eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20200820-WA0044.mp3
4.52M
🌴شب زیارتی امام حسین علیه السلام 🍃گجه گشدی یاریدان 🍃من آه حسرت چکیرم نوای ❤️❤️👌💚 @azizamhosen @yaraliagham
۱۹ آبان ۱۴۰۱
این حسین من است یا الله اینکه افتاده در ته گودال اینکه هر لحظه میخورد تیغى اینکه هر لحظه میرود از حال @rozeh_1
۱۹ آبان ۱۴۰۱
با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود... روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود... روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت رضا قربانی @rozeh_1
۱۹ آبان ۱۴۰۱
میشوم نقاش و از رخسار دلبر میکِشم از کبودی رخ دلدار حیدر میکشم غنچه ای را میکِشم زخمی به زیر دست و پا رَد خونی روی بال یک کبوتر میکشم باغ را لبریز آتش میکشم وقت غروب باغبان را هم کنار حلقه در میکشم آشیانی میکشم لبریز یاس و نسترن بعد از آن هم چهره ای از یاس پرپر میکشم رنگ نیلی میزنم بر صفحه آلاله ها مرتضی را آن میان بی یارو یاور میکشم یک طرف هیزم فراهم بود و مردم حمله ور یک طرف روی زمین تصویر مادر میکشم چادر خاکی کشیدم در همین حال و هوا بعد از آن هم معجری از جنس کوثر میکشم چادری خاکی شد اما حنجری خونی نشد از همین جا روی دفتر نقش دیگر میکشم میروم در گوشه گودال و با بغض قلم خنجری را تشنه رگهای حنجر میکشم مثل کوهی بوده زینب لحظه ذبح گلو عفت و ایثار و غیرت را مکرر میکشم حنجری را نامرتب کرده ضرب نیزه ها در پی این نیزه ها غمدیده خواهر میکشم گاه در کنج تنور و گاه زیر دست و پا یک سر دور از بدن را روی منبر میکشم میکشم آل عبا را در اسیری و عزا گوشه ویرانه ها دُردانه دختر میکشم دختری را میکشم مشغول نجوا با پدر حال او را زخمی و بی تاب و مضطر میکشم سعید مرادی @rozeh_1
۱۹ آبان ۱۴۰۱
آنچه شیرین می کند کام مَلَک را نام توست ذکر تسبیحات در عرشِ معلا نام توست هر شبِ جمعه به دیدارت می آید مادرت می نشیند با تمام انبیا بالا سرت روضه میخواند تمام عرش گریان میشود اشک میریزد به یادِ لحظه هایِ آخرت آه مادر دیدمت تنها میان قتله گاه پنجه هایِ گرک خط انداخت روی دفترت شمر تا فهمید با سختی تنفس میکنی آمد و با چکمه جا خوش کرد رویِ پیکرت خوب میدانست من دارم تماشا میکنم با غضب افتاد با خنجر به جان حنجرت هیچ کس باور نمی کرد آخرِ این ماجرا هر چه بر تن داشتی غارت شود حتی سرت @rozeh_1
۱۹ آبان ۱۴۰۱
شب جمعه ست به دل ها غوغاست زائر قبر شریفش زهراست باز انگار خود عاشوراست روی تل زینب کبری تنهاست قد او کاش نبیند دشمن به علی و به حسین و به حسن یوسفش در وسط گودال است ته گودال میان چال است نیزه باران شده و بی حال است در شلوغی چقدر پامال است یارب این نیزه نگیرد به دهن به علی و به حسین و به حسن سید پوریا هاشمی @rozeh_1
۱۹ آبان ۱۴۰۱
  خوش به حالِ هر که گشته مبتلایِ تو حسین افضل الاعمالِ ما گریه برایِ تو حسین با تمامِ احترامی که به کعبه قائلم قبلۀ ما می شود کربُبلایِ تو حسین گر همه عالم بگردانند رو از ما ، چه غم پُشتِمان  گرم است بر لطفُ عطایِ تو حسین آخر کارِ رفاقت بر غریبان غربت است با همین نیت شدم من آشنایِ تو حسین طعنه بر عرشِ خدا شش گوشۀ تو میزند ریخته پایِ تو هَستَش را خدایِ تو حسین هر شب ای آقا صدایِ یا بُنَیَّ میرسد تا اذانِ صبح از صحنُ و سرایِ تو حسین   هر شب ای آقا صدایِ یا بُنَیَّ میرسد تا اذانِ صبح از صحنُ و سرایِ تو حسین هیچ کَس در تنگیِ جا بدتر از تو جان نداد نیزه ها بستند راهِ دست و پایِ تو حسین مادرت را فضه با هر زحمتی بیرون کشید هیچ کس اما نشد مشکل گشایِ تو حسین بشکند پایِ کسی که بر لبانت پا گذاشت بعد از آن بالا نمی آمد صدایِ تو حسین خواهرت را با کتک دارند بیرون می کنند آمده تا جان دهد گودال جایِ تو حسین گیسوانی را که زهرا با وضو شانه زده مانده در دستِ عدویِ بی حیایِ تو حسین @rozeh_1
۱۹ آبان ۱۴۰۱
عالم همه یک نقطه ای از نونِ حسین است عشق است چنین جاذبه در خونِ حسین است زیباییِ احساسِ من این است که جانم آن عاشقِ‌ دیوانه وُ مفتونِ حسین است این دل که اسیر است و در این دام گرفتار چون آهوی سرگشته ی هامونِ حسین است عمریست دلم بارِ غم هجر کشید است اصلاً بنویسید که مجنونِ حسین است بر سینه ی قبرم به خطِ خون بنگارید هان این دلِ سودا زده افسونِ حسین است یا لیتنی کنُت و مَعکم وردِ لبِ ماست دنیا به ابد یکسره مدیون حسین است گر نعره ی هیهات.... کشد در برِ شمشیر چون عزت و آزادگی قانونِ حسین است در ظهرِ عطش کرببلا وُ تهِ گودال این قلبِ خدا هست که محزونِ حسین است هرگز نشود مشعلِ این واقعه خاموش تا روی جهان صورتِ گلگونِ حسین است تا نبضِ جهان می زند، این دایره ی عشق عالم همه چون نقطه ای در نونِ حسین است! هستی محرابی @marsiyeeh
۱۹ آبان ۱۴۰۱
حمدلله صاحب قلبی پریشانم حسین باز هم بر سفرۀ عشق تو مهمانم حسین همنوا با خواهرت، تسکین قلب مادرت هر تپش قلبم نوا دارد حسین جانم حسین سائل دولت سرای روضه خوانان توام شاهد این مدعایم چشم گریانم حسین گرچه از زخم زبان آزرده ام اما بدان تا قیامت پا رکاب عشق می مانم حسین شد محرّم حجّ عشاق و منا کرب و بلاست کن قبولم که ذبیح عید قربانم حسین تو قتیل گریه ای، لیلی ترین عاشق کشی بر دَرِ میخانه ات مجنون و حیرانم حسین روضه هایت آبرو بخش بساط عالم است از ازل شد گریه بر تو دین و ایمانم حسین حُبّ تو سر منشأ انوار «یسعی نورهم» من به شرط دوستی با تو مسلمانم حسین روز محشر چون خدا خواهد کند تعریف خویش از گلویت شاهد تفسیر قرآنم حسین قاسم نعمتی @marsiyeeh
۱۹ آبان ۱۴۰۱
دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم نفس وحشی بشود وحشی و رامت ارباب بِشِکن بال و پرم را که کنون آمده ام نتوانم که پرم از سر بامت ارباب دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب تیغ بر دست شدم بی سر و پای عشقت تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب  گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب قاسم نعمتی @marsiyeeh
۱۹ آبان ۱۴۰۱
کمی مرا به خودت مبتلا بکن ارباب برای حال خرابم دعا بکن ارباب مرا ز پیچ و خمِ این جهانِ رسوایی مرا ز آتش دنیا جدا بکن ارباب نوای سوز دلم می‌رسد به گوش شما بخر مرا و از این غم رها بکن ارباب مدال نوکری‌ات افتخار شاهان است کرم کن و تو گدا را صدا بکن ارباب برای اینکه نمیرم ز هجر تو امشب مرا مسافر کرببلا بکن ارباب مهدی احمدی پور @marsiyeeh
۱۹ آبان ۱۴۰۱
این جمله حک کنید به سنگ مزارِ ما عشقِ حسین(ع) تا به ابد افتخارِ ما ما را برای روضه فقط آفریده اند این گریه هاست رمزِ ثُبات و قرارِ ما یک قطره اشک را به طلا هم نمی دهیم دل را محک زنید و بسنجید عیارِ ما شادی به جای خود، غم و نوحه به جای خود حُبِّ علی(ع) و آلِ علی(ع) اعتبارِ ما بر سینه می زنیم سنگ تو را فقط ذکر حسین(ع) تا به قیامت شعارِ ما محسن زعفرانیه @marsiyeeh
۱۹ آبان ۱۴۰۱