eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
124 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم  میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم  یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم  با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه گر بخواهی ام, غلام رو سیاهت میشوم مثل جون و مثل عابس, مثل مسلم, مثل حر گر دهی رخصت مرا, من هم فدایت میشوم گر برات کربلایم را به دستانم دهی جان زهرا تا قیامت وامدارت میشوم چون قسم دادم تو را بر نام زهرا, مادرت مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم میلاد الیاسوند @deabel
تکیه به وفای ما نکن آقاجان گریه تو برای ما نکن آقاجان بهر فرجت خودت بیا کاری کن دل خوش به دعای ما نکن آقاجان شاعر: @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حالم به حال عبد مُکَدَّر نمی خورد وضعم به وضع بنده ی مضطر نمی خورد نفرین به من که اشک دُرُستی نریختم این گریه ها به درد من آخر نمی خورد عاشق به عشق یار ز اغیار می بُرد عاشق غمی به جز غم دلبر نمی خورد @hosenih اقدام کرده‌ام بپرم بارها..،نشد بال و پرم به بال کبوتر نمی خورد در می زنم رئوف..،جواب مرا بده در می زنم رئوف..،مگر در نمی خورد؟! اصلاً قد و قواره ی من را نگاه کن باور بکن به بنده ی خودسر نمی خورد گرچه بدم ولی به علی دوست دارمت این لب قسم..،دروغ..،به حیدر نمی خورد ما را به جان حضرت زهرا قبول کن ما را قبول کن..،به کسی بر نمی خورد بی حُبِّ فاطمه بخدا کارنامه ام مُهر امان وادی محشر نمی خورد @hosenih نان تنور فاطمه را هرکسی چشید جز دستپخت حضرت مادر نمی خورد افطارها به خاطرِ عطشانِ فاطمه یک جرعه آب خوش لب نوکر نمی خورد ▪️ ▪️ با چکمه روی سینه ی او پا نمی نَهَند لب تشنه را که نیزه به خوردش نمی دهند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هرکار میکنم که نلغزم نمیشود در حفظ توبه عزم مصمم نمیشود باید که سیل نفس مرا شستشودهد تطهیر من به بارش نم نم نمیشود هر قدر هم هوای مرا داشت لطف تو اما دوباره بنده ات آدم نمیشود @hosenih آخر کجا فرار کنم از حکومتت وقتی که مهربانی تو کم نمی شود تو خواستی که آمده ام ، بی اراده ات هرگز بساط توبه فراهم نمیشود دنبال مستحقی اگر ،دست من بگیر بیچاره تر از آنچه که هستم نمیشود من را بخر اگرچه به دردت نمی خورم چیزی که از بزرگی تو کم نمی شود کارم اگر گره بخورد گاه بهتر است این بندگی به جز گره محکم نمیشود من زخمی محبتم و شکر میکنم بی زخم سینه لایق مرهم نمی شود *** ما روزه ایم و روضه نشینیم بیشتر ماهی برای ما که محرم نمیشود ما کشته های روضه و او هم قتیل اشک این دو جدا دقیقه ای از هم نمی شود آن لحظه ای که خورد زمین بین قتلگاه هرگز غمی به سختی این غم نمیشود @hosenih تنها که شد به دور تنش حلقه ها زدند چون اوعقیق سرخ به عالم نمیشود سبقت برای نیزه زدن بر حسین بود هر بازدم بدون زدن دم نمی شود آنقدر ضربه خورد ز جسمش اثر نماند گل در گلاب این همه مبهم نمیشود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نشسته ام رمضان را کنار خوان رقیه منم گدای همین لطف بیکران رقیه اگرچه رانده شدم از همه ولی به امیدی رسانده ام سر خود را به آستان رقیه @hosenih نمیزند لب خود را به لقمه ای که حرام است هر آنکه میخورد از رزق آب ونان رقیه خداکند نزنم باز زیر قول وقرارم و سربلند بمانم در امتحان رقیه گره گشایی ما روضه های سوم ماه است که میهمان خدائیم و میهمان رقیه به ناله های منِ تحبس الدعا نظری کن به نالهء ابتا یاحسین جان رقیه نشسته ام سر سجاده واکند به دعایش زبان لال مرا لکنت زبان رقیه کمان شده قد من با گناه های زیادم مرا ببخش قسم بر قد کمان رقیه به خاک چادر زینب قسم که در صف محشر تمام گریه کنانند در امان رقیه @hosenih خمیده راه اگر میرود بخاطر این است که خورده ضربِ لگدها به استخوان رقیه گرفته است چه محکم به دست معجر خود را رسیده آتش خیمه به گیسوان رقیه ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شمیم عفو خدا بر مشام می آید برای زخم گناه التیام می آید اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است ز سوی حضرت حق فیض عام می آید @hosenih بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم دوباره مرغ اجابت به بام می آید ملائکه همه چشم انتظار ما بودند ز عرش و فرش طنین سلام می آید اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست اگرچه نفس به همراه دام می آید... بناست پاک شود نامه ی گناهانم اگر که از منِ شرمنده نام می آید شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی برس به داد خدایا! صِدام می آید؟... چه روشن است دل من در این شب تاریک برات رفتن تا کربلام می آید @hosenih و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه گریز مرثیه از سمت شام می آید گرسنه است به ویرانه دختری اما ز خانه ها همه بوی طعام می آید... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چه دیده ها که دوخته به در شد و نیامدی چه عمرها ز دوری تو سر شد و نیامدی @hosenih چه روزها که تا به شب نام تو برده شد به لب چه چشمها که از غم تو تر شد و نیامدی شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان اسیر فتنه ی زمان، بشر شد و نیامدی تمام غصه ام همین شده که گویم این چنین و امشبم بدون تو سحر شد و نیامدی صبا به یار آشنا بگو که نوکر شما ز دوری رخ تو خونجگر شد و نیامدی @hosenih از این زمانه خسته ام بیا که دلشکسته ام به حق مادری که منتظر شد و نیامدی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اگر این بار گنه روز حسابم باشد... عافیت داشتنم نیز به خوابم باشد من‌ اگر هیچ ندارم دل سوزان  دارم همه ثروتم این چشم پرآبم باشد @hosenih پیش مردم همه آبرویم قلابی ست پرده پوشی تو عمریست نقابم باشد توبه ام هیچ زمان توبه مردانه نبود تا که احیاگر این قلب خرابم باشد بخودم امدم اما چه کنم پیر شدم سربه زیری ثمر عهد شبابم باشد بگذارید بسوزم نگذارید ولی.. دور افتادنم از روضه عذابم باشد شب قبرم دوملک را به نجف خواهم برد بس که یا حیدر کرار جوابم باشد عشق بوده همه نوکریم پای حسین چشم من کی به بهشت و به ثوابم باشد؟! @hosenih دم افطار به من آب فراتی بدهید خنکای جگر و قلب کبابم باشد ای به قربان غریبی که به قاتل میگفت... شمر بگذار سرم رو به ربابم باشد! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رمضان است رفیقان! همه بیدار شویم همه بیدار در این فرصتِ سرشار شویم زیر سنگینی اعمالِ پریشان مُردیم رمضان است، بیایید سبک‌بار شویم @hosenih می‌توانیم در این ماه به قرآن برسیم می‌توانیم در این ماه، علی‌وار شویم ماهِ مهمانیِ حقّ است، بیایید همه تا نمک‌خوردهٔ این سفرۀ افطار شویم چشم‌ها را بتکانیم در این ماهِ زلال با دو آیینه همه راهیِ دیدار شویم... سِرِّ سی جزء به سی روز فرو می‌آید هان! رفیقان! همه آیینه‌ٔ اسرار شویم @hosenih یازده ماه گذشت و خبر از عشق نشد با خداوند، در این ماه مگر یار شویم رمضان است رفیقان! همه بیدار شویم همه بیدار در این فرصتِ سرشار شویم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مولا ! سلام ، جز غم دوری ملال نیست دارم هزار سینه سخن ... کو ؟ مجال نیست آلوده است آب و هوای جهان عزیز ! آبی درون چشمه ی دنیا زلال نیست مولا ! دروغ نه ، به خدا یک حقیقت است « انسان » در این زمانه به جز یک محال نیست دنیا شده ست انجمن ُگنده لات ها جایی در این میانه برای « کمال » نیست طاعون ظلم ، روح زمین را جویده است در چشم این زمانه « عدالت » سوال نیست « دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و من ... *» ، بی خیال نیست ! سیرم از این جهان دغل ، سیرِ سیرِ سیر اما برای شِکوه دگر ، حس و حال نیست در سر هوای وصل تو دارم ، همین و بس چون شیعه ی نگاه تو هستم ، محال نیست روحم قیام کرده به شوق ظهور تو ای نازنین ! زمان ظهور و وصال نیست ؟! رضا اسماعیلی @deabel
ای کاش ببینیم همه ماه نهان را همراه طلوع تو شروع رمضان را   با تلخی اشک غمت افطار نمودیم از ماذنه هر بار شنيديم شنیدیم اذان را   چندیست که چشمان زمین بی تو ندیده است از باد صبا آن نفس مشک فشان را   تلخند زبانها بگذار از تو بگویند تا نام تو تغییر دهد طعم دهان را   قلبی که ز خاک کف پاهای تو دور است صد سال نخواهیم برایش ضربان را هرگاه که با تو به مناجات نشستیم یک بار هم احساس نکردیم زمان را   گیریم که از دیدن تو چشم بپوشیم آقای دل ما! چه کنیم این دلمان را؟   امسال رسیدیم که از سفره زینب بر دست گدایان بدهی لقمه نان را   خون گریه روز و شبت از غصه زینب باعث شده در کام بگیریم زبان را    برگرد که از کوفه نه، از کرب و بلا نه از شام بپرسی سبب قد کمان را محمد علي بياباني @deabel
اَبرم و شب به شب از هجر رُخت می بارم من به امید نگاهی ست اگر بیدارم بپذیری! نپذیری! کرمت را عشق است  نه پی حاجتم آقا، نه پیِ دینارم دیده گر یار نبیند به چه دردی بخورد؟! کور ماندم به امیدِ سحر دیدارم بدی از من! بدی از من ! بدی از من بوده... تویی و این همه خوبی، منم و اِقرارم به زبان عاشقمو، وقت عمل غافل تو به زبان نوکرمو، وقت عمل سربارم تو چرا فکر منی؟! فکر منِ نالایق؟! من که سرگرمِ خودم بودم و فکر کارم روزه اش را تو گرفتی و به من مُزد رسید زحمتش را تو کشیدی که تقرب دارم یابن حیدر! بطلب یک سحر ایوان نجف دل من لک زده بَهر پدر کَرّارم یک سحر صحن ابالفضل، غروبش گودال کربلا خواسته ام در سحر و افطارم گریه کردن ز شما! مرثیه خوانی از من.. خون زِ چشمان تو می‌بارد و خون می‌باردم شمر آماده شد و جَد تو چشمش وا شد گفت یارب منم و زخم تن بسیارم!  سر من را بِبُرد یا نَبُرد حرفی نیست من پریشانِ عبورِ حرم از بازارم.. بوی زهرا ته گودالِ بلا پیچیده خنجر آمد به زبان گفت من آن مسمارم سیدپوریا هاشمی @deabel