eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
فاطمه افتاد اما سوخت حیدر بیشتر بسته شد دست علی و سوخت مادر بیشتر هر کسی آن روز ساکت ماند، مدیون نبی است هیچ فرقی نیست در این جرم، کمتر... بیشتر... سنگدل دیوار بود و سنگدل تر میخ در سرخ شد دیوار اما سینه ی در بیشتر هرچه زهرا می کشید ازین طرف مولای خود می کشیدند آن طرف دستان حیدر بیشتر نانجیبی دید زهرا بی خیالِ یار نیست تازیانه زد به مادر، بین معبر بیشتر در شلوغی ناگهان با ضربه ی سخت غلاف ریخت بر روی زمین، آیات کوثر بیشتر بعد از آن چشمی دگر لبخند زهرا را ندید بین بستر، فکر رفتن بود دیگر بیشتر ارث بردند از مصیبات بتول این بچه ها یک به یک داغ و بلا دیدند، دختر بیشتر زخم های سنگ و تیغ و نیزه ها جای خودش سوخت زینب از غم کندیِ خنجر بیشتر محمدجواد شیرازی @rozeh_1
رفت بی تو ناامید و بی هدف این هفته هم روزها دور از تو رفت و شد تلف این هفته هم طی شد این عمرِ پر از حسرت به ناکامی مدام رفت همراهش چه بی شوق و شعف این هفته هم @hosenih بد دل دریا گرفت و باز هم أمن یجیب- -خواند مروارید در گوش صدف این هفته هم جمعه آمد! برنگشتی! یک نفر با طعنه گفت: سبز شد در زیر پاهاتان علف این هفته هم؟! خسته ایم از این تمسخرها و این تحقیرها شد بلا نازل به ما از هر طرف این هفته هم شد بدهکارت! ولی شرمنده که یارت نشد... این طلبکارِ حقیرِ ناخلف این هفته هم @hosenih خوشبحال آن کسی که ندبه خواند و ایستاد پای عشقت صادقانه،با شرف؛ این هفته هم یاد ما هم باش أباصالح شبی رفتی اگر- -کربلا یا سامرا، یا که نجف این هفته هم! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرفتی دست بر ديوار و دستی بر كمر زهرا نگاهت گاهگاهی هست بر ديوار و در زهرا نخی از چادرت را تا كه بر مسمار ِدَر ديدم مرا شِشماهه محسن ياد آمد در نظر زهرا ميانِ كوچه دشمن با غلاف كين تو را ميزد شدی بهر علی در كوچه با جانت سپر زهرا ز سيلی با علی حرفی نگفتی ليک فهميدم در آنجايی كه پوشاندی رُخت آسيمه سر زهرا شنيدم مرگ ميكردی طلب بِين دعاهايت كه بودی از غم هجر پدر خونين جگر زهرا اگر سوی پدر رَفتی مَگو از ماجرای خويش اگر چه مانده از سيلی بِرُخسارت اثر زهرا بيا بر عاصیِ درمانده لطفی كن كه با يادت بريزد اشک غم از ديده اش بار دگر زهرا داود تيموری @rozeh_1
وقتی هوای روضه ما باز مادری است حال و هوای گریه ما جور دیگری است وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادری است مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری است این اشک ها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی است زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری است زهراست آن که ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادری است زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه است، اگر شیعه حیدری است زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت ... شهیده شد وحید محمدی @rozeh_1
رد خونست که بر پیکر این در مانده مثل زخمی که روی بال کبوتر مانده لرز سختیست که بر زانوی حیدر مانده گرد و خاکست که بر چادر مادر مانده غم عالم به سرم ریخت ،امان از کوچه همه ی بال و پرم ریخت ، امان از کوچه آنقدر سوخته که چادرش از سر افتاد دست بر شانه ی من بود که مادر افتاد بضعه افتاد ، همه جان پیمبر افتاد دردسر بود که در خانه ى ما شر افتاد گره افتاده به این کار،امان از کوچه خم شده حیدر کرار ، امان از کوچه مانده خاکستر در ، روی پر و بال اما مانده در گوش من آن شورش و جنجال اما یاد آن قد خم و آن تن بی حال اما چادری که شده در معرکه پا مال اما بدتر این بود نه با پا ، که با سر افتاد تا به روی کمر مادر من در افتاد مانده نجوای شب و روز منو این کوچه مانده این آه جگر سوز من و این کوچه آتش و دود غم افروز من و این کوچه حسرت مادر دیروز من و این کوچه تکه تکه شده ام ، قحطی مرگست خدا میکشد آه مرا ، کوچه جدا ، مرگ جدا آسیابست که امروز سرش خلوت شد یا تنوری که برایش غم نان حسرت شد گریه در روزن چشمان همه دعوت شد بوی مادر به لباس تن من عادت شد سخت تر میگذرد ثانیه ها بی مادر شده دلگیر همه خانه ى ما بی مادر هیچ داغی بجز این داغ مرا پیر نکرد بين موهای حسن این همه تأثیر نکرد یل خیبر شکنی را نه زمین گیر نکرد گریه چشمان مرا از غم تو سیر نکرد آن سه تا بانی دردند ، امان از کوچه چه جفاها که نکردند ، امان از کوچه نرگس غریبی @rozeh_1
درس کرامت پیش او حاتم ببیند درس حیا و مادری مریم ببیند إنسیة الحوراست و قطعا محال است کُنه کمالش را بنی آدم ببیند تا پای جان پای امامش ماند زهرا حیدر سپر دارد همه عالم ببیند آن در که پیغمبر از آن بی اذن نگذشت حالا هجوم چند نامحرم ببیند با میخ و آتش داده شد اجر رسالت باید بیاید حضرت خاتم ببیند در کوچه طفلی را تصور کن که ناگه از ضرب سیلی مادرش مبهم ببیند دیگر حسن در خواب مادر را همیشه با صورتی نیلی و قدی خم ببیند از غربت کوچه غم گودال پیداست جایی که زینب پیکری دَرهم ببیند بین حرامی ها سر عمامه دعواست حالا تصور کن که مادر هم ببیند ای ساربان بس کن... چه میخواهی ز جانش؟ زهرا چگونه غارت خاتم ببیند؟ مرضیه نعیم امینی @rozeh_1
خودت را در میان صحنه محشر تصور کن خودت را بی کس و بی یارو بی یاور تصور کن خودت را در میان شعله ها در موجی از آتش خودت را در میان دود و خاکستر تصور کن تصور کن خودت را در میان کوچه ی تنگی و در آن کودکی را پیش یک مادر تصور کن و بعدش مادری را که گرفته دست کودک را و آنها را میان خیل یک لشکر تصور کن و در ذهنت تجسم کن 40 نامرد جنگی را که صف بستند پشت خانه حیدر، تصور کن- 40 نامرد جنگی و رخ ناموس پیغمبر خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن بیا و بعد از این مثل علی فردای زینب را تو از امروز با ساقی بی کوثر تصور کن و این یعنی به یاد آور دوباره بیت اول را خودت را در میان صحنه محشر تصور کن بیا یک بار در عمرت فقط یک بار در عمرت تمام نخل ها را در سرت بی سر تصور کن تصور کن تو هم در گودی مقتل زمین خوردی و حالا شمر را با چکمه اش بهتر تصور کن بیا من بعد قاسم را علی اکبر تصور کن بیا من بعد اکبر را علی اصغر تصور کن ... بماند داستان شام و مهمانی و بزم می خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن محمود یوسفی @rozeh_1
شانه ی ضرب دیده اش نگذاشت موی او را دوباره شانه کند باید انگار جای بازوی خود مادرش شانه را بهانه کند زینب از دست های لرزانش خوب فهمید هُرم آتش را مادرش زیر لب چنین می گفت با تو هم اینچنین زمانه کند اشک ها شان برای هم زیباست کربلا و مدینه ای بر پاست زینب افتاده است یاد غلاف مادرش یاد تازیانه کند آن زمانی که دید آتش را آستین در دهان گذاشت ولی خوب فهمید روز عاشورا خیمه ها را عدو نشانه کند درب آتش گرفته سویی بود روی دیوار جای خون مانده با وجود هجوم خاکستر خانه را او چگونه خانه کند حرف های علی و زهرا هم خود چنان روضه ایست مکشوفه آن زمانی که فاطمه می گفت تشیعش را علی شبانه کند علی اصغر یزدی @rozeh_1
|⇦•صورت توحید دارد ... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حاج حسین سازور ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "السلام علیکم یا اهل بیت النبوه" "اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی صدیقة الطاهره فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک" * اصلاً گریۀ مُحرم با گریه فاطمیه فرق داره، علتش اینه که فاطمیه، همه برای هم روضه میخونند، الان تو خونه ی حضرت زهرا باشی، بچه هاش دارن برای هم روضه میخونند، امام حسن برا امام حسین روضه میخونه، دوتاشون برای حضرت زینب روضه میخونند، این تفاوتش با کربلاست* صورت توحید دارد سجده های فاطمه سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه یا علی گفتیم و یا زهرا در آوردند از آب در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه بارها از رَبیَّ الاَعلای خود فهمیده ام می خَرد ما را خدا با ربنای فاطمه *دیدم درقنوتش صدا میزنه، خدایا! شیعیانم، دوستانم، گریه کنانم، همه رو مادر یاد کرد...* رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است چون نمی‌ارزد دو عالم در ازای فاطمه می‌رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش *بي بی جان به حسین ات قسم ما از همسایه های شما بهتریم، چون ما هیچ وقت نگفتیم از گریه های تو خسته شدیم، اما اونا آمدن به علی شکایت کردن، هرچی خوبی این خانواده به اهل این شهر کردن برعکس جواب گرفتند...* می رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش پس چه می صرفد شدم عمری گدای فاطمه خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه قبر پنهانی او گیریم که پیدا نشد اصلاً از اول نبود این خاک، جای فاطمه او اگر می خواست آتش را گلستان کرده بود معجزه کاری ندارد که برای فاطمه قامتش آیینه ی صبر علی بود و شکست شانه ی دیوار شد روزی عصای فاطمه ضربه ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه در نیامد از پسِ حُجب و حیای فاطمه صحبت محسن وسط آمد و گرنه هیچ وقت در نمی آمد در این دنیا صدای فاطمه داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد "من زمین خورده ترین مردِ جهانم " ای داد من جوانم تو جوان، پیر شدی پیر شدم زود می‌اُفتد از این غم ضربانم ای داد نوزده سالگی‌ات قسمت ما حیف نشد چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم می‌شود تا دو سه خط روضه بخوانم : ای داد همه‌ی شهر به اُفتادنمان خندیدند همه دیدند که پاشیده تَوانم ای داد هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست و نمی‌شد به تو خود را برسانم ای داد *همه میگن: فقط بازوت شکسته، اما علی میگه: خون از همه ی بدنت جاری شد، نگاه کردم، دیدم دستت شکسته، سرت شکسته، گونه ات شکسته، صورتت ترک خورده، پهلوت شکسته... خدایا گریه های مارو برای حضرت زهرا به اوج برسان، به گوش امام زمان برسان، بالاتر از این هم داره روضه، گوش بده...* هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست ونمیشد به تو خود را برسانم ای داد *بالاترین روضه اینه...* همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
🥀«نوحه ی زبان حال حضرت زینب (س ) در شهادت حضرت زهرا (س)» 🥀 🎶به سبک سرود ایران ایران ایران - رضا رویگری و یا زینب زینب زینب -- مرحوم موذن زاده اردبیلی ____________________ مادر مادر مادر_ ( ای مونس جان من) (۲) مادر مادر مادر _ (ای روح و روان من) (۲) بنگر ز غمت مادر _ فریاد و فغان من صبرو قرارم داروندارم ای محرم غم های من مادرم _ زهرا __________________ ای محرم غم های من_ مادرم زهرا ___________________ مادر مادر مادر _ ( ای آیت رحمانی ) (۲) ای نور دل حیدر _ ( ای کوثر قرآنی ) (۲) ای بضعهٔ پیغمبر _ محبوبهٔ یزدانی ای گل پر پر. مادر ای مادر ای تاج کرمنای من مادرم _ زهرا ____________________ ای محرم غم های من _ مادرم زهرا ____________________ مادر مادر مادر _ ( انسیه ی حورائی ) (۲) هم ام ابیها هم _ (ریحانه ی طاهائی ) (۲) تفسیر اذالشمسی_صدیقه ی کبرائی کوثر قرآن مظهر ایمان داغت غم عظمای من مادرم _ زهرا ___________________ ای محرم غم های من_ مادرم زهرا __________________ مادر مادر مادر _ (دربین در و دیوار ) (۲) مادرزچه روآخر_ ( خون‌میچکدازمسمار) (۲) بابای غریب من _ غیرازتونداردیار مهربان مادر. قدکمان مادر ای مادر تنهای من مادرم _ زهرا __________________ ای محرم غم های من_ مادرم زهرا __________________ مادر مادر مادر _ (ای مادر دل خسته ) (۲) مادر دیدی وقتی _ (دستان پدربسته) (۲) رفتی کمک بابا_ _ با پهلوی بشکسته مظهر جودی یاس کبودی محزون شده «نجوا» ی من مادرم _ زهرا __________________ ای محرم غم های من_ مادرم زهرا ____________________ ✍سروده غلامرضا ابوالقاسمی (نجوا) ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨ فاطی
در نمازت گریه کردی شد بنای غم درست "آه"گفتی..،شد نوایِ ناله یِ ماتم درست گونه ی تو لمس کرد اشک نمازِ صبح را شد از آن پس رویِ هر برگِ‌گُلی شبنم درست قطره ای از اشک تو وقت مناجاتت چکید بر زمین افتاد..،شد سرچشمه ی زمزم درست ای که در شرح تو آمد سوره ی "کوثر" پدید شد از اَعطینایِ شأن‌ات آیه ای محکم درست در حدیث قدسی "لولاک" پی بُردیم ما تو همانی که به اذنش می شود آدم درست نقش تو افتاد بر روی رکابِ احمدی با نگینی فاطمی شد حلقه ی خاتم درست ذات تو ذاتاً "ولیُّ‌الله"سازی می کند... مصطفی جای خودش..،شد مرتضیات هم درست تو پناهِ عالمی..،دیدیم در روز کساء با تو شد ضعفِ تنِ پیغمبر اکرم درست حضرت حق حیدرش را یکّه و تنها که دید بر تو رو زد..،شد برای مرتضی همدم درست دامنت را می تکانی در میان خانه ات از غبارش می شود آسیّه و مریم درست چادرت را پهن کردی بر سرِ اهلِ بُکاء در حسینیّه شد از هر تارِ آن پرچم درست یک گره آورده بودم تا حسین‌ات وا کند تا قسم دادم به تو..،شد آن گره دَر ‌دَم درست ای که باران نیز در مَسحِ "رُخ"اَت محرم نبود... پس چگونه خورد بر آن،دستِ نامحرم..،درست! شکل زخمی را که میخِ در به پهلویت کِشید می کند تا روزِ غُسل‌ات پُرسشی مبهم درست بردیا محمدی @rozeh_1
پشت در آمدند گمراهان جمع کفتارها و روباهان به درِ بیتِ شیر آمده اند جمعِ پست و حقیر آمده اند همه دنبال یک هدف هستند شیر غرّش کند تلف هستند همه با بغضِ حیدر آمده اند به تلافیِ خیبر آمده اند سامری آمده است با هیزم جلوی چشم آنهمه مردم آمده مستِ قدرت و زَر و زور آمده اصل و فرعِ شرّ و شرور آمده ذات خود نشان بدهد آمده کوه را تکان بدهد آمده آفتاب را ببرد یا که اُمُّ الکتاب را ببرد آمده کوهی ادعا دارد طلبِ حقِّ نابجا دارد آمده بحر را بخشکاند آمده نور را بسوزاند آمده فتنه ای به پا سازد دورِ کعبه طناب اندازد آمده قطره، بحر را ببرد بهترین مردِ دهر را ببرد آمده خانه را بسوزاند بالِ پروانه را بسوزاند آمده بهر جنگ با خورشید تا بتازد به سوره ی توحید به خداوندی خدا سوگند به علی شاه لافتی سوگند به علی عشقِ ماندگار قسم به دَمِ پاک ذوالفقار قسم به نماز نشسته ی زهرا به همان دست خسته ی زهرا به مقام بلند مرتبه اش به نماز و نیازِ هر شبه اش این بود اصلِ دین و افکارم: به خدا از سقیفه بیزارم ما علی را امام می دانیم مظهرِ فیضِ تامّ می دانیم ما فقط بنده ی علی هستیم عبد شرمنده ی علی هستیم همه هستیم سائل دَرِ او خاکِ پایِ گدایِ قنبر او دین ما طلحه و زبیری نیست بی علی عاقبت بخیری نیست من علی دوستم علی خواهم شاه مردان فقط بُوَد شاهم بی علی راه را نمی خواهم تابشِ ماه را نمی خواهم بی علی روز و شب چه فایده واجب و مستحب چه فایده بی علی بحر را نمی خواهم ثروت دهر را نمی خواهم بی علی ،راه، آخرش چاه است با علی راهِ عشق کوتاه است صیقل روح و جان علی مدد است ذکر صاحب زمان علی مدد است فاتحِ خیبر و اُحد ،حیدر قاتل عَمر عَبدِ وُد ، حیدر اسدالله و غیرت الله است از ضمیرِ عوالم آگاه است در نگاه خدا صراط علی است شور و عشق و غم و نشاط علی است بَه چه مشکل گشاست نام علی نفخِ صورِ خداست نام علی روز محشر که می دَمَند به صور همه بر پا شوند از دلِ گور همه با نامِ او قیام کنند به علی باید احترام کنند روز محشر چه روز زیبایی است جلوه ی مرتضی تماشایی است نگه انبیاء به دست علی است همه کار خدا به دست علی است گر چه باری پُر از خطا داریم ما در آن روز مرتضی داریم در نگاه خدا امانت اوست مظهر پاکی و دیانت اوست من گُلی جز علی نمی بویم مدح کس غیر او نمی گویم اوجب واجبات مهر علی است پایه ی کائنات مهر علی است غیرِ او را میان دل  کُشتم بیرق عشق اوست در مشتم در رهش جان خود به کف دارم من هوای شه نجف دارم شیعه ی حیدریم شکر خدا از دو عالم سریم شکر خدا مجتبی شکریان @rozeh_1
از در نمی گویم که تقصیری ندارد جز سوختن این چوب تقدیری ندارد در بشکند نجار از نو می تراشد دل بشکند انگار تعمیری ندارد گاهی لگد آنقدر محکم می شود که در تا شروع روضه تاخیری ندارد قانون در، پهلوی مادر، قدّ حیدر غیر از شکستن فعل تعبیری ندارد جنگ است و در مرز میان خیر و شر است اما علی اینبار شمشیری ندارد باید کسی خود را سپر می کرد و زهرا جز آیه ی بازوش تفسیری ندارد دشمن اگر یاغی است پس باید ادب کرد دیوانه را وقتی که زنجیری ندارد از کربلا شش ماهه ای اینجاست، دشمن جز میخ در زهدان خود تیری ندارد شاعر ندارد واژه ای این درد را و این پرده را نقاش تصویری ندارد محسن ناصحی @rozeh_1
یک درِ چوبی که میسوزد میان شعله ها میخ های داغِ آن در از خودش سوزان تر است پشتِ آن در فرض کن حالا که باشد مادری از تمام دردها این درد بی درمان تر است فکر کن با ضربه ای حالا همین در وا شود کشتنِ بانوی خانه بعد از آن آسان تر است از نوکِ مسمار خون میریخت بر روی زمین دیدهء مسمار انگار از همه گریان تر است فضه دستم را بگیر اما خودت تنها بیا تو بیایی دردم از چشم علی پنهان تر است کربلا وقتی اضافه بر مدینه می شود روضه ها سوزان تر و دلهای ما ویران تر است چشم تارش بین میدان کرد ثابت بر همه از همه اهل حرم ارباب من عطشان تر است شمر ، برخیز این گلو را خواهرش بوسیده است پس بَرَش گردان که تیغ از پشت سر بُرّان تر است گفت بالای سرش زینب ، چه شد پیراهنت ؟ پیکرت از آنچه میپنداشتم عریان تر است مهدی مقیمی @rozeh_1
سه ماه درد كشيدى ، سه ماه رنجيدى سه ماه ميشود اصلا به ما نتابيدى سه ماه راحت و آسوده تو نخوابيدى سه ماه ميشود اى همسرم نخنديدى بخند ، اين همه گريه براى رفتن نه بخاطر دل زينب بخاطر من نه دعاي رفتن خود را تو مستجاب مكن تو كه هنوز جوانى بيا شتاب مكن مرا به ساخت تابوت خود مجاب مكن بيا و بر سر من خانه را خراب مكن بمان ، وگرنه حلالت نميكنم زهرا بمان که بی تو میفتم ز غصه ها از پا سه ماه آخر عمرت ميان دود گذشت سه ماه آخر عمرت خوشی نبود گذشت سه ماه آخر عمرت چقدر زود گذشت سه ماه آخر عمرت همش كبود گذشت بلند ميشوى اما زپا تو ميفتي هنوز راه نرفته چرا تو ميفتي؟ . سه ماه تكيه به ديوار ميكنى زهرا بلند ميشوى و كار ميكنى زهرا براى رفتنت اصرار ميكنى زهرا نگاه بر نوك مسمار ميكنى زهرا امان براي تو اين خانه از گزند نداشت مرا ببخش مدينه شكسته بند نداشت هنوز هست به یادم خبر که می پیچید میان خانه در شعله ور که می پیچید به سوی تو لگد چهل نفر که می پیچید به سمت پهلوی تو میخ در که می پیچید تو را چگونه ز دستش خلاص میکردم فقط به تیزی میخ التماس میکردم شرار کینه همین که به گلشنم افتاد همین که با لگد مردها،زنم افتاد نگاه من به تو در وقت رفتنم افتاد تو را زدند و طنابی به گردنم افتاد به سنگ غم محکت زد نرفته از یادم کنار من کتکت زد نرفته از یادم تو بودى و ستم آن چهل نفر نامرد صدا زدم نزن اينقدر بى خبر نامرد نزن به بازوى مجروح اينقدر نامرد دو دست بسته من باز بود اگر .... نامرد میان این در و همسایه پشت پا خوردی حلال كن سر من ضربه بی هوا خوردی ببخش قلب صبورت شكست فاطمه جان ببخش كوه غرورت شكست فاطمه جان همينكه حرمت نورت شكست فاطمه جان به كوچه تنگ بلورت شكست فاطمه جان چقدر فكر منى فكر اين پرت هم باش به فكر موي پريشان دختر هم باش تورم دهنت حرف کربلا میزد به زینب و حسنت حرف کربلا میزد نظر به پیرهنت حرف کربلا میزد شمارش کفنت هم حرف کربلا میزد چه شانه ای دم آخر زدی تو مویش را چه قدر بوسه زدی گودی گلویش را عزيز كرده تو كربلا سنان هم خورد ميان معركه او سنگ بى امان هم خورد كنار نعل، لگدهاى اين و آن هم خورد حسين تشنه لبت نيزه از دهان هم خورد حسين تو ته گودال رفت و گير افتاد كفن نداشت و روى تنش حصير افتاد محمد جواد پرچمی @rozeh_1
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حسن لطفی اسماء بریز آب که قلبم مذاب شد این مرد از خجالت این چهره آب شد اسماء بریز آب که آتش گرفته ام دیدی چگونه خانه من هم خراب شد من چند بار شسته ام و هم نیامد خونت هنوز می چکد از زخم تازه ات این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه ات دریاب حال کودکانِ خودت را ببینشان با گریه آستین سر دندان گرفته اند حالا كه وقت بردن تابوت مادر است از من نشان خانه ی سلمان گرفته اند حالا عزای کندن قبر گرفته ام حالا برای بردن تابوت مانده ام این جای تیغ کیست که بر بازوی تو است این نقش دست کیست که مبهوت مانده ام آه ای غرور من پس از این وقت تسلیت لبخندها به دیدن یار و تو می رسند برخیز ذوالفقار نبرد مرا ببند فردا برای نبش مزار تو میرسند باید که چند قبر برایت درست کرد باید مرا به جای تو در قبر جا دهند دست پدر رسید تو را گیرد از علی شاید که زخم آتش در را شفا دهند حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دسته‌گل زین‌العابدین، باقـر علم و امام دین نور دل و دیدۀ حسن، نجل امام المجاهدین ای مه انجم خوش آمدی امام پنجم خوش آمدی محمّــد اول علـی، مــاه رجــب از تــو منجلی به مصطفی پنجمین وصی، به کبریا پنجمین ولی ای مه انجم خوش آمدی امام پنجم خوش آمدی سلام گرم پیمبرت، رسیده از قول جابرت دخت نبی جدۀ تو ، بنت حسن گشته مادرت ای مه انجم خوش آمدی امام پنجم خوش آمدی ای سرو جانم فدای تو ورد زبانم ثنای تو بوده‌ام از روز کودکی تشنۀ جام ولای تو ای مه انجم خوش آمدی امام پنجم خوش آمدی در شـب عیــد ولادتـت، پــر شده‌ام از ارادتت سائل کوی توام که تو، لطف و کرم بوده عادتت ای مه انجم خوش آمدی امام پنجم خوش آمدی خیال تو شمع محفلم، بقیع تو کعبۀ دلم ثنای تو ذکر دائمم، ولای تو کلِّ حاصلم ای مه انجم خوش آمدی امام پنجم خوش آمدی ماه نهد سر به خشت تو، علم خدا در سرشت تو قلـب محبـان فاطمـه بــرگ گلی از بهشت تو ای مه انجم خوش آمدی امام پنجم خوش آمدی **** شاعر : حاج غلامرضا سازگار امام باقر (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل كردی معمای ادب را با همین ابیات حل كردی رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو! میان اهل عالم در وفا ضرب‌المثل كردی فرستادی به قربانگاه اسماعیل‌هایت را همان كاری كه هاجر وعده كرد و تو عمل كردی كشیدی با سرانگشتت به خاك مُرده، خطی چند تمام شهر یثرب را به خاك طف بدل كردی خودش را در كنار مادرش حس كرد بغضش ناگهان وا شد خدا را شكر بودی زینب خود را بغل كردی چه شیری داده‌ای شیران خود را كه شهادت را درون كامشان شیرین‌تر از شهد و عسل كردی *** رباعی تو بانو! گر چه تقطیع هجایی شد به تیغ اشك خود، اعرابشان را بی‌محل كردی شاعر:محسن رضوانی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مادر مادر، مادر انسیه حورا مادر مادر، مادر تو کوچه تنها تو رو زد یه مردِ پستِ نامحرم مادر مادر، مادر مظلومه زهرا مادر مادر، به گریه هام دلیلی مادر مادر انگار خوردی تو سیلی از ضربِ دستِ اون رذلِ حرومی مادر مادر روی تو شده نیلی بمیرم واست مادر شدی مثلِ گل پر پر چرا میگیری رو تو توی خونه از حیدر مادر مادر، مادر ای وای ای وای بند دوم: مادر مادر، مادر یاورِ حیدر افتادی از روزی که توی بستر حسن هر شب از غصه میکنه تَب میاد به یادش هم کوچه و هم در مادر مادر، مادر سفید شده موت مادر مادر، مادر کبوده بازوت دیدم که محکم با لگد به در زد مادر مادر، مادر شکسته پهلوت بمیرم واسه غم هات منو سوزونده اشکات میدونم کوه دردی میخونم از تو چشمات مادر مادر، مادر ای وای ای وای بند سوم: مادر مادر، جونم بسته به جونت مادر مادر، ای وای از دلِ خونت ای وای ای وای از چشم نیمه باز و ای وای ای وای از قامتِ کمونت ای وای ای وای ای وای نالمه هر شب ای وای ای وای داری میسوزی تو تب داری دائم رو لب عَجِّلْ وَفاتی آتیش نزن مادر به قلبِ زینب نگو اینقد که میری چه غروبه دلگیری بمیرم واست مادر غریبونه میمیری مادر مادر، مادر ای وای ای وای طاها تحقیقی کربلایی مجید مرادزاده حضرت زهرا (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دیده از اشک تر است - خانه ای شعله ور است همه هست علی - بین دیوار و در است نوحه گر ارض و سما شد واویلا آیه از سوره جدا شد واویلا فاطمه یا زهرا ** شور محشر بر پا - آسمان غرق عزا سینه ی مجروحی - ناله زد یا ابتا گل صد برگ علی یا فاطمه ای جوانمرگ علی یا فاطمه فاطمه یا زهرا ** دختر لولاکی - عصمت افلاکی چه شد ای یاور من - چادرت شد خاکی آسمان گریه کند با آه من در خسوفی تو چرا ای ماه من فاطمه یا زهرا حضرت زهرا (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 محبوبه حق،دیده بگشودی به دنیا ای نور مطلق،بَضعَةُ الاَحمد یا زهرا آمدی و با قدومَت آسمانها جان گرفت روح و قلبِ عاشقان عطر خوش ایمان گرفت نور حیّ سرمدی،از همه سرآمدی آمدی خوش آمدی؛یا زهرا یا زهرا سیّدَتی یا زهرا...یا زهرا... بالا نشینی،عرش اَعلا خاکِ کویت ای آبروی،عالمین از آبرویت از قدوم پر عطایَت‌ غنچه ی دل وا شده زان شکوفا لاله های سرخِ یا زهرا شده ای بهار مصطفی،ای نگار مصطفی افتخار مصطفی؛یا زهرا یا زهرا سیّدَتی یا زهرا...یا زهرا... مِهر نگاهت،روشنی بخشِ دل بی رنگ و رویم آخر فدایت،میشوم این هست تنها آرزویم ای که از روز ازل از ذات حق دل می بری بر شهیدان خدایی تا قیامت مادری مِهر رحمت یا زهرا،ماهِ عزّت یا زهرا نور عصمت؛یا زهرا یا زهرا سیّدَتی یا زهرا...یا زهرا... حضرت زهرا (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بیایید ، بگیرید ، شرابی ، ز کوثر۲ سبویی، بگیرید ، ز دستان حیدر ۲ تا ذکر علی ، به روی لبه دل عاشقا ، به تاب و تبه هدیه بگیرید ، جشن و طربه ولادت زینبه ، ولادت زینبه ( ثانی زهرا یا زینب کبری ۴ ) ۲ دل ما می خونه یا زینب یا زینب به راهت می مونه ، یا زینب یا زینب حب تو رو از ما نگیره ، نگیره خدا مهربونه ، یا زینب یا زینب۲ بیایید بگیرید ....تا ذکر علی ... ثانی زهرا یا زینب ... بند ۲ ندایِ ، رسایِ دل ما ، ز عشقه ۲ حرم گاه عشقِ دل ما ، دمشقه ۲ ملیکه ی ما ، اومده دنیا اسیر عشقش ، شده آل طاها حسن و حسین ، علی والا ای گل یاس زهرا ، ای گل یاس زهرا ( ثانی زهرا یا زینب کبری ۴ ) ۲ اسم تو بهار نمازه نمازه خدا به وجودت می نازه می نازه ذکر تو یا زینب یه رمزه یه رمزه عشق حسین و تو یه رازه یه رازه بیایید بگیرید .... تا ذکر علی ... ثانی زهرا یا زینب ... محمد مبشری حضرت زینب (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 همه عالم با حسینه و حسین با زینب سرود لب های بین الحرمین یازینب یا زینب یازینب 4 بگو از کرب و بلا با هرنفس بازینب اما رفتی کربلا نفس نفس یازینب یازینب... اجر ذکر یاحسینِ رولبات با زینب تا ابد زمزمه ی آب فرات یا زینب یازینب... آسمونی میشه قلب نوکرا با زینب مناجات شب و روز شهدا یا زینب یازینب... به بهشت می شه رسید وقتی باشی بازینب دم بگیر که زائر کربلاشی یا زینب یا زینب... روزگارت می شه نور علی نور بازینب ذکرم از تو گهواره تا توی گور یا زینب یا زینب... بگو از حیدر امیر لو کشف با زینب اگه پاداد حرم شاه نجف یا زینب یا زینب... جمعه ها ندبه بخون با اشک و آه با زینب یه روزی دم می گیره حضرت ماه یا زینب یا زینب... حسین ایمانی حضرت زینب (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای پنجمین امام، یا باقرالعلوم بر رفعتت سلام، یا باقرالعلوم بر علم مصطفی باب تو بود باب وآن خانه را تو بام، یا باقرالعلوم در بزم تشنگان از باده‌های فضل پر گشته از تو جام، یا باقرالعلوم با احتجاج تو، اسلام آورد ترسا به کوه شام، یا باقرالعلوم خود راسخون علم، تعلیم دیده‌اند نزد تو ای امام، یا باقرالعلوم هم حوزه‌های علم، هم حلقه‌های درس گیرند از تو وام، یا باقرالعلوم مهر تو از ازل، نور تو تا ابد فیضت علی الدوام، یا باقرالعلوم در بزم علم و دین، پیوسته می‌رود نامت به احترام، یا باقرالعلوم ای حضرت کریم ای فضل تو عمیم وی رحمت تو عام یا باقرالعلوم قرآن ناطقی، عین الحقایقی ما جمله تشنه کام، یا باقرالعلوم خورشید شیعه‌ای، زهرا ودیعه‌ای ظل تو مستدام یا باقرالعلوم شاعر:محمد سعید میرزایی امام باقر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کنار بستر نفس های آخر گریز به گودال قتلگاه زمینه،نوحه،شور مقتلی،زمزمه..‌ من و این همه بی قراری تو و این همه درد ِ زخمای کاری تو ای بانوی مهربونم نخواستی به روم غُصّه هاتو بیاری هنوز روی ماه تو زیر نقابه یا زهرا نگو حاجت رفتنت مستجابه یا زهرا که این زندگانی بدونت عذابه یا زهرا تویی ریحانه ی حیدر چرا افتادی تو بستر بمون زهرا کنار من نکن گلهامو بی مادر نرو زهرا نرو زهرا.... نشو محتضر جان ِ حیدر نگو می کشم من نفسهای آخر پاشو ای همه ی توونم ببین خم شده قامت مرد خیبر چرا رو لباس تو چند قطره خونه یا زهرا ببین که کنارت حسن نیمه جونه یازهرا نگو زینبم میشی خانوم خونه یا زهرا یه دست توس روی پهلوت جوون من سپیده موت خدا میدونه با ناله برات ساختم خودم تابوت نرو زهرا نرو زهرا..... تو این لحظه ها غرق آهی بازم روضه خون ِ شه بی سپاهی دوباره به فکر حسین و غم ِ غربت ِ گودی قتلگاهی می بینی یه روز روبه روی سکینه تو گودال همه می زنند به حسینت با کینه تو گودال میره شمر ملعون با چکمه رو سینه تو گودال می بینی خشکی حنجر دوازده ضربه ی خنجر میشه غارت کنار تو هم انگشت و هم انگشتر حسین جانم حسین جانم..... ️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) حضرت زهرا (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar