#حضرت_زهرا
جان علی! جانم فدایت کَلِّمینِی
کُشتی مرا با گریه هایت کَلِّمینِی
حرفی بزن، آهی بکش، بیچاره ام کرد
این اشک های بی صدایت کَلِّمینِی
بسته ست جان من به پلک نیمه جانت
می میرد آخر مرتضایت کَلِّمینِی
از غصه هایت با علی هم درد دل کن
ای در صبوری بی نهایت کَلِّمینِی
روضه بخوان امشب بخوان از داغ محسن
با من بگو از آن حکایت کَلِّمینِی
از ماجرای کوچه که چیزی نگفتی
تا دق نکرده مجتبایت کَلِّمینِی
پلکی بزن تا قلبهامان جان بگیرد
جان شهید کربلایت کَلِّمینِی
نیمه نگاهی کن به حال زینبین و
بردار دست از این دعایت کَلِّمینِی
ذکر شب و روزت شده «عَجِّل وَفاتِی»
آوای جانسوزت شده «عَجِّل وَفاتِی»
یوسف رحیمی
@marsiyeeh
#حضرت_زهرا
برخاک با شکسته پری گریه میکنم
بر زخم مانده بر جگری گریه میکنم
با خاطرات کوچه ی باریک سالهاست
درتنگنای هر گذری،گریه میکنم
از لحظه ای که سینه ی تو پشت درشکست
تا میرسد صدای دری گریه میکنم
در روضه ای که میشنوم اسم میخ را
باضجه ی بلندتری گریه میکنم
من داغدار آتش وخاکسترم که با
تصویر چوب شعله وری گریه میکنم
دردهزارساله ی من درد بی کسی ست
غربت برایم ارثیه ای خانوادگی ست
چون شمع جانت آب شدن را چشیده ام
در شعله ها مذاب شدن را چشیده ام
عمریست مثل بازوی خیبر گشای شهر
محصور در طناب شدن را چشیده ام
روی تو را نمک نشناسان زمین زدند
منهم غم جواب شدن را چشیده ام
چون عمه زیر هجمی از آلام ودردها
گل بودن و گلاب شدن را چشیده ام
چون قلب بی قرار حسینت شکسته ام
مثل حسن عذاب شدن را چشیده ام
تا روی سینه ات اثر میخ باقی است
مظلومی ات به وسعت تاریخ باقی است
می آیم و زمین و زمان مات میشود
دامان کعبه عرصه ی میقات میشود
با دستهای عدل، برای ستمگران
دنیا بَدَل به دار مکافات میشود
نور هدایتی که بدستم سپرده اند
تکثیر در تمامی ذرّات میشود
وقتی سقیفه را بکشانم به محکمه
حقِّ گرفته از پدر اثبات میشود
باآتشی که سوخت در،خانه ی تورا
نمرود شهر سخت مجازات میشود
من میرسم به پیکر اسلام جان دهم
قبر تو را به آدم و عالم نشان دهم
عالیه رجبی
@marsiyeeh
#حضرت_زهرا
هرکه جانانه به پای غم دلبر مانده
نام او در دل تاریخ سراسر مانده
لبمان با قدح ساقیکوثر تر شد
آنچنانی که لب از بادهی او تر مانده
کیست زهرا که درخشندهتر از خورشید است؟
ماه از شمس رخ اوست منور مانده
قرنها گفته شد از وصف مقامش اما
آنچه گفتند همه،باز فراتر مانده
خطبهاش در وسط معرکه غوغا میکرد
شیر از غرش زهرایی او درمانده
آنقدر دشمن او بغض علی در دل داشت
که عدو بود و دلی سخت مکدر مانده
با لگد زد به در و نعرهزنان گفت:علی
این تلافیِ اُحد،کینهی خیبر مانده
میخ از دیدن این واقعه خون میبارید
شاهدم لختهی خونیست که بر در مانده
دود،مسمار،لگد،فاطمه،آتش،ایوای
کمر صبر هم از غصه مکسر مانده
آن طرف قنفذ و در دست غلاف آشفته
این طرف چشم حسن،خیره به مادر مانده
دست از دامن مولا نکشد او هرگز
فاطمه پای علی تا دم آخر مانده
چه کنم؟!شعر به گودال تمایل دارد
دست من نیست اگر قافیه «سر» مانده
ته گودال اگر پیرُهنی را بُردند
جای آن نیزه و شمشیر به پیکر مانده
ضربه زد شمر و سر شیشهی عطری افتاد
از همان لحظه،حرم نیز معطر مانده
محمد زوار
@marsiyeeh
#حضرت_زهرا
گل که شد مقصود،حتی خار حاجت می دهد
خار با تو می شود گلزار حاجت می دهد
زینب و زهرا بماند فضه هم جای خودش
توی این خانه در و دیوار حاجت می دهد
گرچه ایام عزای فاطمه این روزهاست
ذکر یا حیدر ولی بسیار حاجت می دهد
حُب مولا را میان قلب خود تشدید کن
چون که زهرا طبق این معیار حاجت می دهد
فاطمه با ذکر مولا می دهد کرببلا
کعبه گر با ذکر استغفار حاجت می دهد
فاطمیه شد اذان را نیز با حاجت بگو
یاعلی وقتی شود تکرار حاجت می دهد
از طبیبان جهان باید بپرسی که چطور؟!
درمیان بستر این بیمار حاجت می دهد
شعله میداند که از نزدیک شاهد بوده است
فاطمه بین در و دیوار حاجت می دهد
مهدی رحیمی زمستان
@marsiyeeh
#حضرت_زهرا
آن زمینهایی که به لطف تو واجد میشوند
در طهارت داشتن مانند مسجد میشوند
کیمیای دست فضه مزد کار خانه بود
پس کنیزان تو دارای عواید میشوند
به گرو رفته و ولی صد دل گرو می آورد
از قبال چادرت یک قوم عابد میشوند
خاک خاک انداز صحن خانه را بیرون نریز!
رحم کن بی بی به آنهایی که زاید میشوند!
در عبودیت به تسبیح تو محتاجیم ما
نامساعدها به اذکارت مساعد میشوند
در مقام عشق از اصل و نسب گفتن خطاست
پس تمامی محبان تو سید میشوند!
از مصادیق جهاد احیای امر فاطمست
گریه کن های تو هم شأن مجاهد میشوند
پاکی ناموس ما مدیون ناموس علی ست
زیر این پرچم همه دور از مفاسد میشوند
روز محشر در جواب منکران فاجعه
لکه های خون برمسمار شاهد میشوند
سید پوریا هاشمی
@marsiyeeh
#امام_زمان
تو صاحبش شدی و هی زمان ادامه دار شد
نیامدی و روز و شب جهان ادامه دار شد
نشست تیر پشت تیر روی پلکهایت و
در ابروان نافذت کمان ادامه دار شد
پس از عبور از نهاد سیزده نفر فقط
به جسم تو که کوچ کرد جان ادامه دار شد
تمام گشت باخدا و با نبی اگر،ولی
به واژه ی علی رسید اذان ادامه دار شد
فقط به این دلیل که به وقت دردها تو را
صدا زدیم،بی گمان دهان ادامه دار شد
برای امتحان هرکسی زمان معین است
برای تو همیشه امتحان ادامه دار شد
صغیر بود غیبتت ضرر به شیعیان رسید
کبیر گشت غیبت و زیان ادامه دار شد
مهدی رحیمی زمستان
@marsiyeeh
#امام_حسین
مِن الغریب نوشتی إلی الحبیب سلامی
حبیب رفت به میدان چه رفتنی چه قیامی
سحر نسیم گذشت از سر مزار شهیدان
هنوز در پی بویی که می رسد به مشامی
و جبرئیل هم آن جا مجال پر زدنش نیست
رسیده اند شهیدان کربلا به مقامی...
یکی حسین امیرش شد و چه خوب امیری
یکی حسین امامش شد و چه خوب امامی
یکی بدون زره مرگ را گرفت در آغوش
یکی نماز تو را شد سپر بدون کلامی
یکی سیاه ولی روسپید؛ چون تو گرفتی
سر غلام به دامان خود چه حسن ختامی
یکی علی شد و اکبر شد و چه ماه منیری
یکی عمو شد و سقّا شد و چه ماه تمامی
به روی نیزه و در باد، گیسوان پریشان
چنان شدند که باقی نماند کوفه و شامی
دلم به حسرت یا لیتنا رسید و نگاهم
به سردر حرم افتاد، اُدخلوا بِسلامی...
مهدی جهاندار
@marsiyeeh
#امام_حسین
نمک سفره ی ارباب زمین گیرم کرد
لقمه نان سراین سفره مرا سیرم کرد
هر زمان دورشدم از در پر فیض شما
نفس عماره مرا در غل و زنجیرم کرد
تا نفس هر نفسم آه کشیدم حسین
به سرخوان پر از مهر سرازیرم کرد
چه شود گرد حریمت به طواف آید دل
دوری از کرببلا بود که دلگیرم کرد
نه فقط داغ حرم ،روضه مکشوفه ی تو
روضه های دم "دروازه" چنین پیرم کرد
اصغر مومنی
@marsiyeeh
#امام_حسین
بنویسید مرا بی سر و سامان حسین
جگری سوخته و پاره گریبان حسین
پای شش گوشه گدا را بنشانید و سپس
بنگارید مرا دست به دامان حسین
روضه ای باز بخوانید و، هلاکم بکنید
روی قبرم بنویسید پریشان حسین
پروراندند مرا پای همین هیئت ها
از همان روز ازل خورده ام از نان حسین
کاش در کرببلا جام شهادت نوشم
بسرایند مرا جزء شهیدان حسین
شبِ بی گریه در این عشق حرام است مرا
این چنین است شبِ ریزه خور خوان حسین
بنویسید روی مشک علمدار حرم
جان عالم به فدای لب عطشان حسین
***
به خدا این پسر حضرت زهرا باشد
روی خاک است چرا پیکر عریان حسین
رضاباقريان
@marsiyeeh
#امام_حسین
دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است؟
چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است
دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟
بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟
شرمنده زلعل لب عطشان حسین است
دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدا هم عزادار حسین است
@marsiyeeh
#امام_حسین
دل در بهارانِ هـــوایــــت دلنشین است
حقاً که شهر کـــــــربلا عرش برین است
شـــوق زیـــارت میزند در سینه ها موج
طعمِ اذان صحن تو حصنِ حصین است
رزق حـــلال نــوکران ذکـــر حسین است
اسم تـــــــو بر روی عقیق دل نگین است
درس جــــنون و عاشقی را داده زیــــنب
روحی فداک حضرت عشق آفــرین است
راه نجف تا کــــــربلا تعریـــــف عشق است
یعنی شــــــــروع عاشقی از اربعین است
عبدالرحمن رستمیان جهرمی
@marsiyeeh