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#محمود_ژولیده
▶️
من از این وعده ی دیدار بدم می آید
اصلاً از دعوت کفار بدم می آید
وعده ی باغِ گل و میوه ی کوفیست دروغ
زین همه نامه ی بسیار بدم می آید
@hosenih
کوفه یکبار سرِ شیرِخدا را بشکافت
من از این امت قدّار بدم می آید
عهد خود را به ریالی همه پس میگیرند
از صفِ دِرهم و دینار بدم می آید
حسنم را چقدر غصه به غربت دادند
از چنین لشگر جرّار بدم می آید
سینه ات جای بهشت است، نه جای چکمه
که من از شمر ستمکار بدم می آید
زین وداعت به شب تار دلم شور زند
وای، از لحظه ی پیکار بدم می آید
از مدینه بسوی کوفه ام اینک نبرید
که من از کوچه و بازار بدم می آید
مردم کوفی و شامی ز حیا بی خبرند
من ز چشمانِ خطاکار بدم می آید
همه ی عمر اسیرِ غمِ عشقم، اما
از اسیری کفِ اغیار بدم می آید
همرهَت با همه ی اهل حرم می آیم
لیک از غارت کفار بدم می آید
شعله و خنجر و شمشیر و سنان میبینم
یعنی از آتش و مسمار بدم می آید
@hosenih
نکند راسِ تو بر نیزه شود همسفرم
که من از سنگِ جفاکار بدم نی آید
نکند سایه ی عباس نباشد بسرم
که من از داغ علمدار بدم می آید
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#غلامرضا_سازگار
▶️
مدینه! امامت کجا می رود؟
سفر کرده سوی خدا می رود
@hosenih
دل شب، غریبانه تنها حسین
نهان از همه چشم ها می رود
مدینه! چه آرامی و ساکتی
امام غریبت کجا می رود؟
مدینه ز عباس و اکبر بپرس
اگر می رود، شب چرا می رود؟
مدینه! تماشاکن این قافله
چه عاشق سوی کربلا می رود
@hosenih
اگر جان به بزم بلا می برد
علی اصغرش را کجا می برد؟
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#علی_اصغر_انصاریان
▶️
گل باغ جنان بودیم و رفتیم
پیمبر را نشان بودیم و رفتیم
مدینه ای تمام خاطراتم!
(اگر بار گران بودیم و رفتیم)
*
وداعی تلخ کردم با پیمبر
نهادم صورتم بر قبر مادر
دلم تنگ حسن شد ای خدایا
بقیع رفتم برای بار آخر
*
نوایی می زند آتش به سینه
رود همراه بابایش سکینه
رسد روزی که بی بابا بیاید!
خداحافظ... خداحافظ مدینه
*
دل بی تاب را تابی بیاور
شبم تاریکه، مهتابی بیاور
شده اُم البَنین وقت جدایی
برای بدرقه آبی بیاور
*
ببین زینب که جانی در تنم نیست
دگر چاره به غیر از رفتنم نیست
چنان در این سفر غارت شوم من
که حتی بنگری پیراهنم نیست
*
بود تا همره من أشجع النّاس
کجا و کی کنم من درد، احساس؟!
ز چشم بَد نگهدارش خدایا
که گردد خیمه غارت بعد عباس
*
نباشد این وداع آخر من!
بگفتا رازهایی مادر من
شود گودال جمع پنج تن جمع
نَهَد بر دامنش مادر، سر من
*
خدایا هم علیمی هم خبیری
پذیرفتم هر آن چه می پذیری
برای ما شهادت بوده عادت
ولی ای وای از داغ اسیری
*
دل ارباب از هجران کباب است
رقیه در بَرَش طفل رباب است
پدر گفتا: که خوش باشی عزیزم
بدان روزی رسد جایت خرابه است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#غلامرضا_سازگار
▶️
ای اشکهـا ببارید از چشمهـا چـو باران
کـز بـاغ وحـی، بـا هـم رفتند گلعـذاران
خون از دو دیده جاریست هنگام سوگواریست
چشم مدینـه گرید چون چشم سوگواران
دیشب عزیز زهرا بگذاشت سر به صحرا
خورشید وحی گردید پنهان به کوهساران
خالــی شـده مدینـه از لالههای توحیـد
پُـرگشتـه کـوه و صحـرا از نالـۀ هزاران
ای دوستان برآریـد آهـی ز سـوز سینـه
این بیت را بخوانیـد همـراه آن سـواران
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
@hosenih
دیشب تو خواب بودی وقت سحر، مدینه!
یک عمـر شـد نصیبت خون جگر، مدینه!
دیدی چگونه از تـو هجده ستاره گم شد؟
دیدی که قرص ماهت رفت از نظر، مدینه؟
روزت سیـاه باشـد چشمـت بـه راه باشد
تــا از مسافــرانت آیــد خبـر، مدینــه!
دستی سوی سماء کن عبـاس را دعا کن
ترسم شود در این ره بیدست و سر، مدینه!
آه از جگــر بــرآرم خــون از بصر ببـارم
ایـن بیـت را بخـوانم بـار دگـر، مدینــه!
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
@hosenih
بگــذار همـره یــار اشکـم بــود روانـه
بگــذار از درونــم آتـش کشــد زبانــه
امشب سرشک سرخ است جاری زچشم زینب
فـردا تنش کبـود اسـت از ضـرب تازیانه
امشب نگاه عباس بر صورت حسین است
فردا شود دوچشمش بـر تیر کیـن نشانه
امشب نهاده بلبل صورت بـه دامن گل
فـردا زننـد او را آتــش بــر آشیــانه
سوزم درون سینه آهم به بـام گردون
خون دلم به دیده اشک غمم به شانه
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
@hosenih
آهـت ز سینـه خیـزد بـر آسمان، مدینه!
پشت سـر مسافـر قـرآن بخـوان مدینه!
آبــی بریـز از اشـک پشـت سـر مسافر
دنبـال ایـن سـواران برگـو اذان مـدینه!
سوغات دخت زهرا از کوه و دشت و صحرا
یک پیرهن بـود از هجـده جوان، مدینه!
بعد از حسن گـرفتی بر چهره گرد غربت
بعد از حسین، دیگـر تنهـا بمان مـدینه!
با سوز دل سحر کن فریاد و ناله سرکن
با من بنال تا صبح با من بخوان مدینه!
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
@hosenih
خورشید روی احمد در کاروان عیان است
یا قرص ماه لیـلا در بین کـاروان است؟
ای چشمهـا بگرییـد ای اشکها ببارید
از چشم ناقهها هم سیلاب خون روان است
ای کودکـان مبــادا از دشمنـان بترسید
در این سفر شما را عباس، پاسبان است
هرجا که تشنـه گشتید عباس را بخوانید
عبـاس از ولادت سقـای تشنـگان است
شـرح وداع خوانـدم خون جگـر فشاندم
گویی مرا هماره این بیت بـر زبان است
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#محمود_ژولیده
▶️
کاروانی ملازم غم بود
که رجب راهی محرم بود
رانده می شد امام عاشورا
گر چه خود مقتدای عالم بود
@hosenih
گاه با مادرش وداعی داشت
گه وداعش به نزد خاتم بود
باغ آلاله های بنی هاشم
با گل فاطمه چه همدم بود
فاطمیات گرد زینب ها
زینب اما به غصه ملهم بود
با خبر بود زینب از فردا
او به اسرار یار محرم بود
در نگاه برادرش می دید
مقتلی پر زخون فراهم بود
شد برای اسارت آماده
از همان لحظه قامتش خم بود
محملم را ببند عباسم
آسمان بارشش چه نم نم بود
کودکان را به خود فرا می خواند
یاور رهبرش دمادم بود
محور کاروان شد از اول
دائما خط او مقدم بود
هیبتی داشت آخر کارش
حیف، عمر امامتش کم بود
کوفه و شام تحت فرمانش
اُسکتوا گفتنش چه محکم بود!
آن شبی که خرابه شد آباد
گیسوان سه ساله در هم شد
@hosenih
تا همه کاروان به خود آمد
دید پلک رقیه بر هم بود
آخرین زخم کاروان وا شد
گریه تنها دوای مرهم بود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#مهدی_مقیمی
▶️
پنهان ز خواهر می کنی چشم ترت را
شاید ندیدی اشک های خواهرت را
بار سفر بستی مدینه شعله ور شد
در یاد دارم آن نگاه آخرت را
@hosenih
ام البنین روی سرت قرآن گرفته
تا پر کند یکبار جای مادرت را
گریه طبیعی بود هنگامی که بردی
نوزاد چندین روزه ات را همسرت را
اما نفهمیدم چرا آهی کشیدی
وقتی نظر کردی قد آب آورت را
فقدان پیغمبر دوباره می شد احساس
وقتی که می بردی علی اکبرت را
یا که بگو آوردن خلخال ممنوع
یا که درآور گوشوار دخترت را
@hosenih
از چشم های عمهء سادات پیداست
آماده کرده بوسه های حنجرت را
من آرزو دارم فقط زینب نبیند
روزی سر و موی پر از خاکسترت را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز
#خروج_کاروان_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_مکه
#قاسم_نعمتی
▶️
جدايي از مدينه باورم شد
حرم غمخانه ی صاحب حرم شد
همه حجاج زهرا بار بستند
به اين رفتن دل عالم شكستند
به ناقه مادري و شير خواري
شود آماده ی اُشْتُر سواري
تمام مشك ها پُر آب باشد
كمي آرام ، اصغر خواب باشد
@hosenih
كناري نجمه مست روي قاسم
زند شانه سر گيسوي قاسم
تماشا مي كند با قلب شيدا
قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا
ولي يك سو همه تصوير اين شب
شده وقت پريشاني زينب
سر او بر سر دوش حسين است
پناه او در آغوش حسين است
شده ذكر لبش با چشم گريان
عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان
تمام آرزوهايم تو هستي
منم مجنون و ليلايم تو هستي
همه شب روي سجاده نشينم
الهي اي حسين داغت نبينم
تمامي امانت هاي مادر
ميان بسته پيچيدم برادر
(( جواب سيد الشهدا ))
دلم را آب كردي گريه كم كن
مرا بي تاب كردي گريه كم كن
شده وقت سفر اي نور ديده
نشين بالاي محمل اي رشيده
محارم دور محمل بي قرارت
ابوفاضل بود چشم انتظارت
يل ام البنين زانو گرفته
علي اكبر به پاي ناقه رفته
به روي معجر تو حرز بستم
خودم تا آخرش پاي تو هستم
همه رفتند اما غرق احساس
پيامي آمد از مادر به عباس
زمان حرفهاي آخرين شد
وصيت خواني ام البنين شد
@hosenih
صدا زد مي روي اي نور عينم
ولي جان تو و جانِ حسينم
برو اما بدان شير نبردي
مبادا بي حسينم باز گردي
بيا تا خوب من رويت ببوسم
بلندي هاي ابرويت ببوسم
به خلوت بوسه هايم درس دارد
حيا كردم ، حسين مادر ندارد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e