eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
الله کوتاه کن کلام... بماند بقیّه‌اش کوتاه کن کلام... بماند بقیّه‌اش مرده است احترام... بماند بقیّه‌اش از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام... بماند بقیّه‌اش هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام... بماند بقیّه‌اش شمشیرها تمام شد و نیزه‌ها تمام شد سنگ ها تمام... بماند بقیّه‌اش گویا هنوز باور زینب نمی‌شود بر سینۀ امام...؟ بماند بقیّه‎اش پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام... بماند بقیّه‌اش راحت شد از حسین همین که خیالشان شد نوبت خیام....بماند بقیّه‌اش سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش از پیکر امام .... بماند بقیّه‌اش بر خاک خفته‌ای و مرا می برد عدو من می روم به شام... بماند بقیّه‌اش دلواپسم برای سرت روی نیزه‌ها از سنگ پشت بام... بماند بقیّه‌اش دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام... بماند بقیّه‌اش حالا قرار هست کجاها رود سرش؟ از کوفه تا به شام... بماند بقیه اش قصه به "سر" رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام ... بماند بقیه اش
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا مَن دَفَنَهُ اَهلُ القُرَی》🔷🔹 ✅در مقاتل آمده است که بعد از شهادت امام حسین(ع)، در دو جا پرندگانی سفید رنگ بر روی پیکر مطهر ایشان در حال پرواز بودند : 1⃣مورد اول : بر روی راس بریده امام حسین(ع) : 👇 عیوف زن خولی می گوید : بعد از آنکه خولی سر مبارک امام حسین(ع) را از کربلا آورد، آن را در درون طشت قرار داد و من هنگامی که شبانه از بستر خويش برخاستم و كنار آن طشت كه سر مقدّس را در آنجا نهان كرده بود نشستم و در آنجا مجلس سوگوارى بر پا داشتم و گريستن را آغاز كردم. در این هنگام؛ 📋《فَوَ اللَّهِ مَا زِلْتُ أَنْظُرُ إِلَى نُورٍ مِثْلِ‏ الْعَمُودِ يَسْطَعُ‏ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْإِجَّانَةِ وَ رَأَيْتُ طُيُوراً بِيضاً تُرَفْرِفُ حَوْلَهَا》 ♦️به خداى سوگند كه در همان هنگام مى‏ ديدم كه نورى تابناك و فروغى زيبا مانند ستون نورانی، از آسمان به سوى طشت مى‏ تابد و پرندگان سفید رنگ و زيبايى بر گرداگرد آن طشت در حال پروازند.(۱) 2⃣مورد دوم : بر پیکر مطهر امام حسین(ع) و پیکر پاک شهدای کربلا :👇 ابن شهر آشوب می نویسد : 📋《وَ دَفَنَ‏ جُثَثَهُمْ‏ بِالطَّفِّ أَهْلُ الْغَاضِرِيَّةِ مِنْ بَنِي أَسَدٍ بَعْدَ مَا قَتَلُوهُ بِيَوْمٍ وَ كَانُوا يَجِدُونَ لِأَكْثَرِهِمْ قُبُوراً وَ يَرَوْنَ طُيُوراً بَيْضَاءَ》 ♦️ساکنان غاضریه از قبیله بنی ‌اسد پیکرهاى امام حسین(ع) و یاران ایشان را یک روز پس از شهادتشان در طَفّ به خاک سپردند و براى بیشتر آن ها قبرهاى آماده‌ اى می ‌دیدند و پرندگان سفیدى را نیز مشاهده می ‌کردند که بر روی آنان در حال پرواز بودند.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : آتش چقدر رنگ پریده‌ست در تنور امشب مگر سپیده دمیده‌ست در تنور؟ این ردّ پای قافلهٔ داغ لاله‌هاست؟ یا خون آفتاب چکیده‌ست در تنور؟! این گل‌خروش کیست که یک‌ریز و بی‌امان شیپور رستخیز دمیده‌ست در تنور؟ چون جسم پاره پارهٔ در خون تپیده‌اش فریاد او بریده بریده‌ست در تنور از دودمان فتنهٔ خاکستری، خسی خورشید را به شعله کشیده‌ست در تنور جز آسمان ابری این شام کوفه‌سوز خورشیدِ سر بریده که دیده‌ست در تنور؟ دنبال طفل گمشده انگار بارها با آن سرِ بریده دویده‌ست در تنور! 👤مجاهدی 📚منابع : ۱)مثیرالاحزان ابن نما حلی، ص۸۵ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۲ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
الله ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج مشکی پوشان هیئت رزمندگان مکتب الحسین سبک حسین جان چقد خوبه بازم دیدم مجلسای عزا تو همه آرزومه که یک شب بدم جون برا تو آقا جان حسین جان الهی که قربونی پایین پاتشم آقا فدای تو تک تک سینه زناتشم آقا انشالله دوباره خریدی ماهارو ممنونم بها دادی این بی بهارو ممنونم سر سفره ی پادشاهی با رفعت کنارت نشوندی گدارو ممنونم حسین جان حسین جان ___________________________ حسین جان حسین جان دل بی قرارم اسیر توعه خیلی وقته تازه فهمیدم دوری از روضه هات خیلی سخته آقا جان حسین جان حسین جان یه غم سنگینه میکنه از حالا توی سینم از الان فقط زار و دلواپس اربعینم آقا جان منو کشته دوریِ از تو آقا جان نداره به واللهِ عشقِ تو پایان تا اسم تورو روی لبهام میارم با گریه میگه مادرت زهرا ای جان حسین جان حسین جان ___________________________ حسین جان حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم شبی که میرفتم واست کاسه ی آب گذاشتم واویلا حسین جان حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت گیره نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیره نیزه واویلا صدا میزدم مادرت رو یامظلوم نشون میدادم حنجرت رو یامظلوم صدا میزدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یامظلوم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان _______________________ حسین جان حسین جان سپردم که با خاک بپوشنه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا تا حالا تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اینقدر جسارت واویلا به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم _______________________ بمیرم بمیرم گلوی بریدت همیشه به یادم میمونه روی چادره سوخته ی من هنوز رد خونه واویلا بمیرم بمیرم که تو نیزه خوردی که اون نیزه معلومه داغ بود خدا میدونه واسم اون بدترین اتفاق بود واویلا سر تو که رو نیزه ها رفت یامظلوم همش چادرم زیر پا رفت یامظلوم جلو چشم نامحرمان افتادم پناه غریبیم کجا رفت یامظلوم •┈┈••✾••┈┈• @azizamhoseng
07-Shoor-Nariman Panahi--Meshki Poshan 1399.mp3
10.97M
شور ( حسین جان چقد خوبه باز دیدم مجلس ...) جلسه مشکی پوشان ۱۳۹۹/۵/۳۰ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
الله حسین جان ای آبروی دو
|⇦•به سینه میزنیم با یادِ علی.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام به امید باز شدن مسیر و استجاب دعای مومنین به نفس حاج امیر کرمانشاهی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به سینه میزنیم با یادِ علی با روح ناظم با نادِ علی حسینِ وقتی که تنها کس ما جواد ذاکرِ دل واپس ما دستاتُ بالا بیار اجازه بگیر از شاه نینوا ، از بی دست کربلا.. سرت رو خم کنُ رویِ سرت بزار دستاتُ ببین رویاتُ ، ضریح آقاتُ .. ای شه کربلا ، سلام علیک ای سر از تن جدا سلام علیک سیدی یک نظر سویِ ما کن قسمتِ ما همه کربلا کن شکر خدا را که در پناه حسینیم عالم از این خوب تر پناه ندارد ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
كوچه های مدینه وُ بوی زخم های تنی كه می آید چشم های سپیدِ یعقوب و بوی پیراهنی كه می آید مرد سجّاده ای كه درک نكرد هیچ كس آیه ی مقامش را در هیاهوی شهرِ كوفه نداد هیچ كس پاسخ سلامش را  تا عزاداریش شروع شَوَد دیدنِ شیرخواره ای كافی ست تا صدایش به گوش ما برسد دیدن گوشواره ای كافی ست  وقت افطار كردنش هر شب تا كه چشمش به آب می افتاد تشنگیِ ضَریحِ لب هایش یادِ طفلِ رباب می افتاد من نمی دانم این كه خاكستر چه به روز سَرِ امام آورد زیر زنجیر پیكر زردش معجزه بود اگر دوام آورد گیرم از دست كوفه راحت شد سنگِ طفلان شام را چه كند؟ گیرم از دست كوچه سنگ نخورد مردم پشت بام را چه كند؟ تا كه این مرد قافله زنده ست حرفی از طفلِ كاروان نزنید پیش این مردِ گریه، جانِ حسین حرفی از چوب خیزران نزنید علی اكبر لطیفیان @deabel
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تنها نه این که داده رزق نوکران را بخشیده آب و نان بنده پروران را @hosenih معشوق ها دلداده ی حب الحسین اند عشقش مُسَخَّر کرده قلب دلبران را هر کس که مشمول نگاه رحمتش شد هرگز نمی خواهد عطای دیگران را گریه برایش خیرِ بی مانند دارد حتی مقرب می کند پیغمبران را نامش که زینت بخشِ عرش و اهل آن است تا اوج مستی می برد نوحه گران را دیوانگی ما در این میخانه، لطف است بخشیده زهرا این جنون بیکران را یک عمر داغ سینه ی عریان ارباب آتش زده جان و دل جامه دران را باید چگونه با پر زخمی، عقیله پیدا کند در دشت و صحرا، دختران را @hosenih باید چگونه زینب کبری ببیند در شام، بر کام امامش، خیزران را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلم از روز ازل تنگ تو بوده است حسین به لبم ذکر تو آهنگ تو بوده است حسین @hosenih در صف سینه زنان این همه سال از عمرم آن چه بر سینه زدم سنگ تو بوده است حسین ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو یادگار حسینی که کربلا دیدی شبیه عمّه‌ی مظلومه‌ات بلا دیدی "سری به نیزه بلند است" را شما دیدی و غارت حرم و خیمه‌گاه را دیدی دو چشم گریه‌ی تو تا همیشه آباد است در این سکوت تو صدها هزار فریاد است برای گریهـات آقا اشاره کافی بود همین که چشم تو بینَد سه‌ساله کافی بود گلوی نازک یک شیرخواره کافی بود به آب‌دادن ذبحی نظاره کافی بود تو را به غصّه چهل‌سال مبتلا دیدند به لحظهْ‌لحظهْ گریز تو کربلا دیدند اگرچه عصر دهم قسمت تو غم گردید که سایه‌ی پدرت از سر تو کم گردید نصیب تو فقط آه و غم و الم گردید ز بار غصه‌ی یاران قَدِ تو خم گردید اگرچه تبْ نگهت را ز درد، تیره نمود خدا برای امامت تو را ذخیره نمود دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت دو پلک چشم ترِ تو همیشه باران داشت همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت به سینه روضه‌ی مکشوف چون هزاران داشت سه‌شعبه دیدی و تیر و گلوی اصغر را تو تیغ دیدی و خنجر به روی حنجر را به نوک نی سرِ خورشید ماه قافله بود نگاهبان سر شیرخواره حرمله بود به دست و پای تو در این مسیر سلسله بود غمی که کُشته تو را شام بود و هلهله بود شهادت ارث شما بود و اعتبار شما به ظلمْ سوی اسارت کشید کار شما چه رفت بر دل غمدیده‌ات به دفن پدر درون قبر زدی ناله‌ای ز سوز جگر سری نمانده کنی رو به سوی قبله دگر رواست خون بشود جاری از غمت ز بصر به دفن شاه شهیدان کفن نبود آنروز به زیر آن همه نیزه بدن نبود آنروز وحید دکامین @deabel
بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد پیکر سوختهٔ کرب‌وبلا سهم تو شد بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکست ناگهان داغ دل آینه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت خطبهٔ اشک برای شهدا سهم تو شد بعد از آن واقعه در هرولهٔ آتش و خون در شب خوف و خطر خطبهٔ «لا» سهم تو شد بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد خیمهٔ نور تو در فتنهٔ شب سوخت ولی کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای زینت سجادهٔ عشق از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای کاش که می‌مردم من مصلحت نیست بگویم که چه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعهٔ سرخ حقیقت گل کرد کربلا در تو درخشید خدا سهم تو شد رضا اسماعیلی @deabel
نگفته ام غم دل را نگفته بسیار است.. غمی که میکُشدم عاقبت غم یار است به یاد خواب رقیه به یاد حمله زجر.. زمان خواب،دو چشمم همیشه بیدار است تورو خدا جلویم گوسفند سر نبرید دلم ز دیدن این صحنه سخت بیزار است صدای‌ گریه نوزاد میکشد مارا! خداکند که بخوابد!رباب تبدار است نمیروم سر بازار دردسر دارد عذاب هرشب من ازدحام بازار است.. حصیر پهن نکردم به خانه ام اصلا حصیر روضه ی مکشوفه ی من زار است هنوز بعد چهل سال درد پا دادم هنوز بر کف پایم نشانی خار است هنوزجای غل وسلسله ب گردنم است هنوز چشم من از مشت بی هوا تاراست آهای مردم "اَذَلَّ عزیزنا"یعنی محله ای بروی که هجوم اشرار است مقابلم به زن و بچه ام اهانت شد امان ز غربت مردی که بدگرفتار است سیدپوریا هاشمی @deabel